گویش الموتی یا تاتی الموتی[۲] گویشی از زبان تاتی[۳] می‌باشد که در منطقه الموت تکلم می‌شود. گویش الموتی در دسته‌بندی جدیدی با عنوان تاتی مانندها «tatoid» قرار گرفته ادست که گویشی از زبان تاتی می‌باشد. گویش‌های تاتی گونه در اصل زبان تاتی بودند که به دلیل تأثیرات شدید زبان‌های کاسپین و زبان فارسی تمام ویژگی‌های زبان تاتی را از دست داده‌اند.[۴] گلاتولوگ این گویش را گویشی از زبان تاتی معرفی می‌کند.[۵] دانشنامه ایرانیکا به سه زبان ترکی و تاتی و گیلکی[۶] در الموت اشاره می‌نماید و برخی این گویش را زیرمجموعه مازندرانی (طبری) دانستند.[۷][۸] حبیب برجیان گویش منطقه طالقان و الموت را شبه طبری قلمداد کرده‌است.[۹] به اعتقاد حبیب برجیان زبان بومی جنوب غربی البرز تاتی می‌باشد و گویش الموتی و طالقانی مرز انتقال بین زبان‌های حاشیه دریای خزر (مازندرانی و گیلکی)، تاتی و فارسی می‌باشد.[۱۰]

الموتی
تاتی الموتی
زبان بومی درایران
استان قزوین
الفبای فارسی
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹goz
گلاتولوگgoza1238[۱]

زبان مربوطه

ویرایش

مرتضی نصفت گویش الموتی و گویش طالقانی را زیرمجموعه گویش‌های حاشیه دریای خزر آورده‌است[۱۱] در حالی که گویش تاتی (تاکستانی، اشتهاردی و …) را در شاخه زبان‌های شمال مرکزی دسته‌بندی نموده‌است.[۱۲] ولادمیر الکسیویچ ایوانف مدعی است که گویش الموتی صورت جالبی از زبان گذاری میان گروه گویش‌های کناره دریای خزر و زبان‌های ایران مرکزی است. در گویش گرخونی الموتی ظاهراً برخی عناصر مادی وجود دارد و این گویش با زبانی تجریش (در شمال تهران)، که پروفسور والنتین ژوکوفسکی آن را توصیف کرده و همچنین با بعضی از گویش‌های گروه سمنانی، که ربط نزدیکی با پاره‌ای از گویش‌های رایج در محال مجاور اصفهان و کاشان دارند، خویشاوند است.

از سوی دیگر، گویش الموتی قواعد مربوط به اضافه، حالت مفعولی، صورت‌های غیر فاعلی یا ملکی ضمیر و جز آن را از گویش‌های کناره دریای خزر و بیشتر از زبان مازندرانی (طبری) گرفته‌است.[۱۳]

احسان یار شاطر[۱۴] گویش الموتی را گویشی از زبان تاتی می‌داند و اصطلاحاً آن را گویش مادی می‌نامد.[۱۵] لوکوک گویش آذری را که تاتی نامیده می‌شود به پنج دسته تقسیم نموده‌است که دسته پنجم را گویش جنوب شرقی نامیده‌است که گویش الموتی و رودباری جز آن است.[۱۶]

محدوده جغرافیایی

ویرایش

اکثریت مردم الموت به گویش الموتی صحبت می‌کنند که این گویش شامل رودبار الموت شرقی و غربی می‌شود همچنین مراغی‌ها علاوه بر گویش الموتی به گویش مراغی نیز صحبت می‌کنند؛ روستاهای مدان، هرانک، کافرکش و آوه جز معدود روستاهای الموت می‌باشند که زبان ترکی در آن رایج است.[۱۷]

دستور زبان

ویرایش

ضمایر

ویرایش

در گویش الموتی ضمیر سه حالت دارد: فاعلی، مفعولی و ملکی.[۱۸]

ضمیر ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
فاعلی، الموتی men tu u šomâ ošân/ušân
مفعولی، الموتی mene tore ure mâre šomâre ošâne
ملکی، الموتی mini tiyey uyey mâyey šomâyey ošâney/ušâney

شناسه

ویرایش

در زبان فارسی دو دسته شناسه داریم: گذشته و حال. اما در گویش الموتی سه دسته شناسه داریم: گذشته، گذشته نقلی و حال.[۱۹] (نمونه زیر بر اساس گویش الموت تنظیم شده‌است)

شناسه ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
شناسه ماضی مطلق و استمراری om/yam/m i/yey/yi a/u/∅ im/yeym/yim in/yeyn/yin en/on/yan/n
شناسه ماضی نقلی yama yeya ya yeyma yeyna yana
شناسه مضارع om/am/m i/y/ey a/d/∅ im/ym/eym in/yn/eyn en/an/n

صرف فعل

ویرایش

در جدول زیر فعل گرفتن (beyten) بر اساس گویش الموتی در زمان‌های مختلف صرف می‌شود.[۲۰](نمونه زیر براساس گویش الموت می‌باشد)

زمان/شخص ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
گذشته ساده beytom beyti beyt beytim beytin beyten
گذشته کامل beyte biyam beyte biyey beyte ba beyte biyeym beyte biyeyn beyte biyen
گذشته التزامی beyte bom beyte bi beyte bu beyte bim beyte bin beyte bon
گذشته استمراری mitom miti mit mitim mitin miten
گذشته در حال انجام dabiyam beyrom dabiyey beyri dabiya beyra dabiyeym beyrim dabiyeyn beyrin dabiyan beyren
گذشته نقلی beytiyama beytiyeya beytiya beytiyeyma beytiyeyna beytiyana
حال ساده/آینده mirom miri mira mirim mirin miren
حال در حال انجام darom beyrom dari beyri dara beyra darim beyrim darin beyrin daren beyren
حال التزامی beyrom beyri beyra beyrim beyrin beyren
آینده mexâm beyrom mexây beyri mexâ beyra mexâym beyrim mexâyn beyrin mexân beyren

در جدول زیر فعل کردن (kordon) بر اساس گویش الموتی در زمان‌های مختلف صرف می‌شود.[۲۱](نمونه زیر براساس گویش الموت می‌باشد)

زمان/شخص ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
گذشته ساده kordom kordi kord kordim kordin korden
گذشته کامل korde biyam korde biyey korde ba korde biyeym korde biyeyn korde biyen
گذشته التزامی korde bom korde bi korde bu korde bim korde bin korde bon
گذشته استمراری mokordom mokordi mokord mokordim mokordin mokorden
گذشته در حال انجام dabiyam bokonom dabiyey bokoni dabiya bokona dabiyeym bokonim dabiyeyn bokonin dabiyan bokonen
گذشته نقلی kordiyama kordiyeya kordiiya kordiyeyma kordiyeyna kordiyana
حال ساده/آینده mokonom mokoni mokona mokonim mokonin mokonen
حال در حال انجام darom bokonom dari bokoni dara bokons darim bokonim darin bokonin daren bokonen
حال التزامی bokonom bokoni bokona bokonim bokonin bokonen
آینده mexâm bokonom mexây bokoni mexâ bokona mexâym bokonim mexâyn bokonin mexân bokonen

جستارهای وابسته

ویرایش

منابع

ویرایش
  1. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "goza". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology. {{cite book}}: Invalid |display-editors=4 (help)
  2. دقیقی، فرنوش (۱۳۹۱). «بررسی روستای گویش روچ علیا (بالا روچ) در الموت». دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی: ۱۶.
  3. Maciuszak, Kinga (2012). "Some Remarks on the Northern Iranian Dialect of the Alamūt Region". Jagellonian University Karkow (به انگلیسی). 33: 17.
  4. یوسفی، سعیدرضا (۱۴۰۰). «نقد و بررسی فصل پنجم از کتاب جامع زبان‌ها و زبان‌شناسی آسیای غربی: رویکردی منطقه‌ای با عنوان «منطقهٔ کاسپین و جنوب آذربایجان: کاسپین و تاتی»» (PDF). پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه‌های علوم انسانی. ۲۱ (۱): ۳۹۴.
  5. https://glottolog.org/resource/languoid/id/goza1238
  6. «Apart from four Turkish-speaking villages higher up, the inhabitants of Alamūt speak Gīlakī and those of Rūdbār Tātī». iranicaonline.
  7. جعفری دهقی، محمود؛ خلیلی پور، نازنین؛ جعفری دهقی، شیما (۱۳۹۳). زبان‌ها و گویش‌های ایرانی (گذشته و حال). تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ص. ۲۶۱. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۳۲۶-۶۳-۴.
  8. برجیان، حبیب. «کاهش توجه به زبان مازندرانی در قرن بیستم». ایرنا. دریافت‌شده در ۱۹ دسامبر ۲۰۲۰.
  9. برجیان، حبیب. «کاهش توجه به زبان مازندرانی در قرن بیستم». ایرنا. دریافت‌شده در ۱۹ دسامبر ۲۰۲۰.
  10. BORJIAN, HABIB (2013). "Is there Continuity between Persian and Caspian? Linguistic Relationships in South-Central Alborz". American Oriental Society (به انگلیسی): 2.
  11. نصفت، مرتضی (۱۳۴۸). «فراوانی زبان‌ها و لهجه‌های مردم ایران». دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. ۱۷ (۱): ۱۱۶.
  12. نصیف، مرتضی (۱۳۴۸). «فراوانی زبان‌ها و لهجه‌های مردم ایران». دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. ۱۷ (۱): ۱۱۷.
  13. «ملاحظاتی دربارهٔ گویش ناحیهٔ الموت از گویش‌های شمالی ایران». پرتال جامع علوم انسانی.
  14. Yarshater (1969). A Grammar of Southern Tati Dialects (به انگلیسی). The Hauge, Paris: Mouton. p. 17.
  15. سمیعی، احمد (۱۳۷۴). «ملاحظاتی دربارهٔ گویش ناحیهٔ الموت از گویش‌های شمالی ایران». نامه فرهنگستان (۴): ۱۱۶.
  16. Lecoq. Les dialect caspiens et les dialects du nord-ouest de l'iran (به انگلیسی). in CLI. p. 296.
  17. دقیقی، فرنوش (۱۳۹۱). «بررسی روستای گویش روچ علیا (بالا روچ) در الموت». دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی: ۱۶.
  18. دقیقی، فرنوش (۱۳۹۱). «بررسی روستای گویش روچ علیا (بالا روچ) در الموت». دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی: ۱۰۲.
  19. دقیقی، فرنوش (۱۳۹۱). «بررسی روستای گویش روچ علیا (بالا روچ) در الموت». دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی: ۱۰۷.
  20. دقیقی، فرنوش (۱۳۹۱). «بررسی روستای گویش روچ علیا (بالا روچ) در الموت». دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی: ۴۳۱.
  21. دقیقی، فرنوش (۱۳۹۱). «بررسی روستای گویش روچ علیا (بالا روچ) در الموت». دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی: ۴۳۱.

پیوند به بیرون

ویرایش