پادشاهی
پادشاهی یا شاهنشاهی شکلی از نظام حکومتی است که در آن فردی به نام پادشاه یا ملکه به صورت قانونی، نمادی و یا بالفعل به عنوان رئیس حکومت و تا پایان عمرش و یا تا زمان کنارهگیری اختیاری و یا اجباری خود در راس ساختار قدرت قرار دارد. این «حق پادشاهی» معمولا فقط شامل طبقه اشرافیت و خصوصا بستگان درجه یک و خونی-ژنتیکی (تبار) پادشاه یا ملکه همچون شاهزادگان میشود و رعیت و یا عموم مردم حق رسیدن به این مقام را ندارند. مشروعیت پادشاه با توجه به معنای خاص دینی و نمادی مقامش ممکن است از قانون اساسی یا مفاهیم دینی منبعث شود.
در طول تاریخ، پادشاهان در فرهنگ ها و تمدن های مختلف از دلایل مختلفی چون «حق الهی خود برای پادشاهی» برای مشروعیت بخشیدن به نظام پادشاهی خود استفاده کرده اند و یا نهادی چون مجلس و یا عموم مردم به آنان مشروعیت بخشیدهاند.
تا قبل از قرن ۲۰م میلادی، اکثر کشورها دارای نظامی پادشاهی بودند ولی بعد از آن نظام های جمهوریخواه و یا پارلمانی جایگزین آن شدند و اکثر نظام های پادشاهی باقیمانده حال حاضر همانند بریتانیا معمولاً نظامی مشروطه هستند و بالفعل پادشاه یا ملکه قدرت سیاسی در عمل و یا به صورت عرفی ندارد.
ایران نیز تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷، عمدتا در طول تاریخ دارای نظامی پادشاهی بوده است.
اشکال پادشاهیویرایش
فرمانروایی پادشاهی یا به صورت پادشاهی مطلقه به معنای حکومت بیمهار شاه یا به صورت پادشاهی مشروطه به معنای حکومتی که در آن رئیس کشور پادشاه است، اما پادشاهی که در عین داشتن نقشهای مهم رسمی و تشریفاتی، تنها در موارد محدود و معین نقشی در حکومت دارد میباشد. در بسیاری از حکومتهای مشروطه مجلس نقش اصلی در نظارت امور را دارد و نخستوزیر که با تأیید پادشاه انتخاب میشود، امور اجرایی و تصمیمات اصلی را اخذ میکند. شکل خاص این نوع حکومت را در بریتانیای کبیر میتوان دید که سلطنت نقش نسبتاً تشریفاتی در ادارهٔ امور دارد. پادشاهی را میتوان به شکلهای موروثی، انتخابی، استبدادی و محدود یا مبتنی بر قانون اساسی تقسیم کرد.
- پادشاهی موروثی: بهطور معمول فرزند بزرگتر بعد از پدر شاه میشود.
- پادشاهی انتخابی: این نوع پادشاهی به گذشتهها تعلق دارد؛ و پادشاه را انتخاب میکردهاند.
- پادشاهی استبدادی: پادشاه حرف اول و آخر را میزد و خود او رئیس دولت بود.
- پادشاهی محدود: که آن را مشروطه سلطنتی هم میگویند نوعی است که قانون اساسی قدرتهای آن را محدود میکند.[۱]
جانشینیویرایش
معمولاً جانشینی ارثی را صفت ویژهٔ نظام سلطنتی میدانند، اما پادشاه ممکن است انتخابی باشد یا روا باشد که شاه جانشین خود را آزادانه تعیین کند یا با فالزنی یا قرعه شاه را انتخاب کنند. در طول تاریخ بر سر جانشینی جنگهای بسیاری رخ دادهاست. مانند دوران فترت عثمانی که پس از اسیر شدن سلطان بایزید عثمانی به دست تیمور لنگ رخ داد. پس از دستگیری وی یک دوره جنگهای داخلی شاهزادگان عثمانی دامنگیر عثمانی شد.
شاهنشاهیویرایش
شاهنشاهی یا امپراتوری به گونهای از حکومت پادشاهی گفته میشود که دارای سرزمینهایی پهناور باشد که در این سرزمینها مردمانی با نژاد و فرهنگ و زبان متفاوتی زندگی میکنند. به شخصی که در رأس حکومت شاهنشاهی قرار دارد شاهنشاه یا امپراتور گفته میشود. امروزه دیگر نظام شاهنشاهی در جهان وجود ندارد و همهٔ آنها در جریان جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم و اتفاقات پس از آن از میان رفتند.
پانویسویرایش
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۹ مه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۱۰ آوریل ۲۰۱۶.
منابعویرایش
- آشوری، داریوش. دانشنامه سیاسی (فرهنگ و اصطلاحات و مکتبهای سیاسی). انتشارات مروارید. تهران.
- طباطبایی، جواد. تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست، دیباچهای بر نظریهٔ انحطاط ایران. نشر نگاه معاصر. تهران. چاپ پنجم. ۱۳۸۵. شابک ۹۶۴–۹۳۵۷۹-۱-۲
- //www.yjc.ir/00Q7KQ
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به پادشاهی در ویکیگفتاورد موجود است. |