زندیان
این مقاله دارای چندین مشکل است. خواهشمندیم به بهبود آن کمک کنید یا در مورد این مشکلات در صفحهٔ بحث گفتگو کنید. (دربارهٔ چگونگی و زمان مناسب برداشتن این برچسبها بیشتر بدانید)
|
زندیان یا زندیه (۱۱۲۹–۱۱۷۴ ه.ش) یکی از دودمانهای ایرانیتبار بودند که پس از فروپاشی دولت افشاری و تا برآمدن دودمان قاجار به درازای ۴۵ سال در سرزمین ایران حکومت کردند.[۱][۲]
زندیان (زندیه) | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۱۷۵۱–۱۷۹۴ | |||||||||
![]() قلمرو ایران به رنگ آبی تیره در دوران اوج دودمان زندی، در زمان کریم خان. رنگ آبی روشن پادشاهی کارتلی-کاختی را نشان میدهد که بهطور رسمی تحت تسلط حکومت زند بود، اما عملاً خودمختار بود. | |||||||||
پایتخت | شیراز، تهران،[پانویس ۱] اصفهان،[پانویس ۲] کرمان[پانویس ۳] | ||||||||
زبان(های) رایج | فارسی (زبان رسمی) زبان لری (زبان درباری) | ||||||||
دین(ها) | اسلام تشیع | ||||||||
حکومت | پادشاهی | ||||||||
شاه | |||||||||
• ۱۷۵۱–۱۷۷۹ | کریمخان زند (اولین) | ||||||||
• ۱۷۸۹–۱۷۹۴ | لطفعلیخان زند (آخرین) | ||||||||
تاریخ | |||||||||
• بنیانگذاری | ۱۷۵۱ | ||||||||
• فروپاشی | ۱۷۹۴ | ||||||||
|
این دودمان به سردمداری کریمخان زند در سال ۱۱۶۳ هجری قمری در ایران به قدرت رسید. کریمخان در آغاز یکی از فرماندهان سپاه نادرشاه افشار بود که پس از مرگ نادر با همراهانش بازگشت. او فردی دانا و مدبر بود.[۳] او پادشاهی ظاهری را به شاه اسماعیل سوم سپرد و برای خود عنوان وکیلالرعایا را برگزید. او که بهطور موقت، شهر ملایر را پایتخت خود نمود، توانست بر تمام ایران مسلط شود و سپس[۴][۵] شهر شیراز را پایتخت خود گردانید. ارگ کریمخان، بازار وکیل، حمام وکیل و مسجد وکیل در شهر شیراز از جمله بناهایی هستند که از دوران حکومت وی به یادگار ماندهاست.[۶][۷][۸][۹] کریمخان زند توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه در قرن هجدهم، در ابتدا بر جنوب و مرکز ایران حکومت کرد. بعدها قلمروی حکمرانی اش را به سرعت گسترش داده و بخش اعظمی از سایر نقاط ایران معاصر (به جز استانهای بلوچستان و خراسان) را به دست آورد. سرزمینهای امروزی ارمنستان، آذربایجان و گرجستان تحت کنترل خاناتهایی بودند که بهطور رسمی بخشی از قلمروی زندیان محسوب میشدند اما بهطور بالفعل خودمختار بودند. همچنین برادر وی، صادقخان زند نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ق. بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود مسلم گرداند.[۱۰]
جزیره بحرین نیز در اختیار شیخنشین خودمختار آلمذکور بوشهر بود که از طرف زندیان بر آنجا حکمرانی میکرد.[۱۱]
ریشه
خوانین زند خود را از قوم لر معرفی میکردند.[۱۲] سلسله زندیه به دست کریمخان زند، رئیس طایفه زند [۱۳] بنیان نهادهشد. برخی لکها را بخشی از شمالیترین شاخههای قوم لر میدانند[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵] و برخی نیز آن را بخشی از جنوبیترین شاخههای قوم کرد میدانند.[۲۶][۲۷][۲۸][۲۹] از دوران حکومت آل بویه در قرن دهم میلادی بدین سو خاندان زند نخستین خاندان ایرانی بود که بر ایران حکمرانی کرد.[۳۰]
طایفهٔ زند گروهی بودند با معیشت شبانی که در اراضی دامنهٔ زاگرس دهستان پری و کمازان در نزدیکی ملایر امروزی زندگی میکردند و به وسیله نادرشاه به خراسان کوچ اجباری شده و در دره گز اسکان داده شدهاند.
پیروزی کریمخان زند
پس از مرگ نادرشاه، کریمخان نیرویی جمعآوری کرده و با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتحخان بختیاری و علیمردانخان چهارلنگ، ائتلافی را به وجود آورده و ابوتراب میرزا که از سوی مادری به دودمان صفوی منسوب بود را با نام شاه اسماعیل سوم به شاهی برگزیدند.[۳۱] در این اتحاد علیمردان خان، وکیلالدوله (نایبالسلطنه) بود و ابوالفتحخان، حاکم اصفهان، کریمخان نیز فرماندهی سپاه را برعهده داشت. با گذشت زمان، علیمردان خان، ابوالفتحخان را کشته و بر دیگر همراهش کریم خان نیز شورید ولی سرانجام پیروزی با کریمخان بود.[۳۲][۳۳]
کریم خان پس از شانزده سال مبارزه دایمی توانست بر تمامی حریفان خود از جمله محمدحسنخان قاجار و آزادخان افغان غلبه کند و سرزمینهای مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را در اختیار بگیرد. او به انگلیسیها بدبین بود و معتقد بود که انگلیسیها قصد دارند که ایران را نیز مانند هندوستان به یک سرزمین مستعمره تبدیل کنند. برادر وی، صادق خان، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه.ق بصره را برای مدت کوتاهی از حکومت عثمانی جدا کند و به این ترتیب، نفوذ دولت ایران را بر سراسر اروندرود اعمال نماید.
زندیان پس از کریمخان زند
پس از درگذشت کریم خان، جانشینان او به جان هم افتادند و با جنگ و نزاعهای مستمر، زمینهٔ تقویت و کسب اقتدار آقامحمدخان و دودمان قاجار را فراهم آوردند. در سال ۱۲۰۹ هجری قمری لطفعلیخان آخرین فرمانروای زند، به دست آقامحمدخان کشته شد. آقامحمدخان با به دست آوردن شهر شیراز دست به کشتار کسانی که از دودمان زند بودند، زد، پسران لطفعلیخان را اخته نمود و دستور تجاوز جنسی به زن باردار و دختر لطفعلیخان زند و دیگر زنان این دودمان را داد و گروهی از افراد طایفهٔ زند نیز به اطراف متواری شدند تا دست آقامحمدخان به آنان نرسد.[۳۴][۳۵] آقامحمدخان عدهای از وابستگان نزدیک این دودمان را با خود به تهران آورد و در قلعهای قدیمی در یافتآباد امروزی زندانی نمود که در اواخر سلسله قاجار توانستند اراضی اطراف را به دست آورده و همانجا اقامت کنند و دیگر وابستگان این دودمان یا کشته شدند یا به عثمانی گریخته یا مهاجرت کردند تا جان زن و فرزندانشان در امان باشد. امروزه در استانهای لرستان، کرمانشاه، کردستان، همدان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، کرمان و خراسان بازماندگان طایفه زند زندگی میکنند.[۳۶]
دستگاه دیوانی زند به رهبری حاج ابراهیم کلانتر که به لطفعلیخان خیانت کرده بود، به قاجارها پیوست و به جز تنی چند که به واپسین فرمانروای زند تا دم مرگ وفادار ماندند، دیگران رویهٔ ابراهیم خان را پیش گرفتند.
با وجود سقوط حکومت بخش اعظمی از لرهای غرب ایران در هواداری از خاندان زند در کشمکش با دولت قاجار بودند. از جمله این مخالفان قاجار اسدخان بختیاروند بود که در زمان فتحعلیشاه با حکومت به شرط منافع ملی ایران مصالحه کرد و یکی از فرماندهان ارتش قاجاری شد.[۳۷]
فرمانروایان زند
- کریمخان زند: در ۱۱۶۳ ه.ق در اتحادی سهگانه که شاه اسماعیل سوم صفوی را به پادشاهی رساند، سپهسالار ایران شد. در ۱۱۶۴ ه.ق با شکست علیمردان خان بختیاری، برای مدت کوتاهی وکیلالدولهٔ شاه اسماعیل سوم شد ولی در سال بعد از محمدحسن خان قاجار شکست خورد و شاه اسماعیل سوم به محمدحسن خان پناه برد و ساکن اشرف شد و مقام وکالت به محمدحسن خان رسید. در ۱۱۷۱ ه.ق در حالی که بیشتر مناطق ایران را از دست داده بود در شیراز به محاصرهٔ محمدحسن خان درآمد ولی شیراز سقوط نکرد. یک سال بعد ورق برگشت و محمدحسن خان شکست خورد و کشته شد و شاه اسماعیل سوم دوباره نزد او بازگشت و کریم خان بار دیگر وکیلالدوله گردید. با مرگ شاه اسماعیل سوم در ۱۱۸۷ ه.ق کریم خان از به پادشاهی رساندن حیدر میرزا (فرزند شاه اسماعیل سوم) خودداری نمود و خود را وکیل الرعایا نامید.[۳۸][۳۹][پانویس ۴]
- ابوالفتحخان زند (بار نخست، ۱۱۹۳ ه.ق): فرزند ارشد کریم خان که در آغاز توسط زکیخان زند (برادر مادری کریم خان) به فرمانروایی برگزیده شد، سپس زکیخان برادر کوچکتر ابوالفتحخان یعنی محمدعلی خان را شریک او در فرمانروایی کرد. با ظنین شدن زکیخان به او از فرمانروایی کنار گذاشته شد. در این دورهٔ کوتاه قدرت اصلی در دست زکیخان بود.[۴۰]
- محمدعلیخان زند (۱۱۹۳ ه.ق): برادر کوچکتر ابوالفتحخان، که نخست شریک فرمانروایی ابوالفتحخان شد و سپس با برکناری برادر، یگانه فرمانروای زند گردید. در این دورهٔ کوتاه قدرت اصلی در دست زکی خان بود.[۴۰]
- ابوالفتحخان زند (بار دوم، ۲۸ جمادیالاول ۱۱۹۳–یکشنبه ۹ شعبان ۱۱۹۳ ه.ق): با کشته شدن زکیخان بار دیگر به فرمانروایی رسید ولی پس از مدت کوتاهی توسط صادقخان زند (برادر تنی کریم خان) برکنار شد.
- صادقخان زند (یکشنبه ۹ شعبان ۱۱۹۳–۱۸ ربیعالاول ۱۱۹۶ ه.ق): پس از محاصرهٔ نافرجام شیراز، به کرمان رفت و آن جا را تصرف کرد. با ترور زکیخان خود را به شیراز رساند و مدت کوتاهی فرمانروایی ابوالفتحخان را پذیرفت ولی اندکی بعد او را برکنار کرد و خود قدرت را به دست گرفت. سرانجام از علیمرادخان زند شکست خورد و به قتل رسید و به روایتی خودکشی کرد.
پایتخت شدن اصفهان
- علیمرادخان زند (۱۸ ربیعالاول ۱۱۹۶–اول ربیعالثانی ۱۱۹۹ ه.ق): وی خواهرزادهٔ زکیخان و کریمخان بود. او در آغاز بر اصفهان فرمان میراند و توانست بسیاری از رقیبان را کنار بزند و بر پایتخت زندیان یعنی شیراز دست یابد. او اصفهان را پایتخت کرد و صیدمرادخان زند را والی شیراز نمود. او یگانه جانشین کریم خان بود که به مرگ طبیعی از قدرت کنار رفت. آقامحمدخان قاجار توان فرماندهی او را میستود. با این حال او به روسیه پیشنهاد کرد سرزمینهای آن سوی ارس را به آن دولت واگذارد و در برابر فرمانروایی او از سوی روسیه به رسمیت شناخته شود و پشتیبانی گردد.[۴۱]
پایتخت شدن دوبارهٔ شیراز
- جعفرخان زند (ربیعالثانی ۱۱۹۹–پنجشنبه ۲۵ ربیعالثانی ۱۲۰۳ ه.ق): پسر صادقخان و برادر مادری علیمرادخان زند بود و به همین سبب برخلاف پدر و دیگر برادرانش توسط علیمرادخان کشته نشد. پس از مرگ علیمرادخان، توانست باقر خان خراسگانی حاکم طغیانگر اصفهان و گماشتهٔ پیشین علیمرادخان را شکست داده، بر اصفهان مسلط شود. نخست شیخ ویس خان زند فرزند علیمرادخان را با وعدهٔ سپردن فرمانروایی و جانشینی پدرش به اصفهان کشاند و سپس او را دستگیر و کور کرد و خود اعلام فرمانروایی نمود. در زمان او اصفهان چند بار میان زندیان و قاجارها دست به دست شد و او بار دیگر شیراز را پایتخت زندیان گردانید. پس از ۴ سال فرمانروایی عدهای از مخالفانش از جمله صیدمرادخان زند؛ عموزادهٔ علیمرادخان؛ شبانه بر سرش ریختند و او را کشتند و سرش را از دیوار ارگ شیراز به زیر انداختند.
- صیدمرادخان زند (پنجشنبه ۲۵ ربیعالثانی ۱۲۰۳–۱۴ شعبان ۱۲۰۳ ه.ق): او از بزرگان زند بود که پس از ترور جعفر خان کمتر از چهار ماه در شیراز فرمان راند.
پایتخت شدن کرمان
- لطفعلیخان زند (شعبان ۱۲۰۳–چهارشنبه ۵ ربیعالثانی ۱۲۰۹ ه.ق): پسر جعفرخان و واپسین فرمانروای زند. در آغاز بر شیراز و آن گاه در کرمان - خوار و طبس با آقامحمدخان قاجار به نبرد پرداخت و ارگ بم را تسخیر کرد و تا مدتی کرمان را پایتخت زندیان قرار داد. آقامحمدخان قاجار به دفع او لشکر به کرمان آورد و آن جا را برای چهار ماه محاصره کرد؛ ولی سرانجام بر اثر خیانت لشکریانش که از طول محاصره ملول شده بودند؛ از پا درآمد. پس از کور شدن و شکنجهٔ بسیار به تهران انتقال داده و کشته شد. آرامگاه وی در بازار کفاشها در بازار تهران میباشد.
فهرست
# | نام | سلطنت (قمری) | زندگی (قمری) | خویشاوندی | ||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
از | تا | مدت | ولادت | وفات | مدت | |||
۱ | کریمخان زند | ۱۱۶۳ | ۱۱۹۳ | ۳۰ سال | ۱۱۱۹ | ۱۱۹۳ | ۷۴ سال | بنیانگذار |
۲ | زکیخان زند | ۱۱۹۳ | ۱۱۹۳ | کمتر از ۱ سال | ... | ۱۱۹۳ | ... | پسرعموی کریمخان / برادر مادری کریمخان |
۳ | ابوالفتحخان زند | ۱۱۹۳ | ۱۱۹۳ | ۳ ماه | ۱۱۶۹ | ۱۲۰۲ | ۳۳ سال | پسر کریمخان |
۴ | محمدعلیخان زند | ۱۱۹۳ | ۱۱۹۳ | ۳ ماه | ۱۱۷۴ | ۱۱۹۳ | ۱۹ سال | پسر کریمخان |
۵ | ابوالفتحخان زند | ۱۱۹۳ | ۱۱۹۳ | ۳ ماه | ۱۱۶۹ | ۱۲۰۲ | ۳۳ سال | پسر کریمخان |
۶ | صادقخان زند | ۱۱۹۳ | ۱۱۹۶ | ۲ سال و ۵ ماه | ... | ۱۱۹۶ | ... | برادر تنی کریمخان |
۷ | علیمرادخان زند | ۱۱۹۶ | ۱۱۹۹ | ۳ سال | ۱۱۳۳ | ۱۱۹۹ | ۶۶ سال | خواهرزادهٔ زکیخان / خواهرناتنیزادهٔ کریمخان / خواهرناتنیزادهٔ صادقخان / داماد کریمخان |
۸ | جعفرخان زند | ۱۱۹۹ | ۱۲۰۳ | ۴ سال | ... | ۱۲۰۳ | ... | پسر صادقخان |
۹ | صیدمرادخان زند | ۱۲۰۳ | ۱۲۰۳ | ۴ ماه | ... | ۱۲۰۳ | ... | پسرعموی علیمرادخان |
۱۰ | لطفعلیخان زند | ۱۲۰۳ | ۱۲۰۹ | ۶ سال | ۱۱۸۳ | ۱۲۰۹ | ۲۶ سال | پسر جعفرخان زند |
رابطه با دیگر کشورها
زندیان با انگلستان دارای پیوندهای بازرگانی بودند و برخی سران این دودمان همچون واپسین شاهشان لطفعلیخان برخوردهای نزدیک و دوستانهای با نمایندگان این کشور داشتند. هرچند برخورد کریم خان با انگلیسیها در تاریخ پُرآوازه است؛ وی چینیهای پیشکشی انگلیسیها را در پیش رویشان شکست و ظرفهای مسی ایرانی را به زمین زد و گفت که میبینید مال ما بهتر است و نیازی به ظرفهای شما نداریم؛ ولی مینماید این از عاقبت اندیشی بنیانگذار این دودمان بوده باشد چه که هندوستان به تازگی به استعمار انگلیسیها درآمده بود؛ ولی با این همه وی به شرکت انگلیسی هند شرقی پروانه زدن تجارتخانه در بوشهر را داد و تسهیلاتی بدیشان بخشید. انگلیسیها پارچههای پشمی به ایران میآوردند و در برابر کریم خان ایشان را از حق گمرک معاف نمود؛ ولی بازرگانان انگلیسی حق بیرون بردن طلا و نقره را از ایران نداشتند و ناچار بودند برای بهای کالاهای خویش کالاهای ایرانی خریداری کنند.
فتح بصره در سال ۱۷۷۵ نیز از سوی کریم خان برای از رونق انداختن بازرگانی عثمانی و رونق بخشیدن به بندرهای ایران بود چه که پنج سال پیش از آن بازرگانان انگلیسی تجارتخانه خویش را در بوشهر بسته و در بصره برپا نموده بودند و با چیرگی بر بصره آنها چارهای نداشتند جز اینکه شرطهای ایران را در راه بازرگانی بپذیرند.
هلند نیز در آن زمان هماورد بازرگانی انگلستان بود، این کشور در این زمان جزیره خارگ را اشغال کرد و آن را محور بازرگانی خویش با ایران و عثمانی قرار داد ولی دیری نگذشت که در سال ۱۷۷۶ راهزنی به نام میرمهنا ظاهراً به اشاره زندیان خارک را گرفت و هلندیها را بیرون راند.
همچنین روسیه نیز پیوندهای بازرگانی گستردهای در این روزگار با زندیان داشتهاند.
در نیمه دوم سده هجدهم اروپاییان حرکتهای استعماری خویش را در شرق آغاز کرده بودند و کریم خان از این جنبش اینان هشیار بوده و به پیروانش نیز هشدار میدادهاست.
وضع تودهها در دوره زندیان
دوره زند به دو بخش شهریاری کریم خان و دوره پس ازآن بخش پذیر است.
وضعیت مردم در زمان پادشاهی کریمخان
او که مرد سادهزیست بود به تجملات و انباشتن دارایی کششی نداشت و بیشتر سرمایه کشور را به مصرف نیازهای درونی کشور میرساند. او دوست داشت مردم در آرامش و آسایش و شادی زندگی بکنند و در راه این آرزوی خویش میکوشید. او که انسانی بیآلایش بود در توده مردم حاضر میشد و از روزگار آنان آگاه میشد و گاه در انجام کارهای پست نیز بدانها یاری میرساند. از مهربانی و بخشش او داستانها گفته شدهاست.[نیازمند منبع]
بزرگترین همهگیری طاعون که به مرگ حدود ۲ میلیون نفر از جمعیت ایران انجامید در دوره حکومت کریم خان زند (۱۱۵۱–۱۱۵۲ هجری شمسی) اتفاق افتاد.[۴۲]
وضعیت مردم پس از پادشاهی کریمخان
با مرگ کریم خان اوضاع کشور باز به هم ریخت و نبرد بر سر قدرت بازماندگان زند فشار بسیاری به مردم آورد. حتی در برافتادن این خاندان مردمان بسیاری قربانی قاجارهایی شدند که فرمانروایی را از زندیان ربوده بودند، برای نمونه بلایی که بر سر مردم کرمان آمد را میتوان نمونه آورد.
تبارنامه
پرچمهای زندیان
پرچم زندیان،دوره کریم خان زند
پانویس
- ↑ از ۱۱۷۲ تا ۱۱۷۶ ه.ق تهران پایتخت کریمخان بود ولی سپس دوباره شیراز به پایتختی برگزیده شد. (لغتنامهٔ دهخدا، مدخل «طهران»)
- ↑ در زمان علیمراد خان زند
- ↑ در اواخر حکومت لطفعلی خان زند
- ↑ در متن مقالهٔ «بحران مشروعیت صفویان و مسئلهٔ پادشاهی اسماعیل سوم» تاریخ شکست علیمردان خان چهارلنگ بختیاری (وکیلالدولهٔ شاه اسماعیل سوم) از کریم خان زند ۱۱۶۵ ه.ق آمدهاست؛ ولی در فرمانی از شاه اسماعیل سوم به تاریخ شعبان ۱۱۶۴ ه.ق از کریم خان به صورت «وکیلالدوله محمدکریم خان زند» یاد شدهاست. این نشان میدهد که تاریخ شکست علیمردان خان و برکناریاش از مقام وکالت شاه اسماعیل سوم پیش از شعبان ۱۱۶۴ ه.ق بودهاست.
منابع
- ↑ کتاب کریم خان زند تألیف پناهی سمنانی صفحه ۲۵.
- ↑ کتاب زینة التواریخ. میرزا محمد رضی مستوفی کاتب دربار زند. نسخه خطی.
- ↑ طباطبایی، جواد. تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست، دیباچهای بر نظریهٔ انحطاط ایران. نشر نگاه معاصر. تهران. چاپ پنجم. ۱۳۸۵
- ↑ کتاب خواجه تاجدار
- ↑ تاریخ اجتماعی سیاسی زندیه
- ↑ «حمام وکیل شیراز کجاست و چه ویژگیهایی دارد؟». پینورست. ۱۴۰۰.
- ↑ «تحقیق مختصر دربارهٔ ارگ کریم خان (شیراز)». دانش چی.
- ↑ «ارگ کریمخان زند (انگلیسی)». صدا و سیمای مرکز اصفهان. بهمن ۱۳۹۴. بایگانیشده از اصلی در ۱۹ اکتبر ۲۰۲۰.
- ↑ «آَشنایی با بازار وکیل شیراز». همشهری آنلاین. فروردین ۱۳۸۷.
- ↑ «زندگینامه کریم خان زند ملقب به وکیل الرعایا». سرپوش. ۱۴۰۰.
- ↑ Floor, Willem M. (2007). The Persian Gulf: The Rise of the Gulf Arabs: the Politics of Trade on the Persian Littoral, 1747-1792 (به انگلیسی). Mage Publishers. ISBN 978-1-933823-18-8.
- ↑ صدر کشاورز، محمدعلی (۱۳۶۹). عقاب کمازان. تهران: چاپ خوشه. ص. صفحه ۴۵ و ۶۸.
- ↑ «LAK TRIBE». Encyclopædia Iranica. ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲ مارس ۲۰۱۶.
- ↑ «KARIM KHAN ZAND». Encyclopædia Iranica. ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۲ مارس ۲۰۱۶.
- ↑ Muhammad Karim Khan, of the Zand clan of the Lur tribe, suc- ceeded in imposing his authority on parts of the defunct Safavid empire, David Yeroushalmi, The Jews of Iran in The Nineteenth Century: Aspects of History, Community, and Culture, BRILL, 2009, ISBN 978-90-04-15288-5, p. xxxix
- ↑ The founder of the dynasty was Moḥammad Karim Khan b. Ināq Khan (Figure 1; commonly known as Karim Khan Zand) of the Bagala branch of the Zand, a pastoral tribe of the Lak branch of Lors.
- ↑ Perry, J. R. (January 2004). "Lokman I. Meho and Kelly L. Maglaughlin, Kurdish Culture and Society: An Annotated Bibliography". Journal of Near Eastern Studies 63 (1): 72.doi:10.1086/382580. Archived from the original on 2004-09-17.
…the Zand tribe is generally considered (and considered themselves) to be Lurs rather than Kurds.
- ↑ آصف، محمد هاشم (۱۳۵۲). رستم التواریخ. تهران: انتشارات امیرکبیر. ص. صفحه ۲۸۴.
- ↑ شعبانی، رضا. ارتش ایران در دوره زندیه. ص. صفحه ۶۲.
- ↑ پناهی سمنانی، محمد. لطفعلی خان زند از شاهی تا تباهی. تهران: انتشارات کتاب نمونه. ص. صفحه ۱۹ و ۲۱.
- ↑ نظمی، نصرت (۱۳۶۹). دلاور زند. انتشارات عارف و انتشارات ارغوان. ص. صفحه ۵.
- ↑ رمضانی، عباس (۱۳۸۶). کریمخان زند. تهران: ترفند. شابک ۹۶۴-۷۳۳۲-۴۶-۷.
- ↑ فاروقی، فواد (۱۳۹۱). شهریار بی تاج و تخت. تهران: کوشش. شابک ۹۶۴-۶۳۲۶-۰۵-۶.
- ↑ the bulk of the evidence points to their being one of the northern Lur collectively called Lak , who may originally have been of Kurdish origin. ,John R. Perry, Karim Khan Zand , 2012, ISBN 1-78074-199-5,[۱]
- ↑ گلستانه، ابولحسن بن محمدامین. مجمل التواریخ گلستانه. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ص. صفحه ۴۷۶.
- ↑ عبدالله شهبازی، مقدمهای بر شناخت ایلات و عشایر، تهران:1369، ص134
- ↑ Minorsky, V. (2012-04-24). "Lak". Encyclopaedia of Islam, Second Edition (به انگلیسی). Brill.
- ↑ the encyclopaedia of islam by sir h.a.r.gibb,volume v،page823
- ↑ آکوپف، گ.ب. ۱۳۸۶. کردان گوران، ترجمهٔ سیروس ایزدی، در کردان گوران و مسئلهٔ کرد در ترکیه: از آغاز جنبش کمالیان تا کنفرانس لوزان، تهران: زوّار، چاپ اول، صص ۱۰۱–۳۷؛ ص ۹۳–۹۲.
- ↑ «IRAN ii. IRANIAN HISTORY (2) Islamic period (p – Encyclopaedia Iranica». iranicaonline.org. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۷-۲۲.
- ↑ کتاب تاریخ کامل ایران. حسن پیرنا و عباس اقبال اشتیانی ۴۵۲.
- ↑ محمد رجبی نیری، تاریخ زندیه، انتشارات مصباح، ۱۳۷۶
- ↑ طباطبایی، جواد. تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست، دیباچهای بر نظریهٔ انحطاط ایران. نشر نگاه معاصر. تهران. چاپ پنجم. ۱۳۸۵. ۱۰۶–۱۰۷
- ↑ «عاقبت لطفعلیخان زند». عصر اسلام. خرداد ۱۳۹۸. دریافتشده در ۱۴۰۱-۰۵-۲۸.
- ↑ «ماجرای تجاوز جنسی به لطفعلی خان زند و همسر باردارش». مرکز انجمنهای تخصصی. مرداد ۱۳۸۸. دریافتشده در ۱۳۸۸-۰۵-۲۶.
- ↑ «سلسله زندیه». مؤسسه فرهنگی و آموزشی هدایت میزان. فروردین ۱۴۰۱.
- ↑ «عراق و جای پای عثمانی» (PDF). ابتکار.[پیوند مرده]
- ↑ * دهقان نیری، لقمان، و دیگران (پاییز ۱۳۸۶). «بحران مشروعیت صفویان و مسئله پادشاهی اسماعیل سوم». دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان) (۵۰): ۱–۱۶. دریافتشده در ۱۸ مه ۲۰۱۵.
- ↑ * مدرسی طباطبایی، حسین (۱۳۶۱). برگی از تاریخ قزوین: تاریخچهای از آستانهٔ شاهزاده حسین و دودمان سادات مرعشی قزوین. قم: کتابخانهٔ عمومی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی. ص. ۲۳۴–۲۳۵. دریافتشده در ۱ اکتبر ۲۰۱۵.
- ↑ ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ * دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدخل «ابوالفتح خان زند»
- ↑ * دانشنامهٔ ایرانیکا، مدخل «علیمراد خان زند» (به انگلیسی)
- ↑ 1772–1773 Persian Plague
- پناهی سمنانی؛ آغامحمدخان قاجار، چهره حیلهگر تاریخ
- مرتضی راوندی؛ تاریخ اجتماعی ایران، پوشینه دوم
- عبدالحسین زرین کوب؛ روزگاران (تاریخ ایران از آغازتاریخ تا سقوط سلطنت پهلوی)
- حقشناس، سید علی، حاکمیت تاریخی ایران بر جزایر تنب و بوموسی، تهران، انتشارات سنا، ۱۳۸۹.
- کریمخان زند، «جان. ر. پری»، علیمحمد ساکی، ص. ۲۴–۲۵
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ زندیان موجود است. |
— دودمان سلطنتی — زندیان شاخهای از لرها تاریخ تأسیس: ۱۱۷۴
| ||
بدون متصدی آخرین تصدی توسط: افشاریان
|
۱۱۴۴–۱۱۷۳ متصدی همزمان: قاجاریان از ۱۱۶۸ |
پسین: |
مدعی تاج و تخت | ||
---|---|---|
پیشین: |
۳۰ تیر ۱۱۴۴ – ۲۹ اسفند ۱۱۷۴ متصدی همزمان: افشاریان |
پسین: |