ویکیپدیا:زبان و زبانشناسی/بایگانی ۳۲
این صفحه یک بایگانی است. محتوای این صفحه را ویرایش نکنید. لطفاً هرگونه توضیح اضافی را به صفحهٔ بحث کنونی هدایت کنید. |
رد کردن به: فهرست بحثها • آغاز بحثها • پایین صفحه • افزودن بحث تازه این صفحه برای بحث و بررسی بر روی موضوعات مرتبط با زبان و زبانشناسی در ویکیپدیا ایجاد شدهاست. درخواستهای برابر فارسی برای واژههای خارجی و برعکس نیز همینجا مطرح میشوند. توجه داشته باشید که این صفحه به قصد واژهسازی ایجاد نشدهاست و تنها هنگامی باید در آن دربارهٔ واژهای بحث شود که آن واژه در سیاههٔ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و کتابهای علمی مرتبط نیامده باشد. ازاینرو، هنگامی که دنبال برابر فارسی یک واژهٔ بیگانه میگردید، قبل از مطرح کردن آن در این صفحه آن را در منابع زیر جستجو کنید. | |
استفاده از این صفحه
بایگانی
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰، ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵ |
مدادشمعی
oil Pastel میشود پاستل روغنی نه مداد شمعی. Crayon میشود مداد شمعی. درست است؟ --1234 (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۴۱ (UTC)
- بله. در ویکی انگلیسی گفته وقتی چسباننده کرایون خشک باشد، میشود پاستل و وقتی روغنی باشد میشود پاستل روغنی. مجموعاً کلیتر از پاستل است. به نظرم مداد شمعی رایج است و ترجمهاش مداد مومی است. mOsior (بحث) ۲۶ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۴۷ (UTC)
اسامی صحیح فیلم های هندی
با سلام تعدادی مقاله فیلم هندی به تازگی ساخته شده که به نظر اسم بعضی از آن ها ناصحیح می رسد لطفا در مورد هرکدام از آن ها که درست نیست ، لطفا نام صحیح را اعلام کنید
- چیتچور
- از آسمان عبور خواهم کرد
- غبار ستاره دنبالهدار
- رودالی
- خاندان (فیلم)
- نامسیک (فیلم)
- سد ۹۹۹
- برابر ماه زیبا (فیلم)
- میانجی (فیلم)
- قفس (فیلم ۲۰۰۳)
- غیاسا (فیلم)
- ارومی (فیلم)
- من تنها هستم
- بحث کوچک
- ویرانه (فیلم ۱۹۸۴)
- ماسان (فیلم)
- دوستداشتنی (فیلم)
- خاریج (فیلم)
- کدی (فیلم)
- تکان ناگهانی (فیلم)
- هلال قسمت سوم ماه
- تماس (فیلم ۱۹۸۸)
- خانهدار (فیلم)
- ترانزیت (فیلم ۲۰۰۴)
باتشکر فراوان Behnam mancini (بحث) ۲۷ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)
Intension
برابر فارسی Intension -- SunfyreT ۳۰ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)
- @Sunfyre: درود از کاربر:Philanthropist Asal بپرسید احتمالا بداند تخصصش نوشتارهای فلسفه است.--- Rmashhadi ♪♫ ۳۰ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۲۷ (UTC)
- از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی ماری بریجانیان:
- مفهوم (سیر فلسفه در ایران، امیرحسین آریانپور)
- درونگستری (پایههای روانشناسی، حسن صفوی)
- نیت، قصد، آهنگ (مقدمهای بر روانشناسی یونگ، مسعود میربهاء)
- شدت (تاریخ نقد، سعید ارباب شیرانی)
- 4nn1l2 (بحث) ۳۰ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
آیا عنوان این صفحه https://en.wikipedia.org/wiki/Eugène_Collache درست است.Roozitaa (بحث) ۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۷ (UTC)
- یوجین تلفظ انگلیسی است. فرانسویها را بهتر است اوژن نوشت مثل اوژن یونسکو. ch هم بهنظر باید ش باشد (مثل شانس یا ماشین)، یعنی «اوژن کلاش». —N
ightD ۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۱ (UTC)- کاملاً درست است. فقط از لحاظ نگارشی، «اوژن کولاش» بهتر است. —FarsiNevis (بحث) ۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۷ (UTC)
Tincture
پیشنهادی برای Tincture دارید؟ Tincture (heraldry) مقاله دارد--- Rmashhadi ♪♫ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)
- عمید en:Tincture را نوشته تنتور. برای en:Tincture (heraldry) به نظرم عصاره (نشانشناسی) بهتر است.—N
ightD ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۳ (UTC)- @Nightdevil: عصاره چطور به ذهنتون رسید؟ - Rmashhadi ♪♫ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۱۶ (UTC)
- درود. اگر منظورتان مقالهٔ (en:Tincture) است همان تنتور به تنهایی رساترین گزینه است. -- Mpj7 (بحث) ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۰۵ (UTC)
- @Mpj7: نه منظورم در نشانشناسی است اما نفهمیدم چرا عصاره - Rmashhadi ♪♫ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۲۸ (UTC)
- چون انگار دربارهٔ طیف رنگهای خاص حرف میزند از طرفی میگوید خز هم جزو آنها است اصلا گیجم، اما مقاله پرکاربرد است.--- Rmashhadi ♪♫ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۲۹ (UTC)
- @Rmashhadi: والا برداشت من از مقاله انگلیسی خود تنتور این است که یک جور عصاره است که حالت الکلی دارد.—N
ightD ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۴۳ (UTC)- @Nightdevil: Tinctures constitute the limited palette of colours and patterns used in heraldry.
- اینو من نفهمیدم - Rmashhadi ♪♫ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۱:۵۲ (UTC)
- @Rmashhadi: : تنتورها (مواد قابل حل در الکل) یا (ترکیبات تنتوری) جعبهرنگ محدودی از رنگها و طرحهای مورد استفاده در نشانشناسی را تشکیل میدهند.-- Mpj7 (بحث) ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۵۷ (UTC)
- @Rmashhadi: فکر کنم ربطی به خود تنتور و الکل و ... ندارد. فقط اسمی است که روی «جعبهٔ رنگها و الگوها»ی نشانها و پرچمها مانده. مثلا اگر از میانویکی مقالهٔ مرتبط ویکی فرانسوی را نگاه کنید نوشته fr:Couleur (héraldique)، یعنی رنگ (نشانشناسی). اسپانیایی هم نوشته es:Esmalte (heráldica)، یعنی مینا (نشانشناسی).—N
ightD ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۲ (UTC)- @Nightdevil: به نظر رنگ (نشانشناسی) مفهوم تره حداقل برای من. ممنون لطف کردید - Rmashhadi ♪♫ ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۰ (UTC)
- @Rmashhadi: فکر کنم ربطی به خود تنتور و الکل و ... ندارد. فقط اسمی است که روی «جعبهٔ رنگها و الگوها»ی نشانها و پرچمها مانده. مثلا اگر از میانویکی مقالهٔ مرتبط ویکی فرانسوی را نگاه کنید نوشته fr:Couleur (héraldique)، یعنی رنگ (نشانشناسی). اسپانیایی هم نوشته es:Esmalte (heráldica)، یعنی مینا (نشانشناسی).—N
- @Rmashhadi: : تنتورها (مواد قابل حل در الکل) یا (ترکیبات تنتوری) جعبهرنگ محدودی از رنگها و طرحهای مورد استفاده در نشانشناسی را تشکیل میدهند.-- Mpj7 (بحث) ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۵۷ (UTC)
- @Rmashhadi: والا برداشت من از مقاله انگلیسی خود تنتور این است که یک جور عصاره است که حالت الکلی دارد.—N
- چون انگار دربارهٔ طیف رنگهای خاص حرف میزند از طرفی میگوید خز هم جزو آنها است اصلا گیجم، اما مقاله پرکاربرد است.--- Rmashhadi ♪♫ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۲۹ (UTC)
- @Mpj7: نه منظورم در نشانشناسی است اما نفهمیدم چرا عصاره - Rmashhadi ♪♫ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۲۸ (UTC)
- درود. اگر منظورتان مقالهٔ (en:Tincture) است همان تنتور به تنهایی رساترین گزینه است. -- Mpj7 (بحث) ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۰۵ (UTC)
- @Nightdevil: عصاره چطور به ذهنتون رسید؟ - Rmashhadi ♪♫ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۱۶ (UTC)
- در حوضهٔ تخصصی شیمی در فارسی به "تنتور" معروف است. مانند "تنتور ید" Teinture d'iode. دیاکو « پیام » ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۳ (UTC)
Brute fact
درود. مناسبترین ترجمه چیست؟
In contemporary philosophy, a brute fact is a fact that has no explanation.
- در مقاله «نظریه افعال گفتاری» آمده: «سرل در کتاب افعال گفتاری (Searle: 1969, P.50) واقعیت را به دو قسم تقسیم میکند: واقعیت طبیعی (brute fact) و واقعیت نهادی. واقعیتهای طبیعی، واقعیتهاییاند که وجودشان از وجود انسان مستقل است. قلة دماوند واقعیتی طبیعی است، چه انسان وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد، قله دماوند وجود دارد. واقعیتهای نهادی واقعیتهاییاند که وجودشان به وجود انسان و اعتبار او وابسته است.» mOsior (بحث) ۳ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۲۸ (UTC)
- @MOSIOR: ممنونم دوست عزیز. Masood L (بحث) ۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۳۲ (UTC)
Musket ، Matchlock
Musket را در ويكي فارسي به تفنگ فتیلهای پيوند داده اند در صورتي كه فكر كنم اشتباه است و بايد تفنگ قديمي ترجمه شود . سه تفنگدار را معادل The Three Musketeers گرفته اند و مقاله ايرانيكا هم اينجور نوشته است كه :
Two types of guns were used by the Safavids: the matchlock (fatīla) and the fire-flint (čaḵmāq). The matchlocks were not equipped with rifling (ḵān) and muzzle (sar-por), so the pellets they used had to be inserted with a ramrod (sonba).</blockquote
>
پس بنظر من تفنگ فتیلهای مي شود matchlock و تفنگ قديمي معادل Musket است . --Alborz Fallah (بحث) ۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۳۰ (UTC)
Viceroyalty
درخواست ترجمه:
- واژه: Viceroyalty
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: علوم اجتماعی
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Viceroy
- مثال: http://en.wikipedia.org/wiki/Caucasus_Viceroyalty_(1801–1917)
- توضیحات: میدانم که از Viceroy مشتق شده و Viceroy نیز با Regent (به معنی نایبالسلطنه) مترادف است. حال معادل دقیقی برای Viceroyalty میخواهم. اگر برای Viceroy نیز معادل دقیقتری معرفی کنید، ممنون خواهم شد. Benyamin-ln (بحث) ۱۳ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۵۷ (ایران) ۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۲۷ (UTC)
- هزاره برای Viceroy گفته نایبسلطان، فرمانفرما و والی. آشوری برای Viceroyalty گفته نایبالسلطنگی و آن را معادل Viceroyship دانسته. mOsior (بحث) ۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۰۷ (UTC)
- @Benyamin-ln: نیابت سلطنت (منبع) —FarsiNevis (بحث) ۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۱۷ (UTC)
عنوان این صفحه اشتباه است: نیابت سلطنت. —FarsiNevis (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۱۳ (UTC)
- به نیابت لرد انتقال دادم. سر فرصت، «نیابت سلطنت/نایبالسلطنگی» را از روی Viceroy خواهم ساخت. Benyamin-ln (بحث) ۵ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۰۰ (ایران) ۲۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۰ (UTC)
آوانگاری
با درود، بینهایت سپاسگزار خواهم شد اگر در آوانگاری این نام Filip Tadeusz Szcześniak از لهستانی به فارسی، بنده را راهنمائی بفرمائید. پیشاپیش سپاسگزارم -- Déjà Vu • ✉ ۳ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۳۴ (UTC)
- فیلیپ تادئوش اشتِیشناک. mOsior (بحث) ۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)
- mOsior گرامی، سپاس فراوان.--Déjà Vu • ✉ ۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)
- @MOSIOR و DejaVu: درود. گمان میکنم «اشتِیشنیاک» درستتر باشد. —FarsiNevis (بحث) ۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۲۵ (UTC)
- @Khanzadeh: اشتِیشنیاک و اشتِشنیاک هر دو درست هستند. آن که MOSIOR نوشت درست نیست («نیاک» است آخرش). — حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۱۶ (UTC)
- @Huji: اینجا نیاک شنیده نمیشود. اگر جایی فونتیکش هست، بیاورید. من پیدا نکردم. mOsior (بحث) ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۷ (UTC)
- @MOSIOR: میگردم (اما سخت است پیدا کنم). «ی» در نیاک خیلی خفیف است ولی هست. — حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۵۵ (UTC)
- @MOSIOR: من در همان Forvo «نیاک» میشنوم، که البته بهقول جناب حجت، صدای «ی» خفیف است. فونتیکاش در اینجا هست، که قاعدتاً میشود «اشچشنیاک» (یا حتا «اژچشنیاک») و بهنظرم برای زبان فارسی بهتر (و درستتر) از «اشتیشنیاک» است. —FarsiNevis (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۲۵ (UTC)
- @Khanzadeh: ممنون بابت پیدا کردن نسخهٔ IPA از تلفظ نام. دقیقاً همان صدای ɲ اینجا مد نظر است که «ی» خفیفی به صورت تودماغی در خود دارد. تلفظش در https://en.wiktionary.org/wiki/%C9%B2 هم موجود است. — حجت/بحث ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۳۵ (UTC)
- @Huji: اینجا نیاک شنیده نمیشود. اگر جایی فونتیکش هست، بیاورید. من پیدا نکردم. mOsior (بحث) ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۷ (UTC)
- @Khanzadeh: اشتِیشنیاک و اشتِشنیاک هر دو درست هستند. آن که MOSIOR نوشت درست نیست («نیاک» است آخرش). — حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۱۶ (UTC)
- @MOSIOR و DejaVu: درود. گمان میکنم «اشتِیشنیاک» درستتر باشد. —FarsiNevis (بحث) ۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۲۵ (UTC)
- mOsior گرامی، سپاس فراوان.--Déjà Vu • ✉ ۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)
کامای آکسفورد
در این ویرایش جناب کاربر:Taddah یک سری اشکالات نگارشی را اصلاح کردند اما یک کار خاص هم کردند که من موافقش نیستم و آن هم برداشتن یک کاماست که من اینجا قرمز نشانش دادهام: «...عبارتند از: کرشمه، سارَنج، قطار، گلریز، رباعی، مثنوی، و زارونَزار.»
به این کاما در انگلیسی میگویند کامای سریال (en:Serial comma) یا کامای آکسفورد. این کاما در شرایطی که چند عبارت اسمی فهرستوار آمدهاند بین مورد آخر و مورد قبل آخر میآید. دلیلش هم این است که نبودش میتواند ابهام ایجاد کند. مثالش (برگرفته از مقالهٔ ویکیپدیای انگلیسی) این است: فرض کنید در صفحهٔ اول یک کتاب، نویسنده این کتاب را چنین به عزیزانش هدیه کرده باشد: «تقدیم به والدینم، نیوتون و امام عصر». منظورش این بوده که به سه سری آدم کتاب را هدیه کند (یکی والدینش، دومی نیوتون و سومی امام عصر) اما به شکل فعلی این ابهام ممکن است پیش بیاید که والدین او نیوتون بودهاند و امام عصر. اما اگر بنویسد «تقدیم به والدینم، نیوتون، و امام عصر» این ابهام پیش نمیآید. در انگلیسی این کاما مرسوم است و آنها که درست نقطهگذاری میکنند (که البته کم هستند) رعایتش میکنند. در فارسی من نمیدانم اصلاً مورد بحث بوده یا نه اما معمولاً رعایتش میکنم.
بدیهی است که فقط جایی استفاده از این کاما توصیه میشود که امکان داشته باشد دو مورد آخر اشتباهی با هم مرتبط دانسته بشوند؛ اینجا (در مقالهای که Taddah ویرایش کرد) هم چون خواننده ممکن است هیچ اطلاعی از نام گوشهها نداشته باشد و کلاً هم نام گوشهها قاعدهمند نیست، این ریسک وجود دارد که کسی فکر کند «مثنوی و رازونیاز» اسم یک گوشهاست و برای همین من آن کاما را گذاشتم. اما از آنجا که Taddah به آداب نگارشی واردتر است، خواستم بدانم آیا کتابی در این باره برای زبان فارسی راهکاری ارائه کرده یا نه. — حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۱۰ (UTC)
- Special:Diff/22045359/22045781
به نظرم به کاربر هشدار آخر را بدهید که ویرگول رشتهای را حذف نکند. اگر دوباره کرد، متأسفانه چارهای جز قطع دسترسی نیست.4nn1l2 (بحث) ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۴۹ (UTC)
درود و سپاس از توجه جناب حجت. خواستم به چند نکته اشاره کنم. نخست اینکه کامای آکسفورد متعلق به زبان انگلیسی است و در انگلیسی هم استفاده یا عدم استفاده از آن هردو پذیرفته و استاندارد هستند و اختلاف نظر در مورد آن هست (البته در انگلیسی کاملا پذیرفته و رایج بوده و شخصا همواره آن را رعایت میکنم). در فارسی اما من چنین چیزی ندیدهام؛ گرچه 4nn1l2 یک بار اشاره کرد که در یک کتاب راهنمای فارسی استفاده از کامای سریالی توصیه شده اما اینگونه که من از ابتدا یاد گرفتهام، در فارسی پیش از حرف ربط از ویرگول استفاده نمیشود و آن کتاب هم وحی منزل نیست. در مورد مثال نخست جناب حجت اگر این دو شخص والدینش هستند، میتوان جلوی والدین دونقطه گذاشت. «تقدیم به والدینم: فلانی و فلانی». گرچه، خیلی بعید است که شخصی به خاطر نشانههای سجاوندی فکر کند نیوتون و امام عصر والدین شخص بودهاند؛ زیرا هیچ سنخیتی بین این دو نیست و به علاوه هردو مذکر هستند. :) در مثال دومتان اگر «مثنوی و راوزنیاز» واقعا یک گوشه باشد، فقط اگر آن را آخر همه ذکر کنید، خواننده به اشتباه آنها را دو مورد جداگانه فرض میکند و شما به راحتی میتوانید آن را در وسط چند مورد بیاورید تا از این ابهام ممکن جلوگیری کنید. زین پس با توجه به نظر کاربر حجت اگر ببینم که در کل مقاله این مورد رعایت شده در آن تغییری ایجاد نمیکنم اما خودم به لزوم استفاده از آن متقاعد نشدهام. در مورد آن مقاله هم اگر مایلید میتوانید ویرایشم را خنثی کنید. من نمیدانم چرا کاربر:4nn1l2 اینقدر علاقه به قطع دسترسی من دارند. به نظرم رفتارشان اصلا شایسته نیست. Taddah (بحث) ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۸ (UTC)
- ویرگول رشتهای مزیت منطقی دارد و عجیب است که شما همچنان منکر این موضوعید. بحث سلیقه نیست، بحث مزیت منطقی در رفع ابهام است.
- لطفاً این شیوه را در سایر مقالههای ویکیپدیا (نوشتههای دیگران) تغییر ندهید. نظری راجع به نوشتههای خودتان ندارم. علاقهای به قطع دسترسی شما ندارم. احتمالاً مرا با کاربر دیگری اشتباه گرفتهاید، چون جز دو برخورد، برخورد دیگری با شما نداشتهام (یا به یاد نمیآورم). 4nn1l2 (بحث) ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۸ (UTC)
- @Taddah: اگر آن دو را بیاورم جلوتر، باز هر دو تا گوشهای که آخر بیایند ممکن است منجر به ابهام بشوند.
- جمعبندی من از بحث بالا این است که دست کم یک منبع معتبر (کتاب راهنمای فارسی) بحث کامای سریالی را کرده پس میشود گفت که در جای درست از آن استفاده کردن، مجاز است. بدیهی است که بنا نیست افراط بکنیم و مثلاً نخواهیم نوشت «چراغ راهنمای معمولاً سه رنگ دارد: زرد، قرمز، و آبی.» اما جایی که ابهام ممکن باشد از این کاما بهره میبریم.
- کمی صبر میکنم ببینم که کس دیگری نظری دارد یا نه، بعد جمعبندی میکنم. — حجت/بحث ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۲۶ (UTC)
- اگر کامای آکسفورد در زبان فارسی هم کاربرد (حتی حداقلی) دارد نمیتوان بر عدم استفاده اصرار کرد. انشای کاربران در مقالاتی که ایجاد میکنند بر انشای تصحیحی دیگر کاربران اولویت دارد مگر اینکه در رهنمودهای ویرایشی انشای بخصوصی رهنمود شده باشد.-- SunfyreT ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- یک مثال در مقالهٔ ویرگول رشتهای آوردم (اگر دوستان در ترجمهٔ بخش مثالهها کمک کنند عالی میشود) که به نظر میرسد بهتر است به صورت موردی دربارهٔ آن بحث شود. (نه حذف فلهای، نه افزودن فلهای) البته اگر بخواهیم در مقالات برگزیده از یک شیوهنامه برای ارجاع استفاده کنیم، بهتر است از شیوهنامهٔ نوشتاریش هم تبعیت کنیم. یاماها۵ / ب ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۴۶ (UTC)
زیادی سخت گرفتم. متنم را خط زدم. از کاربر:Taddah هم دلجویی خواهم کرد. با این حال نظرم همان است که بود: دست نویسنده باز باشد که خودش شیوهای را که دوست دارد و مناسبتر میبیند اجرا کند. ویکیپدیا یک پروژهٔ گروهی است و بهتر است به جای تعریف قوانین صلب، تا حد امکان مدارا کرد. 4nn1l2 (بحث) ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)
- استفاده از این نوع ویرگول، فقط برای موارد مشکلدار منطقی است. البته اخیراً هم میان ویراستاران فارسی باب شده. در زبان فارسی استفاده ویرگول را چون نامش از فرانسویها گرفتهایم و در عمده کتابهای ویرایشی مثل کتاب ویراستاری حسن ذوالفقاری، همین شیوه فرانسوی آمده. شیوه آکسفورد هم رواجش بیشتر در بریتانیاست. مشکل اینجاست که ابزارهای مقالهسازی ویکی ما، شیوه آکسفورد را تحمیل میکند و اغلب ویرایشهایی که در این مورد از کاربر:Taddah دیدهام، این موارد بوده که ابهامی هم ندارد. رواج در زبان فارسی با شیوه فرانسوی است و به نظر من فقط در موارد ابهام، آکسفورد مجاز است و خوانش را در موارد عادی با سکته مواجه میکند. آقای صلحجو هم در کتاب نکتههای ویرایش توصیه به همین نکته اخیر کردهاند که در موارد ابهام استفاده شود نه به صورت افراطی. در بعضی متون امروزی کاربرد افراطی آن را در عطف دو جمله به هم میبینیم! mOsior (بحث) ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
- استفادهٔ گاهبگاه انتخاب خوبی نیست و یکدستی را از بین میبرد. این ویرگول در یک متن معین باید به طور منظم یا استفاده بشود یا نشود. 4nn1l2 (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۵۴ (UTC)
- موافق با فور. استفادهٔ دلبخواهی خودش ابهام درست میکند. شیوهنامههای دانشگاهی هم (به جز آکسفورد و هاروارد) غالبا به سلیقهٔ نگارنده حواله میدهند و فقط میگویند رویه در کل نوشتار ثابت باشد. نهایتا نمیشود حکم کلی داد و در همان انگلیسیش هم کشته داده!—N
ightD ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۲۵ (UTC)
- موافق با فور. استفادهٔ دلبخواهی خودش ابهام درست میکند. شیوهنامههای دانشگاهی هم (به جز آکسفورد و هاروارد) غالبا به سلیقهٔ نگارنده حواله میدهند و فقط میگویند رویه در کل نوشتار ثابت باشد. نهایتا نمیشود حکم کلی داد و در همان انگلیسیش هم کشته داده!—N
Data wrangling
با توجه به متن مقالهٔ en:Data wrangling چه عنوانی را برای این مقاله پیشنهاد میکنید. پیشنهاد من چیزی مانند «آمادهسازی داده» هست که با تمیزکاری داده data cleaning تفاوت دارد.
- این هم دلیل اسمگذاری "The term “data wrangler” is starting to infiltrate pop culture. In the 2017 movie Kong: Skull Island, one of the characters, played by actor Marc Evan Jackson is introduced as “Steve Woodward, our data wrangler”. یاماها۵ / ب ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۰۶ (UTC)
- @Yamaha5: ترجمهٔ تحتاللفظیاش میشود «گردآوری داده» یا «کلنجار رفتن با داده» که هر دو، نچسب است. معنای عبارت به پیشنهاد شما نزدیکتر است اما من ندیدهام اصطلاح پیشنهادیشما استفاده بشود.
- عبارتی که دیدهام، دادهورزی است؛ برای مثال یک دورهٔ معروف data wrangling با لفظ دادهورزی در وب فارسی بازنشر شده (نمونه در آپارات). — حجت/بحث ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)
- @Huji: الان دادهورزی داریم آیا دادهورزی با انفورماتیک برابر است؟ یاماها۵ / ب ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
Flea-picking_Samurai
درود، en:Flea-picking Samurai معادل این به فارسی چیست؟ با تشکرRoozitaa (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۳۷ (UTC)
- نمیدانم موضوع داستان را خواندهاید؟
Hironoshin Kobayashi (Hiroshi Abe) is a samurai in the Nagaoka Domain. One day, he angers the daimyo. The daimyo orders him to work catching cats' fleas from customers and earn a daily wage. In fact, his work is to give sexual service to female customers
سامورایی آرامش دهنده، سامورایی در اختیار؟ چون باید سرویس جنسی میداده--- Rmashhadi ♪♫ ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۷ (UTC)
- سامورایی کک به تنبان رتور (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۶ (UTC)
- با تشکر فراوان. «سامورایی آرامش دهنده» با «سامورایی کک به تنبان» (سامورایی مضطرب) در تضاد با هم هستند. آیا عنوان دیگری هم میتوان یافت؟ Roozitaa (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۹ (UTC)
- «کک» دارد؛ ولی «آرامش» و «تنبان» در کار نیست. معنای تحتاللفظیاش «سامورایی ککگیر» است؛ اما پیشنهادم «سامورایی شپشکش» است. —FarsiNevis (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)
- «کککُش» برای معنای تحتاللفظی و «کککِش» برای معنای کنایی.—N
ightD ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۵۴ (UTC)- مشکل اینجاست که اگر «سامورایی کککُش» در ایران اکران میشد احتمال این که چنین عنوانی داشته باشد خیلی عجیب است.Roozitaa (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۱۶ (UTC)
- ککچین، ککزدا رتور (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)
- ککجمعکن — حجت/بحث ۱۶ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۴۳ (UTC)
- ککچین، ککزدا رتور (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)
- مشکل اینجاست که اگر «سامورایی کککُش» در ایران اکران میشد احتمال این که چنین عنوانی داشته باشد خیلی عجیب است.Roozitaa (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۱۶ (UTC)
- «کککُش» برای معنای تحتاللفظی و «کککِش» برای معنای کنایی.—N
- «کک» دارد؛ ولی «آرامش» و «تنبان» در کار نیست. معنای تحتاللفظیاش «سامورایی ککگیر» است؛ اما پیشنهادم «سامورایی شپشکش» است. —FarsiNevis (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)
- با تشکر فراوان. «سامورایی آرامش دهنده» با «سامورایی کک به تنبان» (سامورایی مضطرب) در تضاد با هم هستند. آیا عنوان دیگری هم میتوان یافت؟ Roozitaa (بحث) ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۹ (UTC)
- چه اصراري است كه حتما ترجمه كلمه به كلمه باشد ؟! من اينطور دستگيرم شد كه ارباب سامورايي را دنبال نخود سياه فرستاده كه برود كك بگيرد . پس چرا ترجمه نكنيم سامورايي غازچران ؟ غاز چراندن هم همان است !!--Alborz Fallah (بحث) ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)
- @Alborz Fallah: آخه اسمش کک جمع کن است در اصل برده ی جنسی است اگر بگوییم سامورایی برده شاید نزدیک تر باشد - Rmashhadi ♪♫ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۰ (UTC)
Egg incubation
Egg incubation را چه بگوییم روی تخم نشستن؟--- Rmashhadi ♪♫ ۲۶ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۲۰ (UTC)
- رویتخمنشینی — حجت/بحث ۲۶ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)
- برتخمنشینی، جلوس بر تخم، استقرار بر تخم، کرچنشینی رتور (بحث) ۲۶ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)
- @Rmashhadi: درود. در این مقاله برای این مفهوم از بر «روی تخم خوابیدن» استفاده شده؛ هرچند که با فرض پذیرفتن درستی عنوان همان مقاله، دلیلی نیست که «کرچیدن» یا «کرچش» را هم به معنی «رویتخمنشینی» نپذیریم. -- Mpj7 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
- ممنون--- Rmashhadi ♪♫ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۰۹ (UTC)
- @Mpj7: متأسفانه «کرچ» صفت است و نه «بن مضارع». پس نمیتوان «کرچش» و «کرچیدن» را ساخت. —FarsiNevis (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۰۵ (UTC)
- @Khanzadeh: . سخن در اینجا بر سر برگزیدن نامی مناسب برای این جستار است و نه ترجمه واژه به واژه. ذکر «با فرض پذیرفتن درستی عنوان» پذیرفتن واژه کرچ به عنوان نامی برای آن حالت یا پدیده است و در آن صورت؛ اجرای آن. اگر نپذیریم: اشارهٔ من توجه به «خوابیدن» در برابر «نشستن» است که دقیق تر است و بر پایهٔ آن میتوان «برخوابش» را هم که به ندرت در جملهها به کار رفته پذیرفت (که به تنهایی شاید رسا و گویای مفهوم نباشد). -- Mpj7 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
- @Khanzadeh: دوستان گاهی از واژه ی خوبیدن و خوبیدگی استفاده می کنند این عبارت را از کجا در آورده اند می دانید ؟ - Rmashhadi ♪♫ ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۱۵ (UTC)
- فکر کنم خوبیدن هم شبیه کرچیدن باشد--- Rmashhadi ♪♫ ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۱۷ (UTC)
- @Rmashhadi: بله؛ کاملاً شبیه است و به همان دلیل هم مندرآوردی و نادرست است. باید از دوستان باسابقه بپرسید که از کجا آمده است. —FarsiNevis (بحث) ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۴۰ (UTC)
- @Arash: آرش جان لطفا بگو خوبیدن از کجا آمده؟ --- Rmashhadi ♪♫ ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۰ (UTC)
- @Khanzadeh: @Rmashhadi: دوستان لطفاً نگاهی به بخش «توانایی واژهسازی» در زبان فارسی بیندازید. -- Mpj7 (بحث) ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)
- @Mpj7: دیدم. نوشتاری است سطحی و پر از غلط که به پیوندی مرده ارجاع دارد. به توانایی واژهسازی در زبان فارسی واقفام؛ اما واژهسازی هم قواعدی دارد. بعضی از آنها را فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مکتوب و منتشر کرده است. —FarsiNevis (بحث) ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۴ (UTC)
- @Khanzadeh: ! ندیدم تصحیحی در آن نوشتار انجام دادهباشید و اینجا هم از خودتان پیشنهادی ارائه ندادهاید تا بتوانیم با گزینههای دیگر بسنجیم و جمعبندی شود. اشتباهات آن "نوشتار پر از غلط" و نیز پیوند مردهای که اسم نبردهاید را به حال خود رها نباید کرد، بهتر است مطرح شوند. -- Mpj7 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۱۱ (UTC)
- @Mpj7: عذر تقصیر میخواهم. حقیقت این است که نخست از پیشنهاد شما ذوقزده شدم و خواستم آن را تأیید کنم؛ اما پس از بررسی بیشتر، متوجه اشکالش شدم و بیان کردم. متأسفانه سوادم در همین حد بود. —FarsiNevis (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۵ (UTC)
- @Khanzadeh: ! ندیدم تصحیحی در آن نوشتار انجام دادهباشید و اینجا هم از خودتان پیشنهادی ارائه ندادهاید تا بتوانیم با گزینههای دیگر بسنجیم و جمعبندی شود. اشتباهات آن "نوشتار پر از غلط" و نیز پیوند مردهای که اسم نبردهاید را به حال خود رها نباید کرد، بهتر است مطرح شوند. -- Mpj7 (بحث) ۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۱۱ (UTC)
- @Mpj7: دیدم. نوشتاری است سطحی و پر از غلط که به پیوندی مرده ارجاع دارد. به توانایی واژهسازی در زبان فارسی واقفام؛ اما واژهسازی هم قواعدی دارد. بعضی از آنها را فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مکتوب و منتشر کرده است. —FarsiNevis (بحث) ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۴ (UTC)
- @Khanzadeh: @Rmashhadi: دوستان لطفاً نگاهی به بخش «توانایی واژهسازی» در زبان فارسی بیندازید. -- Mpj7 (بحث) ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)
- @Arash: آرش جان لطفا بگو خوبیدن از کجا آمده؟ --- Rmashhadi ♪♫ ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۰ (UTC)
- @Rmashhadi: بله؛ کاملاً شبیه است و به همان دلیل هم مندرآوردی و نادرست است. باید از دوستان باسابقه بپرسید که از کجا آمده است. —FarsiNevis (بحث) ۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۴۰ (UTC)
- @Khanzadeh: . سخن در اینجا بر سر برگزیدن نامی مناسب برای این جستار است و نه ترجمه واژه به واژه. ذکر «با فرض پذیرفتن درستی عنوان» پذیرفتن واژه کرچ به عنوان نامی برای آن حالت یا پدیده است و در آن صورت؛ اجرای آن. اگر نپذیریم: اشارهٔ من توجه به «خوابیدن» در برابر «نشستن» است که دقیق تر است و بر پایهٔ آن میتوان «برخوابش» را هم که به ندرت در جملهها به کار رفته پذیرفت (که به تنهایی شاید رسا و گویای مفهوم نباشد). -- Mpj7 (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
- @Rmashhadi: درود. در این مقاله برای این مفهوم از بر «روی تخم خوابیدن» استفاده شده؛ هرچند که با فرض پذیرفتن درستی عنوان همان مقاله، دلیلی نیست که «کرچیدن» یا «کرچش» را هم به معنی «رویتخمنشینی» نپذیریم. -- Mpj7 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
- برتخمنشینی، جلوس بر تخم، استقرار بر تخم، کرچنشینی رتور (بحث) ۲۶ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)
@Rmashhadi: درود و پوزش بابت پاسخ دیرگاه. «خوبیدن» و مشتقات آن را من ساختم! در آن سالها سرِ پُرشورتری میداشتم و طبع خویش را به هر بوتهای میآزمودم. روزی دست در کسیهٔ عطاری خویش کردم و «خوبیدن» را برونآفریدم. :-)
از شوخی که بگذریم، داستان «خوبیدگی» از این قرار است که تا پیش از ساخت این واژه، «مقالهٔ خوب» در ویکیپدیای فارسی دو معنا میداشت: نخست معنای عام (بهبه! چه مقالهٔ خوبی نوشتی!)، دودیگر معنای خاص (بخش منبعشناسی رو گسترش بدی، مقالهت خوب [خوبیده] میشه). لذا همواره ابهامی در میان بود. در همان ایام بود که مقالهٔ «فارسی زبانی عقیم» از دکتر محمدرضا باطنی را خواندم (بیبیسی منتشر کردهاست؛ شاید بد نباشد شما هم بخوانید.). ایدهٔ کانونی مقاله این بود که ساخت فعل از صفت و اسم (و بر عکس) به زایایی زبان میانجامد. باطنی فعل ionize (و دیگر مشتقات آن) را از انگلیسی مثال میزند. این فعل از اسم ion و پسوند فعلساز ize ساخته شدهاست. ما هم مصادر «یونش» یا «یونیدن» را برابر en:ionization نهادهایم. یعنی از اسم «یون» مصدر «یونیدن» ساختهایم. وقتی خود را به پشتیبانی علمی دکتر باطنی پشتگرم یافتم، جسور شدم و «خوبیدن»، «خوبیده»، «خوباندن» و «خوبیدگی» را از صفت «خوب» ساختم تا تمایز میان «خوب عام» و «خوب خاص» برطرف شود. القصه اینکه ما کردیم و شد! :-)
کلاً گرچه اشتقاق فعل از اسم در فارسی چندان رایج نیست، بیسابقه هم نیست. نمونه: فهمیدن، رقصیدن! «رقص» و «فهم» از عربی آمدهاند، لیک ما از آنها فعل ساختیم. به این گونه افعال، افعال جعلی (مصادر جعلی) میگویند. در کل، فارسی میل به تحلیلیترشدن میدارد و ساخت افعال همکردی را بیشتر از ساخت مصادر جعلی میپسندد (جنگ کردن بهجای جنگیدن).
اما در مورد کرچیدن: من اگر در رشتهٔ ماکیان آکادمیسین بودمی و سرِ نگارش کتابی دربارهٔ مرغان بداشتمی، Egg incubation را کرچیدن ترجمه بکردمی، لیک در ویکیپدیا ما حق وضع واژه برای مقالات نمیداریم. بهتر است ببینیم متخصصان این رشته چه ترجمه کردهاند. خوبیدگی واژهای مربوط به پشتِصحنهٔ ویکیپدیا بود نه فضای نام مقاله. برای همین بیپروا دست به واژهسازی زدم. — آرش ツ ۱۵ دی ۱۳۹۷/ ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۱۲ (UTC)
- انکوباسیون تخم (انکوباسیون تخم مرغ و انکوباسیون تخم بلدرچین ژاپنی). هنوز ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۲ (UTC)
- مقالهٔ دکتر باطنی که کاربر:Aarash اشاره کرد اینجاست. — حجت/بحث ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)
- @Arash: دوست مون گفتند کرچ صفت است و نمی شود اما نرم هم صفت است و نرمش از آن درآمده کرچش نمی دانم می شود یا نه گفتم اگر به نتیجه نرسیم تخم خوابی یا روی تخم نشینی که دوستان گفتند را بگیریم اگر حمایت علمی شده چرا کرچیدن نه؟ در فارسی که کسی زحمت ترجمه نمی کشد واژه هایی که داریم را هم فرنگی می کنند چون کلاس دارد - Rmashhadi ♪♫ ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۶ (UTC)
- مقالهٔ دکتر باطنی که کاربر:Aarash اشاره کرد اینجاست. — حجت/بحث ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)
ماهاتما/مهاتما گاندی
بحثی در بارهٔ آوانگاری واژهٔ هندی महात्मा (Mahātmā) پیدا نکردم.
با نگاهی به اینجا و اینجا بهآسانی میتوان نتیجه گرفت که این واژه را در زبان فارسی باید بهصورت «مهاتما» نوشت. مترجمان برجسته هم از قدیم، آن را به همین صورت مینوشتهاند. نمیدانم چرا عنوان مقالهٔ فارسی، «ماهاتما گاندی» است. لطفاً نظرتان را در این خصوص بیان کنید. با سپاس، —FarsiNevis (بحث) ۱۷ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۴۶ (UTC)
- در تأیید نظر شما، نوشته شده که:
Mahatma (/məˈhɑ:tmə, -ˈhæt-/) is Sanskrit for "Great Soul" (महात्मा mahātmā: महा mahā (great) + आत्मं or आत्मन ātman [soul]).
با توجه به اینکه واژه مَه در فارسی هم وجود دارد (مثلا در مهستان، مهتری و…)، مهاتما صحیحتر بنظر میرسد. --Alborz Fallah (بحث) ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۴۶ (UTC)
- @Khanzadeh: ماهاتما بین مردم جا افتاده همین، مثل ویکتور هوگو که بین مردم جا افتاده و غلط است باید ویکتور ئوگو باشد - Rmashhadi ♪♫ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۱۸ (UTC)
- @Rmashhadi: داستان «ویکتور هوگو» متفاوت است. بسیاری از ایرانیان میگویند «صاحاب»، ولی مینویسند «صاحب». پس حتا اگر بگویند «ماهاتما»، دلیل نمیشود که همانطور هم بنویسند. اینکه اینهمه مدت به این صورت در ویکیپدیا بوده و کسی اصلاح نکرده، برایم عجیب است. بهدنبال علتاش هستم و منتظرم سخنی در دفاع از آن بشنوم. شاید من اشتباه میکنم. —FarsiNevis (بحث) ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۲۹ (UTC)
- مهاتما، مهاراجه، مهایانه، مهاویرا رتور (بحث) ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۵۹ (UTC)
- فارسی نویس راست میگوید. ولی ماهاتما در میان مردم جا افتاده. به نظرم هر دو عنوان ذکر شود. عنوان مهاتما عنوان اصلی مقاله باشد. The Stray Dog::: سگ ولگرد Talk ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)
- مهاتما، مهاراجه، مهایانه، مهاویرا رتور (بحث) ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۵۹ (UTC)
- @Rmashhadi: داستان «ویکتور هوگو» متفاوت است. بسیاری از ایرانیان میگویند «صاحاب»، ولی مینویسند «صاحب». پس حتا اگر بگویند «ماهاتما»، دلیل نمیشود که همانطور هم بنویسند. اینکه اینهمه مدت به این صورت در ویکیپدیا بوده و کسی اصلاح نکرده، برایم عجیب است. بهدنبال علتاش هستم و منتظرم سخنی در دفاع از آن بشنوم. شاید من اشتباه میکنم. —FarsiNevis (بحث) ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۲۹ (UTC)
آنگولمویس: ثبت حمله مغول
درود، Angolmois: Record of Mongol Invasion آنگولمویس: ثبت حمله مغول آیا برابر Record ، ثبت مناسب است؟Roozitaa (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)
- @Roozitaa: درود. بله مناسب است ولی از واژه Record گاهی «پیشینه» هم میتواند مد نظر باشد. -- Mpj7 (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۲۳ (UTC)
- @Roozitaa: درود. در اینجا «ثبت» مناسب نیست؛ چون مفهوم تاریخچه و سابقه و پرونده دارد. اما اگر منظورش «تاریخچه» بود، میتوانست بگوید history. پس بهنظرم «پرونده» مناسبتر است؛ مانند medical record که میشود «پروندهٔ پزشکی». —FarsiNevis (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۱۶ (UTC)
- اگر این قیاس درست باشد، چیزی که در پرونده ثبت میشود اسناد و مدارک است و جایی که پروندههای پزشکی نگهداری میشود را اسناد پزشکی میگویند. گرچه در اینجا با مانگا سروکار داریم اما اسناد حمله مغول میتواند بهتر از پرونده باشد. mOsior (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۴ (UTC)
Nephrozoa
en:Nephrozoa-- SunfyreT ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۰۴ (UTC)
- wikt:en:Nephrozoa جانوری دارای قلوه است؟ رتور (بحث) ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
- شاید، منتهی اگر برابری در منابع فارسی وجود نداشته باشد بهتر است آوانگاری کنیم، احتمالا نفروزوآ شود!-- SunfyreT ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۳ (UTC)
The Best Actor Dagger
معنی این جایزه چیست؟ بهترین بازیگر خنجر؟ -Artahooei 1 ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۲۵ (UTC)
- خنجر بهترین بازیگر (مثل سیمرغ بهترین بازیگر و ...)—N
ightD
معادل Freedom Caucus در فارسی
با سلام - معادل فارسی عنوان Freedom Caucus در فارسی چیست؟ آیا کانون آزادی صحیح است یا انجمن آزادی ؟ MA Javadi (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۰۶ (UTC)
- caucus تقریباً «جرگه» یا «جرگه انتخاباتی» معنا میدهد اما مطمئن نیستم که معادل متداولش در فارسی چیست. اگر مطالب مربوط به انتخابات آمریکا را جستجو کنید (مثلاً در بیبیسی فارسی، دویچه وله فارسی، یا صدای آمریکا) ممکن است راجع به ایالتهای که caucus دارند مطلب بیابید و ببینید چه معادلی به کار بردهاند. — حجت/بحث ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۰۸ (UTC)
- @Huji: سلام - در رابطه با کلمه Caucus در ویکیپدیای فارسی یک صفحه دارد که آنرا «رایزنش» ترجمه کردهاست. / جای دیگر در ویکی فا در صفحه حزب دموکرات (ایالات متحده آمریکا) آنرا انجمن ترجمه کرده و نوشتهاست: «انجمن دموکراتهای آزاد Democratic Freedom Caucus» / در دیکشنری آنرا به معنای انجمن حزبی، کمیتههای پارلمانی ترجمه کردهاست. / در صفحه فراکسیون آسیایی پاسفیکی آمریکایی کنگره در ویکی فا آنرا فراکسیون معنی کردهاست. / در بیبیسی فارسی این جمله را نوشتهاست : انجمنهای درون حزبی جمهوریخواه و دموکرات که کاکس (Caucus) نام دارد - MA Javadi (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- @MA Javadi: من هم کمی جستجو کردم. به نظر همین «انجمن درونحزبی» بهترین معادلی است که در متون برخط هم متداول شده — حجت/بحث ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۰ (UTC)
- @Huji: ممنون - من اسم مقاله رو به «انجمن درون حزبی آزادی» تغییر می دهم. آیا موافق هستید؟ MA Javadi (بحث) ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)
- @MA Javadi: بله. و شاید بد نباشد که درونحزبی را با فاصلهٔ مجازی بنویسید. — حجت/بحث ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)
- @Huji: صفحه را منتقل کردم - از راهنمایی شما ممنونم - MA Javadi (بحث) ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۴۹ (UTC)
- @MA Javadi: بله. و شاید بد نباشد که درونحزبی را با فاصلهٔ مجازی بنویسید. — حجت/بحث ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)
- @Huji: ممنون - من اسم مقاله رو به «انجمن درون حزبی آزادی» تغییر می دهم. آیا موافق هستید؟ MA Javadi (بحث) ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)
- @MA Javadi: من هم کمی جستجو کردم. به نظر همین «انجمن درونحزبی» بهترین معادلی است که در متون برخط هم متداول شده — حجت/بحث ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۰ (UTC)
- @Huji: سلام - در رابطه با کلمه Caucus در ویکیپدیای فارسی یک صفحه دارد که آنرا «رایزنش» ترجمه کردهاست. / جای دیگر در ویکی فا در صفحه حزب دموکرات (ایالات متحده آمریکا) آنرا انجمن ترجمه کرده و نوشتهاست: «انجمن دموکراتهای آزاد Democratic Freedom Caucus» / در دیکشنری آنرا به معنای انجمن حزبی، کمیتههای پارلمانی ترجمه کردهاست. / در صفحه فراکسیون آسیایی پاسفیکی آمریکایی کنگره در ویکی فا آنرا فراکسیون معنی کردهاست. / در بیبیسی فارسی این جمله را نوشتهاست : انجمنهای درون حزبی جمهوریخواه و دموکرات که کاکس (Caucus) نام دارد - MA Javadi (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
معادل List of freedom indices در فارسی
سلام - آیا ترجمه عنوان «فهرست شاخصهای آزادی» برای List of freedom indices صحیح و گویا هست یانه؟ MA Javadi (بحث) ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۷ (UTC)
- درود. کاملاً درست و مناسب است. —FarsiNevis (بحث) ۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۲ (UTC)
- سلام - ممنون از شما مقاله را با همین نام گسترش دادم. - MA Javadi (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۴۷ (UTC)
Jacket
در ویکیپدیا فارسی ژاکت به مقاله en:Cardigan پیوند دارد. پیوند به en:jacket صحیحتر نیست؟ البته میانویکی مقاله ژاکت در این ویرایش تغییر یافته است. ظهیریبحث ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۸ (UTC)
- @ظهیری: ژاکت به آن معنایی که در فارسی رایج است (که چیزی نازکتر و اغلب بافتنی است)، همان Cardigan است. Jacket انگلیسی بیشتر به معنای چیزی که در فارسی میگوییم «کُت». Coat در انگلیسی (به معنای لباسش) هم بیشتر راجع به چیزی است که بلندتر است و حسابی پشمی، که در فارسی به آن هم میگوییم کت. الان میانویکی کت به این دومی است. به نظر من این از آن مواردی است که رابطهٔ یک به یک بین زبانها برقرار نیست؛ اما اگر بنا باشد چیزی را تغییر بدهم، تغییرمسیر کت است که به Jacket تغییرش میدهم. — حجت/بحث ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۹ (UTC)
Spirit
برابر فارسی en:Spirit؟ روح به en:soul و شبح به en:ghost پیوند دارند.-- SunfyreT ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)
- الکل سنگین!
- اما فکر نمیکنم شما دنبال آن معنایش بوده باشید :)
- شاید جان؟ (و جالب این که جان ابهامزدایی است و این معنا را اصلا در آن ذکر نکردهایم) — حجت/بحث ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۵ (UTC)
- شاید هم روان شود. (نفس هم مرتبط است)-- SunfyreT ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۰۰ (UTC)
- باطن
- روح (معنوی)
- Spiritual مترادف با «معنوی»، و Spirituality مترادف با «معنویت» است. شاید سرنخ خوبی برای یافتن معادل مناسب Spirit باشد. Benyamin-ln (بحث) ۱۴ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۴۸ (ایران) ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)
- اتفاقاً spirit یعنی روح. Spiritual و spirituality روحانی و روحانیت معنا میدهد (مجازاً معنوی و معنویت). Soul جوهر مجردی است که هر موجود زندهای دارد و معادلش نفس است. خواستید فردا معادلش را از لغتنامهها میگذارم. mOsior (بحث) ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۳ (UTC)
- من البته متخصص این حوزه نیستم، اما برای من هم soul یک چیزی است که هم انسان دارد هم سگ و گربه ولی spirit یک چیزی است که فقط انسان دارد. — حجت/بحث ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۵۰ (UTC)
- Spirit روح و نَفَس و جان، soul نَفس و ذات رتور (بحث) ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۴۰ (UTC)
- اتفاقاً spirit یعنی روح. Spiritual و spirituality روحانی و روحانیت معنا میدهد (مجازاً معنوی و معنویت). Soul جوهر مجردی است که هر موجود زندهای دارد و معادلش نفس است. خواستید فردا معادلش را از لغتنامهها میگذارم. mOsior (بحث) ۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۳ (UTC)
- الان یعنی محتوا و تاریخچه نفس را به نفس (اسلام) منتقل کنیم، در ادامه محتوا و تاریخچه روح را به نفس منتقل کنیم تا برابر en:soul شود نفس؛ و روح قرمز شود برای ایجاد مدخل en:Spirit؟-- SunfyreT ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۰ (UTC)
- به نظرم بله. میتوانید نفس را همینطور بگذارید (چون اصطلاحی دینی و فلسفی است) و جان را برای soul در نظر بگیرید و روح را هم در جان خالی کنید. mOsior (بحث) ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۵ (UTC)
- @MOSIOR: متوجه نشدم، اگر فرصت دارید انجام دهید هرجا نیاز به دسترسی مدیریتی دارد در وپ:دا درخواست دهید انجام دهم.-- SunfyreT ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)
- @Sunfyre: تاریخچه و محتوای روح را به جان ببرید و جان را به soul پیوند بدهید (میانویکی) روح که خالی شد من یا کس دیگر مقالهاش را میسازیم. mOsior (بحث) ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)
- @MOSIOR: -- SunfyreT ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۲۸ (UTC)
- @MOSIOR: روح منتظرتان است :) در جان نیز محتوای وابسته وجود دارد.-- SunfyreT ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)
- @Sunfyre: سلام. ببخشید وقت نکردم. چشم الان پیاش را میریزم! mOsior (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۰۵ (UTC)
- @Sunfyre: تاریخچه و محتوای روح را به جان ببرید و جان را به soul پیوند بدهید (میانویکی) روح که خالی شد من یا کس دیگر مقالهاش را میسازیم. mOsior (بحث) ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۲۲ (UTC)
- @MOSIOR: متوجه نشدم، اگر فرصت دارید انجام دهید هرجا نیاز به دسترسی مدیریتی دارد در وپ:دا درخواست دهید انجام دهم.-- SunfyreT ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)
- به نظرم بله. میتوانید نفس را همینطور بگذارید (چون اصطلاحی دینی و فلسفی است) و جان را برای soul در نظر بگیرید و روح را هم در جان خالی کنید. mOsior (بحث) ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۵ (UTC)
سه نام فرانسوی
سلام. لطفا درمورد نگارش سه نام فرانسوی زیر کمک کنید.
- Le Vingtième Siècle (نشریه)
- Le Petit Vingtième (نشریه)
- Bob de Moor (شخص)
آیدین (بحث) ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)
- لو ونتیم سیِکل
- لو پتی ونتیم
- بوب دو مو—N
ightD ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۳۶ (UTC)
نام صحیح مقاله
سلام - مقاله freedom را میخواستم ایجاد کنم که مقالهای با عنوان آزادی (liberty) در ویکی فا با محتوایی دیگر وجود داشت؛ لذا با توجه به محتوای مقاله نام «مفهوم آزادی» به آن دادم، چه مدخلی برای این مقاله صحیح است تا من به عنوان صحیح تغییر نام بدهم؟ یا همین نام خوب است؟ سپاسمندم - MA Javadi (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۳۰ (UTC)
- @MA Javadi: در وپ:زوز باید بپرسید. این میگوید که liberty راجع به حق آزاد بودن است، و freedom راجع به وضعیت آزادی. یعنی liberty یک مفهوم انتزاعی است و freedom تجربهٔ آن در دنیای واقعی. شاید بد نباشد که آزادی را به آزادی (حق) منتقل کنیم، پیوندهایش را اصلاح کنیم، و بعد freedom را در آزادی ایجاد کنیم. — حجت/بحث ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۳۷ (UTC)
- ممنون از پاسخ سریعتان - آیا شما زحمت این انتقال را میکشید؟ MA Javadi (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۴۳ (UTC)
- @MA Javadi: خیر. بهتر است که نظر چند نفر دیگر را هم بگیریم. لطفاً این بخش را کلاً به وپ:زوز کپی کنید. — حجت/بحث ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۱۲ (UTC)
- freedom = «آزادی از …»، آزادی منفی، رهایی
- liberty = «آزادی در …»، آزادی مثبت، آزادی
- مرتبط: ترجمهٔ محمدعلی موحد از مقالهٔ «دو مفهوم آزادی» ِ آیزایا برلین. —N
ightD ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)- نیاز به همفکری و راهنمایی بیشتر دارم چون یکنفر به مقاله ام برچسب ادغام زده در حالیکه این دو مقاله مجزا از هم هستند. MA Javadi (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۵۰ (UTC)
- کامنت Nightdevil به خوبی تفاوت Freedom و liberty را نشان داد. liberty به اشتباه، معادل با مفهوم آزادی گرفته شدهاست. این یکی از غلطهای رایج است که از دوران قاجار و بر اثر ترجمه اشتباه باقی مانده. در فارسی، معادلی برای liberty نداریم اما اگر بخواهیم واژهای جایگزین کنیم، معادل با «اباحهگری» است و منظور از اباحهگری، مباح بودن همهچیز است یعنی انجام هر فعلی، جایز است. (هر مفهومی را میتوان با متضادش شناخت. آزادی زمانی معنا دارد که در کنار آزادی، محدودیت در برخی موارد نیز وجود داشته باشد؛ بنابراین مفهوم liberty وسیعتر و بزرگتر از آزادی است)
- یک نکته دیگر این که در ویکیپدیای فارسی، کاربری آمده اخلاقستیزی را مساوی با اباحهگری گرفته که این نیز غلط است. Liberty اخلاقستیزی نمیکند. Liberty فقط میگوید هر کس هر کاری بکند، همان درست است. ممکن است از دیدگاه دینی به خصوص اسلام، پیامدِ Liberty را اخلاقستیزی بدانیم اما قطعاً Liberty مساوی با اخلاقستیزی نیست.
- در مجموع نظر من این است که Freedom را به آزادی ترجمه کنید و liberty را یا به «اباحهگری» انتقال دهید یا اگر مشمول تحقیق دست اول میشود، به صورت «لیبرتی» دربیاورید چون هر واژهای به جایش بگذاریم معنی آن را نمیدهد. Benyamin-ln (بحث) ۱۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۲۲ (ایران) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)
- درود - باتوجه به نظرات شما، بهترین راهحل برای این تغییرات چیست و چه کمکی میتوانید برای تغییر عناوین بکنید؟ MA Javadi (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۱ (UTC)
- گفتم که :) فقط شک دارم که انتخاب نام «اباحهگری» برای liberty، مصداقی از ویکیپدیا:تحقیق دستاول ممنوع باشد. @Nightdevil و Huji: تحقیق دست اول است؟ Benyamin-ln (بحث) ۱۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۰۵ (ایران) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)
- اگر تحقیق دستاول هم نباشد، معادل درستی نیست.
اباحهگریی معادل اخلاقستیزی است ولیبرتی عامتر از این است. اگر معادلی نباشد (هنوز نگشتهام) همان لیبرتی خیلی خوب است. mOsior (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۹ (UTC)- @MOSIOR: - از نظر دقیقتان ممنونم، میخواستم زحمت انتقال این صفحات به شکل صحیح را متقبل شوید - سپاسمندم - MA Javadi (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)
- @MA Javadi: من امروز معادلها را میگذارم اگر دوستان هم موافق بودند، انتقالش کاری ندارد. mOsior (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۷ (UTC)
- در اینجا اباحهگری به معنی «بیاعتنایی عملی به محرّمات و منهیات و منکرات» تعریف شدهاست. معادل با اخلاقستیزی نگرفتهاند بلکه اخلاقستیزی را از پیامدهای اباحهگری گرفتهاند.
- با لیبرتی موافقم. Benyamin-ln (بحث) ۱۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۴۹ (ایران) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۹ (UTC)
- آن بخش از نظرم را خط زدم. با اینهمه اباحهگری معادل لیبرتی نیست. بزرگترین مشکلش هم این است که اباحهگری در چارچوب شریعت معنا پیدا میکند. اما لیبرتی به آزادی طبیعی انسان اشاره میکند و به نظرم خیلی عامتر از اباحهگری است. البته در این مقاله لیبرتی و آزادی را نزدیک به اباحیت در اسلام دانسته اما یکی نمیداند چون اباحیت در عرف اسلامی معنا دارد. من به لغتنامهها و چند مقاله نگاه کردم و یک پیشنهاد دارم. اول نتیجه را میگویم و بعد ارجاع میدهم. به نظرم ما میتوانیم liberty را معادل آزادی بگیریم (در عربی هم حریت است) و freedom را معادل رهایی (در عربی اختیار). به نظرم هم ظرافتهای معنایی را میرساند هم بیشتر ظرافتهای اصطلاحی را (نظر Nightdevil هم همین بود). آشوری (به عنوان یک فرهنگ تخصصی البته نه بهترین) liberty را آزادی و اختیار گفته و freedom را آزادی، رهایی، رهایش و اختیار. هزاره (به عنوان یک فرهنگ عمومی) liberty را آزادی و اختیار گفته و freedom را آزادی، اختیار، استقلال، رهایی، خلاصی، نجات، راحتی، و حتی بیقیدی آورده. دانشنامه مصاحب هم مدخل آزادیاش را معادل liberty آورده. این مقاله در مورد رهایی و آزادی چنانکه من گفتم صحبت کرده البته نظر آیزایا برلین را مخالف این نظر دانسته. یعنی گفته در نظر برلین (خلاف چیزی که Nightdevil نوشت) liberty رهایی است و آزادی freedom. در این مقاله گفته شده لیبرالها به دو دسته حامیان positive freedom و negative liberty تقسیم میشوند. یعنی رهایی مساوی است با «آزادی از» (آزادی منفی) که درست به نظر میرسد. و خود آزادی (liberty) را میتوان معادل «آزادی در» (آزادی مثبت) در نظر گرفت. اگر دوستان موافقند، اعلام کنند. mOsior (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۵ (UTC)
- اخلاقستیزی را هم اصلاح کردم. mOsior (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۰۴ (UTC)
- سلام و تشکر فراوان از جناب موسیور گرامی - اگر دوستان دیگر نظری ندارند از موسیور درخواست دارم این تغییر عناوین را انجام دهند. MA Javadi (بحث) ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۰۷ (UTC)
- @MA Javadi: من امروز معادلها را میگذارم اگر دوستان هم موافق بودند، انتقالش کاری ندارد. mOsior (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۷ (UTC)
- @MOSIOR: - از نظر دقیقتان ممنونم، میخواستم زحمت انتقال این صفحات به شکل صحیح را متقبل شوید - سپاسمندم - MA Javadi (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)
- اگر تحقیق دستاول هم نباشد، معادل درستی نیست.
- گفتم که :) فقط شک دارم که انتخاب نام «اباحهگری» برای liberty، مصداقی از ویکیپدیا:تحقیق دستاول ممنوع باشد. @Nightdevil و Huji: تحقیق دست اول است؟ Benyamin-ln (بحث) ۱۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۰۵ (ایران) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۵ (UTC)
- درود - باتوجه به نظرات شما، بهترین راهحل برای این تغییرات چیست و چه کمکی میتوانید برای تغییر عناوین بکنید؟ MA Javadi (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۱ (UTC)
- نیاز به همفکری و راهنمایی بیشتر دارم چون یکنفر به مقاله ام برچسب ادغام زده در حالیکه این دو مقاله مجزا از هم هستند. MA Javadi (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۵۰ (UTC)
- @MA Javadi: خیر. بهتر است که نظر چند نفر دیگر را هم بگیریم. لطفاً این بخش را کلاً به وپ:زوز کپی کنید. — حجت/بحث ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۱:۱۲ (UTC)
- ممنون از پاسخ سریعتان - آیا شما زحمت این انتقال را میکشید؟ MA Javadi (بحث) ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۴۳ (UTC)
مقاله با عنوان انگلیسی ایجاد شده. هنوز ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۴ (UTC)
مجازات تبعید
درود؛ آیا عنوان این صفحه [۱] صحیح است؟Roozitaa (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)
- عنوان اشتباه نیست یعنی معنا را تاحدی میرساند اما چون حالت خاصی از تبعید (exile) است، شاید بهتر باشد به تبعید کیفری منتقل شود (ترجمه لفظبهلفظ هم همین است) و اگر خواستید مقاله گسترش بدهید، حتما به عام و خاص بودن تبعید و تبعید کیفری هم باید اشاره کنید. یعنی تبعید شکلهای دیگری هم دارد و گاه به صورت گروهی اتفاق میافتد. مهاجرت اجباری هم به نوعی تبعید است اما تبعید کیفری مشخصاً یک حکم جزایی از سوی دادگاه است که از دیرباز رواج داشته و به عنوان مجازات جایگزین یا مکمل استفاده میشده است. mOsior (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۵ (UTC)
معادل فارسی عبارت «The Big Read»
درخواست ترجمه:
- واژه: The Big Read
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: ادبیات (لیست کتاب)
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/The_Big_Read
- توضیحات: دورد، آیا عبارت «The Big Read» ترجمه و معنای همسنگ فارسی دارد؟ —امین (بحث) ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۵۴ (UTC)
میتوانید بیگ رید بگذارید چون نام یک نظرسنجی است (نام خاص در نظر بگیرید). میتوانید هم به کتابخوانی بزرگ ببرید. mOsior (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)- @Amin(امین): میانویکیهای روسی و اوکراینی، عنوانهایی گذاشتهاند که ترجمهشان میشود «۲۰۰ کتاب برتر به انتخاب بیبیسی». بد نیست از همین عنوان استفاده شود. —FarsiNevis (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۲ (UTC)
@MOSIOR و Khanzadeh: با تشکر از دوستان، بهنظرم به عنوان یک نام خاض بیگ رید، مناسب باشد. —امین (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۹ (UTC)
- هرکدام را انتخاب کردید، بقیه را وپ:تغییرمسیر کنید. mOsior (بحث) ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۹ (UTC)
- —امین (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)
- با درود و پوزش از ویرایش پس از جمعبندی. اگر نام خاص در نظر گرقته شود تا نیازی به ترجمه نباشد بهتر است که واژهٔ «Read» از دیدگاه اسم مفعول یا گذشتهٔ آن؛ که «رِد» خوانده میشود، نویسهگردانی شود: بیگ رد. ترجمهها و عنوانهای پیشنهادی بالا نیز گزینههای مناسبی هستند. -- Mpj7 (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۳۶ (UTC)
- @Mpj7: بله، درست میفرمایید؛ ممنون از تذکر و بررسی شما. —امین (بحث) ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۰۳ (UTC)
- با درود و پوزش از ویرایش پس از جمعبندی. اگر نام خاص در نظر گرقته شود تا نیازی به ترجمه نباشد بهتر است که واژهٔ «Read» از دیدگاه اسم مفعول یا گذشتهٔ آن؛ که «رِد» خوانده میشود، نویسهگردانی شود: بیگ رد. ترجمهها و عنوانهای پیشنهادی بالا نیز گزینههای مناسبی هستند. -- Mpj7 (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۳۶ (UTC)
- —امین (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)
flavour
کسی ترجمهٔ Moderate flavour, Mild flavour, full flavour را میداند؟ برای جدول مقالهٔ ماهی (غذا) میخواهم.--- Rmashhadi ♪♫ ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۴۲ (UTC)
- @Rmashhadi: درود. به نطر من میتوان از: مزه یا طعمهای کامل، متوسط و ملایم استفاده کرد.-- Mpj7 (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۵۹ (UTC)
- @Mpj7: طعم ملایم یعنی چی؟ یعنی بوی زخم نمی ده؟ یا خیلی شوره؟ - Rmashhadi ♪♫ ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۰۸ (UTC)
- @Rmashhadi: فکر نمیکنم در مقاله مورد بحث اصلاً شوری مطرح باشد، ماهی را همه جا نمک نمیزنند. خود مزهای که از ماهی انتظار است و به ویژه انواع دودی و روغنیتر معمولاً آن مزه را کاملتر دارند. در مورد فلفل: خیلی تند، تند، ملایم و شیرین را داریم. تا نظر خودتان و دیگران چه باشد. -- Mpj7 (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۳۵ (UTC)
- با طعم ملایم، با طعم معتدل، و با طعم غلیظ. بو و طعم به هم وابستهاند. رتور (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۴۲ (UTC)
- @رتور: ملایم و معتدل هم معنی نیستند؟ - Rmashhadi ♪♫ ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۴۹ (UTC)
- @Rmashhadi: معتدل به نظر من بهتر از متوسط و بیانگر اعتدال است، ولی با ملایم هم اشتباه میشود. رتور (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۵۷ (UTC)
- @رتور: ملایم و معتدل هم معنی نیستند؟ - Rmashhadi ♪♫ ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۴۹ (UTC)
- @Mpj7: طعم ملایم یعنی چی؟ یعنی بوی زخم نمی ده؟ یا خیلی شوره؟ - Rmashhadi ♪♫ ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۰۸ (UTC)
Dongguk Tonggam
درود، https://en.wikipedia.org/wiki/Dongguk_Tonggam معنی این عنوان ارتباط با کشور شرقی است اما اگر بدون ترجمه عنوان آن انتخاب شود Dongguk Tonggam دونگوک تونگام عنوان درستی است؟Roozitaa (بحث) ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۸ (UTC)
- به نظر من درست است. mOsior (بحث) ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۰ (UTC)
Cemil Bey
درخواست ترجمه:
- واژه: YourWord
- زبان: ترکی
- حوزه تخصصی: موسیقی
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/Cemil_Bey
- توضیحات: Cemil Bey که معروف به Tanburi Cemil Bey است یکی از تنبورنوازان معروف ترکیه بود. در ویکیپدیای انگلیسی املای اسمش به صورت «طنبورى جميل بك» ذکر شده؛ اما من مطمئن نیستم که در فارسی ما Bey ترکها را بیشتر «بی» نوشتهایم یا «بیک» یا «بک». برای مثال رئوف یکتا بی در متون فارسی دقیقاً به همین صورت («بِی») نامش آمدهاست. راهنمایی میفرمایید که انتخاب نام به چه صورت باشد؟ — حجت/بحث ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۱۸ (UTC)
- @Huji: این کارتان را راه میاندازد. خودتان البته بهتر میدانید که فقط در صورتی که اسمی منبع نداشت، ترجیح با نویسهگردانی است یعنی تنبوری جمیل بک. ولی به عنوان «عنوان» ما در فارسی بیگ میگوییم. mOsior (بحث) ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۴۶ (UTC)
- همنظر با mOsior. موردی مشابه را نیز چند شب پیش من اصلاح کردم. Benyamin-ln (بحث) ۲۶ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۵۷ (ایران) ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۷ (UTC)
- @MOSIOR و Benyamin-ln: سپاس از هر دو! — حجت/بحث ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۴ (UTC)
- @MOSIOR و Benyamin-ln: ببخشید یک زحمت دیگر. این فهرست را ببینید؛ مقالههایی است که در ویکیپدیای انگلیسی آخرش Bey دارد و در فارسی هم مقاله دارد. چند مورد هست که آخرش «بیگ» نیست. چک میکنید که درست هستند یا نه؟ — حجت/بحث ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۵۶ (UTC)
- این وپ:مفاهیم عجب پربرکت شد. تنها کاری که تا حالا نکرده، باز کردن بخت جوانان ویکیفا است. :)) کانی بی اسم شخص نیست، اسم یک روستا در ایران است. سالومه بی نیز یک دورگهٔ کانادایی-آفریقایی است اما اینکه مشمول قاعده بالا باشد یا نباشد، تحقیق بیشتری نیاز دارد. ترهان بی همانطور که از اسمش نیز پیداست اصالت ترکیهای دارد و باید به «ترهان بیگ» منتقل بشود. ارتق بیگ و محمد جلال بیگ و نربوته بیگ صحیح هستند. جمیل مردم بیک باید به «جمیل مردمبیگ» منتقل شود. خلیل مردم بک هم انگار پسرعموی او بوده.
- راستی بامداد بخیر @Huji: در دنیای تو ساعت چند است؟ Benyamin-ln (بحث) ۲۷ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۳:۴۹ (ایران) ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۱۹ (UTC)
- @Benyamin-ln: در مورد جلیل و خلیل مطمئنید؟ عرب هستندها (و اعراب گ ندارند).
- در دنیای ما ساعت ویکی و وپ دقیقه است. طرف شما ساعت چنده؟ — حجت/بحث ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۰۷ (UTC)
- @Huji: بله متوجه هستم اما همین «گ» را نیز ما برای «ترهان بیگ» میافزاییم؛ وگرنه ترکها «ترهان بی» تلفظ میکنند. (نکته: جلیل و خلیل متولد امپراتوری عثمانی هستند) با این حال، برای این دو نفر، روی «گ» اصراری ندارم. @MOSIOR: شما چه نظری دارید؟
- طرف ما ساعت ۵ عصر است اما در اصل به وقت خماری است چون ساعتها گاهی اوقات خواب میمانند. Benyamin-ln (بحث) ۲۷ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۵۷ (ایران) ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۲۷ (UTC)
- من فکر میکنم عربها گ ندارند. ما که داریم! اگر بازهم راضیتان نمیکند، بیک هم در فارسی رواج دارد اما اینکه بپرسند بر چه اساس یکی را بیگ و یکی را بیک گذاشتید، من جوابی ندارم. البته بالاتر هم گفتم که اگر منبعی برای نام در فارسی نداشته باشیم، ترجیح خودم این است که تلفظ ترکها را بگذاریم یعنی بک (بی کلاً غلط است و ترکها هم بی تلفظ نمیکنند.) mOsior (بحث) ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۹ (UTC)
- @MOSIOR: «بی کلاً غلط است» را قبول ندارم. این هم سندش
- در خصوص «ما که داریم» هم عرض کنم که برای اسامی عام با شما همنظر هستم اما در مورد اسامی خاص (مثل اسم یک شخص) نه! امروز اگر «خلیل مردم بک» را بکنیم «خلیل مردم بگ»، چه تضمینی هست که پسفردا مجبورمان نکنند که «ریانا» را بکنیم «ریحانه فنتی»؟! (مثالش را شوخیوار زدم اما منظورم را حتماً گرفتید). — حجت/بحث ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)
- من هم نظرم همین است. مصداقش را کار ندارم (چون من هم در فوروو بک میشنیدم و قاعده زبانیشان را هم نمیدانم.) اگر منبع داشتیم که هیچ، اگر نداشتیم، هرچه ترکها تلفظ میکنند. دقیقاً موافقم که مثل داستان نوآه و نوح و ازرا و عزرا میشود. یا آیزاک و اسحاق (مثلاً در مورد نیوتن) و رابین که او را آیزاک رابین نمیگوییم.mOsior (بحث) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۱ (UTC)
- البته به نظرم یک تفاوت ریز دارم. «ریانا» اسم خاص است اما «بیگ» اسم نیست، لقبی است شبیه خان و خاقان. خان را هم اگر اشتباه نکرده باشم در ترکی «هان» تلفظ میکنند. برای طغرل بیک نیز، نظر من با «طغرل بیگ» بود. Benyamin-ln (بحث) ۳۰ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۵۷ (ایران) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۲۷ (UTC)
- @Benyamin-ln: بیگ به خودی خود اسم خاص نیست اما وقتی قسمتی از نام یک نفر باشد، هست. اگر من بروم شناسنامه در ایران بگیرم به اسم «اشطباهزاده» شما نمیشود بگویید که «اشتباه» درست است و باید آن طوری نوشت! اسم خاص، غلط و درست ندارد و تا حد امکان باید عیناً منتقل بشود.
- اگر در متون فارسی «طغرل بیگ» آمده و رایج است، بحث جداست. اما اگر نه، باید به نزدیکترین تلفظ و املا وفادار ماند، و آن هم تلفظ ترکی و املای عثمانی (با خط عربی) است. این به خصوص برای افراد اخیر (دو قرن اخیر) اهمیت دارد چون معادل فارسی رایج برای نامشان معمولاً نداریم که مبنای قضاوت باشد. — حجت/بحث ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)
- @Huji: بحث شناسنامه که در ایران مربوط به حدود هشتاد سال اخیر است. ترکیه را نمیدانم. به نظر من، اگر شخص برای دوران ماقبل معاصر باشد، ترجیح بر تبدیل کردن به «بیگ» است. برای دوران معاصر (افراد صاحب شناسنامه) نظرم در حال عوض شدن است. البته به آرامی ;-) Benyamin-ln (بحث) ۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۲۰ (ایران) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)
- @Benyamin-ln: شناسنامه البته مهم است. اما رواج هم مهم است. مثلاً رئوف یکتا بی در منابع فارسی «بیگ» نیامده (یا دست کم من ندیدهام). — حجت/بحث ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)
- @Huji: بحث شناسنامه که در ایران مربوط به حدود هشتاد سال اخیر است. ترکیه را نمیدانم. به نظر من، اگر شخص برای دوران ماقبل معاصر باشد، ترجیح بر تبدیل کردن به «بیگ» است. برای دوران معاصر (افراد صاحب شناسنامه) نظرم در حال عوض شدن است. البته به آرامی ;-) Benyamin-ln (بحث) ۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۲۰ (ایران) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۰ (UTC)
- من فکر میکنم عربها گ ندارند. ما که داریم! اگر بازهم راضیتان نمیکند، بیک هم در فارسی رواج دارد اما اینکه بپرسند بر چه اساس یکی را بیگ و یکی را بیک گذاشتید، من جوابی ندارم. البته بالاتر هم گفتم که اگر منبعی برای نام در فارسی نداشته باشیم، ترجیح خودم این است که تلفظ ترکها را بگذاریم یعنی بک (بی کلاً غلط است و ترکها هم بی تلفظ نمیکنند.) mOsior (بحث) ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۹ (UTC)
نام جستار آغدام و توکیو متروپولیتن تلویژن
درود بر پارسینویسان ویکی.
۱. چرا نام جستار «آغدام» اینگونه نوشته میشود:: آقدام؛ با آنکه هم در جستار و هم در فضای وب آغدام کاربرد دارد. همچنین است:: مسجد جامع آقدام و شهرستان آقدام(شگفت اینکه درون جستار آغدام آمده). این برگه سفارتخانه جمهوری باکو در تهران(http://tehran.mfa.gov.az/ir/news/4/3123) نیز املای «آغدام» را بکار برده.(این پرسش پیشتر در برگه مدیران گفته شده بود که به درخواست مدیر اینجا بازگو شد.) اینهم نمونه شهری دیگر با املای (آغ) آغازین:: آغداش (شهر).
۲. واژه Television در فارسی «تلویزیون» نوشته میشود. به این جستار:: توکیو متروپولیتن تلویژن هم نگاهی بیندازید. جستار انگلیسی نامش «توکیو امایکس» Tokyo MX است. با سپاس.📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۲ (UTC)بیژن
پرسش: اینها پاسخ ندارند؟📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۶ (UTC)
crossbow
درود. تا آنجا که من در فیلمها دیدهام Crossbow به «زوبین»-(زوبین در ویکی برابر Javelin)- یا «کمان زوبین»-(در جستار نیامده)- برگرداندهاند. اما ویکی «کمان زنبورکی» آورده. در پیوند تارنمای فرهنگستان -(از همین بالا)- به «کمان تفنگی» برگرداندهاند-(در جستار نیامده). با جستجوی هر دو نام به یک ریخت کمان برخوردم. جستجو در تارنمای فدراسیون نیز نتیجه نداشت. تارنمای فروش (http://iran-tejarat.com/Ads2111/Sch3103998/فروش+وینچ.html) (http://gajetcamp.in/product-category/زوبین-و-کمان-تیراندازی/)📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)
بهترین برگردان
Orders, decorations, and medals
بهترین برگردان برای این سه کلمه در یک متن را چه می شود برگزید
MSes T / C ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۱۲ (UTC)
- @Modern Sciences: ای کاش متن را نشان دهید اما همین جوری من می گویم:
- نظم یا ترتیب
- چیدمان
- پلاک - Rmashhadi ♪♫ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۱۶ (UTC)
@Rmashhadi: پیشنویس:Orders, decorations, and medals of Armenia
MSes T / C ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۱۹ (UTC)
- @Modern Sciences: نشان ها و افتخارات باید بگید به نظرم - Rmashhadi ♪♫ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۴۴ (UTC)
- این رده هم از قبل وجود دارد رده:نشانهای افتخار ارمنستان - Rmashhadi ♪♫ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۴۵ (UTC)
- آن سه تا متأسفانه معادل فارسی ندارند. برای ایران، من نشانهای دولتی جمهوری اسلامی ایران را نوشتهام چون بهترین عبارت ممکن بود، کژتابی نداشت و با وپ:رایج نیز همخوانی داشت. اما پیشنهاد من برای عنوان مقالهٔ شما، نشانهای افتخار جمهوری ارمنستان است. البته اگر تمام نشانهای افتخار از دوران بلشویکی و کمونیستی تا به امروز را شامل میشود، واژه «جمهوری» را حذف کنید. Benyamin-ln (بحث) ۲ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۵:۰۳ (ایران) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۳۳ (UTC)
اعطا این نشان ها در ارمنستان بعد از فروپاشی اتحاد شورویآغاز گشته است نشان هایی که در زمان ارمنستان شوروی اعطا می گردید در این فهرست نیامده است MSes T / C ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۱۰ (UTC)
lance
واژه spear به معنی نیزه تعریف شده که قابل پرتاب است، واژه pike به درازنیزه تعریف شده که نیزهٔ پیادهنظام است و برای حرکت سریع است اما Lance نیزه ای است که سواره نظام دارد، پرتاب نمیکند حرکت سریع هم نمیدهد. خود lancer به نیزهدار ترجمه شده. حالا ترجمهٔ lance را چه بگویم؟ --- Rmashhadi ♪♫ ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۲۲ (UTC)
- @Rmashhadi: ترجمهٔ lance هم میشود «نیزه». این مشکل در خصوص واژههای دیگری هم وجود دارد؛ مثلاً معنای هر چهار واژهٔ plot و graph و chart و diagram میشود «نمودار».
- با این حال، شاید این نکته به کارتان بیاید: میانویکی فرانسوی lance، عنوان lance de cavalerie را دارد که ترجمهاش میشود «نیزهٔ سوارهنظام»؛ زیرا به واژهٔ انگلیسی spear در زبان فرانسوی میگویند lance. شاید عنوان مقالههای فارسی را هم بتوان اینگونه برگزید: نیزه (پرتابی)، نیزه (پیادهنظام)، نیزه (سوارهنظام). —FarsiNevis (بحث) ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۱۱ (UTC)
- @Khanzadeh: حرف شما درسته اما فکر کنم نیاز به پرانتز نداره چون به قول شما فرانسوی هم داخل پرانتز نگذاشته. ممنون از راهنمایی. - Rmashhadi ♪♫ ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۶ (UTC)
- من هم فکر میکنم lance همان نیزه است. اخیراً در ترجمهای به همین مشکل برخوردم اما کلمهای نداریم که نیزه سوارهنظام را توصیف کند. تنها ایدهای که به ذهنم میرسد، گسترش مقاله نیزه و قرار دادن انواع نیزه، یا عمل به پیشنهاد بالاتر و دستهبندی نیزهها در مقاله های متفاوت است تا پیوند میانویکی هم برقرار شود. ایرانی | گفتگو ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۳ (UTC)
- بارها این را گفتهام و بارهای دیگر هم خواهم گفت: قرار نیست رابطهٔ بین زبانها یک به یک باشد. خودتان را ملزم به داشتان یک مقاله در ویکیپدیای فارسی به ازای هر مقاله در ویکیپدیای انگلیسی نکنید. — حجت/بحث ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)
- @Huji: ما از ابزار مترجم استفاده می کنیم و وقتی مطلبی در انگلیسی به فارسی وصل نمی شود احساس گم شدن می کنیم درضمن من در اینجا درازنیزه را هم دیده بودم گفتم شاید این هم واژه ای داشته باشد. - Rmashhadi ♪♫ ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۱۵ (UTC)
- @Rmashhadi: ابزار مترجم، در مجموع چیز خیلی خوبی است. اما یکی از معایبش همین ترویج فرهنگ «تناظر یک به یک بین مفاهیم زبانهای مختلف» است. — حجت/بحث ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
- @Rmashhadi: درود. به نظر من هم «نیزهٔ سوارهنظام» گزینهٔ مناسبی است، در ایتالیایی هم استفاده شده. گزینهٔ آلمانی «نیزهٔ مچی» یا مشت دستی سوارهنظام است. (چاقوی مچی زنجانی) را در فارسی داریم. -- Mpj7 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۳۱ (UTC)
- @Huji: ما که از دست رفتیم اصلا بدون این ابزار نمی توانم کار بکنم باید فکری به حال نسل جدید کرد. - Rmashhadi ♪♫ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۴۳ (UTC)
- @Mpj7: کار را سخت کردید من به همان نیزه سواره نظام راضی بودم الان نیزه ی مچی آمد دوباره سر دوراهی گیر افتادم - Rmashhadi ♪♫ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۴۴ (UTC)
- @Rmashhadi: بله، همانگونه که ذکر شد: به نظر من هم «نیزهٔ سوارهنظام» گزینهٔ مناسبی است ولی با ادامه یافتن گفتگو، برداشت من این بود که هنوز به دنبال گزینههای بیشتری هستید. -- Mpj7 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۱۶ (UTC)
- @Mpj7: فکر کنم همان نیزهٔ سوارهنظام را بسازم چشم بحث را می بندم - Rmashhadi ♪♫ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۲۴ (UTC)
- @Huji: ما که از دست رفتیم اصلا بدون این ابزار نمی توانم کار بکنم باید فکری به حال نسل جدید کرد. - Rmashhadi ♪♫ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۴۳ (UTC)
- @Rmashhadi: درود. به نظر من هم «نیزهٔ سوارهنظام» گزینهٔ مناسبی است، در ایتالیایی هم استفاده شده. گزینهٔ آلمانی «نیزهٔ مچی» یا مشت دستی سوارهنظام است. (چاقوی مچی زنجانی) را در فارسی داریم. -- Mpj7 (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۳۱ (UTC)
- @Rmashhadi: ابزار مترجم، در مجموع چیز خیلی خوبی است. اما یکی از معایبش همین ترویج فرهنگ «تناظر یک به یک بین مفاهیم زبانهای مختلف» است. — حجت/بحث ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)
- @Huji: ما از ابزار مترجم استفاده می کنیم و وقتی مطلبی در انگلیسی به فارسی وصل نمی شود احساس گم شدن می کنیم درضمن من در اینجا درازنیزه را هم دیده بودم گفتم شاید این هم واژه ای داشته باشد. - Rmashhadi ♪♫ ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۱۵ (UTC)
- بارها این را گفتهام و بارهای دیگر هم خواهم گفت: قرار نیست رابطهٔ بین زبانها یک به یک باشد. خودتان را ملزم به داشتان یک مقاله در ویکیپدیای فارسی به ازای هر مقاله در ویکیپدیای انگلیسی نکنید. — حجت/بحث ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)
@Rmashhadi: لطفاً ریسه را زودتر از موعد نبندید. نظر جناب حجت کاملاً صائب است. به همین دلیل، «سوارهنظام» را درون پرانتز گذاشتم تا راهحلی بینابینی باشد و نظر شما هم تأمین شود. ترجمهٔ lance میشود «نیزه»؛ نه «نیزهٔ سوارهنظام». عبارت درون پرانتز (سوارهنظام) فقط تفاوت با انواع دیگر را نشان میدهد. پیشنهاد کاربر:Ahmad252 هم خوب است. —FarsiNevis (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۵۹ (UTC)
- @Khanzadeh: بله lance می شود نیزه اما مثلا مقاله ی فرانسوی که lance de cavalerie می شود نیزه شوالیه یا همان نیزه سواره نظام اگر داخل پرانتز نباشد ایراد ندارد اما من موافق گسترش مقاله ی نیزه به تنهایی نیستم چون وقتی همه ی زبان ها مقاله دارند باعث می شود فارسی تنها بماند بخصوص که مفهومی است که در غرب کاربرد دارد و در مقاله های مربوط به ایران و شرق کمتر دیده می شود پس حتما باید به معادل هایش در زبان های دیگر وصل شود - Rmashhadi ♪♫ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۱۵ (UTC)
- @Rmashhadi: با نظراتی که جناب Alborz Fallah دادند بهنظرم بحث خیلی جامعتر شد. فقط در خصوص پیشنهاد گسترش مقاله نیزه که دادم، بهنظرم همهچیز بستگی به این دارد که مقالاتی که در خصوص انواع نیزه نوشته میشود چه کیفیتی داشته باشد. اگر مقالاتشان خیلی خرد باشد و در حد یکی دو پاراگراف، ممکن است پیشنهاد ادغامش را بعداً مطرح کنند. اینطور که معلوم است با مقالات پر و پیمانی روبهرو هستیم و نیازی به پیشنهاد گسترش که دادم هم نیست، ولی فکر میکنم نظراتی که پایین و بالا دادند ارزش زیادی دارند برای نوشتن مقالات مدنظرتان. با آرزوی موفقیت ایرانی | گفتگو ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)
- با سلام و عرض ادب ، مفاهيم حديد مثل گراف ، چارت و دياگرام كه به درستي در بالا اشاره شد ، ممكن است اصلا در فارسي وجود نداشته باشد ؛ اما قطعا در زمينه اسلحه مشابه اينها در فارسي تاريخي وجود داشته است . اما باز در مورد اينهايي كه مشابه دارد اين مشكل پيش مي آيد كه اسلحه خاص ايراني با اسم معلوم ، آيا درست است كه معادل با مشابه خارجي اش قرار داده بشود يا خير ؟ مثلا واقعا درست است كه ما زوبين را همان نيزه كوچك قابل پرتاب قرار دهيم و پيوندهايش را هم ربط دهيم ويا زوبين را يك مقاله بگيريم و آن نيزه كوتاه قابل پرتاب را هم يك مقاله ؟ باز آيا كوپال را گرز بياوريم يا اين گرز خاصي است ؟ در مورد سوال شما براي لانس ، بنظرم رسيد شايد خدنگ را بتوان گفت ، اما شايد هم بنا به ملاحظات بالا درست نباشد كه معادل سازي براي اسم خاص بكنيم ....--Alborz Fallah (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۸ (UTC)
- ناوك هم به همچنين با توضيح بالا . --Alborz Fallah (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۳۱ (UTC)
- كلا در برگرداندن اين واژه ها ، زبانهاي پسرعموي فارسي مثل كردي و پشتو اگر مقاله داشته باشند شايد كمك كند . سپس تركي استانبولي و آذري را هم بايد چك كرد كه چيزي دستگير مي شود يا نه . سرانجام در اتيمولوژي آنهايي كه ريشه هند و اروپايي دارد را بايد جستجو كرد . --Alborz Fallah (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۳۸ (UTC)
- عربي و ارمني را هم يادم رفت كه در بالا بگويم . سنان ( فكر كنم عربي باشد ) و نبراس ( نمي دانم فارسي هست يا خير ) هم قابل بررسي است . --Alborz Fallah (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۲ (UTC)
- @Alborz Fallah: ناوک را من نگاه کردم نوشته بود تیری که با کمان اندازند و خدنگ هم بیشتر اشاره به چوبش داشت مثل دسته ی چاقو بیشتر به چشمم نخورد اگر معنی مشخصی دیده اید معرفی کنید شاید من دقیق نشده ام. در رابطه با زبان ها ترکی و ... بلد نیستم فقط ایتالیایی و فرانسوی را دیدم که همه نیزه سواره نظام نوشته بودند. عربی هم مقاله نداشت - Rmashhadi ♪♫ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۲۸ (UTC)
- عربي و ارمني را هم يادم رفت كه در بالا بگويم . سنان ( فكر كنم عربي باشد ) و نبراس ( نمي دانم فارسي هست يا خير ) هم قابل بررسي است . --Alborz Fallah (بحث) ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۲ (UTC)
- درود. نیزه اسواران ایرانی = Kontos (weapon). در برگه lance نگاره سوار با نیزه زیر بغل( کوساک روسی در پایین) هم هست. (شاید هم برابر نباشند زیرا lance corporal ردهایی ارتشیست) برای خوانش بیشتر دفتر «زین ابزار» پورداود را در کتابناک بیابید
((https://ketabnak.com/book/23062/زین-ابزار))
. نمونه دیگر نیزهها «شل»((https://www.parsi.wiki/fa/wiki/topicdetail/b613e0c7e6494dfdbe278b220b66c410))، «خشت» ((https://www.parsi.wiki/fa/wiki/topicdetail/607ca8044e6d4cd69eef8fcebb2ef4e8))، «ژوپین» و ... هستند. شوربختانه/خوشبختانه گستردگی معنایی lance بالاست. Lance Ski Poles چوب کمکی اسکی روی برف؛ steam lance بگمانم مشعل نیزهایی و Telescopic spray lance .... 📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۸ (UTC)
شیوهٔ نگارش تاریخها
در ویکیپدیا:نظرخواهی/شناسه گاهشماری هجری خورشیدی یک نظرخواهی با کمک کاربر:Doostdar داریم میسازیم راجع به انواع روشهای نگارش تاریخ. نظرخواهی را من موقتاً متوقف کردم تا اطلاعاتی که به کاربران میدهد را تکمیل کنیم، بعد از آنها کسب نظر کنیم. به طور خاص در یک بخشش نیاز به کمک داریم: «توصیههای منابع مربوط به نگارش فارسی». دوستانی که به کتابهایی که در مورد نگارش فارسی است دسترسی دارند، لطف کنند و این بخش را تکمیل کنند. آیا این کتابها در مورد نحوهٔ نگارش تاریخ پیشنهادی دادهاند؟ آیا خودشان به پیشنهاد خودشان عمل کردهاند؟ تنها منابعی که من بهشان دسترسی دارم دستور خط فارسی و فرهنگ املایی خط فارسی هستند که هیچکدام به بحث تاریخ ورود نکردهاند. — حجت/بحث ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۸ (UTC)
- درود.((https://www.isna.ir/news/95101307692/چند-نکته-برای-درست-نوشتن)) از غلامحسین صدری افشار. شما در ویکی حمید حسنی را دارید دیگر چه غم دارید. ایشان برگه کاربری هم دارند. 📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)
برابر فارسی
- Horse harness
مالبندی کردن اسب؟ ساز و برگ اسب؟
- Bondage harness
- Combined driving
- Pet harness
- Horse collar
- Horse-drawn vehicle
- Santa Claus's reindeer
البته دوستان، از اونجایی که این مقالات یه مقداری تخصصی هستند، بهتره کسی که انگلیسیش از من بهتره ایجادشون کنه. با تشکر. عارون (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۵ (UTC)
- @عارون: نظر من:
- Horse harness : «زین و برگ کردن اسب» با «زین و برگ اسب». مهار کردن، و دهنهزدن به اسب هم معنی میدهد، در جمله بسنجید.
- Bondage harness : اسیرسازی، مهار کردن اسب وحشی، مهارسازی.
- Combined driving : راندن ترکیبی (شاید هماهنگ و باهم). مانند: دو اسبه و سه اسبه
- Pet harness : مهار (سازی) به عنوان حیوان خانگی
- Horse collar : طوق گردن اسب
- Horse-drawn vehicle : وسیلهٔ نقلیهٔ اسبی (درشکه، گاری یا گالسکه)
- Santa Claus's reindeer : گوزن (شمالی) بابا نوئل
- در جمله مناسبترین گزینه را انتخاب کنید. -- Mpj7 (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)
نام صحیح
لطفا برای فیلم های پالاوی آنو پالاوی، جوی بابا فلوت، اگر چنین است (فیلم)، من ریحان دارم تو حیاط داری، بخشش (فیلم) نام مناسب ارائه دهید زاید الوصف (بحث) ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۹ (UTC)
- @زاید الوصف: سلام. سه تای آخر که معادل دارند مشکلشان چیست؟ معنی نادرستی دارند یا مورد دیگری در موردشان مطرح است؟ در مورد دوتای اول، من برای جوی بابا فلوت در ویکی انگلیسی معادل «The Elephant God» را دیدم (منبعی هم برایش آوردهاند) که شاید بتوانیم ترجمهاش کنیم خدای فیلگونه، خدای فیلمانند یا چیزی مانند اینها. برای پالاوی آنو پالاوی من کمی گشتم ولی معادلی که به دست آوردم انقدر مسخره است که ترجیح میدهم نگویم و بهتر است دوستان دیگر نظر دهند. ایرانی | گفتگو ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)
نام جستار عبدالله شاعق
درود. نام ایشان در فارسی عبدالله شایق است/خوانده میشود. نمونه::((http://www.madomeh.com/site/news/news/5758.htm)) خواهشمندم نام جستار عبدالله شاعق را فارسینویسی کنید.📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۹ (UTC)
- شائق درست است. شائق از شوق است، مثل خائف از خوف. رتور (بحث) ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۳ (UTC)
- درود. شائق در عربینویسی درست است. در فارسی نام این شخص «عبدالله شایق» نوشته میشود. شیوه نوشتن شایق در تارنمای پانترکان = ((http://ishiq.net/tag/عبدالله-شایق)). همزه معمولاً در زبان فارسی برای آسانی تلفظ به «ی» تبدیل میشود= شائق => شایق ویکیپدیا:شیوه_خط_فارسی#تبدیل_همزه_برای_آسانی_تلفظ؛ شیوهی خط فارسی از حسن ذوالفقاری = همزه معمولاً در زبان فارسی برای سهولت تلفظ به «ی» بدل میشود: شائق => شایق، زائد => زاید، دائره => دایره و دایم، فواید، عجایب، دلایل، علایم، ملایک، معایب (( http://kelk.iaus.ac.ir/documens/110.html )). نمونه نام شایق در فارسی = عشرت شایق. 📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۱۳ (UTC)
- سلام به شایق منتقل شد. رتور (بحث) ۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۹ (UTC)
درخواست برابر فارسی
درخواست ترجمه:
- واژه: Bavarian Maximilian Order for Science and Art
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: جایزههای هنری
- پیوند: Bavarian Maximilian Order for Science and Art
- توضیحات: درود، آیا این ترجمه صحیح است؟ «نشان افتخار ماکسیمیلیان بایرنی برای علم و هنر» یا «مقام ماکسیمیلیان بایرنی برای علم و هنر» —امین (بحث) ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۳۱ (UTC)
- [نشان دانش و هنر ماکسیمیلیان بایرن] و تغییرمسیر [نشان افتخار ماکسیمیلیان] رتور (بحث) ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)
جین کین چین
سلام. لطفاً کسی که آشنایی دارد درستی این برگردانها را بررسی کند:
- en:Qin dynasty دودمان چین
- en:Jin dynasty (265–420) دودمان جین (۴۲۰–۲۶۵)
- en:Jin dynasty (1115–1234) دودمان کین (۱۲۳۴–۱۱۱۵)
سپاس. Saeidpourbabak (بحث) ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۲ (UTC)
Category:Sports governing bodies
سلام بهترین برگردان برای رده فوق چه می شود انتخاب نمودMSes T / C ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۲۷ (UTC)
- @Modern Sciences: درود. میشود رده:نهادهای حاکمیتی ورزشی. —FarsiNevis (بحث) ۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۲۸ (UTC)
Free-trade area
درخواست ترجمه:
- واژه: Free-trade area
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: اقتصاد
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Free-trade_area
- توضیحات: سلام. این اصطلاح برای اشاره به محدودهای استفاده میشود که در آن یک پیمان تجارت آزاد برقرار است و دو یا چند کشور در آن عضو هستند. با free-trade zone که منطقه آزاد تجاری ترجمه شده فرق دارد. آیا در اینجا بهتر نیست از حوزه آزاد تجاری استفاده کنیم؟ --یوسف (بحث) ۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۲ (UTC)
- حوزه خوب است. پهنه و عرصه هم میتوانید استفاده کنید. (ر.ک. آشوری) mOsior (بحث) ۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۴ (UTC)
- احتمال دارد که در نشریات اقتصادی، معادل خاصی تعیین کرده باشند. آیا جستجویی داشتهاید؟ Benyamin-ln (بحث) ۱۴ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۱۱ (ایران) ۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۱ (UTC)
- در منابع برخط، منطقه تجارت آزاد آمده. فکر میکنم این به صواب نزدیکتر باشد: دویچهوله، پارستودی و همشهریآنلاین. mOsior (بحث) ۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)
- جستجوهایی که کردم بیشتر مرا به این نتیجه رساند که همگی ترجمهٔ تحتالفظی کردهاند و انگار در مراجع رسمی معادلی برای آن وجود نداشته. شاید اگر ما یک اصطلاح دقیقتر انتخاب کنیم در فضای وب تأثیرگذار باشیم. «منطقه آزاد تجاری» از لحاظ واژه فرق خاصی با «منطقه تجارت آزاد» ندارد و معنای متفاوتی را هم به ذهن نمیآورد. نویسندههای گزارشهایی که در لینکهای بالا آورده شده انگار دغدغهٔ این که خواننده بین دو مفهوم به اشتباه بیفتد را نداشتهاند. --یوسف (بحث) ۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۰۱ (UTC)
- این و این دو مقاله از یک مجله تخصصی بازرگانی هستند که منطقه تجارت آزاد آوردهاند و راستش چندان هم با منطقه آزاد تجاری یکی و شبیه نیست که اشتباه گرفته شود. ما مجاز به تأثیرگذاری فراتر از منابع نیستیم. صبر کنید شاید دوستان دیگر هم منابعی بیابند و به نتیجه بهتری برسیم. mOsior (بحث) ۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۲۱ (UTC)
-Pf
درود. ظاهراً نویسهگردانیِ اسمهای خاصی که با -Pf آغاز میشوند، یکسان (یا احتمالاً دقیق) صورت نگرفتهاست. پیشنهاد میکنم نام کسانی که مثلاً آلمانیزبان و لهستانیزباناند، در فارسی با «ف» آغاز شود و بقیه با «پف». برای مقایسه، نتایجِ جستجوی فایفر و پفایفر را میتوان دید. اگر نظری دارید بفرمایید تا برای جستجوی دقیقتر و احیاناً انتقالِ بعضی موارد دستبهکار شویم. — Hamid Hassani (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۷ (UTC)
- @Hamid Hassani: پیشنهاد فنی. برای انتقال فلهای ویکیپدیا:درخواست انتقال صفحه هم هست یاماها۵ / ب ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۹ (UTC)
- @Yamaha5: بله، البته موارد زیاد نیست؛ اما اجازه بدهید ابتدا ببینیم اصلِ قضیه مخالفی دارد یا خیر. —
Hamid Hassani (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۱۵ (UTC)
- پ.ن.: هردم از این باغ بری میرسد! «فیفر» هم داریم.
:)
Hamid Hassani (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۴ (UTC)
- Michelle Pfeiffer نه آلمانی و نه لهستانی است (بچهٔ ناف کالیفرنیاست!) و اسمش هم «فایفر» تلفظ میشود. به نظرم رویکرد فلهای نباید داشت. — حجت/بحث ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۵۴ (UTC)
- @Huji: بله، نباید فلهای کار کرد. املای فارسیِ «میشل فایفر» (آمریکایی آلمانیالاصل)، بر اساس تلفظ انگلیسی، کاملاً درست است. —
Hamid Hassani (بحث) ۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۰۳ (UTC)
- @Huji: بله، نباید فلهای کار کرد. املای فارسیِ «میشل فایفر» (آمریکایی آلمانیالاصل)، بر اساس تلفظ انگلیسی، کاملاً درست است. —
- Michelle Pfeiffer نه آلمانی و نه لهستانی است (بچهٔ ناف کالیفرنیاست!) و اسمش هم «فایفر» تلفظ میشود. به نظرم رویکرد فلهای نباید داشت. — حجت/بحث ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۵۴ (UTC)
- @Yamaha5: بله، البته موارد زیاد نیست؛ اما اجازه بدهید ابتدا ببینیم اصلِ قضیه مخالفی دارد یا خیر. —
Eros Ramazzotti
درود. نام این شخص در ایتالیایی اِروس راماتزوتی است. در ایتالیایی هنگامیکه دو zz پشت سر هم بیایند «تز» خوانده میشود مانند پیتزا= pizza و لاگاتزتا دلو اسپورت = La Gazzetta dello Sport. نام این جستار اروس رامازوتی باید «اِروس راماتزوتی» شود. نمونه تارنمای داخلی = (( https://www.mehrnews.com/news/675147/مارادونا-به-درخواست-توتی-به-میدان-می-رود)). همچنین بنگرید به خوانش الفبای ایتالیایی =(( https://en.wikibooks.org/wiki/Italian/Pronunciation_and_alphabet )).📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۲۸ (UTC)
- درود. بله، املای اروس راماتزوتی ترجیح دارد. البته چه zz باشد و چه z (مثل لاتزیو = Lazio)، بهتر است با «تس» نویسهگردانی شود. —
Hamid Hassani (بحث) ۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۹ (UTC)
- پ.ن.: بر این اساس، املای متسوسوپرانو هم به متزوسوپرانو (mezzosoprano) ترجیح دارد. —
Hamid Hassani (بحث) ۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)
درود. نام این شخص تا آنجا که من از اجراهای زنده شنیدم «اِروس راماتزوتی» است. نیز «S» میان دو حرف صدادار «زZ» خوانده میشود. خوانش «متسو» بگمانم از آلمانی -(پایتخت موسیقی جهان = وین، اتریش) ولفگانگ آمادئوس موتسارت/ Wolfgang Amadeus Mozart - آمده باشد؛ گرچه در جستار انگلیسی خوانش ایتالیایی را «مدزو» آورده. شیوه فرهنگستان زبان ایران نیز که خود آگاهی دارید بر پایه زبان مبدأ فن و گستردگی کاربرد/جاافتادگی در زبان فارسی است. (( https://en.wikibooks.org/wiki/German/Grammar/Alphabet_and_Pronunciation )) با سپاس 📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۳ (UTC)
- @Gholaghabijan: درود. بله، این که میفرمایید هم رایج است و هم پذیرفتنی. لطفاً زحمت انتقالش را بکشید؛ اگر بخواهید من انتقال میدهم. —
Hamid Hassani (بحث) ۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۵ (UTC)
- @Hamid Hassani: درود. چوبکاری میفرمایید استاد🎓. شرمنده من با شیوه انتقال برگه بحث همراه جستار آشنایی ندارم(تجربهاش تعهدزاست).
گویا داستان «تسـ» و «تز» در ویکی رشته درازی دارد.
۱. نام موتزارت را از یک موسیقیدان پرسیدم نگارش «موتزارت» را میشناخت.
۲. این نگارش متزوسوپرانو و نام لورا پائوزینی نیز تأمل برانگیز است = لائورا پائوزینی (به ایتالیایی: Laura Pausini) (زاده ۱۶ مه ۱۹۷۴ در سولارولو) خواننده و ترانهسرای سرشناس ایتالیایی با صدای مدزو سوپرانو است.📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)
- @Gholaghabijan: خواهش میکنم. انتقال انجام شد. کار سختی نیست. تغییرنام در فضای نام را با مراجعه به راهنما:انتقال صفحهها و بهسادگی میشود آموخت. اگر سؤالی داشتید در خدمتم. موفق باشید. —
Hamid Hassani (بحث) ۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۲۷ (UTC)
Fine chemical
درخواست ترجمه:
- واژه: Fine chemical
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: شیمی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Fine_chemical
- توضیحات: --یوسف (بحث) ۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۲ (UTC)
«مواد شیمیایی ظریف» [شیمی] همارزِ «fine chemicals»؛ منبع: گروه واژهگزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. دفتر هفتم. فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۳۱-۹۴-۸ (ذیل سرواژهٔ مواد شیمیایی ظریف)
هنوز ۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)
@Hanooz: ممنونم. --یوسف (بحث) ۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۰ (UTC)
Treaties extended to Australia
بهترین برگردان برای این رده را چه می توان برگزیدMSes T / C ۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۵ (UTC)
- معاهده هایی که تا استرالیا را پوشش می دهد (ترجمه ی واژه به واژه)
- معاهده هایی که استرالیا نیز زیر پوشش آن است. (مفهوم کلی) - Rmashhadi ♪♫ ۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۱۰ (UTC)
- یا معاهده هایی که استرالیا هم به آن اضافه شده، کل متن را نشان دهید بهتر است--- Rmashhadi ♪♫ ۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۱۱ (UTC)
- معاهدههای تعمیمیافته به استرالیا رتور (بحث) ۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)
Emigration و Immigration
سلام. در پی دیدن ویکیپدیا:گزارش دیتابیس/مقالههای مهم ایجادنشده این بحث را ایجاد کردم. ما از قبل مقاله مهاجرت را برای Immigration داریم. برای Emigration چه کنیم؟ در en:Emigration و لید مقالهاش توضیحاتی دادهاند اما من هنوز به نتیجهای در خصوص معادل این دو نرسیدهام. ایرانی | گفتگو ۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۰ (UTC)
- @Ahmad252: درود. بله هر دو از یک مصدر و اشاره به کار مهاجرت دارند. عمل ترک کشور یا سرزمین خود به منظور اقامت دایم در کشوری دیگر (حالت فاعلی Emigration) به مفهوم «مهاجرت کردن» یا رفتن به مهاجرت است. در حالی که ورود به کشوری دیگر به منظور اقامت دایم و «مهاجر شدن» (immigration) است. -- Mpj7 (بحث) ۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۸ (UTC)
- @Mpj7: ممنونم بابت توضیحات و عناوین جدید. انتقالها را انجام خواهم داد. ایرانی | گفتگو ۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۷ (UTC)
- در توضیحات فرهنگستان ذیل واژهٔ رشد جمعیت: درونکوچی (immigration) و برونکوچی (emigration) رتور (بحث) ۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۳ (UTC)
- @رتور: ممنون، فکر کنم همین دوتا مصوب را بگذاریم بهتر باشد ایرانی | گفتگو ۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۲ (UTC)
- در توضیحات فرهنگستان ذیل واژهٔ رشد جمعیت: درونکوچی (immigration) و برونکوچی (emigration) رتور (بحث) ۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۳ (UTC)
- @Mpj7: ممنونم بابت توضیحات و عناوین جدید. انتقالها را انجام خواهم داد. ایرانی | گفتگو ۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۷ (UTC)
ترجمه صحیح
سلام بر دوستان زبانشناس و گرامی، لطفا بهترین ترجمه برای Cutthroat Kitchen را بفرمایید. Babooneh 🌼 (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)
- معانی Cutthroat در حالت صفتی، بیامان، سخت، توانفرسا و کشنده است و وقتی رقابتی در میان باشد، میتواند به صورت رقابت بیامان بیاید (هزاره). کمبریج گفته «رقابتی بیامان و نابرابر که در آن، آسیبرسیدن به دیگران، اهمیتی ندارد.» من این شو را ندیدهام اما شاید «آشپزخانه کشنده» انتخاب خوبی باشد. اگر خوشتان نیامد، عنوان «آشپزخانه بیرحم» هم خوب است (حالت قیدی بیرحمانه درست نیست.) mOsior (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۲ (UTC)
- در جستجوی وب چنین به نظر میرسد که تا به حال هیچ کسی به فارسی به این برنامهٔ تلویزیونی نپرداختهاست. من هم با «آشپزخانه بیرحم» موافقم. — حجت/بحث ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۶ (UTC)
- @Huji و MOSIOR: با سپاس فراوان از نظرات شما دو دوست گرامی، با توجه به Cutthroat eel که در ویکیپدیا فارسی به مارماهی بیرحم و Cutthroat trout که به قزلآلای بیرحم ترجمه شده، نظر من هم همان «آشپزخانه بیرحم» است. با تشکر Babooneh 🌼 (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)
monastery administration
درود، معادل en:Cloistered rule یا نام دیگر آن monastery administration به فارسی چه میشود؟ با تشکرRoozitaa (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۴ (UTC)
- Cloister با monastery هممعنی است (صومعه و دیر). اما چون فضا، ژاپن است و این واژهها بار مسیحی هم دارند، شاید انتخاب واژههای صومعه، رهبانی و غیره چندان مناسب نباشد. ترجیح خود من «قانون کنارهگیری» (و شاید «قانون گوشهنشینی»)است که در معنای Cloistered هم وجود دارد و بار مسیحی هم ندارد (گرچه ضمناً یعنی کنارهگرفتن از دنیا که در بودیسم هم تاحدی هست.) انتخاب اینسی که انتخاب شماست هم خوب است. mOsior (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۴ (UTC)
- درود: با توجه توضیح جناب موسیور و سابقه، به نظر میرسد در اینجا نامی در مایههای: «حکومت پس از کنارهگیری»، «کنار بنشین و حکومت کن» «حکومت با گوشهنشینی» یا «نظام حکمرانی در بازنشستگی» مد نظر است. -- Mpj7 (بحث) ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)
Flehmen response
با سلام به زبانشناسان عزیز، معادل Flehmen response در زبان فارسی چه میشود؟ با تشکر بیپایان Babooneh 🌼 (بحث) ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۹ (UTC)
- واکنش فلیمن. پاسخ فلیمن هم میتواند باشد. mOsior (بحث) ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۵ (UTC)
- @MOSIOR: تشکر از شما دوست فرهیخته. Babooneh 🌼 (بحث) ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۳۹ (UTC)
safe harbor
با سلام برای ترجمه این عبارت جندساعت با چندین نفر دکتری حقوق صحبت کردم تا ترجمه کردمش اقدامات رافع مسئولیت (حقوق) اما باز ته دلم مطمئن نیستم. لطفا کمک کنید. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۱۸ (UTC)
- برداشت من این است که شرایطی را تعیین میکند که در آن شخصی مصونیت دارد. مثلا «بنا به بند safe harbor در قانون کپیرایت آمریکا اگر ویکیپدیا از محتوای ناقض حق تکثیر بارگذاری شده آگاه نباشد نمیتوان از این وبسایت شکایت کرد.» در اینجا «آگاه نبودن» اقدام نیست، بیشتر یک شرط یا محدوده است. بهنظرم «محدودهٔ رفع مسئولیت» دقیقتر است.—N
ightD ۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۸ (UTC)- ولی این مصونیت به این دلیل است که پس از آگاهی باید اقدامی کند. یا تدابیری برای آگاهی از این امر انجام داده باشد. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)
یک اقداماتی را قانون گذار از سمت کسی که مسئولیتش رفع میشود تعیین می کند. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۴ (UTC)
- @Huji: لطفا شما هم نظر بدهید. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)
- @Rajabi.abolghasem: ترجمهاش را نمیدانم. اگر حقوقدانها ندانند من که باشم!
- اما مفهومش مثل «شرایط سلب مسؤولیت» است. مثلاً قاعدهٔ کلی این است که «هر شخص یا سازمانی که محتوای دارای حق تکثیر را بیاجازه نشر بدهد، ناقض حق تکثیر است و مجازات میشود» اما به طور خاص شرکتهای خدماتدهندهٔ اینترنت (رسا) مسؤول نقض حق تکثیر توسط کسی که از آنها خط اینترنت خریده نیستند (که این، شرطی است که از آنها سلب مسؤولیت میکند). — حجت/بحث ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)
- @Huji: آنها چون با استفاده از ثبت کننده اطلاعات ارتباطی اقداماتی را برای دولت آمریکا انجام می دهند، از معافیت برخوردارند. اقدامات به نظرم بخاطر این موضوعات جزو ترجمه مفهوم باید باشد. در امور مالی وثیقه هم کسی می گفت جاهایی همین مضمون را دارد. یعنی ملکی که وام دهنده برای وثیقه می گیرد یا سندی که برای زندانی می گذارند باعث می شود طرف خودش جای مجرم زندانی نشود. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۰۵ (UTC)
- @Huji: لطفا شما هم نظر بدهید. ابوالقاسم رجبی (بحث) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۹ (UTC)
دولت باغچهلی
درود.
دولت باحچلی
نام Devlet Bahçeli در نوشتارهای فارسی با نگارش دولت باغچهلی آمده.
ایسنا=اینجا ،
تارنمای رسمی سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ترکیهTRT اینجا اینجا،
خبرگزاری آناتولی اینجا
کردپرس اینجا 📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
- @MOSIOR و Huji: سلام. نظر من، ترجمه به صورت «باغچهلی» است چون باغچه یک واژهٔ فارسی است. نظر شما چیست؟ (پیرو گفتگویی که دربارهٔ ترجمهٔ «بیگ» داشتیم، باز هم با موردی مشابه برخورد کردهایم. شاید از کنار هم گذاشتن این مثالها بتوان یک شیوهنامه استخراج کرد. به همین دلیل و با این که میدانم پروژه را در پیگیری دارید، تعمداً شما را پینگ نمودم.)Benyamin-ln (بحث) ۲۸ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۴۳ (ایران) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۱۳ (UTC)
- @Benyamin-ln: سلام. من با دولت باغچهلی موافقم اما نه چون ما در فارسی به باغچه میگوییم باغچه. نظر من این بود الان هم هست که چون در فارسی منبع و ضبط رایج دارد، باید اینطور باشد و اگر ضبط فارسی نداشت، با آنچه خود گویشوران تلفظ میکنند، موافقم. نمیدانم منظورتان را درست متوجه شدم یا نه. mOsior (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۰ (UTC)
- بله، ممنونم. Benyamin-ln (بحث) ۲۸ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۱۳ (ایران) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۳ (UTC)
- @Benyamin-ln: سلام. من با دولت باغچهلی موافقم اما نه چون ما در فارسی به باغچه میگوییم باغچه. نظر من این بود الان هم هست که چون در فارسی منبع و ضبط رایج دارد، باید اینطور باشد و اگر ضبط فارسی نداشت، با آنچه خود گویشوران تلفظ میکنند، موافقم. نمیدانم منظورتان را درست متوجه شدم یا نه. mOsior (بحث) ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۰ (UTC)
Mentioned in dispatches
درخواست ترجمه:
- واژه: Mentioned in dispatches
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: نظامی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Mentioned_in_dispatches
- توضیحات: دوستان گرامی، لطفاً معادلی برای این اصطلاح نظامی ارائه بفرمائید. Tisfoon (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۲۷ (UTC)
x
سلام بر دوستان گرامی، «ایکس» یا «اِکس»، کدام مناسبتر برای حرف «x» است؟ در مقالات ویکیپدیا، برخی را به صورت ایکس برگردان کردهاند مانند ایکس ویژن، ایکسهمستر، ایکس فاکتور و برخی را به صورت اکس، مانند فلفل اکس، اکساچتیامال، سرور اکس.ارگ، به نظرم نیاز به یکپارچهنویسی دارد. با تشکر Babooneh 🌼 (بحث) ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)
- @Babooneh: سلام. در کمبریج ([۲]) همه را با هر لهجهای، اکس ذکر کرده. از لحاظ درستی، اکس صحیح است اما هنوز بسیاری ایکس میگویند. ایرانی | گفتگو ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۱ (UTC)
- @Ahmad252: دوست عزیز و گرامی، ممنون بابت تحقیقی که کردید و وقتی که گذاشتید؛ به نظر من هم تلفظ صحیح «اکس» است، ولی حرف شما نیز در کثرت استعمال درست است، خیلی آن را «ایکس» تلفظ میکنند؛ حال به نظر شما، در این مقالات با این دو باید چکار کرد؟ آیا نیازی به یکپارچهسازی هست؟ اگر هست آیا تلفظ «ایکس» وپ:رواج را برآورده میکند؟ دوستان گرامی @Behzad39 و Huji: سلام بر شما، اگر نظر خود را در رابطه با این موضوع یا حداقل در رابطه با این نوع یکپارچهسازی عناوین، به بنده هدیه کنید، ممنون میشوم. با تشکر Babooneh 🌼 (بحث) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۳۷ (UTC)
- @Babooneh: سلام گرم بر شما، از نظر رواج فکر کنم ایکس اولویت بیشتری دارد. فکر کنم جز موارد سلیقهای است.Behzad39 (بحث) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۴ (UTC)
- @Babooneh: قاعدهٔ کلی نمیتوان داشت. تلفظ انگلیسیاش «اِکس» است و تلفظ فرانسویاش «ایکس». از آنجا که خیلی از وامواژهها (مثل «اشعهٔ ایکس») زمانی به فارسی وارد شدند که فرانسوی مرجع بسیاری از وامواژهها به فارسی بود، در نتیجه واژههایی که قبلتر به فارسی آمدهاند و جا افتادهاند را در منابع بیشتر با «ایکس» میبینید. در بین عامهٔ مردم فارسی زبان (ایران) هم تا همین اواخر «ایکس» رایجتر بوده. در یکی دو دههٔ اخیر که به دلایل مختلف (اینترنت، آموزش، مهاجرت، ماهواره، ...) دسترسی فارسیزبانان به انگلیسی بیشتر شده و از سوی دیگر انگلیسی هم به زبان اصلی در علم تبدیل شده، «اکس» هم خیلی بیشتر به فارسی راه یافته. مثلاً بین قشر برنامهنویس حرفهای (که معمولاً انگلیسی هم بلدند، به واسطهٔ دستورهای خط فرمان و ...) من خیلی کم دیده/شنیده/خواندهام که به رابط کاربری معروف لینوکس (سامانه پنجره اکس) بگویند «ایکس»؛ تقریباً همه اکس میگویند و مینویسند.
- از آنجا که معیار در کار ما وپ:رواج است، و هر دوی «ایکس» و «اکس» رایج هستند، باید به منابع نگاه کنید (و مثلاً ننویسید «سامانه پنجره ایکس» یا «اشعه اکس»). — حجت/بحث ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۱۰ (UTC)
- @Babooneh: سلام گرم بر شما، از نظر رواج فکر کنم ایکس اولویت بیشتری دارد. فکر کنم جز موارد سلیقهای است.Behzad39 (بحث) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۴ (UTC)
- @Ahmad252: دوست عزیز و گرامی، ممنون بابت تحقیقی که کردید و وقتی که گذاشتید؛ به نظر من هم تلفظ صحیح «اکس» است، ولی حرف شما نیز در کثرت استعمال درست است، خیلی آن را «ایکس» تلفظ میکنند؛ حال به نظر شما، در این مقالات با این دو باید چکار کرد؟ آیا نیازی به یکپارچهسازی هست؟ اگر هست آیا تلفظ «ایکس» وپ:رواج را برآورده میکند؟ دوستان گرامی @Behzad39 و Huji: سلام بر شما، اگر نظر خود را در رابطه با این موضوع یا حداقل در رابطه با این نوع یکپارچهسازی عناوین، به بنده هدیه کنید، ممنون میشوم. با تشکر Babooneh 🌼 (بحث) ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۳۷ (UTC)
- @Babooneh: همان که بالاتر جناب حجت گفتند خود گویای کامل همه چیز است. به نظرم حال که این ریسه باز شده، در خصوص مواردی مثل آیفون اکس (و دیگر نسلهایش) و ایکسباکس لایو (که بر خلاف تمام مقالات اکسباکس، نامش ایکس باکس است) تصمیمی بگیریم. ایرانی | گفتگو ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)
- @Babooneh: ایکس صحیح است، اکس غلط است. تلفظش چه بوده، در فرانسوی و ... چطور تلفظ میشود مهم نیست آنچیزی که مهم است، زبان پارسی است. --دوستدار ایران بزرگ ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)
- @Doostdar: سلام بر دوست عزیز، اگر منظور شما رواج است، بله رواج ایکس بیشتر است، اما حرف جناب حجت نیز کاملا طبق اصول وپ:رواج اظهار شده، باید به این نکته نیز توجه کرد که بحث ما حرف x به تنهایی نیست بلکه محل بحث در جایی است که این حرف در ترکیبِ یک کلمه دیگر استفاده شده در نتیجه باید تلفظ هر واژه را در محل خود و نزد متخصصین مورد بررسی قرار داد، چرا که مثلا در همین عامه مردم نیز قرص اکس را قرص ایکس نمیگویند. پس باید دید کدام تلفظ در کلمه مورد بحث رواج دارد. با احترام فراوان Babooneh 🌼 (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۲ (UTC)
- @Babooneh: ایکس صحیح است، اکس غلط است. تلفظش چه بوده، در فرانسوی و ... چطور تلفظ میشود مهم نیست آنچیزی که مهم است، زبان پارسی است. --دوستدار ایران بزرگ ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)
List of Japanese court ranks, positions and hereditary titles
درود، List of Japanese court ranks, positions and hereditary titles این مقاله نیاز به دقت و مهارت در پیدا کردن معادل فارسی دارد. با توجه به کاربرد زیاد معادل ها آیا کسی از دوستان لطف می کند زحمت ایجاد این صفحه را قبول کند؟Roozitaa (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)
Hanged, drawn and quartered
درخواست ترجمه:
- واژه: Hanged, drawn and quartered
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: تاریخی-اجتماعی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Hanged,_drawn_and_quartered
- توضیحات: یکی از روشهای اعدام در انگلستان برای محکومان به خیانت ملی. تصورم آن است که شاید چیزی مثل «حلقآویز، زمینکششده و چهارشقه» معادل کوتاه و مناسبی باشد، اما به همفکری و نظر دوستان برای یافتن یک معادل خوب نیازمندم. با احترام Tisfoon (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)
درخواست راهنمایی برای ساخت فهرست احزاب سیاسی در جمهوری پنجم فرانسه
سلام دوستان من از روی فهرست Partis politiques sous la Cinquième République این فهرست رو احزاب سیاسی در جمهوری پنجم فرانسه رو ساختم فقط برای دو حزب Agir, la droite constructive و Génération·s, le mouvement نتونستم اسم مناسب بجورم کسی میتونه کمکم کنه؟ و اینکه میشه یک بازنگری کنید اسامی درست هست یا نه. خیلی ممنون --محمــــد جـــواد بحث ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۰۲ (UTC)
@Mohammadrahmani2o0: درود. برای فهرست نگاهی به اینجا (بیشتر حزبها آمده) و اینجا (روزنامه شرق) بیندازید. برای آن دو نام هم اگر نام رهبر/ دبیر نخست را جستجو کنید شاید نتیجه بدهد.
Génération·s, le mouvement ((بنوآ امون رهبر جنبش «نسل اس» )) [۳] [۴]
فهرست دیگری در ویکی انگلیسی W:en:List of political parties in France 📚بـ.یـ.ژن📐 (بحث) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)
- @Gholaghabijan: بسیار ممنون من اون دو صفحه رو نگاه کردم و فهرست را درست کردم یکی از اون حزبها نسل اس قرار دادم چون توی نسخه انگلیسی و اینا همین رو نوشته بود و حزب دیگه رو هم همون اسم رو به فارسی تغییر دادم. نمیدونم درسته یا نه و مجبور شدم مقاله رو بسازم.--محمــــد جـــواد بحث ۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۱۰ (UTC)
William of Wrotham
درخواست ترجمه:
- واژه: William of Wrotham
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: تاریخ
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/William_of_Wrotham
- مثال: William of Wrotham or William de Wrotham (died c. 1217) was a medieval English royal administrator and clergyman.
- توضیحات: --Amirsara (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۵۸ (UTC)
سوال
سلام بر دوستان گرامی، لطفا در موارد زیر که همگی در ویکی موجود است، راهنمایی بفرمایید:
- دهسرخ یا دهسرخ؟
- دهرود یا دهرود؟
- دهبالا، ده بالا یا دهبالا ؟
- دهنو یا دهنو؟
- دهبید، ده بید یا دهبید؟
- دهسفید یا ده سفید؟
- دهزیر، ده زیر یا دهزیر؟
و مواردی از این دست. با احترام Babooneh 🌼 (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)
- به نظر من آنهایی که بخش دومشان وقتی در کنار بخش اول میآیند به وضوح به تنهایی معنی میدهند، اگر بسته به معنیدهی با نیمفاصله یا فاصله کامل جدا شوند بهتر باشد. ولی در برخی موارد نمیتوان قطعی نظر داد که بخش دوم واژهای جدا باشد، پس در این موارد بهتر آنست که احتیاط رعایت شود و دو واژه بدون هرگونه فاصلهای و سرهم نوشته شوند، تا ایجاد فاصله بین آنها مفهومی جدید به آنها ندهد.
- پیشنهاد من این است:
- دهسرخ
- دهرود
- دهبالا
- دهنو
- دهبید
- دهسفید
- دهزیر
- یعنی دهسرخ و دهنو و دهبید و دهزیر ممکن است پیشوند «ده» مستقیما به معنی روستا به پسوند مربوطه متصل نشده باشد. مثلا دهسرخ میتواند تیشتر یا تگرگ باشد، یا دهنو میتواند مرتبط با دانوب باشد، یا دهبید میتواند مرتبط با base باشد، یا دهزیر میتواند مرتبط با تزار باشد. من نمیگویم این ارتباطهایی که نوشتهام درست هستند، ولی میگویم در زبانشناسی چنین روندهای وجود دارد که گاه مردم به اشتباه یک واژهٔ یکپارچه را دوپاره تصور میکنند و بهگونهای آن را از معنی میاندازند که برای آیندگان فهم ریشهٔ اصلی آن دشوار میشود. --Shahreman (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)
Chimeric antigen receptor T cell
درخواست ترجمه:
- واژه: Chimeric antigen receptor T cell
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: پزشکی
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Chimeric_antigen_receptor_T_cell
- توضیحات: برگردان اکنون مقاله سلول T بارز کننده پذیرنده های آنتی ژنی کایمریک Babooneh 🌼 (بحث) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)
- با درود، معادل فارسیاش میشود: سلول تی دورگه گیرنده آنتیژن Tisfoon (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۱۲ (UTC)
- سلول تی پادژنپذیر مُجَمع. چون receptor یعنی چیزی که دریافت میکند نه اینکه میگیرد، چیزی مثل دیدن و نگاه کردن، که اولی غیرارادی و دومی ارادی است، پس پذیر به جای گیر بهتر است. chimeric را اگر آمیخته ترجمه کنیم با fusion و واژههای دیگر نزدیک و اشتباه میشود، پس چون احتمال میرود خود با ریشه جمع نیز مرتبط باشد، «مجمع» هم از نظر معنایی و هم احتمالا ریشهای نزدیکتر به نظر میرسد. --Shahreman (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۸ (UTC)
- ترجمهٔ اصطلاحات هر حوزه از علم، باید در همان حیطه و بر پایهٔ وپ:رایج انجام شود و نه بهصورت یک ترجمهٔ عمومی. در بیشتر متون پزشکی، receptor، را بصورت «گیرنده» ترجمه کردهاند و به همین صورت جا افتادهاست. (بگذریم که دانشجویان و استادان اغلب آنرا، همان «رسپتور» میگویند). کایمرا هم، تا آنجا که میدانم، «مُجَمع» برگردان نشدهاست. این واژه نیز در علوم ژنتیک و پزشکی، همان کایمرا گفته میشود، اما گویا فرهنگستان زبان در دفتر هشتمش آنرا به صورت «آمیژه» ضبط کردهاست که این هم در حوزهٔ پزشکی چندان رایج نیست. چیزی هم به نام «پادژن» نداریم. فرهنگستان زبان «پادگن» را پیشنهاد کرده بود، اما آنتیژن، چه در مراکز آکادمیک و چه در مراکز ارائهکنندهٔ خدمات (مثلاً آزمایشگاهها و بیمارستانها) همچنان رواج گستردهای دارد؛ بنابراین علاوه بر پیشنهاد قبلیام، یک معادل دقیقتر بر پایهٔ رواج اجزاء آن، میتواند سلول تی کایمریک گیرنده آنتیژن باشد. Tisfoon (بحث) ۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۲۱ (UTC)
- @Tisfoon: با تشکر از شما، به همین برگردان آخری که فرمودید منتقلش کردم، اگر احیانا معادل بهتری بود خودتان منتقلش کنید. با احترام ~ — پیام امضانشدهٔ قبلی را کاربری نامشخص نوشتهاست.
- ترجمهٔ اصطلاحات هر حوزه از علم، باید در همان حیطه و بر پایهٔ وپ:رایج انجام شود و نه بهصورت یک ترجمهٔ عمومی. در بیشتر متون پزشکی، receptor، را بصورت «گیرنده» ترجمه کردهاند و به همین صورت جا افتادهاست. (بگذریم که دانشجویان و استادان اغلب آنرا، همان «رسپتور» میگویند). کایمرا هم، تا آنجا که میدانم، «مُجَمع» برگردان نشدهاست. این واژه نیز در علوم ژنتیک و پزشکی، همان کایمرا گفته میشود، اما گویا فرهنگستان زبان در دفتر هشتمش آنرا به صورت «آمیژه» ضبط کردهاست که این هم در حوزهٔ پزشکی چندان رایج نیست. چیزی هم به نام «پادژن» نداریم. فرهنگستان زبان «پادگن» را پیشنهاد کرده بود، اما آنتیژن، چه در مراکز آکادمیک و چه در مراکز ارائهکنندهٔ خدمات (مثلاً آزمایشگاهها و بیمارستانها) همچنان رواج گستردهای دارد؛ بنابراین علاوه بر پیشنهاد قبلیام، یک معادل دقیقتر بر پایهٔ رواج اجزاء آن، میتواند سلول تی کایمریک گیرنده آنتیژن باشد. Tisfoon (بحث) ۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۲۱ (UTC)
- سلول تی پادژنپذیر مُجَمع. چون receptor یعنی چیزی که دریافت میکند نه اینکه میگیرد، چیزی مثل دیدن و نگاه کردن، که اولی غیرارادی و دومی ارادی است، پس پذیر به جای گیر بهتر است. chimeric را اگر آمیخته ترجمه کنیم با fusion و واژههای دیگر نزدیک و اشتباه میشود، پس چون احتمال میرود خود با ریشه جمع نیز مرتبط باشد، «مجمع» هم از نظر معنایی و هم احتمالا ریشهای نزدیکتر به نظر میرسد. --Shahreman (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۸ (UTC)
- پادگن را من هم دیدم، ولی چون بر وزن «پادگان» بود چندان مانوس نبود، به همین خاطر پادژن نوشتم. معادلی که من آوردم دقیق و کمنظیر است، و معادلی که شما آوردهاید منطبقتر با رویکردهای ویکیپدیا است، پس برای به کار رفتن برای عنوان صفحه شایستهتر است. سپاس از شما. --Shahreman (بحث) ۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۴ (UTC)
Qalağayın
درخواست ترجمه:
- واژه: Qalağayın
- زبان: آذربایجانی
- حوزه تخصصی: اسم روستایی در آذربایجان
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Qala%C4%9Fay%C4%B1n مقاله ایجاد شده به زبان فارسی قالقیان است.
- توضیحات: مقاله فارسی این روستا توسط کاربری از ویکیپدیای آذربایجانی ایجاد شده و بعد از اینکه برچسب حذف زماندار بر مقاله زدم، در صفحه بحث از من درخواست کمک کرده.Babooneh 🌼 (بحث) ۲۶ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۱ (UTC)
- قلعهقائن؟ بخش اول به نظر میرسد قلعه باشد و بخش دوم نیز احتمالا مشابه شهر قائن باشد، چون معمولا یک سری واژهٔ مشخص برای نامنهادن شهرها در گذشته استفاده میشده است. همانطور که خیلی از شهرهای بسیار دور ایران نامهای مشابه دارند. (اگر به من باشد میگویم قائن با کیان (مثل کیانیان) و خانه به معنی حریم مرتبط است) --Shahreman (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۹ (UTC)
- فکر میکنم قلعهقائن درست باشد اما از آنجا که در نوشتن ترکی به خط عربی ğ را غ مینویسند، به نظر من قلعهغائن درستتر است. البته چون مبهم است بهتر است همانطور که در زبان مبدأ یعنی ترکی کشور آذربایجان تلفط میشود نوشته شود. (احتمالا قالاغاین) امین (گپ) ۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۷ (UTC)
Bioinic
۱- اصل واژه ترکیب بیولوژی+الکترونیک است.
۲- تعریف علمی بیونیک: بکارگیری الگوهای زیستی در مهندسی و فناوری
با توجه به دو مورد بالا اینطور میتوان نتیجه گرفته که اصل واژه انگلیسی بیش از آنکه بر مبنای علمی شکل گرفته باشد، از ویژگیهای ریتمیک زبانی زبان انگلیسی برای جا افتادن خود استفاده کرده است (چون الکترونیک الزاما معادل تماموکمالی برای مهندسی و فناوری نیست). به همین دلیل ترجمه فارسی آن نیز میتواند ضمن رعایت چارچوب تعریف علمی آن، از ویژگیهای ریتمیک و عامهپسندتر زبان فارسی بهره ببرد.
واژهٔ «زیستفناوری» به معنای فناوری زیستی (یا فناوری زیستالگو) است، در حالی که بر پایه تعریف در عمل باید «زیست فناوریالگو» باشد، و درستتر این بود که آن را «فنارزیست» (چون آفریدن و آوردن را گاه آر میگوییم، مثلا «آن را بیار») یا چیزی مشابه این نام نهند. یعنی جای زیست و فناوری عوض میشد. اگر زیستفناوری/بیوتکنولوژی، فنارزیست/فناوریزیست میبود، آن موقع میشد برای بیونیک واژهٔ زیفن (مخفف زیستفن) را پیش نهاد.
ولی چون زیفن یادآور زیستفناوری است، پس این انتخاب معقول نیست.
به نظر میرسد چون هیچ وقت مقاومت در برابر زبان علم موفق نبوده، اگر واژهٔ فارسی هم از همان زیست+الکترونیک ساخته شود بهتر باشد! چون گاه این واژهها هستند که تعریف خود را تغییر میدهند، یعنی اگر بیونیک بیولوژی+الکترونیک است، در سالهای بعد ممکن است شاهد این باشیم که الگوهای بیولوژیکی فقط در حوزه الکترونیکی (یا حداقل فناوری) به کار میروند، و نه حوزهٔ فراگیرتر مهندسی و فناوری.
بر همین مبنا واژهٔ «زیلکترونیک» را که از زی/زیست+لکترونیک/الکترونیک ساخته شده را پیشنهاد میکنم. نظر دوستان چیست؟
--Shahreman (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۹ (UTC)
- درود. سپاس از اطلاعات مفیدتان. تا جایی که میدانم ویکیپدیا جای واژهگزینی و واژهسازی نیست. در اینجا فقط از برایرهای فارسیای که قبلا در منبعی استفاده شده میتوان استفاده کرد و اگر برابری موجود نبود همان واژه انگلیسی را به کار میگیریم تا برابر فارسی این واژه توسط فرهنگستان ساخته شود. امین (گپ) ۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)
- همین بالای این صفحه نوشته: «همچنین، برای واژهگزینی و اصطلاحشناسی شاید این صفحه مفید باشد». --Shahreman (بحث) ۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)
درخواست ترجمه
لطفا در ترجمهٔ متن داخل این تصویر کمک کنید. کمی مبهم است. با تشکر. امین (گپ) ۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۵ (UTC)
- با درود، اینها پیشنهاد بنده است:
- Anglosphere: آنگلوسفر
- Official with majority: زبان رسمی اکثریت
- Official, but minority: زبان رسمی اقلیت
- Co-Official with majority یکی از دو زبان رسمی اکثریت
- Co-Official, but minority یکی از دو زبان رسمی اقلیت
- Unofficial زبان غیررسمی
- Not Official with majority زبان رسمی نیست، اما بیشتر مردم بلدند (یا: آنرا میدانند)
- Not Official, but minority زبان رسمی نیست، اما عدهٔ کمی بلدند (یا: آنرا میدانند)
--Tisfoon (بحث) ۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)
- سپهر فارسی به احتمال زیاد از σφαῖρα یونانی گرفته شده است [۷]. هرچند تاحالا جایی آنگلوسپهر ندیدهام، ولی با آن بیشتر از آنگلوسفر ذوق میکنم! 4nn1l2 (بحث) ۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۲۱ (UTC)
- درست میفرمائید؛ مضافاً اینکه خوانندهٔ معمولی به احتمال زیاد در آغاز، آنرا آنگلوسَـفَر خواهد خواند. تصور بنده آن است که در نویسهگردانی Anglosphere از همان شیوهای استفاده شده که در زمینشناسی برای نامیدن لایههای جو زمین (اَتومسفر) بکار رفته است: تروپوسفر، استراتوسفر، مزوسفر، ترموسفر و اگزوسفر. (که البته جاافتاده هم هستند و بهیاد دارم که اولین بار آنها را در کتابهای درس زمینشناسیِ دبیرستان دیدیم و آموختیم). Tisfoon (بحث) ۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۵۶ (UTC)
buffer
درخواست ترجمه:
- واژه: Buffer
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: حمل و نقل
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/buffer_stop
- توضیحات: توضیحات دیگر شما -- امین (گپ) ۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)
- معادلِ ارائه شده توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی: «سپر انتهایی» (پیوند). Benyamin-ln (بحث) ۱۲ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۰۱ (ایران) ۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)
ترجمه Assassin's Creed
سلام و احترام، خسته نباشید.
مدتی است که بر سر ترجمه Assassin's Creed اختلاف داریم. ریشه اختلاف بهطور خلاصه این است که ترجمه «کیش یک آدمکش» معنای دقیق را بر نمیتابد و به مفهوم هم اشاره درستی ندارد. در بحث:کیش_یک_آدمکش#عنوان_صحیح_برای_مقاله توضیحات کامل برای پیشنهاد نام «کیش اساسین» با کمک دیگر عزیزان نوشته شده. ممنون میشوم نظرتان را در خصوص ترجمه دقیق این عبارت در صفحه بحث مقاله بیان کنید، چون مجموعه ادامهدار است و در آینده باز همین مشکل گریبانگیر دیگر مقالات کیش یک آدمکش (مجموعه بازی) خواهد شد. ارادتمند، احمد | گفتگو ۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۷ (UTC)
- نظر من این است که همان اساسینز کرید بشود. وبگاه معتبری مثل دیجیاتو هم از همین لفظ استفاده کرده. خود علاقهمندان به بازی هم، گرچه دلیل معتبری نیست اما کیش یک آدمکش نمیگویند. mOsior (بحث) ۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۳ (UTC)
- ترجمه نامهای خاص هیچوقت درست نیست Mardetanha (بحث) ۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)
- من خودم هم موافقت کلیام روی اساسینز کرید است. همانطور که در آن مبحث هم اشاره کردم، در بخش نظرات همین وبگاههای مربوط، مثل گیمفا و دیجیاتو و زومجی و غیره، ندیدهام از معادل فارسی استفاده بشود. فقط برای اینکه تأکید روی ترجمه بود، گفتم با حداقل ترجمه ارائه بشود. ارادتمند، احمد | گفتگو ۱۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۲۹ (UTC)
- سلام دوباره. نظرتان در خصوص بقیه نام چیست؟ مثلا «پرچم سیاه»، «ریشهها» و موارد مشابه چگونه ترجمه بشوند؟ ارادتمند، احمد | گفتگو ۱۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۰۹ (UTC)
- تمام مجموعه به «اساسینز کرید» منتقل شد. احمد | گفتگو ۲۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۲ (UTC)
Prinz Eugen, der edle Ritter
با سلام، لطفا معادل فارسی مناسبی جهت Prinz Eugen, der edle Ritter بفرمایید تا مقاله به آن منتقل شود. شاهزاده یوجین شوالیه شریف یا شاهزاده اوژن شوالیه شریف، کدام یک مناسبتر است؟ با احترام Babooneh 🌼 (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۹ (UTC)
- اوژن! __Âriobarzan ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۳ (UTC)
- شاهپور به جای شاهزاده. برسام (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۱ (UTC)
- سلام. این مناسبتر است: «شاهزاده اویگن، شوالیه شریف». ارادتمند،
Hamid Hassani (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۸ (UTC)
- پ.ن.: اینجا منظور از elde Ritter احتمالاً «نجیبزاده» است. —
Hamid Hassani (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۵ (UTC)
- @Hamid Hassani: سلام بر شما، با نگاهی که من کردم «اویگن» بهنظر من هم معادل بهتری است، در مورد نجیبزاده نیز ظاهرا احتمال مطلوبی است، چون کاربردی تر است در چنین افرادی. با احترام Babooneh 🌼 (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۴ (UTC)
- @Babooneh: سلام از بنده است. سپاس. —
Hamid Hassani (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)
- @Hamid Hassani: عزیز، اگر نظر دیگری ندارید یا بزرگوار دیگری را در این رابطه جهت دعوت به بحث سراغ ندارید، به «شاهزاده اویگن، شوالیه نجیبزاده» منتقلش کنم. امر بفرمایید. با احترام Babooneh 🌼 (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۷ (UTC)
- @Babooneh: خواهش میکنم؛ همین «شاهزاده اویگن، شوالیه نجیبزاده»، که پیشتر عرض کردم، از نظر بنده مناسب است. ارادتمند،
Hamid Hassani (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۷ (UTC)
- @Babooneh: خواهش میکنم؛ همین «شاهزاده اویگن، شوالیه نجیبزاده»، که پیشتر عرض کردم، از نظر بنده مناسب است. ارادتمند،
- @Hamid Hassani: عزیز، اگر نظر دیگری ندارید یا بزرگوار دیگری را در این رابطه جهت دعوت به بحث سراغ ندارید، به «شاهزاده اویگن، شوالیه نجیبزاده» منتقلش کنم. امر بفرمایید. با احترام Babooneh 🌼 (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۷ (UTC)
- @Babooneh: سلام از بنده است. سپاس. —
- @Hamid Hassani: سلام بر شما، با نگاهی که من کردم «اویگن» بهنظر من هم معادل بهتری است، در مورد نجیبزاده نیز ظاهرا احتمال مطلوبی است، چون کاربردی تر است در چنین افرادی. با احترام Babooneh 🌼 (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۴ (UTC)
- سلام. این مناسبتر است: «شاهزاده اویگن، شوالیه شریف». ارادتمند،
- شاهپور به جای شاهزاده. برسام (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۱ (UTC)
شاهزاده هم به prince گفته می شود هم به princess. بهتر است از شاهپور و شاهدخت استفاده شود.
شریف هم یعنی با شرف! و ربطی به معنی دقیق edle ندارد.
"شاپور اویگن، شوالیه نژاده" گزینه بهتریست برسام (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)
- @برسام: سلام دوست گرامی، ممنون از مشارکت شما، اما با توجه به وپ:رواج و رعایت وپ:سره نظر خود را بفرمایید. با احترام Babooneh 🌼 (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۷ (UTC)
- هر دوی این واژگان رایج اند. ارتباط "سره" به پیشنهاد خودم را هم نفهمیدم! معنی لغوی نجیب و شریف هیچ ربطی به edle ندارد. هر آدم یک لاقبایی میتواند نجابت و شرافت داشته باشد، خیلی نجیب باشد و البته شریف. اینکه معنی اصلی واژگان را دریابیم و برایش معادل درستی پیشنهاد بدهیم نامش هر چه باشد "سره" نیست!
شاهزاده واژه عامی است که به هر دو جنس اطلاق می شود ولی شاهدخت و شاهپور منطبق بر پرینسس و پرینس هستند. نژاد در ربان فارسی نیز هیچ ربط معنایی به race ندارد و اتفاقا به تبار و اصالت خانوادگی و ... بازمیگردد. بنابراین نژاده معادل دقیقی برای edle است. برسام (بحث) ۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۳۳ (UTC)
- اویگن.--1234 (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۹ (UTC)
singing revolution
درخواست ترجمه:
- واژه: Singing revolution
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: سیاست
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/singing_revolution
- توضیحات: انقلاب خوانندگی؟ -- امین (گپ) ۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۱۲ (UTC)
- انقلاب آوازخوانی. سرچ کنید چندتا منبع هم میبینید. mOsior (بحث) ۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۲۵ (UTC)
Egg bhurji
سلام عزیزان، من تو ترجمه این موندم.
من اینو با تخممرغ برجی معنی کردم برای مقاله ای.
اگر درسته و درست میدونید که هیچ، و اگر نه خب دست به کار شوید و خوبشو انتخاب کنید.
درود. «بارجیِ تخممرغ» عنوان مناسبتری است که در آن صورت در جمله؛ «بارجیِ تخممرغ با پنیر» و «بارجیِ پنیر» و ...، هم مفهوم بهتری مییابد. پالوا را هم میتوان به عنوان انواع دیگر آن افزود. -- Mpj7 (بحث) ۱۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)
سرهم یا جدانویسی اُف
اخیراً کاربرانی همچون برسام مقالات مربوط به اسامی روسی و ازبکستانی مانند شیرزاد اعظماف، شوکت ملاجاناف و.. که به اُف ختم میشود را جدا مینویسند و مقالات موجود را هم به شیوهٔ جدانویسانه منتقل میکنند که تا جایی که میدانم و یادم میآید خلاف سنت نگارش سرهم در فارسی و احتمالاً خلاف شکل تلفظ در زبان اصلی (مثلاً اعظمف/اعظموف و ملاجانف/ملاجانوف) است. میخواستم با خودشان وارد بحث شوم ولی گفتم مستقیم در اینجا مطرح و پینگشان کنم که نظرات کارشناسی بیشتری داشته باشیم. Wikimostafa (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۰ (UTC)
- در زبان فارسی غیر از مواردی مثل ختم واژه به «ه» از پایه الف استفاده نمیکنیم مثل خانهاش؛ بنابراین این شیوه از نظر رسمالخط فارسی اشتباه است. علاوه بر این شیوه ضبط این کلمات در فارسی بر درستی ارجحیت دارد و هرچه در منابع آمده، ملاک است بنابراین نمیشود این اسامی را در صورت اختلاف در ضبط در منابع، یکدستسازی کرد. mOsior (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC)
- اعظموف و ملاجانوف درست است. امین (گپ) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)
- من دربارهٔ این موضوع با کاربر برسام به خاطر انتقال حسنوف به حسنوف بحث کرده بودم اگر همین بحث هم نبود شاید اعظماف را به صورت اعظموف مینوشت! --Kasir بحث ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۳ (UTC)
- بحث کاربر Kasir بجا بود و حسنوف درست نبود. کاربر گرامی جناب Kasir! حتی اگر بحث شما هم نبود بنده با دیدن مثالهای دیگر مانند حسین اف و علی اف و … «حسنوف» را به «حسن اف» تغییر میدادم. رضایت شخصی که چندان مهم نیست! درست و غلط بودن مهم است. هدف بنده جدا بودن اسم از «اف» بود که به اشتباه «حسن وف» نوشته بودم و بعد به «حسن اف» تغییر کرد. ابداع بنده هم نبوده و قبلاً هم «حسین اف» و «علی اف» در ویکی موجود بودهاست. تغییرات بنده محدود به نامهای ازبکستانی (عربی-فارسی) بوده و چندان با نامهای روسی کاری نداشتهام. دراین بین اشتباهات عجیب و غریبی مانند جاسور را هم تبدیل به جسور کردهام. با سپاس از دوستان برسام (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
- @برسام: با توجه به اینکه چند کاربر نسبت به نحوه انتقال این نام معترض هستند تا رسیدن به نتیجه نباید مقالهها را منتقل کنید تا مشخص شود نامها چگونه باید نوشته شوند. Kasir بحث ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)
- @Kasir: بنده احساس کردم شما روی «حسن وف» ایراد دارید و «حسن اف» مشکلی ندارد همچنانکه حسین اف و علی اف در ویکی بود، فکر نمیکردم کسی معترض «حسن اف» باشد والا تغییر نمیدادم.
- من این سؤال را غیر مستقیم خدمت داریوش آشوری فرستادم تا جواب بگیریم. Mardetanha (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۹ (UTC)
- من تصور میکردم جدانویسی درست باشد. مانند «حیدر علیاف». خیلی خوب میشود اگر از متخصصان بازخورد بگیریم. Benyamin-ln (بحث) ۱۳ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۵۳ (ایران) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)
- من سؤال را خدمت جناب شکراللهی و سرکار فاطمه مهری (عضو فرهنگستان) هم فرستادم. در عین حال جناب حسنی هم از اساتید هستند. امیدوارم ایشان هم نظر بدهند. Mardetanha (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)
- البته فراموش کردید پینگشان کنید. جناب حمید حسنی، جهت اطلاع. Tisfoon (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۵۰ (UTC)
- درود به دوستان. پیشنهاد بنده برای نوشتنِ پسوند «ـُف» در فارسی:
- الف) اگر انتهای جزء اصلی همخوان باشد، به صورت «ـُف» و متصل، مانند ایوانف، باباجانف، حسینف، رحیمف، حیدرف؛
- ب) اگر جزء اصلی به واکهٔ «ـی» /ī/ ختم شده باشد، به شکل «ـ اُف» و جدا، مثل علیاف؛
- پ) اگر انتهای جزء اصلی واکهٔ «ـا» /ā/ یا واکهٔ «ـو» /ū/ باشد، به صورت «ـ یف»، نظیر ملایف و نظربایف؛
- با نوشتنِ «حسینف» و «حیدرف» به شکل «حسیناف*/ حسینف*/ حسینوف*» و «حیدراف*/ حیدروف*» -که هیچ رواجی هم نداشته- موافق نیستم. ارادتمند،
Hamid Hassani (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۰۸ (UTC)
- البته فراموش کردید پینگشان کنید. جناب حمید حسنی، جهت اطلاع. Tisfoon (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۵۰ (UTC)
- من سؤال را خدمت جناب شکراللهی و سرکار فاطمه مهری (عضو فرهنگستان) هم فرستادم. در عین حال جناب حسنی هم از اساتید هستند. امیدوارم ایشان هم نظر بدهند. Mardetanha (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)
- من تصور میکردم جدانویسی درست باشد. مانند «حیدر علیاف». خیلی خوب میشود اگر از متخصصان بازخورد بگیریم. Benyamin-ln (بحث) ۱۳ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۵۳ (ایران) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)
- من این سؤال را غیر مستقیم خدمت داریوش آشوری فرستادم تا جواب بگیریم. Mardetanha (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۹ (UTC)
- @Kasir: بنده احساس کردم شما روی «حسن وف» ایراد دارید و «حسن اف» مشکلی ندارد همچنانکه حسین اف و علی اف در ویکی بود، فکر نمیکردم کسی معترض «حسن اف» باشد والا تغییر نمیدادم.
- @برسام: با توجه به اینکه چند کاربر نسبت به نحوه انتقال این نام معترض هستند تا رسیدن به نتیجه نباید مقالهها را منتقل کنید تا مشخص شود نامها چگونه باید نوشته شوند. Kasir بحث ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)
- بحث کاربر Kasir بجا بود و حسنوف درست نبود. کاربر گرامی جناب Kasir! حتی اگر بحث شما هم نبود بنده با دیدن مثالهای دیگر مانند حسین اف و علی اف و … «حسنوف» را به «حسن اف» تغییر میدادم. رضایت شخصی که چندان مهم نیست! درست و غلط بودن مهم است. هدف بنده جدا بودن اسم از «اف» بود که به اشتباه «حسن وف» نوشته بودم و بعد به «حسن اف» تغییر کرد. ابداع بنده هم نبوده و قبلاً هم «حسین اف» و «علی اف» در ویکی موجود بودهاست. تغییرات بنده محدود به نامهای ازبکستانی (عربی-فارسی) بوده و چندان با نامهای روسی کاری نداشتهام. دراین بین اشتباهات عجیب و غریبی مانند جاسور را هم تبدیل به جسور کردهام. با سپاس از دوستان برسام (بحث) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
- من دربارهٔ این موضوع با کاربر برسام به خاطر انتقال حسنوف به حسنوف بحث کرده بودم اگر همین بحث هم نبود شاید اعظماف را به صورت اعظموف مینوشت! --Kasir بحث ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۳ (UTC)
- اعظموف و ملاجانوف درست است. امین (گپ) ۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۶ (UTC)
- آنچه من به عنوان رواج در زبان فارسی دیدهام، به صورت حیدروف، عزیزوف، جباروف و غیره است. Kasir بحث ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۹ (UTC)
- بله، هم «چخوف» و «پوپوف» داریم، هم «ایوانوف»، و هم «ایوانف». آنچه مسلم است این است که این پسوند عموماً جدا نوشته نمیشود. —
Hamid Hassani (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۲۱ (UTC)
- بله، هم «چخوف» و «پوپوف» داریم، هم «ایوانوف»، و هم «ایوانف». آنچه مسلم است این است که این پسوند عموماً جدا نوشته نمیشود. —
- پاسخ جناب داریوش آشوری به بحث بالا
- من هم این شیوهی جدا کردن اف را که یک پسوند از زبان روسی است، افزوده برنامهای ترکی و فارسی با نیمفاصله بیشتر میپسندم. زیرا هویت پسوند را روشنتر نشان میدهد. Mardetanha (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۴ (UTC)
- نه تنها هویت و استقلال پسوند حفظ میشود، مهمتر از آن استقلال اسم است. ظاهرا خیلی ها نمی دانند معنی اف و اوا در روسی همان پور و دخت فارسی است و ایسماتولایف نامی فضایی نیست بلکه عصمت الله اف است! که گزارشگران با سواد فوتبال به خورد مردم میدهند!
- معمولا در روزنامهها یا رسانههای ایرانی اف جدا را برای اسامی کشور جمهوری آذربایجان و برای کشور ازبکستان از وف متصل استفاده میشود. --Kasir بحث ۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)
- چه فرقی دارند!؟ شاهدی هم دارید بر این قانون نانوشته؟ برسام (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)
- من موافق جدانویسی آنها هستم. چون اف به نظر میرسد ریشه مشترک پ به معنی بزرگ و پدر باشد که بر نامهای خانوادگی نهاده میشود تا یک واحد خانواده را تعریف کند. نمونههای آن بویوک یا ابوطالب یا آلبویه است. وقتی سرهم نوشته میشود درک نمیشود که یک پسوند است، ولی وقتی جدا نوشته میشود این موضوع درک میشود. --Shahreman (بحث) ۱۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)
- برسام، شما خودتان شاهد و منبعی برای جدانویسی ـُف نیاوردهاید. لطفاً منابعی که جدانویسی پسوند را توصیه میکنند یا به شکل روشمند به کار میبرند اینجا بیاورید ببینیم وزن و اعتبار و فراوانیشان چقدر است. ضمناً آشوری کلاً مدافع جدانویسی (از هر نوعی) است. Wikimostafa (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۰۵ (UTC)
- دستور خط فرهنگستان موارد زیادی را مشخص کرده است. در ص 41، بخش ب، بند 2 کلماتی که الزما جدا نوشته میشود را ذکر کرده (واژگانی که بخش دوم آنها با الف آغاز می شود : مانند دل انگیز) ولی مشخص نیست که اف هم شامل این قانون میشود یا نه. در بندی دیگر ذکر شده از جدانویسی که ابهام ایجاد میکند پرهیز شود(بهنام، به نام). که اف نه تنها شامل این قانون می شود! بلکه باعث استقلال معنایی اسم هم میشود و ابهام زدایی هم می کند. در بند دیگری آمده مرکب هایی که یک جز آنها وامواژه باشد(شیک پوش) باید جدا نوشته شود که فکر می کنم شامل "حسن اف" هم بشود. در بند دیگری آمده اگر یک بخش از واژه پربسامد باشد باید جدا نوشته شود (سیه چشم، سیه روی، سیه بخت و ..) که اف شامل این قانون هم میشود! این دستور خط ارزش یک بار مطالعه را دارد. بطور کلی اگر مرکب نویسی ابهام خوانشی ایجاد کند (حسنوف، علیف) یا ابهام معنایی ایجاد کند به نحوی که خواننده نداند واژه مرکب است و هر بخش معنی مستقلی دارد (مانند حسن پور و حتا از نظر من دش نام) از نظر بنده باید جدا نوشته شود. پسوند اوا و اف هم باید مستقل فهمیده شوند (بخشی از همزبانان ما در تاجیکستان و ازبکستان نام خانوداگی شان با اف/اوا ساخته شده است و بر ماست که درست بشناسیم)، ندانستن استقلال معنایی اوا باعث شده اکثر نام های تاجیکستانی اشتباه تلفظ بشوند. همین تلفظ اشتباه را کمی خفیف تر در نام های منتهی با اف هم داریم. ضمن اینکه در فارسی افغانستان هم (بر اساس دستور خط وزارت فرهنگ افغانستان) حتا "گی" را در "زندگی" جدا می نویسند( اگرچه اشتباه است و "گی" پسوند نیست! بلکه زندگ+ ی بوده).
- چه فرقی دارند!؟ شاهدی هم دارید بر این قانون نانوشته؟ برسام (بحث) ۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)
https://www.ilam.ac.ir/file_bank/1394/13941210-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1%20%D8%AE%D8%B7%20%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C.pdf برسام (بحث) ۱۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)
- در مورد اینکه رسانههای نوشتاری ایران همه موارد را به صورت وف یا اف جدا نمینویسند الان به این مورد برخورد کردم. Kasir بحث ۱۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۰ (UTC)
دولشاک
لطفاً فکری برای عنوان مقالهی دولشاک بکنید؛ و گر نه همه دچارش میشویم! —FarsiNevis (بحث) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)
- @FarsiNevis: در جستجوی وب (مثلاً فروشگاههای خرید اینترنتی فارسی) دوال خیلی رایجتر از دول است. منتقل کردم — حجت/بحث ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)
- ضمناً اگر نام رایجی نداشتیم و قرار بود خودمان اسم بسازیم، قاعدتاً باید مینوشتم «دوئلشاک» (چون که duel و dual هر دو یک جور تلفظ میشوند و از یک ریشه هستند و اولی را در فارسی دوئل مینویسیم). در اینترنت هم «دوئل شاک» دیدهاما نه به اندازهٔ دوال شاک. — حجت/بحث ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۵۸ (UTC)
- @Huji: سپاسگزارم. من هم از این انتخاب، شگفتزده شدم. البته امیدوارم بهزودی معادل فارسیاش ساخته و رایج شود. —FarsiNevis (بحث) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۱۰ (UTC)
- سویتکانه هم بد نیست. یعنی چون ظاهرا دو موتور برای ویبره دارد (Many games took advantage of the presence of two motors to provide vibration effects) که طبیعتا در دو سو قرار گرفتهاند، پس سویتکانه شاید معادل بدی نباشد. بطور کلی برای dual و two در فارسی دو استفاده میشود، چون dual و two واژههایی هستند که قابلیت ارتقاء به tri یا three را دارند. ولی برای bi مثل bilingual مفهوم «دو»یی که وجود دارد متفاوت است و قابلیت ارتقاء ندارد و بیشتر دو چیز که رویاروی هم هستند و در دو جهت قرار دارند را میرساند. بر همین مبنا میتوان bi را «سوی» ترجمه کرد. بسته به اینکه آیا احتمال میرود در آینده دوالشاک سهموتوره شود یا نه، باید بین واژههای «دوتکانه» و «سویتکانه» تصمیم گرفت. --Shahreman (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۲ (UTC)
- @Huji: سپاسگزارم. من هم از این انتخاب، شگفتزده شدم. البته امیدوارم بهزودی معادل فارسیاش ساخته و رایج شود. —FarsiNevis (بحث) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۱۰ (UTC)
- اگر قرار است دوالشاک به صورت دوْاِل تلفظ شود به صورت دوئل نوشته شود بهتر است چون هم با آوانگاری Duel برابر میشود و هم نحوه تلفظ را بهتر نشان میدهد. Editor-1 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)
persecution
درخواست ترجمه:
- واژه: Persecution
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: سیاست
- پیوند: http://en.wikipedia.org/wiki/persecution
- توضیحات: توضیحات دیگر شما -- امین (گپ) ۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۸ (UTC)
- «تعقیب و آزار» را پیشنهاد میکنم. فعلاً یک تغییرمسیر برای مقاله دیگری است که از نظر من اشتباه است. Benyamin-ln (بحث) ۱۶ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۴۹ (ایران) ۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)
- «بهزخمهگری» را پیشنهاد میکنم. چون زخمه زدن هم مفهوم زخمهٔ رفتاری دارد هم عملی، بعلاوه محتمل است که با secution ریشهٔ مشترکی داشته باشد. pro نیز به معنای by means of یا through یا by است، که به «به» نزدیک است، پس «بهزخمهگری» واژهٔ مناسبی به نظر میرسد. البته اگر دبیرهٔ انگلیسی بود bezakhme با behzakhme هم اشتباه نمیشد. میتوان «زخمهگری» را هم انتخاب کرد، ولی من «بهزخمهگری» را به دلیل روشمند بودن ترجیح میدهم، چون زخمهگری به تنهایی هیچ متودی ندارد. --Shahreman (بحث) ۱۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
- @Shahreman: به نظرم بزخمهگری نوشته شود بهتر است. به مظر معادل خوبی میآید اما باید نظر دیگران را هم دید. امین (گپ) ۱۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)
- «بهزخمهگری» را پیشنهاد میکنم. چون زخمه زدن هم مفهوم زخمهٔ رفتاری دارد هم عملی، بعلاوه محتمل است که با secution ریشهٔ مشترکی داشته باشد. pro نیز به معنای by means of یا through یا by است، که به «به» نزدیک است، پس «بهزخمهگری» واژهٔ مناسبی به نظر میرسد. البته اگر دبیرهٔ انگلیسی بود bezakhme با behzakhme هم اشتباه نمیشد. میتوان «زخمهگری» را هم انتخاب کرد، ولی من «بهزخمهگری» را به دلیل روشمند بودن ترجیح میدهم، چون زخمهگری به تنهایی هیچ متودی ندارد. --Shahreman (بحث) ۱۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۱ (UTC)
Track (موسیقی)
عرض سلام و احترام. در خصوص ترجمه Track، به نظرتان چگونه باید ترجمه شود؟ (در مبحث موسیقی) من خودم فعلاً «قطعه موسیقی» را برایش نوشتهام. ارادتمند، احمد | گفتگو ۱۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۹ (UTC)
- Track همان «قطعه» است و رواج مطلق دارد. Editor-1 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۲ (UTC)
درخواست تلفظ نام
سلام، درخواست تلفظ نام شماری از نویسندگان را دارم:
- Vinzenz Rosenzweig von Schwannau [[:de:{{{2}}}|(de)]] خاورشناس اتریشی
- Herman Bicknell [[:en:{{{2}}}|(en)]] خاورشناس انگلیسی
- Henry Wilberforce Clarke [[:en:{{{2}}}|(en)]] مترجم انگلیسی
- Walter Leaf [[:en:{{{2}}}|(en)]] پژوهشگر انگلیسی
- Hermann Brockhaus [[:de:{{{2}}}|(de)]] خاورشناس آلمانی
ممنونم. -- |کامران آزاد| ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۴۵ (ایران) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۱۵ (UTC)
- سلام. بهترتیب: فینتسنتس روزنتسوایگ فون شواناو، هرمن بیکنل، هنری ویلبرفورس کلارک، والتر لیف، هرمان بروکهاوس. —
Hamid Hassani (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۸ (UTC)
- @Hamid Hassani: سلام و سپاسگزارم. -- |کامران آزاد| ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۲۳ (ایران) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۳ (UTC)
- @Kamranazad: ارادتمندم. —
Hamid Hassani (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)
- @Kamranazad: ارادتمندم. —
- @Hamid Hassani: سلام و سپاسگزارم. -- |کامران آزاد| ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۲۳ (ایران) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۵۳ (UTC)
Paracoccidioides brasiliensis
درخواست ترجمه:
- واژه: Paracoccidioides brasiliensis
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: نوعی قارچ
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Paracoccidioides_brasiliensis
- توضیحات: برای انتقال مقاله Paracoccidioides brasiliensis به عنوان فارسی.
Babooneh 🌼 (بحث) ۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۱۶ (UTC)
- از دید من، این موارد که نام علمی هستند باید فقط آوانویسی شوند. البته برخی از اینها مثل کشتیچسب غولپیکر بلوط که نام دیگری دارند را راحتتر میتوان ترجمه کرد، ولی این که گفتید شاید موقت بتوان «پاراکوکسیدیویدس براسیلینسیس» نامید. (مثلاً استرپتوپلیا سنگالنسیس) احمد | گفتگو ۲۱ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۹ (UTC)
Agrarian
معادل این واژه در زبان فارسی چه می شود برگزید کشاورزی نیستMSes T / C ۱۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۵۳ (UTC)
Category:Omsk State Agrarian University alumni
- @Modern Sciences: معنایش «مربوط به کشاورزی» (بهجای «کشاورزیای») است و در چنین ترکیبهایی باید همان «کشاورزی» ترجمه کرد؛ مثلاً: دانشگاه کشاورزی (که شامل رشتههای مختلف مربوط به کشاورزی است). —FarsiNevis (بحث) ۲۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۲ (UTC)
Ian باید چگونه تلفظ و آوانگاری شود؟
نام Ian در ویکی انگلیسی تلفظش را ئی-اِن نوشته اگر اشتباه نکنم!؟ حالا پرسش این است اگر تلفظ آن واقعا اینطور است، روش درست آوانگاری آن چگونه است؟! اشخاص زیادی هستند که نام آنها Ian است و در اینجا دارای مقاله هستند مانند ایان مککلن و ایان مورداک و نام آنها «ایان» آوانگاری شده است، واقعا «ایان» باید چگونه تلفظ شود؟! منظورم این است این آوانگاری دقیق به چه نوع تلفظی اشاره میکند؟ ئیْیْان (ایّان)؟ اِیْان؟ اَیْان؟
پس پرسشها این شد:
1. Ian اصلا چگونه باید لفظ شود؟ 2. آوانگاری آن به صورت دقیق و درست به فارسی چگونه است؟ فکر کنم باید ئیاِن یا ئییِن باشد. 3. این «ایان» که در حال حاضر استفاده میشود اصلا به چه جور تلفظی اشاره دارد؟!
Editor-1 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۱۰ (UTC)
- در این دست موارد به نظرم نمیشود صرفاً از روی الفبا معادل سازی کرد، به نظرم بهترین کار شنیدن این آوا و این کلمات از زبان آن مصرفکنندگان اصلیاش هست و سپس معادلسازی آن با الفبای فارسی. خبرنگار (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۸ (UTC)
- به صورت موردی این دو میشوند «این مرداک» و «این مککالن»، یعنی اینطور شنیدهمیشوند. خبرنگار (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۳ (UTC)
- این نام گِیلیکِ اسکاتلندی (iaɲ) است و «ایان» نزدیکترین صورتِ نویسهگردانی به فارسی است. —
Hamid Hassani (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۹ (UTC)
- لطفا به پرسشها دقیق پاسخ دهید، قرار نیست نویسهگردانی کنیم، باید آوانگاری شود. Editor-1 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۲ (UTC)
- به نوشتنِ Ian با حروف فارسی هم «نویسهگردانی» میگویند. آوانگاری چیز دیگریست. —
Hamid Hassani (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۴ (UTC)
- به نوشتنِ Ian با حروف فارسی هم «نویسهگردانی» میگویند. آوانگاری چیز دیگریست. —
- لطفا به پرسشها دقیق پاسخ دهید، قرار نیست نویسهگردانی کنیم، باید آوانگاری شود. Editor-1 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۲ (UTC)
- این نام گِیلیکِ اسکاتلندی (iaɲ) است و «ایان» نزدیکترین صورتِ نویسهگردانی به فارسی است. —
- به صورت موردی این دو میشوند «این مرداک» و «این مککالن»، یعنی اینطور شنیدهمیشوند. خبرنگار (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۳ (UTC)
آمریکایی: یِن.--1234 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)
- نگارش فارسی برای همهٔ انگلیسیزبانها صرف نظر از ملیت:
ایان
. لازم نیست بیشتر از این دقیق شد، مگر توجیه مناسبی داشت. برای کاربردهای معمول دانشنامه همان ایان در ۹۹ درصد مواقع باید جواب بدهد. 4nn1l2 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۰ (UTC)
هیچکس نگفت در حال حاضر «ایان» به چجور تلفظی اشاره دارد! شخصا فکر میکنم تلفظ Ian باید یْان یا یِنْ باشد، اینجا را هم ببینید:
https://debian-administration.org/polls/116#comment_11
Editor-1 (بحث) ۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۰۷ (UTC)
- اصل در ویکیپدیا نزدیکی به زبان مبدا است تا بیشترین حد امکان. همه زبان ها را هم دلیلی ندارد زوری یک کاسه کرد حداقل سیاست ویکیپدیا چیزی جز این است. در ویکیپدیای انگلیسی هم در خصوص هر سوژه گویش محلی منطقه مرتبط با آن مبنا قرار داده می شود.1234 (بحث) ۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۲۹ (UTC)
- نویسهگردانی درست به نظر من "ایان" است. دیاکو « پیام » ۲۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۴۹ (UTC)
- به سیکاسپی: کسانی هستند که رساله دکتری درباره قواعد نویسهگردانی انگلیسی به فارسی نوشتهاند و کتابهای راهنمای ۳۰۰ صفحهای در این باره منتشر کردهاند. اصل در ویکیپدیا اقتدا به نظر ایشان است. --4nn1l2 (بحث) ۲۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)
فکر کنم این «ایان» تلفظش ئییان است مانند گربهایان ولی موارد دیگر هست که این مدل آوانگاری را به چالش میکشد: راسویان، ایندیریان، چینچیلایان ، پیشیماهیان، گربهماهیان دریایی، کیسهماهیان و خیلی موارد دیگر که تلفظ آنها «ئییان» است، به نظرم این املا و نویسه گردانی «ایان» از پایه مشکل دارد.-- Editor-1 (بحث) ۲۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۱۶ (UTC)
شارلمانی یا شارلماین
مقاله شارلمانی از چندی پیش به شمارلماین منتقل شده. من متخصص موضوع نیستم اما تا جایی که دیدهام شارلمانی علیرغم صحیح نبودن رایج است. پرسش من از کاربر منتقلکننده درباره رواج هم هنوز پاسخی نگرفته. با توجه به اینکه مقاله به طور متوسط روزی ۳۰ بازدیدکننده دارد بهتر دیدم اینجا مطرح کنم بلکه زودتر به نتیجه برسد. آیا نگارش رایج این نام شارلماین است؟ آیدین (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۰۸ (UTC)
- فکر نمی کنم شارلمانی غلط باشد. کاربرد فرانسوی آن است احتمالا. اگر زبان مادری شخص ملاک باشد که باید اصلا کارل کبیر گذاشته شود. لاتین زمان رسمی آنجا در آن زمان بوده؟--1234 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۱۲ (UTC)
- سلام. املای فارسی، که از دههها پیش تا امروز رواج داشته، ناظر به تلفظِ «شارلُمانْی» (فرانسوی) است. بنابراین «شارلمانی» درست است. ارادتمند،
Hamid Hassani (بحث) ۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۵۴ (UTC)
- سلام. املای فارسی، که از دههها پیش تا امروز رواج داشته، ناظر به تلفظِ «شارلُمانْی» (فرانسوی) است. بنابراین «شارلمانی» درست است. ارادتمند،
- تلفظ درست و رایج "شارلمانی" درست است. به نام درست منتقل شد. دیاکو « پیام » ۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC)
- ممنون از همه دوستان. این موضوع برای من دو درس داشت، اولی تلفظ صحیح نام در زبان فرانسوی بود. دومی نکتهای بود که سیکاسپی عزیز روی آن دست گذاشت: همیشه از استفاده از «لاتین» به جای «انگلیسی» ایراد گرفتهام، حالا میبینم که خودم هم مرتکب چنین لغزشی شدم. آیدین (بحث) ۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۵ (UTC)
- برخلاف «شامپاین» که در فارسی الان با این املا رایجتر است تا «شامپانی»، «شارلمانی» در حدی که من در متون دیدهام هنوز با این املای وامگرفته از فرانسوی رایج است، و نه با املای «شارلماین». — حجت/بحث ۲۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۱۰ (UTC)
- ممنون از همه دوستان. این موضوع برای من دو درس داشت، اولی تلفظ صحیح نام در زبان فرانسوی بود. دومی نکتهای بود که سیکاسپی عزیز روی آن دست گذاشت: همیشه از استفاده از «لاتین» به جای «انگلیسی» ایراد گرفتهام، حالا میبینم که خودم هم مرتکب چنین لغزشی شدم. آیدین (بحث) ۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۵ (UTC)
Justice Chaudhury
لطفا برای نام فیلم هندی Justice Chaudhury معادل فارسی مناسب ارائه فرمایید Behnam mancini (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۸ (UTC)
درود. معادل فارسی «قاضی چودری» است. -- Mpj7 (بحث) ۱۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۸ (UTC)
- باتشکر از شما به قاضی چودری منقل شد Behnam mancini (بحث) ۱۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۸ (UTC)
- چودھری یا گهگاه چوهدری نگارش جاافتاده (تثبیتشده) این لغت (با املاهای مختلف در سرتاسر شبهقاره) به اردوست: ur:مہیما چودھری, ur:سوفی چودھری, ur:چودھری رحمت علی, ur:چودھری محمد علی, ur:سیسل چودھری, ur:چودھری شجاعت حسین, ur:یوویکا چودھری, ur:اپیندر کشور رائے چودھری, ur:شیرین شرمین چودھری, ur:فضل الہی چوہدری, ur:افتخار محمد چوہدری, ur:سلیل چوہدری, ... 4nn1l2 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۵۹ (UTC)
- @4nn1l2: نه، به نظر من اینگونه نیست: زبان اردو «چودری زدایی» نشده، این تنها برای مدت کوتاهی درپی جابهجاییهای قومی و شورشهای فرقهای در شبه قاره بوده و بی تردید نویسه چودری هم امروز یکی از اصیلترین است و وجود دارد. جستجوی گوگل برای فیسبوک «چودری» یافتهها در سطح چند گزینهٔ بالای دیگر است؛ هرچند که در اینجا نه این فیلم اردو است و نه زبان اردو نماینده گویش و «املاهای مختلف در سرتاسر شبهقاره» و شاخههای زبانی بسیار کهن تر از خود میتواند باشد. این چه ربطی با آن دارد؟ لطفاً دلیلی برای آوردن ۱۲ مثالی که از اردو آوردهاید ذکر کنید و روشن سازید که چنین چیزی در کجا تثبیت شده؟ میبینیم که همه آن را (به دلیل معنیهای متفاوت آن) یکسان نمینویسند. ما که نباید نویسه نامها را چون کموبیش از یکی دو ریشهاند یکسانسازی کنیم! همانگونه که هر اصطهباناتی را به درستی استهبانی نکردهایم. چرا از مثال هندی یا بنگالی؛ (زبان فیلم)، نمونه نیامده تا از شدت جانبدارانه بودن ویرایشتان بکاهد. رسانههای دیگر هم مانند در voanews، یا در BBC یا در اینجا و اینجا و در dw.com ,در اردو BBC و ایسنا بهکارش برده و میبرند. اگر همزمان با ویرایش بالا؛ برخی از ویرایشهایی را که به عنوان مثال آوردهاید چودری زدایی نکرده بودید که نیاز به بازنگری دارند، با توجه به زحماتی که در راه بهبود مقالهها میکشید به هیچوجه در یی این پاسخ نبودم: احتمالاً در ویکیفا نویسه ماهیما چودری به دلیل هندی بودنش گزیته درستی در اردو بوده و نیز در صوفی چودری هندی. ساریتا چودری با ملیت انگلیسی. مقاله نیم سطریگورمیت چودهری هندی و نیز مقاله کوتاه بینود چودهری اهل نپال که پیش از ویرایش شما به ترتیب گورمیت چودری و بینود چادهری بوده هر یک اکنون دارای سه املای مختلف در یک مقاله برای این نام شدهاند!!!. -- Mpj7 (بحث) ۲۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۳۳ (UTC)
Crown of...
درود دوستان؛ برای دولتهای اروپایی که با عنوان Crown of... شناخته میشوند، مانند Crown of Castile، پیشنهادتان چیست؟ پیشتر ترجمهٔ جاافتادهای داشتهایم؟ دیدهام به صورت تاج ترجمه شده که به نظرم برگردان جالبی نیست. شاید تاج و تخت بد نباشد، مثلاً تاجوتخت کاستیل! __Âriobarzan ۲۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۵ (UTC)
- به en:Throne تاجوتخت گویند همچون بازی تاجوتخت :) تاج کاستیل برگردان بهتری نیست؟-- SunfyreT ۲۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۳ (UTC)
@Sunfyre: خوب عرض کردم جالب نیست، مثلاً در جمله بگوییم جمهوری ونیز به تاج کاستیل حمله کرد... یا مثلاً خوان در تاج کاستیل تاجگذاری کرد!. __Âriobarzan ۲۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۲۳ (UTC)
- در [۸] ذکر شدهاست by metonymy, the term for a monarch or the form of government of a monarchy بدین معنی که Crown کنایه از سیستم پادشاهی است. پس بنابراین crown به نظر من همان "پادشاهی" باید ترجمه شود. البته با توجه به این که در زبان فارسی "تاج و تخت" کنایه از سیستم پادشاهی است، میتوان "تاج و تخت" هم به کار برد. دیاکو « پیام » ۲۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۳ (UTC)
- سلام، به نظر من همان پادشاهی بهتر است. Benyamin-ln (بحث) ۵ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۵۸ (ایران) ۲۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)
- پادشاهی برابر مناسبی نیست چون در ترجمه دچار مشکل خواهیم شد. مثلاً هم Crown of Castile داریم و هم Kingdom of Castile، که طبیعتاً ترجمهٔ هر دو به یک نام جالب نیست. __Âriobarzan ۲۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
- این دو عنوان را پیشنهاد میدهم: پادشاهی کاستیل (۱۲۳۰–۱۰۳۷) و پادشاهی کاستیل (۱۷۱۵–۱۲۳۰). موارد مشابه از این دست زیاد داریم. مثلاً: پادشاهی هلند و پادشاهی هلند (۱۸۱۰–۱۸۰۶). در ویکی انگلیسی نیز چنین کارهایی رایج است. مانند: Kingdom of Poland (1025–1385) ،Kingdom of Poland (1385–1569) و Kingdom of Poland (1917–1918) که هر سه دارای عنوان پادشاهی لهستان هستند. (نکتهٔ ریز: عنوان این سه مقالهٔ پادشاهی لهستان در ویکیفا، اشتباه است و باید اعداد سالهای آنها برعکس بشود چون ویکیپدیا:شیوهنامه/تاریخها و اعداد میگوید که در صورتی که هیچ واژهای بین عدد دو سال استفاده نشده باشد و این سالها تنها با خط فاصله نشان داده شده باشند، سالی که رقم بیشتری دارد در سمت راست و سالی که رقم کمتر دارد در سمت چپ نوشته میشود: ۴۴–۱۳۴۳.) Benyamin-ln (بحث) ۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۳۶ (ایران) ۲۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۰۶ (UTC)
- درود. پادشاهی برای بخشی از مفهوم گزینهٔ مناسبی است. در دانشنامه پادشاهی لئون و پادشاهی کاستیل را برای «Kingdom of León» و «Kingdom of Castile» داریم و این بیشتر مفهومی برابر با سلطاننشین دارد که نامی جغرافیایی با "اشاره" به شیوهٔ حکومتی در آنجاست. اگر پادشاهیها را از ابتدا نام مکان یا یک محدودهٔ جغرافیایی بگیریم و «Crown» را حکومت، فرد، مقام یا همان پادشاه، و این دو به جای هم بهکار نروند شاید مشکل حل شده باشد. در این صورت «Crown of Castile» میتواند مثلا «حکومت پادشاهی کاستیل» یا همان «پادشاه کاستیل» یا... بنا به مورد خود ترجمه شود. -- Mpj7 (بحث) ۲۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۴۵ (UTC)
- افزودن حکومت یک بار حقوقی را به عنوان اضافه خواهد کرد! بنا بر آنچه گفته شد تا اینجا به نظر من مناسبترین برابر همان تاجوتخت میباشد. __Âriobarzan ۲۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۱۰ (UTC)
- این دو عنوان را پیشنهاد میدهم: پادشاهی کاستیل (۱۲۳۰–۱۰۳۷) و پادشاهی کاستیل (۱۷۱۵–۱۲۳۰). موارد مشابه از این دست زیاد داریم. مثلاً: پادشاهی هلند و پادشاهی هلند (۱۸۱۰–۱۸۰۶). در ویکی انگلیسی نیز چنین کارهایی رایج است. مانند: Kingdom of Poland (1025–1385) ،Kingdom of Poland (1385–1569) و Kingdom of Poland (1917–1918) که هر سه دارای عنوان پادشاهی لهستان هستند. (نکتهٔ ریز: عنوان این سه مقالهٔ پادشاهی لهستان در ویکیفا، اشتباه است و باید اعداد سالهای آنها برعکس بشود چون ویکیپدیا:شیوهنامه/تاریخها و اعداد میگوید که در صورتی که هیچ واژهای بین عدد دو سال استفاده نشده باشد و این سالها تنها با خط فاصله نشان داده شده باشند، سالی که رقم بیشتری دارد در سمت راست و سالی که رقم کمتر دارد در سمت چپ نوشته میشود: ۴۴–۱۳۴۳.) Benyamin-ln (بحث) ۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۳۶ (ایران) ۲۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۰۶ (UTC)
- پادشاهی برابر مناسبی نیست چون در ترجمه دچار مشکل خواهیم شد. مثلاً هم Crown of Castile داریم و هم Kingdom of Castile، که طبیعتاً ترجمهٔ هر دو به یک نام جالب نیست. __Âriobarzan ۲۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
Xavier
سلام بر دوستان گرامی، برگردان صحیح اسم Xavier چیست؟ در ویکی آن را به صورتهای زاویه، زویر، هاویر، زاویر، ژاویر برگردان کردهاند. با تشکر Babooneh 🌼 (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۰۷ (UTC)
- @Babooneh: درود. بستگی به زبان مبدأ دارد. مثلاً، در زبان فرانسوی «زاویه» تلفظ میشود و در زبان اسپانیایی «خاویر». —FarsiNevis (بحث) ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۱ (UTC)
- @FarsiNevis: درود بر شما، یعنی همه این برگردانها در فارسی رایج است؟ به نظر میرسد باید رواج یکی یا دوتا محرز باشد نه این تعداد. با احترام فراوان Babooneh 🌼 (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۲ (UTC)
- @Babooneh: سلام. نه… همهی اینهایی که نوشتید، درست نیستند. زاویه درست است؛ چون فرانسوی است. زویر قاعدتاً باید بهصورت «زاویر» نوشته شود؛ چون انگلیسی است؛ هرچند ریشهاش قطعاً غیر انگلیسی است. زاویر غلط است؛ چون اسپانیایی است و باید بهصورت «خاویر» نوشته شود. ژاویر درست است؛ چون پرتغالی است (نمیدانم چرا عبارت هلندیاش نوشته شده). البته نام کوچک او باید بهصورت «آبل» نوشته شود. هاویر هم طبق میانویکی انگلیسی باید درست باشد. در اصل، «خاویر» بوده؛ ولی چون متولد آمریکا است و انگلیسیزبانان نمیتوانند «خ» را تلفظ کنند، ظاهراً به او «هاویر» میگویند. با این حال، شاید ما بتوانیم همان «خاویر» بنویسیم. جناب حجت بهتر میتوانند نظر بدهند. —FarsiNevis (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)
- در انگلیسی «اگزِیویِر» هم تلفظ میشود که البته من تا به حال ندیدهام که در فارسی به این شکل نقل شده باشد. کلاً FarsiNevis درست میگوید و باید به زبان منبع (و نیز به این که در منابع فارسی آن اسم خاص چهطور نقل شده) نگاه کرد. — حجت/بحث ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۲ (UTC)
- @Huji: درود و سپاس. موردی آخری را که گفتم (هاویر/خاویر)، چهطور باید نوشت؟ —FarsiNevis (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۵۲ (UTC)
- در انگلیسی «اگزِیویِر» هم تلفظ میشود که البته من تا به حال ندیدهام که در فارسی به این شکل نقل شده باشد. کلاً FarsiNevis درست میگوید و باید به زبان منبع (و نیز به این که در منابع فارسی آن اسم خاص چهطور نقل شده) نگاه کرد. — حجت/بحث ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۵۲ (UTC)
- @Babooneh: سلام. نه… همهی اینهایی که نوشتید، درست نیستند. زاویه درست است؛ چون فرانسوی است. زویر قاعدتاً باید بهصورت «زاویر» نوشته شود؛ چون انگلیسی است؛ هرچند ریشهاش قطعاً غیر انگلیسی است. زاویر غلط است؛ چون اسپانیایی است و باید بهصورت «خاویر» نوشته شود. ژاویر درست است؛ چون پرتغالی است (نمیدانم چرا عبارت هلندیاش نوشته شده). البته نام کوچک او باید بهصورت «آبل» نوشته شود. هاویر هم طبق میانویکی انگلیسی باید درست باشد. در اصل، «خاویر» بوده؛ ولی چون متولد آمریکا است و انگلیسیزبانان نمیتوانند «خ» را تلفظ کنند، ظاهراً به او «هاویر» میگویند. با این حال، شاید ما بتوانیم همان «خاویر» بنویسیم. جناب حجت بهتر میتوانند نظر بدهند. —FarsiNevis (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)
- @FarsiNevis: درود بر شما، یعنی همه این برگردانها در فارسی رایج است؟ به نظر میرسد باید رواج یکی یا دوتا محرز باشد نه این تعداد. با احترام فراوان Babooneh 🌼 (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۲ (UTC)
- برخی از اسپانیاییها و مکزیکیها، خ را ه میگویند. ممکن است این فرد مکزیکی باشد. اگر اینطور باشد، هاویر درست است. در کافههای ایران مشکلهٔ موخیتو/ موهیتو رایج است. mOsior (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)
- بله… کاملاً درست است. بیشتر در مکزیک و آمریکای مرکزی میگویند. با این حال، هرچند مثلاً نام شهر معروف مکزیک را «گوآدالاهارا» تلفظ میکنند، در فارسی مینویسیم «گوآدالاخارا». —FarsiNevis (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)
- باید به زبان مبدا وفادار باشیم. اگر صورتی رواج کاملا گسترده پیدا کرده استفاده شود وگرنه اسپانیامحوری قرار نیست داشته باشیم. شمار اسپانیولی زبانان در آمریکاها بیشتر از اسپانیا هم هست.--1234 (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)
- بله… کاملاً درست است. بیشتر در مکزیک و آمریکای مرکزی میگویند. با این حال، هرچند مثلاً نام شهر معروف مکزیک را «گوآدالاهارا» تلفظ میکنند، در فارسی مینویسیم «گوآدالاخارا». —FarsiNevis (بحث) ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)
نظر: با کلیت نظر دوستان موافقم، اما بهگمانم برای جلوگیری از پراکندگی و سردرگمی، باید لهجهٔ استاندارد را «بیشتر» ملاک قرار داد. مثلاً وقتی داریم یک نام انگلیسی را نویسهگردانی میکنیم، قطعاً معیارمان لهجهٔ آلابامایی و آرکانزاسیِ آن نیست. زبان معیار اسپانیولی هم عموماً اسپانیایی کاستیل است، نه آنچه در آرژانتین و شیلی و نیکاراگوئه تکلم میشود (که بعضاً بسیار متفاوت از اسپانیولی مادریدی است.) در نتیجه بهعنوان مثال، Jose و Juan بهتر است همان «خوزه» و «خوان» نوشته شود تا «هوزه» و «هوان». در زبان آذری خودمان، نام «بیوک» بهصورت «بویو» یا «بویوح» تلفظ میشود، اما دیگر نام نوازندهٔ فقید تارمان را نمینویسیم «بویو آقا/بویوح آقا»؛ علیرغم آنکه عدهٔ کثیری آنرا اینگونه تلفظ میکنند. Tisfoon (بحث) ۲۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۴ (UTC)
این سردرگمی نیست. سیاست ویکی پدیا وفاداری به زبان مبدا است. مبدا این جا اسپانیا نیست. چرا باید یک لهجه مبنا باشد وقتی در مورد کشور دیگری دارد صحبت می شود.1234 (بحث) ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)
- لهجه؟ خیر اتفاقاً اسپانیایی کاستیل، اسپانیایی مبدأ است. از اسپانیاست که زبان اسپانیولی به آمریکای لاتین رفته و تغییر آوا و لهجه دادهاست. حرف بنده این بود که شاید بد نباشد تلفظ نامها - همانطور که خودتان در بالا گفتید: وفاداری به زبان مبدأ - به زبان مبدأ (اسپانیایی کاستیل) نزدیکتر باشد. در غیر اینصورت، خاصیت انشای ویکیپدیا:نگارش نامهای خارجی چیست و چرا چنین صفحهای را درست کردهاند؟ Tisfoon (بحث) ۳۱ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۰۶ (UTC)
- به نظر من چون معمولا زبانهای نزدیکتر به خانواده آلمانی (مثل آلمانی و انگلیسی) بیشتر شکل اصلی واژهها را حفظ کردهاند «زِیْوییر» صحیحتر باشد، ولی به دو دلیل اینکه اولا خط فارسی امکان بازگویی خوانش صحیح واژههای کماستفاده را کمتر فراهم میکند و دوم اینکه فارسیزبانان با خاویر (احتمالا به دلیل نام خاویر سولانا) بیشتر آشنا هستند (و اگر خاویر باشد، احساس غرابت بیشتری به این نام خواهند داشت)، به نظر من تا آنجا که شیوهنامه اجازه میدهد خاویر بهتر باشد. --Shahreman (بحث) ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
- «خاویر» و «ژاویر» در ایران رایج هستند. Editor-1 (بحث) ۱۸ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۳ (UTC)
Flaperon
درخواست ترجمه:
- واژه: Flaperon
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: پرواز
- پیوند: https://en.wikipedia.org/wiki/Flaperon
- توضیحات: اصطلاحی است در حوزه پرواز. عکس کاربردش در ویکی انگلیسی مشخص است. با احترام، احمد
- یورونیوز از فلپرون استفاده کرده است. Hanooz ۲۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)
- این اسم ترکیبی است از flap (برآافزا) و aileron (شهپر). من با هوانوردی آشنا نیستم اما هر دوی این نامهای فارسی را در یک کتاب هوانوردی مال پانزده سال پیش دیده بودم و برای من گوشآشنا هستند.
- باید درد که در کتابها برای Flaperon چه نامی به کار بردهاند؛ شاید «شهپر برآافزا» ترکیب مناسبی باشد. — حجت/بحث ۲۷ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۱۳ (UTC)
- @Hanooz: سلام و تشکر، اما فکر میکنم یورونیوز را رواج نگیریم بهتر است. البته تغییرمسیرش باید باشد ولی وقتی ما اینجا چیزی را انتخاب کنیم، مخصوصاً چیزی مثل این کلمه تخصصی، لاجرم تأثیر گسترده میگذارد در مقالاتمان.
@Huji: سلام و ممنون. «شپهر برآافزا» ترکیب خوبیست، چون به خوبی اشاره میکند به معنا (شپهری که برآافزاست). اما من در فکر یک کلمه مختصر هستم. چون Flaperon هم، eronاش احتمالاً فقط برای کوتاهسازی آمده نه معنای خاصی. نظر شما دو عزیز و دیگر عزیزان نسبت به چیزی مثل «برآشپهر» چیست؟ البته آنها شپهر را کوتاه کردهاند، اما خب در معادلهای ما، شپهر کوتاه است ولی فلپ (برآافزا) احتمالاً بدون «افزا» زیاد مشکلی برایش پیش نخواهد آمد، اگر موافق باشید. احمد | گفتگو ۲۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۲ (UTC)- همچنان که گفتم باید کتابهای هوانوردی را نگاه کنید. من الان دسترسی ندارم. — حجت/بحث ۲۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۲۸ (UTC)
- جالب شد! یک نکته جالب این که ما شهپر و برآافزا را از جای معتبری مثل فرهنگستان گرفتهایم یا فقط یک کتاب؟ --احمد | گفتگو ۳۱ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۱ (UTC)
- همچنان که گفتم باید کتابهای هوانوردی را نگاه کنید. من الان دسترسی ندارم. — حجت/بحث ۲۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۲۸ (UTC)
- @Hanooz: سلام و تشکر، اما فکر میکنم یورونیوز را رواج نگیریم بهتر است. البته تغییرمسیرش باید باشد ولی وقتی ما اینجا چیزی را انتخاب کنیم، مخصوصاً چیزی مثل این کلمه تخصصی، لاجرم تأثیر گسترده میگذارد در مقالاتمان.
Wings
درخواست ترجمه:
- واژه: Wings
- زبان: انگلیسی
- حوزه تخصصی: پرواز
- پیوند: Wing (military aviation unit)
- مثال: 49th Fighter Wing و دیگر مثالها
- توضیحات: سلام و احترام. این Wings در ترجمه برایم مشکلساز گشته. فعلاً تحت عنوان «گروه هوایی» (مثلاً گروه هوایی ۲۷) ترجمهاش میکنم، ولی نمیدانم آیا معادل بهتری هم دارد یا خیر. نمونههایش زیادند و مثلاً 1st Fighter Wing را هم داریم. پیشاپیش سپاسگزارم.
احمد | گفتگو ۳۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
- احتمالاً «رسته» است. رتور (بحث) ۳۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۲۷ (UTC)
- en:Group (military aviation unit) و Wing مشابهاند و شامل چند گردان هوایی رتور (بحث) ۳۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
- ممنون. با توجه به جدول آخر همان مقاله انگلیسی برای Group، فکر کنم «رسته» همانطور که گفتید مناسبتر باشد. (گروه را برای خودش به کار ببریم). چون مثلاً داریم en:44th Fighter Group که ظاهراً کمی با Wing متفاوت هست. چون این را در یک مقاله به کار بردهام، فعلاً رسته میگذارم به جای Wing و گروه به جای Group، اگر بعد پیشنهادی اضافه شد دربارهاش بحث کنیم. باز هم ممنون. --احمد | گفتگو ۳۱ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۹ (UTC)
Prem Qaidi
ترجمه صحیح این فیلم زندانی عشق است یا عشق زندانی؟ Behnam mancini (بحث) ۵ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۹ (UTC)
- درود. «زندانی عشق» درست است. —FarsiNevis (بحث) ۵ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۱۱ (UTC)
- خیلی متشکرم Behnam mancini (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۴۴ (UTC)
آمریکا یا امریکا
سلام بر دوستان زبانشناس گرامی
با توجه به رواج نوشتاری کلمه آمریکا (نسبت به امریکا) در زبان فارسی، مشخصاً مقالاتی مثل آمریکا قاره آمریکا و از این دست باید به صورت آمریکا نوشته شود. اما [عنوان] برخی از مقالات ترجمه نیستند و با توجه به تلفظ در زبان مبدأ به ویکیپدیای فارسی آمدهاند، آنها را باید به چه صورت نوشت؟ این نوع مقالات به دو صورت ایجاد شدهاند، دستهای بهصورت امریکا فلان مانند: بنک آو امریکا، نیو ویرد امریکا، آرت این امریکا، بنک آو امریکا پلازا (آتلانتا)، بنک آو امریکا پلازا (دالاس) و .... و دستهای بهصورت آمریکا فلان مانند: بنک آو آمریکا هوم لونز، بنک آو آمریکا سنتر لوس آنجلس، یواساس آمریکا (آیدی-۳۰۰۶)، آمریکاز گات تلنت، آمریکاز گات تلنت: قهرمانان، لیتل آمریکا، وایومینگ، یواساس آمریکا (الاچای-۶)، یانگ آمریکا (کلیپر) و .... باید فکری برای این دودستگی کرد. به نظر باید همگی این موارد به امریکا فلان منتقل شود. صحبت با جناب حسنی گرامی در این رابطه را اینجا مطالعه کنید. با احترام Babooneh 🌼 ۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)
- با توجه به رواج تلفظ آمْریکا [یا آمِریکا] نسبت به اَمِریکا در بین فارسیزبانان، عنوان آنها باید به تلفظ رایج تغییر یابد، همچنین حتی تلفظ اَمِریکا تو خود آمریکا هم تلفظ مطلق نیست! اشخاص زیادی هستند از مهاجرین گرفته تا خود متولدین آمریکا که بنابر لحجه و یا ترجیح شخصی، آمِریکا تلفظ میکنند و واژه of هم در بیشتر موارد «اُوْ» تلفظ میشود. بعضی از کاربران ویکیفا یک گرایش عجیبی دارند به بعضی تلفظهای نامانوس برای مخاطب ایرانی/فارسی زبان که موجب ناراحتی آدم و دودستگی در مقالات میشود. همچنین واژه Bank هم باید به طور مطلق به صورت «بانک» آوانگار/نویسه گردانی شود و نه «بَنک» که واقعا این مورد دیگه غیر قابل تحمل است! --Editor-1 (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)
- موردی مثل بنک آو امریکا که رسماً ترانویسی زبان اصلی باید به همین صورت نوشته شود، مگر اینکه بخواهیم ترجمهاش کنیم به «بانک آمریکا»! همچنین امریکاز گات تلنت و امثال آن. در واقع اینها نام خاصند و نیازی به ترجمه ندارند، تبدیل امریکا به آمریکا هم مصداق ترجمه است. __Âriobarzan ۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۸ (UTC)
- تلفظ آمِریکا در بسیاری از زبانهای اروپایی همانند آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی و موارد مشابه و نزدیک آنها کاملا رایج است و «مصداق ترجمه» نیست! موردی مثل بنک آو امریکا اصولاً باید ترجمه شود به «بانک آمْریکا»، چون اسم خاص نیست و عنوان فعلی خارج از اینجا رواج ندارد. --Editor-1 (بحث) ۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۵ (UTC)
- ما دربارهٔ فارسی صحبت میکنیم! بله اگر ترجمه میشود بهتر است آمریکا نوشته شود. مگر موری که با صورت قدیمیتر امریکا در فارسی جا افتاده باشد. مثال همین جاافتادنها پانآمریکن است. __Âriobarzan ۶ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۴ (UTC)
- شما داری بیانیه میدی میگی «آمریکا» یک ترجمه است: "تبدیل امریکا به آمریکا هم مصداق ترجمه است" این یعنی واژه آمْریکا چه به صورت کتبی نوشته شود چه به صورت شفاهی گفته شود مثلا اگر کسی بگه آمْریکا، طبق فرمایش شما داره واژه America را ترجمه میکند؟! |:
ترجمه با آوانگاری یا نویسهگردانی متفاوت است، اصولا «America» یک اسم است و اصلا قابل ترجمه نیست!
من هم توضیح دادم که تلفظ واژه America به صورت "آمِریکا در بسیاری از زبانهای اروپایی همانند آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی و موارد مشابه و نزدیک آنها کاملا رایج است و «مصداق ترجمه» نیست" حالا ما هم در زبان فارسی، قابل توجه شما که میگی "ما دربارهٔ فارسی صحبت میکنیم" واژه «America» را به صورت آمْریکا، یا حتی بعضی مقامات سیاسی-مذهبی، اِمْریکا تلفظ میکنند، البته قطعاً «اِمْریکا» غلط است و نباید اینطوری گفته شود ولی آمْریکا یک چیز بسیار رایج و جاافتاده است، من شخصاً اصلا تا حالا توی تلویزیون ایران یا حتی کانالهای فارسی زبان ماهواره نشنیدم کسی بگه آمِریکا چه برسه به اَمِریکا!، لذا برای آوانگاری واژه America باید همان «آمریکا» درج شود، حالا اگر کسی خواست آمْریکا تلفظ کند، اگر کسی خواست آمِریکا تلفظ کند، ولی اَمِریکا همانطور که توضیح دادم تو خود آمْریکا هم رواج مطلق ندارد مخصوصاً که همشون برای اشاره به یک چیز آمریکایی میگویند «آمِریکَن»، لذا نباید در اینجا برای مخاطب ایرانی/فارسی زبان، «امریکا» آوانگاری شود.
فکر نکن الان اینطور نوشته بشه مخاطب ایرانی/فارسی زبان میاد طبق خواسته و تمایل شما، آن را «اَمِریکا» میخواند! نخیر! آن را «اِمْریکا» خواهد خواند! --Editor-1 (بحث) ۷ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۱۷ (UTC)
@Editor-1:
- مؤدبانهتر خواهد بود اگر طرف مقابل بحث را با فعل سوم شخص خطاب کنید!
- امریکا نظر به رواج، غلط نیست.
- مقایسهٔ زبانهای اروپایی با توجه به یکسانی الفبا در این مورد راه به جایی نخواهد برد.
- قصد ادامهٔ بحث در این خصوص را ندارم. فکر میکنم کسی که به دنبال حصول نتیجه بوده باشد برداشت صحیحی یافته باشد. شما را هم توصیه میکنم به کنترل اعصاب. پاینده باشید. __Âriobarzan ۷ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۲۰ (UTC)
- شما داری بحث رو بیخود کش میدی. 1. "امریکا نظر به رواج، غلط نیست." یعنی میفرمایید «امریکا» که حتی معلوم نیست منظورتان «اَمِریکا» است یا «اِمْریکا» به اندازه «آمْریکا» رایج است؟! این حرف رو اگر از ته دل میزنید حتما برید تحقیق کنید تا متوجه شوید کدام نوع نگارش و تلفظ در بین ایرانی/فارسی جماعت رایج است. 2. "مقایسهٔ زبانهای اروپایی با توجه به یکسانی الفبا در این مورد راه به جایی نخواهد برد." بحث سر نوع تلفظ و آوانگاری آن است، واقعاً نمیفهمم اینکه زبانهای اروپایی الفباری یکسان/مشابهی دارند چه ارتباطی به بحث و حرفهای من داشت. اگر بگید معیار تلفظ کشور مبدا است به مراتب قابل فهمتر خواهد بود تا این مدل جواب دادن.--Editor-1 (بحث) ۱۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۳۸ (UTC)
- جناب @Ariobarzan: عزیز، ممنونم از نظرتان و وقتی که برای این بحث گذاشتید، با توجه به اینکه هر تصمیمی در این ریسه منجر میشود به تغییر مسیر تعداد قابل توجهی از صفحات، که از قضا در همینجا هم مشخصاً نشان میدهد مخالف و موافق دارد، پس برای رسیدن به وحدت رویه در این زمینه چه باید کرد؟ با احترام Babooneh 🌼 ۷ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۳۳ (UTC)
@Babooneh: خواهش میکنم. منتقاً به تفاهم میرسند. در این مورد بهخصوص، عرض کنم که آقای حسنی زبانشناس هستند و صاحبنظرتر، اگر از این بحثها نتیجهای نگرفتید نظر ایشان را اعمال بفرمایید. __Âriobarzan ۹ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۴۴ (UTC)
بایدی وجود ندارد. آمریکا هر جا به تنهایی اسم خاص است همین جور نوشته شود. ولی وقتی جزیی از عبارت دیگر است باید مشابه تلفظ درست مبدا باشد. مثلا تو bank of america به انگلیسی اِمِریکا می شود ولی america اسپانیولی اش آمِریکا می شود و منافاتی هم ندارد.1234 (بحث) ۹ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۵۴ (UTC)
- جناب @Sicaspi: عزیز، ضمن عذرخواهی بابت نوشتن «باید» که از روی عادت نوشتاری بود، تشکر میکنم از درج نظر مفیدتان، البته مبدأ غالب مقالات ذکر شده انگلیسی است، و اینکه قصدم از این ریسه بیشتر برای رسیدن به یک وحدت رویه برای نوشتن عنوان مقالاتی چون بنک آو آمریکا سنتر لوس آنجلس و بنک آو امریکا پلازا (آتلانتا) بود چرا که که هر دو در مکانی با زبان انگلیسی مستقر هستند. جناب حسنی عزیز جهت اطلاع و اینکه اگر نکته تکمیلی مانده بفرمایید. با احترام فراوان / Babooneh 🌼 ۱۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)
- خواهش می کنم . وحدت رویه نیکوست اما وقتی واقعا مسایل واحد باشند. گاهی پدیده ها در جهان واقع شبیهند ولی یکسان نیستند و وحدت رویه بهتر است زورکی سعی در یکی کردن آنها نکرد.1234 (بحث) ۱۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۱ (UTC)
- @Babooneh: بله، در همانهایی که ابتدا در صفحه بحث بنده فرمودید و جزو نحوِ زبان انگلیسیاند، یعنی مثلاً بنک آو امریکا و امریکاز گات تلنت و آرت این امریکا، «امریکا» بدون مدّ است. با احترام،
Hamid Hassani (بحث) ۱۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۸ (UTC)
- @Babooneh: بله، در همانهایی که ابتدا در صفحه بحث بنده فرمودید و جزو نحوِ زبان انگلیسیاند، یعنی مثلاً بنک آو امریکا و امریکاز گات تلنت و آرت این امریکا، «امریکا» بدون مدّ است. با احترام،
- خواهش می کنم . وحدت رویه نیکوست اما وقتی واقعا مسایل واحد باشند. گاهی پدیده ها در جهان واقع شبیهند ولی یکسان نیستند و وحدت رویه بهتر است زورکی سعی در یکی کردن آنها نکرد.1234 (بحث) ۱۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۱ (UTC)