ماوراءالنهر
فَرارود یا وَرارود (به لاتین: Land beyond the Oxus، به معنای «سرزمین آن سوی اُکسوس»، که اکنون آمودریا نامیده میشود) نام لاتینی برای منطقه و تمدنی واقع در پایینترین قسمت آسیای مرکزی است که تقریباً با شرق ازبکستان، غرب تاجیکستان، بخشهایی از جنوب قزاقستان، بخشهایی از ترکمنستان و جنوب قرقیزستان مطابقت دارد. این نام برای اولین بار توسط اسکندر مقدونی در قرن چهارم پیش از میلاد، زمانی که نیروهای اسکندر این منطقه را فتح کردند، ابداع شد. ممکن است این منطقه در دوران اسکندر مقدونی نام یونانی مشابهی داشته است، اما نام پیشین دیگر شناخته شده نیست.[۱] از نظر جغرافیایی، این منطقه بین رود آمودریا در جنوب و سیردریا در شمال آن قرار دارد.[۲]


منطقه فرارود یکی از ساتراپیهای (استانهای) شاهنشاهی هخامنشی ایران با نام سغد بود. این منطقه در تاریخ ایران باستان تعریف شده بود تا از جغرافیای ایران باستان، به ویژه استان خراسان در شمال شرقی آن، متمایز شود،[۳] اصطلاحی که از شاهنشاهی ساسانی سرچشمه گرفته است،[۴] اگرچه تاریخنگاران و جغرافیدانان اولیه عرب تمایل داشتند این منطقه را در اصطلاح مبهم "خراسان" که قلمرو بسیار وسیعتری را در بر میگرفت بگنجانند.[۵][۶] قلمروهای خوارزم، سغد، چغانیان و ختلان در قسمت جنوبی فرارود واقع شده بودند؛ چاچ، اسروشنه و فرغانه در قسمت شمالی قرار داشتند.[۷]
ریشهشناسی
ویرایشاز نظر تاریخی در فارسی با نامهای Farā-rūd (فارسی: فرارود, [fæɾɒːˈɾuːd̪] – «آن سوی رود [آمودریا]»)، Faro-rɵd (تاجیکی: Фарорӯд) و Varaz-rüd (تاجیکی: Варазрӯд) شناخته میشد، این منطقه برای ایرانیان باستان با نام توران، اصطلاحی که در حماسه ملی فارسی شاهنامه به کار رفته است، شناخته شده بود.[۸] اصطلاح متناظر چینی برای این منطقه ههژونگ (چینی: 河中地区; چینی: سرزمین بین دو رودخانه) است. اصطلاح عربی Mā Warāʾ an-Nahr (عربی: ما وراء النهر, [ˈmaː waˈraːʔ anˈnahr]، به معنای «آنچه آن سوی رود [جیحون] است») وارد کاربرد ادبی فارسی شد و تا دوران پس از حملات مغول باقی ماند.[۹]
تاریخچه
ویرایشدوره پیش از اسلام
ویرایشنام فرارود به دلیل فتوحات اسکندر مقدونی، که با حمله خود در قرن چهارم پیش از میلاد فرهنگ یونانی را در این منطقه گسترش داد، در ذهنیت غربیها ماندگار شد. جانشینان اسکندر پادشاهی یونانی بلخ را تأسیس کردند و حضور فرهنگی متمایز یونانی را در فرارود به مدت بیش از دویست سال به ارمغان آوردند. شهر آیخانم در کنار رود جیحون در شمال افغانستان تنها شهر یونانی بلخی است که یافت شده و به طور گسترده حفاری شده است.[۱۰] در دوره شاهنشاهی ساسانی، این منطقه اغلب سغد نامیده میشد، نامی استانی که از شاهنشاهی هخامنشی گرفته شده بود و برای تمایز آن از باختر مجاور استفاده میشد. ژانگ چیان، کاوشگر چینی که در سال ۱۲۶ پیش از میلاد از کشورهای همسایه باختر و پارت به همراه فرارود بازدید کرد، اولین گزارش شناخته شده چینی در مورد این منطقه را ارائه داد. ژانگ چیان پارت را به عنوان یک تمدن شهری پیشرفته معرفی میکند که به کشت غلات و انگور میپرداخت و سکههای نقرهای و کالاهای چرمی تولید میکرد.[۱۱] این منطقه به ترتیب توسط سلوکیان، یونانی بلخ، شاهنشاهی اشکانی و شاهنشاهی کوشانی قبل از حکومت ساسانیان اداره میشد. در دوره ساسانی، این منطقه به دلیل ثروت جاده ابریشم شمالی به یک مرکز فرهنگی مهم تبدیل شد. حکومت ساسانیان با حمله هپتالیان در اواخر قرن پنجم میلادی مختل شد و تا سال ۵۶۵ میلادی به دست ساسانیان بازنگشت.
دوره اسلامی
ویرایشبسیاری از اشراف و زمینداران ایرانی پس از فتح ایران توسط مسلمانان به این منطقه گریختند. این منطقه همچنین تا زمان فتح عرب بین سالهای ۷۰۵ و ۷۱۵ میلادی توسط گؤکترکها اداره میشد. این منطقه با عبارت عربی ما وراء النهر به معنای «آنچه آن سوی رودخانه است» شناخته میشد، که گاهی اوقات به صورت «ماوراءالنهر» نیز نوشته میشود. شهرهای مهم و مراکز فرهنگی فرارود سمرقند و بخارا هستند. هر دو در قسمت جنوبی فرارود (اگرچه هنوز در شمال خود آمودریا، در کنار زرافشان) و ازبکستان واقع شدهاند. بیشتر این منطقه دشتهای خشک اما حاصلخیز بود. هر دو شهر پس از فتح مسلمانان نیز مراکز فرهنگ فارسی و تمدن باقی ماندند. آنها با تأسیس سامانیان نقش مهمی در احیای فرهنگ فارسی ایفا کردند. بخشی از این منطقه بین سالهای ۷۰۶ و ۷۱۵ میلادی توسط قتيبة بن مسلم فتح شد و به طور متزلزل از سال ۷۱۵ تا ۷۳۸ میلادی در دست خلافت اموی باقی ماند. این فتح بین سالهای ۷۳۸ و ۷۴۰ میلادی توسط نصر بن سیار تثبیت شد و تا سال ۷۵۰ میلادی تحت کنترل امویان ادامه یافت، تا اینکه توسط خلافت عباسی جایگزین شد. دودمان تانگ چین نیز تا زمان وقوع شورش آن لوشان بخش شرقی این منطقه را کنترل میکرد. در اوایل دوره اسلامی، مردم فرارود به زبان سغدی (یک زبان ایرانی) صحبت میکردند و بین چندین شاهزادهنشین تقسیم شده بودند.[۱۲] فتح عرب منجر به گسترش فرهنگ نخبگان عرب و، به طور متناقضی، فارسی نو «به عنوان یک زبان گفتاری و در نهایت نوشتاری» در این منطقه شد.[۱۲] فتح عرب همچنین منجر به تماس با تانگ چین شد، جایی که بقایای نخبگان حاکم ساسانی، از جمله پیروز سوم، پس از فتح ایران توسط اعراب پناهنده شده بودند.[۱۲] با این حال، این امر منجر به تعاملات قابل توجه فرارود با فرهنگ چینی نشد.[۱۲] چنگیز خان، بنیانگذار امپراتوری مغول، در سال ۱۲۱۹ میلادی در جریان فتح خوارزم به فرارود حمله کرد. قبل از مرگش در سال ۱۲۲۷ میلادی، او سرزمینهای آسیای مرکزی غربی را به پسر دومش، جغتای خان، واگذار کرد و این منطقه به عنوان خاننشین جغتای شناخته شد. در سال ۱۳۶۹ میلادی، تیمور، از قبیله برلاس، حاکم مؤثر شد و سمرقند را پایتخت امپراتوری تیموری آینده خود قرار داد. فرارود در اواسط قرن چهاردهم میلادی به عنوان منطقهای شکوفا شناخته میشد.[۱۳]
شهرها
ویرایشماوراءالنهر در میان دو رود آمودریا و سیردریا کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و بخشی از ترکمنستان قرار دارند. اما در عمل وقتی ماوراءالنهر گفته میشود، آنچه که در ایران و جهان غرب و جهان اسلام میفهمند، محدود به این کشورها نیست، بلکه به جز ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان، سرزمینهای آن سوی سیردریا مانند قزاقستان، قرقیزستان، کاشغر و جنوب روسیه نیز در نظر گرفته میشود[۱۴]
برخی از شهرهای تاریخی این سرزمین عبارتند از:
- در ازبکستان کنونی: سمرقند، بخارا، چاچ (تاشکند)، نخشب (نَسَف یا قـَرشی)، تِرمِذ، خیوه، شهر سبز (کَش)، اندگان (اندیجان)، جیزّخ (دَیزَک یا دِزَک)، خوقند (قوقان)، کاث (ویرانههای این شهر نزدیک شهر بیرونی در استان قرهقالپاقستان است)، نمنگان، گرگانج.
- در تاجیکستان کنونی: خجند، کولاب، اِستَرَوشن (اُراتپه یا اسروشنه)، پنجکنت (زادگاه رودکی)، دوشنبه، قُرغان تپه.
- در قزاقستان کنونی: یَسی (حضرت ترکستان)، طراز و پاراب (اُترار)، اسپیجاب (سیرام در نزدیکی شیمکنت).
- در قرقیزستان کنونی: اوش، بلاساغون و اوزگند.
- در ترکمنستان کنونی: کهنهگرگانج و مرو.
- در چین کنونی: کاشغر
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ Zhabagin, Maxat; Balanovska, Elena; Sabitov, Zhaxylyk; Kuznetsova, Marina; Agdzhoyan, Anastasiya; Balaganskaya, Olga; Chukhryaeva, Marina; Nadezhda; Romanov, Alexey; Skhalyakho, Roza; Zaporozhchenko, Valery; Saroyants, Liudmila; Dalimova, Dilbar; Davletchurin, Damir; Turdikulova, Shahlo (۲۰۱۷). "The Connection of the Genetic, Cultural and Geographic Landscapes of Transoxiana". Scientific Reports (به انگلیسی). ۷ (۱): ۳۰۸۵. Bibcode:۲۰۱۷NatSR...۷.۳۰۸۵Z. doi:۱۰.۱۰۳۸/s۴۱۵۹۸-۰۱۷-۰۳۱۷۶-z. ISSN ۲۰۴۵-۲۳۲۲. PMC ۵۴۶۵۲۰۰. PMID ۲۸۵۹۶۵۱۹.
در قرن چهارم پیش از میلاد، اسکندر مقدونی آن را به یک استان هلنیستی تبدیل کرد و آن را فرارود ("منطقه آن سوی رود جیحون"؛ جیحون نام باستانی آمودریا است) نامید.
{{cite journal}}
: Check|bibcode=
length (help); Check|doi=
value (help); Check|issn=
value (help); Check|pmc=
value (help); Check|pmid=
value (help) - ↑ "Transoxania (historical region, Asia)". Encyclopædia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 2017-11-10.
- ↑ Svat Soucek, A History of Inner Asia, Cambridge University Press, ۲۰۰۰, p.۴
- ↑ "Khorāsān". Encyclopædia Britannica. Retrieved 14 November 2018.
- ↑ C. Edmund Bosworth, (۲۰۰۲), 'CENTRAL ASIA iv. In the Islamic Period up to the Mongols' Encyclopaedia Iranica "در دوران اولیه اسلامی، ایرانیان تمایل داشتند تمام سرزمینهای شمال شرقی خراسان و واقع در آن سوی جیحون را با منطقه توران، که در شاهنامه فردوسی به عنوان سرزمین اختصاص یافته به پسر فریدون، تور، در نظر گرفته میشود، یکی بدانند... با این حال، در ابتدا، آن بخشهای نزدیک آسیای مرکزی که اعراب با آن آشنا بودند، اغلب در استان وسیع و مبهم خراسان، که تمام سرزمینهای شرق ری، جبال و فارس را در بر میگرفت، گنجانده میشدند." (online)
- ↑ C. Edmund Bosworth, (۲۰۱۱), 'MĀ WARĀʾ AL-NAHR' Encyclopaedia Iranica "این منطقه توسط تاریخنگاران و جغرافیدانان اولیه عرب به عنوان سرزمینهای تحت کنترل مسلمانان واقع در شمال رود میانی و بالایی جیحون یا آمودریا، در مقابل ایران proper و استان شرقی آن خراسان، که گاهی اوقات ما دون النهر (به معنای «آنچه در این سوی رودخانه قرار دارد») نامیده میشد، تعریف میشد، اگرچه از دیدگاه تاریخنگاران عرب که در عراق دوردست مینوشتند، اصطلاح «خراسان» ممکن بود تمام سرزمینهای آن سوی جیحون، از جمله خوارزم و فرارود را در بر بگیرد." (online)
- ↑ Dickens 2018, pp. 1531–1532.
- ↑ Sabloff, Paula L.W. (۲۰۱۱). Mapping Mongolia: Situating Mongolia in the World from Geologic Time to the Present. Philadelphia: University of Pennsylvania Museum of Archaeology and Anthropology. pp. ۶۲. ISBN 978-1934536186. OCLC ۷۹۴۷۰۰۶۰۴.
{{cite book}}
: Check|oclc=
value (help) - ↑ ماوراءالنهر at دانشنامه ایرانیکا
- ↑ Rachel Mairs, The Hellenistic Far East
- ↑ [http://www.megalithic.co.uk/article.php?sid=18006 Silk Road, North China, C. Michael Hogan, The Megalithic Portal, ed. A. Burnham (۲۰۰۷)
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ Cook, Michael (۲۰۱۵). "The centrality of Islamic civilization". In Kedar, Benjamin Z.; Wiesner-Hanks, Merry E. (eds.). The Cambridge World History (Vol. V): Expanding Webs of Exchange and Conflict, 500 CE–1500 CE. Cambridge University Press. p. ۴۰۱. ISBN 978-0-521-19074-9.
- ↑ "The Timurid Empire". Archived from the original on August 16, 2009.
- ↑ دو قرن سکوت، ص۱۳۹.