آمل

شهری در استان مازندران، ایران

آمُل (دربارهٔ این پرونده تلفظ ) یا آمِل (تلفظ مازندرانی) شهری در استان مازندران و مرکز شهرستان آمل است. آمل یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران، قطب صنعت و صادرات استان مازندران،[۴][۵] پایتخت برنج ایران،[۶] یکی از قدیمی‌ترین مراکز یک‌جانشینی جهان،[۷] از شهرهای مهم ترابری، کشاورزی، گردشگری، معدنی و صنعتی ایران و از مهم‌ترین شهرهای مرتبط به علم در تاریخ معروف به شهر تاریخ و فلسفه است.[۸] مردم آمل از قومیت طبری هستند[۹] که ریشه در قوم تپوری دارند و به زبان مازندرانی سخن می‌گویند.[۱۰] پیشینه شهر آمل به زمان آماردها بر می‌گردد که قومی در جلگه مازندران بودند و در زمان فرهاد اشکانی به گرمسار تبعید شدند و تپوری‌ها که در کوهستان مازندران ساکن بودند جایگزین آنان در جلگه شدند.[۱۱] در تاریخ نوشتاری نیز، مانند شاهنامه و تاریخ طبرستان آمل از مراکز مهم اتفاقات ایران و طبرستان بوده‌است.[۱۲] روستای ورکه لاریجان در آمل طبرستان محل تولد فریدون پادشاه اساطیری ایران بود.[۱۳] وَرِن تاریخی در آمل قرار داشت و ناحیه‌ای به نام وَرِن در دهستان هرازپی جنوبی شهرستان آمل قرار دارد.[۱۴] آمل در زمان زیاریان، علویان پایتخت ایران و در زمان اشکانیان یکی از مراکز ایران بود و در زمان افریدون تا زمان بهرام گور نیز آمل تختگاه و پایتخت ربع مسکون است.[۱۵] این شهر به دو منطقه شهری تقسیم می‌شود.[۱۶] آمل یکی از پرجمعیت‌ترین شهرهای استان مازندران است.[۱۷] شهر آمل[۱۸] در کنار ارومیه و گنبد کاووس یکی از سه قطب والیبال کشور می‌باشد.[۱۹] همچنین این شهر به نام‌هایی همچون شهر هزارسنگر، شهر آرش کمانگیر، شهر آماردها و همچنین به دلیل وجود قله دماوند به بام ایران شهرت دارد[۱۷]

آمُل
آمِل
Map
کشور ایران
استانمازندران
شهرستانآمل
بخشمرکزی
نام(های) پیشینآمرداد، آمنیوس، آملد، آموی، همو، هفت شهر، آمله، آمل[۱]
مردم
جمعیت۲۷۱/۰۰۰ نفر (۱۴۰۱)[۲][یادداشت ۱]
جغرافیای طبیعی
مساحت۳ هزار و ۸۰ کیلومتر مربع
ارتفاع۷۶ متر
از سطح دریاهای آزاد
آب‌وهوا
میانگین دمای سالانه۱۵
میانگین بارش سالانه۸۶۵میلی‌متر
اطلاعات شهری
شهردارعلی داوودی
ره‌آورد محصولات کشاورزی، محصولات لبنی و دامی، صنایع دستی، محصولات باغداری، محصولات معدنی، محصولات آبزی‌پروری، لوازم صنعتی و خانگی
پیش‌شمارهٔ تلفن۰۱۱ منطقه یک مخابراتی کشور[۳]
وبگاه
شناسهٔ ملی خودرو ایران ۷۲ ب، ۸۲ د، ۸۲ ق، ۹۲ ب
کد آماری۱۱۴۹
آمُل بر ایران واقع شده‌است
آمُل
روی نقشه ایران
۳۶°۲۶′شمالی ۵۲°۱۳′شرقی / ۳۶٫۴۳°شمالی ۵۲٫۲۱°شرقی / 36.43; 52.21

نام ویرایش

لقب‌ها و عنوان‌های آمل ویرایش

این شهر معروف به شهر علم و فلسفه و تاریخ، شهر بام ایران،[۲۰] شهر هزار سنگر[۲۱] شهر مادها و اولین شهر علویان[۲۲][۲۳] است. قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس‌المؤمنین آورده‌است؛ مردم آمل را طبری می‌گویند و نسبت ایشان به غیر از طبری اندک است.[۲۴] واژه آمل، حرف «آ» در زبان ایرانیان قدیم کاربرد «ضد» داشته و «مُل» به معنی مرگ و «آمل» ترکیبی از ضد مرگ مانند امرداد و مرداد است. آمل به معنی بی مرگ است یعنی تو را مرگ مباد. هفت شهر، آمرداد، آموی و آمله نیز دیگر نام‌های آمل در طول تاریخ بوده‌است. بام ایران اشاره به دماوند است که در بخش لاریجان شهرستان آمل قرار دارد. همچنین آملی به عنوان دروازه ورود شمال ایران نیز شناخته می‌شود.[۲۵][۲۶] بر روی سکه‌های ساسانی، نام شهرهایی که سکه در آن‌جا زده شده با علامت اختصاری مشخص گردیده‌است، اِم علامت شهر آمل بوده‌است.[۲۷]

وجه تسمیه و تاریخچه ویرایش

نام یکی از اقوام ساکن کرانه جنوبی دریای مازندران آمارد بوده‌است. ریچارد فرای ریشه نام آمل مازندران را در پیوند با طایفه آمارد دانسته و این موضوع که دو آمل، یکی در آمودریا و دیگری در مازندران وجود داشته را به کوچ شاخه ای از این طایفه ایرانی مرتبط دانسته‌است.[۲۸] واژه آمل که گونه دیگر آن آموی است، احتمالاً از قبیله باستانی آمردها یا آماردها گرفته شده‌است. مورخان باستانی غربی نام این قبیله را مردی یا آمردی آورده‌اند. آماردها قومی نیرومند و جنگجو بوده‌اند و ناحیه فعلی آمل را به عنوان مرکز خود انتخاب نموده و نام خود را برنهادند و بعدها واژه «آماردها» به سبب کثرت تلفظ به آملد، آمرد و «آمل» بدل شد. نیز وجه تسمیه این شهر به سبب بنیان‌گذار خود «آمله» نیز می‌تواند باشد، چنان‌که در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار آمده‌است و در جای دیگر پیرنیا می‌گوید این قوم مهاجر بادیه‌نشین بوده‌اند که به تاخت تاز در اراضی اقوام دیگر می‌پرداختند و به روزگار کوروش تا حوالی ماد پراکنده گردیده بودند، آمردها در حدود سه هزار سال پیش از میلاد نیز در حال پیدا نمودن سرزمین بوده‌اند. در اطلس‌شناسی آمده‌است، آمل از سرزمین‌های قدیمی بوده و دیرینگی آن به درازای بلندی می‌رسد و مردمانش از آمردها هستند که اولین قوم در کنار دریا پارس‌اند.[۲۹]

  • اردشیر می‌گوید:

    هزاران سال، پیش از آمدن آریاهای ایرانی به فلات ایران چندین گروه مردمان بومی که چهار گروه آن مشهورترند در این فلات جای داشتند که چگونگی دوره‌های پیشین آن چندان روشن نیست. نام یکی از این چهار گروه مردم بومی فلات ایران مرد بود، نام گروه مرد در نوشته‌ها «مارد» یا «آمارد» آمده که به زبان ایران و بومی مرد و آیمرد است و واژه‌های آمرت زبان کهنسال ارامنه و مردی، آی مردی، جوانمرد، جوانمردی، گله و گیله مرد که امروزه در سراسر مازندران و گیلان گویا است از نام باستانی این گروه سرچشمه می‌گیرد. رابینو معتقد است در میان اقوام تاریخی مازندران یکی تیپرها بودند که در کوه‌های شمالی سمنان اقامت داشتند و دیگری آمردها که شهر آمل آمرد همان آمل است چنان‌که پرد همان پل می‌باشد، به اسم آن‌ها نامیده شد اولین گروه در حاشیه دریا در ایران بودند و مرزهای چهارگونه سرزمین مردها بدینگون بود، از خاور به مرز ورگانا، هیرگانا گرگان و قسمتی به پارت خراسان، از شمال به دریاچه دراکسپین یا کاسپین، کاسو، کازاک یا قزاق و از باخترن تا آن دست لنکران قفقاز و از جنوب خاوری به کومیسین قومس یا دامغان و از جنوب رکا رک یا ری و جنوب باختری به کسپین قوزوین و سرزمین مدی چسبندگی داشت.[۳۰]

  • ابراهیم پورداوود نوشته‌است:

    امیانوس مارسلینوس در حدود سال ۳۶۰ میلادی کتاب خود را نوشت وی و چند تن دیگر در طی جغرافیا و تاریخ روزگار هخامنشی و اسکندر و سلوکیه و اشکانی و ساسانی از قومی به نام مردوی یا آمردی یاد می‌کنند که در سواحل دریای خزر می‌زیستند و تیره‌ای از همین مردم در آسیای مرکزی، نزدیکی مرو رود جیحون، آمویه یا آمودریا بسر می‌بردند.[۳۱]

با توجه به متن کتیبه‌های آشوری در نزدیکی شهر کنونی آمل مازندران فرض گردیده‌است، نکته جالب اینجاست که سرزمین اسپاردا یا ساپاردا نیز در همین منطقه در نظر گرفته شده‌است، این نام دقیقاً مشابه با نامی است که در کتیبه‌های پارسی باستان برای سرزمین لیدیه در غرب کشور کنونی ترکیه به کاربرده می‌شده‌است، مسلماً این نام با نام اسپارتا که هم نام استانی است در کشور ترکیه و هم نام شهری باستانی در یونان که نبرد ۳۰۰ تن از جنگجویان این شهر با خشایارشا شهرت جهانی دارد، شباهت بسیار دارد.[۳۲] واژه آمل، حرف «آ» در زبان ایرانیان قدیم کاربرد «ضد» داشته و «مُل» به معنی مرگ و «آمل» ترکیبی از ضد مرگ مانند امرداد و مرداد است. آمل به معنی بی مرگ است یعنی تو را مرگ مباد.

یحیی ذکا در کتاب کاروند کسروی آورده‌است:

آما، آماردان یا ماردان، در زمان لشکر کشی اسکندر به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می‌داشتند و آن هنگام هنوز تپوران به آنجا نیامده بودند، ولی سپس چنان‌که از گفته‌های استرابون پیداست در آذربایجان و ارمنستان و پارس و دیگر جاها پراکنده شدند. ربودن اسب محبوب اسکندر بنام بوسیفا یا بوسیفالوس کارایی این قوم را در جنگ، آن هم با سپاه ورزیده و مقتدر اسکندر مقدونی را نشان می‌دهد.[۳۱]

دیگر نظریه وجه تسمیه آمل به سبب نام آمله است، چنان‌که در تاریخ طبرستان و تاریخ ایران باستان آمده‌است:

اشتاد رستاق صاحب دختری زیبا می‌شود و این دختر به خواب پادشاه بلخ کهن می‌آید و پادشاه بلخ دستور می‌دهد تا این دختر را پیدا کنند و بابت این امر جایزه خوبی دریافت کنند که این امر محقق نشد و خود پادشاه بلخ به ایران می‌آید و بعد از جست جو زیاد این دختر زیبا را در دهستان اهلم که در قدیم بندرگاه تجاری شمال ایران بود پیدا می‌کند و با شکوه مقام والا به بلخ می‌برد و بعد آن پادشاه بلخ گفت ای دختر شاد باش و خواسته خویش را بیان کن و او گفت در ولایت ما آبی است که هزهز رودخانه فعلی هراز نام دارد و خوب است به دستور شما شهری در آنجا احداث شود که به دستور شاه در آن جا شهری آباد و با کاخ‌ها و قصرها و خانقاه ساختند و کناره آن را خندق کندند تا از دشمن آسیب‌پذیر نباشد و این شهر به نام زن پادشاه شهر کهن بلخ «آمله» گرفته شد که معنی آن این است یعنی تو را مرگ مباد. شهر آمل دارای چهار دروازه به نام‌های دروازه گیل، دروازه گرگان، دروازه کوهستان، و دروازه دریا و قلمرو بود.[۳۳]

واسیلی بارتلد نوشته‌است:

تپوری‌ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تصرف تپوری‌ها درآمد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر فقط از تپوری‌ها نام می‌برد.[۳۴]

تلفظ محلی نام شهر در زبان مازندرانی «آمِل» است.

در ادبیات و نوشتار ویرایش

اشعار ویرایش

پرونده:Saad Abad-۳.jpg
آرش کمانگیر از اسطوره‌های ایرانی که از آمل به مرو تیر انداخت

در ادبیات فارسی قدیمی اشعار بسیار زیادی وجود دارد که آمل در آن‌ها ایفای نقش نماید، از اشعار اساطیری گرفته تا اشعار در وصف ایران و مازندران، این شهر نقش بسزایی در تاریخ کهن فارسی داشته‌است. همچنین نام آمل شانزده بار به صورت مستقیم در شاهنامه فردوسی آمده‌است.[۳۵] از جمله این اشعار:

بیاراست گیتی بسان بهشتبه جای گیا سرو گلبن بکشت
از آمل گذر سوی تمیشه کردنشست اندر آن نامور بیشه کرد
بپردازم آمل نیایم به جنگسرم را ز نام اندرآرم به ننگ
بزرگان ایران ز گفتار اویبروی زمین برنهادند روی
چو اغریرث آمد ز آمل به ریوزان کارها آگهی یافت کی
بدو گفت کاین چیست کانگیختیکه با شهد حنظل برآمیختی
منوچهر با سلم و تور سترگبیاورد ز آمل سپاهی بزرگ
به چین رفت و کین نیا بازخواستمرا همچنان داستانست راست
هند بگشاده و آمل همه بگشاده بودلشکر صعب سوی ترک فرستاده بود
از آن خوانند آرش را کمانگیرکه از آمل به مرو انداخت یک تیر
چو من فرزانه‌ای برخاست از آن بومطواف خاک آمل بایست کرد
رسیدم به آمل شهر هفت رنگهمه عارف و شاعر و مرد جنگ
بزرگان ایران زمین و بزرگان شهیرز میر حیدر و فخر رازی و ابن جریر
چو باشد نگینی بروی رود هرازدر آنجا شدم با خدا راز و نیاز
ز بس می خوردن و خوشی در آملتو گفتی بودش آب رودها مل
یا فکند آرش کمانی تیری از آمل به مروکز طرف فرخنده جشنی تیرگان آراستند
یا نه امطار مطر شد بعد چندین سال قحطجشن شایانی به روز مهرگان آراستند
همتی در کار ما ای عارفان و عاشقانبر در دل حلقه شوق سیر کابل می‌زند
هر که چون صائب به طرز تازه، دیرین آشناستدم به ذوق عندلیب باغ آمل می‌زند
روی به دریا نه و چون بگذریدر طبرستان طربستان طلب
مقصد آمال ز آمل‌شناسیوسف گم کرده به گرگان طلب

سفرنامه ویرایش

ناصر خسرو، ناصرالدین‌شاه قاجار، یاسنت لویی رابینو، رضاشاه، آلفرد کامین لیال، انوشیروان، توماس هربرت، کارلتون استیونز کون، جیمز بیلی فریزر، ژان شاردن، آدام اولئاریوس، کارلا سرنا و یاکوب ادوارد پولاک از جمله افرادی بودند که آمل سفر کردند و سفرنامه خود را نوشتند.[۴۵]

جمعیت و موقعیت ویرایش

 
عکس هوایی از قلهٔ دماوند، گرفته شده در تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۰۵. عکس از ناسا
 
بخشی از شهر آمل از نمای بالای جنگل زیارود

شهر آمل با ۲۷۱٫۰۰۰ نفر جمعیت در جلگه مازندران و در دو سوی رود هراز با ارتفاع ۷۶ متر از سطح دریا در ۵۲ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی و ۲۶ درجه و ۲۵ دقیقه عرض شمالی و در فاصله ۷۰ کیلومتری غرب ساری مرکز استان، ۱۸ کیلومتری جنوب دریای مازندران و ۶ کیلومتری شمال دامنه کوه البرز و ۱۸۰ کیلومتری شمال شرقی تهران قرار دارد. رشد جمعیت شهر آمل قابل توجه است، زیرا تعداد آن که در ۱۳۳۵ حدود ۲۷۱۲۲ نفر بوده در ۱۳۶۵ حدود پنج برابر شده‌است. میانگین رشد جمعیت این شهر را سالانه حدود ۸/۴٪ نوشته‌اند.[۴۶][۴۷] تحولات جمعیت شهر آمل از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ به شرح زیر است:

سال جمعیت رشد سالیانه
۱۳۳۵ ۲۷۱۲۲ -
۱۳۴۵ ۴۰۰۷۶ ۵/۹
۱۳۵۵ ۶۸۹۶۳ ۵/۴
۱۳۶۵ ۱۱۸۲۴۲ ۵/۴
۱۳۷۰ ۱۳۹۹۲۳ ۳/۴
۱۳۷۵ ۱۵۹۰۹۲ ۲/۶
۱۳۸۵ ۲۰۱۰۴۴ ۴/۸
۱۳۹۰ ۲۲۰۷۴۴ ۶/۸

تاریخ ویرایش

دوران اولیه ویرایش

 
شاهنشاهی ماد (۵۵۰ پ. م) نخستین شاهنشاهی آریایی تباران در ایران

در مورد پیدایش آمل سه نظریه وجود دارد که اولین نظریه مربوط به دوران مرد آمارد، دومین نظریه مربوط به دختری به نام آمله و سومین نظریه مربوط به دوران طهمورث، جمشید، کیومرث از پادشاهان پیشدادی بوده‌است. طبق تحقیقات باستان‌شناسی، استان‌های ساحلی دریای خزر احتمالاً از ۰۰۰‘۷۵ سال پیش محل زیست انسان راست‌قامت بوده‌است.[۴۸] در سال ۱۳۳۰ کارلتون استیونز کون باستان‌شناس آمریکایی اسکلتهایی از انسان نئاندرتال را که ظاهراً نیای کهن اقوام ساکن کرانهٔ دریای خزر بوده‌است، در غارهای هوتو و کمربند کشف کرد. از جملهٔ این اقوام ورکانیان یا همان هیرکانیان در گرگان، تَپوران در منطقهٔ کوهستانی البرز، آماردها یا همان مَردها در مازندران و حدود آمل، و کادوسان در گیلان و مادها در فارس بودند. آماردها در کنار ضلع غربی رود هراز سکنی گزیدند و شهر آمل پایتخت خود کردند که اسم شهر آمل به احتمال بسیار زیاد از نام آنان گرفته شده‌است.[۴۹] در اساطیر ایرانی از پیکار میان آریاییان و دیوان که اشاره به این اقوام است در این ناحیه یاد شده‌است.[۵۰][۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵][۵۶][۵۷][۵۸][۵۹][۶۰] به گفته واسیلی بارتلد تپوری‌ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تصرف تپوری‌ها درآمد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر فقط از تپوری‌ها نام می‌برد.[۶۱] به گفته مجتبی مینوی قوم آمارد و قوم تپوری در سرزمین مازندران می‌زیستند و تپوری‌ها در ناحیه کوهستانی مازندران و آماردها در ناحیه جلگه‌ای مازندران سکونت داشتند. در سال ۱۷۶ ق. م فرهاد اول اشکانی قوم آمارد را به ناحیه خوار کوچاند و تپوری‌ها تمام ناحیه مازندران را فرو گرفتند و تمام ولایت به اسم ایشان تپورستان نامیده شد.[۶۲]

ایگور دیاکونوف ایران‌شناس روس نیز اشاره دارد که ماردها در کنار دریای خزر می‌زیستند وی در ادامه می‌نویسد:

حدود سه هزار سال پیش از میلاد انبوهی از مردم هند و اروپایی در مسیر مهاجرت خود به سمت هندوکش و دسته‌ای به سوی فلات ایران سرازیر و چون از خاک ورگانا گذشتند و به سرزمین مردها رسیدند، منطقه را سبز و خرم یافته، رحل اقامت افکندند، آنان میزبانان را دوا، بربر و تور نامیدند. عقب مانده بودن تپورها و آماردها نسبت به آریایی‌های مهاجر یا القاب دوا، تور و بربر، هم از نظر زبانشناسی و هم از نظر تاریخی جای تأمل و نقد دارد.

ابن اسفندیار در مورد نظریه دوم در کتاب تاریخ طبرستان نوشته‌است، بنای آمل به فرمان آمله همسر فیروز شاه بلخ ساخته شد. آمل مأخوذ از نام آمله دختر اشتاد است که به اتفاق برادرش یزدن به دلیل کشتن شخصی از تبار دلیم به نواحی آمل فعلی آمد و روستایی را بنا نهادند. وی در تاریخ تبرستان می‌نویسد:[۶۳]

بنای آمل به فرمان آمله همسر فیروز شاه بلخ ساخته شد. هنگام سلطنت فیروز، پادشاه بلخ در سرزمین طبرستان دختری بود که رویش محراب عاشقان و مویش پایبند بیدلان بود. از قضا فیروز او را در خواب می‌بیند و به مهرفیروز دستور می‌دهد دختری با صفات را بیابد. مهر فیروز پس از چندی در سرچشمه‌های رود آمل دختری دید به همان صفات. پس نامه ای به فیروز شاه نوشت و او را از احوال خود مطلع ساخت. فیروز شادمان از این احوال پس از وصلت با دختر از او آرزویی خواست تا برآورده شود، دختر گفت: شهرستانی فرماید، آنجا که پای دشت است به آب هرهز (هراز) و نام من برنهد چون نام دختر آمله بود، شهر را آمل نام نهادند.[۶۴]

آمله دارای پسری به نام خسرو بود که پس از مرگ پادشاه بلخ، پادشاهی مقتدر گردید و آمل را پایتخت خود برگزید و بیشترین سعی و کوشش خود را صرف ساختن قلعه‌های محکم و ساختمان‌های زیبا و آبادانی این شهر نمود. حتی دستور داد در بیرون شهر ساختمان و قصرها بسازند و عمران و آبادی بنمایند. شهر آمل در این دوره دارای چهار دروازه به نام‌های دروازه گیلان، دروازه گرگان، دروازه کوهستان و دروازه دریا بود و مقدار زمینی که برای ساختن اولیه شهر فراهم کردند چهار صد هکتار بود.

برخی دیگر از مورخان، سابقه آمل را به دوره پیشدادیان و کیانیان نسبت داده‌اند.[۶۵]

در این باره دولتشاه سمرقندی در تذکرةالشعرا می‌نویسد:

اما شهر آمل از بلاد قدیم است و بنای آن گویند جمشید کرده و بعضی گویند که افریدون ساخته، حالا چهار فرسنگ علامت شهر است که محسوس می‌شود و هر جا که زمین را بکاوند خشت پخته و سنگ ریخته ظاهر شود و چهار گنبد است در آن شهر که مقبره افریدون و اولاد او گویند آنجاست. فی کل حال از روزگار افریدون تا زمان بهرام گور تختگاه ربع مسکون آمل بود.[۶۶]

در رسالهٔ جغرافیایی شهرستان‌های ایرانشهر که از جمله متون بازمانده به زبان پهلوی عصر ساسانی می‌باشد از آمل به عنوان شهرهای شمالی ایران یاد شده‌است. در این رساله از بنیاد آمل چنین سخن رفته‌است:[۶۷]

این شهر پس از اعدام مزدک بنا شده‌است. بعضی از پیروان مزدک که تحت تعقیب قرار داشتند، گریختند و به اینجا آمدند و شهر آمل را بنا نهادند.

دوران اساطیری ویرایش

 
مادام ژان دیولافوا همسر مارسل اوگوست دیولافوا مهندس راه و ساختمان و باستان‌شناس فرانسوی بود و به همراه همسرش از سوی دولت فرانسه برای انجام کاوش‌های باستان‌شناسی سه بار به ایران سفر کردند که سومین سفر آن به آمل بود که جلد کتاب او تصویر قله دماوند بود

می‌توان گفت آمل یک شهر اساطیری است چون نبردهای فریدون، آرش کمانگیر، ضحاک، کیخسرودر زیر پای دیو سفید یعنی دماوند انجام شده‌است. شهر آمل از روزگاران کهن همواره شهری آباد و پر رونق بوده‌است. سیمای این شهر باستانی، از لا به لای هزاره‌های مه گرفتهٔ تمدن‌های پیش مادها در فلات ایران رخ نموده و پیشینهٔ تاریخی آن با افسانه‌ها و اساطیر پرشکوه ایرانی در هم آمیخته‌است. نام آمل شانزده بار در شاهنامه فردوسی یاد شده‌است. فریدون، پادشاه اسطوره‌ای که ضحاک ماردوش را درون چاهی در دماوند کوه آویخت، خود پرورش یافتهٔ دامان البرز بود و پژوهشگران، پایتخت او را حوالی آمل می‌دانند و امروز نیز باشندگان لاریجان، دشت خرمی در پای دماوند را تخت فریدون می‌خوانند. سال‌ها بعد، در عصر پادشاهی نوادهٔ وی منوچهر، سپاه توران از جیحون گذشت و سراسر شمال و شمال شرقی ایران را تصرف کرد، ولی به واسطهٔ مقاومت ایرانیان، پشت دروازه‌های آمل زمین گیر شد و به موجب پیمان صلحی، آرش کمانگیر تیری از دماوند کوه در اطراف آمل تا فرارود در آسیای میانه رها کرد و جان داد و مرزهای ایران را باز تا آن سوی جیحون کران داد. همچنین در زمان بهرام گور نیز آمل پایتخت ایران بوده‌است.[۶۸][۶۹][۷۰]

پیش از اسلام ویرایش

 
نقشه‌ای مربوط به ۱۵۸۰ به زبان لاتین که در آن دریای آمارد ذکر شده‌است
 
موقعیت قوم تپوری و آمارد پیش از کوچ آمارد
 
موقعیت قوم تپوری و آمارد پس از کوچ آمارد

طبق تحقیقات باستان‌شناسی، استان‌های ساحلی دریای خزر احتمالاً از ۰۰۰‘۷۵ سال پیش محل زیست انسان بوده‌است. در سال ۱۳۳۰ کارلتون استیونز کون باستان‌شناس آمریکایی اسکلت‌هایی از انسان نئاندرتال را که ظاهراً نیای کهن اقوام ساکن کرانهٔ دریای خزر بوده‌است در مازندران پیدا کرد.

آمارد ویرایش

بیشترین نظریه تاریخ شناسان تاریخ اولیه و پیش از اسلام آمل به قوم مردم آمارد بر می‌گردد. مردم این قبیله آریایی پیش از ورود گروه‌های بعدی آریایی‌ها یعنی ماد، پارس و پارت در ایران زندگی می‌کردند. آماردها که جایگاهشان بین محل استقرار اقوام تپور و کادوس نشان داده شده‌است، در جوار مرو ساکن بوده‌اند. این قوم مهاجر از مردم مرو بوده و قومی بادیه نشین بوده‌اند که به تاخت تاز در اراضی اقوام دیگر می‌پرداختند و به روزگار کوروش تا حوالی ماد پراکنده گردیده بودند. قوم مارد پس از رانده شدن توسط مرویان به طبرستان (آمل) آمدند که در کنار رود هراز (ضلع غربی آن) سکنی گزیدند و شهر آمل پایتخت باستانی آن بوده‌است که اسم شهر آمل از نام آنان گرفته شده‌است.[۷۱] نام اصلی این قبیله آمو بود که در فارسی باستان به آمرد یا اَمرد به معنی زیان‌بخش و ویرانگر تبدیل شد. همچنین در برخی کتاب‌ها به آن‌ها «مارد» نیز گفته‌اند. آن‌ها مردمی جنگجو و هنرمند بودند و با همسایگان خود در کشمکش دایمی بودند. هم اسکندر مقدونی با آن‌ها جنگیده‌است هم فرهاد پنجم اشکانی که آن‌ها را به سوی خاراکس در غرب دریای خزر رانده‌است. برخی معتقدند شعبه‌ای از قبیله آماردها در کنار رود جیحون می‌زیسته‌اند.[۷۲] به گزارش دانشنامه ایرانیکا فرهاد اول اشکانی (۱۷۶–۱۷۱ قبل از میلاد) با هدف گسترش کنترل اشکانیان بر البرز و گسترش جاده شرق به غرب ماد، سرزمین آمارد را فتح کرد. این موفقیت با الحاق قبلی هیرکانی به پادشاهی اشکانیان آماده شده بود. فرهاد اول اشکانی آماردی‌ها را در خاراکس (گرمسار)، در نزدیکی گذرگاه دروازه‌های کاسپین که ماد را به پارت متصل می‌کند، ساکن کرد. احتمالاً وظیفه مهاجران تأمین امنیت جاده بوده‌است.[۷۳] به گفته ویلفرد مادلونگ، تپورها که در ابتدا در قسمت جنوب شرقی منطقه زندگی می‌کردند، در اوایل تحت تسلط هخامنشیان قرار گرفتند، آماردها توسط اسکندر بزرگ و بعداً توسط پارتیان شکست خوردند و در قرن دوم پیش از میلاد آنها را در اطراف ری اسکان دادند. قلمرو سابق آماردها توسط تپورها اشغال شده بود. بطلمیوس در ناحیه شرق دیلم در ساحل دریای مازندران تنها از تپورها یاد می‌کند. دیلم بخش کوهستانی گیلان بود.[۷۴]

هرودوت، در کتاب «هیستوریای»، در زمینهٔ پرداخت‌های ساتراپ‌های امپراتوری هخامنشی به داریوش، از مردمان موشی (moschie)، تیبارین (تپور)(tibarenie)، ماکرون(macrones)، موزیکان (mossynoekie)، و مار (آمارد)(mares) در ساتراپ نوزدهم نام برده‌است.[۷۵]

هرودوت از قبیله مارد (mardes) در کنار دائی‌ها (daens)، دروپیک‌ها (dropiques)، و ساگارتی‌ها (sagarties) به عنوان پارس‌های کوچنشین و صحراگرد یاد کرده‌است.[۷۶]

پلینیوس مورخ یونانی محل آماردها را قسمت شرقی مارگانیا شناسایی کرده‌است.[۷۷]

استرابون(۶۳ ق. م) از اقوام آمارد در کنار اقوام تپوری و کادوسی به عنوان اقوام کوهستان نشین در شمال کشور یاد می‌کند. استرابو می‌نویسد: تمام مناطق این کشور به استثنای بخشی به سمت شمال که کوهستانی و ناهموار و سرد است و محل زندگی کوهنشینانی به نام کادوسی (Cadusii) و آماردی (Amardi) و تپوری (Tapyri) و سایر مردمان دیگراست، حاصلخیز است.[۷۸]

ایزیدور خاراکسی به اقوام آمارد در رشته کوه البرز اشاره می‌کند که در زمان فرهاد اشکانی به خاراکس (گرمسار) کوچانده شدند. ایزیدور خاراکسی می‌نویسد: ماردی‌ها مردم فقیری در رشته کوه‌های البرز بودند که فرهاد اول آنها را شکست داد و آنها را مطیع خود ساخت.[۷۹] فرهاد اول ماردی‌ها را در خاراکس اسکان داد.[۸۰]

به گفته واسیلی بارتلد تپوری‌ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تصرف تپوری‌ها درآمد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر فقط از تپوری‌ها نام می‌برد.[۸۱]

نبرد آماردها و تپورها با اسکندر ویرایش

کوینت کورس می‌نویسد: در همسایگی هیرکانیا مردمی می‌زیستند که موسوم به ماردها بودند. اینها حاضر نشدند رسولانی نزد اسکندر فرستاده و تمکین کنند. این قضیه بسیار به اسکندر گران آمد و گفت: خیلی غریب است که یک مشت مارد نمی‌خواهند مرا فاتح بدانند. پس از آن از قشون خود عده ای از سپاهیان زبده برداشته و قصد ماردها حرکت کرد و در طلیعه صبح مقابل آنها پدید آمد. ماردها بلندی‌ها را اشغال کرده بودند و اسکندر پس از جنگ آنها را از مواقعشان براند. بر اثر این احوال آنها به داخل مملکت خود عقب نشستند و دهات همجوار به دست مقدونی‌ها افتاد. ولی پس از آن حرکت قشون مقدونی به درون ولایت آنها دچار مشکل گردید، توضیح آنکه جنگل‌های وسیع و کوه‌های بلند در اینجا زیاد بود و بومی‌ها جلگه‌ها را هم با استحکاماتی سد کرده بودند.[۸۲]

کوینت کورس این استحکامات را چنین شرح می‌دهد: تپوری‌ها مخصوصاً (به عمد) درختان را خیلی نزدیک به هم کاشته‌اند. پس از آنکه این درختها قدری نشو و نما کرد، ماردها جوانه‌های درختان را با دست در خاک فرو می‌برند و هر یک از جوانه‌ها جوانه‌های دیگری را بیرون می‌دهد ولی تپوری‌ها نمی‌گذارند جوانه‌ها به‌طور طبیعی برویند بلکه آنها را بهم نزدیک کرده گره می‌زنند و بعد این ترکه‌ها دارای برگهای ضخیم می‌گردد تمام این زمین را فرو می‌گیرد. بدین ترتیب از جوانه‌ها و شاخ و برگ‌های آنها دامی مانند تور ایجاد شده تمام راه را مسدود می‌دارد. برای حرکت قشون اسکندر چاره ای جز استعمال تبر نبود ولی آنهم در مقابل سختی درختان که از گره‌های زیاد و از شاخه‌های درهم دویده حاصل شده بود به کار نمی‌آمد.[۸۳]

از طرف دیگر تپوری‌ها در پناه استحکامات خود به مقدونی‌ها باران تیر می‌باریدند. بالاخره اسکندر امر کرد که این جنگل‌ها را از هر طرف احاطه کنند و اگر روزنه‌ای یافتند حمله برند. مقدونی‌ها چنین کردند و چون محل را نمی‌شناختند اغلب مقدونی‌ها راه را گم کردند. در این احوال تپوری‌ها اسب اسکندر که بوسیفال نام داشت را ربودند. اسکندر چون این اسب را خیلی دوست می‌داشت در خشم فرورفت جارچی فرستاده، تهدید کرد که اگر اسب او را پس ندهند به احدی امان نخواهد داد. پس از این تپوری‌ها اسب را به او رد کردند با وجود این اسکندر امر کرد درختان را بیندازند از کوه خاک آورده روی جوانه‌ها و شاخ و برگ‌ها بریزند. مقدونی‌ها به اجرایی امر اسکندر پرداختند و تپوری‌ها چون دیدند استحکامات آنها بدین ترتیب خراب خواهد شد فرستاده‌ای فرستادند و تمکین کردند. پس از آن اسکندر فرادات را حاکم آنها قرار داده و به اردوی خود برگشت.[۸۴]

فرادات حاکم تپورهای بخش شمالی تپورستان (دشت و هامون) بوده که با اسکندر مصالحه نمود و تپوری‌های بخش جنوبی تپورستان (کوهپایه و کوهستان) فرمانروای دیگری داشتند که حاضر به مصالحه با اسکندر نبودند و در نهایت فرادات بر سرزمین تپورهای کوهستان و آماردها دست یافت.[۸۵]

نبرد آماردها با اسکندر ویرایش

آریان می‌نویسد: اسکندر با هیپاسپیست‌ها و تیراندازان آگریانی و دسته‌های سنوس و آمین‌تاس و کمانداران سواره و نیمی از سواره نظام به ولایت ماردها رفته و اسرای زیاد گرفت و اکثر اشخاصی را که جنگ کرده بودند کشت. چون محل‌های این مردم سخت و به علاوه این ولایت فقیر است هیچ مرد جنگی قبل از اسکندر به اینجا نیامده بود. فاتح ناگهان از ولایت آنها گذشت و قبل از اینکه متوجه شوند بر آنها تاخت. این مردم به جاهای سخت کوه‌ها پناه بردند و اسکندر در آنجا هم بر ماردها فایق آمد و پیروز شد. ماردها فرستاده‌ای فرستادند و مطیع اسکندر گشتند. اسکندر ولایت ماردها را به به تپورستان که والی آن فرادات بود ضمیمه کرد.[۸۶]

فرادات حاکم تپورها در عصر اسکندر ویرایش

فرادات فرمانده قوم تپور در نبرد هخامنشیان و یونانیان و همچنین والی تپورستان در عهد خشیارشاه و اسکندر مقدونی می‌باشد. به گزارش لوسیوس فلاویوس آریان گزنفون مورخ یونانی زمانی که اسکندر به ولایت هیرکانیا رفت قشون خود را سه قسمت کرد؛ قسمتی که از همه زیاد تر بود با خود به زادراکرات برد و قسمت دیگر را با کراتر به مملکت تپوری‌ها (تپوری‌های ساکن دراسرم هیرکانیا) برد و قسمت سوم را به سرداری اری گیوس مأمور بود که با بار و بنه و خارجی‌ها حرکت کند.[۸۷] پس از اینکه اسکندر از معابراسرم هیرکانیا گذشت وارد زادراکرات (ساری اسرم یا استراباد) شد در اینجا کراتر به او رسید. در این هنگام ارته باذ با سه پسر خود که نامشان سوفن و آریو برزن و ارسام بود نزد اسکندر آمد. فرادات فرمانده تپوری‌ها و نمایندگان یونانی‌های اجیر هم با اینها آمدند. اسکندر ارته باذ را به احترام پذیرفت و فرادات را فرمانده تپورها و والی تپورستان ابقا کرد.[۸۸]

پس از آنکه اسکندر وارد شهر آروس گردید و کراتر و اریگسوس را در اینجا یافت. آنها فرادات حاکم تپوری‌ها را همراه آورده بودند. اسکندر این اسیر را خوب پذیرفت. پس از آن آن مناپیس را که در زمان اُخُس فرار کرده و به دربار فلیپ پناهنده شده بود والی اسرم هیرکانیا کرد و فرادات را به حکومت تپورستان ابقا داشت.[۸۹]

شکل‌گیری ساتراپ تپوری در دوران اسکندر ویرایش

اسکندر پس از دست یابی به سرزمین آمارد ولایت آمارد را به تپورستان[۹۰] که والی آن فرادات بود ضمیمه کرد.[۹۱]

آماردها در عصر سلوکیان و اشکانیان ویرایش

در دوران اسکندر مقدونی سرزمین آمارد به سرزمین تپور ضمیمه گشت.[۹۲]تیرداد اشکانی دومین پادشاه اشکانی اسرم هیرکانیا و کومس و کناره‌های جنوبی دریای مازندران که ممکلت اقوام تپوری بود را به تصرف خود درآورد و پایتخت خود را به شهر سلوکی صد دروازه در ناحیه کومس انتقال داد. تیرداد اشکانی در سال ۲۲۱ پیش از میلاد در گذشت و ارشک دوم به پادشاهی رسید و قلمروی پارتیان تا سال ۲۰۹ پیش از میلاد تا همدان در ماد می‌رسید. سرزمین تپوریه در زمان ارشک دوم مورد حمله آنتیوخوس سوم قرار گرفت. آنتیوخوس سوم در عین اینکه با پایداری سختی مواجه بود به سرزمین تپوریه در البرز تاخت و اسرم هیرکانیا را نیز به تصرف خود درآورد و با ارشک دوم پیمان یگانگی بست. در این دوره پادشاهی اشکانی با وجود اینکه با فتوحات سلوکیان محدود و کوچک شده بود ولی بر پا ماند. پس از آن نیز با تاخت و تازهای دولت یونانی بلخ بار دیگر قلمرو شاهنشاهی اشکانی کوچکتر شد. پس از مرگ ارشک دوم در سال ۱۹۱ پیش از میلاد فریاپت شاه شد و دو پسر به نام‌های فرهاد و مهرداد داشت که فرزند بزرگتر فرهاد شاه شد. در این دوره آنتیوخوس سوم در جنگ با روم شکست خورده بود و در دفاع از قلمروی خود ناتوان شده بود. فرهاد اول بر آماردیان و دیگر اقوام ساکن رشته کوه‌های البرز تاخت و سرزمین تپوریه و اسرم هیرکانیا و سایر نواحی را به تصرف خود درآورد و مرز پارت را تا مغرب دربند خزر گشود و آماردیان را به شهر خاراکس (خوار) کوچ داد. پس از فرهاد قدرت به برادرش مهرداد یکم رسید. در این دوره سرزمین تپوریه مدتی تحت تسلط اوکراتید حاکم دولت یونانی بلخ درآمد ولی مهرداد یکم در سال ۱۶۰ پیش از میلاد سرزمین تپوریه را بار دیگر به تصرف خود درآورد. سرزمین تپوریه تا زمان بلاش یکم تحت سیطره اشکانیان باقی ماند ولی در زمان بلاش اول سرزمین تپوریه و دیگر نواحی جنوبی دریای مازندران مورد حمله و تاخت و تاز آلان‌ها قرار گرفت و حتی آلان‌ها از جنوب دریای مازندران و سرزمین تپوریه گذشته و به این طرف و آن طرف ارس در حال تاخت و تاز بودند ولی به نظر می‌رسد بلاش توانست کنترل سرزمین تپوریه را در دست بگیرد و بطوریکه در اواخر عهد اشکانیان خاندان گشنسب شاهان گرشاهی بر ولایت تپوریه حکم می‌راندند و حتی در دوران شاهنشاهی ساسانی قلمروی خود را تا گیلان توسعه دادند.[۹۳][۹۴]

کوچ آماردها به خاراکس ویرایش

ایزیدور خاراکسی به اقوام آمارد در رشته کوه البرز اشاره می‌کند که در زمان فرهاد اشکانی به خاراکس (گرمسار) کوچانده شدند. ایزیدور خاراکسی می‌نویسد: ماردی‌ها مردم فقیری در رشته کوه‌های البرز بودند که فرهاد اول آنها را شکست داد و آنها را مطیع خود ساخت.[۹۵] فرهاد اول ماردی‌ها را در خاراکس اسکان داد.[۹۶] پس از کوچ قوم آمارد اقوام تپوری جایگزین آنان گشتند.[۹۷]

واسیلی بارتلد نوشته‌است:

تپوری‌ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تصرف تپوری‌ها درآمد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر فقط از تپوری‌ها نام می‌برد.[۹۸]

نظریات ویرایش

اردشیر برزگر می‌نویسد:

هزاران سال، پیش از آمدن آریاییهای ایرانی به فلات ایران چندین گروه مردمان بومی که چهار گروه آن مشهورترند در این فلات جای داشتند که چگونگی دوره‌های پیشین آن چندان روشن نیست. نام یکی از این چهار گروه مردم بومی فلات ایران مرد بود، نام گروه مرد در نوشته‌ها «مارد» یا «آمارد» آمده که به زبان ایران و بومی مرد و آیمرد است و واژه‌های آمرت زبان کهنسال ارامنه و مردی، آی مردی، جوانمرد، جوانمردی بوده‌است.

قوم ماد به روزگار کوروش بزرگ تا حوالی ماد پراکنده گردیده بودند.[۹۹]

پیش از اسلام، آمل از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شهرهای این منطقه به‌شمار می‌رفت و مرکز مازندران به حساب می‌آمد. برخی منابع، زمان ساخت شهر آمل را در دوره ساسانیان و توسط پیروان مزدک می‌دانند، ولی به نظر می‌رسد نام آمل از اَمردها گرفته شده که در این صورت باید گفت، شهر آمل پیش از ساسانیان و در دوره اسکندر وجود تاریخی داشت. در دوره ساسانیان به دلیل فرار پیروان مزدک به این شهر، بر اهمیت این آمل افزوده شد.

در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار چنین آورده‌است:

در قباله‌های کهن مذکور است که معنی آمل به واژه طبری آهوش است وهش وهل مرگ را گویند و کنایه از این است که تو را هرگز مرگ مباد.

با توجه به اسناد تاریخی این شهر حداقل از دوره ساسانی تا دوره مغول پایتخت مازندران بوده و در سلسله اشکانیان پایتخت رسمی ایران بوده‌است. آمل در دوره اشکانیان آباد بود و در این زمان تحت سلطه سیاسی اداری ساتراپی هیرکانیه قرار داشت.[۱۰۰] یوستین، مورخ رومی هم در اشاره خود به جنگ فرهاد، امردها را مردمی دلاور و نیرومند می‌داند. با توجه به موقعیت جغرافیایی قلمرو امردها می‌توان اهمیت این قلمرو را برای فرهاد در راه ارتباطی پارت و هیرکانیه و پیرامون آن دانست.[۱۰۱]

آمل در زمان اشکانیان نیز معمور و آبادان بود که آن را همو می‌نامیدند. فرهاد یکم پادشاه اشکانی، با مردم آمل به جنگ پرداخت و از آنجا که جنگ با این مردم سخت بود جنگ فرهاد با ماردها چندین سال به درازا کشید و بعد از مدت‌ها آماردها را در منطقهٔ آمل مغلوب کرد و وی گروهی از این قوم را به سرزمین پارت در شمال خراسان کوچ داد و آنان در غرب آمودریا که آن را آمُلِ زَم نیز می‌خوانند ساکن شدند. در عهد ساسانیان فرمانروایان طبرستان عنوان اسپهبد داشتند و شهر آمل از عمران و آبادانی برخوردار بود و مرکز ایالت مهم طبرستان بوده‌است. شهرطی مراحل تکوین خود از زیرساختها و عناصری چون ارگ حکومتی، محلات، آتشکده و بازار برخوردار گردید. در این الگوی استقرار قصر و عمارت حکومتی در موضع مکانی برتر با حصاری به دور آن قرار داشته‌است. بخش‌های ورای آن نیز شبستان یا سواد یا حومه را در بر می‌گرفته که مامن سکونت قشر اشراف مردم عادی بوده‌است. در زمان ساسانیان شهر آمل از عمران و آبادانی برخوردار بود و مرکز ایالت مهم طبرستان بوده‌است. به‌طور کلی بر اساس اسناد و مدارک تاریخی، تکوین شهر به زمان ساسانی بر می‌گردد. شهر طی مراحل تکوین خود از زیر ساختها و عناصری چون ارگ حکومتی، محلات، آتشکده و بازار برخوردار بود.[۱۰۲]

در زمان کاووس پسر ارشد کواد، که عنوان پدشخوارشاه داشت، این شهر جمعیت قابل توجهی از مسیحیان نسطوری داشت و همراه با گیلان در سال ۵۵۳ پس از میلاد به عنوان اسقف‌نشین نسطوری یاد شده‌است.[۱۰۳]

مردمان آمل در جنگ‌های مختلفی شرکت کردند. در کتابخانه دانش عمومی آمده‌است که کنستانتین چهارم در ۶۸۶ میلادی (سده هفتم) دوازده هزار از مردی‌ها را، که قبیله‌ای جنگجو و ایرانی نژاد بودند که در بخش‌های شمالی دریای خزر می‌زیستند، برای سد و جلوگیری تاختن‌های مسلمانان به سرزمین لبنان کوچانید.

در نبرد گوگمل، داریوش با تمام خانواده و نجبای ایرانی، جنگ آوران هندی، کاری، آناپاست و تیراندازان ماردی «آمارد» نیز گرداگردش صف بسته بودند.[۱۰۴]

پس از اسلام ویرایش

 
قلمرو علویان تبرستان
 
نقشه قدیم مازندران ۱۸۱۴ میلادی

شهر آمل در سال ۱۴۰ هجری قمری توسط اعراب مسلمان تسخیر شد. این دوره مصادف با به قدرت رسیدن علویان است و شهر آمل به عنوان مرکز طبرستان مورد توجه قرار گرفت. مرکزیت سیاسی، موقعیت سوق‌الجیشی و مجاورت شهر با گذرگاه‌های بین منطقه‌ای، رشد و توسعه شهر را در ابعادی اجتماعی رقم زد.[۱۰۵][۱۰۶]علویان طبرستان گروهی از بزرگان اولاد علی ابن ابی‌طالب به نام ائمه علوی بایزیدی در قرن دوم هجری در طبرستان قیام کردند. حسن بن زید ملقب به داعی کبیر در سال ۲۵۰ هجری در ناحیه طبرستان ظهور کرد و عده بسیاری از افراد ناراضی و دست‌نشاندگان خلیفه طاهریان او را تقویت کردند. وی به دعوت و نشر آئین تشیع زیدی پرداخت. داعی کبیر پس از رسیدن به حکومت طبرستان، پایتخت خود را از ساری که جایگاه طاهریان بود به آمل منتقل کرد تا به حامیان و هوادارانش نزدیک‌تر باشد.[۱۰۷][۱۰۸] مرکز حکومت آنان معمولاً آمل بود و انقراض آنان به دست آل زیار و سامانیان صورت گرفت.[۱۰۹]ناصرالحق اطروش در سال ۳۰۱ هجری قمری اقدام به دعوت مردم برای قیام کرد. وی امیر طبرستان که ابو العباس صعلوک بود را شکست داد و بر طبرستان تسلط یافت. این زمان بود که علم‌های سفید که نشانه علویان و شیعیان بود در همه طبرستان و دیلم و جرجان بر پا گردید. وی ۱۲ سال در آمل حکومت کرد و دین اسلام اثنی‌عشری را رونق بخشید.[۱۱۰][۱۱۱][مشکوک ] پس از برافتادن مغول مرعشیان در مازندران ظهور کردند. در سال ۷۶۰ هجری قمری میر قوام الدین مرعشی، حکومت مرعشیان را تأسیس کرد.[۱۱۲] قیام مرعشیان از آمل آغاز شد. مرعشیان پس از کسب قدرت در اندک مدتی تمام سرزمین‌ها و نواحی اطراف مازنداران را تصرف کردند و قلمرو خود را از استرآباد تا قزوین گسترش دادند. آمل در قرن پنجم هجری، در عصر صدارت خواجه نظام الملک طوسی در دولت سلجوقیان، همپای فرهنگ شهرهای بزرگ آن روزگار جهان اسلام دارای مدرسهٔ معتبر نظامیه شد. دو قرن پیش از آن محمد بن جریر طبری، مفسر و مورخ نامدار در این شهر متولد شد. شهر آمل اولین شهری بود که بعد از اسلام به زنان حق رأی و امور سیاسی داد.[۱۱۳] در عصر صفوی آمل رونق فراوان گرفت و حکام صفویه به مازندران دلبستگی خاص داشتند. شاه عباس که به آمل علاقه زیاد داشت به دستور او جاده کنار رودخانه هراز، آباد شد و در طول راه برای توقف چهارپایان و افراد کاروانسرا ایجاد کردند. جاده شوسه‌ای که ساری و گرگان را به آمل وصل می‌کرد، در زمان او احداث شد. در زمان شاه صفی شهر آمل مورد حمله بازماندگان مغول قرار گرفت که در جنگ سیاه بیشه سپاه آمل به رهبری مازیار شکست سختی بر قوم مغول وارد ساخته و فرمانده آنها به نام نوشین اسیر و کشته شد. بازماندگان قوم مغول نیز اسیر و به دشت مشا تبعید گردیدند که طایفه مشائی از بازماندگان آنان می‌باشند.[۱۱۴]

ابن فریغون در سفرنامه خود این شهر را نیکوترین و جامع‌ترین و آبادترین و پرآب‌ترین و پر علم‌ترین شهر سرزمین پارسی‌گویان شرح داده‌است:

آمل شهریست عظیم و زیبا و پرآب و بزرگ‌ترین مرکز علمی پارسیان و بزرگ‌ترین قلمرو حکومتی طبرستان است و او شهری است با خندق‌های فراوان و مقر ملوک آریایی‌ها در طبرستان و جای بازرگانانست و خواسته بسیار است و اندر وی علمای هر علمی بسیارند و افضل عرفاً و آبهای روان است و از وی جامعه کتان و برنج و دستار حنین و فرش و چوب شمشاد و حصیر طبری و طلا که به همه جای جهان جای دگر نبود و از وی ترنج و نارنج خیزد و گلیم سپید و گلیم دیلمی زربافت گوناگون و کمیخته خیزد و از ی آلات چوبین خیزد و چون کفشه و شانه و شانه نیام و ترازو و خانه و کاسه و از طلاهایش داغگین.[۱۱۵]

ابن حوقل در کتاب صوره الارض در مورد آمل این زمان می‌نویسد:

آمل بزرگ‌ترین شهر طبرستان و در قرن چهارم هجری قمری حاکم نشین طبرستان بوده‌است. آمل از قزوین بزرگتر است و دارای بنا و عمارات در هم آمیخته و از نواحی دیگر قدیمی تر و بزرگسال تر است.[۱۱۶]

ژوبر سفیر اعزامی ناپلئون بدربار فتحعلی شاه قاجار از آمل دیدن کرده و مطالبی دربارهٔ رودخانه هراز و تمرکز کارگاه‌های ذوب آهن در کرانه‌های آن در کتاب خود ذکر کرده‌است:

خیلی کارگر آهنکار در آمل بچشم می‌خورد، در پیرامون قلمرو آنجاست که معدن‌های مازندران را استخراج می‌کنند. بیشتر کوره‌ها و کارگاه‌های آهنگری در قلمرو نور و بر روی رود هراز و شعبه‌هایش گردهم آمده‌اند، می‌بینیم که این محصولات بهیچوجه کافی برای نیازمندیهای ایران و بین‌النهرین نیست، روس‌ها کمبود آنراپر می‌کنند، با این همه آهن‌های مازندران را به بغداد، موصل و تا دمشق می‌برند. من نمی‌دانم که اینکار برای آنست که جنس آهن آنجا برای برخی کارها مناسبتر است یا آنکه بهای آن ازمال اروپا ارزانتر تمام می‌شود، با اینکه اینهمه راه میان آنجا و دریای خزر است یک بازرگان یمن گفت که او هرکنتال را تقریبأ شصت فرانک در موصل می‌فروشد. آمل از زلزله و طغیانهای رودخانه هراز صدمات بسیار دیده، آمل شهری باشکوه است، چهاردروازه دارد هرچند دری وجود ندارد. درآمل و سایر نواحی استان مازندران تاکنون تحقیقات باستانشناسی بسیار کم صورت گرفته مع‌هذا از کاوشهای گذشته آثاری از مدنیت شکوفان این منطقه به‌دست آمده‌است، سفال نقاشی شده متعلق بدوره سامانی در نواحی غربی ایران و بیشتر در آمل و ایالت مازندارن پیدا شده‌است، تزیینات چند رنگ آن‌ها شامل شکل پرندگان و برگ و نوشته بخط کوفی و شکل ترنجی مدور در وسط به ظروف زیبای ارغوانی و قرمز و سبز زیتونی است.[۱۱۷]

معاصر ویرایش

 
میدان ۱۷ شهریور
 
بخشی از خیابان هراز در شب

پس از یک دوره رکود و فترت تا اواخر دوره قاجار، شهر شاهد گام‌هایی چند در جهت احیای خود بوده‌است در این دوره خندق‌های اطراف شهر را خشک کردند. ایجاد عمارت شهرداری کاخ چایخوران، تأسیس دبیرستان امام فعلی، اداره اقتصاد و دارای، ایجاد انبار برنج برای صادرات آن به نقاط دیگر کشور، احداث مغازه‌های جدید در بیرون بازار، از جمله اقدامات این دوره است. جیمز فریزر که در سال ۱۲۳۸ به عنوان بازرگان و دانشمند وارد ایران شد در سفرنامه خود می‌نویسد:

آمل به راستی شهری عالی و وسیع بود. سکنه شهر مردمانی آبرومند و محترم بودند.[۱۱۸]

تزریق عملکردهای جدید شهر، آن را از تحرکی چند برخوردار می‌سازد و این تحرک در بعد کالبدی با توسعه‌های جدید به دور شهر قدیم تشدید گردید. الگوی تقلیدی مداخله کالبدی در تهران، از این پس با حضور حیات انتشاری، دامنگیر شهرهای دیگر از جمله آمل نیز می‌گردد. شکل این مداخله با ایجاد فعالیت‌های مستقیم در محور مهدیه و انقلاب در ضلع جنوبی بازار شهر و احداث خیابان‌های چاکسر تحقق یافت و این در حالی است که هسته اولیه شهر، علی‌رغم چنین مداخلاتی در محیط خود و استقرار عناصر جدید تزریق شده به تدریج انسجام کالبدی خود را با بافت‌های مجاورش کاهش داد.

در زمان رضا شاه پهلوی اول بروز جنگ جهانی اول تحولات زیادی در مازندران رخ داد. رضا شاه با فروش نفت ایران با پیاده کردن طرح‌های مختلف از جمله طرح‌های عمرانی در مازندران رونقی تازه به این منطقه بخشید. وی در آمل ادارات جدید، مدارس، پل و مراکز درمانی جدیدی ایجاد نمود. در این دوره انجمن طبرستان برای مقابله با روس‌ها و انگلیسی‌ها تأسیس شد. در زمان محمدرضا شاه پهلوی دوم در جهت سهولت جریان روابط کالایی وابسته، مداخلات کالبدی بیشتری در بافت صورت گرفت. در این دوره نیز مداخلات تحقق یافته در دوره قبل با احداث خیابان طالب آملی در ضلع غربی محدوده شهر قدیم و تعریض آن در سال‌های ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ تکمیل و انقطاع کالبدی بافت با مجموعه‌های جدید پیرامونی را موجب شد. در دوره جمهوری اسلامی نیز شهر با شکل فعلی خود رو به گسترش رفت و بزرگراه‌ها و خیابان‌های متعددی ساخته شد و همچنین ساختمان ادارات زیادی نوسازی شد و در بخش شهرسازی نیز زیباسازی و ایجاد فضای سبز و نظم شهری رونق گرفت.[۱۱۹]

جوناس هنوی که در زمان نادر شاه به ایران آمده بود و از آمل دیدن کرد در مورد این شهر نوشت:

آمل شهرت و اعتبار خود را کمی از دست داده بود ولی به واسطه کانهای سنگ آهن فراوان به فرمان نادر آنجا را مهم‌ترین مرکز ریخته‌گری و ذوب آهن نمود و در آنجا گلوله توپ و تفنگ و نعل اسب تهیه می‌شد و حتی تصمیم گرفته شد که نیروی دریایی ایران را در آمل بسازند.[۱۲۰]

در بین شهرهای کشور ایران، شهر آمل در در دوران انقلاب ۱۳۵۷ ایران به عنوان شهری که حکومت مردمی دارد شهرت پیدا کرده بود.[۱۲۱]

علمای مازندران و آمل نیز در دوران جنبش مشروطه نقش فراوانی داشتند و همچنین آمل در سال ۱۳۶۰ دچار واقعه‌ای شد. این واقعه که به اختصار قیام آمل نامیده می‌شود، به مبارزه مسلحانه حدود صد نفر از گروهی مائوئیست به نام اتحادیه کمونیست‌های ایران علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در شهر و جنگل‌های اطراف شهر آمل در شمال ایران اشاره دارد. پس از این واقعه روح‌الله خمینی تنها نام شهر آمل را در وصیت‌نامه سیاسی الهی خود آورد و نوشت:

باید از مردم آمل تشکر کنیم.[۱۲۲][۱۲۳]

کاوش‌ها و تاریخچه ویرایش

 
بشقابی ساخته‌شده از نقره و طلا مربوط به قرن‌های ۷ یا ۸ که به سبک ساسانی ساخته‌شده‌است و اکنون در موزه بریتانیا نگه‌داری می‌شود

در طول تاریخ به خصوص در دهه اخیر کاوش‌های زیادی بر روی تپه‌ها و منطقه‌های مختلف از جمله تپه قلعه کش و روستای بلیران صورت گرفته‌است.[۱۲۴] همچنین کاوش‌های جدیدی در شهر قدیم آمل در سال ۱۳۹۴ در حال انجام گرفتن است.[۱۲۵][۱۲۶] در این کاوش‌ها به دست آمده‌است که آمل اولین کانون ذوب آهن ایران بوده‌است. در اولین کاوش‌ها آثاری همچون پیکره حیوانی، ابزار سنگی، ظروف خاکستری و همین‌طور یک تدفین انسانی، ظرف خاکستری و یک دستبند نقره‌ای از دوران و عصر برنز، مس‌سنگی و آهن به دست آمد.[۱۲۷][۱۲۸] در کاوش‌های بلیران نیز موجودیت انسان پارینه سنگی فوقانی حدود ۳۵ هزار سال پیش که به ساخت ابزار سنگ‌ها و شکار حیوانات می‌پرداخته نمایان شد.[۱۲۹][۱۳۰] در کاوش‌هایی که در سال ۱۳۸۶ توسط باستان شناسان فرانسوی صورت گرفت، قدمتی بیش از ۳۶ هزار سال برای بلیران تخمین زده شد.[۱۳۱]

وضعیت طبیعی ویرایش

جغرافیا ویرایش

شهر آمل واقع در جلگه مازندران و طرفین رود هراز با ارتفاع ۷۶ متر از سطح دریا در ۵۲ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی و ۲۶ درجه و ۲۵ دقیقه عرض شمالی و در فاصله ۷۰ کیلومتری غرب ساری، مرکز استان هجده کیلومتری جنوب دریای خزر، و شش کیلومتری شمال دامنه کوه البرز و ۱۸۰ کیلومتری شمال شرقی تهران قرار دارد.

موقعیت ویرایش

پوشش‌های گیاهی ویرایش

ارتفاعات آمل را پوشش گیاهی جنگلی تشکیل داده و انواع رستنی‌ها در این منطقه می‌رویند. درختان اوجا، توسکا، بلوط، افرا، ازگیل، زرشک، گیاه صنعتی گون، گیاهان خاکشیر، گل ختمی، کاسنی، گل گاوزبان، بمبارمنگ که کاربرد دارویی دارند و پوشش گیاهی در این شهر به فراوانی برای چرای دام موجود است.[۱۳۲]

بارندگی ویرایش

وجود سلسله جبال البرزدر جنوب سواحل دریای مازندران در شمال این شهر صعود توده‌های مرطوب بر دامنه‌های پرشیب کوه‌های ساحلی را سبب شده و سرد شدن این هوا تا نقطه شبنم یا پایین‌تر آن، تشکیل سیستم‌های ابری و متعاقباً وقوع بارندگی‌های شدید در منطقه را موجب می‌گردد. متوسط بارندگی در بخش جنگلی آمل ایستگاه تحقیقات برنج ۸۱۷ میلی‌متر است.[۱۳۳][۱۳۴]

رودخانه‌ها ویرایش

آمل دارای رودهای مختلفی است. رودخانه هراز از مرکز شهر آمل عبور می‌کند.[۱۳۵]

آب و هوا ویرایش

شهر آمل از نظر تقسیمات اقلیمی جزو اقلیم معتدل و مرطوب است. آب و هوای آمل معتدل و مرطوب بوده و بیش‌ترین درجهٔ حرارت در تابستان‌ها ۳۶ درجه بالای صفر و کم‌ترین درجهٔ حرارت در زمستان‌ها ۱- درجه سانتی گراد زیر صفر است و میزان متوسط بارش سالیانه شهرستان آمل ۷۵۰ میلی‌متر برآورد شده‌است.[۱۳۶]

دما ویرایش

با توجه به اینکه شهر آمل در دشت جلگه‌ای واقع شده‌است اختلاف دمای شبانه‌روزی و به موازات آن اختلاف دمای فصلی و همچنین سالیانه بسیار کم است.[۱۳۷]

زمین‌لرزه‌ها ویرایش

۷۵ درصد مازندران روی گسل زلزله قرار دارند. از این رو آمل نیز به دلیل وجود خط مستقیم روی گسل چند زلزله بیش از ۴ ریشتری را تجربه کرده‌است. در مجموع شهرستان آمل بر روی سه گسل کوه، جلگه و بایجان واقع شده‌است.[۱۳۸]

مردم‌شناسی ویرایش

استان مازندران پیش از اسلام تپورستان (به پهلوی:  ) نامیده می‌شد که برگرفته از نام قوم تپوری (به یونانی: Τάπυροι) می‌باشد که پس از اسلام قوم طبری نام گرفتند و سرزمینشان طبرستان نامیده شد.[۱۳۹][۱۴۰][۱۴۱] شهرهای آمل، چالوس، کلار، سعیدآباد و رویان جزئی از سرزمین قوم تپوری بودند.[۱۴۲] به گفته واسیلی بارتلد تپوری‌ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تصرف تپوری‌ها درآمد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر فقط از تپوری‌ها نام می‌برد.[۱۴۳] به گفته مجتبی مینوی قوم آمارد و قوم تپوری در سرزمین مازندران می‌زیستند و تپوری‌ها در ناحیه کوهستانی مازندران و آماردها در ناحیه جلگه‌ای مازندران سکونت داشتند. در سال ۱۷۶ ق. م فرهاد اول اشکانی قوم آمارد را به ناحیه خوار کوچاند و تپوری‌ها تمام ناحیه مازندران را فرو گرفتند و تمام ولایت به اسم ایشان تپورستان نامیده شد.[۱۴۴] تمام ساکنان مازندران از نسل و نژاد دو قوم تپوری و آمارد بودند. به‌طوری‌که از نوشته‌های تاریخی استنباط می‌شود که ما قبل آریایی مارد یا مازد چندین سال قبل از میلاد مسیح بر بخش‌هایی از این ناحیه با قدرت حکومت می‌کردند و باج به پادشاهان ایران نمی‌دادند. آماردها در اولین ورود خود به آمل آمده‌اند. تپوری‌ها قومی گسترده پیش از آریایی‌ها بوده‌اند که به وسیلهٔ اقوام مهاجر ایرانی به نواحی کوهستانی عقب رانده شدند.[۱۴۵] محققان تپوری‌ها را از بومی‌های مازندران و نواحی آن از زمان قبل از آمدن آریان‌ها به ایران می‌دانند.[۱۴۶] مردم آمل به‌طور عمده از قوم طبری می‌باشند. البته بعضی از بزرگان بهائی و علویان از کشورهای خارجه در این شهر زندگی می‌کنند.[۱۴۷][۱۴۸] بر اساس آزمایش‌ها و تحقیقات مؤسسه ماکس پلانک برای ژنتیک مولکولی آلمان مشخص شد، مردمان مازندران از دیرباز اصیل‌ترین مردمان ساکن سرزمین ایران بوده‌اند. همچنین تجزیه و تحلیل ام دی اس به صورت شفاف نشان داد که گیلانی‌ها و مازندرانی‌ها بسیار نزدیک به مردمان جنوب قفقاز هستند. بر اساس این گزارش که در نشریه Current Biology منتشر شد، نشان داد که mtDNA افراد نمونه‌گیری شده (که فرزند آن را از مادر به ارث می‌برد) به سایر مردمان ساکن در آسیای غربی (همانند سایر اقوام ایرانی) بیشتر از اروپایی‌ها نزدیکی دارد. در این میان، مردم گیلان و مازندران در دسته‌ای که در آن کردهای کورمانجی (زازایی) قرار داشتند جای گرفتند. همچنین نتایجی از آنالیز رشته کوروموزوم‌های Y (که از طریق پدر به پسر می‌رسد) به‌دست آمد که نشان داد، تک گروه‌های J2 و R1 به میزان زیادی در گیلانی‌ها و مازندرانی وجود دارد و جالب آنکه نوع تک گروه J2 بسیار بیشتر از سایر ایرانی‌ها به قفقازی‌ها شباهت دارد. به علاوه تک گروه I که به مقدار بسیاری در میان سایر ایرانی‌ها یافت می‌شود، در میان گیلانی‌ها و مازندرانی‌ها به هیچ وجه وجود ندارد، و به مقدار کمی در میان قفقازی‌ها است. همچنین تجزیه و تحلیل MDS به صورت شفاف نشان داد که گیلانی‌ها و مازندرانی‌ها بسیار نزدیک به مردمان جنوب قفقاز (گرجی‌ها) هستند و ایرانیان مقیم تهران و اصفهان بسیار دورتر از آن‌ها قرار دارند.[۱۴۹] در هسته داخل شهر نیز مردمان شهر آمل در طایفه‌های مختلف قرار می‌گیرند.

زبان ویرایش

بعد از اسلام زبان و خط پهلوی در مازندران بیشتر از سایر مناطق ایران متداول بوده‌است. زبان طبرستانی کمتر از زبان‌های دیگر تحت تأثیر زبان‌های بیگانه قرار گرفته‌است. مردم آمل به گویش آملی که گویشی از مازندرانی است صحبت می‌کنند.[۱۵۰] گویش آملی زیر شاخه زبان مازندرانی است ولی وجود برخی قواعد زبان شرقی سغدی در آن جای تأمل دارد.[۱۵۱]

قومیت ویرایش

آمارد ویرایش

آماردها ساکنان اولیه آمل بودند. هرودوت از قبیله مارد (mardes) در کنار دائی‌ها (daens)، دروپیک‌ها (dropiques)، و ساگارتی‌ها (sagarties) به عنوان پارس‌های کوچنشین و صحراگرد یاد کرده‌است.[۱۵۲] پلینیوس مورخ یونانی محل آماردها را قسمت شرقی مارگانیا شناسایی کرده‌است.[۱۵۳] استرابو(۶۳ ق. م) از آمارد در کنار اقوام تپور و کادوسی به عنوان اقوام کوهستان نشین در شمال کشور یاد می‌کند. استرابو می‌نویسد: تمام مناطق این کشور به استثنای بخشی به سمت شمال که کوهستانی و ناهموار و سرد است و محل زندگی کوهنشینانی به نام کادوسی (Cadusii) و آماردی (Amardi) و تپوری (Tapyri) و سایر مردمان دیگراست، حاصلخیز است.[۱۵۴] به اعتقاد دیاکونوف آماردها در نواحی کوهستانی شمال شرق می‌زیستند و در دو منطقه کناره‌های دریای مازندران و سرزمین پارت سکونت داشتند.[۱۵۵] به اعتقاد حسن پیرنیا آماردها در محدوده آمل تا تنکابن می‌زیستند.[۱۵۶] قوم آمارد از مردمان آریایی بودند که در آمل زندگی می‌کردند. نام شهر آمل دگرگون‌شده همان نام آمارد است. آماردها قومی نیرومند و جنگجو بوده‌اند و ناحیه فعلی آمل را به عنوان مرکز خود انتخاب نموده و نام خود را برنهادند و بعدها واژه آماردها به سبب کثرت تلفظ به آملد، آمرد و آمل بدل شد. اما در زمان سلسله اشکانیان و حکومت اشک سوم یا اردوان یکم پسر تیریدات یکم (۲۴۷/۵۳–۲۱۴/۱۷ پ. م) طبرستان به‌طور کامل تصرف شد، آماردها که از این پیشامد رنجیده و دل خوشی نداشتند و پی فرصت می‌گشتند، در آغاز پادشاهی اشک پنجم (فرهاد یکم) با گرگانی‌ها یکی شده، دم از خودسری زدند و نبردی خونین میان آن‌ها و اشک پنجم به وجود. اشک ابتدا گرگان را کوبید و از طبرستان گذشت و به سرزمین آماردها (طبرستان باختری) رسید و سه سال با آنان جنگید تا چیره و پیروز شد؛ همه سرکشان را کشت و بازماندگان را به دو بخش کرد: بخشی را به خراسان کوچاند و بخشی را به سرزمین خوارکس فرستاد و به کارهای بیگاری واداشت. سپس فرمان داد تیره ای از مردم تپوری از خاور و جنوب باختری به سرزمین آماردها کوچانده شوند. دیگر از این دسته از مردم (آماردها) در تاریخ طبرستان و آمل نامی نمی‌بینم.[۱۵۷][۱۵۸]

تپوری ویرایش

تپوری‌ها از اقوام باستانی مازندران می‌باشند. استرابون مورخ یونانی تپورها را قومی گسترده معرفی می‌کند. استرابو تپورها را ساکن چهار مکان متفاوت می‌داند. وی گروهی از تپورها را به عنوان کوهنشین‌های شمال کشور در کنار آمارد نام می‌برد.[۱۵۹] وی گروه دیگری از تپورها را میان هیرکانی‌ها و دربیک‌ها نام می‌برد.[۱۶۰] وی دسته دیگر تپورها را میان هیرکانی‌ها و آریا نام می‌برد.[۱۶۱] وی دسته دیگر از تپورها را در ماد نام می‌برد.[۱۶۲]

ویلیام اسمیت در فرهنگ لغت جغرافیای یونان و روم می‌نویسد: تپوری‌ها قومی بودند که محل سکونت آنها در دوره‌های مختلف تاریخ به نظر می‌رسد در امتداد فضای وسیعی از کشور از ارمنستان به سمت شرق تا آمودریا گسترش یافته بود. استرابون آنها را در کنار دروازه‌های کاسپین و ری، در پارت و بین دربیک و هیرکانی و همراه با آماردی‌ها و سایر مردم در امتداد سواحل جنوبی دریای مازندران قرار می‌دهد که آخرین دیدگاه یعنی سکونت در امتداد سواحل جنوبی دریای مازندران مطابق نظر کوینت کورس و دیونیسوس و پلینی هم می‌باشد. بطلمیوس در جایی آنها را در زمره اقوام سرزمین ماد به حساب می‌آورد و در جایی دیگر آنها را به مارگیانا نسبت می‌دهد. تپوری‌هایی که در پلینی و کوینت کورس به آنها اشاره می‌کند شکی در آن نیست که ناحیه کنونی طبرستان نام خود را از آنها گرفته‌است. آلیان توصیف عجیبی از تپوری‌هایی که در ماد زندگی می‌کردند ارائه می‌دهد.[۱۶۳]

فرادات فرمانده قوم تپور در نبرد هخامنشیان و یونانیان و همچنین والی تپورستان در عهد داریوش سوم و اسکندر مقدونی می‌باشد. به گزارش لوسیوس فلاویوس آریان گزنفون مورخ یونانی زمانی که اسکندر به ولایت هیرکانیا رفت قشون خود را سه قسمت کرد؛ قسمتی که از همه زیاد تر بود با خود به زادراکرات برد و قسمت دیگر را با کراتر به مملکت تپوری‌ها (تپوری‌های ساکن در هیرکانیا) برد و قسمت سوم را به سرداری اری گیوس مأمور بود که با بار و بنه و خارجی‌ها حرکت کند.[۱۶۴] پس از اینکه اسکندر از معابر هیرکانیا گذشت وارد زادراکرات (ساری اسرم یا استراباد) شد در اینجا کراتر به او رسید. در این هنگام ارته باذ با سه پسر خود که نامشان سوفن و آریو برزن و ارسام بود نزد اسکندر آمد. فرادات فرمانده تپوری‌ها و نمایندگان یونانی‌های اجیر هم با اینها آمدند. اسکندر ارته باذ را به احترام پذیرفت و فرادات را فرمانده تپورها و والی تپورستان ابقا کرد.[۱۶۵]

پس از آنکه اسکندر وارد شهر آروس گردید و کراتر و اریگسوس را در اینجا یافت. آنها فرادات حاکم تپوری‌ها را همراه آورده بودند. اسکندر این اسیر را خوب پذیرفت. پس از آن آن مناپیس را که در زمان اُخُس فرار کرده و به دربار فلیپ پناهنده شده بود والی هیرکانیا کرد و فرادات را به حکومت تپورستان ابقا داشت.[۱۶۶]

اسکندر پس از دست یابی به سرزمین آمارد ولایت آمارد را به تپورستان که والی آن فرادات بود ضمیمه کرد.[۱۶۷]

شهرهای آمل، چالوس، کلار، سعیدآباد و رویان جزئی از سرزمین قوم تپوری بودند.[۱۶۸]

طبری ویرایش

مردم آمل از قوم طبری می‌باشند که قوم طبری معرب قوم تپور می‌باشد و نام طبرستان (تپورستان) از نام این قوم گرفته شده‌است. در شهر آمل طوایف مختلفی از قوم طبری من جمله: مشائی، آسوری، لاسمی، ایرایی، آسکی، نیاکی، نوایی، رینه‌ای، شاهان‌دشتی، امیری، بهرستاقی، دلارستاقی، آملی، چلاوی، نوری و رودگر زندگی می‌کنند.[۱۶۹]ثعالبی نخستین بار در قرن چهارم از طایفه اسکی به عنوان طایفه‌ای لاریجانی سخن به میان آورده‌است و از شخصی به نام ابوبکر الاسکی لارجانی یاد کرده‌است.[۱۷۰]

به گزارش قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس‌المؤمنین مردم آمل را طبری می‌گویند و نسبت ایشان به غیر از طبری اندک است.[۱۷۱]

پس از اسلام مردم طبرستان با نام طبری شناخته می‌شدند که این واژه معرب لفظ تپوری و تپری می‌باشد. یعقوبی در تاریخ یعقوبی مردم طبرستان را از قوم تبر معرفی می‌کند. یعقوبی می‌نویسد:[۱۷۲]

فرزندان عامور بن ثوبل بن یافث بن نوح به طرف چپ خاور بیرون شدند و جمعی از آنها؛ یعنی فرزندان ناعوما از ناحیه جربی به سمت شمال رفتند و در شهرها پراکنده شده و چندین امت شدند به نام‌های برجان، دیلم، تبر، طیلسان، جیلان، فیلان، الان، خزر، دودانیه و ارمن.

طبری مورخ قرن سوم از مردم طبرستان با نام طبریان یاد می‌کند. وی می‌نویسد:[۱۷۳]

جمع دیلمیان را در دامنه و در جنگل یافتند که آهنگ دیلم را داشتند، محمدبن ابراهیم را از محلشان خبر دادند که از جانب خویش، طبریان و دیگران را فرستاد که به آنها رسیدند و راهشان را بگرفتند و دستگیرشان کردند که آنها را به همراه علی بن ابراهیم به شهر ساریه فرستاد.

همچنین فرودسی در شاهنامه در دوران لشکرکشی اعراب به ایران در زمان یزدگرد سوم به اقوام طبری اشاره می‌کند:

چو می‌روی طبری و چون ارمنی به جنگ‌اند با کیش آهرمنی
چو کلبوی سوری و این مهتران که گوپال دارند و گرز گران
همی سر فرازند که ایشان کیند به ایران و مازندران برچیند

محمدصادق نامی اصفهانی مورخ قرن ۱۲ عصر زندیه در تاریخ گیتی‌گشا از سکنه مازندران به عنوان اقوام طبری یاد می‌کند وی می‌نویسد:[۱۷۴]

محمد دادویی سوادکوهی چهل پنجاه نفر از طبریان (طبری‌ها) را که در آن هنگام ترقی عوامل نشین و گاو سوار بودند جمع آورده و بجانب اردوی شیخ علی خان شتافت. چون مومی الیه (فرد اشاره شده) اولین کسی بود که از مازندران به اردوی جناب شیخعلی خان رسیده از جمله سایر طبریان پیشترطریق خدمت گردیده، بجهت تألیف قلوب سایر طبریان و امیدواری جمهور اهل مازندران اورا لقب خانی داده و محمد خان نام نهاده.

دین و مذهب و آئین ویرایش

مردمان این منطقه در روزگار هوشنگ پیشدادی به تناوب دارای آیین‌های زروانی، مغانی، مهری و زرتشتی بودند.[۱۷۵] ولایات شمالی ایران، محتملاٌ در دوره اشکانی یا ساسانی، زرتشتی شدند. وجود آتشکده‌ها در استان مازندران مبین این حقیقت است. حدود قرن دوم هجری قمری مردم مازندران به دین اسلام گرویدند. در حال حاضر اسلام دین نخست شهر محسوب می‌شود و آمل به عنوان اولین مرکز حکومت مذهب شیعه دوازده امامی بوده‌است.[۲۲][۱۷۶]

دین در آمل
دین درصد
اسلام
۹۸٪
مسیحیت
۱٪
زرتشتی
۱٪

گاهشمار ویرایش

آمل و مازندران دارای تقویم مستقل هستند که آن تقویم تبری است. علاوه بر ماه‌های رسمی از ماه تبری استفاده می‌کنند که در زمان یزدگرد آغاز شده‌است.[۱۷۷]

فرهنگ ویرایش

آمل از دیرباز به دلیل وجود فرهیختگان و پیشینیان با سابقه دارای مراسم‌های محلی و ملی است. آمل از فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه مراسم‌های باستانی و به دلیل علاقه به دین و مذهب مراسم مذهبی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار می‌گردد، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندرانی با آداب اسلامی درآمیخته و بنابراین شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است.

  • تیرگان: تیرماسیزه شو یا تیرگان یکی از جشن‌های ایرانی در روز تیر از ماه تیر برابر با سیزدهم تیرماه است. عده‌ای این جشن را در روزهای دیگر و از جمله در دهم تیر برگزار می‌کنند که به اعتقاد استادان ایران‌شناس نادرست است. این جشن در آمل همه ساله در جوار قله دماوند برگزار می‌شود. این جشن در کنار آب‌ها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش رو همراه بوده‌است و تیرگان یادآور رشادت آرش کمانگیر نیز است.[۱۷۸][۱۷۹]
  • ورف چال: از آیین‌های قابل توجه مازندران که مراسمی ملی هم به‌شمار می‌رود در ارتباط با آب، مراسم ورف چال در روستای اسک واقع در جاده هراز انجام می‌شود. این رسم قدیمی و باستانی در زمانی که آخرین برف‌های زمستانی منطقه در حال ذوب شدن است در یکی از جمعه‌های نیمه دوم اردیبهشت ماه برگزار می‌شود. مراسم آیینی سنتی ورفِ چال حدود ۶۰۰ سال قدمت دارد.[۱۸۰]
  • مارمه: مارمه یا مادرمه مراسمی است که هنگام تحویل سال افراد خانواده دور سفره یا مشابه آن هفت سین که با ظرافت و سلیقه خانم خانه چیده شده می‌نشینند و در حالیکه پدر خانواده دعای تحویل می‌خواند منتظر سال نو می‌شوند. در گذشته که امکانات ارتباطی مانند رادیو و تلویزیون نبود با تیراندازی یا گفتن اذان سال جدید را به همه اعلام می‌داشتند. بعد از این که سال نو شد کسی معمولاً بچه‌ها که به عنوان مادرمه انتخاب شده با مجمعی که در ان قرآن، آیینه، آب، سبزه و شاخه‌های سبز جوان قرار دارد وارد خانه می‌شود و به این نیت که سال سرسبز و خوش و خرمی برای خانواده باشد شاخه سبز را جلوی در اتاق آویزان یا روی طاقچه اتاق می‌گذارد. در این روز مادر خانه، غذای عید، سبزی پلو درست می‌کند.[۱۸۱]
  • علم گردانی و نخل گردانی: علم گردانی و نخل گردانی از قدیمی‌ترین سنت ایرانی و مازندران است که همه ساله در تمامی مناطق آمل در دسته‌های مختلف و محله‌ها انجام می‌شود. از ویژگی‌های عزاداری ماه محرم در مازندران، وجود سقانفار و تکیه‌ها در این استان است.[۱۸۲][۱۸۳]
  • نوروز خوانی: یکی دیگر از مراسم‌های معمول و جالب شهرهای مازندران به خصوص شهر آمل است. نوروزخوانان معمولاً چند روز قبل از فرارسیدن عید نوروز به داخل روستاها می‌آیند وبا خواندن اشعار در مدح امامان و ترانه‌های محلی، طلیعه سال نو را به آن‌ها مژده می‌دهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را می خوند، یک نفر ساز می‌زند و نفر دیگر که به آن کوله کش یا همان بارکش می‌گویند به در خانه‌های مردم می‌روند و صاحب خانه با دادن پول، شیرینی یا تخم مرغ از آنان پذیرایی می‌کند و به آنان عیدی می‌دهد.[۱۸۴]
  • موسیقی: موسیقی منطقه آمل در قالب مناطق مرکزی شمال ایران بررسی نمود از همین رو تقریباً همه نغماتی در مناطق مرکزی شمال ایران رایج است در این منطقه مورد استفاده قرار می‌گیرد که از مشهورترین آن‌ها نجوا و امیری خوانی و گهره سری و مازندرانی خونش و طالبا است. شهرهای طالبا و امیری و لاره از شعرهایی هستند که با سوز خوانده می‌شود و بر روی شنونده تأثیر خاصی می‌گذارد. نوروز خوانی سنت اصیلی است که اولین منطقه قبل از اسلام در آمل اجرا شد و بعدها به جاهای دیگر مازندران و ایران گسترش یافت و بعد از اسلام این اشعار این نو خواندن با مدح و منقبت ائمه در هم آویخت و از این شکل قدیمی حیث اشکالی نو یافت.[۱۸۵]

بازی‌ها ویرایش

  • کشتی لوچو: کشتی لوچو از کشتی‌های محلی استان مازندران است و در گذشته در مراسم عروسی اجرا می‌شد. امروزه در بعضی از نقاط استان این کشتی همه ساله در تابستان بعد از وجین شالی، هنگام فراغت کار روستاییان انجام می‌شود. در ایام دیگر مانند اعیاد ملی مذهبی نیز کشتی لوچو برگزار می‌شود و جایزه برنده یک راس گاو یا یک عدد فرش است که توسط اهالی خریداری می‌شود. برای مسابقه دو نفر از کشتی گیران با تجربه به عنوان داور انتخاب می‌شوند در این کشتی هر گونه ضربه زدن به بدن یا سر حریف، گرفتن انگشت دست، سرچنگک و ضربه زدن به کتف و گرفتن گوش، خطا محسوب می‌شود. کشتی‌گیری که در این دو هفته تمامی حریفان را شکست دهد، برنده مسابقه است. در طول برگزاری مسابقه ساز و دهل نیز نواخته می‌شود تا شور و هیجان بیشتری به مسابقه بدهد.[۱۸۶]

دیگر مراسم ویرایش

از دیگر مراسم می‌توان به خرج دادان امام حسین، سفره ابوالفضل، شب‌نشینی‌ها، مراسم دندان سری، ولیمه و مراسم بین شهری اشاره کرد.

فستیوال ویرایش

معاصر ویرایش

آمل هرساله میزبان جشنواره‌های ملی و استانی است. جشنواره فرهنگی هنری تی‌تی، جشنواره مطبوعات مازندران، جشنواره برنج هرساله در این شهر برگزار می‌شود. چهل و چهارمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم رشد به همراه شش شهر استان مازندران در آمل با نمایش ۱۱۰ فیلم در سال ۱۳۹۳ برگزار شد. برای اولین بار نیز جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به میزبانی و محوریت یک شهر به غیر از تهران در سال ۱۳۹۵ به میزبانی آمل برگزار شد.[۱۸۷][۱۸۸] جشنواره بین‌المللی فیلم یاس سال ۱۳۹۳ نیز به محوریت و میزبانی آمل در استان مازندران برگزار گردید. یک دوره جشنواره اقوام ایرانی نیز به میزبانی شهر آمل برپا شد. همچنین ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم سبز ایران به محوریت آمل در ۱۴ شهرستان استان مازندران برگزار گردید.[۱۸۹]

روز ملی ویرایش

جشن تیرگان، روز ملی دماوند و ۱۴ آبان روز ملی مازندران نیز مرتبط با شهر آمل است که مراسمات این جشن با عنوان روز ملی قله دماوند همه ساله در اطراف شهر آمل و مراسم روز ملی مازندران در شهر آمل برگزار می‌شود.[۱۹۰] همچنین روز ۶ بهمن نیز در تقویم ایران به عنوان روز ملی ثبت شده‌است.[۱۹۱]

عشایر آمل ویرایش

ایل الیکایی، یکی از ایل‌های پرجمعیت و مهم طبری‌تبار در شهرستان‌های آرادان، گرمسار، ورامین، فیروزکوه، دماوند و شمیرانات است که در حال حاضر، شماری اندکی از آن‌ها زندگی عشایری دارند. به نقل از دانشنامه تبرستان و مازندران؛ برپایه سرشماری ادارهٔ کل ثبت احوال استان سمنان، جمعیت الیکایی‌ها استان سمنان ۲۱٬۴۲۶ نفر می‌باشد.[۱۹۲] امروزه حدود۳۰٬۰۰۰ الیکایی در سراسر ایران زندگی می‌کنند که اکثر آنها یکجانشین شده‌اند و بخش بسیار کوچکی از این ایل به کوچ و زندگی عشایری ادامه داده‌اند.[۱۹۳] بخشی از جمعیت شهرستان آمل را ایل الیکایی تشکیل می‌دهد.

جمعیت کوچنده ایل الیکایی در بالا لاریجان آمل:[۱۹۴]

سال ۱۳۸۷
خورشیدی
جمعیت کوچنده ۲۷۷ (کوچرو)

جمعیت کوچنده ایل الیکایی در دابوی جنوبی آمل:[۱۹۵]

سال ۱۳۸۷
خورشیدی
جمعیت کوچنده ۶۳ (کوچرو)

جاذبه‌های دیدنی و گردشگری ویرایش

آمل بارها در طول تاریخ بر اثر زمین‌لرزه آسیب جدی دیده و بارها در اثر حمله‌های سلجوقیان، مغولان، عثمانی، اشغال آمل توسط سه سلسله کهن و مغولان و سه سلسله‌ای که به کلی آمل را مخروب کرده‌اند. دچار خرابی‌های شدیدی شده‌است. آمل از شهرهای باستانی ایران با طبیعت بکر شمال است که بیشترین جاذبه‌های مازندران را به خود اختصاص داده‌است[۱۹۶] که هر ساله میلیون‌ها گردشگر خارجی و ایرانی از این جاذبه‌ها دیدن می‌کنند. مهم‌ترین جاذبه‌ها و بناهای تاریخی، طبیعی، علمی تحقیقاتی و ورزشی شهر آمل عبارت اند از:[۱۹۷][۱۹۸][۱۹۹][۲۰۰]

جاذبه‌های تاریخی ویرایش

 
آتشکده آمل
  • پل دوازده چشمه: یک پل زیبا بر روی رود هراز با معاری ایرانی که در عصر سلطنت شاه عباس صفوی بر روی رود هراز در مرکز شهر آمل در ابتدای خیابان سبزه میدان احداث گردیده و در دوران قاجار به‌طور کامل مرمت و بازسازی شده و دو بخش شرقی و غربی شهر را بهم متصل می‌کند. گرچه این پل قبل از دوره صفوی وجود داشته ولی در زمان شاه عباس صفوی به‌طور کامل احداث گردیده‌است. از خصوصیات این پل این است که دارای ۱۲ طاق و دهنه است که هر یک بر پایه‌های مستطیل شکل استوار شده‌اند به صورتی که ارتفاع آخرین نقطه طاق‌های قوسی شکل در محل تیزی تا سطح رودخانه حدود ۷ متر است. فاصله بین هر پایه با پایه دیگر ۶ متر بوده که در ضلع جنوبی و در قسمت مخالف جریان آب دارای سیل برگردان است. طول این پل تاریخی و دیدنی ۱۲۰ متر و عرض آن ۴۰/۶ متر است. این پل یکی از پل‌های تاریخی است نمادها و یاد این پل برای مردم قابل توجه دارد.
  • پل معلق: پل فلزی یا پل معلق آمل مربوط به دوره پهلوی است و در داخل شهر، جنب پل دوازده چشمه واقع شده‌است. پل معلق دو پل معلق یک سان کنار هم است که یکی از بناهای با شکوه و ارزشمند توریستی شهر آمل محسوب می‌شود. یکی از اولین نمونه‌های پل‌های بزرگ و جدید ایران است و این اثر در تاریخ این پل به نام پل معلق هم شناخته می‌شود. به این علت آن را پل معلق می‌خوانند که اگر پایه‌های زیرین آن بر اثر سیل تخریب شود کمانهایی بالای آن را نگه می‌دارند. این پل را مهندسان آلمانی ساخته‌اند که سازه این پل به صورت یک معماری ایرانی است. این پل در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌است. وضعیت امکانات و تسهیلات تفریحی، گردشگری، حمل و نقل، اسکان در کنار و زیر این پل در فضایی باز پارک بزرگ شهر و رودخانه هراز واقع شده که محل اسکان مسافران و تفریح گردشگران شده‌است و از نظر حمل و نقل هم مکانی برای مسافران و گردشگران تعبیه شده که می‌توانند وسایل نقلیه خود را در پارکینگ زیر پل پارک نموده و در آرامش کامل باشند و همچنین هتل شهرداری آمل هم در کنار این پل‌ها قرار دارد، از دیگر امکانات هم می‌توان از فضای سبز کناری و فضای پارک دیگر کناری آن اشاره کرد که همجوار پل دوازده چشمه است.
  • آرامگاه میر حیدر آملی: برج آرامگاهی میر حیدرآملی یا آرامگاه سه سید، مقبره میر حیدر آملی مربوط به سدهٔ ۹ ه‍جری قمری است و در آمل، محله پائین بازار، چاکسر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۶۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. این بنا در محیطی تاریخی و قدیمی با وجود حیاط زیبا و موزه تاریخی بنا شده و یکی از نمادهای معماری آرامگاه‌سازی در ایران است. حکیم عارف صوفی، بهاء الدین سید حیدر بن علی بن حیدر معروف به شیخ حیدر آملی یا میر حیدر آملی عارف و صوفی و مفسر شیعه دوازده امامی قرن هشتم است. وی از نوادگان علویان مازندران است. این بنا آجری با برج ۸ ضلعی و گنبد هرمی با ارتفاع ۱۲ متر است. قسمت پایین بنا چهارگوش است و در ورودی با طاق جناقی در ضلع شرقی است؛ و ضلع مقابل آن از خارج دارای دو طاقنمای باریک است به خلاف ضلع دیگر که هر کدام یک طاقنما به پهنای ۲۰۷ سانتیمتر در میان آن بنا شده‌است بالای طاقنما محلی برای نصب کتیبه دارد؛ و بالای آن‌ها در هر ضلع ده قرنیس سینه کفتری و کشکولی است و بالای هر دو قرنیس کشکولی نیم دایره‌ای از کاشی است. چهار کنج بالای نما را از داخل جمع کرده و چهار ضلع دیگر به وجود آورده‌اند که با چهار ضلع اصلی مجموعاً ۸ ضلع می‌شود که کمربند گنبد را تشکیل می‌دهد و سقف را بر آن بنا کرده‌اند و با آن از خارج گنبد مثمن القاعده است. مصالحی که در این بنا به کار رفته آجر و گچ است که در نوع خود در بین برج‌ها و مقبره‌های چهار ضلعی و قرنیس جالب توجه و خاص است. در داخل حیاط مقبره پارک کوچک و مقبره ۶ شهید گمنام هم دیده می‌شود. متن کتیبه صراحت دارد که در این گور جد ابوالقاسم پسر ابوالمحاسن رویانی آملی به خاک سپرده شده‌است نه خود ابوالمحاسن رویانی که به دست اسماعیلیان کشته شد. بسم الله الرحمن الرحیم. لا اله الا الله. محمد رسول‌الله الملک لیله العزه لله الحمدلله هذه قبر الامام السعید القاضی القضاه تاج الدین فخرالاسلام ابوالقاسم بن الامام الشهید فخر الاسلام ابوالمحاسن الرویانی آملی قدس الله الروحه این کتیبه سنگی قبر سید سه تن یا میر حیدر آملی است.
  • مسجد میرزا محمد علی: این بنا در نیاکی محله ذآمل و متصل به تکیه نیاکی واقع گردیده که در سال ۱۲۵۵ هجری قمری توسط میرزا محمد علی نیاکی بنا گردیده و در دوره‌های بعد، تغییرات و تعمیراتی در آن انجام شده‌است. بر بالای محراب، لوحه‌ای چوبین متضمن کتیبه‌ای مورخ ۱۲۵۵ هجری قمری نصب شده‌است.
  • شهر قدیم آمل: گه شامل بازار قدیم آمل است مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام و بعد اسلام است در محله پائین بازار واقع شده‌است. این منطقه در دوران‌های ساسانیان، قاجار و صفوی آباد بود.
  • بقعه شمس آل رسول: برج آرامگاهی شمس آل رسول در شهر قدیم آمل قرار دارد، بنا مربوط به قرن نهم هجری قمری بوده و از وسعت قابل ملاحظه نسبت به بناهای دوره خود برخورداراست بقعه به صورت چهار گوشه و گنبد مخروطی است و گنبد آن دو پوش است که هر دو پوش آن در اثر زلزله و عوامل جوی منطقه خراب شده‌است عمده تزیینات بنا طاق و قوس و قرنیس‌های آجری و کاشیکاری در قسمت فوقانی است. در طوماری که در زمان صفویان نوشته‌است شمس آل رسول به نام امام زاده شمس آل رسول خوانده شده‌است. نکته جالب در بنای این برج، کاربرد آجرهای با ابعاد و اندازه‌های مختلف است که تاریخ‌گذاری بنا را از راه مصالح‌شناسی دچار مشکل می‌کند، اما با توجه به شکل کلی و شباهت بسیار آن با برج‌های شناخته شده در منطقه، از آثار قرن هشتم هجری دانسته شده‌است. ابن اسفندیار در تاریخ خود دو بار از این گنبدها یاد کرده‌است و چنین می‌نویسد، السید شمس آل رسول صلی الله علیه و آله فقیه و صاحب حدیث و از جمله سفاک و عباد، هنوز تربت او برقرار است و مشهد و مزار مشهور، به محله عوامع کوی بر در دروازه آمل اراضی گنبدین امروزین که قسمتی از محله پایین بازار است در زمان ابن اسفندیار محله‌ای جداگانه به نام عوامه کوی بوده و بر در دورازه آمل قرار داشته‌است. در این اراضی پاره آجر و سفال فراوان دیده می‌شود. سابقاً با کندن این اراضی آجرهای فراوان به دست می‌آوردند و همچنین ابن اسفندیار در جای دیگر در کتاب خود می‌آورد، قاضی حجیم زاهد و عالم و تربت بر در مشهد شمس آل رسول، به محله عوامه کوی مکلنوف ذیل عنوان سه گنبد می‌نویسد که در خارج شهر آمل بقاعی قدیمی است در حالی‌که به جای سه گنبد پنج گنبد است. رابینو دربارهٔ گنبد شمس طبرسی یاد کرده و می‌نویسد، این گنبد مدور و به شکل برجی است. جسد شمس آل رسول که عارف و محدثی بود و بازهد و تقوی می‌زیست در اینجا به خاک سپرده شده‌است مزار او در عوامه کوی که از کوی‌های شهر قدیم آمل بوده بنا شده‌است طاق این برج دو پوش بوده و گنبد خارجی و داخلی داشت که بر اثر زلزله خراب شد؛ که از این نطرات می‌توان گفت اینجا مقبره محمد بن محمود آملی با نام کامل شمس الدین محمد بن محمود آملی از دانشمندان پزشکان شهیر ایرانی بوده‌است.
 
نمایی از پل معلق
  • آتشکده: مربوط به دوره ساسانیان است و در محله پائین بازار، در شهر قدیم یا عوام کوی واقع شده و این اثر در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۳۵۴ با شمارهٔ ثبت ۱۰۶۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.[۲۰۱] این بنا با توجه به ویژگی‌های خاص معماری در شمار بناهای قرن نهم هجری قمری است و در مقایسه با سایر برج‌های این دوره از وسعت قابل ملاحظه‌ای برخوردار است. ساختمان این بقعه شامل بدنه چهار گوشه و برج مخروطی شکل است و در قسمت فوقانی بدنه دارای مقرنس‌های تزیینی است.

آتشکده به صورت چهار گوشه و گنبد مخروطی است و گنبد آن دو پوش است که هر دو پوش آن در اثر زلزله و عوامل جوی منطقه خراب شده‌است عمده تزیینات بنا طاق و قوس و قرنیس‌های آجری و کاشیکاری در قسمت فوقانی است. نکته جالب در بنای این برج، کاربرد آجرهای با ابعاد و اندازه‌های مختلف است، با توجه به شکل کلی و شباهت بسیار آن با برج‌ها و آتشکده‌ها شناخته شده در ایران، از آثار قرن هشتم هجری یا نهم یعنی دوره ساسانیان دانسته شده‌است. این گنبد مدور و به شکل برجی است. جسد شمس آل رسول محمد بن محمود آملی با نام کامل شمس الدین محمد بن محمود آملی از دانشمندان و پزشکان شهیر ایرانی در داخل این آتشکده به خاک سپرده شده‌است. طاق این برج دو پوش بوده و گنبد خارجی و داخلی داشت که بر اثر زلزله خراب شد.

 
ورودی مسجد جامع آمل
  • مسجد جامع آمل: از مساجد جامع قدیمی ایرانی است که طبق منابع ذکر شده از سال ۱۱۰۰ به دستور شاه سلطان حسین صفوی ساخته شده و بعد از گذر از زلزله و آتش‌سوزی کماکان پابرجاست. یگانه کتیبه تاریخ دار بنا سنگ نبشته‌ای است در دهلیز مسجد، حاوی فرمانی از شاه سلطان حسین صفوی، مورخ به ۱۱۰۶. در منابع بررسی شده، از چند نفر به عنوان بانی نام برده شده‌است، از جمله، عثمان بن نهیک و ابراهیم بن عثمان بن نهیک، عبداله بن قحطبه، عمربن علاو ابوالخصیب و هانی بن هانی. خطاط سنگ نبشته مسجد محمد ابراهیم همدانی بوده‌است. مَقدِسی در کتاب خود به دو مسجد در شهر آمل اشاره کرده‌است، جامع عتیق، در کنار بازار، و جامع دیگر در نزدیک آن. وجود دو مسجد جامع در این شهر از دیگر منابع نیز استنباط می‌شود. ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان آورده‌است که ابراهیم بن عثمان بن نهیک در سال ۱۷۷، در زمان خلافت هارون الرشید، این مسجد را بنا کرده‌است، و در جای دیگر، عثمان بن نهیک، پدر ابراهیم را بانی مسجد خوانده‌است. او در توصیف ساختمان این مسجد آورده‌است، چون عمارت تمام شد و خواستند تا قبله پدید کنند، چهل شبانه روز باران بود. وضع و تعیین به حقیقت میسر نشد، به حدس و تخمین فرو نهادند. در کتاب از آستارا تا استارباد آمده که امروزه در مسجد جامع آمل محراب مستقیم منطبق بر محور بنا است، ولی نمازگزاران به سمت راست منحرف می‌شوند، و این انحراف ظاهراً به همان سبب است که ابن اسفندیار دربارهٔ مسجد ابراهیم بن عثمان بن نهیک یادآور شده‌است. چنان‌که گذشت، قدمت این مسجد به قرن اولیه هجری قمری می‌رسد، ولی بنا در طی زمان دچار تغییرات فراوانی شده‌است. این بنا یک بار در اثر زلزله تخریب و در سال ۱۲۲ به دست آقا علی اشرف مشایی و حاجی گرشاسب بازسازی شد. در سال ۱۳۳۵، مسجد طعمه حریق شد و بار دیگر متولیان آن را مرمت کردند. در سال‌های اخیر، شبستان جنوبی بنا را تخریب و شبستان دیگری با سازه فلزی به جای آن احداث کرده‌اند.
  • مشهد میربزرگ: از بناهای تاریخی مهم و بزرگ مازندران و ایران به‌شمار می‌رود، که معماری خاص کاشی‌سازی ایرانی در آن به کار برده شده‌است. ساختمان اصلی بقعه میربزرگ متعلق به قرن هشتم هجری قمری است که با طرحی چهار ضلعی ساخته شده ولی ساختمان کنونی آن به قرن یازدهم هجری و دوره صفوی مربوط است. این بقعه از نظر ویژگی‌های معماری، تزئینات، کاشی‌کاری نماها و خصوصاً سر در ورودی، اهمیت تاریخی دارد. کتیبه قدیمی در زیر طاق آن وجود دارد و کاشی کاری آن منحصر به فرد در داخل بنا و بیرون آن موجود است. داشتن حوز در بالای بقعه یکی از شاهکارهای آن زمان بوده‌است که بعضی وقت‌ها طلبه‌ها در قدیم برای خواند درس به بالای عمارت می‌رفتند و درس می‌خواندند. در زیر گنید و شبستان‌های و اتاق‌های جانبی دوطرف و سر در مقبره روی جرزهای آن قطعات خشت کاشی مربوط به دوران صفوی باقی‌مانده همچنین مقداری کمربند داخلی گنبد نمایان است. این بقعه را اسکندر شیخی پسر افراسیاب چلابی که حکومت آمل را از طرف تیمور عهده‌دار بود به دشمنی اجدادی در سنه ۷۹۶ قمری خراب و ویران کرده ولی پس از فوت امیرتیمور و مراجعت بازماندگان سادات به مازندران در سال ۸۱۴ قمری به همت سید قوام الدین پسر سید رضی الدین وکمک اهالی بقعه بزرگ به شکل اول ساخته شد. سپس در عهد سلاطین صفویه خصوصاً شاه عباس اول از لحاظ قرابت و علاقه دینی بقعه مزبور با بهترین کاشیکاری و تزیینات نفیس تکمیل گردیده؛ ولی به مرور ایام این بنای عظیم و شاهکار تاریخی بر اثر عدم مراقبت دولت‌های وقت خراب شده و تمام آجرهای کاشی و اشیای نفیس موزه آن که در دو دروه سلطنت طولانی سلسه مرعشی و صفویه در این بقعه عالی جمع‌آوری شده بود و همچنین آثار گرانبهای تجاری صندوق ضریح و غیره به وسیله عده‌ای از بی خردان سود جود و یهودیان به یغما رفت و جز خرابه‌ای بیش باقی نمانده و حتی موقوفات بقعه نیز به مرور ایام چپاول گردیده‌است؛ ولی در اواخر یک مرمت کوتاهی شده‌است. دربارهٔ نسب میر بزرگ گفته‌اند که او از فرزندان علی المرعش پسر عبدالله بن محمد بن حسن بن حسین الاصغر از فرزندان امام چهارم است. قاضی نورالله شوشتری دربارهٔ علی المرعش می‌نویسد که، کبوتر بلند پرواز مرعش می‌گوینند و چون به علوشان و رفعت منزلت ومکان انصاف معروف بود، بنابراین وصف او به مرعش به جهت علو منزلت او بوده‌است و همو فرموده سادات مرعشیه به او منتسبند. این بقعه که آرامگاه میر قوام‌الدین مرعشی سرسلسله شاخه‌ای از سادات مرعشی به نام مرعشیان تبرستان است، صندوق چوبی نفیسی داشت که در اثر آتش‌سوزی نابود شد و تنها چهار چوب آن باقی مانده‌است. بر روی این چهارچوب تاریخ ۱۰۳۳ هجری قمری حک شده‌است. بنای فعلی بقعه در دو طبقه احداث گردیده که با توجه به کثرت اتاق‌ها و شیوهٔ معماری، به احتمال قریب به یقین به عنوان مدرسه، خانقاه، مسجد وعمارت و غیره مورد استفاده قرار می‌گرفته‌است.
  • مسجد آقا عباس: یک مسجد با سنگ‌فرش‌های زیبا و معماری ایرانی است که در بازارچه آمل در شرق کاردگر محله واقع است؛ و بنابه گفته خادمین مسجد، مؤسس آن آقا عباس دلارستاقی است که در حدود سه قرن پیش آن را ساخته‌است و مربوط به سال ۱۴۴۰قمری است. این مسجد که در شرق کلاگر محله قرار دارد، از مساجد قدیمی آمل به حساب می‌آید. بنای فعلی این مسجد متعلق به دورهٔ صفویه است که در دورهٔ قاجار مرمت‌های اولیه بر روی آن صورت پذیرفت. ورودی مسجد در ضلع شمالی است و بر فراز سردر آن مناره هشت ضلعی زیبایی با تزیینات خاص آجرکاری قرار دارد. قدمت این مناره احتمالاً بیشتر از بنای فعلی مسجد است و به نوعی می‌توان گفت که منارهای مسجد جامع و امام حسن عسگری برگرفته از آن است.
 
مسجد آقا عباس
  • آرامگاه ناصرالحق: برج آرامگاهی مربوط به سدهٔ ۹ ه‍.ق است و در آمل، محله پایین بازار، چاکسر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۶۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. ملگنوف می‌گوید: گنبد ناصرالحق که یکی از سادات حسنی است در آمل قرار دارد، به‌هرحال این گنبد دارای چند درب ورودی و گنبدی مدور که در سابق دارای سرامیک الوان بود و هنوز تکه‌هایی از ان آثار باقی است. در داخل بنا، سقف مدور وجود دارد که در بالای آن سوراخی وجود دارد و به گنبد بنا می‌رسد. مولانا اولیاءالله آملی می نوسید مقبره ناصر الحق در قرن نهم هجری قمری توسط سیدعلی ساخته شده‌است.
  • موزه تاریخ آمل (ساختمان دارائی): که به موزه تاریخ آمل تبدیل شده‌است، یکی از موزه‌های زیبا و فعال است که روبرو بیمارستان امام رضا فرار دارد و بنیاد این ساختمان به دوره پهلوی بر می‌گردد.
  • عمارت شهرداری: کاخ شهرداری از جمله بناهای زیبا دوره پهلوی در کنار رودخانه هراز است این کاخ از پلان و معماری قابل توجهی برخوردار است که همچنان هم استوار است.
  • گلدسته مسجد امام حسن عسگری: یک مناره یا گلدسته بلند که مربوط به دوره قاجار است و در آمل، محله پایین بازار واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۳۳۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
  • مسجد حاج علی کوچک: از بناهای عهد قاجار بوده که در پایین بازار واقع است که دارای دو مناره بلند عظیم است. بنای اولیه این مسجد بیش از دو قرن می‌رسد اما اخیراً ساختمان آن خراب و مسجد باشکوهی بر سرجای آن در حال احداث است. در سابق این مسجد دارای گلدسته‌ای آجرنما بود که پوششی سفالین داشت.
  • مسجد امام حسن عسگری: کهن‌ترین خانقاه ایران مسجد امام حسن عسگری است که کهن‌ترین مسجد آمل هم است. سازمان میراث فرهنگی مازندران تاریخ بنای این مسجد را سال ۱۴۰هـ ق می‌دانند. بنای اصلی آن متعلق به قرن دوم-سوم قمری است و گلدسته هشت ضلعی با بامی سفالین ساخته شده که بر فراز مسجد واقع است متعلق به قرن ششم هجری قمری است. در برخی منابع نام این مسجد، مسجد امام حسن آمده و برخی معتقدند که کلمه عسگری بعدها به آن اضافه شده‌است؛ و در برخی منابع آمده که امام حسن عسگری در این مسجد نماز گزارده و نام مسجد به نام او گردیده‌است این مسجد در پایین بازار آمل واقع است. موضوع ورود حسن بن علی به مازندران هنوز مورد تردید است. احتمالاً این مسجد توسط حسن الطروش حسن کبیر ساخته شده‌است. ناصر کبیر اسمش حسن بود و از آنجایی که ناصر فرمانروایی مذهبی بود مردم او را امام می‌نامیدند و این مسجد به نام اوست که بعدها کلمه عسگری به آن اضافه شده‌است. ناصر کبیر مسجد را در قرن سوم هجری قمری ساخته‌است.
  • حمام اشرف السلطان: امروز این حمام به نام حمام اشرف معروف است که رابینو آن را به نام حمام اشرف سلطان خوانده‌است. این حمام شامل سربینه یا رختکن است. سر بینه شامل سه وسط حوض و راهرو و دو طرف آن دو قسمت رختکن است. از رختکن به گرمخانه و از آنجا به صحن حمام وارد می‌شود. نوره خانه قدیمی دراز و طولانی بود و نور کافی نداشت. امروز قسمتی از گرمخانه را اختصاص به این دو داده‌اند. کاشی‌های قدیمی سربینه بر جای بود که قدمت پاره‌ای از آن‌ها به زمان صفوی می‌رسد.
  • دخمه و فجه عالی: در محله راست گوی آمل دخمه وقبه عالی برای داعی کبیر ساختند. هنوز آن عمارت باقی است و مولانا اولیاءالله نوشته‌است، در ایام طفولیت اگر چه عمارت رو به خرابی نهاده بود، اما صندوق کهنه‌ای آنجا دیدم و در میان دیوار گنبد، راه گرد می‌گردد و بر بالا می‌رود و هفتاد پاره دید در نواحی آن بغیر از باغ و ضیعه و حمام و دکان بر آنجا وقف فرمود روز دوشنبه نیمه رجب سنه ۲۷۰ وفات یافتاین مکان مرقد داعی کبیر است. عمارت و مقبره میر بزرگ مشهد میر بزرگ عمارت و مقبره‌ای است که مربوط به دوره صفوی -قرن ۸ ه‍.ق است و در آمل، سبزه میدان، محوطه مصلی آمل واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۵۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
  • برج هشتل: مجموعه پنج برج آرامگاهی است که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده‌است. این برج‌ها یکی از خاص‌ترین مکان‌های تاریخی طبرستان هستند که به شکل مثلث کنار هم چیده شده‌اند. بزرگ‌ترین برج آن مربوط به یکی از سردارانِ سلسله مرعشیان است.
  • امامزاده ابراهیم: یکی از مقبره‌های بلند در ایران و از دو امامزادهٔ معروف شهر آمل است و یکی از خاص‌ترین امامزاده‌های ایران است و هم‌اکنون از بناهای تاریخی شهر آمل محسوب می‌شود. این امامزاده به دلیل آثار نفیس چوبی از قبیل در، صندوق و همچنین تزئینات و کتیبه‌های زیبای قاجار اهمیت هنری و تاریخی دارد. این بنا با پلان مربع شکل و بدنهٔ آجری و گنبد هرمی‌شکل در قرن نهم هجری در شهر آمل ساخته شده‌است. از ویژگی‌های خاص این بنا می‌توان به ارتفاع بلند آن، دیوارهای محصورکننده‌اش، برج مکعب شکل و گنبد هشت ضلعی آن اشاره کرد. این بنا در سال ۹۲۵ هجری قمری به وسیلهٔ خواجه عبدالله نامدار، فرزند درویش حاج کفشگر، ساخته شده و بانی آن عبدالله ابن شاه حسین قاضی بوده‌است. سازندهٔ مقبره آن نیز محمد حسین نجار است. چهار چوبهٔ این مقبره از شاهکارهای نجاری باستانی است که آیات قرآنی در آن حک شده‌است. در خارج دیوار محوطهٔ گنبد امامزاده ابراهیم آب انباری موجود است که در سال ۱۳۱۵ قمری توسط امیر مکرم لاریجانی اسکی ساخته شد. این بقعه از سمت غرب به خیابان طالب آملی و از سمت شرق به قادی محله و گرجی محله محدود است. در داخل حرم کتابخانه عظیم برای مطالعه ساخته شده‌است.
  • امامزاده قاسم: بنای امامزاده قاسم متعلق به قرن هشتم هجری قمری است و در محله پایین‌بازار آمل و در مجاورت بلوار شهید بهشتی قرار دارد. از لحاظ شکل و پلان دارای ویژگی‌هایی است که آن را منحصر بفرد نموده، به‌طوری‌که نظیر آن در مازندران دیده نمی‌شود. بنای ۸ ضلعی با گنبدی کوتاه بر روی یک صفحه قرار دارد که با ملاط بر روی آجر، تزئیناتی روی آن صورت گرفته‌است. بالای طاق‌نماها، سه قرنیس سینه کفتری دیده می‌شود. بام بنا سفال‌پوش است و ورودی آن در جهت شرقی بنا قرار دارد. سه پنجره نورگیر چوبی، در اضلاع شمالی و جنوبی و غربی تعبیه شده‌است. در کنار این برج کوتاه یک مسجد و یک حیاط که قبرستان است وجود دارد.
 
آرامگاه میر حیدر آملی
  • امامزاده عبدالله: از امامزاده‌های عظیم و قدیمی، هنگامی که در جادهٔ هراز به سوی آمل در راهید، پنج کیلومتر مانده به آمل، جاده‌ای از راه اصلی جدا می‌شود که از میان جنگل‌های انبوه، به امامزاده عبدالله می‌رسد. امامزاده عبدالله در واقع روستایی کوچک است که آرامگاه امامزاده عبدالله را دربرگرفته. این آرامگاه، گذشته از صحن و بقعه‌اش، حجره‌هایی برای اقامت مسافران و زایران و نیز بازاری در ضلع غربی‌اش دارد. در حال حاضر این مقبره خراب شده و به جای آن یک حرم عظیم در حال احداث است.
  • امامزاده هاشم آمل:

امامزاده هاشم، امامزاده‌ای برفراز گردنهٔ امامزاده هاشم روستای کتل امامزاده هاشم در لاریجان آمل است. دیرینگی ساختمان اصلی امامزاده از دوران صفویه است که با شمارهٔ ثبت ۶۱۷ در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۴۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.<

  • عمارت منوچهری: این عمارت در بافت قدیم آمل قرار دارد و بنا مزبور به دوره قاجار است که در زمان قدیم یک عمارت و خانه ایانی بوده‌است، که یک مجموعه کامل است. این بنا یکی از شاهکارهای دوره قاجاریه است که به صورت ورودی هشت ضلعی و عمارت پهن ساخته شده‌است.
  • آرامگاه فخر و فضل: مرقد آنان به صورت دو گنبد کوچک هشت ترکی است که بلندی آن گنبدها چندان زیاد نیست، اینجا زیارتگاه بود و مردم بر مرقد آنان شمع روشن می‌کنند. محوطه بقعه‌ها تقریباً کمتراز ۱۰۰ مترمربع هست. این مرقدها در قادی محله در کنار رود واقع است و مربوط به سال ۱۲۹۳ قمری است.
  • خانه شفاهی: یکی از زیباترین خانه‌ها ایرانی که با وجود به المان‌های موجود در این بنا نقاشی‌ها و گچبری‌ها و پنجره‌های اروسی و طاق و قوس‌های موجود در بنا می‌توان گفت متعلق به دوره قاجار است، در طبقه دوم آن تزئینات زیبایی دیده می‌شود و گمان می‌رود که خانه شاه نشینی بوده‌است، گچبری‌های زیبا با نقش‌های گل و بوته و اروسی‌ها و طاق‌ها با قوس زیاد داخلی و شیشه‌های نور گیر مشبک اشاره کرد.
 
مسجد حاج علی کوچک
  • حمام میر صفی: مربوط به دوره صفوی است و در آمل روستای امین آباد واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۳۵۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. این حمام دارای پلان‌های بسته و گنبدهای کوچک گرد است که هر کدام را با زاویه به هم متصل کرده‌است.
  • برج هشتل: برج هشتل مجموعه عظیم پنج برج آرامگاهی است. این برج‌ها یکی از خاص‌ترین مکان‌های تاریخی هستند که به شکل مثلث کنار هم چیده شده‌اند. بزرگ‌ترین برج آن مربوط به یکی از سرداران میرقوام الدین مرعشی، سر سلسله مرعشیان است. شهرت این سردار به دلیل مقاومتی ست که در زمان حمله تیمور از خود نشان داد است. سردار سپاه میر قوام الدین جان خود را برای حفاظت مردمش در مقابل حمله چنگیز از دست داده‌است. بنای اصلی بقعه چهار ضلعی است که مسجدی متصل به آن است و ایوانی در جلوی مسجد ساخته شده‌است. بنای اصلی از داخل چهار گوشه است. در هر یک از اضلاع یک طاقنمای بلند است. با چهار گوشواره گود، چهار ضلعی تبدیل به دایرهٔ کامل شده و بر روی این دایره گنبدی بلند نوک تیز زده‌اند. نمای خارجی بنا چهار ضلعی است که میان هر یک از اضلاع طاقنمای بزرگی است. بالای هر یک از بدنه‌ها سیزده قرنیس سینه کفتری است. گنبد بنا از خارج از نوع گنبدهای زاویه دار مخروطی است سه گنبد دیگر در گورستان به بقعه متصل است. این بنا به شماره ۹۳۵۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده‌است.
 
امامزاده ابراهیم
  • حسینیه آمل: از جمله حسینیه‌های قابل توجه است و بنای آن مربوط به دوره قاجار است و در محله پشت بازار، کوچه حسینیه قرار دارد.
  • تکیه و پل فیروزکلا: قدیمی‌ترین تکیه مذهبی مازندران و پل تاریخی که در روستا فیروزکلا قرار دارد، از پل فقط خرابه‌های آن باقی‌مانده ولی تکیه به‌طور کامل باقی‌مانده و برای مراسمات مذهبی از آن استفاده می‌شود، از معماری چوبی نفیس آن می‌توان به دست نوشته و نقشه‌ها و شکل‌های منده کاری و کشیده روی چوب آن اشاره کرد و همچنین سنگ‌فرش تکیه فیروزکلا به صورت تکه سنگ‌ها است.
  • آرامگاه خضر نبی: بقعه خضر یا قدمگاه خضر مربوط به سدهٔ ۹ ه‍.ق است و در آمل، خیابان رضوانیه، جنب کتابخانه عمومی شهر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۳۵ با شمارهٔ ثبت ۱۲۴۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. در هویت این بقعه معروف به قدمگاه خضر در آمل، منوچهر ستوده، در جلد چهارم کتاب از آستار نا استار آباد، چنین می‌نگارد؛ در تاریخ طبرستان و رویان و تاریخ رویان، مؤلف می‌گوید؛ " حسن بن علی بن عبدالرحمن شجری معروف به داعی صغیر، دستور داد خانه‌ای برای سادات علوی و حسنی این شهر در مصلای آمل بنا کنند و فرمود؛ مجموع سادات آنجا خانه‌ها ساختند. گمان می‌رود این محله، که سادات در آن خانه بنا نهادند، احتمالاً می‌تواند همان رضوانیه امروزی باشد. در این محله، امروزه هم مصلی است که نماز جمعه منعقد می‌شود و هم دارای یک بیمارستان مجهز به نام هفده شهریور و کتابخانه عمومی قرار دارد، که این کتابخانه از موقوفات بقعه خضر است. ستوده در صفحه ۲۹ کتاب از آستارا تا استارآباد، در بخش معرفی آثار تاریخی آمل می‌نویسد، در محل هلال احمر ایران، سرپل مصلی، پشت کتابخانه عمومی شهر، گنبدی است به نام خضر، که ممکن است مدفن یکی از سادات باشد. داخل این گنبد محلی معروف به هفت تن است، که امکان دارد هفت تن از سادات حسینی در این‌جا به خاک سپرده باشند. در روایت دیگر آمده که خضر نبی در گذر از ایران بوده که به آمل آمده و اولین جایی که نقل مکان کرد همین قدمگاه خضر نبی است.
  • گرمابه خواجه یعقوب: پس از اینکه علاءالدوله علی در مازندران به سلطنت نشست -هیبت او زیادت شد و اصحاب اطراف از فتنه جویی و تحکیم بنشستند واو سلقام خاتون را به ساری بنشاند و خواجه یعقوب جوسی را وزیر او گردانید و آرم چمنو و تلار و اهلم و دیگر مواضع به نان او پدید کرد. بعد از مدتی خواجه یعقوب مسلمان شد و اسپهد علاءالدوله علی وزارت خویش بدو داد و هنوز به آمل و گرمابهٔ او را عمارت پدید است.
  • آرامگاه یوسف اسماعیل: مربوط به سدهٔ ۹ هجری قمری است. مقبره این شیخ زاهد دارای نمای خارجی بقعه چهار گوش است این چهارگوش را بالاتر از تزئینات کشکولی و سینه کفتری گچی، بریده و هشت ضلعی به وجود آورده‌اند.
  • تکیه اوجی آباد: تکیه سردار روستای اوجی آباد را عباسقلی خان لاریجانی حاکم موروثی آمل و لاریجان در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار احداث نموده‌است.
  • تکیه سقانفار هندوکلا: از قدیمی‌ترین مکان‌های محلی است، سقانفاری در روستای هندوکلا در شرق آمل و در مسیر جادهٔ بابل به آمل قرار دارد. در گوشه‌ای از میدان کوچک روستا، دو سقانفار به چشم می‌خورد که یکی از آن‌ها ساده و فاقد نقش و دیگری دارای نقوش بی‌شمار است. گستردگی خط و نوشته، موجب تمایز این سقانفار با نمونه‌های همسان خود شده‌است. به گونه‌ای که از تمام اشعار مرثیه دوازده بند محتشم کاشانی به صورت گزیده استفاده شده‌است.
  • سقانفار اورطشت: مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان آمل، دهستان هزار پی شمالی، روستای اورطشت واقع شده‌است.

جاذبه‌های ورزشی ویرایش

  • رود هراز: رودخانه هراز که در قدیم، رودخانه هرهز نیز نامیده می‌شد از دره لار در جنوب دماوند سرچشمه می‌گیرد و رواناب‌های دره قاضی‌کلا و جنگل‌دره نیز از کوه‌های شمیم‌کوه، آب زیارو و لاسم که از کوه‌های غربی قزقان‌چای فیروزکوه و آب رودهای جاری از دهکده‌های دلارستاق، نیز به این رود وارد می‌شوند. رودخانه هراز در یک دره نسبتاً پهن به طرف شمال جریان یافته‌است و در مسیر آن چندین روستا و محله و حداقل ۸ کارخانه شن و ماسه وجود دارد؛ و بیش از ۱۵۰۰ کیلومتر مربع است. آب زارعی کشاورزان آمل، فریدونکنار، بخشی از بابل و نور نیز از این رودخانه تأمین می‌گردد. مهم‌ترین شهرهایی که بر روی مخروط افکنه رودخانه هراز توسعه یافته‌اند عبارتند از شهرستان‌های آمل و فریدونکنار. شیب رودخانه هراز در محدوده کوهستانی بسیار متغیر است. شیب رودخانه هراز از مرز کوهستان تا شمال شهر آمل ۱۳ در هزار و در محدوده شهر آمل ۷ در هزار است.
  • پیست و آکادمی گلف استار: پیست و آکادمی استار در سال ۱۳۸۸ توسط گروه سرمایه‌گذاری خارجی طراحی و آغاز شده و یکی از مدرنترین آکادمی گلف در ایران است، این آکادمی در جاده هراز قرار داشت ولی بعدها تخریب شد.

جاذبه‌های علمی تحقیقی ویرایش

  • طرح آبریز هراز: طرح آبریز هراز یکی از بزرگ‌ترین طرح‌ها آبریزی جهان است که در آن به پرورش گوناگون ماهی‌ها پرداخته می‌شود و به عنوان یک جاذبه طبیعی هم استفاده می‌شود.
  • مؤسسه تحقیقات برنج کشور: آمل از بزرگ‌ترین شهرهای کاشت و برداشت برنج وتجارت صنعتی برنج است که معاونت مؤسسه تحقیقات برنج کشور در مازندران با سابقه بیش از ۴ دهه فعالیت تحقیقاتی، در حال حاضر یکی از مؤثرترین واحدهای پژوهشی دارای فعالیت‌های تحقیقاتی کاربردی و اثرگذاری شاخص در تولید برنج کشور است. فعالیت‌های تحقیقاتی معاونت در بخش‌های مختلفی از جمله اصلاح و تهیه بذر، آفات، بیماری‌ها و علف‌های هرز، خاک و آب و فنی و مهندسی بوده و در زمینه بهنژادی، به زراعی، خاک و تغذیه، شناسایی و مدیریت آفات، بیماری‌ها و علف‌های هرز، آبیاری، صنایع غذایی و همچنین تولید بذور سوپرالیت و مادری ارقام پرمحصول برنج فعالیت می‌نماید.
  • کارگاه زغال: یکی از فعالترین کارگاه‌های زغال است که در منطقه بلیران قرار دارد و تمامی کارهای آن به صورت دستی انجام می‌شود.
  • منطقه حفاظت شده چلاو چلاو یک منطقه زیبا با آب هوای بسیار معتدل است که دارای تپه‌ها و مراتع بی‌شمار که در آن به صورت جاذبه طبیعی و تحقیقاتی استفاده می‌شود.
  • منطقه حفاظت شده سیاه بیشه: منطقه سیاه بیشه از مراکز حفاظت شده مخابراتی ایران است که در آن چندین دکل مخابراتی و آنتن‌های ارتعاشی نصب شده‌است.
  • قلعه کش: محوطه باستانی قلعه کش در حاشیه غربی و جنوب غربی روستای قلعه کش بخش دابودشت شهرستان آمل قرار دارد. در مجموع تعداد ۱۶ گمانه آزمایشی در پیرامون بلافصل محوطه قلعه کش به منظور تعیین حریم در این محوطه زده شد، که علاوه بر مشخص کردن عرصه واقعی محوطه(۱۷ هکتار)، یافته‌های بسیار ویژه‌ای مربوط به ادوار پیش از تاریخی عصر آهن، مفرغ، کلکولتیک به‌دست آمد که از جمله آن‌ها می‌توان به پیکره حیوانی، تدفین انسانی، مجموعه سفالین قابل گاهنگاری نسبی و.. اشاره کرد.
 
کلزا در جنگل بلیران

جاذبه‌های تفریحی و طبیعی ویرایش

  • پارک جنگلی میرزا کوچک‌خان و هلومسر: به عنوان دو پارک جنگلی نزدیک به شهر آمل هستند. پارک جنگلی نمونه گردشگری میرزا کوچک‌خان هراز در ۱۶ کیلومتری شهر آمل در جاده هراز در منطقه رزکه قرار دارد. این پارک توسط سهام عدالت مازندران اداره می‌شود. این پارک دارای امکانات تفرجگاهی آلاچیق، آب آشامیدنی، سرویس دستشویی، اجاق، میز و نیمکت، رستوران و قهوه‌خانه، سکوی چادر و وسایل بازی کودکان، جایگاه سوارکاری و سه مدخل ورودی است و همچنینی دارای جاذبه دو آبشار و درختان کهنسال و فضای سبز است. پارک جنگلی امامزاده عبدالله که به هلومسر معروف است نیز در ۵ کیلومتری شهر آمل قرار دارد و توسط شهرداری آمل اداره می‌شود و دارای امکانات رفاهی و جاذبه درختان مرتفع است. پارک جنگلی میرزا کوچک خان دومین پارک جنگلی شمال ایران از نظر مساحت است و در مسیر جاده هراز و فست فود مجموعه توریستی رفاهی نارنجستان قرار دارد.
  • پارک دهکده طلایی: بزرگ‌ترین پارک بازی مازندران است و به عنوان یکی از زیباترین پارک‌های ایران هم نام برده می‌شود، امکانات این پارک یک دریاچه برای قایق و یک شهربازی برای بزرگسالان و یک شهربازی برای خردسالان دارد، این پارک از پل میر بزرگ آغاز می‌شود و به پارک نارنجستان ختم می‌شود.
  • دهکده پرن: ییلاق پرن به عنوان نزدیکترین کوهستان به شهر آمل و به دلیل داشتن مسیرهای بکر و دست نخورده کوهستانی و جنگلی درارتفاع ۱۷۰۰ متری از سطح دریا همه ساله میزبان طبیعت دوستان و کوهنوردان از اقصی نقاط استان و کشور می‌باشد.
  • دهکده الیمستان: یکی از زیباترین مناظر را در فصل بهار و تابستان به گردش گران و طبیعت دوستان نوید می‌دهد. این جنگل‌ها محل رویش گیاه الیما ست که در اردیبهشت ماه رشد می‌کند. می‌گویند نام جنگل الیمستان نیز برگرفته ازآن است. الیمستان یکی از مناطق توریستی ایران در آمل است که تورهای زیادی از جوانان برای تفریج و سفر به دل طبیعت الیمستان می‌زنند این منطقه نگاه عکاسان داخلی و خارجی راه هم به خود جذب کرده و طبیعت بکر و زیبایی جنگل‌ها و مراتع و سر سبزی آن وصف نشدنیست. آب مردم آن از چشمه تأمین می‌شود و محصول آن غلات، لبنیات و عسل است. اما از همه این‌ها گذشته، قله الیمستان هم یکی دیگر از جاذبه‌های این روستا است که در زمستان و بهار کوهنوردان زیادی را به خود جذب می‌کند. قله‌ای که حدود ۲۵۱۰ متر ارتفاع دارد و یکی از بهترین گزینه‌های کوهنوردی در زمستان به‌شمار می‌رود. اگر اهل کوهنوردی باشید، این قله با تمام جاذبه‌های طبیعی اطرافش بهترین گزینه سفر کوهنوردی شما به‌شمار خواهد رفت.
  • بلیران: بلیران از مناطق ویژه گردشگری است که با دارا بودن پتانسیل‌های گردشگری و آب درمانی رودخانه (گرمارود) مورد توجه مسئولان استانی و منطقه قرار گرفته بدین لحاظ وبا توجه به استقبال گروه‌های مختلف گردشگری این منطقه به عنوان یک منطقه بکر با چشمه و رودخانه و فضای سبز زیبا قرار گرفته و غیر از طبیعت آن به تاریخی بودن این منطقه می‌شود اشاره کرد که سر نیزه‌ها دوره عصر آهن در این منطقه زیاد پیدا می‌شود. اجرای تور در بلیران و حومه هر هفته در گروه‌های مختلف وبا برنامه‌های متنوع اجرا می‌گردد و همچنین خانواده‌ها برای تفریح در کنار طبیعت و رود به این روستا زیبا می‌روند.
  • چشمه آب معدنی آلامل: این چشمه در مسیر جاده هراز و چهر کیلومتری آمل قرار دارد آب فراوان آن چون پودری نمناک در هوا پخش می‌شود.
  • سروچمان هزار پله: در امتداد پارک جنگلی هراز واقع شده‌است و دارای چند پله جوبی است که یکی از جاذبه‌های زیبا این منطقه است شامل قوس چوب قدیمی و چندین پله که برای عبور و مرور ساخته شده‌است.
  • جنگل زیارو: زیارو یا زیارود، آمل از غنی‌ترین مناطق فضای سبز و طبیعت گردی است که با جنگل‌هایی انبوه به بام آمل مشهور است و در بلندای آن دریای محمودآباد به خوبی مشاهده می‌شود.

گسترش و سرمایه‌گذاری ویرایش

در سال‌های مختلف برای گسترش بخش گردگشری و تفریحی آمل مباحث مختلفی بیان شد و بیشتر به بخش سرمایه‌گذاری به مناطق محلی و روستایی توجه بیشتری شد. در بخش سرمایه‌گذاری خارجی در سال‌های گذشته شرکت‌های مختلفی از کشورهای کویت، ترکیه و ایتالیا برای سرمایه‌گذاری در واحدهای مختلفی همچون ساخت هتل، تله کابین و مجموعه توریستی به شهر آمل ورود پیدا کردند.[۲۰۲][۲۰۳]

سیاست ویرایش

فرمانداری ویژه ویرایش

فرمانداری آمل شامل فرمانداری مرکزی است که در سال ۱۳۲۴ با تصویب هیئت دولت تأسیس گردیده و با حکم وزیر کشور وقت آقای عبداله ملک‌زاده آملی به‌عنوان اولین فرماندار شروع به فعالیت نموده‌است. در سال ۱۳۹۰ مصوبه فرمانداری آمل به فرمانداری ویژه صادر و ایجاد شد.[۲۰۴]

شهرداری ویرایش

شهرداری آمل سازمانی نیمه دولتی مربوط به شهر آمل است که زیر نظر شهردار اداره می‌شود. شهرداری آمل در سال ۱۳۰۱ از سوی وزارت کشور ابلاغی برای سید محمد حکیمی نیاکی که ریاست مرکز بهداشت را نیز به عهده داشتند صادر گردید و او را به عنوان ریاست بلدیه منصوب داشت. بلدیه آمل کار خود را با سه نفر پرسنل آغاز کرد که مسئولیت نظافت و رفت و روب خیابان‌ها و بهداشت محیط شهر و ساختار را به عهده داشتند.[۲۰۵]

اماکن تفریحی و خدماتی ویرایش

پارک‌ها ویرایش

  • پارک دهکده طلایی به عنوان تنها پارک داخل شهری آمل است که به عنوان بزرگ‌ترین پارک مازندران نیز نام برده می‌شود. این پارک در سال ۱۳۷۲ احداث شد. وسعت این پارک از پل میر بزرگ آغاز می‌شود و به پارک نارنجستان منتهی می‌شود. همچنین رود از کنار این پارک می‌گذرد. این پارک دارای امکاناتی مانند دریاچه و قایق پدالی، شهربازی برای بزرگسالان، شهربازی برای خردسالان، پیست اسکیت، پلاژ، پارکینگ، باغ وحش، فست فود و مغازها متعدد و امکانات رفاهی بهداشتی است.
نمای پانوراما از دریاچه شهربازی پارک دهکده طلایی
  • پارک جنگلی میرزا کوچک خان و هلومسر به عنوان دو پارک جنگلی نزدیک به شهر آمل هستند. پارک جنگلی نمونه گردشگری میرزا کوچک‌خان هراز در ۱۶ کیلومتری شهر آمل در جاده هراز در منطقه رزکه قرار دارد. این پارک توسط سهام عدالت مازندران اداره می‌شود. این پارک دارای امکانات تفرجگاهی آلاچیق، آب آشامیدنی، سرویس دستشویی، اجاق، میز و نیمکت، رستوران و قهوه‌خانه، سکوی چادر و وسایل بازی کودکان، جایگاه سوارکاری و سه مدخل ورودی است و همچنینی دارای جاذبه دو آبشار و درختان کهنسال و فضای سبز است. پارک جنگلی امامزاده عبدالله که به هلومسر معروف است نیز در ۵ کیلومتری شهر آمل قرار دارد و توسط شهرداری آمل اداره می‌شود و دارای امکانات رفاهی و جاذبه درختان مرتفع است.[۲۰۶][۲۰۷]
  • پارک جنگلی بلیران از دیگر پارک‌های و منطقه‌های طبیعی نزدیک به شهر است که در روستای بلیران در بخش دشت سر قرار گرفته‌است و دارای طبیعتی بکر است و همه ساله گردشگران زیادی را در سطح منطقه ملی به سمت خود می‌کشاند. بلیران دارای چشمه آب، رود و درختان انبوه است.[۲۰۸][۲۰۹]

هتل‌ها ویرایش

 
نمایی از هتل شهر

هتل شهر به عنوان هتل اصلی شهر آمل است. این هتل به دست معماران اتریشی در زمان پهلوی اول ساخته شد. نام قدیمی این هتل، هتل شهرداری آمل بود که در سال ۱۳۹۰ به هتل شهر تغییر نام داده شد و در سوم خرداد ۱۳۹۲ برای اولین بار پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و به عنوان هتل، مورد بهره‌برداری مجدد قرار گرفت. مساحت کل زمین ۳۴۰۰ متر مربع،[۲۱۰] بنای مفید هتل ۱۷۶۰ متر مربع و دارای ۲۱ اتاق مجهز به سرویس بهداشتی و حمام، قهوه‌خانه سنتی، رستوران، لابی، اتاق مدیریت و پارکینگ خودرو برای حدود ۹۰ دستگاه است.[۲۱۱] هتل در ۲ طبقه و در جوار پل معلق آمل و پل دوازده چشمه واقع شده‌است.[۲۱۰] از این هتل در زمان واقعه ۱۳۶۰ آمل به عنوان ساختمان مرکزی بسیج استفاده می‌شد که مورد حمله اتحادیه کمونیست‌ها قرار گرفت. هتل المپیک در جوار دانشگاه شمال قرار دارد. هتل اکسین نیز دیگر هتل شهر است که در مسیر جاده آمل به تهران قرار دارد.

بیمارستان‌ها ویرایش

آمل از جمله شهرهای مهم پزشکی است که در مازندران در دو دهه اخیر پیشرفت چشمگیر داشته‌است. آمل در زمان قدیم قرای طبرستان بوده‌است و ابن فاتح و جیمز کارتن از تاریخ نویسان می‌گویند:

آمل دارای سه مسجد جامع که برتری خاصی به مساجد منطقه دارد و دارای طبیب خانه‌های عظیمی است که در کنار قصر و در کنار دارالحکومه آمل ساخته شده‌است و هر کس به دردی دچار شود به این طبیب خانه‌ها رجوع می‌کند.

در حال حاضر آمل دارای چهار بیمارستان مجهز و کلینیک‌های متعدد است.[۲۱۲][۲۱۳] بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی شمال نیز یکی از مجهزترین بیمارستان‌های خاورمیانه به‌شمار می‌آید و همچنین در آینده دو بیمارستان دیگر در شهر افتتاح می‌شود.[۲۱۴]

سینماها و تئاترها ویرایش

 
سالن اریکه آریایی

تاریخچه سینما در آمل به زمان قاجار می‌رسد که اولین سینما به نام خورشید ساخته شد. سینما بعدی فرهنگ نام داشت که در سال ۱۳۳۱ احداث شد. سینما بعدی سینما مترو پل بود که در سال ۱۳۳۶ در خیابان ۱۷ شهریور بنا شد. سینما مولن روژ در سال ۱۳۴۰ جنب سینما فرهنگ با مالکیت صاحبان سینما فرهنگ تأسیس گردید. شهر آمل در حال حاضر دارای دو سینما است، سینما بهمن که در سال ۱۳۴۵ با نام آرش تأسیس شد[۲۱۵] و فعلاً درجه یک به‌شمار می‌آید و ظرفیتی بالغ بر ۳۷۵ را نیز داراست. سینما بهمن دو که در سال ۱۳۷۹ تأسیس شد و با کیفیت به روز آن زمان احداث گردید و جزو سینماهای نوین به‌شمار می‌رود ظرفیت سالن آن نیز ۲۵۰ نفره است.[۲۱۶] شهر آمل دارای سه سال تئاتر است. در سال ۱۳۹۴ مجوز احداث هشتمین تئاتر شهر کشور ایران برای آمل اخذ شد.[۲۱۷]

مراکز خرید ویرایش

بازار قدیم ویرایش

بازار قدیم آمل معروف به پایین بازار یا چهارسوق آمل یکی از بازارهای قدیمی ایرانی است که در مرکز شهر قرار دارد. بازار قدیم رکن و هسته اصلی و اولیه سازمان دهنده شهر به‌شمار می‌آید که وجود اولیه این بازار به قبل از اسلام و هسته اصلی آن به ۹۰۰ سال پیش می‌رسد. با این که در بعضی از قسمت‌های این بازار تغییرات شتاب زده و نوسازی غیراصولی انجام شده و به دلیل مقتضیات اقتصادی، اجتماعی روزگار، زیبایی قبلی را از دست داده‌است، اما هنوز دارای اهمیت و اعتبار است. این بازار همچنان ارتباط خود را با محلات مسکونی مجاور، به میزان قابل توجهی حفظ کرده‌است و به صورت مرکز تجمع و داد و ستد مردم، دارای عملکردی بسیار قابل توجه است. مغازه‌های این بازار با سقف سفالی شیب دار و جلو آمده به خاطر محافظت از باران و آفتاب دارای فضاهای باز داخلی برای تشکیل بازارهای هفتگی در روزگار گذشته‌است. این بازار نیز مانند بازارهای قدیمی دیگر، علاوه بر وظیفه اصلی خود یعنی مبادله کالا، نقش فرهنگی و مبادله افکار و عقیده‌ها، نشر اخبار و مرکز ارتباطات اجتماعی مردم نیز بوده‌است. در حال حاضر این بازار نقش بسیار مهمی را در زندگی اقتصادی، اجتماعی مردم ایفا می‌کند. ساختار فضایی، عناصر معماری و کالاهای صنایع دستی و محصولات بومی آن از جاذبه‌های بازار به حساب می‌آیند. بازار قدیم آمل دارای راسته‌های مختلف است. راسته اصلی بازار قدیم آمل به همراه راسته‌های فرعی منشعب از آن که شامل راسته عطاران، راسته پالان دوزان، راسته نمدمالان و نو راسته است نقش مهمی در تشکیل و تعریف محدوده بافت ایفا کرده‌اند.

طرح‌های عمرانی ویرایش

طرح احداث دانشگاه علوم پزشکی آمل ویرایش

آمل با داشتن دانشکده پرستاری و مامایی و اخذ مجوز دانشکده پیراپزشکی و پردیس پزشکی از طرف نماینده سابق آمل دکتر یوسفیان ملا به سوی مجوز دانشگاه علوم پزشکی مستقل گام برداشت چون شرط مستقل شدن آمل از دانشگاه علوم پزشکی مازندران داشتن سه دانشکده علوم پزشکی بود. همچنین مجوز از دانشکده دندانپزشکی نیز در حال انجام است.

طرح احداث فرودگاه آمل ویرایش

عزت‌الله یوسفیان ملاء با اشاره به راه‌اندازی فرودگاه اجراشدن این پروژه راحتمی اعلام کرد و گفت: مجوز آن صادرشده و در لیست ردیف بودجه قرارگرفته است و پروژه‌ای که در این کتابچه بودجه قرار بگیرد مطمئناً اجرایی می‌شود اگرچه ممکن است سال‌ها به طول انجامد.[۲۱۸]

طرح توسعه راه‌آهن شمال ویرایش

این طرح که در دست مطالعات است، به طول بیش از ۲۰۰ کیلومتر می‌باشد، با اجرایی شدن آن نقش مفیدی در توسعه گردشگری خواهد داشت، نه تنها غرب و مرکز مازندران را به یکدیگر متصل می‌کند، بلکه کریدور ترانزیتی مناسبی برای بندر نوشهر می‌گردد، از طرفی امکان زیارت آسان‌تر مشهد برای غربی نشینان مازندران فراهم می‌کند.[۲۱۹] براساس این طرح شهرهای بابل، آمل، چمستان، نور، رویان، نوشهر و چالوس صاحب خط راه‌آهن می‌شوند.

متروی آمل ویرایش

راه‌آهن برقی (مترو) رودهن-آبعلی-لاریجان-آمل، خط مترو-راه‌آهن در دست مطالعه در کناره جاده هراز است، که مسیر تهران به آمل و بلعکس را در ۵۵ دقیقه طی نمود.[۲۲۰][۲۲۱][۲۲۲] طول مسیر این مترو از تهران، پردیس، رودهن، آبعلی و آمل حدود ۱۴۰ کیلومتر است که بین ۲۰ تا ۳۰ کیلومتر آن تونل‌هایی در زیر کوه‌ها و پل‌های بزرگ است و برآورد هزینه اجرای این پروژه نیز بین یک تا ۱٬۵ میلیارد یورو است.[۲۲۳] کل پروژه از رودهن شروع و پس از طی مسیری به طول ۱۳۷ کیلومتر به آمل می‌رسد.

طرح احداث مونوریل ساری-آمل ویرایش

به گزارش روابط عمومی استانداری مازندران، در ۶ دی ۱۴۰۰ سیدمحمود حسینی پور در نشستی با متخصصین حوزه منوریل با اظهار این که منوریل تأثیر زیادی در تسهیل ترافیک استان دارد، افزود: برای وارد شدن این پروژه به فاز اجرایی نیاز است که یک شرکت بین‌المللی مجری در این حوزه باحضور در مازندران، جنبه‌های مختلف این طرح را بررسی و پایش کند.

وی با بیان اینکه بخش عمده ادارات و نهادهای دولتی در شهرهای مرکزی استان قرار دارد، گفت: فاز اول این طرح در شهرهای ساری، بابل، قائمشهر و آمل و فاز دوم در شهرهای غربی استان اجرایی می‌شود.

نماینده عالی دولت در مازندران با اشاره به ظرفیت‌های مهم گردشگری و اقتصادی در استان، تأکید کرد: احداث منو ریل منجر به تسهیل فعالیت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری در استان می‌شود و این مهم؛ رونق و توسعه مازندران را به دنبال دارد.[۲۲۴]

آزادراه دریایی شمال ایران ویرایش

این آزادراه که به آزادراه گرگان-ساری-رشت معروف است، از آمل عبور خواهد کرد. سه طرح آزادراهی برای این شهر مطرح است که عبارتند از: آزادراه قائمشهر-آمل، آزادراه آمل-چالوس و آزادراه آمل-تهران (این آزادراه از آزادراه دریایی شمال جدا است). در میان آنها، فعلاً فاز قائمشهر-آمل در دست مطالعه است و دو طرح دیگر در انتظار تصویب توسط هیئت دولت هستند.

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  1. آمار بر اساس سرشماری ۱۳۹۵ است و بر همین اساس، جمعیت شهر آمل ۲۳۷٬۵۲۸ تن و استان مازندران ۳٬۲۸۳٬۵۸۲ تن بوده‌است.
  1. DARYOUSH KARGAR (۲۰۰۶). "دانشنامه ایرانیکا (برخط)" (به انگلیسی). Retrieved 22 May 2011 میلادی. Nišāpur, the city known also as Irānšahr (Moqaddasi, pp. 299-300; Ebn Faqih, p. 321) {{cite web}}: Check date values in: |تاریخ بازدید= و |سال= / |تاریخ= mismatch (help)
  2. نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵ بایگانی‌شده در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۹ توسط Wayback Machine وبگاه مرکز آمار ایران
  3. شرکت مخابرات مازندران[پیوند مرده]
  4. ۶۸ درصد صادرات مازندران متعلق به آمل است
  5. قلب صنعت مازندران
  6. جشن خرمن در پایتخت برنج ایران، شهرستان آمل
  7. مهاجرت آریائی‌ها به ایران و تأثیرات سیاسی - فرهنگی آن
  8. شهر تاریخ و فلسفه در انتظار گردشگران / آمل شهر عمارت‌های قجری و مناطق جنگلی بکر
  9. نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۴۰.
  10. نصری اشرافی، جهانگیر (١٣٧٧). واژه‌نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول. شابک ۰-۵-۹۱۱۳۱-۹۶۴ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum (کمک).
  11. مینوی، مجتبی (۱۳۴۲). مازیار. مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر. ص. ۹.
  12. درباره شهر آمل
  13. نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۴۶.
  14. سجادی، محمد تقی (۱۳۷۸). تاریخ و جغرافیای تاریخی رامسر. انتشارات معین. ص. ۴۹.
  15. شهری به نام نخستین پایتخت علویان و مرکز اشکانیان
  16. شهردار منطقه دوم آمل معرفی شد/ تبدیل ضلع شرقی آمل به منطقه 2
  17. فهرست 100 شهر پرجمعیت ایران + آمار
  18. https://www.mehrnews.com/news/3678343/مازندران_قطب_والیبال_کشور_است_ساماندهی_مدارس_والیبال
  19. https://seyyedeamol.com/آمل_جزء_سه_قطب_اول_والیبال_کشور/[پیوند مرده]
  20. آمل، شهری که بام ایران را بر سر دارد
  21. آمل شهر هزار سنگر
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ آمل، اولین مرکز حکومت دین شیعه[پیوند مرده]
  23. «دربارهٔ شهر آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  24. شوشتری، نورالله (۱۳۷۷). مجالس المونین. نشر اسلامیه. ص. ۹۸.
  25. آمل با صدها جاذبه گردشگری دروازه ورود مسافران به شمال
  26. آمل بی مرگ است
  27. سکه‌های ساسانی
  28. Richard N. Frye. "Ancient Central Asian History Notes". Proceedings of the Second European Congress of Iranian Studies. Rome: ISMEO. p. 188. town of Amul on the Amu Darya and the Amul in Mazanderan, Iran, both of which may be traced back to the migration of an Iranian tribe called Amardi or Mardi
  29. «معرفی اقوام باستانی کناره دریای مازندران». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  30. اردشیر از آمل می‌گوید
  31. ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ «نام شهر آمل به چه معناست». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  32. «قدمت نام آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۶ آوریل ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  33. تاریخ طبرستان (التدوین فی احوال جبال شروین) - تالف: محمدحسن‌خان‌اعتمادالسلطنه - مقدمه، تحشیه و تعلیقات: میترا مهرآبادی - انتشارات دنیای کتاب - چاپ اول: ۱۳۷۳
  34. بارتلد، واسیلی (۱۳۰۸). تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.
  35. تکرار ۱۶ باره نام آمل در شاهنامه
  36. و شاهنامه، فریدون[پیوند مرده]
  37. در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی
  38. «آرش کمانگیر قهرمان افسانه‌ای صلح در ایران». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  39. «شعر نو، طالب آملی». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  40. تاریخچه شهر آمل[پیوند مرده]
  41. رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وی
  42. شمارهٔ ۹ - در بعضی از فتوحات شاهزاده شجاع‌السلطنه گوید
  43. غزل شمارهٔ ۲۵۰۴ طائب تبریزی
  44. غزل شمارهٔ ۱۳ خاقانی
  45. سفرنامه مازندران
  46. «جمعیت و موقعیت آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  47. «موقعیت و جغرافیای استان مازندران». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  48. آمل، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
  49. (بارتولد ۲۳۳–۲۳۴) تاریخ باستان
  50. (حکیمیان، ۱۷)
  51. (خواندمیر، ۲/۴۰۴)
  52. (رابینو، ۵۸).
  53. (ابن اسفندیار، ۱۸۱).
  54. (زرین‌کوب، ۵۴۶)
  55. (اقبال، ۴۰).
  56. (رابینو، ۷۰).
  57. (بارتولد، ۲۴۳).
  58. (کرزن، ۲/۶۰۹؛ محبوبی اردکانی، ۴۱).
  59. (فرهنگ جغرافیایی ایران، ۳/۲۵
  60. (کرزن، ۱/۵۰۲–۵۰۳؛ بارتولد، ۲۴۳–۲۴۴).
  61. بارتلد، واسیلی (۱۳۰۸). تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.
  62. مینوی، مجتبی (۱۳۴۲). مازیار. مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر. ص. ۹.
  63. «تاریخچه شهر آمل، شورا نیوز». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ نوامبر ۲۰۲۰. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  64. ذبیحی، علی (۱۳۹۱). آمل. رسانش نوین. ص. ۱۲.
  65. «آمل، جمهوری اسلامی ایران». بایگانی‌شده از اصلی در ۱ آوریل ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  66. آمل - اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مازندران
  67. ذبیحی، علی (۱۳۹۱). آمل. رسانش نوین. ص. ۱۳.
  68. آمل در یک نگاه، روزنامه قانون[پیوند مرده]
  69. جستاری چند در فرهنگ ایران، ۸۵
  70. تاریخ ایران کمبریج، ۵۳۰
  71. «تاریخچه‌ای از کهن شهر آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۲ مه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  72. «جغرافیای تاریخی مازندران، آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  73. Mardi. The Arsacid Phraates I (176-171 B.C.E.) conquered the Amardi (Just., 41.5.10) as Parthian control of the Alborz and of the Median east-west road expanded; the way to success here was prepared by the earlier incorporation of Hyrcania into the kingdom (Just., 41.6.7). Phraates is said to have settled Mardi at his foundation Charax, near the pass of the Caspian Gates connecting Media with Parthia; presumably the duty of the settlers was to secure the road (Isid. Char., 6)., IRANICAONlINE IRAN v. PEOPLES OF IRAN (2) Pre-Islamic
  74. Barthold, V.V.; Soucek, S. (2014). An Historical Geography of Iran. Modern Classics in Near Eastern Studies (به انگلیسی). Princeton University Press. p. 231. Retrieved 2021-12-15.
  75. هدایتی، هادی (۱۳۸۴). تاریخ هرودوت جلد سوم. انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۱۹۳.
  76. هدایتی، هادی (۱۳۸۴). تاریخ هرودوت جلد اول. انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۲۱۱.
  77. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. انتشارات اطلاعات. ص. ۲۵۶.
  78. All regions of this country are fertile except the part towards the north, which is mountainous and rugged and cold, the abode of the mountaineers called Cadusii, Amardi, Tapyri, Cyrtii and other such peoples, who are migrants and predatory. strabo (11.13.3)
  79. خاراکسی، ایزیدور (۱۳۸۱). کاروانسراهای اشکانی. ترجمهٔ صنعتی، همایون. انتشارات کتابخانه تخصصی تاریخ ایران و اسلام. ص. ۲۹.
  80. خاراکسی، ایزیدور (۱۳۸۱). کاروانسراهای اشکانی. ترجمهٔ صنعتی، همایون. انتشارات کتابخانه تخصصی تاریخ ایران و اسلام. ص. ۵.
  81. بارتلد، واسیلی (۱۳۰۸). تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.
  82. پیرنیا، حسن (۱۳۹۱). تاریخ ایران باستان جلد دوم. انتشارات نگاه. ص. ۱۳۴۵.
  83. پیرنیا، حسن (۱۳۹۱). تاریخ ایران باستان جلد دوم. انتشارات نگاه. ص. ۱۳۴۶.
  84. پیرنیا، حسن (۱۳۹۱). تاریخ ایران باستان جلد دوم. انتشارات نگاه. ص. ۱۳۴۷.
  85. برزگر، اردشیر (۱۳۸۰). تاریخ تبرستان پیش از اسلام (جلد اول). نشر رسانش. ص. ۵۱.
  86. پیرنیا، حسن (۱۳۹۱). تاریخ ایران باستان جلد دوم. انتشارات نگاه. ص. ۱۳۴۵.
  87. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1344
  88. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1344
  89. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1345
  90. Alexsander dimissed Mardians and appointed as their satrap Autophradates also made satrap of the Tapurians. anabasis of alexsander. ariian (24.2.5)
  91. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1346
  92. م. م. دیاکونوف، ترجمه کریم کشاورز، اشکانیان، انتشارات پیام، 1351، ص 10
  93. کالج، ماکوم (۱۳۵۷). پارتیان. ترجمهٔ رجب نیا، مسعود. انتشارات سحر. ص. ۲۴–۲۵.
  94. آقاجانی الیزه، هاشم (۱۳۹۲). «خاستگاه تپوریها تا تشکیل شهربی تبرستان» (PDF). ۸ (۳۱): ۷–۸.
  95. خاراکسی، ایزیدور (۱۳۸۱). کاروانسراهای اشکانی. ترجمهٔ صنعتی، همایون. انتشارات کتابخانه تخصصی تاریخ ایران و اسلام. ص. ۲۹.
  96. خاراکسی، ایزیدور (۱۳۸۱). کاروانسراهای اشکانی. ترجمهٔ صنعتی، همایون. انتشارات کتابخانه تخصصی تاریخ ایران و اسلام. ص. ۵.
  97. آقاجانی الیزه، هاشم (۱۳۹۲). «خاستگاه تپوریها تا تشکیل شهربی تبرستان» (PDF). ۸ (۳۱): ۵–۹.
  98. بارتلد، واسیلی (۱۳۰۸). تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.
  99. «تاریخچه‌ای از کهن شهر آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۲ مه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  100. خاستگاه و پیشینه آمل در دوره ساسانیان[پیوند مرده]
  101. مرجع شهرهای ایران، آمل
  102. «معرفی شهر و پیشینه». بایگانی‌شده از اصلی در ۲ اکتبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  103. C. E. Bosworth, S. Blair, E. Ehlers (1989). "دانشنامه ایرانیکا (برخط)" (به انگلیسی). Retrieved 10 December 2021. (I. Guidi, “Ostsyrische Bischöfe und Bischöfssitze im V. , VI. und VII. Jahrhundert,” ZDMG 43, 1889, pp. 403, 407){{cite web}}: نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  104. «نام "شهر آمل" به چه معناست؟ / از ریشه در افسانه‌ها تا رونقی بی بدیل در عهد کهن». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  105. روزگار علویان طبرستان
  106. «امیر حسن بن زید علوی». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  107. علویان طبرستان
  108. «بنیان‌گذار سلسله علویان طبرستان». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  109. فرهنگ فارسی دکتر معین
  110. آمل نخستین سرزمین تشکیل حکومت علویان
  111. علویان طبرستان، حدود ۲۵۰ تا ۳۱۶ هجری قمری
  112. «میر قوام الدین مرعشی معروف به میر بزرگ». بایگانی‌شده از اصلی در ۷ ژوئیه ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  113. درباره آمل
  114. «آمل در یک نگاه». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  115. «آمل به چه معناست». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  116. کتاب صوره الارض، صفحهٔ ۲۷
  117. «آمل. منطقه‌ای سرشار از آثارباستانی و ازکانونهای نخستین ذوب آهن». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۰ ژوئن ۲۰۱۷.
  118. کتاب جغرافیای تاریخی آمل، صفحهٔ ۳۳
  119. «سیر تحول شهر در دوران معاصر». بایگانی‌شده از اصلی در ۲ مه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  120. سفرنامه هنوی به ایران، سازمان میراث فرهنگی
  121. «ساماندهی مبارزات مردم در آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۸ ژانویه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۸ ژانویه ۲۰۱۸.
  122. وصیتنامة سیاسی ـ الهی امام خمینی
  123. باید از مردم آمل تشکر کنیم
  124. «گزارش حریم محوطه تاریخی آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  125. «آمل منطقه‌ای سرشار از آثارباستانی و از کانون‌های نخستین ذوب آهن». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  126. کاوش در تاریخ گمشده آمل
  127. «نخستین فصل کاوش وجود معماری عصر مفرغ در آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  128. کاوشهای باستان‌شناسی در تپه تاریخی قلعه کش آمل
  129. انسان پارینه سنگی فوقانی ۳۵هزار سال پیش در آمل ابزار سنگ‌ها را می‌ساخته‌است
  130. دومین فصل کاوش در محوطه تاریخی گرم رود بلیران آمل
  131. روستایی به قدمت ۳۶ هزار سال
  132. «درمورد پوشش گیاهی آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۳ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  133. پژوهش و عمران ۱، ۱۳۷۸، ص ۷۴
  134. (کسمائی، ۱۳۷۲، ص ۱۵۷)
  135. «منابع آب استان مازندران». بایگانی‌شده از اصلی در ۹ سپتامبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  136. «وضع هوای آمل، ایستگاه هواشناسی». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ اوت ۲۰۲۰. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  137. (پژوهش و عمران ۱، ۱۳۷۸، ص ۷۳)
  138. قرار گرفتن شهرستان آمل روی ۳ گسل زلزله
  139. عمادی، اسدالله (۱۳۷۲). بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۷۲.
  140. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.
  141. BORJIAN, HABIB (2004). "Mazandaran: Language and People (The State of Research)". Yerevan State University (به انگلیسی): 289. doi:10.1163/1573384043076045.
  142. محمدپور، صفرعلی (۱۳۸۶). چالوس در آیینه تاریخ. انتشارات کلام مسعود. ص. ۳۷۰.
  143. بارتلد، واسیلی (۱۳۰۸). تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.
  144. مینوی، مجتبی (۱۳۴۲). مازیار. مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر. ص. ۹.
  145. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.
  146. پیرنیا، حسن (۱۳۹۱). تاریخ ایران باستان جلد دوم. انتشارات نگاه. ص. ۱۳۴۷.
  147. آماردها در آمل
  148. «نژاد و تیره در استان مازندران». بایگانی‌شده از اصلی در ۹ سپتامبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  149. «تحقیقات و آزمایش‌ها آلمانی‌ها بر روی نژاد مردمان شمال ایران». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  150. «زبان و گویش مردم مازندران». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۸ ژوئن ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۲۵ ژوئن ۲۰۲۱.
  151. ذبیحی، علی (۱۳۹۱). آمل. رسانش نوین. ص. ۳۸.
  152. هدایتی، هادی (۱۳۸۴). تاریخ هرودوت جلد اول. انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۲۱۱.
  153. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. انتشارات اطلاعات. ص. ۲۵۶.
  154. All regions of this country are fertile except the part towards the north, which is mountainous and rugged and cold, the abode of the mountaineers called Cadusii, Amardi, Tapyri, Cyrtii and other such peoples, who are migrants and predatory. strabo (11.13.3)
  155. دیاکونوف، م.م. (۱۳۴۶). تاریخ ایران باستان. ترجمهٔ روحی، ارباب. بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ص. ۹۷–۹۶.
  156. پیرنیا، حسن (۱۳۹۱). تاریخ ایران باستان جلد سوم. انتشارات نگاه. ص. ۱۸۲۸.
  157. تاریخ تبرستان، پدید آورنده اردشیر برزگر، سال 1379، جلد اول، ص 58-59
  158. تاریخ مازندران باستان، پدید آورنده: طیار یزدان پناه لموکی، سال 1383، جلد اول
  159. All regions of this country are fertile except the part towards the north, which is mountainous and rugged and cold, the abode of the mountaineers called Cadusii, Amardi, Tapyri, Cyrtii and other such peoples, who are migrants and predatory. strabo (11.13.3)
  160. The Tapyri are said to live between the Derbices and the Hyrcanians. strabo (11.9.1)
  161. that Tapyri occupy the country between Hyrcani and Arii; that around the shores of the sea, next to the Hyrcani, are Amardi, Anariacæ, Cadusii, Albani, Caspii, Vitii, and perhaps other tribes extending as far as the Scythians; that on the other side of the Hyrcani are Derbices. strabo (11.8.8)
  162. Parts of the Parthian country are Comisene and Chorene, and, one may almost say, the whole region that extends as far as the Caspian Gates and Rhagae and the Tapyri, which formerly belonged to Media. strabo (11.9.1)
  163. "Dictionary of Greek and Roman Geography, illustrated by numerous engravings on wood. William Smith, LLD. London. Walton and Maberly, Upper Gower Street and Ivy Lane, Paternoster Row; John Murray, Albemarle Street. 1854. ,TAPU´RI". www.perseus.tufts.edu. Retrieved 2021-02-04.
  164. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1344
  165. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1344
  166. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1345
  167. حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، ج2، انتشارات نگاه، 1391، ج 2، ص 1346
  168. محمدپور، صفرعلی (۱۳۸۶). چالوس در آیینه تاریخ. انتشارات کلام مسعود. ص. ۳۷۰.
  169. ذبیحی، علی (۱۳۹۱). آمل. رسانش نوین. ص. ۳۸.
  170. برزگر، اردشیر (۱۳۸۰). تاریخ تبرستان جلد سوم. انتشارات رسانش. ص. ۲۱۸.
  171. شوشتری، نورالله (۱۳۷۷). مجالس المونین. نشر اسلامیه. ص. ۹۸.
  172. گلیجانی مقدم، ندا (۱۳۹۵). «تحول معنایی واژه دیلم» (PDF). مطالعات تاریخ اسلام: ۱۱۶.
  173. طبری، محمد بن جریر (۱۳۷۵). تاریخ طبری جلد سیزدهم. ترجمهٔ پاینده، ابوالقاسم. انتشارات اساطیر. ص. ۵۹۱۴.
  174. نامی اصفهانی، محمد صادق (۱۳۶۳). تاریخ گیتی گشا در عصر زندیه. نشر اقبال. ص. ۷۱.
  175. کتاب تاریخچه مازندران - صفحه ۳۴ - مجید رجایی
  176. دین مردم آمل
  177. «گاه‌شمار مازندرانی». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  178. «جشن تیرگان، یادآور حماسهٔ آرش کمانگیر». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  179. «جشن تیرگان در مازندران». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  180. نگاهی گذرا به سنت ورف چال در مازندران/زن سالاری یک روزه در اسک وش
  181. مارمه ، آیین سنتی نو شدن ماه در مازندران
  182. پیرعلم و نخل‌گردانی؛ آیین‌های ۳۰۰ ساله روستاییان مازندران
  183. نگاهی به آیین‌های محرم در مازندران
  184. آئین نوروزخوانی در مازندران
  185. نگاهی به برخی رسم‌های نوروزی در مازندران
  186. آشنایی با کشتی لوچو - مازندران
  187. مازندران میزبان جشنواره تئاتر فجر شد
  188. جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در آمل آغاز شد
  189. نمایش 110 فیلم در چهل وچهارمین جشنواره بین‌المللی رشد در آمل
  190. جشن تیرگان و همایش روز ملی دماوند در آمل
  191. ثبت حماسه ۶ بهمن آمل در تقویم ملی
  192. نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد دوم. نشرنی = ۲۳۸.
  193. علیرضا شاه‌حسینی، در قلمرو فرهنگ مردم ایل الیکایی (جلد 1)، ۱۳۲.
  194. مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی اقتصادی عشایر کوچنده کشور در سال ۸۷، ۱۹.
  195. مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی اقتصادی عشایر کوچنده کشور در سال ۸۷، ۱۹.
  196. «جاذبه‌های گردشگری مازندران». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۶ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  197. درباره آمل، دانشگاه شمال
  198. «مکان‌های دیدنی و جاذبه‌های گردشگری آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  199. راهنمای مسافرت، دیدنی‌ها و مراکز تفریحی آمل
  200. آشنایی با جاذبه‌های گردشگری آمل، مازندران
  201. «دانشنامهٔ تاریخ معماری ایران‌شهر». سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۲۰۱۱-۰۵-۱۹.
  202. واقعیت‌هایی از سرمایه‌گذاری خارجی‌ها در گردشگری ایران
  203. «دیدار سرمایه‌گذاران ترکیه با اعضای شورای اسلامی شهر آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۰. دریافت‌شده در ۳۰ مه ۲۰۱۷.
  204. فرمانداری ویژه آمل در هیئت دولت تصویب شد
  205. «تاریخچه شهرداری آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱.
  206. پارک جنگلی هلومسر
  207. پارک جنگلی هراز
  208. پایگاه خبری تحلیلی اعتدال
  209. «خبرگزاری مجلس شورای اسلامی». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  210. ۲۱۰٫۰ ۲۱۰٫۱ «پس از ۳۰ سال از آغاز طرح هتل شهر آمل آماده پذیرایی از مسافران شد». خبرگزاری فارس. ۴ خرداد ۱۳۹۲. دریافت‌شده در ۴ دسامبر ۲۰۱۳.
  211. «بهره‌برداری از تنها هتل شهر آمل». باشگاه خبرنگاران جوان. دریافت‌شده در ۴ دسامبر ۲۰۱۳.
  212. «بیمارستان امام رضا آمل». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  213. افتتاح بیمارستان ۲۱۷ تخت خوابی امام خمینی
  214. «افتتاح بیمارستان شمال». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  215. «سینما آرش آمل قبل از انقلاب + تاریخچه و تصاویر». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۳ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۵ مارس ۲۰۱۶.
  216. سکوت در سینما بهمن، صندلی‌ها را هم به حرف آورد
  217. آمل صاحب خانه تئاتر شهر شد
  218. https://www.tinn.ir/بخش-هوایی-42/201316-مجوز-ساخت-فرودگاه-در-آمل-صادر-شد
  219. طرحی بدون توجیه
  220. راه اندازی متروی آمل - تهران با اعتبار ۷۵۳ میلیارد تومانی - روزنامه مردم سالاری[پیوند مرده]
  221. «آغاز فعالیت پروژه راه‌آهن برقی آمل-تهران - فارس نیوز ۲۲ مهر ۱۳۸۴». بایگانی‌شده از اصلی در ۳۱ اوت ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۳۰ مه ۲۰۱۷.
  222. «زیر سازی قطعه یک راه‌آهن یک‌خطه آمل-لاریجان-رودهن». بایگانی‌شده از اصلی در ۳۱ اوت ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۲.
  223. سودآورترین راه‌آهن محبوس‌شده در ایران - روزنامه شرق ۷ دی ۱۳۹۵
  224. «◄ استاندار: مطالعه طرح منوریل در شهرهای مرکزی مازندران آغاز شد». ایرنا.

پیوند به بیرون ویرایش