طبرستان، تبرستان، تپورستان، تپوریه یا تپوران بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای مازندران اطلاق میشدهاست و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخشهایی از استانهای گلستان، شرق و شمال تهران، شمال سمنان و البرز میشدهاست. از قرن دهم نام مازندران بر این سرزمین گذاشته شد. تا پیش از آن مازندران سرزمینی نیمهاساطیری محسوب میشد که در شاهنامه و دیگر حماسهها و اساطیر ایران نامش رفته بود؛ اما طبرستان همیشه خطهای تاریخی محسوب میشدهاست. تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان ساسانیان در طبرستان با عنوان اسپهبدان فرمان میراندند. منسوب به طبرستان را امروزه طبری (یا تبری) میخوانند.
تفسیر کتابالله معروف به ترجمه و تفسیر قرآن به مازندرانی اشاره به نسخ خطی متعلق به زیدیان طبرستان و دیلم دارد که توسط «ابوالفضل بن شهردویر دیلمی» در قرون هشتم، نهم یا دهم هجری نوشته شده و در آن بخشهایی از قرآن به صورت ترجمه و تفسیر به زبانهای طبری، عربی و فارسی توأمان آورده شدهاست. این مجلدات بخش قابل توجهی از آثار ارزشمند باقی مانده به زبان طبری قدیم را تشکیل میدهند و گویش آنها متعلق به غرب مازندران یا شرق گیلان است. هماکنون نسخههایی از این کتاب دو جلدی در کتابخانههای مختلفی نگهداری میشوند و نسخهای از آن توسط کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی چاپ و نشر شدهاست.
این کتاب در ابتدا به زبان عربی نوشته شده و پس از آن برای درک بهتر مخاطبان، حاشیههایی به طبری و بعضاً فارسی، به آن افزودهاند. مطالب در نسخههای مختلف تفاوتهایی دارند و بخشهایی از مطالب مندرج نیز به افرادی غیر از نویسندهٔ اصلی کتاب تعلق دارند. در این کتاب هر صفحه به سه یا چهار ستون تقسیم شده و در ستونهای نخستین آیات با ترجمه طبری آمدهاند و در ستون بعدی تفسیر آیات میآید و در ستونهای مابعد از آن، حواشی و جزئیات دیگری دربارهٔ تفاسیر آورده شدهاست و واژگان مرتبط با یکدیگر از ستونهای مختلف با پاره خطهایی به یکدیگر مرتبط میشوند. گویا این روش تعلیقنویسی در میان زیدیان گسترش یافته؛ چنانکه کتابهای دیگری نیز توسط عالمان زیدی طبرستان، دیلم و خراسان در قرون بعدی به همین شیوه نوشته شدهاست.
در میان این نبردها، حسن بن زید سه بار توسط مهاجمان از طبرستان اخراج شد، نخستینبار در سال ۲۵۱ در پی حملهای از سلیمان طاهری، سپس در سال ۲۵۵ توسط مفلح، سردار عباسی و آخرینبار در سال ۲۶۰ توسط یعقوب لیث صفاری. داعی هربار در کوههای غیرقابل دسترسی دیلمیان پناه میگرفت و با حمایت آنان، به زودی قلمروش را بازمییافت.
وی همچنین قلمرو طبرستان را گسترش داد. گرگان را در سال ۲۵۳ فتح کرد. سپس چندینبار این شهر دست به دست شد ولی نهایتاً، کاملاً تحت حکومت او درآمد. وی به سوی البرز جنوبی نیز تاخت و ری، قزوین، زنجان، و قومس را تصرف نمود.
کُجور که اکنون از مناطق شهرستان نوشهر در استان مازندران است در فاصله ۶۰ کلومتر از مرکز شهر واقع شده. کجور در تاریخ طبرستان از شهرهای با اهمیتی است که اغلب به همراه رویان، رستمدار و ناتل در مرکزیت حکومت پادوسپانیان قرار داشته. در سال ۷۴۰ هجری برابر با ۱۲۴۰ میلادی استاندار جلالالدوله اسکندر شروع به تجدد بنا قلعهٔ شهر کجور کرده بود ولی با تاخت و تاز مغول شهر خراب و ویران شد و در سال ۷۴۶ هجری در اطراف آن شهر بارو کشیدند و بنای آن را تجدید کردند. از نظر جغرافیایی این منطقه بین دو کوه دماوند و علم کوه واقع شدهاست.
غار اسپهبد خورشید در ناحیه دوآب شهرستان سوادکوه قرار دارد. این غار بر سینه خطیرکوه قرار داشته و در متون تاریخی به نام طاق عایشه گرگیلی دژ نیز خوانده شدهاست. در زبان مردم منطقه سوادکوه این غار به نام لاپ کمر معروف است. در کتب تاریخی آمدهاست که اسپهبد خورشید، واپسین اسپهبد دابویی، در زمان فرار به دیلم از دست اعراب فرزندان و اموالش را در این مکان قرار داد و با انتشار خبر فتح غار اسپهبد خورشید خودکشی نمود.
عبدالله موحد (زاده ۲۹ اسفند ۱۳۱۸ در شهرستان بابلسر) کشتیگیر آزادگیر و میانوزن مازندرانی بود. وی با ۶ مدال طلای جهان و المپیک در جایگاه دوم فهرست مشاهیر کشتی ایران بعد از حمید سوریان و جایگاه یازدهم تالار مشاهیر فیلا برای قهرمانان کشتی آزاد در سده بیستم قرار دارد. اوج فعالیت ورزشی موحد در سال ۱۹۶۸ و در المپیک مکزیکو سیتی بود که یک مدال طلا برای ایران بهدستآورد. اما به دلیل آسیب شانه از تکرار این موفقیت در المپیک ۱۹۷۲ بازماند. او کمی بعد به آمریکا رفت اما حاضر نشد به مربیگری برای ورزشکاران آن کشور بپردازد وی بیم آن داشت که آنها با کشتیگیران ایرانی روبرو شوند.
ببر مازندران یا ببر کاسپین، که در برخی نقاط به آن ببر هیرکانی می گویند، در ناحیه گستردهای از چین تا دریای سیاه میزیستهاست. جنگلهای مازندران، قفقاز، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و غرب چین مسکن این گونه از ببر بودهاست که امروزه منقرض گردیدهاست اما هنوز ادعاهایی اتفاقی دربارهٔ رویت آن گزارش میشود.
کال کباب یا کل کباب یک غذای اشتها آور شمالی است که از بادنجان، آب انار ترش، سبزی، سیر و مغز گردو درست میشود. کال کباب را با کته و ماهی شور سرو میکنند. بعضیها هم از آن به جای ترشی در کنار سایر غذاها استفاده میکنند. بادنجانها را روی آتش زغال یا در فر (۳۵۰ درجه) کباب کنید. بعد باید پوست بادنجانها را بگیرید. سپس گوشت بادنجانها را با گوشتکوب له کنید. سیرها را هم بکوبید. سبزیها را هم کاملاً خرد کنید و بعد بادنجانها، سیر، سبزی، نمک، فلفل، آب انار (یا آب غوره یا دانه انار) و مغز گردو را با هم مخلوط کنید.