ویکی‌پدیا:زبان و زبان‌شناسی/بایگانی ۳۷

میزبان (فیلم ۲۰۰۶)

بحث زیر پایان یافته است.

نام درست این فیلم چیست؟ میزبان (فیلم ۲۰۰۶) کاربری متن را تعییر داده است.--Taranet (بحث) ‏۲۵ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۰۲ (UTC)پاسخ

نام انگلیسی‌اش نوشته The Host که Host معمولا همان «میزبان» ترجمه می‌شوند، هرچند در دیکشنری معانی دسته، گروه و سپاه و... را نیز آورده، اما به نظر همان میزبان مناسب‌تر است. Mr Smt (بحث) ‏۲۵ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۲۹ (UTC)پاسخ
در منابع چه ترجمه شده است؟--Taranet (بحث) ‏۲۵ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)پاسخ
ظاهرا شبکه نمایش این فیلم را هیولا نامیده ولی فکر می‌کنم نام صحیح آن بهتر باشد تا نام‌های من در آوردی شبکه‌های ایران. Mr Smt (بحث) ‏۲۵ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)پاسخ

بهترین برگردان

بحث زیر پایان یافته است.

Basketball at the Pan American Games began at the inaugural edition in Buenos Aires, Argentina for men only. The women competition began at the 1959 edition in Chicago, United States, and did not held in 1995 edition in Mar del Plata

بهترین برگردان برای پاراگراف فوق به چه صورت می‌تواند باشد. Europe2009 (بحث۱۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۹ (UTC)پاسخ

بسکتبال در بازی‌های پان امریکن، در نخستین دوره این بازی‌ها در بوئنوس آیرس، آرژانتین، و فقط برای مردان آغاز شد. رقابت‌های زنان در دوره ۱۹۵۹ شیکاگو، ایالات متحده، آغاز شد و در دوره ۱۹۹۵ در مار دل پلاتا برگزار نشد.
به فوتبال در بازی‌های پان امریکن هم می‌توانید نگاهی بیندازید. ""Marooned"" (بحث) ‏۱۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)پاسخ

گیسوکمند

بحث زیر پایان یافته است.

سلام در منابع معتبر سینمایی فارسی زبان این اثر به چه عنوانی ترجمه شده‌است Luckie Luke (بحث) ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۰۷ (UTC) اصل افسانه گویا از داستانی به همین نام و ایرانی است که خود برگرفته از داستان رودابه است. حتی در این تارنگار نیز آمده. سیمون دانکرک (بحث) ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۰۸ (UTC)پاسخ

توسط شرکت‌های دوبله ایرانی به گیسوکمند ترجمه شده (dideo .ir/v/ap/swRK8/انیمیشن-سینمایی-گیسوکمند-دوبله-فارسی) و طبق وپ:رایج باید همین نام بگیرد. --Taranet (بحث) ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)پاسخ

اسامی بازیگران

بحث زیر پایان یافته است.

چطور به فارسی بنویسمشون؟

  • Frank Evans (actor)
  • Gertrude Robinson
  • John Tansey
  • Charles Gorman (actor)
  • John R. Cumpson
  • Clara T. Bracy
  • Charles K. French
  • Guy Hedlund
  • Benoît-Constant Coquelin(اهل فرانسه)
  • Edith Haldeman

متشکرم عارون (بحث) ‏۱۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)پاسخ

@عارون: فرانک اوانز/گرترود رابینسون/جان تانزی/چارلز گورمن/ جان آر کامسون/ کلارا کی بریسی/ گای هدلند/ بونوا کونستان کوکلَن/ ادیت هالدمن سیمون دانکرک (بحث) ‏۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۷ (UTC)پاسخ

تکستپ

بحث زیر پایان یافته است.

با سلام بر دوستان و همکاران گرامی. مقالهٔ تک استپ را من چند سال پیش ایجاد کرده‌بودم و اخیراً کاربر محترم کاربر:Naser necro در مقاله نام این سبک موسیقی را با استناد به آوانگاری انگلیسی، به «تک ستپ» تغییر داده‌اند. اما بنده فکر می‌کنم که حذف الف می‌تواند در خوانش عنوان اشکال ایجاد کند. هرچند که عنوان مورد اشاره کاربر نیز با تلفظ انگلیسی Techstep منطبق است. نظر دوستان در این خصوص چیست؟ --جیپیـــوتر۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۷ (UTC)پاسخ

به گمانم اگر بصورت تک‌ستپ نوشته شود بهتر باشد. ارژنـگ ۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)پاسخ
@Jeeputer،‏ ارژنگ و Naser necro: چون در فارسی همخوان(صامت) آغازین بی همراهی واکه(مصوّت) نداریم، کاربرد ستپ یکسره نادرست و ناهماهنگ با ساختار آوایی زبان فارسی است. اِستِپ درست است. تک استپ همانجور که اِستُپ هم در انگلیسی ستُپ خوانده و نوشته می شود.سیمون دانکرک (بحث) ‏۲۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۰۵ (UTC)پاسخ


Thriller film

بحث زیر پایان یافته است.

درخواست ترجمه:

[۱]Hanooz۲۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۳۱ (UTC)پاسخ
  • فکر می‌کنم به معنای هیجان انگیز یا احساس برانگیز آنرا ترجمه کنیم بهتر باشد زیرا در مقاله انگلیسی دیدم این ژانر، زیر دسته‌های ترسناک و کمدی و اکشن و حتی اروتیک را دارد که اینطور به نظر می‌رسد هرچیز احساس برانگیز از هر گونه‌ای را شامل می‌شود. در تعریف آن نوشته شده «سبکی است که هیجان و دودلی را در مخاطب برانگیزد». همان واژه مهیج که تصویب شده نیز مناسب است، فقط همان تفاوت فیلم و ژانر را باید به عنوان اضافه کرد. Mr Smt (بحث) ‏۲۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۴۹ (UTC)پاسخ
تریلر بهتر است. سایر موارد آن معنای خاص را نمی دهند. 1234 (بحث) ‏۲۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۰۴ (UTC)پاسخ
متشکرم. مصوب فرهنگستان به قدر کافی خوب است. Taranet (بحث) ‏۳۰ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۳۲ (UTC)پاسخ

تورنمنت (tournament) یا رقابت

بحث زیر پایان یافته است.

در برخی موارد، از تورنومنت به‌جای رقابت استفاده می‌شود.این واژه کمی مرا گیج کرد. نظر شما عزیزان؟--نیکوفرد؛بحث ۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۰۶ ۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۰۶ (ایران) ‏۲۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۳۶ (UTC)پاسخ

@Rezagfhsafhns: تورنمنت شکل خاصی از رقابت است و استفاده معادلی نمیشه انجام داد. Mr Smt (بحث)
[۲]Hanooz۲۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۵ (UTC)پاسخ

درخواست ترجمه

درخواست ترجمه:

  • واژه: Upon the death of Jahangir, in order to secure the accession of Shah Jahan, Asaf Khan, the brother of Nur Jehan, brought Dawar Baksh out of confinement, declared him king and sent him to Lahore.

However, Nur Jahan favoured Jahangir's youngest son, Shahriyar, to ascend, and since he was in Lahore at the time, he ascended to the throne, captured state treasury and, in an attempt to secure his throne, distributed over 70 lakh rupees amongst old and new noblemen. Meanwhile, Mirza Baisinghar, son of the late Prince Daniyal, on the death of the Emperor, fled to Lahore, and joined Shahryar.

The two forces met near Lahore. Shahryar lost the battle and fled into the fort, where the next morning he was presented in front of Dawar Baksh, who placed him in confinement.

On Jumada-l awwal 2, 1037 AH (30 December 1627[8]) Shah Jahan was proclaimed Emperor at Lahore, and on Jumada-l awwal 26, 1037 AH (23 January 1628[8]) on his orders, Dawar, his brother Garshásp, Shahryar, and Tahmuras and Hoshang, sons of the deceased Prince Daniyal, were all put to death.

However, there are some suggestions that Dawar had managed to avoid this fate and escaped to Persia. As late as 1633, ambassadors from the Duchy of Holstein claimed to have encountered him there, and the French glassmaker Tavernier went so far as to state that he had conversed and dined with the prince.

با سلام:

آصف خان، برادر نورجهان، به گاه درگذشت جهانگیر، به عزم ایمن نمودن راه پیشرفت شاه جهان، داوربخش را از بند بیرون آورد و شاه اش نامید و او را سوی لاهور فرستاد. باری، نورجهان را دل با شهریار، پور کهتر جهانگیر بود تا بر تخت گورکانی تکیه زند و چون شهریار در لاهور بود، بر تخت نشست و دست بر گنج گورکان گشاد و به خواست ابرام کردن سریر پادشاهی خود، فزون بر هفتاد لاخ بزرگان نو و قدیم را داد. همان گاه، میرزا بایسنغر، فرزند شهزاده دانیال مرحوم، با درگذشت شاهنشاه، به لاهور گریخت و به شهریار پیوست. دو لشکر، نزدیک لاهور، به رزمگاه آمدند. شهریار در نبرد پیش نبرد و سپر انداخت، به سوی دژ پناه برد و در بامداد روز دیگر برابر داوربخش آمد. داوربخش اورا در بند کرد. در دوم جمادی الاول سال هزار و سی و هفت (سی ام دسامبر ۱۶۲۷)، شاه جهان صلای شاهنشاهی در لاهور سرداد و در ۲۶ جمادی الاول (۲۳ دسامبر ۱۶۲۸)، به فرمان اوی، داور، برادرش گرشاسب، شهریار، تهمورٍث و هوشنگ، فرزندان شاهزاده دانیال، همگی به چنگال مرگ سپرده شدند. باری، گفته‌اند که داور توانسته از سرنوشت خود بگریزد و به ایران گریخته. حتی تا سال ۱۶۳۳ هم، فرستادگان دوک هولشتاین و تاورنیه، شیشه‌گر فرانسوی، ادعا نموده‌اند که با او برخورد داشته‌اند و او را دیده‌اند که در دربار است و بر سفره شاهزاده می‌نشیند.

با سپاس --Alborz Fallah (بحث) ‏۱۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۰ (UTC)پاسخ

membrane fusion or hemifiusion state

درخواست ترجمه:

@Aammiinn11: درود. توی ترمینولوژی تخصصی زیست شناسی fusion را آمیزش ترجمه کرده ولی اینجا فکر کنم معنای تخصصی کاربرد نداشته باشه و ضمیمه شدن یا جذب شدن بهتر مفهوم را برساند. hemi در اول هر لغتی آمده معنای «نیم» داده. «مرحله جذب یا نیم‌جذب در غشا» یا چیزی شبیه به این.""Marooned"" (بحث) ‏۱۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۹ (UTC)پاسخ
به نظرم آمیزش هم می‌تواند کاربرد داشته باشد، چون اگر تصاویر را ببینید، غشای ویروس و یاخته با هم می‌آمیزند. امین💬۱۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۶ (UTC)پاسخ
بله براساس تصاویر میشه به آمیزش استناد کرد. خصوصا که این عمل مابین دو موجود زنده واقع میشه. یک ترمینولوژی دیگه fusion را « همجوشی، امتزاج، فوزیون، فیوژن » ترجمه کرده. راستی دو تا لغت در چرخه زندگی ویروس بود که از ترجمه آنها مطمئن نیستم. اگر در متن مقاله‌های دیگر با آنها روبرو شدید، لطفا نظرتان را در مورد ترجمه آنها به بنده هم بگویید. در قسمت تکثیر سلول، لغات: "susceptibility" و "permissibility" که ظاهرا خیلی مهم هستند. خصوصا "permissibility" که مقاله مجزا دارد.""Marooned"" (بحث) ‏۱۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)پاسخ

اسامی فیلم

  • Bon Voyage (2016 film)
  • After Many Years (1908 film)
  • And a Little Child Shall Lead Them
  • At the Altar
  • The Bandit's Waterloo
  • Beatrice Cenci (1909 film)
  • An Awful Moment
  • The Big Man (1908 film)
  • The Black Hand (1906 film)
  • The Brahma Diamond
  • The Christmas Burglars
  • The Cord of Life
  • Concealing a Burglar
  • Capital Execution
  • The Criminal Hypnotist
  • A Curious Dream
  • A Burglar's Mistake
  • Cyrano de Bergerac (1900 film)
  • The Boston Tea Party (1908 film)
  • The Black Viper
  • The Day After (1909 film)

لطفا اسامی این فیلم ها رو به فارسی برپردونید. متشکرم --عارون (بحث) ‏۱۲ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC) }}پاسخ

Pushing Tin

بحث زیر پایان یافته است.

لطفا برای مقاله Pushing Tin که در حال حاضر قوطی فشاری ترجمه شده است نام مناسب پیشنهاد دهید Behnam mancini (بحث) ‏۱۶ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۳ (UTC)پاسخ

در کاربر اصلی Tin به معنای حلبی و قوطی است (از جنس قلع)، و Pushing به معنای جسور و دلیر است، بنابراین می‌توان عنوان را حلبی جسور یا قوطی دلیر ترجمه کرد. Mr Smt (بحث)
pushing را پررو، با پشتکار و سمج می توان گفت. قوطی پررو یا قوطی سمج سیمون دانکرک (بحث) ‏۱۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۱ (UTC)پاسخ

اصطلاح pushing tin در انگلیسی که معنای تحت‌اللفظی آن «چپاندن قوطی حلبی» است در اصل به این معنا به کار می‌رود که فروشنده‌ای سعی کند تا جایی که می‌تواند قوطی‌های مختلف را خریدار بفروشاند (بچپاند). یعنی شما رفته‌اید خرید که مثلاً یک قوطی کنسرو لوبیا و دو قوطی رب گوجه بخرید، ولی فروشنده به زور چند تا قوطی تن ماهی و سس تارتار هم به شما می‌چپاند! در این فیلم هم مسؤولین برج مراقبت عادت دارند که تا جایی که می‌شود هواپیماها را پشت سر هم در صف قطارهای در حال فرود بچپانند و آخر سر هم همین کار باعث می‌شود که هواپیماها خیلی به هم نزدیک بشوند و بعد هم یک ماجرای بمب‌گذاری در برج مراقبت پیش می‌آید و ... (باقی را تعریف نمی‌کنم که داستان فیلم لوث نشود). ترجمه‌اش با شما! — حجت/بحث۱۸ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۸ (UTC)پاسخ

من با چپاندن قوطی حلبی موافقم!! ولی وپ:رایج چه؟--Taranet (بحث) ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)پاسخ


با نگاه به آنچه از پیرنگ داستان گفته شد، به گمانم قوطی زورکی هم سوی طنز نام و داستان را دربردارد، هم نام گویاتری از پیشنهادهای دیگر است. چپاندن بیشتر به گونه زورچپانی گفته می شود و چپاندن به تنهایی کمتر کاربرد دارد(مگر شاید در گویش برخی جاهای ایران) و بیش از نام انگلیسی آن (اگر هماهنگی را بخواهیم نگاه داریم) کوچه بازاری استسیمون دانکرک (بحث) ‏۲۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۱:۵۲ (UTC)پاسخ
@Behnam mancini: قوطی چپانی هم خوب است.--Taranet (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۶ (UTC)پاسخ

اجماع در خصوص ترجمه دقیق رده

بحث زیر پایان یافته است.

با سلام. به نظر می رسد رده Extrajudicial prisoners of the United States by nationality موجود در ویکی پدیای انگلیسی و عربی و زیر رده های آن، نیازمند اجماع کاربران مبتنی بر معنای دقیق و مطابق با فلسفه تعریف شده در وپ:رده است. چالش اصلی نیز در کلمه Extrajudicial رخ داده است. اولین عنوان رده براساس آنچه از translate.google استخراج شد معنای غیرقانونی بود به عبارت دیگر معنای کامل رده به این عنوان است: زندانیان غیرقانونی ایالات متحده براساس ملیت. حال آنکه کاربر Luckie Luke عنوان این رده و زیر رده های ایجاد شده را به زندانیان فراقضایی ایالات متحده براساس ملیت تغییر داده است. از سوی دیگر در اینجا همین کاربر عنوان غیررسمی را برای کلمه Extrajudicial استفاده کرده است. Mehranimanesh (بحث) ‏۲۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)پاسخ

در واقع Extrajudicial برای زمانی به کار می‌رود که یک دولت فردی یا افرادی را بدون دادگاهی شدن زندانی می‌کند، مانند مواردی که در جمهوری اسلامی ایران به‌وفور اتفاق می‌افتد (البته با احتساب دادگاه‌های فرمایشی و حکومتی). به هرحال بسیاری از دولت‌ها چنین کاری را انجام می‌دهند. می‌توان آن‌را فرا دادگاهی یا غیر دادگاهی ترجمه کرد. لفظ غیرقانونی شاید خیلی درست نباشد و به معنای کلمات دقت کنید judicial به معنای دادگاهی می‌باشد. Mr Smt (بحث) ‏۲۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۸ (UTC)پاسخ
درود بر @Amir smt: درست نیست از اینجا همانند تریبونی برای ناسازگاری با جمهوری اسلامی یا هر سامانه کشورداری دیگری بهره برداری کرد:وپ:تبلیغ با سپاس و شادباش سال نو بر همگان.
واژه judicial برگرفته از judiciary system است (دادگستری) پس برابر بهتر و نزدیکتر به extrajudicial فرادادگستریاست که یک جور واژه گردانی و کاهش بار سیاسی و قانونی (پرهیز از یادکرد ویژگی غیرقانونی بودن) برای ویژگی زندانیانی است که بی بزه شماری (تفهیم اتهام) و بی دادرسی (برگزاری دادگاه) _به وارونِ سزاواری همه دستگیرشدگان از پی هر گونه وابستگی به یک یا چند بزهکاری به برگزاری دادگاه با دادرس شایسته برای دادرسی قانونی و سزاواری آنان برای گزینش وکیل _ به زندان می افتند؛ از این رو هیچکدام از واژه های جایگزینی مانند [زندانیان] بی دادرسی/فرادادرسی/بی دادگاه/فرادادگاهی/غیرقانونی نیز نادرست نمی توانند باشند. سیمون دانکرک (بحث) ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۳۵ (UTC)پاسخ
درود بر شما @سیمون دانکرک: ، خواستم مسئله روشن شود که خودمان این قضیه extrajudicial را به راحتی مشاهده می‌کنیم و چیز خیلی پیچیده‌ای نیست در واقع مسئله‌ای غیرقانونی نیست هرچند که درست هم نیست چونکه غیر دادگاهیه. فقط موارد را بدون بزرگنمایی می‌توانیم مطرح کنیم و ربطی به تبلیغ ندارد، اشاره به مواردی که گفته شده فقط سیاست ضد سانسور محسوب می‌شود و سیاست تخریبی نیست. Mr Smt (بحث) ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)پاسخ
@Amir smt: از آنجا که قانون اساسی هر کشور، قانون برتر و راهنمای همه قوانین عادی است، هرگز در هیچ کشوری قانونی و روا نیست که بی تفهیم اتهام (بزه شماری) و بی دادگاه، برای زمانی ناپیدا و گاهی برای سالها، متهمی را به اتهام تروریسم یا مانند آن در زندانی نگاه داشته، برای بازجویی شکنجه کنند. در ایران گاهی از دید برخی، اتهام ها درست نیستند، ولی بی تفهیم اتهام و جرم انگاری زندانی کردن روی نمی دهد؛ گرچه ویژگیهای بزه نامبرده و کیفر آن، پسندیده برخی نباشد. برای نمونه اگر یادتان باشد از پایبندیهای رئیس جمهور پیشین آمریکا، اوباما، همین بستن زندان گوانتانامو بود که بدنبال برخی درزها و نشتی های خبری وادار به این خودپایبندی شده بود و سرانجام از زیر این بار شانه خالی کرده؛ به رئیس جمهور پس از خود سپرد. سیمون دانکرک (بحث) ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC)پاسخ
@Amir smt: @سیمون دانکرک: درود. از مجموع بحث ها تصور می کنم واژه های فراقضایی و غیررسمی دیگر واژه های مناسبی برای قرار گرفتن در عنوان رده نیستند. Mehranimanesh (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)پاسخ
@Mehranimanesh: درود، در واقع تفاوتی بین فراقضایی و‌ غیر دادگاهی وجود ندارد. ولی واضحا غیرقانونی لفظ درستی نیست چون قانون یک مملکت فقط قوه قضاییه آن نیست. Mr Smt (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)پاسخ
@Amir smt: درود. به جمله بالا باید واژه غیرقانونی رو هم باید اضافه می کردم. لازمه اشاره کنم که توی عربی این رده به معتقلون إداريون أفغان في الولايات المتحدة با معنای بازداشت شدگان اداری افغان در ایالات متحده (البته ترجمه از translate هست) ترجمه شده است. به نظرم فراقضایی ذهن رو به سمت زندانیان سیاسی و... می بره و کمی جهت داره. شاید غیردادگاهی یا بدون دادرسی بهتر باشه.Mehranimanesh (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۳ (UTC)پاسخ
@Mehranimanesh: بله غیر دادگاهی یا فرا دادگاهی بسیار شفاف‌تر است. Mr Smt (بحث)
@Amir smt: @Mehranimanesh: درود و شادباش سال نو.همانجور که گفتم اگر یک نهاد برخلاف قانون اساسی کشوری باشه غیرقانونی شناسایی می شه و بودن جایی مانند گوانتانامو هم با بهانه تراشی هایی از این دست که ناگزیرند و ناچار از دیدگاه امنیت ملی پابرجا می مونه؛ وگرنه اگر با قانون هماهنگ بود نیازی به دلگرمی دادن چندباره رئیس جمهور به بستن این زندان بویژه با نبود دادرسی و دسترسی به وکیل و رسوایی هایی شکنجه روانی و بازآفرینی حالت غرق شدن برای زندانیان و تفهیم اتهام نشدن و روشن نبودن بازه زمانی زندانی بودن و ... _که همگی رو در روی قانون اساسی هستند (که حاکم بر همه قوانین دیگه هست)_ نبود. "قانون یک مملکت فقط قوه قضاییه آن نیست" این یک گزاره یکسره نادرسته. قوه قضائیه قانونگذار نیست. قانون برتر قانون اساسیه و پس از اون قانون فدرال که برتر از قانونهای ایالتهاست. قوه قضائیه هم یه دسته از قوانین موردی داره که در دادرسی ها به اونها هم بازگشت داده می شه (چیزی مانند رویه قضایی در سامانه قانونی ایران). با این روشنگری هر کدام از واژه های [زندانیان] بی دادگستری/بی دادرسی/فرادادرسی/بی دادگاه/فرادادگاهی/غیرقانونی می تونه نزدیک به ترجمه درست باشه. غیر قانونی بودن می تونه درباره روح قوانین یا متن قانون اساسی آمریکا درباره حقوق و آزادیهای فردی (اصل برائت/حق دادرسی عادلانه/حق دسترسی به وکیل/ اصل قانونی بودن بزه و کیفر/ قدغن بودن شکنجه،...) باشه. هر کدوم رو که میخواهید نام ببرید، همه ش نقض شده. سیمون دانکرک (بحث) ‏۲۶ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)پاسخ
  • رده به زندانیان فراقضایی منتقل شده است. Mr Smt (بحث)

فیلم El hoyo

بحث زیر پایان یافته است.

درخواست ترجمه:

  • واژه: فیلم El hoyo (اسپانیایی)؛ the platform (انگلیسی)؛ نامها هم معنی نیستند
  • زبان: اسپانیایی، انگلیسی
  • حوزه تخصصی: سینما
  • پیوند: https://es.wikipedia.org/wiki/El_hoyo_(pel%C3%ADcula) و https://en.wikipedia.org/wiki/The_Platform_(film)
  • توضیحات: فیلم محصول اسپانیا است. خطر لو رفتن داستان: فیلمی پادآرمانشهری و آخرالزمانی است. صدها انسان در El hoyo که یک سیاهچاله/هُلُفدونی چندصد طبقه‌ای است، شبیه زندانی هستند و دست به آدمخواری هم زده‌اند. طبقه‌ها می‌توانند نماد طبقات اجتماعی باشند. یک سکو هم روزانه غذای محدودی برایشان می‌برد...--Taranet (بحث) ‏۲۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۳ (UTC)پاسخ
@Taranet: ؛ El Hoyo ظاهرا معادل The Hole یعنی سوراخ یا گودال یا حفره یا... است و The Platform به معنای سکو و جایگاه است، هردو تقریبا به یک چیز اشاره دارند (آن محلی که در داستان اشاره کردین) و معادل انگلیسی آن مناسب است، می‌توانیم از کلمه جایگاه استفاده کنیم. Mr Smt (بحث) ‏۲۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۰ (UTC)پاسخ
استفاده از آوانگاری هم به عنوان داخل پرانتز (ال هویو) می‌تواند مفید باشد. البته تلفظ دقیق باید بیان شود که بنده اطلاعی در آن خصوص ندارم، هرچند احتمالا همان است. Mr Smt (بحث)
«حفره» (سیاهچاله، هلفدونی) همان «سکو» نیست. اگر فیلم را ببینید متوجه می‌شوید.--Taranet (بحث) ‏۲۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۵ (UTC)پاسخ
بله متوجه هستم ولی قصد نامگذاری انگلیسی این بوده که به همان مکان اشاره کند حالا با نام دیگر، مهم اشاره به آن محل است حالا چه با نام جایگاه، چه سیاهچاله یا هلفدونی. باید دید منابع چه گفته‌اند و اینکه اگر نگفته‌اند یک نام روی آن بگذاریم. نام جایگاه به پلتفرم بسیار نزدیک است و همچنین جایگاه قرار گیری آن افراد است. هرچند که نام‌های سیاهچاله و هلفدونی واضح‌تر هستند ولی از پلتفرم دورتر هستند. به‌هرحال این نظر بنده بود. سپاس Mr Smt (بحث)

  نظر: در چند منبع فارسی دیدم نام «پلتفرم» را به کار برده‌اند: درامانقد، خبرآنلاین، دنیای اقتصاد، و در چند منبع «سکو»سازندگی، پانا. با این حال چون فیلم نسبتا جدید است هنوز نمی‌توان نظر قطعی داد که منابع تخصصی بر چه نامی توافق خواهند کرد. بامداد (بحث) ‏۲۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۱ (UTC)پاسخ

@Sunfyre: چه بدفرجام بود! کاربری پرید و از فیلم موردنظرم به نام دلبخواهی مقاله‌ای یک خطی ساخت :-/ ‏ --Taranet (بحث) ‏۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۴۲ (UTC)پاسخ

Curfew

بحث زیر پایان یافته است.

درخواست ترجمه:

  • واژه: Curfew
  • زبان: انگلیسی
  • حوزه تخصصی: قوانین اضطراری، حقوق عمومی
  • پیوند: Curfew
  • مثال: A curfew is an order specifying a time during which certain regulations apply. Typically it refers to the time when individuals are required to return to and stay in their homes. Such an order may be issued by public authorities but also by the owner of a house to those living in the household.
  • توضیحات: درود. برای ساخت مقاله و رده، به ترجمه مناسب این واژه نیازمندم. تعاریف آن «مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب» و «قانونی که مردم را ملزم می‌کند تا مابین ساعات مشخص، معمولاً در شب، در داخل خانه بمانند» است. منع عبور و مرور مناسب است؟ به اندازه کافی مفهوم را می‌رساند؟--""Marooned"" (بحث) ‏۲۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۲۲ (UTC)پاسخ
منع رفت و آمد .Alborz Fallah (بحث) ‏۲۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۹ (UTC)پاسخ

Aquamarine

بحث زیر پایان یافته است.

با توجه به معنی فیلم به نظر می رسد که موجود آبزی یا پری دریایی نام معادل بهتری باشد اما درمعنی لغت معادل زمرد کبود می شود، حالا چه نامی را مناسب تر می دانید؟Behnam mancini (بحث) ‏۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۷ (UTC)پاسخ

@Behnam mancini: بدون شک باید همان زمرد کبود ترجمه شود باتوجه به اینکه جواهر و رنگی به این نام وجود دارد. به پوستر فیلم زیاد توجه نکنید بلکه جالب است رنگِ همان پری دریایی زمرد کبود محسوب می‌شود. Mr Smt (بحث)

  انتقال یافت. Mr Smt (بحث) ‏۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۱ (UTC)پاسخ

امپراتور یا فرمانروا emperor/imperator

انگار امپراتور همان فرمانروا به فارسی باشد. به گمانم وقتی واژه فارسی برای مفهومی داریم که وامواژه دارد، بهتر است دستکم در یک دانشنامه فارسی از برابر فارسی آن بهره ببریم. Imperator لاتین از فعل :imperare برابر با فرمان دادن است و نخست برای اکتاوین که بعدها آگوستوس لقب یافت بکاررفت؛ زیرا پس از سه گانگی فرماندهی ارتش دوباره به یگانگی رسید و او را فرمانده خواندند و فرمانروا؛ چون به تنهایی به ارتش خویش که شاه ایشان بود فرمان می‌داد. فرمانروایی سه‌گانه نخست در زمان کراسوس و پمپی و سزار بود. این گزیده آن چیزی است که در واژه‌شناسی‌ها و واژه‌نامه‌ها می‌بینیم. برخی واژه شاهنشاه را نیز پیشنهاد می‌دهند که برابر با شاه شاهان و از زمان هخامنشیان روال گرفته. این هم بد نیست. خود واژه پادشاهی هم با امپراتور ناسازگار نیست؛ چرا که حتی هخامنشیان نیز که بر بیست و هفت کشور فرمان می‌راندند، پادشاه و شاه نیز خوانده می‌شدند.

  •   موافق برسام (بحث) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۴۷ (UTC)پاسخ
  •   مخالف امپراتور، امپراتور است و فرمانروا، فرمانروا. این که منشأ پیدایش واژهٔ امپراتور از کجاست را نباید با کاربرد مصطلح امروزی آن قاطی گرفت. تعریف امپراتور:
    An emperor is a monarch, and usually the sovereign ruler of an empire or another type of imperial realm. Empress, the female equivalent, may indicate an emperor's wife (empress consort), mother (empress dowager), or a woman who rules in her own right (empress regnant). Emperors are generally recognized to be of a higher honour and rank than kings. Both emperors and kings are monarchs, but emperor and empress are considered the higher monarchical titles. Inasmuch as there is a strict definition of emperor, it is that an emperor has no relations implying the superiority of any other ruler and typically rules over more than one nation. Therefore a king might be obliged to pay tribute to another ruler, or be restrained in his actions in some unequal fashion, but an emperor should in theory be completely free of such restraints.
    و نیز تعریف امپراتوری:
    An empire is a sovereign state functioning as an aggregate of nations or people that are ruled over by an emperor or another kind of monarch. The territory and population of an empire is commonly of greater extent than the one of a kingdom.
    می‌باشد. شاید با مسامحهٔ زیاد بتوان فرمانروا را معادلی برای monarch تلقی کرد. اینها را برگردانید. بنیامین (بحث) ۶ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۳۵ (ایران) ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۵ (UTC)پاسخ

@Benyamin: دربارهٔ ترجمه درست مونارک اینجا و اینجا را بنگرید. همچنین: فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی انگلیسی-فارسی؛ گردآوری: ماری بریجانیان؛ ویراسته: بهاءالدین خرمشاهی؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی(۱۳۷۱) صفحه ۵۳۷ برابر واژه monarchy: تک سالاری (آریانپور/نقد، جامعه‌شناسی)؛ سلطنت (منصور/کاپیتالیسم)؛ حکومت فرد (صناعی/ آزادی فرد در اجتماع)؛ حکومت سلطنتی (بوشهری/حقوق اساسی)؛ حکومت وحدانی (مجتبوی/فلسفه)؛ یکه سالاری (یوسفی، مجیدی/ اندیشه اجتماعی)؛ تفوق یک تن بر عده ای بسیار (فولادوند/جامعه)

بنظرم یک نکته برجسته ای نهفته در اینجاست. شوربختانه بسیاری از ما ایرانیها مرغ همسایه را غاز می‌شماریم و این بسیار همه‌گیری دارد و واگیر هم هست. نباید واژگان بیگانه و وامواژه‌ها را آن اندازه بزرگ پنداشت که ترجمه ناپذیر و دور از دسترس در اندیشه ما نمایان شوند. زبان فارسی به سادگی گنجایش و توان برابریابی و برابرسازی برای واژگان بیگانه و وامواژه‌ها را دارد؛ توانایی این زبان ساده و همزمان سترگ و استوار را نادیده نگیرید. این زبان از پس یک هزاره همچنان چندان گویاست که زبان فردوسی را هم دانش آموزان با اندک آموزشی در می‌یابند، ویژگی ای که همان زبان لاتین که مادر واژه «امپراتور» است ندارد. واژه «امپراتوری» هم در زبان ایرانی برای بسیاری انگار شکوه و سنگینی بیشتری دارد؛ چون مال همسایه است و برای برخی از ما ستایش برانگیزتر از واژه‌هایی همچون فرمانروا یا شاهنشاه می‌نماید، غافل از آنکه به هزار دلیل و مدرک، اگر شاهنشاهی (یا فرمانروایی) هخامنشیان نبود، آن فرمانروایی (امپراتوری) روم هم شاید زاده نمی‌شد یا اگر هم می‌شد چنان شکوهی نداشت که امروزه برای بزرگنمایی آن تلاش شود. اینکه امپراتوری، امپراتوری است که استدلال نیست دوست گرامی؛ به گفته اندیشمندان «این همانی» است. این یک گونه تقدّس و دسترس ناپذیری قائل شدن برای وامواژه‌های بیگانه است که یکسره نادرست است و برخاسته از دست پایین گمان کردن توان زبان فارسی است. مفهوم واژه «فرمانروایی» با همان تعریفی که کاربر ارجمند در نوشته نامبرده گزارش کرد (گرچه بی یادکرد منبع این تعریف که باز هم مسئله ای نیست) با مفهوم واژه «امپراتور» سراسر همخوانی دارد، زیرا فرمانِ «فرمانروا» در میان جامعه و مردمان او «روایی» دارد و «روان» است و مرزی ندارد (دستکم از دیدگاه نظری _چنان‌که در این تعریف هم بازگو شده‌است_) و با شاهانی که زیر فرمانِ فرمانروا (شاهنشاه) هستند، جدایی دارد. برای این دست «شاهانِ دست بسته» (آن گونه که در این تعریف شناسانده شده‌اند) نام «شاهک» نیز در برخی منابع آمده‌است؛ ولی مونارشی (پادشاهی) _که گویش فرانسوی واژه یونانی مونارخیا است و پیشتر در فارسی رواج داشته‌است و خود این واژه برابر تک سالاری است_ یک گونه سرپرستی و گردانندگی کشورها (کشورداری) در برابر الیگارشی (گروه سالاری) و دموکراسی (مردم سالاری) و آریستوکراسی (گزیده سالاری/بهسالاری) و دیگر شیوه‌های حکومت بر مردم است که نیازی به مسامحه هم دربارهٔ ترجمه آن نیست، کافی است آنها را تنها واژه‌هایی بدانیم، همان که براستی هم هستند. سیمون دانکرک (بحث) ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۰۱ (UTC)پاسخ

@Editor-1،‏ Benyamin و Mohammad bahrami cyruc: در پاسخ نکته ای را یادآوری کنم: با آنکه این واژه «امپراتور» رواج دارد، ولی مانعی برای فارسی سازی واژه‌های رایج نیست. اگر این رویه نبود که ما اکنون بیشتر واژه‌هایمان عربی و فرنگی بود و چیز چندانی از زبان مادری به زبان نداشتیم. اینکه ما امروزه بجای طیاره، هواپیما می‌گوییم، از همین روند است. بیشتر واژه‌های فارسی _حتی برای مردم کم سواد_ کاربرد یا ذات واژه را راهنمایی می‌کنند؛ آشنا هستند و در دریافت آسانتر خواسته گوینده و شناخت نظر نویسنده یاری می‌کنند؛ ولی وامواژه‌ها چنین نیستند؛ حتی آنها که رایج هستند. دیگر آنکه اینجا سخن از واژه ای است (فرمانروا/شاهنشاه) که پیشتر در فارسی کاربرد داشته و برابریابی یک وامواژه با یک واژه باسابقه است، نه ساخت یک واژه نو. درست است که مانعی برای کاربرد وامواژه‌ها نیست، ولی مقدس نیستند و حریم دسترس ناپذیر هم ندارند که نتوان جایگزین کردشان و کارکرد واژگان فارسی در زبان فارسی اولویت ذاتی دارد بر واژه‌های وارداتی؛ اگر جایگزین هم شدند نمی‌بایست با تعصب و اصرار و سماجت واگردانی چندباره شوند؛ نکته دیگر آنکه آنچه دربارهٔ سره نویسی و ناپسندی آن در ویکی یاد شده، سیاست نیست و رهنمود است؛ بر سر آن اجماعی نیست؛ ولی این درست است که اکنون بهتر است در آسان سازی پیامرسانی از وامواژه‌ها نیز _به اندازه ای که برای سادگی دریافت پیام ناگزیر باشد_ سود برد و با کاربرد وامواژه در این دوره و زمانه موافقم. سیمون دانکرک (بحث) ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۲۵ (UTC)پاسخ
  •   مخالف بنده به شدت با نظر کاربر Editor-1 موافق هستم. نیازی به فارسی سازی نیست. Mohammad bahrami cyruc (بحث) ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۳۸ (UTC)پاسخ
  •   مخالف درود خدمت کاربران محترم ویکی‌پدیا فارسی باید بگویم که بنده در چند ویرایشی که در مقالات مربوط به تاریخ چین داشتم متوجه جدل بر سر کلمه امپراتور و فرمانروا شدم و پس از تحقیقاتی که به عمل آوردم به چند مقاله در خود ویکی‌پدیا فارسی و یک مقاله در ویکی‌پدیا انگلیسی برخوردم که می‌تواند به حل و فصل ماجرا کمک کند ابتدا به مقاله انگلیسی می‌پردازم که به نام Emperor of China موجود است که اگر به آن مراجعه کنید متوجه خواهید شد که از زمان چین شی هوانگ تا زمان پوپی آخرین حاکم سلسله چین تمام حکام از عنوان امپراتور که Shi Huangdi است استفاده می‌شده که ترجمه‌ای که از آن صورت گرفته به معنای امپراتور است نه چیز دیگری و اما مقالات فارسی که کاربرد کلمه امپراتور را تصریح می‌کند دو مقاله به نام‌های امپراتور چین و پادشاه چین است که به‌طور نسبتاً واضح هم مقالات ویکی‌پدیا فارسی و هم ویکی‌پدیا انگلیسی بر کلمه امپراتور تأکید می‌کنند پس به نظر بنده کاربرد کلمه دیگری به جای امپراتور نارواست. Mbchr (بحث) ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۴۵ (UTC)پاسخ

@Mbchr،‏ Benyamin،‏ Editor-1 و Mohammad bahrami cyruc:

https://en.m.wikipedia.org/wiki/Qin_Shi_Huang#/editor/1 اگر حتی به ویکی انگلیسی هم استناد کنیم _که منبع هم به‌شمار نمی‌رود_ استدلال شما این همانی است و چیزی دربارهٔ برتری کاربرد وامواژه امپراتور در برابر واژه ریشه دار فارسی فرمانروا یا شاهنشاه نمی‌گوید. سخن بر سر کاربرد وامواژه امپراتور یا واژه فارسی فرمانروا (یا بگونه جایگزین شاهنشاه) است نه اینکه در انگلیسی به آن emperor می‌گویند یا آنکه emperor انگلیسی برابر و برگرفته از همان imperator لاتین است. سخن درست همینجاست. ما نمی‌بایست دنباله رو و ریزه خوار سفره زبان انگلیسی یا دیگر زبانهای اروپایی در ترجمه باشیم.

  • واژه شاهنشاه، شاه و پادشاه و فرمانروا پیشینه چند هزار ساله در زبان ما ایرانی‌ها دارند و با دگرگونی‌های اندکی برای ما بازمانده اند و به اندازه بسنده گویا و روشن هستند؛ اینکه برخی فارسی زبانان گمان می‌کنند «امپراتور» واژه بزرگتر و باشکوهتر و پرطمطراق تری است، از خودکم انگاری و ازخودبیگانگی برمی‌خیزد، نه از ناتوانی این واژه‌ها در بازگویی مفهوم شاهنشاهی و فرمانروایی چراکه این انگاره، نخست در ایران زاده شده و به دیگر سرزمینها صادر شده‌است. واژه imperator تنها همان دوهزارسال را در میان رومیان دارد (نگاه کنید به دوران پس از فرماندهی سه‌گانه کراسوس، پومپی و سزار و جانشین آنان اکتاوین نخستین فرمانروای روم و دیگر داستانهای آن …) که پیشتر هم گفته‌ام (دربارهٔ اینکه چه شد فرماندهی سه‌گانه روم به فرماندهی یگانه ارتش دگرگون شد و بدین گونه فرمانده و فرمانروا و شاه یکی شد) و در فارسی پیشینه ای بسیار اندک به گونه وامواژه دارد.
  • دربارهٔ ترجمه شی هوانگ دی هم چنین آمده که شی برابر با «نخست» است (به گمان اینکه فرمانروایان دیگری هم در کار خواهند بود) «هوانگ» از لقب «سه شهریار» (در بن برابر با باشکوه) و «دی» از لقب «پنج فرمانروا» که به تنهایی «شاه» هم ترجمه شده‌است. «نخست فرمانروا» ترجمه واژه به واژه خوبی است.
  • راستی آیا واژه «فرمانروا» و «شاهنشاه» رواج ندارند که پیوسته به رواج استناد می‌کنید؟ آیا واژه ای که ریشه چند هزارساله در فارسی دارد جایگاهی پیشتر از واژه ای که پیشینه چند ده ساله دارد ندارد؟ زمانی که ما ایرانیان به شاه شاهان شاهنشاه یا فرمانروا می‌گفتیم رومی‌ها یا دیگر پسینیان و جانشینان آنان چه می‌گفتند؟ هیچ. چرا که چنین انگاره ای را نمی‌شناختند و نیازموده بودند. پادشاهی متجاوز آشور نیز که به نادرستی امپراتوری خوانده می‌شود از معیارهای فرمانروایی و شاهنشاهی تهی بوده‌است. به گواهی همه تاریخنگاران برجسته نخستین نمونه یک شاهنشاهی و فرمانروایی در ایران آزموده و نمونه ای برای روم و دیگر همسانهای آن گشته‌است.
  • نکته برجسته دیگر اینکه اگر واژه امپراتور برای پادشاهان روم به کار رود هم آنجور ناجور نیست که برای پادشاه چین به کار رود. یعنی ما ایرانی‌ها برای شاه شاهان یا شاهنشاه یا فرمانروا برابری نداریم که برای یک شاه دوردست شرقی واژه وام بگیریم (وامواژه) از روم باستان؟!! شگفتا!

سیمون دانکرک (بحث) ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۱۸ (UTC)پاسخ

@سیمون دانکرک: درود باید بگویم که بنده در این باره تحقیق کردم که خلاصه آن را جهت رفع اختلاف در این صفحه قرار دادم. باید بگویم که شاهنشاه ققط و فقط برازنده و مناسب شاهان ایران است و در جایی ذکر نشده‌است که شاهان چین از کلمه شاهنشاه استفاده می‌کردند. موضوع دیگر اینکه شما ویکی‌پدیا انگلیسی را اصلاً منبع موثق نمی‌دانید که واقعاً بسی جای تعجب است چرا که ویکی‌پدیا انگلیسی هم‌اکنون از مرز ۶ میلیون مقاله عبور کرده و بسیاری از مقالات موجود در ویکی‌پدیا فارسی نیز ترجمه‌ای از ویکی‌پدیا انگلیسی هستند همچنین این ویکی‌پدیا یکی از معتبرترین منابع در سایر کشورها است و خود شما هم بر اساس یک ترجمه که از مقاله امپراتور در زبان انگلیسی صورت گرفته خواهان جایگزینی کلمه امپراتور هستید. در خصوص واژه امپراتور باید بگویم مقبولیت و همگیری آن زیاد است و اگر به دقت مقاله انگلیسی و حتی سایر منابع را در زبان فارسی بخوانید شی هوانگ دی به معنای امپراتور اول ذکر شده که بعد از آن تا انقراض دودمان شاهی در چین تمام پادشاهان از آن استفاده کرده‌اند و فرمانروا کلمه خنثی و فاقد بار معنایی است که وزن مقالات را به شدت پایین خواهد آورد. از نظر بنده مقبولیت کلمه امپراتور بیشتر و بار معنایی بیشتری نسبت به کلمات مدنظر شما دارد و یک چیز دیگر که باید بگویم این است که به جای اینگونه بحث‌ها و گاهی جدل و درگیری باید به گسترش ویکی‌پدیا و بهبود آن کمک کنیم نه با جدل باعث شویم که هم کیفیت مقالات پایین بیاییند و نه حساب کاربری کسی که به نوبه خود می‌تواند به ویکی‌پدیا فارسی کمک کند بسته شود مخاطب من به‌طور کلی تمام کاربران و مدیران ویکی‌پدیا فارسی است شما اگر به چند مقاله سر بزنید این را متوجه خواهید شد که یکسری از مقالات واقعاً در عین بی‌کیفیتی به حال خود رها شده‌اند که باید به خال آنها فکری شود. Mbchr (بحث) ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۰۹ (UTC)پاسخ

@Mbchr: درود برشما و سپاس از پیگیریتان.
  • نخست: اینکه هوادار گسترش ویکیفا هستید خوب است، ولی با شتاب کاری از پیش نمی‌توان برد. شاید هرگز به گرد ویکی انگلیسی هم نرسیم _ جدا از اینکه پیشرفتی بایسته و سرنوشت ساز هم به‌شمار تواند آمدن _ چراکه نویسندگان بسیاری از چین هم در ویکی انگلیسی سرگرم ویرایش اند، همین یکی برای روشنگری بس. باز هم جای دریغی نیست؛ زیرا میوه ای جز سرخوردگی بیهوده نخواهد داشت. اینکه چگونگی و کیفیت مقاله‌های نوشته شده پایین و بیشتر ترجمه‌های سرسری از ویکی انگلیسی هست یکی از ریشه‌هایش همین شتابزدگی و سراسیمگی در دنباله روی ویکی انگلیسی است و شیفتگی بی‌اندازه در برابر پرستشگاه زبان و فرهنگ انگلیسی (جای آمین گویانش خالی!). همچنین همین سراسیمگی و دستپاچگی در برابر شتاب گسترش ویکی انگلیسی یکی از ریشه‌های این گمان نادرست شماست که ویکی انگلیسی سراسر منبع معتبری است. این یکی را می‌توانید در برخی رهنمودها و سیاستهای ویکی‌پدیا وارونه اش را پیدا کنید که «ویکی‌پدیا منبع نیست». اگر گاهی (نه گاهی) به آن بازگشتی داده می‌شود تنها برای راهنمایی سرانگشتی در یک زمینه است، نه منبع و سرچشمه راستی و حقیقت و واقعیت بودن آن. بسیاری دوستان از شور و شیدایی دانشی اندک و آموزشکده ای از انگلیسی و با توشه ناهماهنگ ناآشنایی دربارهٔ فن ترجمه و زبان نوشتاری فارسی، به ترجمه روی آورده و مقاله‌هایی کوتاه از مقاله‌های گسترده انگلیسی می‌سازند _ که آنان را شماره انداز (کنتور) و پیشینه ساز (رکورد پرست) می‌نامم_ چگونگی، هرگز نباید قربانی شمارگان مقاله‌ها شود؛ که تاکنون بسیاری وارونه این را دیده‌ام. دربارهٔ گمان خام اعتبار ویکی به دو منبع شما را نشانی می‌دهم:
  • https://oedb.org/ilibrarian/top-7-alternatives-to-wikipedia/
  • http://wikipediocracy.com/2014/07/20/how-pranks-hoaxes-and-manipulation-undermine-the-reliability-of-wikipedia/
  • نکته دوم: در اینکه امپراتور (یا با نگارش دیرین تر آن «امپراتور» که بیشتر نشانگر بیگانگی آن در فارسی و وامواژه بودن آن است) وصله نچسبی در فارسی و وارداتی است دودل نباشید و اگر بررسی کرده‌اید آن را گسترش دهید تا دریابید. بسنده است که به ساختار واژه سازی (صرف) در دستور زبان فارسی بنگرید و شکاف این واژه را با آن بافت خوش ساخت و یکنواخت ببینید. همین بس که خودِ این واژه برای یک فارسی زبان گنگ است ولی فرمانروا و شاهنشاه حتی برای بیسوادان نیز گویاست.
  • نکته سوم: اگر در انگلیسی emperor بنویسند نمی‌بایست ناگزیر برابر آن بنویسیم «امپراتور»؛ این از نخستین آموزه‌های فن ترجمه است که وفاداری و پیروی از زبانی که به آن ترجمه می‌کنید، بر آنچه که از آن ترجمه می‌کنید برتری دارد، چرا که بویژه در اینجا روی سخن شما با شنوندگان و خوانندگان همزبان شماست؛ گرچه این نکته نیازی به آموزش هم ندارد. اکنون شاید روشنتر شده باشد که چرا پادشاهان چین خود را شاهنشاه (اگر ناگزیر بودن ترجمه واژه به واژه در نظرتان باشد که خود لغزش آشکاری دیگر است) نمی‌نامیده‌اند، گرچه فرمانروا هم (اگر براستی واژه به واژه بودن معیار پنداشته و بیگمان نادرست شما باشد) نمی‌نامیده‌اند (ولی ما می‌توانیم بی روادید و اجازه و صلاحدید ویکی انگلیسی و انگلیسی زبانها و حتی خود پادشاه چین و همه مردم چین او را فرمانروا بنامیم و در فارسی درست هم باشد)؛ ولی بیگمان امپراتور هم نمی‌نامیده‌اند، مگر آنکه از اینکه انگلیسی‌ها آنان را emperor خوانده باشند، باخبر باشند و بخواهند به احترام انگلیسیها خود را به زبان لاتین imperator بخوانند. این یک گردنه سرنوشت ساز شناختی است؛ آگاهانه و روشن از خود بپرسید: آیا براستی جهان را از دریچه اندیشه و زبان انگلیسی (آن هم ویکی انگلیسی نه برای نمونه دستکم منبع اندکی معتبرتر مانند بریتانیکا و …) می‌خواهید بشناسید و بشناسانید یا برای شناسه ایرانی خود و شناسه آن فرمانروای چینی و دیگران هم وزنی می‌شناسید؟ آیا آبرویی برای گذشته زبان مادری خود می‌شناسید یا می‌خواهید برپایه هر چه انگلیسیها یا انگلیسی دانها در ویکی‌پدیای انگلیسی فرموده‌اند بنویسید؟ آیا واژه فرمانروا خنثی است؟! بار معنایی ندارد؟! این چه دست دستاویزی است؟ بارسنج شما چه بوده بگویید تا همگی بدانند. وزن مقاله با این واژه سبک شده‌است؟! (این خنثی بودن را با بررسی دریافتید یا احساسی چنین دارید، اگر گواهی دارید دریغ نفرمایید؛ روشنگری کنید!) آیا جایی نوشته شاهنشاه از آن ایرانی هاست و کسی شاه دیگر شاهان نبوده (چنان‌که در چین نیز به دست و نقش آسمان در گزینش شاه باور داشته‌اند و از این دیدگاه با ایرانی‌ها همسانی دارند و چین شی هوانگ دی هم شاه چند شاه بوده‌است)
  • خواسته من از این ریسه برآورد آمار گرایش و بازتاب احساسی کاربران به واژگان وام گرفته و وارداتی نبوده، که بر پایه رهنمودهای ویکی _که فارسیِ هر واژه ای بر وامواژه برابرِ آن اگر هر دو رواج داشته باشند (اگر بایسته هم نباشد) می‌تواند پیشتر و مقدم داشته شود و مانع و بازدارنده ای برای این رویکرد نیست_ نیاز به نظر کارشناسی زبانشناسان یا کاربران آشنا با ترجمه و زبانشناسی و ادبیات فارسی است که برابریِ این واژگان رایج را بسنجند و داوری کنند. برخی از دوستان که گویا در نیایشگاه روم و یونان (و رویهمرفته غرب) گاه و بیگاه پرسه می‌زنند یا شاید هم شناورند، این بخت را _که زبانِ اندیشه مادری خود را در یک دانشنامه برخط، پیشرفت و گسترش و رواج دهند_ از خود و خوانندگان و دیگر کاربران گرفته، پیوسته به دامان کوتاه و سترون زبان و اندیشه انگلیسی (آن هم بیشتر از گونه ویکی‌پدیایی آن) چنگ می‌زنند که شاید واژه ای فروفرستد سنگین و آهنگین و سترگ تا کاستی خود را در سنجش و دریافت استواری و نیز سادگی، زیبایی، شیوایی، رسایی، گویایی و گزیدگی واژگان زبان مادری خود، چاره کنند. همه اینها دردهای درمان پذیرند و درمانش آگاهی درست از زبان فارسی و انگلیسی و خودباوری است. امیدوارم دست بدهد!
  • این ریسه همچنان باز و _افزون بر نظرهای دوستان گرامی که پیشتر گفته‌اند_ نیازمند نظرهای کارشناسانه و دور از برانگیختگی و غرب شیفتگی است. سیمون دانکرک (بحث) ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۱۶ (UTC)پاسخ

@سیمون دانکرک: درود بنده در ویکی‌پدیا چینی در خصوص عنوان حاکمان چین جستجو کردم که به واژه 皇帝 برخوردم که با جستجو در دیکشنری چینی معنی واژه مزبور امپراتور ترجمه شده بود شما هم می‌توانید جهت اطمینان در خصوص معنی آن جستجو نمایید تا به صدق گفته‌های بنده اطمینان حاصل کنید. همچنین لطفاً تا بسته شدن این ریسه از جایگزینی کلمه امپراتور خودداری کنید. Mbchr (بحث) ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۲ (UTC) @سیمون دانکرک: درود در خصوص بحث دیگر که ژ در زبان چینی به ج تبدیل می‌شود و بنا بر گفته شما حرف ژ وجود ندارد باید بگویم تا حدودی موافق این گفته شما هستم به به نظرم من هر دو صحیح هستند و می‌توان همانند مقاله صفحه گوانگ‌ژو که از هردو واژه ج و ژ استفاده کرده در سایر مقالات چینی استفاده کرد به این صورت که با استفاده از کلمه ربط (یا) هردو آنها در مقالهٔ گنجانده شود برای مثال در صفحه دودمان ژو که خوانش آن در چینی جو است در مقالهٔ اینگونه ذکر شود دودمان جو یا ژو و… مابقی مقاله. Mbchr (بحث) ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۵۶ (UTC)پاسخ

@Mbchr: درود. نام دیکشنری که به آن پشتوانه دارید بفرمایید تا دربارهٔ اعتبار آن بررسی شود؛ ولی اگر واژه‌نامه، چینی به انگلیسی است که پیشنهاد من بازخوانی نکته‌هایی است که تاکنون نگاشته‌ام دربارهٔ اینکه: چرا نیازی نیست emperor را در فارسی به imperator/امپراتور (امپراتور) ترجمه کنیم و از ریشه، چرا فارسی زبانان به اشتباه گمان می‌کنند که در ترجمه درست، واژه برابرنهاده باید هم آوای واژه در زبان بیگانه ترجمه شده باشد؛ گرچه اگر چنین شد هم ناروا نیست، ولی هرگز پافشاری و نیز حتی گرایش به این روال در ترجمه، رویکرد درستی به‌شمار نمی‌رود و آماج بنیادی مترجم باید پاسداری از هماهنگی و یکپارچگی بافت و ساخت واژگانی و دستورزبانی زبان خویش باشد. در ترجمه نیازی نیست که واژه را نخست از چینی به انگلیسی و سپس همسو با انگلیسی به فارسی برگردانیم و در این میان زبان انگلیسی را تراز و پیمانه کنیم.
@Mbchr: دربارهٔ اینکه نویسه آمیخته zh چه آوانگاری در فارسی دارد و اینکه برابر با zhou آوانگاری درست جوئو است یا جو یا ژو می‌باید درست بررسی کنیم که منابع معتبر در این زمینه چه نگاشته‌اند.
  • بسیاری از دوستان تنها به اینترنت دسترسی یا برای آن حوصله یا زمان دارند، نکته اینجاست که سایت‌های اینترنتی دربارهٔ گردشگری، خبرگزاری‌های دسته چندم به ویژه ورزشی، وبلاگ‌ها و مجله‌های سرگرمی اینترنتی منبع‌های استوار و معتبری برای پشتوانه و گزینش آوانگاریِ درست نیستند. زمینه بسیاری از خرده گیریها دراین باره، خودِ مقاله‌های ویکیفا است که بر پایه آگاهی از زبان چینی نگاشته نشده، که بر پایه همان آشنایی دیرین با نویسه مرکب zh در انگلیسی است و اینکه به گمان فارسی زبانان تنها برابر با ژ انگاشته شده‌است.
  • در

اینجا نمونه‌های معتبر و بهنجار از آوانگاری نام چهره‌های نامدار و شهرها در خبرگزاری‌های سرشناس مانند بی‌بی‌سی فارسی، بخش فارسی رادیو بین‌المللی چین، صدای آمریکا، روزنامه نیویورک تایمز، انتشارات یونسکو، دانشنامه بریتانیکا و…_که آنلاین در دسترس اند_ آورده‌ام. دربارهٔ این دو دسته (چهره‌ها و شهرها) روند آوانگاری درست‌تر رخ می‌دهد و یکنواخت تر است؛ زیرا گویش نادرست نام سیاستمداران و شهرها بازتاب بیشتری در رسانه‌ها پیدا می‌کند و تلاش بیشتری برای استانداردسازی و همسان سازی آنها روی می‌دهد.

  • همچنین به گویش این واژه از زبان گویشوران بومی چین هم اگر دقت کنید _که در چندین جای اینترنت در دسترس است_ هرگز جوئو (zhou) را جو یا ژو نخواهید شنید. همیشه میانه دو چیز را گرفتن، ناگزیر، درست و خردمندانه نیست؛ گاهی یکی درست‌تر از دیگری است و باید یکی را برگزید. بر پایه آشنایی که با زبان چینی و انگلیسی و فارسی دارم، به گمانم اینجا هم از همان جاهاست. با درودسیمون دانکرک (بحث) ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۸ (UTC)پاسخ

@سیمون دانکرک: درود باید در خصوص دیکشنری بگویم که اینترنت پر از دیکشنری‌های مختلف که می‌توانید خودتان به هر تعداد که می‌خواهید دانلود کنید و به تلفظ آن گوش فرا دهید و به دنبال واژگان مدنظر خود بگردید ک در خصوص واژه امپراتور که معادل چینی آن را گذاشتم شما با نصب یک دیکشنری می‌توانید آن را ببینید و همچنین ما که نمی‌توانیم که به کاسه داغتر از آش برای سایر ویکی‌پدیاها تبدیل شویم و بخواهیم برای آن عناوین حکومتی و امثالهم بسازیم بنده تا به حال ندیده‌ام و در جایی نخوانده‌ام که چینی‌ها فرمانروایان خود را شاهنشاه بنامند! اگر در این خصوص مدرکی دارید ارائه نماید در غیر این صورت بحث در این مورد بی فایده است و واژه امپراتور همچنان معتبر باقی خواهد ماند اگر واقعاً مدرکی در این باره دارید که چینی‌ها از عناوین شاهنشاه و شهبانو استفاده کرده‌اند نارواست که ارائه نکنید. دربارهٔ آوانگاری چینی باید بگویم نیاز به بحث و ارائه منابع است که مستلزم همکاری دیگر کاربران نیز می‌باشد اما متأسفانه تنها بنده و شما مشغول بحث که این امر ماهیت بحث را از بین می‌برد و باید از دیگر کاربران جهت شرکت در بحث مطروحه دعوت به عمل آید چرا که با این روند این بحث راه به جایی نخواهد برد و هر روز کلاف آن پیچیده‌تر می‌شود. Mbchr (بحث) ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۰۲ (UTC)پاسخ

@Mbchr: درود. درست سخن همینجاست. چینی‌ها خود را به زبان خود چیزی می‌نامند که ما به زبان خود دیگر می‌نامیم. آنها آنچه برایشان آشناست و ما نیز به همین سان. فرمانروا و شاهنشاه برابر (و نه ترجمه لفظ به لفظ) هوانگ دی می‌تواند باشد و برای ما معنی دار است و گویای خواسته آنها نیز هست، زیرا چین شی هوانگ دی نخستین پادشاه چین است که شاه هفت شاه بوده؛ نیز فرمانروای آنان به‌شمار می‌رفته زیرا در همه آن سرزمین‌ها فرمان‌ها و دستورهای او روایی داشته و از آن پیروی می‌کرده‌اند. قرار نیست ما واژه چینی را ترجمه واژه به واژه کنیم یا وامواژه رومی (امپراتور) را به یاری فراخوانیم. سیمون دانکرک (بحث) ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۱ (UTC)پاسخ

@سیمون دانکرک: درود همان‌طور که هوانگ دی می‌تواند فرمانروا و شاهنشاه باشد می‌تواند امپراتور هم باشد. در خصوص آوانگاری که بنده تقریباً هیچ مشکلی با آن ندارم و فقط باید در مورد نحوه گنجاندن آن در مقالهٔ بحث شود و از شما خواهشمندم که در تابلوی اعلانات مدیران از دیگر کاربران جهت شرکت در بحث دعوت کنید چرا که نظرات آن‌ها می‌تواند کارگشا باشد. ۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۸ Mbchr (بحث) (UTC)

@Mbchr: درست است که اشکال بزرگی ایجاد نمی‌کند ولی خواسته این است که واژه‌های فارسی چه از نظر قدمت و چه از دیدگاه گویا بودن و راهنمایی به کاربرد یا ذات یک مفهوم، در جایگاه و پله بالاتری از وامواژه‌ها از هر زبانی _خواه انگلیسی، خواه عربی …_ جای می‌گیرند. سیمون دانکرک (بحث) ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)پاسخ

این ریسه نیازمند دیدگاه است سیمون دانکرک (بحث) ‏۱۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۲ (UTC)پاسخ

Nasal administration

بحث زیر پایان یافته است.

درود معادل خوب برای آن چه می‌شود؟ استعمال از بینی ؟ به روشی اشاره دارد که دارو یا غیره از طریق بینی مصرف می‌شود. Mr Smt (بحث) ‏۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)پاسخ

@Amir smt: درود. فکر کنم یکی از این‌ها خوب باشه. «تجویز داخل بینی» یا «تجویز استنشاقی» یا «استعمال استنشاقی». استعمال از بینی خیلی عمومی‌تره و شامل استعمال مواد مخدر به‌صورت اسنیف هم میشه.""Marooned"" (بحث) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۳ (UTC)پاسخ
  • @Pinkfloyd amir: درود، به‌خاطر همان که اشاره کردید نام پیشنهادی بنده عمومی است آنرا گفتم درواقع اشاره شما صحیح است، Nasal administration به اسنیف موادی مثل کوکائین هم اشاره دارد در صفحه انگلیسی‌اش هم موجود است. با توجه به این تفاسیر، استعمال از بینی یا مصرف از بینی فکر می‌کنم گزینه‌های مناسبی باشند. سپاس از توجهتان Mr Smt (بحث) ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۳ (UTC)پاسخ
  •   استعمال از بینی ساخته شد.Mr Smt (بحث)

Infraspecific virus taxa

بحث زیر پایان یافته است.

درخواست ترجمه:

@Pinkfloyd amir: درود، کلمه Taxa از Taxon می‌آید «آرایه (زیست‌شناسی)» و Infraspecific به زیرگونه ترجمه شده است، بنابراین می‌توان آن‌را آرایه زیرگونه ویروس ترجمه کرد.

البته در خصوص زیرگونه شاید معادل‌های دیگری نیز وجود داشته باشد مقالات زیر را در ویکی انگلیسی بد نیست مشاهده کنید:Infraspecific name و Taxon باسپاس Mr Smt (بحث) ‏۱۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۳ (UTC)پاسخ

درود. مقاله‌ها را دیدم اما کمکی به ترجمه این عبارت نکردند. واژه Taxa برای دسته‌بندی استفاده میشه منتها در مورد ویروس‌ها نمی‌دونم از چه عبارتی باید استفاده کرد. از طرفی می‌ترسم از خودم چیزی بنویسم و بعدش یک سری از دوستان بخاطر عدم استفاده از اون عبارت در کتاب درسی‌شان از من ناراحت شوند. راستی نظر شما در مورد ایجاد درگاه:ویروس چیست؟""Marooned"" (بحث) ‏۱۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)پاسخ
@Pinkfloyd amir: خیلی از موارد مربوط به زیست ترجمه نشده‌اند بزرگوار و ما مجبوریم اگر بخواهیم کمکی به افزایش محتوای ویکی‌پدیا کنیم، کلمات را خودمان ترجمه کنیم. البته تک تک شاید ترجمه شده باشند ولی به صورت سرهم‌بندی شده خیر. بنابراین یا باید کاری نکنیم یا خودمان ترجمه کنیم. در واقع کتب مربوط به پزشکی و پیرامونش اغلب ترجمه نشده هستند و خب از آن بابت نگران نباشید چون بسیاری از این موارد در فارسی وجود ندارند. در مورد درگاه ویروس هم نظر موافقی دارم. Mr Smt (بحث)
@Amir smt: فلسفه استفاده از این صفحه هم همین است. که با هم درباره ترجمه واژه‌ها بحث و گفتگو داشته باشیم تا بهترین انتخاب را داشته باشیم. مسلماً در این موارد هم‌فکری نتیجه خوبی خواهد داشت. موردی هم که در بالا اشاره کردم از این بابت بود که مطالب ارائه شده در کتاب‌های درسی مرجع قطعی نیستند و بسیاری از آنها، حتی کتاب‌های درسی دانشگاهی مملو از اشتباهند.""Marooned"" (بحث) ‏۱۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۵ (UTC)پاسخ
@Pinkfloyd amir: اگر قرار شد درگاه ویروس را بسازید، من را هم خبر کنید تا کمک کنم. :) البته در زمینهٔ محتوای درگاه شاید خیلی وارد نباشم و با اصطلاحات هم زیاد آشنا نیستم. اما در زمینهٔ فنی و قالب‌بندی آن می‌توانم کمک کنم. جیپیـــوتر۱۸ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۱ (UTC)پاسخ
@Jeeputer: درود. چشم حتما از توانایی‌های شما بهره می‌بریم. ممنونم از همکاریتون""Marooned"" (بحث) ‏۱۸ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۷ (UTC)پاسخ
درباره واژه های ویژه پزشکی به جز فرهنگستان، کتاب دو جلدی راهنمای پزشکی خانواده ترجمه روانشاد استاد احمد آرام، بسیار کاربردی است؛ اینجا می توان پیگیری کرد؛ بی بروبرگرد به درد همگی می خورد. سیمون دانکرک (بحث) ‏۲۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۴۵ (UTC)پاسخ

@Amir smt: درود بر شما همکار گرامی. متوجه شدم که taxa صورت جمع taxon است. در نتیجه می‌شود آرایه‌ها[ی زیستی]. و همچنین عبارت infraspecific taxa و specific taxa دو عبارت تخصصی برای دسته‌بندی جانداران هستند. برای نمونه en:List of biogeographical puzzles#Specific taxa و همچنین en:Darlingtonia_californica#Infraspecific_taxa را مشاهده کنید. در کنار این موارد، مقاله‌ en:Biological_specificity#Subtopics هم در مورد دسته‌بندی جانداران است و در en:Infraspecific name گفته شده که در گیاه‌شناسی Infraspecific name نام علمی برای هر آرایه تحت طبقه‌بندی آرایه‌شناختی گونه‌هاست.

در مجموع به نظرم infraspecific taxa میشه آرایه‌های زیرگونه‌ای و با احتساب جمیع موارد Infraspecific virus taxa میشه آرایه‌های ویروس بر پایه زیرگونه‌. نظر شما چیست؟""Marooned"" (بحث) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۲ (UTC)پاسخ

@Amir smt: درود بر شما همکار بزرگوار. با همان نام پیشنهادی‌تان رده را ساختم.سپاس""Marooned"" (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)پاسخ

Type species

بحث زیر پایان یافته است.

درخواست ترجمه:


این یک کلمه مفرد است چرا برابر فارسی جمع پیشنهاد می‌کنید؟

In zoological nomenclature, a type species (species typica) is the species name with which the name of a genus or subgenus is considered to be permanently taxonomically associated, i.e., the species that contains the biological type specimen(s).[1] A similar concept is used for suprageneric groups and called a type genus.

A type species is both a concept and a practical system that is used in the classification and nomenclature (naming) of animals. The "type species" represents the reference species and thus "definition" for a particular genus name. Whenever a taxon containing multiple species must be divided into more than one genus, the type species automatically assigns the name of the original taxon to one of the resulting new taxa, the one that includes the type species.

یک چیزی مانند «گونه‌تیپ» --Taranet (بحث) ‏۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)پاسخ

@Taranet: درود، species هردو کاربر جمع و مفرد را دارد، برای اطلاعات بیشتر میتوانید سرچ کنید: species singular or plural ولی در کل پیشنهاد شما هم خوب است و قابل استفاده. Mr Smt (بحث) ‏۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۴ (UTC)پاسخ

اینجا این کلمه مفرد است: a type species (species typica) is ‏ --Taranet (بحث) ‏۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)پاسخ
بله صحیح است، معادلی که پیشنهاد دادید خوبه Mr Smt (بحث)
اتفاقا معادل را مطمئن نیستم. باید کاربران زیست شناسی بگویند.--Taranet (بحث) ‏۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۴۳ (UTC)پاسخ
اکثر این موارد ترجمه نشده‌اند و دانش‌آموختگان از همان عنوان انگلیسی استفاده می‌کنند، البته قطعا مواردی را اطلاع ندارم ولی اغلب اینگونه است. فقط این را پیدا کردم که معنایش واضح نیست.

[۳] Mr Smt (بحث)

Obwarzanek krakowski

بحث زیر پایان یافته است.

درود؛ معادل نام این نان Obwarzanek krakowski به فارسی چه می‌شود؟ با تشکرRoozitaa (بحث) ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۶ (UTC)پاسخ

به زبان لهستانی اُبواژانک خوانده می‌شود. ارژنـگ ۱۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)پاسخ
اُبواژانک کراکوفسکی Taranet (بحث) ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۳:۱۷ (UTC)پاسخ

It Takes Two

بحث زیر پایان یافته است.

لطفا برای It Takes Two که در حال حاضر این دو تا طول می‌کشد ترجمه شده است، نام صحیح پیشنهاد دهید Behnam mancini (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۴ (UTC)پاسخ

  • این جمله برای زمانی استفاده می‌شود که در یک موقعیت دو فرد دخیل باشند، مثلا طلاق و ازدواج. می‌شود گفت آن(ازدواج)، دو نفرو طلب می‌کنه یا درگیر می‌کند یا موارد مشابه، ایده خاصی ندارم. اصل مطلب مربوط به موقعیت‌های آن چنینی است. Mr Smt (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۱۳ (UTC)پاسخ