سنت ترکی-مغولی

سنت فرهنگی در آسیای مرکزی
(تغییرمسیر از ترکی-مغولی)

ترکی-مغولی یا سنت ترکی-مغولی یک سنت فرهنگی بود که در قرن چهاردهم، در آسیای مرکزی میان حاکمان خانات جغتای و اردوی زرین به وجود آمد. بسیاری از مناطق آسیای مرکزی به شدت تحت تأثیر این سنت قرار گرفتند که خانات قزاق، خانات قازان و اردوی نوقای از این جمله بودند. گرویدن مغول‌ها به دین اسلام، به پیشرفت بیشتر و ادغام آنها با اقوام تُرک مسلمان که در بین مردم غالب بودند، کمک کرد. بدون شک بقایای زبان‌های ایرانی در این منطقه تقریباً در همان زمان ناپدید شد. در همان دوران قدرت برخی از طوایف تُرک، برلاس، آرلات و سولدوز به‌طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافت و آنها حتی توانستند نفوذ خود را در بخشهای زیادی از افغانستان کنونی نیز گسترش دهند. در قسمت شرقی خاقانات جغتای، پذیرش اسلام با مخالفت شدید روبرو شد و در دهه‌های اولیه قرن چهاردهم میلادی به عنوان یک مذهب اقلیت باقی ماند، در آنجا نیز گسترش اسلام به دنبال تُرک شدن مردم صورت گرفت، به گونه‌ای که منطقه تُرک‌زبان به سمت شرق نیز گسترش یافت.[۱] طبقه حاکم مغول در طول قرن سیزدهم زبان خود را از مغولی به ترکی تغییر دادند.[۲] برتری قبایل تُرک در ارتش مغول، این واقعیت را به خوبی توضیح می‌دهد پیش از اینکه در سال ۱۴۰۰میلادی تُرکی تا حد زیادی جایگزین زبان مغولی در آسیای غربی و مرکزی شده باشد که چگونه قبایل مغول در فرارود (مانند قبیله تیمور، یعنی برلاس) در اواسط قرن چهاردهم میلادی تُرک‌زبان شدند.[۳]

اردوی زرین و خانات جغتای در سال ۱۳۳۵ میلادی

نخبگان حاکم مغول این خاندان‌ها سرانجام در جمع ترک‌ها که آنها را فتح و بر آن حکمرانی کردند، جمع شدند، بنابراین به عنوان تورکو-مغول‌ها شناخته شدند. این نخبگان به تدریج اسلام (از مذاهب قبلی مانند تنگری‌باوری) آوردند و همچنین زبان‌های ترک را پذیرفتند، در حالی که نهادهای سیاسی و حقوقی مغول را حفظ کردند.

تُرک-مغول‌ها پس از فروپاشی امپراتوری مغول بسیاری از دولت‌های اسلامی را تأسیس کردند، مانند خانات تاتار که جانشین اردوی زرین شد (یا خانات کریمه، خانات آستراخان، خانات قازان، خانات قزاق) و امپراتوری تیموری[۴][۵][۶][۷] که جانشین خانات جغتای در آسیای میانه شد.

بابر، شاهزاده تُرکی-مغولی و نوه تیمور، امپراتوری گورکانی را بنیان نهاد، که تقریباً در تمام شبه‌قاره هند حکمرانی می‌کرد.[۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]

تُرک‌ها و تاتارها همچنین در دوره سلطنت مملوک با اعمال اقتدار سیاسی و نظامی بر بخشی از مصر حکومت کردند.[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷]

این نخبگان ترکی-مغولی به حامیان سنت ترکی-ایرانی تبدیل شدند که فرهنگ غالب مسلمانان آسیای مرکزی در آن زمان بود. در قرن‌های بعدی، فرهنگ ترکی-ایرانی با سیطره بر فرهنگ ترکی-مغولی به مناطق همسایه گسترش یافت و در نهایت به فرهنگ غالب طبقات حاکم و نخبه آسیای جنوبی (شبه‌قاره هند) به ویژه شمال هند (امپراتوری گورکانی)، آسیای میانه، حوضه تاریم (شمال‌غربی چین) و بخش‌های وسیعی از خاورمیانه تبدیل شد.[۱۸]

پیشینه ویرایش

تا پیش از دوره چنگیز خان، اقوام تُرک و مغول‌ها، وام واژه‌های بسیاری رد و بدل کرده بودند، که در این میان تأثیر زبان‌های تُرکی بیش از زبان مغولی بود.[۱۹] هرچند قرن‌ها پیش از آن (از هزاره اول پیش از میلاد) نیز یک سنت ترکی-مغولی وجود داشته‌است که بیانگر رواج وام‌واژگانی گسترده از زبان نیاتُرکی به زبان نیامغولی است. زبانهای ترکی و مغولی، به جز شباهت‌های لغوی، در ضمایر شخصی خود نیز دارای تشابهی گسترده هستند که به نظر می‌رسد مربوط به پیش از این دوران بوده و قبلاً پیش از افول اقوم ترک در حدود سال ۵۰۰ قبل از میلاد وجود داشته‌است. یک دوره کاملاً قدیمی‌تر از تماس طولانی مدت زبان بین زبانهای ترکی و مغولی با شباهتهای واج‌شناختی، دستوری و تایپولوژیک بیشتر و اساسی‌تر نشان داده می‌شود (به عنوان مثال هماهنگی واکه‌ای، عدم جنس دستوری، هم‌چسبی گسترده، قوانین آواشناسی و واج‌شناسی بسیار مشابه).[۱۹] در گذشته، چنین شباهت‌های به یک رابطه تکوینی زبانی نسبت داده می‌شد و منجر به استقبال گسترده از یک خانواده زبان‌های آلتایی شده بود. در تحقیقات اخیر، به دلیل عدم نمایش قطعی رابطه تکوینی این زبان‌ها، این شباهت‌ها به این سه دوره شناخته شده تماس زبانی تقسیم شده‌اند. این شباهت‌ها منجر به پیشنهاد یک ناحیه همگرایی زبانی شمال‌شرقی آسیا شده‌است که شامل خانواده زبان تونگوزی، کره‌ای و ژاپنی نیز می‌شود، اگرچه ترکی و مغولی گسترده‌ترین شباهت‌ها را نشان می‌دهند. طبق تحقیقات اخیر، دوگانه‌گی وجود دارد که (این دو زبان) از نظر ریشه یکسان محسوب شوند، در واژگان زبان مغولی وام‌واژه‌های ترکی یافت می‌شود، همچنین در میان لغات مغولی که از زبانهای دیگر وارد شده‌است، زبان ترکی بیشترین سهم را دارد.

زبان ویرایش

 
ظهیرالدین بابر

به دنبال فتوحات مغول، نخبگان دولت‌های جایگزین امپراتوری مغول، روند یکسان شدن با جمعیت‌های غیر مغول که بر آنها حاکم بودند را آغاز کردند. جمعیت اردوی زرین عمدتاً ترکیبی از تُرک‌ها و مغول‌ها بود که بعدها اسلام را پذیرفتند، همچنین اقلیتی از فین‌واوگری‌ها، الانان، اسلاوها و مردم قفقاز، و غیره (اعم از مسلمان یا غیرمسلمان) را نیز شامل می‌شد.[۲۰] بیشتر جمعیت اردوی زرین، تُرک بودند: مانند قپچاق‌ها، کومان‌ها، بلغارستان ولگا، خوارزمیان و دیگران. اردوی زرین به تدریج تُرک شد و هویت مغولی خود را از دست داد، در حالی که فرزندان جنگجویان مغول اصلی باتو طبقات بالای حکومت را تشکیل می‌دادند. روس‌ها و اروپایی‌ها معمولاً به آنها تاتار می‌گفتند. روس‌ها این نام مشترک را برای این گروه تا قرن بیستم حفظ کردند. در حالی که بیشتر اعضای این گروه خود را با نام‌های قومی یا قبیله‌ای معرفی می‌کردند، اکثر آنها خود را مسلمان می‌دانستند. بیشتر مردم، اعم از کشاورز و عشایر، زبان قپچاق را پذیرفتند که پس از فروپاشی اردوی زرین، به زبان‌های منطقه‌ای گروه‌های قپچاق تبدیل شد.

در خانات جغتای، زبان تُرکی که توسط نخبگان مغول پذیرفته شد، به زبان جغتایی معروف شد که از زیرمجموعه‌های زبان ترکی قارلقی بود. زبان جغتایی زبان مادری سلسله تیموریان بود، یک سلسله ترکی-مغولی[۴][۵][۶] که پس از انحطاط خانات جغتای قدرت را در آسیای مرکزی بدست گرفته بود. جغتای سلف شاخه مدرن قارلقی زبانهای ترکی است که شامل ازبکی و اویغوری است.[۲۱]

همچنان ببینید ویرایش

منابع ویرایش

  1. «Encyclopaedia Iranica» (به انگلیسی). ص. The Mongols’ acceptance of Islam helped to further their integration with the Muslim Turkish peoples, who were predominant among the population٫ Doubtless the remnants of the Iranian languages in the area disappeared at about the same time. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۵-۰۴.
  2. 4- The rise and rule of Tamerlane-by Manz, Beatrice Forbes- Publisher Cambridge ; New York: Cambridge University Press -p-x: " the mongol ruling class changed its language from mongolian to Turkic in the cource of the 13 century".
  3. The Mongols and the Islamic World: From Conquest to Conversion -By Peter Jackson -p-394: The preponderance of Turkic nomads within the mongol armies of conquest, explains the fact well before 1400 Turkish had largely supplanted mongolian in Western and central asia. And Mongolian tribes in Transoxania like Timur's own, the Barlas, were Turkicised by the mid - 14 century.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Timur and the Timurids, Cambridge University Press, Svat Soucek, Princeton University, New Jersey :"Timur was born around 1336 in Transoxania near Kesh – later known as Shahrisabz – in the Kashka Darya region of what is today the Republic of Uzbekistan. He was a Turk of the Barlas tribe; this tribe, like many others, boasted a Mongol name and ancestry, but for all practical purposes it was Turkic.".
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ Medieval Islamic Civilization: An Encyclopedia, Volume 1-By Josef W. Meri- p 812 :"The Timurids were a dynasty of Central Asian nomadic origin that dominated the Middle East and Central Asia in the AH eighth/fourteenth CE and ninth/fifteenth centuries. The founder, Timur Leng, was a Chagatai Turk of the Barlas tribe in the ...".
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ Timurids in Transition: Turko-Persian Politics and Acculturation in medieval iran, Volume 7 - By Maria Subtelny- p15 :although they were muslims ,the Timurids, like all Turko-Mongolian tribal group. i argue that the descendants of Timur retained many features of their Turko-Mongolian cultural the book provides a new paradigm for understanding the Timurids within the framework of post-Mongol history and offers fresh insights into Turko-Persian relations and the problem of acculturation in medieval Iran.
  7. "Timurid dynasty | History, Architecture, & Meaning". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). p. Timurid dynasty, (fl. 15th–16th century CE), dynasty of Turkic-Mongol origin descended from the conqueror Timur (Tamerlane). The period of Timurid rule was renowned for its brilliant revival of artistic and intellectual life in Iran and Central Asia. Retrieved 2021-03-04.
  8. Richards, John F. (1995), The Mughal Empire, Cambridge University Press, p. 6: "the mughal empire was founded by babur, a chaghatai Turkish ruler".
  9. Dale, Stephen Frederic (2004). The garden of the eight paradises: Bābur and the culture of Empire in Central Asia, Afghanistan and India (1483–1530). Brill. pp. 17: "However ,since patrilineal descent determined social and dynasty in central asia ,babur thought himself as a timurid and a Turk , and those are two terms he uses to identify his own lineage." -" babur was fourth Turkic-speaking muslim ruler in a century to establish a major state in the enormous swath of .territory extending from the middle east throught iran to western central asia and including also india or south asia ".
  10. The Columbia Encyclopedia, Sixth Edition. 2001-05: "(mgl´) (KEY) or Mogul (m´gl, mgl´) (KEY) , Muslim empire in India, 1526–1857. The dynasty was founded by Babur, a Turkish chieftain who had his base in Afghanistan. ".
  11. "Babur | Biography & Achievements". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). p. Bābur came from the Barlas tribe of Mongol origin, but isolated members of the tribe considered themselves Turks in language and customs through long residence in Turkish regions. Hence, Bābur, though called a Mughal, drew most of his support from Turks, and the empire he founded was Turkish in character. His family had become members of the Chagatai clan, by which name they are known. Retrieved 2021-03-04.
  12. "Mughal dynasty | History, Map, Rulers, & Facts". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). p. Mughal dynasty, Mughal also spelled Mogul, Persian Mughūl (“Mongol”), Muslim dynasty of Turkic-Mongol origin that ruled most of northern India from the early 16th to the mid-18th century. Retrieved 2021-03-04.
  13. "The Cambridge History of Egypt", Volume 1, (1998) P. 250.
  14. «Egypt - The Mamluks, 1250-1517». countrystudies.us. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۳-۰۴.
  15. Kenneth M. Setton (1969). The Later Crusades, 1189-1311. Wisconsin, USA: Univ of Wisconsin Press. p. 757. ISBN 978-0-299-04844-0.
  16. Amalia Levanoni (1995). A Turning Point in Mamluk History: The Third Reign of Al-Nāṣir Muḥammad Ibn Qalāwūn (1310-1341). BRILL. p. 17. ISBN 9004101829.
  17. Carole Hillenbrand (2007). Turkish Myth and Muslim Symbol: The Battle of Manzikert. Edimburgo: Edinburgh University Press. pp. 164–165. ISBN 978-0-7486-2572-7.
  18. Canfield, Robert L. (1991). Turko-Persia in Historical Perspective. Cambridge, United Kingdom: Cambridge University Press. p. 1 ("Origins"). ISBN 0-521-52291-9.
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ Janhunen, Juha (2013). "Personal pronouns in Core Altaic". In Martine Irma Robbeets; Hubert Cuyckens (eds.). Shared Grammaticalization: With Special Focus on the Transeurasian Languages. p. 221. ISBN 9789027205995.
  20. Halperin, Charles J. (1987). Russia and the Golden Horde: The Mongol Impact on Medieval Russian History. Indiana University Press. p. 111. ISBN 978-0-253-20445-5.
  21. L.A. Grenoble (11 April 2006). Language Policy in the Soviet Union. Springer Science & Business Media. pp. 149–. ISBN 978-0-306-48083-6.