عبدالجواد ادیب نیشابوری
عبدالجواد بجنگردی، معروف به ادیب نیشابوری (ادیب اول/ یکم)، ادیب، شاعر، محقق، مدرس و اندیشمند معروف دورهٔ مشروطه است. ادیب به دو زبان فارسی و عربی شعر میسرود. در تاریخ ادبیات صدوپنجاه سال اخیرِ نیشابور دو نفر معروف به «ادیب» بودند: یکی میرزا عبدالجواد بجنگردی معروف به «ادیب اول»، و دیگری شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری معروف به «ادیب دوم» و متخلص به «راموز» که شاگرد ادیب اول بودهاست.[۱]
ادیب نیشابوری | |
---|---|
نام اصلی | عبدالجواد بجنگردی |
زاده | ۱۲۸۱ قمری ۱۲۴۳ خورشیدی ۱۸۶۴ میلادی نیشابور، روستای بیژنگرد |
محل زندگی | نیشابور و مشهد |
درگذشته | ۱۶ ذیالقعده ۱۳۴۴ قمری ۶ خرداد ۱۳۰۵ خورشیدی ۲۸ مهٔ ۱۹۲۶ میلادی مشهد، ایران |
آرامگاه | حرم امام رضا، نزدیک دارالحفاظ |
نام(های) دیگر | میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری |
لقب | ادیب نیشابوری، ادیب نیشابوری اول |
تخلص | ادیب |
پیشه | مدرس، شاعر، مدیر و نویسنده |
زمینه کاری | ادبیات فارسی و عربی، شعر، علوم اسلامی، کلام |
تحصیلات | قدیمه |
دوره | قاجاریه، مشروطه |
سبک نوشتاری | قاآنی، خراسانی، عراقی |
بنیانگذار | انجمن ادبی خراسان |
کتابها | شرح مُعَلَّقات سَبْع، شرح خطیب تبریزی، شرح بر حماسهٔ ابوتمّام |
دیوان اشعار | لآلی مکنونفارسی، به سعی عباس زرینقلم |
حوزه | مدرسهٔ خیرات خان، مدرسهٔ نواب |
همسر(ها) | لیلیٰ |
پدر و مادر | کربلایی حسین بجنگردی |
سبک شعری
ویرایشعبدالجواد ادیب نیشابوری اطلاعات فراوانی از دانشهای گوناگون اسلامی و علوم قدیم داشتهاست و اشرافش به واژههای فارسی و عربی، شعر او را از اشارات و تلمیحات مختلف سرشار کرده و این منطقی بودن و آگاهانه سرودنها سبب شدهاست تا در شعر او شور، حال و عواطف شاعرانه کمتر مورد توجه قرار گیرد. درسرودن شعر از سبک قاآنی پیروی میکرد. اما بعد از مدتی به شیوه ترکستانی روی آورد و سرانجام خود صاحب سبکی ویژه شد. ادیب نیشابوری شاعری توانا بود و انتخاب الفاظ و انسجام ترکیبات و معانی دقیق از خصوصیات بارز شعر اوست.
تقسیمبندی اشعار او
ویرایشاشعار او را به سه دسته تقسیم کردند:
- اشعاری که در جوانی به پیروی از قاآنی سرودهاست که بعدها خودش نپسندید.
- اشعاری که به سبک خراسانی سروده که به علت برخورداری از واژگان غنی، بسیار استادانهاست.
- اشعار عرفانی و صوفیانه که گویا خودش بیشتر این اشعار را دوست داشتهاست.
تدریس
ویرایشاو در سال ۱۲۹۷ قمری به مشهد رفت و در «مدرسه خیرات خان» و «مدرسه فاضل خان» و «مدرسه نواب» درس خواند. از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۴۴ -مرگ-در مشهد به تدریس پرداخت. ادیب نیشابوری در دو سطح عالی و متوسط تدریس داشت. در سطح متوسط برای عموم طلاب بیشتر شرح نظام، سیوطی، مغنی و مطول میگفت و برای شاگردان خصوصی اش، سطح عالی ادبیات عرب. او منظومه ملاهادی سبزواری در فلسفه و منطق را هم تدریس میکرد. شیوه تدریس او خطابی بود و شاگرد اجازه بحث و سؤال نداشت، چون میدانست که با این روش، درس را به گونهای تقریر میکند که هیچ اشکالی حتی برای شاگردی با پایینترین سطح استعداد برجای نمیماند. ادیب، فارسی و عربی را فصیح میگفت و به یاری حافظه اش که بسیار قوی بود، تمام دانستههای خودش را به طرز منسجم به شاگردانش القا میکرد و همین امر سبب بود که حلقههای درسی اش، آنچنان شیرین و جذاب شود که گاهی بیشتر از ۳۰۰ طلبه در آن شرکت میکردند.[۲] پیش از اینکه او را شاعری ارزشمند بدانند، مدرسی توانا و قابل میدانند. در مکتب او ادبا و فضلای بسیاری پرورش یافتند و به دست افراد مکتب او، نخستین دانشکدههای ادبیات در ایران تأسیس شد.[۳]
آثار
ویرایشادیب چشمان ضعیفی داشته ازین رو آثار زیادی ازو بر جای نماندهاست. از ادیب نیشابوری علاوه بر دیوان اشعار به نام لآلی مکنون، «بخشی از شرح مُعَلَّقات سَبعه و رسالهای درجمع بین عروض عربی و فارسی» باقیست.
شاگردان
ویرایش- سید عبدالاعلی سبزواری
- محمود شهابی خراسانی
- محمّدتقی بهار
- مدرس افغانی
- محمد پروین گنابادی
- بدیعالزمان فروزانفر
- ادیب طوسی
- سید ضیاءالدین سجادی
- علی محمد سجادی
- محمود حلبی
- محمد تقی مدرس رضوی
- میرزا حسین فقیه سبزواری
- محمد فرخ
- محمد تقی ادیب نیشابوری
- محمد علی بامداد
- سید جلال الدین تهرانی
- سید حسن مشکات طبسی
- محمد باقر محسنی ملایری
اخلاق و رفتار او
ویرایشاو زندگی بسیار ساده و برخلاف محیط علمی آن روز، وضع ظاهری اش آمیزهای از سنتهای قدیم و جدید بود. با آنکه تنگدست بود ولی از مناعت طبع و عزت نفس بالایی برخوردار بود، درآمد او فقط مستمری سالانه مدرسه نواب مشهد و مقدار کمی که از ملک ارثی به او میرسید، بودهاست. دعوت هیچیک از ثروتمندان و خانهای خراسان را قبول نمیکرد، در اواخر عمرش جز با سیدعلی خان با کس دیگری مراوده نداشت، در مقابل صاحب منصبان، و بزرگان اصلاً سر تعظیم فرود نیاورد. مدح کسی را نمیگفت (تنها قصیدهاش -مربوط به مدح-دربارهٔ مظفرالدین شاه، به سبب افتتاح مجلس شورای ملی بود) او در عمرش فقط یک ریاست قبول کرد، ریاست انجمن ادبی خراسان. زندگی او در درس و بحث خلاصه میشد. تنها یکبار در اواخر عمرش به زادگاه خود و سپس به کاشمر و اطراف تربت حیدریه سفر کرد. تفریح و گردش او فقط در باغهای اطراف مشهد بود که بیشتر آن، به بحثهای ادبی میگذشت و گاهی هم در پایان هفته به منزل دوستانش چون ایرج میرزا و میرزا قهرمان (شکسته) میرفت.[۴]
نظرات خاص
ویرایشادیب ضمن کسب علوم دینی، به تدریج بر دانستههای ادبی و تاریخی خود افزود. او همچنین نظریات ملاصدرا را میپسندید و در نجوم و جبر و مقابله و حساب و هندسه تسلط کامل داشت. اما تخصص او در علوم ادبی بود. او تمام قاموس و برهان قاطع را حفظ نموده و افزون بر دوازده هزار بیت از اشعار عرب جاهلی را به خاطر سپرده بود.[۵] همچنین ادیب هیچگاه تدریس اش را حتی در روزهای تعطیل رسمی، رها نمیکرد. میگوید:
احترام پیامبران و ائمه اطهار به خاطر علم آن هاست. ترک علم چه معنی دارد؟ رسول خدا گفته که ز گهواره تا گور دانش بجوی. نفرموده غیر از بعضی روزها.
جستارهای وابسته
ویرایشپانویس
ویرایشپیوند به بیرون و منابع
ویرایش- دائرةالمعارف بزرگ شوروی ، ۱۹۷۷
- کتابخانه بزرگ علمی روسیه
- تبیان
- کتابخانه طهور
- ">Adib+Nishaburi,?language=en دانشنامه شوروی[پیوند مرده]
- Chaikin, K. Kratkii ocherk noveishei persidskoi literatury. Moscow, 1928.
- Burqai, Muhammad Baqar. Sokhanwarana namiya moasar, vol. 1. Tehran, 1329 A.H. (A.D. ۱۹۵۰).
- مشاهیر نیشابور، فریدون گرایلی
- تاریخ علمای نیشابور، ابوالقاسم کمالی
- زندگی و اشعار ادیب نیشابوری، با مقدمه: دکتر محمدرضا شفیعی
- ادبیات معاصر (۱۵–۱۴)
- از صبا تا نیما (۲۰–۱۹ /۲)،
- تاریخ برگزیدگان (۳۳۳)،
- دائرةالمعارف فارسی (۷۸ /۱)،
- دویست سخنور (۱۶–۱۵)،
- زندگینامهٔ رجال و مشاهیر (۱۰۷ /۱)،
- سخنوران نامی (۱۵–۱۰ /۱)،
- سخنوران نامی معاصر (۲۱۹ /۱)،
- سرآمدان فرهنگ (۱۵۷–۱۵۶ /۱)،
- گنجینهٔ دانشمندان (۹۸–۹۷ /۷)،
- لغتنامه (ذیل/ ادیب نیشابوری)،
- یادداشتهای قزوینی (۱۵۰ /۸).