قندهار
مختصات: ۳۱°۳۶′ شمالی ۶۵°۴۲′ شرقی / ۳۱٫۶۰۰°شمالی ۶۵٫۷۰۰°شرقی
قندهار | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام رسمی: | قندهار |
کشور: | افغانستان ![]() |
ولایت: | |
سال شهرشدن: | ۱۷۷۲ |
مردم | |
جمعیت | ۲۰۱۵: ۵۵۷٬۱۱۸ نفر دفتر مرکزی سرشماری افغانستان |
زبانهای گفتاری: | پشتو، دری |
مذهب: | اسلام، اقلیت هندو |
جغرافیای طبیعی | |
ارتفاع از سطح دریا: | ۹۹۸ متر (۳، ۲۸۱ فوت) |
اطلاعات شهری | |
شهردار: | انجنیر محمد رفیع حیات |
جملهٔ خوشآمد به شهر | |
د کندهار ښار ته ښه راغلاست | |
پانویسها | |
نام شهر به فارسی قندهار و به پشتو کندهار میباشد. |
قَندَهار (پشتو: کندهار) مرکز استان قندهار شهری است در جنوب افغانستان که سومین شهر پرجمعیت افغانستان است. براساس سرشماری رسمی سال ۲۰۰۶ میلادی حدود ۴۵۰٬۳۰۰ نفر جمعیت داشتهاست. قندهار بین رودهای ترناک و ارغنداب واقع شدهاست.
قندهار به شکل یک مربع مستطیل است و چون طبق نقشه ساخته شده بسیار منظم است شهر به چند محله تقسیم شده و هر محله وابسته به یک یا چند قوم و قبیله است و بیشتر اهالی آن را پشتونها (عمدتاً درانی) تشکیل میدهند. در اطراف قندهار باغهای میوه، تاکستانها و زیارتگاههای بسیاری است. فرودگاه بینالمللی قندهار در ۱۶ کیلومتری جنوب خاوری این شهر قرار دارد.
پس از فتح خراسان توسط مسلمانان قندهار جزئی از خراسان بزرگ محسوب میشد. در پی حملۀ مغولان به سلطنت خوارزمشاه این شهر ویران گردید و بار دیگر در پایان سدۀ هشتم هجری توسط امیر تیمور گورکانی قندهار تخریب شد. در اوایل سدهٔ شانزدهم میلادی گورکانیان قندهار را گرفتند.
تاریخچهویرایش
برخی برآنند که شهر باستانی قندهار را لهراسپ شاه معروف ساخته است. در دورههای ماد و هخامنشیان، آراخوزیا (رُخَج) سرزمینی در اطراف رودخانهٔ ارغنداب بوده و یکی از ساتراپیهای هخامنشیان بشمار میرفت. در سنگنبشته بیستون داریوش بزرگ، آراخوزیا در فهرست ساتراپیهای هخامنشیان آمدهاست.
در سال ۳۲۹ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی پا به سرزمین هندوکش که تاریخنویسان یونانی آن را پارپامیز گفتهاند نهاد. اسکندر هرات را تصرف و پس از سپری نمودن زمستان در سیستان، وارد ناحیهای شد که به نامش اسکندریه (قندهار امروزی) نامیده شد.
در ۳۰۵ پیش از میلاد موریاها گنداره یا (گندهارا)، رخج و گدروزی (گدروزیا - بلوچستان) تسلط یافتند. در این دوران دین بودایی بدست آشوکا به این سرزمین وارد شد.
پس از اسلام، قندهار جزئی از خراسان بزرگ بشمار میآمد. دو بار شهر بهطور کامل ویران گردید، اول بار به دست مغولان و بار دیگر در پایان سدۀ هشتم هجری به دستور تیمور گورکانی.
در اوایل سدهٔ شانزدهم میلادی مغولان هند قندهار را گرفتند. طی دوصد سالی که مغولان حکومت هند را در دست داشتند، شهرهای مرزی خراسان از سه سو مورد کشمکش و محل منازعه بودند؛ مغولها از یک سو، صفویان از سمت باختر، و ترکان و ازبکان از سمت شمال. کابل، هرات و قندهار بارها میان این مدعیان متخاصم دست به دست شدند. در این دوران خوشحال خان ختک شاعر جنگجوی مشهور پشتون علیه سلطهٔ بابریها قیام کرد. دولت صفوی که در جنوب و باختر خراسان حکومت میکرد در برابر مخالفت و قیامها از پا درآمد. در ابتدا میرویسخان هوتک از قبیلهٔ غلجایی پشتون به تسلط گرگینخان حاکم گرجی الاصل صفوی در ۱۷۰۹ میلادی در قندهار پایان داد و دولت مستقل هوتکیان را بنیانگذاری کرد.
حکومت غلجایی قندهار در ۱۷۳۸ میلادی بدست نادر افشار پایان داده شد. نادر افشار سرانجام خود بخاطر تندخوییاش در ۱۷۴۷ میلادی در قوچان توسط افسران قزلباش لشکر خود به قتل رسید. پس از این حادثه، احمدشاه ابدالی که یکی از سران قبیلۀ پشتونهای ابدالی، افسر گارد محافظ نادرشاه و معاون ارتش افغان بود، با نیروی شش هزار نفری خود به سوی قندهار رهسپار شد و لویه جرگه را در مزار شیر سرخ قندهار برای انتخاب یک رهبر ملی از میان خود افغانها تشکیل داد و سرانجام بعد از ۹ روز گفت و شنید، به عنوان پادشاه خراسان تعیین گردید. وی در ۱۷۵۳ یا ۱۷۵۴ شهر کنونی را ساخت و آن را احمد شاهی نام نهاد و «اشرف البلاد» لقب داد. در دفاتر رسمی هنوز هم به همین لقب یا «دارالقرار» یاد میشود. تیمورشاه پسانتر پایتخت خراسان را از شهر قندهار به کابل انتقال داد.
روزگار صفویویرایش
قندهار در سدههای دهم و یازدهم هجری قمری (شانزدهم و هفدهم میلادی) در شبکۀ دفاعی و راههای بازرگانی و مسافرتی هند و ایران موقعیت بسیار مهمی کسب کرد. این شهر زمینهای حاصلخیز و منابع آب فراوانی داشت. قندهار قلعهای بسیار استوار بود و تملک قندهار برای امنیت کابل و همینطور خراسان ضروری بود. در نتیجه این شهر بهطور گریزناپذیر به صورت اساس رقابت و کشمکش میان گورکانیان هند و صفویان درآمد.[۱]
نقطۀ اساسی بازرگانی زمینی بین دو کشور ایران و هند شهر قندهار بود که این دو کشور بر سر تصاحب آن مدت دو سده (یازدهم و دوازدهم هجری قمری) کشمکش داشتند. کاروانهای عرب و هندی و بازرگانان یهودی در راههای گذرنده از قندهار رفتوآمد میکردند و پادشاهان صفوی بیشتر از راه حاکمان منصوب خود در قندهار عوارض گمرکی را بهعنوان حق عبور از کالاها میگرفتند.[۲]
کشمکش بر سر قلعۀ قندهار در بسیاری زمانها موضوع عمدهای بود که موجبات تیرگی روابط میان پادشاهان گورکانی هند و شاهان صفوی را فراهم میکرد. گورکانیان از تصرف این قلعه چند هدف را دنبال میکردند: تسلط بر افغانستان غربی و کنترل بر قبایل افغانی، بلوچ و قوم ازبک که گهگاه با سرکشیهای خود دردسرهای بزرگی را برای گورکانیان ایجاد میکردند.[۲]
اماکن باستانی قندهارویرایش
آثار بجامانده از قلعههای زمان صفویان و گورکانیان قابل مشاهده میباشد.
تپه مندی گکویرایش
این تپه را میتوان با حوزۀ تمدنی ارغنداب ارتباط داد که در شمال این منطقه و در ۵۰ کیلومتری شهر کنونی قندهار واقع است و به صورت دقیقتر در درۀ موازی مجرای ارغنداب با فاصلۀ ۲۰ میلی جاده قندهار–گرشک و اگر از طرف ولسوالی خاکریز برگردیم حدود هشت کیلومتر به طرف ارغنداب در سمت راست جاده قرار گرفتهاست.
امروزه اراضی کشاورزی در این محدوده کمتر است اما احتمالاً در گذشته این ناحیه توسط شعبههایی از رود ارغنداب سیراب میشده و آبادیهایی در آن وجود داشتهاست.
در سال ۱۹۵۹ (۱۳۳۸) موسیو کزال، باستانشناس و متخصص قبل تاریخ فرانسوی، با انجام یازده مرحله حفریاتی پانزده طبقه آبادی دورههای مختلف را یکی پس از دیگری کشف کرد. ۳۱ متر ارتفاع تپۀ مذکور از تراکم آبادیهایی پانزدهگانهای صورت گرفتهاست که در طی سه هزار سال پیش از میلاد بر روی هم آباد شدهاست. تحقیقات انجام شده باستان شناسان روی آثار بدست آمده حکایت از آثار عصر مفرغ (برنز) میکند.
شاه نعمتالله کاظمی که از تحصیلکردگان قندهار بوده و روزگاری به حیث معاون پروژه هیلمند ایفای وظیفه میکرد[نیازمند منبع]، میگوید که شاهد کاوشهای گروه فرانسوی در مندی گک بوده و ظروف و سفالها و ابزارهای مکشوفه در این تپه، مشابه به آثار کشف شده در حیدر آباد و سند پاکستان میباشد. وی همچنین موفق شدهاست در طی مأموریتهای خویش در منطقه، آثار شبیه به مندیگک را بالاتر از مسیر زیارت شاهمقصود قندهار در نواحی نزدیک رودخانه هلمند کشف کند و بدین ترتیب میتوان حدس زد در طول این مسیر، رفتوآمدهایی جریان داشته و کاروانهایی گذر کردهاند و نیز به احتمال زیاد مسیر مهاجرت دستههای آریایی به طرف غرب و ایران امروزی از همین ناحیه صورت گرفت. در دولت کنونی افغانستان ایران و پاکستان هر کدام یک کنسولگری در قندهار دارند.
مردمشناسیویرایش
کل جمعیت این شهر حدود ۴۶۸٬۲۰۰ نفر است.[۳] پشتونها با ۷۰٪ اکثریت جمعیت این شهر را شامل میشوند. با این حال حدود ۲۲ درصد آنها به زبان فارسی سخن میگویند. تاجیکها با ۲۰٪ دومین گروه قومی این شهر هستند. بلوچها، ایماق ها و هزارهها از دیگر اقلیتهای قومی این شهر هستند.[۴]
مشاهیرویرایش
منابعویرایش
ویکیسفر یک راهنمای سفر برای قندهار دارد. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ قندهار موجود است. |
- ↑ ثواقب، جهانبخش: نگرشی بر شورش شیرخان افغان در عصر شاه صفی (۱۰۴۰ ه.ق). در: مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان). بهار ۱۳۸۴ - شماره ۴۰. (از صفحه ۸۹ تا ۱۰۸).
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ همان.
- ↑ UNDSS Provincial Profile, Afghanistan's "Ministry of Rural Rehabilitation and development (MRRD)» , 2009
- ↑ Population Map, National Geographic, 2003
- افغانستان در پنج قرن اخیر نوشته میر محمد صدیق فرهنگ
- افغانستان در مسیر تاریخ نوشته میر غلام محمد غبار
- دائرةالمعارف اسلام
- بلندا و جایگاه
مرکز | قندهار |
ولسوالیها |
اَرغستان | ارغنداب | پَنجوائی | خاکریز | دامان | ریگستان | ژِرَی | سپینبولدَک | شاهولیکوت | شورابَک | غورَک | قندهار | میانَشین | مَیوَند | نیِش |
شهرها | |
اماکن دیدنی |
چهلزینه | جاده عیدگاه | فرودگاه قندهار |