دودمان تانگ
امپراطوری تانگ
امپراتوری تانگ(چینی:唐朝) دودمان شاهی در چین بود که از سال ۶۱۸ تا ۹۰۷ میلادی بر آن سرزمین فرمان راند ولی در یک دوره کوتاه مدت در سال ۶۹۰ میلادی ملکهٔ زتیان دودمان تانگ را به پایان رسیده خواند و دودمان ژو دوم را پایهریزی کرد و خود را امپراتور/امپراتریس خواند و امپراتوری چین را در اوج عصر طلایی قدرت و فرهنگ برد و بعد از مرگش پسرش به سلطنت رسید و دودمان تانگ دوباره شروع شد. پیش از تانگ دودمان سوئی بر چین فرمان میراندند. بنیانگذار امپراتوری چانگ لی یوان بود که در هنگام فروپاشی امپراتوری سوئی، او و خانوادهاش در چین قدرت گرفتند.[۱]
تاریخچه سیاسیویرایش
در سال ۶۱۸ میلادی، یک مسؤول دولتی شورشی به نام لیشیمین، در شهر سلطنتی تانگ، قدرت را به دست گرفت. او پدرش گائوتزو را به عنوان اولین امپراتور سلسلهٔ تانگ منصوب کرد. پس از او، شیانگ تسونگ، حکومت خود را آغاز کرد. پس از شکسته شدن ارتش تانگ در جنگ با مسلمانان عرب، امپراتور چین تسلط خود را بر نواحی مرکزی آسیا از دست داد. شورش آنلوشان در این دوره بینظمی بسیاری ایجاد کرد؛ اما سرانجام این شورش سرکوب شد. شورشهای متعدد باعث زوال قدرت فرمانروایان تانگ شد؛ تا این که سرانجام هوانگچائو موفق به تسخیر و غارت شهر تانگ شد.
براساس دو سرشماری از جمعیت چین در قرون ۷ و ۸، جمعیت این کشور بر اساس خانوارهای ثبت شده به ۵۰ میلیون نفر میرسد. با این حال، حتی با وجود تضعیف دولت مرکزی در سلسله تانگ و ناتوانی در سرشماری دقیق افراد، جمعیت این کشور در قرن ۹ بالغ بر ۸۰ میلیون نفر تخمین زده میشود. با توجه به میزان جمعیت، سلسله تانگ قادر بود ارتشی پر شمار گردآورد و صدها هزار نفر از آنان را در جهت رقابت با اقوام چادرنشین آسیا میانه تجهیز نماید و بتواند به راحتی از مسیر تجاری جاده ابریشم منفعت ببرد. آنها توانستند بسیاری از مناطق مجاور را مطیع سازند و با ایجاد یک نظام قیومتی در زیر نفوذ خود قرار دهند. پادشاهیها و اقوام مجاور سلسله تانگ به دربار غرامت میپرداختند.
در کنار این هژمونی سیاسی، چینیها توانستند تأثیر فرهنگی قدرتمندی را در بین کشورهای همسایه خود از جمله ژاپن، کره و ویتنام بر جای بگذارند.[۲]
فرهنگ و جامعهویرایش
ادبیاتویرایش
دوران سلسلهٔ تانگ، دوران شکوه و عظمت شعر و ادبیات در چین بود. لیپو یک شاعر رمانتیک بود که از شراب، عشق و طبیعت تقدیر میکرد. وی پیرو آیین لائوتسه بود. از دیگر شاعران بزرگ عصر تانگ، دوفو بود که از آیین کنفوسیوس پیروی میکرد. بیشتر اشعار توفو دربارهٔ مسایل انسانیاست. در این دوره شاعران گروههایی تشکیل دادند؛ مهمترین این گروهها گروه جام شراب بود که بیش از ۲۳۰۰ شاعر در آن عضو بودند؛ آثار شعری آنان در مجموعههایی گرد هم آمدهاند؛ این اشعار عموماً در بیش از ۱۲۰۰ سال پیش نوشته شدهاند.
دین و فلسفهویرایش
در عصر تانگ، سه آیین در میان مردم چین رواج داشت. آیین لائوتسه، آیین کنفوسیوس و آیین تائو مهمترین این آیینها بودند. دین بودایی که از هند وارد چین شد، به زودی در آنجا گسترش پیدا کرد. دین بودا با آداب و رسوم کنفوسیوس ترکیب شد و روش ذن را به وجود آورد. در اواسط قرن نهم میلادی، امپراتور ووتسونگ دستور داد که معابد و صومعههای بوداییان را ویران کنند. در این دوره، بسیاری از بوداییان وادار شدند که آیین بودا را ترک کنند. در عصر تانگ، گروهی از مبلغان مسیحی و مسلمان وارد چین شدند و به تبلیغ پرداختند؛ اما این ادیان در چین طرفداران چندانی نیافت.
گوربُردههای دودمان تانگ، اشیاء سُفالین و چینیآلات سرامیکی از جانوران و آدمها بودند که در دوران سلطنت دودمان تانگ، به عنوان اثاثیهٔ فرد درگذشته، به همراه وی دفن میشدند.
حکومت امپراتریس وو زتیان به عنوان نایب السلطنه و بعد امپراتریس حاکمویرایش
وو زتیان امپراتریس قدرتمند و پرنفوذ امپراتوری تانگ بود که برای ۳۰ سال از سال ۶۶۰ تا ۶۹۰ میلادی بر سراسر سلسله تانگ به تنهایی به عنوان نایب السلطنه حکومت کرد وی با بیماری وحشت ناک همسرش کائوزونگ که از سکته مغزی شدیدن رنج میبرد و توان رسیدگی به سلطنت را نداشت امپراتریس زتیان به عنوان نایب السلطنه اداره کشور را به تنهای در دست گرفت و بجای او عمل میکرد و به رهبری لایق و خردمند در تاریخ چین تبدیل شد در سال ۶۸۳ کائوزونگ درگذشت و پسرش به عنوان ژونگ زونگ با قدرت مادرش امپراتریس زتیان به سلطنت رسید و وو زتیان به عنوان امپراتریس دواگر و نایب السلطنه و محافظ سلطنت به تنهایی بجای امپراتور بر تخت سلطنت نشست و سلطنت کرد ولی پسرش ژونگ زونگ از سلطنت مادرش ناراضی بود و تصمیم گرفت تا دیگر از فرامین زتیان اطاعت نکند این امر باعث شد که وو زتیان او را در سال ۶۸۳ از فرمانروایی با فرمان رسمی که خود به عنوان نایب السلطنه نوشته بود برکنار کند و پسر دیگرش به عنوان امپراتور روزونگ را به سلطنت رساند ولی امپراتور شدیدن از مادرش وحشت داشت و در طول سلطنت خود تمام قدرت را به مادرش واگذار کرد و در تمام این دوره در شورا شرکت نکرد و این امر باعث شد که زتیان قدرت بیشتری بدست آورد و تا آنجا پیش رفت که فقط دیگر لازم بود اسم امپراتور را بدست آورد زیرا که قدرت سیاسیاش هم تراز با امپراتور شد بود حتی بالاتر تر از امپراتور رفته بود و رویزونک قدرتی کمتر از مادرش داشت در آخر وو زتیان خودش را به عنوان امپراتریس فرمانروا نامید و سلسله پادشاهی ژو را بنیانگذاری کرد و بهطور مستقل و یگانه قدرت را درست گرفت
منابعویرایش
- ↑ عزیزی، سعید (۱۳۹۷). تاریخ چین از آغاز تا قرن 21. یزد: انتشارات سید علیزاده. صص. ۲۱۷. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۸۸۱۰-۳۲-۲.
- ↑ «Tang Dynasty». ویکیپدیای انگلیسی.
- تاریخ چین، شسنو ژان، محمد پارسیپور، نشر علم، ۱۳۷۴
- دودمانهای شاهی چین، مین لوهوئی، نشر امیرکبیر، ۱۳۵۴
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ دودمان تانگ موجود است. |