کشته‌شدگان انقلاب ۱۳۵۷

کشته‌شدگان انقلاب ۱۳۵۷ افرادی هستند که در جریان انقلاب ۱۳۵۷ در ایران یا اتفاقات پس از آن، جان خود را از دست داده‌اند. نقض حقوق بشر توسط حکومت شاه و برخی از رخدادها مانند تلفات آتش‌سوزی سینما رکس آبادان و کشتار مردم در تظاهرات ۱۷ شهریور توسط ارتش به گردن نیروهای شاه افتاد و در سقوط پهلوی نقش داشت.[الف] ناظران در مورد تعداد جان باختگان اختلاف نظر دارند. بنا به آمار رسمی ارائه‌شده توسط رهبر حکومت اسلامی روح‌الله خمینی، حدود ۶۰٬۰۰۰ نفر از انقلابیون توسط نیروهای محمدرضاشاه پهلوی کشته شده‌اند[نیازمند منبع]. مورخ نظامی اسپنسر تاکر با اشاره به این رقم اشاره می‌کند که «رژیم خمینی تعداد کشته‌های انقلاب را برای اهداف پروپاگاندا به شدت اغراق کرده‌است».[۲] تاکر توضیح می‌دهد که اجماع مورخان در مورد تلفات تخمینی در طول انقلاب ایران (از ژانویهٔ ۱۹۷۸ تا فوریهٔ ۱۹۷۹) بین ۵۳۲ تا ۲٫۷۸۱ نفر است.[۲] چارلز کورزمن، جامعه‌شناس، با تکیه بر سوابق دقیق‌تر بعدی جمهوری اسلامی، معتقد است که این تعداد نزدیک به ۲٫۰۰۰ تا ۳٫۰۰۰ نفر بوده‌است. عمادالدین باقی می‌گوید تعداد کشته‌شدگان ۳٫۱۶۴ نفر از ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ بوده‌است.[۳]

در مورد طبقه اجتماعی کشته‌شدگان نیز دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. به صورت عمومی حاشیه‌نشینان و تهی‌دستان را از طبقه‌های فعال در انقلاب و کشته‌شدگان ذکر می‌کنند. آصف بیات جامعه‌شناس در حوزه کارگران و انقلاب در ایران، در مقابل با مطالعه گزارش‌های روزنامه‌های عمده کشور، ترکیب شرکت‌کنندگان در تظاهرات روزانه، اعتصاب‌ها و ناآرامی‌ها مشخص می‌کند و نشان می‌دهد که به‌سختی اثری از حاشیه‌نشینان در این اعتراض‌ها دیده می‌شود. بیات با رجوع به آمارها و پژوهش‌های مربوط به کشته‌شدگان درگیری‌های خیابانی سال‌های ۵۶ و ۵۷ ذکر می‌کند که فقط یک درصد این کشته‌شدگان از میان آلونک‌نشینان هستند و بالاترین آمار کشته متعلق به دانشجویان، صنعتگران و مغازه‌داران است. او بر این نظر است که تهی‌دستان و حاشیه‌نشینان از فرایند مبارزات انقلابی دور بوده‌اند.[۴][۵]

شمار معترضان و زندانیان سیاسی که پس از سقوط شاه توسط جمهوری اسلامی به دلیل تحکیم قدرت کشته شدند از سوی گروه‌های حقوق بشر چند هزار نفر تخمین زده می‌شود.[۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱] بر اساس برآورد تاکر، در فاصله سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵، بین ۲۵٫۰۰۰ تا ۴۰٫۰۰۰ ایرانی دستگیر، ۱۵٫۰۰۰ ایرانی محاکمه و ۸٫۰۰۰ تا ۹٫۵۰۰ ایرانی اعدام شدند.[۲]

کشته‌شدگان توسط نظام شاهنشاهی ویرایش

 
درگیری خیابانی معترضان و رژیم شاه در تهران
 
کشته شدن معترضان توسط رژیم شاه در تهران
 
معترضان ایرانی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲

سید روح‌الله خمینی عنوان داشت که «۶۰٬۰۰۰ مرد، زن و کودک توسط رژیم شاه به شهادت رسیده‌اند.»[۳] از این عدد در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز یاد شده‌است.[۱۲]

با این حال، با استناد به تحقیقات اخیر عمادالدین باقی در بنیاد شهید، در بین سال‌های ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ خورشیدی، ۳۱۶۴ نفر از مخالفان شاه در جریان اعتراضات جان خود را از دست دادند.[۱۳][۱۴] در بنیاد شهید که پس از انقلاب اسلامی و برای حمایت از خانواده‌های کشته‌شدگان تأسیس شد، تنها نام ۷۴۴ نفر از کسانی در تهران، جایی که اکثریت کشته‌شدگان جان خود را از دست داده‌اند، ثبت شده‌است. همچنین در بهشت زهرای تهران تنها ۷۶۸ قبر وجود دارد که متعلق به کشته‌شدگان انقلاب هستند.[۱۵]

جزئیات ویرایش

بنا به مجموعه ای که توسط لاله‌های انقلاب، کتابی که توسط یک نهاد دینی پس از انقلاب نوشته شده‌است، گرد آورده شده‌است، عمده کشته‌شدگان در روزهای زیر جان خود را از دست داده‌اند:

  • ۳۵ نفر در هشت‌ماهه اول سال ۱۹۷۸
  • ۳۳ نفر در شهریور ۱۳۵۷
  • ۱۸ نفر در مهر ۱۳۵۷

پس از اعلام حکومت نظامی در مهر ۵۷:

  • ۴۵ نفر در آبان ۱۳۵۷
  • ۸۵ نفر در آذر ۱۳۵۷
  • ۱۳۷ نفر در دی ۱۳۵۷
  • ۱۷۹ نفر در بهمن ۱۳۵۷[۱۶]

تظاهرات ۱۹ دی در قم ویرایش

شاید تظاهرات نهم ژانویه ۱۹۷۸(۱۹ دی ۱۳۵۶) در شهر قم اولین اعتراض بزرگ انقلاب بود. آمار رسمی کشته‌شدگان دولت ۹ نفر بود. دیپلمات‌های آمریکایی ابتدا به واشینگتن گزارش دادند که ۲۰ تا ۳۰ نفر جان خود را از دست دادند، اما سپس آمار را به ۱۴ نفر تغییر دادند. بلافاصله شایعاتی مبنی بر کشته شدن صدها یا بیشتر منتشر شد و تخمین مخالفان تا ۳۰۰ نفر بود. افکار عمومی در آن زمان همان‌طور که در «یک نظرسنجی کوچک در تهران در هفته بعد» منعکس شد نشان داد که «بیشتر مردم آمار تلفات مخالفان را باور می‌کنند تا دولت».[۱۷] در مقابل، فهرستی که اخیراً توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی، یک «مؤسسه طرفدار انقلاب» تهیه شده‌است، نشان می‌دهد که پنج نفر در این اعتراض کشته شده‌اند.[۱۷]

تظاهرات ۲۹ بهمن در تبریز ویرایش

۴۰ روز بعد، در ۱۸ فوریه ۱۹۷۸ (۲۹ بهمن)، گروه‌هایی در تعدادی از شهرها برای احترام به کشته شدگان و اعتراض به حکومت شاه راهپیمایی کردند. دولت «نیروها و تانک‌ها را از پایگاه‌های مجاور» آورد. این بار خشونت در شهر تبریز به وقوع پیوست. به گفته مخالفان، ۵۰۰ تظاهرکننده در آنجا کشته شدند، به گفته دولت ده نفر کشته شدند. با این حال، بررسی اخیر [حدود سال ۲۰۰۴] طرفداران انقلاب از این رویداد، به‌طور قطع اعلام کرده‌است که مجموع کشته‌ها ۱۳ نفر بوده‌است.[۱۸]

آتش‌سوزی سینما رکس آبادان ویرایش

آتش‌سوزی ۱۹ اوت ۱۹۷۸ در یک سالن سینما در آبادان دست کم ۴۲۰ کشته برجای گذاشت.[۱۹] این رویداد زمانی آغاز شد که چهار مرد ساختمان را قبل از آتش زدن با سوخت هواپیما آغشته کردند.

خمینی بی‌درنگ شاه و ساواک را مقصر آتش زدن دانست و، به دلیل فضای فراگیر انقلابی، مردم نیز علیرغم اصرار دولت مبنی بر عدم دخالت آنها، شاه را مقصر آتش‌سوزی دانستند. ده‌ها هزار نفر با فریاد «شاه را بسوزان» و "شاه مقصر است!" به خیابان‌ها ریختند.[۲۰]

به گفته روی متهده، نویسنده کتاب ردای پیامبر، «هزاران ایرانی که احساس بی‌طرفی می‌کردند و تاکنون فکر می‌کردند که مبارزه فقط بین شاه و حامیان آخوندهای محافظه کار مذهبی است، احساس می‌کردند که دولت ممکن است برای نجات خود جان آن‌ها را بگیرد، و ناگهان برای صدها هزار نفر، این جنبش به عنوان پیشه و شغل به حساب آمد.»[۲۱]

پس از انقلاب، بسیاری ادعا کردند که جنگجویان اسلامگرا آتش را به راه انداخته‌اند.[۲۲][۲۳][۲۴][۲۵] پس از اینکه حکومت جمهوری اسلامی یک افسر پلیس را به خاطر این اقدام اعدام کرد، مردی که ادعا می‌کرد تنها آتش‌نشان زنده مانده‌است، مدعی شد که او مسئول آتش‌سوزی بوده‌است.[۲۶] دولت جدید پس از استعفای اجباری قضات رئیس دادگاه در تلاش برای ممانعت از تحقیقات، سرانجام حسین تکبعلی‌زاده را به دلیل «آتش زدن سینما به دستور شاه» اعدام کرد، علیرغم اینکه اصرار داشت که این کار را به میل خود به عنوان فداکاری نهایی انجام داده‌است.[۲۳][۲۶]

«جمعه سیاه» ۱۷ شهریور ویرایش

 
کشته شدن معترضان در جمعه سیاه

درگیری بین دولت و معترضان که گفته می‌شود خشم نیروهای ضد شاه را برانگیخت و «هر گونه امید به سازش» را از بین برد، در ۸ سپتامبر ۱۹۷۸ (۱۷ شهریور) در تهران رخ داد. شاه حکومت نظامی اعلام کرد و همه تظاهرات را ممنوع کرد، اما هزاران معترض در تهران تجمع کردند. نیروهای امنیتی تظاهرکنندگان را در جریانی که به جمعه سیاه معروف شد به ضرب گلوله کشتند.

رهبری روحانی اعلام کرد که «هزاران نفر توسط نظامیان صهیونیست قتل‌عام شدند»،[۲۷] تلفات در جمعه سیاه، از کمتر از ۱۰۰ تا هزاران تخمین زده شد. بنیاد شهید پس از انقلاب تنها ۷۹ کشته را شناسایی کرد، در حالی که پزشکی قانونی ۸۲ کشته و قبرستان اصلی تهران، بهشت زهرا، تنها ۴۰ کشته را ثبت کردند[۲۸]

بر اساس آمار عمادالدین باقی و تحقیقاتش در بنیاد شهید، روز ۱۷ شهریور ۶۴ نفر در درگیری‌های میدان ژاله کشته شدند.[۲۹] در بین تظاهر کنندگان نیروهای چریکی مسلح به سمت ارتش تیراندازی می‌کردند. در حالی که اخبار رسانه‌های غربی، از جمله میشل فوکو در گزارش خود و مخالفان حکومت، در آن فضای شایعات، سخن از ۴۰۰۰ نفر کشته می‌زدند، اما بررسی‌های بعد از انقلاب تعداد کشته‌ها را ۸۷ تا ۱۲۰ نفر در تهران تخمین می‌زند.[۳۰] همچنین علی محمد بشارتی در کتاب خود به آمار نزدیک به دوهزار نفر کشته در میدان ژاله اشاره می‌کند.[۳۱]

توضیحات ویرایش

یکی از دلایلی که برای کم بودن تعداد کشته‌شدگان وجود دارد، بی میلی شاه به استفاده از خشونت برای سرکوب مخالفان بود. شاه بارها به سفیران خارجی گفته بود که مایل نیست مردمش را بکشد تا تاج و تختش را حفظ کند. چارلز کورزمن نویسنده کتاب انقلاب غیرقابل تصور که کتابی دربارهٔ انقلاب ۵۷ است، در این رابطه می‌نویسد:

«در سال ۵۷، یکی از اعضای ارتش پیشنهاد داد که قم بمباران شود. یکی از اعضای نیروهای هم پیشنهاد کرد که چندصدهزار نفر از معترضان کشته شوند تا تظاهرات ساکت گردد. یکی از اعضای ساواک هم یک مأمور CIA که به مأموری خونریز بودن شهرت داشت را به ایران دعوت کرده بود که اگر شاه اجازه می‌داد می‌توانست در عرض یک هفته اعتراضات را به پایان برساند. رهبر یکی از کشورهای همسایه هم به شاه پیشنهاد داده بود که ۷۰۰ نفر از ملاها را اعدام کند… شاه با هیچ‌کدام از این طرح‌ها موافقت نکرد.»[۳۲]

کشته‌شدگان توسط اسلام‌گرایان ویرایش

پس از سقوط شاه در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، رهبران انقلاب اسلامی شروع به اعدام اعضای رژیم سابق از جمله ژنرال‌های ارتش کردند. رژیم اسلامی برای این مسئله در تمام استان‌ها «کمیته‌هایی» را ایجاد کرد. مهدوی کنی رئیس کل کمیته‌های انقلاب اسلامی بود.[۳۳]

از میان افراد غیرنظامی حکومت شاه، تنها در چند ماه اول انقلاب بیشتر از ۲۰۰ نفر با اتهام تلاش برای کودتا کشته شدند.[۳۴] در بهمن ۵۷، دادگاه انقلابی تهران چهار نفر از ژنرال‌های شاه را به اعدام محکوم کرد که این نخستین تلفات بود. این چهار ژنرال منوچهر خسروداد، نعمت‌الله نصیری، رضا ناجی و مهدی رحیمی بودند که هر چهار نفرشان با جوخه آتش بر روی پشت بام محل اقامت خمینی کشته شدند.[۳۵]

در فروردین ۱۳۵۸، امیرعباس هویدا نخست‌وزیر شاه اعدام شد. دو روز بعد، ده نفر از ژنرال‌های ارشد ارتش شاهنشاهی در تهران اعدام شدند. امیرحسین ربیعی فرمانده نیرو هوایی یکی از کشته‌شدگان بود.[۳۶] دو روز پس از آن، وزیر امور خارجه پیشین، عباسعلی خلعتبری و ۱۰ نفر دیگر از مقامات سیاسی اعدام شدند.[۳۷] حدود یک ماه بعد، ۲۱ نفر از سیاستمداران سابق، از جمله سه سیاست مدار بلندپایه یعنی جواد سعید سخنگوی مجلس، غلامرضا کیانپور وزیر اطلاعات و محمدرضا آملی تهرانی وزیر آموزش، توسط اسلام گرایان کشته شدند.[۳۸] روز پس از آن، هشت نفر دیگر، از جمله حبیب اِلقانیان و وزیر اطلاعات سابق، عبدالحسن سعادتمند اعدام گردیدند که تعداد مقامات برجسته رژیم پهلوی که از بهمن ۵۷ کشته شده بودند را به ۱۱۹ نفر رساند.[۳۹]

حکومت اسلامی مدعی است که دلیل تعداد بالای کشته‌شدگان در دادگاه‌های اسلامی، نفوذ مجاهدین خلق در این دادگاه‌ها بوده‌است. احسان نراقی هم گفته‌است که اگر به خاطر مجاهدین خلق نبود، تعداد اعدام شدگان تا این اندازه زیاد نمی‌شد.[۴۰]

در تیر ۵۸، پنج نفر دیگر در خوزستان اعدام شدند که تعداد اعدام شدگان توسط اسلامگراها را به ۳۶۳ نفر رساند.[۴۱][۴۲] تا پایان سال تعداد اعدام شدگان حداقل به ۵۸۲ نفر رسیده بود.[۴۳] بسیاری از این انتقاد کرده‌اند که دادگاه‌های اسلامی بسیار کوتاه انجام می‌شده‌است و به متهمان اجازه دفاع از خودشان را نمی‌داده‌است.[۴۴] از آنجایی که دادگاه‌ها بر اساس شرع اسلام برگزار می‌شده‌اند، هیئت ژوری تشکیل نمی‌شده و حاکم شرع شخصاً حکم را صادر می‌کرده‌است.

کسانی که از ایران خارج شدند هم در امان نبودند. اسلام گرایان شاپور بختیار را در پاریس ترور کردند. او یکی از ۶۳ ایرانی خارج از ایران بود که پس از انقلاب ترور شد.[۴۵]

یادداشت‌ها ویرایش

  1. در اواخر سال ۱۹۷۸، یک دیپلمات انگلیسی فارسی‌زبان اشاره کرد که شکاف بین شاه و مردم اکنون غیرقابل حل است – هم به دلیل جمعه سیاه و هم به دلیل آتش‌سوزی آبادان.[۱]

منابع ویرایش

  1. Harney، D (۱۹۹۹). The Priest and the King: An Eyewitness Account of the Iranian Revolution. London. ص. ۲۵.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Tucker, Spencer C. (2017). The Roots and Consequences of Civil Wars and Revolutions: Conflicts that Changed World History. ABC-CLIO. p. 439.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ «A QUESTION OF NUMBERS». Emad Baghi. ۲۰۰۳-۰۸-۰۸. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۷-۳۰.
  4. «پیدایش سویه‌ای از مقاومت به‌واسطه نقد درون‌ماندگار جنبش تهی‌دستان». میدان. ۱۳۹۷-۰۶-۰۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۲-۰۶.
  5. «حاشیه علیه مرکز». روزنامه دنیای اقتصاد. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۲-۰۶.
  6. Source: Letter from Amnesty International to the Shaul Bakhash, 6 July 1982. Quoted in The Reign of the Ayatollahs by Shaul Bakhash, p.  111
  7. Abrahamian, Tortured Confessions (1999), pp.  135–6, 167, 169
  8. Abrahamian, Ervand, History of Modern Iran, Columbia University Press, 2008, p.  181
  9. Abrahamian, Ervand, History of Modern Iran, Columbia University Press, 2008, p.  181
  10. "Massacre 1988 (Pdf)" (PDF). Retrieved 26 September 2013.
  11. "Khomeini fatwa 'led to killing of 30,000 in Iran'". The Daily Telegraph. London. Archived from the original on 10 February 2006. Retrieved 26 September 2013.
  12. «Iran Chamber Society: The Constitution of Islamic Republic of Iran». www.iranchamber.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۷-۳۰.
  13. A Question of Numbers Web: IranianVoice.org 8 August 2003 Rouzegar-Now Cyrus Kadivar The statistical breakdown of victims covering the period from 1963 to 1979 adds up to a figure of 3,164. Of this figure 2,781 were killed in nation wide disturbances in 1978/79 following clashes between demonstrators and the Shah's army and security forces. Baghi has no reason to doubt these figures and believes that it is probably the most comprehensive number available with the possible exception of a few names that were not traced.
  14. E. Baqi, `Figures for the Dead in the Revolution`, Emruz, 30 July 2003
  15. Kurzman, Charles, The Unthinkable Revolution in Iran, (Harvard University Press, 2004), p.71
  16. Kurzman, Unthinkable Revolution, (2004), p.109. sources: "On martyrs of the revolution see Laleh'he-ye Enqelab; this volume, published by a religious institution, features photographs of `martyrs of the revolution,` including name, age, date and place of death, and sometimes occupation; the method of selection is not described. I am indebted to Prof. James A. Bill for directing me to Laleh'ha-ye Enqelab, which he too has used as sampling of revolutionary fatalities (Bill, James, The Eagle and the Lion, p.487
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ Kurzman, Unthinkable Revolution, (2004), p.  37
  18. Kurzman, The Unthinkable Revolution in Iran, (2004), p.46 [for definitive fatality counts see Shirkhani, Hamaseh-ye 29 Bahman, 143–176; Enqelab-e Eslami Beh Ravayet-e Asnad-e SAVAK, v.3, 37, note 1] (Kurzman, Unthinkable Revolution, (2004), p.  201
  19. "Iran: In with the madding crowd". The Economist. 3 November 2012. Retrieved 2 March 2014.
  20. Abrahamian (1982)
  21. Mottahedeh, Roy (2004). The Mantle of the Prophet: Religion and Politics in Iran, page 375.
  22. Byman, Daniel (30 November 2001). "The Rise of Low-Tech Terrorism". Archived from the original on 12 October 2013.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ Afkhami, R. Gholam. 2009. The life and times of the Shah. University of California Press. شابک ‎۰−۵۲۰−۲۵۳۲۸−۰. pp. 459, 465.
  24. Bahl, Taru, and M. H. Syed. 2003. Encyclopaedia of the Muslim World. Anmol Publications PVT. LTD. شابک ‎۸۱−۲۶۱−۱۴۱۹−۳. p. 105.
  25. Curtis, Glenn Eldon, and Library of Congress. 2008. Iran: a Country Study. Government Printing Office. شابک ‎۰−۸۴۴۴−۱۱۸۷−۶. p. 48.
  26. ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ "Human Rights & Democracy for Iran: Monir Taheri: One Person's Story". iranrights.org. Archived from the original on 19 October 2013. Retrieved 18 October 2014.
  27. Taheri, The Spirit of Allah (1985), p. 223.
  28. Kurzman, Unthinkable Revolution, (2004), p.  75
  29. «گفتگوی عمادالدین باقی با ایرنا».
  30. «17 شهریور 57: آمار رسمی درست بود اما مردم باور نکردند».
  31. «۱۷ شهریور، روایت خون و آتش». ایرنا. ۲۰۱۹-۰۹-۰۸. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۲-۰۵.
  32. Kurzman, Unthinkable Revolution, (2004), p.108
  33. "Law And Human Rights in the Islamic Republic of Iran" (PDF). Amnesty International. 13 مارس 1980. Archived from the original (Report) on 6 March 2016. Retrieved 3 August 2013.
  34. Moin, Khomeini, 2000, p. 208.
  35. "Iran after the victory of 1979's Revolution". Iran Chamber Society. Retrieved 26 July 2013.
  36. "Firing squads kill 10 in Iran". The Dispatch. Tehran. AP. 9 April 1979. Retrieved 30 July 2013.
  37. "Iran court testimony". The Montreal Gazette. Tehran. UPI. 12 April 1979. Retrieved 25 July 2013.
  38. "21 Shah officials executed in Iran". Toledo Blade. 8 May 1979. Retrieved 4 November 2012.
  39. "8 more menput to death in Iran;toll climbs to 119". Toledo Blade. 9 May 1979. Retrieved 4 November 2012.
  40. سازمان مجاهدین خلق: پیدایی تا فرجام (۱۳۴۴–۱۳۸۴) [Mujahedin-e Khalq Organization: Origin to Fate (1345-1384)]. Vol. 2. مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی. pp. 399–401.
  41. "5 Iranians executed in oil-rich province". Toledo Blade. Tehran. AP. 23 July 1979. Retrieved 4 November 2012.
  42. "5 Iranians executed in oil-rich province". Toledo Blade. Tehran. AP. 23 July 1979. Retrieved 4 November 2012.
  43. Mackay, Iranians , p. 291
  44. Bakhash, The Reign of the Ayatollahs (1984), p. 61.
  45. Mackay, Iranians, 1996, p. 373.

کتاب‌شناسی ویرایش

  • Kurzman, Charles, The Unthinkable Revolution in Iran, (Harvard University Press, 2004)
  • Keddie, Nikki, Modern Iran : Roots and Results of Revolution by Nikki Keddie, Yale University Press, 2003
  • Mackey, Sandra The Iranians : Persia, Islam and the Soul of a Nation, New York : Dutton, c1996.
  • Taheri, Amir, The Spirit of Allah: Khomeini and the Islamic Revolution, Adler and Adler, c1985