زندگی
این مقاله نیازمند بهروزرسانی است. |
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (آوریل ۲۰۱۵) |
زندگی، زیست یا حیات به فاصلهٔ میان تولد تا مرگ گفته میشود. هر موجود زنده، پس از تولد، آغاز به رشد و تکامل میکند و در نهایت به واسطهٔ مرگ، این روند متوقف میشود.[۱][۲]
در بیشتر ادیان، زندگی پس از مرگ نیز تعریف شده است و از دیدگاه مادی و معنوی به دو بخش تقسیمبندی شده است.
البته هنوز برخی ابهام و نارساییهایی در این زمینه وجود دارد، از جمله ویروسها که فقط از رشته دیانای تشکیل شدهاند و به تنهایی و بدون وجود سلول میزبان، علایم موجودات زنده را ندارند. برخی از دانشمندان ویروسها را مرز میان موجودات زنده و غیر زنده و به صورت یک هاله (مانند نیم سایه) دانستهاند که کاملاً قابل جداسازی نیستند. آیا دیانای فرق موجودات زنده با غیر زنده است؟ آیا ساختاری هوشمند (وجود نظم بین سلولها و اجزای مختلف)، موجود زنده را تشکیل میدهد؟ که البته سلولهای سرطانی این موضوع را رد میکنند زیرا در مقابل از بین رفتنشان مقاومت میکنند و مانع از کارکرد درست بدن میشوند (سلولها بعد از پایان عمر، باید با سلولهایی جدید جایگزین شوند). به زبانی دیگر سلولهای یک فرد سرطانی نامیرا شده و در مقابل مرگ خود و فرمان طبیعی بدن مقاومت میکنند ولی فرد سرطانی فردی زنده است با اینکه برخی از اعضای بدنش درست کار نمیکند. به تعریفی دیگر حیات نحوهٔ خاص از هستی است که مبدأ ظهور علم و قدرت شده و عامل هماهنگ کننده اندیشه علمی و انگیزه عملی است، به طوری که اندیشه علمی بر انگیزه عملی اشراف و نظارت داشته و انگیزه عملی تحت هدایت اندیشه علمی، به صورت کوشش عینی ظهور یابد.
ریشهشناسیویرایش
این بخش به هیچ منبع و مرجعی استناد نمیکند. |
لغت نامه دهخدا
زندگی. [زِ دَ / دِ] (حامص، اِ) زندگانی. (از فرهنگ فارسی معین). حیوة. (ناظم الاطباء). حیات. محیا. حیوان. نقیض مرگ. زندگانی. مقابل مردگی. مقابل مرگ و ممات و آن صفتی است مقتضی حس و حرکت. (از یادداشتهای بخط دهخدا)
گی در گویش بختیاری (Gay) یعنی فرصت و مهلت، در واقع گی (Gay) همان گاه و دوره است. معرب گاه هم میشود جاه و میتوان چنین استنباط کرد که جایگاه هم دلالت بر همین ریشه دارد.
بر این اساس میتوان گفت آنجا که مولانا میگوید: از کجا آمدهام یعنی از کدام جا یا در واقع از کدام گاه و از کدام گی (Gay) آمدهام.
در محاوره بختیاریها میگویند که اگر گی (Gay) بدستم بیفتد میدانم چه کنم.
ضمناً وقتی میگوییم یک سالگی فرد یعنی او یک دوره و فرصت را سپری کرده و فرد، شصت سالگی (Gay) داشته تا بتواند به اهدافی که بهر آن به اینجا آمده را محقق کند.
اعمال حیاتیویرایش
تنفس، مهمترین عامل حیاتی است. بعد از آن خوردن و آشامیدن مهمترین اعمال حیاتی محسوب میشوند. جریان خون، رشد و نمو و تولید مثل از اعمال حیاتی مشترک بسیاری از موجودات زنده هستند.
پانویسویرایش
- ↑ #^ ب Koshland جونیور، دانیل E. (۲۰۰۲ مارس ۲۲). «ستون هفت تن از زندگی»: علوم ۲۹۵ (۵،۵۶۳) ۲۲۱۵–۲۲۱۶. doi: 10.1126/science.1068489. PMID 11،۹۱۰،۰۹۲. http://www.sciencemag.org/cgi/content/full/۲۹۵/۵۵۶۳/۲۲۱۵. Retrieved ۲۰۰۹-۰۵-۲۵. راهنما ۲۰۰۹/۰۵/۲۵.
- ↑ #^ آمریکایی میراث فرهنگ لغت به زبان انگلیسی، نسخه ۴th، منتشر شده توسط هوتون Mifflin شرکت، از طریق:Answers.com
جستارهای وابستهویرایش
- زیستشناسی، علم مطالعه زندگی
- اخترزیستشناسی
- رد پای زیستی
- تاریخ فرگشتی حیات
- تبارزایش
منابعویرایش
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ زندگی موجود است. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به زندگی در ویکیگفتاورد موجود است. |