سید اسدالله لاجوردی

رئیس پیشین زندان اوین و دادستان انقلاب تهران در دهه ۱۳۶۰ (۱۳۱۴–۱۳۷۷)
(تغییرمسیر از اسدالله لاجوردی)

سید اسدالله لاجوردی (۱۳۱۴ – ۱ شهریور ۱۳۷۷) رئیس پیشین زندان اوین و دادستان انقلاب تهران در دههٔ شصت بود.[۲][۳] از وی بعنوان یکی از عوامل مهم سرکوب، شکنجه و اعدام مخالفان سیاسی نظام جمهوری اسلامی در سال‌های اولیه استقرار و تحکیم آن نامبرده می‌شود.[۴][۵][۶][۷]

سید اسدالله لاجوردی
رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور
دوره مسئولیت
شهریور ۱۳۶۸ – اسفند ۱۳۷۶
پس ازمحمداسماعیل شوشتری
پیش ازسید مرتضی بختیاری
دادستان انقلاب تهران
دوره مسئولیت
۲۰ آبان ۱۳۵۸[۱] – دی ۱۳۶۳
گمارندهپیشنهاد سید محمد بهشتی و حکم علی قدوسی
پس ازاحمد آذری قمی (با وقفه)
علی قدوسی (به عنوان دادستان کل انقلاب[پانویس ۱])
پیش ازعلی رازینی
اطلاعات شخصی
زاده۱۳۱۴
جنوب شهر تهران
درگذشته۱ شهریور ۱۳۷۷ (۶۲–۶۳ سال)
در حجره‌ای در بازار تهران توسط سازمان مجاهدین خلق ترور شد
آرامگاهبهشت زهرا
ملیتایرانی
حزب سیاسیجمعیت مؤتلفه اسلامی
فرزندانزهره سادات و ۵ پسر
پیشهسیاستمدار

لاجوردی در سال ۱۳۷۷ در اتاقی در بازار تهران توسط سازمان مجاهدین خلق ایران ترور شد.

جوانی

اسدالله لاجوردی در جنوب تهران متولد شد. پدرش هیزم‌فروش بود. او در دومین سال تحصیلی در دبیرستان، ترک تحصیل کرد و در کنار پدر به کار، مشغول شد. با این همه، درس را در منزل به صورت فراگیری علوم قدیمه ادامه داد و در این دوره، از سید علی شاهچراغی، استفاده کرد. علاوه بر این، ادبیات عرب و علوم حوزوی را در حد کفایه فراگرفت و جلسات تفسیر قرآن در منزلش تشکیل داد. اسدالله لاجوردی از شاگردان بهشتی و مطهری بود.

وی در زمانی که بعد از ترک تحصیل، در بازار تهران مشغول کار بود، با جمعیت مؤتلفه اسلامی آشنا شده و به عضویت شورای مرکزی آن درآمد.

فعالیت‌های سیاسی پیش از انقلاب

اسدالله لاجوردی، که در ترور حسنعلی منصور، نخست‌وزیر ایران در سال ۱۳۴۳ نقشی را بر عهده داشت. پس از ترور بازداشت شد و نهایتاً به تحمل ۱۸ ماه حبس محکوم شد.[۸] پس از آزادی ضمن اشتغال به فروش روسری، دستمال و لباس در بازار تهران، به شکل مخفی فعالیت‌های اعتراضی علیه حکومت پهلوی را ادامه داد.[۸]

لاجوردی پس از آزادی، جلسات تفسیر قرآن را از سر گرفت. منزل خود را به محل گردهمایی افراد مذهبی، مبارز و آشنا به مبانی مذهب شیعه تبدیل کرده بود. لاجوردی در اردیبهشت ۱۳۴۹ به اتهام حمله به هواپیمایی ال عال، پس از برگزاری مسابقه فوتبال میان تیم ملی فوتبال ایران و تیم ملی فوتبال اسرائیل بازداشت شد. وی پس از محاکمه به ۱۸ سال حبس جنایی محکوم گردید.

لاجوردی در فروردین ۱۳۵۳ از زندان آزاد شد و در اسفند همان سال مجدداً بازداشت شد. اتهام او «فعالیت‌های زیرزمینی و همچنین خودداری از پاسخگویی راجع به اقدامات خرابکارانه خود» در همکاری با مجاهدین خلق بود. سرانجام لاجوردی به همراه گروهی از زندانیان مؤتلفه از جمله حبیب‌الله عسگراولادی، مهدی عراقی، محمد کچوئی و… در ۲۷ مرداد ۱۳۵۶ با اعلام توبه از زندان آزاد شد.[۹]

پس از انقلاب

لاجوردی در کنار مهدی عراقی و اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از روح‌الله خمینی بودند. در جریان رسیدگی به پرونده گروه فرقان او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با اصرار سید محمد بهشتی (رئیس دیوان عالی کشور) و علی قدوسی (دادستان کل انقلاب اسلامی) دادستان انقلاب تهران شد.[۱۰] پس از مدتی او به چهره اصلی برخورد با گروه‌های مخالف تبدیل شد. وی در دوران زندانی بودن خود پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با گروه‌های چپ کمونیست و سازمان مجاهدین خلق اختلاف داشت و در ایام آخر زندان مشکلاتش با مجاهدین تشدید شده و به درگیری کشیده شده بود. پس از انقلاب و در منصب دادستانی انقلاب مرکز، او بسیاری از همین زندانیان سابق را مجدداً به زندان افکند و شکنجه و اعدام کرد. در دی ۱۳۶۳ او توسط شورای عالی قضایی از همه مناصب برکنار شد.

در سال ۱۳۶۸ وی دوباره به مدیریت زندان‌ها برگشت و ریاست سازمان زندان‌ها را تا اسفند ۱۳۷۶ بر عهده داشت.

شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی

 
لاجوردی همراه با مصطفی رجوی بالای سر جنازه اشرف ربیعی، موسی خیابانی و همراهانشان ایستاده‌است.
 
لاجوردی در کنار محمد محمدی گیلانی، حاکم شرع و رئیس دادگاه انقلاب در دهه ۱۳۶۰ (خورشیدی)

بنا بر شهادت بسیاری از زندانیان سیاسی نجات یافته از مرگ در دهه ۶۰، لاجوردی به‌طور مستقیم در اعمال شکنجه، اعترافات اجباری و اعدام بسیاری از زندانیان مخالف و منتقد نظام جمهوری اسلامی در زندان اوین حضور و نقشی کلیدی داشته‌است. وی پس از تظاهرات ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ که در اعتراض به یکپارچه کردن قدرت توسط حزب جمهوری اسلامی و خلع بنی صدر از مقام ریاست جمهوری برگزار شد، بیش از ۲۰ نفر از شرکت کنندگان در این تظاهرات را حتی بدون احراز هویت اعدام کرد و در تلویزیون درکنار محمدی گیلانی قاضی شرع، هشدار داد که از این پس هرکس در هرگونه تظاهراتی علیه نظام جمهوری اسلامی شرکت کند محارب است و اعدام می‌شود.

در عملیات ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ که به کشته شدن موسی خیابانی و تعدادی از اعضای یکی از خانه‌های تیمی مرکزی سازمان منجر شد اسدالله لاجوردی برای اعلام پیروزی در سرکوب مرکزیت سازمان مجاهدین با در آغوش گرفتن مصطفی رجوی فرزند خردسال مسعود رجوی و در مقابل جنازه‌های اعضای مرکزیت سازمان در نمایشی تلویزیونی ظاهر شد.[۱۱][۱۲]

مصطفی تاج‌زاده از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گفتگویی با حسین دهباشی می‌گوید که با توجه به تغییر موضع حسین احمدی روحانی، سید روح‌الله خمینی تأیید می‌کند که حکم اعدام او به حبس ابد تغییر کند. اما لاجوردی تا پیش از آنکه حکم ثبت شود و دیگر نتوان آن را تغییر داد کمتر از ۴۸ ساعت حسین احمدی روحانی را اعدام می‌کند. تاج‌زاده می‌گوید که لاجوردی پیش از آن هم محمدرضا سعادتی، از رهبران مجاهدین خلق را نیز علی‌رغم مخالفت برخی از مسئولان بلندپایه جمهوری اسلامی مانند محمدعلی رجایی اعدام کرده بود. به گونه‌ای که بعدها وقتی سعید شاهسوندی از اعضای ارشد مجاهدین خلق در عملیات مرصاد دستگیر شد سید علی خامنه‌ای برای جلوگیری از اعدام شاهسوندی نامه‌ای نوشت با این مضمون که: «اشتباه سعادتی تکرار نشود».[۱۳]

بار نخست هنگامی که گزارش هادی خامنه‌ای به عنوان نماینده خمینی در مورد وقایع زندان‌های گروهک‌ها به وی می‌رسد دستور عزل لاجوردی صادر می‌شود؛ ولی چند روز بعد دوباره با پادرمیانی طرفداران لاجوردی وی به سمت خود بازمی‌گردد.[۱۴]

محمد توسلی معتقد است رفتار خشن لاجوردی در قبال زندانیان مجاهدین خلق ریشه در اختلافات زندانیان مذهبی با زندانیان مجاهدین در دوران پیش از انقلاب دارد.[پانویس ۲]

لاجوردی در پاسخ به این که چرا افراد، پس از اعتراف اعدام می‌شوند گفته بود:

«کسانی که همکاری می‌کنند برای وضعیت پرونده آن دنیایشان است و تأثیر و تخفیفی در مجازات این دنیای آن‌ها داده نخواهد شد».[۱۵]

از همین رو اکنون اعتراف، معمولاً پس از یک دورهٔ طولانی شکنجه و حبس انفرادی و پریشان‌سازی روانی و جسمی متهم، صورت می‌گیرد و به این ترتیب هم، مدرکی برای اثبات جرم خود به دست داده و هم، به گمان مسئولان، درس عبرت و زهر چشمی برای دیگران می‌شود؛ دیگر سند و مدرک و شاهد و وکیل، لازم نیست. بر اساس اقرار متهم که در تلویزیون پخش می‌شود، او را به جوخه یا چوبهٔ اعدام می‌سپارند.[۱۶]

اسدالله لاجوردی متهم به پرونده‌سازی برای افراد سیاسی مانند طاهر احمدزاده بود.[۱۷] او نقش اصلی را در اعدام سعید سلطان‌پور و توجیه آن ایفا کرده‌است.[۱۸][۱۹]

عزل سال ۶۳

در مورد ماجرای عزل لاجوردی اختلاف نظر وجود دارد. مطابق نظر مجید انصاری علت استعفا چنین بود که پس از ماجرای تواب شدن یکی از اعضای مرکزیت گروه پیکار (نوشین نفیسی) و رای شورای عالی قضایی در این خصوص، تهیه گزارش از وضعیت زندان‌ها به وی سپرده شد. او پس از گفتگوی مستقیم با صد زندانی سیاسی از زندان‌های مختلف، گزارشی در این خصوص تهیه و به رئیس‌جمهور، رئیس مجلس و رهبر می‌دهد و در آن از تخلفات بارز لاجوردی از قوانین و برخوردهای خودسرانه انتقاد می‌کند و این گزارش در ادامه گزارش‌ها و شکایات قبلی موجب عزل لاجوردی می‌شود. وی همچنین می‌گوید لاجوردی با خودداری از ترک پست، به ملاقات خمینی رفت و خواستار برخورد شدید با مجاهدین شد، اما خمینی به او گفت: «آقای لاجوردی اگر جمهوری اسلامی به دست این‌ها (اعضای سازمان مجاهدین خلق) ساقط شود بهتر از آبروی اسلام است که با این کارها برود. شما بروید مسئولیت را تحویل دهید».[۲۰]

در مقابل بسیاری از یاران و همکاران لاجوردی این گزارش را تکذیب کردند و گفتند به استناد خاطرات هاشمی رفسنجانی، خمینی از عزل لاجوردی بی‌اطلاع بوده و همچنین عزل او را به علت فشارهای قائم مقام حسینعلی منتظری و سید مهدی هاشمی دانستند.

در خاطرات هاشمی رفسنجانی آمده‌است که لاجوردی در هنگام عزل از سمت خود در سازمان زندان‌ها و اطلاعات (شهریور ۶۳) برای شکایت نزد خمینی رفت ولی خمینی به او گفت که تابع قانون باشد و غیر از دادستانی انقلاب تهران بقیه مناصب را تحویل دهد، لاجوردی نیز با نارضایتی از نزد خمینی رفت. با این حال زمانی که در بهمن همان سال او از دادستانی نیز عزل می‌شود، خمینی رضایتی بر این عزل نداشته‌است. رفسنجانی دلیل عزل او را عدم تمکین به قانون و تصمیم‌های شورای عالی قضایی ذکر می‌کند.[۹][۲۱]

یک ماه پیش از عزل لاجوردی، نوشین نفیسی (دختر ابوتراب نفیسی) که به دلایل سیاسی محکوم به اعدام گردیده بود با وساطت مقامات و نامه شورای عالی قضایی و موافقت روح‌اله خمینی مورد عفو قرار گرفت. لاجوردی با این حکم به صراحت مخالفت کرد و حتی در سخنرانی تودیع نارضایتی شدید خود را از آن اعلام نمود.[۲۲][۲۳]

حکم برکناری لاجوردی در دی‌ماه ۱۳۶۳ توسط یوسف صانعی امضا شد. هنگامی که صانعی برای مراسم تودیع لاجوردی در اوین حضور پیدا کرد و هواداران لاجوردی شعار «مرگ بر صانعی» سر دادند که موجب عصبانیت شدید او شد و با کوبیدن عمامه بر زمین، اوین را ترک کرد.[۲۴]

ترور

لاجوردی در ۱ شهریور ۱۳۷۷ در محل کسب خود در بازار تهران، توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام‌های علی‌اکبر اکبری ده‌بالایی و علی‌اصغر غضنفرنژاد جلودار ترور شد. قاتلین وی بعد از قتل وی دستگیر و محاکمه و اعدام شدند.[۳]

قتل خواهر لاجوردی

خواهر لاجوردی در اواخر بهمن ۱۳۹۲ به قتل رسید و جسد وی در حوالی شهرستان دماوند پیدا شد. طبق گفته احمدرضا رادان، انگیزه این قتل غیرسیاسی بوده‌است.[۲۵]

تشکیل ستاد دیه

 
ستاد دیه برای کمک به زندانیان غیرعمد و نیازمند در سال ۱۳۶۹ توسط لاجوردی تأسیس شد و تا کنون ده‌ها هزار زندانی را با کمک افراد خیر آزاد کرده‌است.

وی در سال ۱۳۶۹ ستاد دیه را برای کمک به زندانیان غیرعمد و بدهکار و … تشکیل داد. این ستاد ده‌ها هزار زندانی را تا کنون با پرداخت دیه و کمک خیرین آزاد کرده‌است.[۲۶]

نقض حقوق بشر

بر پایه منابع گوناگون، وی متهم به نقض حقوق زندانیان عقیدتی و سیاسی است.[۲۷][۲۸][۲۹][۳۰]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. بر پایهٔ تبصرهٔ مادهٔ ۱۵ «آیین‌نامهٔ دادگاه‌ها و دادسراهای انقلاب» (مصوب شورای انقلاب در ۲۷ خرداد ۱۳۵۸) «دادستان کل انقلاب» می‌توانست وظیفهٔ «دادستان انقلاب تهران» را نیز بر عهده گیرد.
  2. خشت خام / نوبت سی و دوم / گفتگوی حسین دهباشی با محمد توسلی

منابع

  1. آبادی، دلجو (۷ فوریهٔ ۲۰۲۲). «کشتار ۱۳۶۷؛ دستگاه قضایی پیش از فرمان آیت‌الله خمینی چه برنامه‌ای برای زندانیان سیاسی داشت؟». بی‌بی‌سی فارسی. بی‌بی‌سی فارسی. بایگانی‌شده از اصلی در ۹ فوریه ۲۰۲۲. دریافت‌شده در ۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۲.
  2. انصراف خانواده لاجوردی از شکایت از امیرانتظام بی‌بی‌سی
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ شهید اسدالله لاجوردی بایگانی‌شده در ۲۲ آوریل ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine پرتال خبری آفتاب
  4. مرور روزنامه‌های تهران: ۱ شهریور ۸۴ بی‌بی‌سی فارسی
  5. «نگاهی دیگر: فراز و فرود اسدالله لاجوردی، 'نماد خشونت دولتی در اوایل دهه شصت». bbc.
  6. «اسدالله لاجوردی چشم و چراغ خمینی و خامنه‌ای». radiozamaneh.
  7. «در زندان‌های جمهوری اسلامی چه خبر است؟». دویچه وله.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ نگاهی دیگر: فراز و فرود اسدالله لاجوردی، 'نماد خشونت دولتی' در اوایل دهه شصت، بی‌بی‌سی فارسی
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ خبرآنلاین
  10. دلجو آبادی-پژوهشگر حقوق بشر (۱۸ بهمن ۱۴۰۰). «کشتار ۱۳۶۷؛ دستگاه قضایی پیش از فرمان آیت‌الله خمینی چه برنامه‌ای برای زندانیان سیاسی داشت؟». بی‌بی‌سی فارسی.
  11. «داستان مردی که فرزند رجوی را از مرگ نجات داد + فیلم». www.mizanonline.com. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۸-۲۱.
  12. «کلیپی که فرزند خردسال مسعود رجوی را در آغوش شهید لاجوردی نشان می‌دهد». Tamasha. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۸-۲۱.
  13. «خشت خام /نوبت چهاردهم/ گفتگوی حسین دهباشی با مصطفی تاج زاده». ۳ بهمن ۱۳۹۵.
  14. خشت خام /نوبت هشتم/ گفتگو حسین دهباشی با سید هادی خامنه‌ای
  15. «یازده زندانی سیاسی در صف مرگ». voanews.
  16. «یازده زندانی سیاسی در صف مرگ». voanews.
  17. «محمود دعایی؛ شاگرد نزدیک آیت‌الله خمینی و ۴۲ سال مدیریت مؤسسه اطلاعات». بی‌بی‌سی فارسی. ۱۶ خرداد ۱۴۰۱.
  18. «جمهوری اسلامی و «فضیلت‌ساختن از قتل و قاتلان» ــ گفت‌وگو با مهدی اصلانی». رادیو زمانه. دریافت‌شده در ۹ ژوئیه ۲۰۱۹.
  19. «اسدالله لاجوردی چشم و چراغ «امام خمینی» و «امام خامنه‌ای»». رادیو زمانه. دریافت‌شده در ۹ ژوئیه ۲۰۱۹.
  20. «روایت مجید انصاری از عزل شهید لاجوردی توسط امام (ره)/حاضرم در دادگاه دروغگویی دولت را ثابت کنم». خبرآنلاین. دریافت‌شده در ۲۸ مارس ۲۰۱۸.
  21. نگاهی روانشناسانه بر اعترافات علنی - بخش نخست بی‌بی‌سی
  22. جهان نیوز
  23. رجا نیوز
  24. رادیو زمانه: قدرت و فقاهت، نمونۀ یوسف صانعی، نوشتۀ ایرج مصداقی، نوشته‌شده در ۵ خرداد ۱۳۹۷؛ بازدید در ۶ خرداد ۱۳۹۷.
  25. دستگیری قاتل خواهر لاجوردی
  26. https://www.entekhab.ir/fa/news/767199/خاطرات-هاشمی-رفسنجانی-۸-اسفند-۱۳۷۹-از-شرایط-نامساعد-عزت-الله-سحابی-در-زندان-تا-عصبانیت-شدید-فرمانده-سابق-نیروی-انتظامی-از-حسن-فیروزآبادی
  27. کاظم مصطفوی، شکنجه و شکنجه‌گر (تحقیقی در باب شکنجه در رژیم آخوندی)، ۲۰۴–۱۶۱.
  28. «نگاهی دیگر: فراز و فرود اسدالله لاجوردی، 'نماد خشونت دولتی' در اوایل دهه شصت». bbc.
  29. «اسدالله لاجوردی چشم و چراغ خمینی و خامنه‌ای». radiozamaneh.
  30. «در زندان‌های جمهوری اسلامی چه خبر است؟». دویچه وله.