طبرستان، تبرستان، تپورستان، تپوریه یا تپوران بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای مازندران اطلاق میشدهاست و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخشهایی از استانهای گلستان، شرق و شمال تهران، شمال سمنان و البرز میشدهاست. از قرن دهم نام مازندران بر این سرزمین گذاشته شد. تا پیش از آن مازندران سرزمینی نیمهاساطیری محسوب میشد که در شاهنامه و دیگر حماسهها و اساطیر ایران نامش رفته بود؛ اما طبرستان همیشه خطهای تاریخی محسوب میشدهاست. تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان ساسانیان در طبرستان با عنوان اسپهبدان فرمان میراندند. منسوب به طبرستان را امروزه طبری (یا تبری) میخوانند.
مرعشیان، سربدارن مازندران یا مرعشیه دودمانی شیعه بود که در قرن هشتم هجری در طبرستان حکومت میکرد.
سادات حسینی مرعشی که در سرزمین مازندران ساکن بودند، نسبشان به علی بن حسین میرسید. مؤسس دولت مرعشیان قوامالدین بن عبدالله نیز از حامیان و پیروان علما و رهبران سربداران بودهاست. جنبش مرعشیان نیز بر این اساس در همهٔ زمینهها از سربداران تأثیر پذیرفت.
قوامالدین، ملقب به میربزرگ، که از سادات مرعشی بود در ۷۶۰ هجری قمری مقارن ۱۳۵۹ میلادی، با قیام علیه چلاویان حکومت مرعشی را تأسیس کرد. او پیش از آنکه به قدرت برسد، با کیا افراسیاب چلاوی، متحد شد، ولی «تضاد گوناگون بین آن دو و خوی و اشرافیت کیا افراسیاب»، سبب قیام و در نهایت پیروزی میربزرگ شد و مرعشیان در اندک زمانی تمامی مازندران را در حیطهٔ نفوذ خود درآوردند. نهضت مرعشیان به لحاظ رشد مذهب شیعه دوازده امامی در مازندران و گسترش آن به نواحی مجاور و ارتباط آن با کیاییان، سلسله حاکم بر بیه پیش و رسمی شدن تشیع دوازدهامامی در زمان صفویان اهمیت دارد.
اوج قدرت مرعشیان از زمان تأسیس تا سال ۸۹۶ هجری بود که تیمور گورکانی به طبرستان یورش برد. علت عمدهٔ فروپاشی مرعشیان در درجهٔ یکم ظهور تیمور بودهاست، البته جنگهای پیدرپی این خاندان با امرای محلی و همسایگان و همچنین دنیاگرایی رهبران بعدی از عوامل فروپاشی این نظام به شمار میروند.
مرعشیان هیچگاه به قدرت اولیهٔ حکومت میربزرگ برنگشت و آن «یکپارچگی و وحدت» هرگز به این ناحیه بازنگشت. در دوران صفویه به صورت تدریجی و نهایتاً در عصر شاه عباس یکم، در سال ۹۹۰ قمری، مازندران کلاً تحت سیطرهٔ مستقیم صفویان درآمد.
کیا افراسیاب چلاوی سیاستمدار، شاعر، سپهسالار و فرمانروای طبرستانی از خاندان چلاویان بود. افراسیاب در ابتدا توسط حسن دوم، حاکم دودمان باوندیان، به مقام سپهسالاری رسید ولی مدتی بعد با به قتل رساندن او حکومت چلاویان را تأسیس کرد و بین سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۹ میلادی حاکم طبرستان بود.
کیا افراسیاب برای سرپا نگهداشتن حکومتش به یکی از واعظین متنفذ به نام میرقوامالدین مرعشی، ملقب به میربزرگ، روی آورد و توانست رقبا را از پیش روی بردارد. اما مدتی پس از برپایی حکومتش با میربزرگ اختلافاتی یافت که منجر به رویارویی این دو شد. وی پس از شکست خوردن از هواداران میربزرگ در نبرد جلالک مارپرچین کشته شد و قلمروش به دست مرعشیان افتاد.
کیا افراسیاب در ادبیات زبان مازندرانی نیز شاعری تأثیرگزار است. وی دارای اشعاری قابل توجه به این زبان میباشد که بخشی از آنها در کتاب ظهیرالدین مرعشی و بخشی دیگر به صورت الحاقی در میان اشعار اسکندرنامه باقی ماندهاست.
فرزندان کیا افراسیاب، پس از مرگ او، از طبرستان گریختند. اسکندر شیخی، یکی از این فرزندان افراسیاب، مدتی بعد توانست با کمک تیمور گورکانی به آمل برگردد و حکومت این شهر را تحت نظر تیموریان به کنترل خود درآورد.
بهشهر شهری در شرق استان مازندران است. این شهر در دوره صفویه توسط شاه عباس کبیر ساخته شد و عباس آن را «اشرف البلاد» به معنای بهترین ِمناطق نام نهاده بود. این نام بعدها به صورت «اشرف» خلاصه شد و پس از انقلاب به ظن ارتباط نام شهر با اشرف پهلوی، آن را به صورت ترجمه شده «بهشهر» درآوردند. شهرستان بهشهر دارای قدیمیترین سکونتگاههای انسان در هزارههای باستان است که از جمله سایتهای اینچنینی در گوهر تپه و غار هوتو قرار دارند. بهشهر همچنین در دوران معاصر دارای عمارتهای زیبایی شده که برخی از آنان مانند عباس آباد و کاخ صفیآباد گردشگران بسیاری را جذب میکنند.
قاسم رضایی (زاده ۲۷ مرداد ۱۳۶۴ در آمل) فرنگی گیر آملی است که در المپیک لندن در وزن ۹۶ کیلوگرم قهرمان شد و برنده مدال برنز المپیک ریو در وزن ۹۸ کیلوگرم کشتی فرنگی است. قاسم تنها کشتیگیر فرنگی تاریخ ایران است که دو مدال المپیک دارد. رضایی علاوه بر این دو المپیک در مسابقات المپیک پکن نیز شرکت کرده بود. او در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۴ برنده مدال برنز و در سال ۲۰۱۵ برنده مدال نقره مسابقات قهرمانی جهان شد. فیلا در گزارشی او را به عنوان فردی قدرتمند و پر امید معرفی ود و او را در زمره برجستهترین کشتی گیران چند سال گذشته جهان قرار داد.
آش گزنه یا آش ترش از غذاهای سنتی مازندران است. غذای مورد نظر با وجود حبوبات در آن سرشار از پروتئین گیاهی بوده که خوشمزگی آن به خاطر وجود کدو حلوایی و سبزیجات معطر است. آش گزنه در چهارشنبه سوری غذای غالب مازنیهاست. در این آش از چهار گیاه استفاده میشود از شکوفههای آلوچه گرفته تا بچا بچا (گل پامچال وحشی) و گل بنفشه و از همه مهمتر گزنه. علاوه بر چهارشنبه سوری، از قدیم الایام این آش ترش رادر روز سوم مردهها طبخ میکردند و به همه مهمانان علاوه بر طعام آش ترش هم میدادند که این هم نشانهٔ تنفر از غم و ناراحتی بود.
شامل یک مرال نر، یک ماده و یک بچه مرال در جنگلهای روستای «هان-سور-لس» در رشفربلژیک. مَرال، گوزن قرمز یا گاو کوهی (به انگلیسی: Cervus elaphus) یکی از بزرگترین انواع گوزن است که بومی اروپای مرکزی و غربی، آسیای صغیر، غرب آسیا، آسیای میانه و شمال آفریقا میباشد. همچنین مرالها انواع گوناگونی دارند به طور مثال در نواحی شمالی ایران گونهای از مرالها به نام مرال خزری (به مازندرانی: سِرخِ اِشکاریگو) وجود دارد. همچنین انواع دیگری از آنها مانند مرالهای بلخی، کشمیری، یارکندی و کرسی در معرض خطر یا آسیبپذیر میباشند.