ناس (سوره)
سورهٔ ناس در مکه نازل شده و دارای ۶ آیه است. این سوره یکی از معوذتین است.
ناس | |||||
---|---|---|---|---|---|
دستهبندی | مکی | ||||
نامهای دیگر | معوذتین و مشقشقتان (به همراه فلق) | ||||
اطلاعات آماری | |||||
ترتیب در قرآن | ۲۱ | ||||
جزء | ۳۰ | ||||
حزب | ۱۲۰ | ||||
شمار آیهها | ۶ | ||||
شمار واژهها | ۲۰ | ||||
شمار حرفها | ۸۰ | ||||
متن سوره | |||||
|
|
نامها
«ناس» در زبان عربی به معنی «مردم» است. علاوه بر این، سوره ناس و فلق نام «مشقشقتان» را بر خود دارند.[۱] این دو سوره همچنین «معوذتین» نام گرفتهاند.[۲]
نزول
بر سر مکی و مدنی بودن سوره ناس اختلاف وجود دارد. سید محمدحسین طباطبایی در المیزان[۳] و شیخ طبرسی در مجمعالبیان[۴] آن را مدنی برشمردهاند؛ اما ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه آن را مکی گفتهاست.[۵] از روایات دینی چنین به نظر میرسد که ناس و فلق با هم نازل شده باشند.[۳]
محتوای سوره
انسان همیشه در معرض وسوسههای شیطانی است و شیاطین جن و انس کوشش دارند در قلب و روح او نفوذ کنند، هر قدر مقام انسان در علم بالا رود و موقعیت او در اجتماع بیشتر گردد، وسوسههای شیطانی شدیدتر میشود تا او را از راه حق منحرف سازند و با فساد، عالمی را بر باد دهند.[۶]
این سوره ضمن خطاب به محمد پیامبر اسلام، به عنوان یک سرمشق و پیشوا و رهبر، در حقیقت همه را سفارش میکند که از شر همه وسوسهگران به خدا پناه ببرند.
محتوای این سوره از جهاتی مشابه سوره فلق است؛ چرا که هر دو سوره اشاره به پناهبردن به خدا از بدیها و «شر» دارند، با این تفاوت که سوره فلق روی انواع «شر» تمرکز دارد و سوره ناس به «شر وسوسهگر نهانی» اشاره میکند.[۷]
متن سوره با ترجمه فولادوند:[۸]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ | به نام خداوند رحمتگر مهربان | |
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ (۱) | بگو پناه میبرم به پروردگار مردم (۱) | |
مَلِکِ ٱلنَّاسِ (۲) | پادشاه مردم (۲) | |
إِلٰهِ ٱلنَّاسِ (۳) | معبود مردم (۳) | |
مِن شَرِّ ٱلْوَسْوَاسِ ٱلْخَنَّاسِ (۴) | از شر وسوسهگر نهانی (۴) | |
ٱلَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ ٱلنَّاسِ (۵) | آن کس که در سینههای مردم وسوسه میکند (۵) | |
مِنَ ٱلْجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ (۶) | چه از جن و [چه از] انس (۶) |
تفسیر
در تفسیر المیزان چنین آمده که آمدن سه عبارت «رَبِّ النّاس»، «مَلِکِ النّاس» و «إلَهِ النّاس» در سوره، نشانهای از پناهندهشدن انسان و تمایل او به موجود قدرتمند و توانا در هنگام ضعف و ناتوانی است. از بین این سه مورد، «إلَهِ النّاس» مستقیماً نیاز به یک معبود را مطرح میکند. همچنین آیه ۶ سوره زمر، آیه ۹ سوره مزمل و آیه ۵ سوره حدید هم به وجود این صفات در خداوند مسلمانان، الله، اشاره دارند.[۹] در آیه اول سوره تغابن هم عبارت «لَه المُلک» به فرمانروایی الله بر تمام موجودات اشاره دارد. آیه اول سوره (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ) در واقع دستوری به محمد، پیامبر اسلام، برای پناهبردن به الله است؛ از آنجا که بر اساس محتوای سوره ناس و آیاتی در دیگر سورهها، الله پروردگار، پادشاه و معبود مردم است.[۱۰] همچنین در تفسیر المیزان آمده که ترتیب این سه آیه به دلیل نزدیکی هر یک از این صفات به ذات انسان دارای اهمیت است؛ این تفسیر همچنین اشاره کرده که نیامدن حرف «و» میان سه آیه و تکرار سهباره کلمه «ناس» به دلیل امکان استقلال هر یک از سه صفت، و در پی آن، هر یک از سه آیه، است.[۱۰][۱۱]
راغب اصفهانی در مفردات راغب دربارهٔ معنی واژه «وسواس» بیان کرده که معنی اصلی آن، صدای آهستهای است که از بههمخوردن زینتآلات ایجاد میشود. بعد از این معنی، «وسواس» به هر زمزمه آهسته، و سپس به افکار بد و نامطلوب انسان، که شبیه زمزمه آهسته در گوش است، اطلاق شدهاست.[۱۲] در خصوص «خناس» هم آمده که معنی جمعشدن و عقبرفتن میدهد. ارتباط این واژه با «وسواس» در مفهوم عقبنشینی شیاطین هنگام آمدن نام الله است.[۱۳] تفسیر نمونه با درنظرگرفتن معنی این دو واژه، مفهوم آیه چهارم سوره را «بگو من از شرّ وسوسهگر شیطانصفتی که از نام خدا میگریزد و پنهان میگردد، به خدا پناه میبرم» بیان کردهاست. بر اساس معنی و مفهوم دو واژه، ترکیب «الوسواس الخناس» به افکار نامطلوبی اشاره میکند که از «شیاطین» سرچشمه گرفته و با آمیختن حق و باطل، قصد وسوسه انسان را داشتهباشد.[۱۴] علی بن ابیطالب در خطبه ۵۰ نهجالبلاغه به موضوع مشابهی اشاره میکند و میگوید: «پارهای از حق و پارهای از باطل فراهم شده و درهمآمیخته میشود؛ در این هنگام شیطان بر دوستانش مسلط میشود و آنان که لطف حق شاملشان شده نجات مییابند».[الف][۱۵]
دو آیه انتهایی سوره اشاره میکند که وسوسهگران فقط محدود به گروهی خاص نبوده و میتوانند از جن یا انسان باشند و امکان پراکندگی آنان میان مردم هم وجود دارد.[۱۶] در آیه ۱۱۲ سوره انعام هم به شیاطینی از جن و انسان اشاره شده[ب] که همراه با این آیه، اشاره به شیطانیبودن برخی انسانها دارد.[۱۷][۱۸]
روایات مربوط
در یکی از احادیث اسلامی آمده که محمد «شدیداً بیمار شد، «جبرئیل» و «میکائیل» نزد او آمدند، جبرئیل نزد سر پیامبر نشست و میکائیل نزد پای او، جبرئیل سوره فلق را تلاوت کرد، و پیغمبر را با آن در پناه خدا قرار داد، و میکائیل سوره «قل اعوذ برب الناس» را.»[۴][۱۹][۲۰]
در روایت دیگری که از محمد باقر نقل شده، آمده «هر کسی که در نماز وتر «معوذتین» و «قل هو الله احد» را بخواند، به او گفته میشود: ای بنده خدا! بشارت باد بر تو که خداوند نماز وتر تو را قبول کرده!»[۱۹][۲۰]
ابیخدیجه از حسین بن علی نقل کرده که «جبرئیل در حالی که پیامبر اسلام، محمد، مشغول دادخواهی یا ناله بود، ارواح پلید را بهوسیله قل اعوذ برب الناس [سوره ناس] و قل اعوذ برب الفلق [سوره فلق] و قل هو اللَّه احد [سوره توحید] دور کرد و سپس گفت: بهنام خدا ارواح پلید را از او دور میسازم و خدا شفا میدهد تو را از هر دردی که تو را اذیت کند بگیر آن را که بر تو گوارا باشد»[پ][۴]
منقول است که هر زمان محمد بیمار میشد، این سوره را بازخوانی میکرد، سپس فوت کرده (دمیده) و دستانش را به تمامی بدنش میمالید.[۲۱]
جستارهای وابسته
پیوند به بیرون
پانویس
ارجاع
- ↑ السیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ١: ١٥٦.
- ↑ بخاری، صحیح بخاری، ٦: ٥٣٥.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ طباطبایی، تفسیر المیزان، ٢٠.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ بیستونی، تفسیر مجمعالبیان، ۲۷: ۳۸۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۵۰۱.
- ↑ برگزیده تفسیر نمونه، احمدعلی بابایی، جلد پنجم
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۵۰۳.
- ↑ تبیان، موسسه فرهنگی و اطلاعرسانی. «قرآن آنلاین - Online Quran». سایت مؤسسه فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان. دریافتشده در ۲۰۱۹-۰۵-۰۸.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ٢٠: ٦٨٧.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ طباطبایی، تفسیر المیزان، ٢٠: ٦٨٨.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ٢٠: ٦٨٩.
- ↑ اصفهانی، مفردات راغب، ٨٦٩.
- ↑ اصفهانی، مفردات راغب، ٣٠٠.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۵۰۸.
- ↑ سید رضی، "خطبه ۵۰"، نهجالبلاغه.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۷: ۵۰۹.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ٢٠: ٦٩٠.
- ↑ السیوطی، تفسیر جلالین، ٨٢٧.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، ٧٢٤.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ طبرسی، تفسیر مجمعالبیان، ١٠: ٥٦٩.
- ↑ صحیح بخاری ۶–۵۳۵
- برگزیده تفسیر نمونه - جلد ۵ - آیتالله ناصر مکارم شیرازی.
یادداشت
منابع
- السیوطی، جلالالدین (۲۰۰۰). الإتقان فی علوم القرآن (به عربی).
- طباطبایی، سید محمدحسین (۱۳۶۰). تفسیر المیزان.
- طبرسی، فضل بن الحسن. تفسیر مجمعالبیان. ترجمهٔ محمد بیستونی.
- مکارم شیرازی، ناصر. تفسیر نمونه. ج. ۲۷.
- عروسی حویزی. تفسیر نورالثقلین. ج. ۵.
- بخاری، محمد. صحیح بخاری (به عربی).
- اصفهانی، راغب. مفردات راغب (به عربی).
- سید رضی. نهجالبلاغه (به عربی).
- محلی، جلالالدین؛ سیوطی، جلالالدین. تفسیر جلالین (به عربی).