موزا
موزا یا موسا، ملکهٔ اشکانی (۲ ق.م- ۴ م)، همسر فرهاد چهارم و مادر و همسر فرهاد پنجم (فرهادک) اشکانی بود. فلاویوس جوزفوس مورخ یونانی او را تئاموزا مینامد. وی به مدت ۷ سال در زمان همسر اولش فرهاد چهارم نایب السلطنه امپراتوری وی بود و سپس به مدت ۶ سال تا هنگام مرگ به صورت مشترک با پسر و همسرش یعنی فرهاد پنجم، در سلطنت شریک بود. وی اولین پادشاه زن ایرانی بود و اصلیت یونانی داشت.
موزا | |
---|---|
شهبانوی شهبانوان ایران | |
![]() سردیس ملکه موزا - اواخر قرن اول قبل از میلاد (موزه ایران باستان) | |
شریک سلطنت در شاهنشاهی اشکانی | |
سلطنت | ۲ قبل از میلاد - ۴ میلادی |
تاجگذاری | ۲ قبل از میلاد |
پیشین | فرهاد چهارم |
جانشین | ارد سوم |
شریک سلطنت | فرهاد پنجم |
ملکه اشکانی | |
سلطنت | ۱۹ پیش از میلاد - ۲ قبل از میلاد |
تاجگذاری | ۱۷ پیش از میلاد |
پیشین | لاؤدیکه |
جانشین | نامشخص |
درگذشته | ۴ میلادی تیسفون |
همنشین | فرهاد چهارم فرهاد پنجم |
فرزند(ان) | فرهاد پنجم |
خاندان | خاندان اشکانی |
دین و مذهب | مزدیسنا |
ورود به دربار اشکانیانویرایش
او کنیزی رومی بود که اکتاویوس امپراتور روم او را بهعنوان هم خوابه و در ازای استرداد درفشهای روم که سپاه کراسوس آنها را در جنگ حران در سال ۵۳ ق.م از دست داده بود و هنوز در نزد ایران مانده بود، به فرهاد چهارم (۲ ق.م- ۳۷ م)، پادشاه اشکانی هدیه کرد.
استرداد این درفشها موجب جشن و شعف فوقالعادهای در روم گشت و شاعران رومی که قصدشان خوشامدگویی برای اکتاویوس بود، این کار را به منزلهٔ جبران شکستهای گذشته یا همچون فتحی درخشان تلقی کردند. تراموزا کنیزک رومی که در این هنگام زوجهٔ فرهاد چهارم و در واقع ملکهٔ دربار وی شده بود، نیز در این کار نقش عمدهای داشت. چند سال بعد هم، این زن که کودکی به نام فرهادک برای شاه آورده بود، به بهانهٔ لزوم تأمین جان این فرزند و اجتناب از هر گونه توطئه احتمالی داخلی، فرهاد چهارم را وادار کرد تا سایر پسران خود را از دربار دور سازد. فرهاد چهارم هم چهار پسر را با اقربای آنها که در حرم وی بودند، به روم فرستاد تا در آنجا تربیت شوند (ح ۷ ق.م) و فقط فرهادک (فرهاد پنجم) را با مادرش نزد خود نگه داشت. وقتی که فرهادک (فرهاد پنجم) به سن بلوغ رسید، به تحریک مادرش (موزا) و از بیم آنکه برادرانش عنوان ولیعهدی را به دست آورند، پدر را زهر داد و خود با نام فرهاد پنجم و همراه مادرش موزا به تخت نشست (ح ۲ ق.م).
آغاز قدرت مشترک با فرهادکویرایش
در سال ۲ ق-م، موزا آخرین قدم را به منظور تأمین تاج و تخت اشکانی برای فرزندش فرهادک (فرهاد پنجم) برداشت و فرهاد چهارم که در آن زمان به سن کهولت رسیده بود، با همکاری پسرش به وسیله زهر هلاک کرد. تاریخنگار رومی، یوزفوس میگوید که موزا با پسر خود فرهادک ازدواج کرد اما این وصلت در میان ایرانیان ناخوشایند آمد. با این حال ، هیچ مدرک دیگری وجود ندارد که ادعای یوزفوس را تأیید کند و یا اینکه آن را به طور کل رد کند. لئوناردو گرگوراتی نیز به همین ترتیب ، تاریخی بودن گزارش یوزفوس را زیر سوال برده و آن را "شبه تاریخی" میداند. با این حال، دیاکونوف تاریخنگار معاصر اهل شوروی، این ازدواج را نشانهای از تکامل روند زنده شدن سنتهای ایرانی و کمرنگ شدن سنن یونانی در دربار اشکانی میداند.[۱]
پایان سلطنت و رفتن به رومویرایش
پس از یک دوره حکومت تقریبا کوتاه ، اشراف و وزرای اشکانی، که از پیمان نامه فرهاد پنجم در مورد دست کشیدن و خروج نیروهای اشکانی از ارمنستان و همچنین تبار ایتالیایی مادرش عصبانی شده بودند، هر دو را از سلطنت خلع کرده و اُرد سوم را به تخت نشاندند. فرهاد پنجم و موزا به رم گریختند و در آنجا مورد استقبال بسیار آگوستوس قرار گرفتند. البته برخی مورخان معتقدند که فرهاد پس از شورش توسط بزرگان اشکانی کشته شده است.
منابعویرایش
- ↑ اشکانیان، م.م. دیاکونوف، ترجمه کریم کشاورز، صفحه 98
- حسن پیرنیا، ایران باستان.
- ویکیپدیای انگلیسی