الفبای گیلکی دارای ۳۳ حرف است که مجموعه‌ای از تلفیق و آمیزش آنچه پاینده لنگرودی در کتاب فرهنگ گیل و دیلم خود آورد[۱] و بعد از آن، تأثیر بسیار زیادی که مجله گیله‌وا بر آثار مکتوب گیلکی گذاشت و در نهایت خط پیشنهادی گیلکی که به صورت منسجم و کامل اولین بار در سایت ورگ منتشر شد.[۲] سامانهٔ نوشتاری این خط همچون کردی و فارسی و … به خط عربی است.

آوای هر کدام از حروف به شرح زیر است:

(( ٚ )):صدای شوای انگلیسی/ə/ را می دهد یعنی حرفی صدادار بین ( آ ) و ( اَ )؛ همچنین بسیار پر کاربرد است؛ همانند واژگان وٚرگ:گرگ، گٚمٚج:کوزه ی سفالی و گلی و…. البته همانند فتحه،کسره و ضمه این حرف معمولا نوشته نمی شود.

(( آ )):دقیقا صدای آ فارسی/ɒ/ را می دهد.

(( أ )):صدایی شبیه به فتحه ولی با دهان بسته تر دارد/ä/ .مانند کلمه ی زأی به معنای بچه.

(( ا )): می تواند صدای فتحه/a/،کسره/e/ /e/ و آ /ɒ/ را بدهد مانند اسب و انتقام.

(( ب )):مانند ب /b/ در فارسی است.مانند بارام:پرچم.

(( پ )): صدایی کاملا شبیه به پ /p/ در فارسی دارد که مثالش واژه ی پيچا، که یعنی گربه.

(( ت،ط )): صدای ت و ط /t/ را در فارسی دارند مانند کلمه ی تي که به معنای مال تو،برای تو است.

(( ث،س،ص )): مثل حروف ث،س و ص /s/ در ثریا،سبز و صدا که با معادل فارسی شان یکسان هستند.

(( ج )): مثل حرف اشافه ی گیلکی ( جه ) که نقش دستوری ای همانند ( از ) در فارسی دارد./dʒ/

(( چ )): مثل چي در فارس و گیلکی./tʃ/


(( ح،ه )): صدایی مانند ح و ه /h/ در فارسی دارند.البته مانند الفبای عربی و فارسی حرف ( ه ) می تواند صدای کسره /e/ را هم بدهد. مانند ستاره.

(( خ )): صدایی مثل خ /x/ در فارسی دارد.

(( د )): مثال دال در فارسی /d/ است.

((ذ،ز،ض،ظ )): آوایی دقیقا مشابه معادل هایشان در فارسی دارند /z/.

(( ر )): مانند معادل فارسی اش صدای /ɾ/ دارد که با حرف ( Rr ) در انگلیسی متفاوت اند.

(( ژ )): مانند ژ در فارسی آوای /ʒ/ را نمايش می دهند.

(( ش )): مانند لغت ش در واژه ی شیر، صدای /ʃ/ را دارد.

(( ع )): صدایی مانند عین در فارسی دارد که با عین در عربی متفاوت اند زیرا این حرف در گیلکی و فارسی تنها یک توقف حلقی است /'/ ولی عربی آن یک حرف بی صدا یا مصوت با آوای /ʔ/ است.

(( غ،ق )): نسبت به قاف و غین در فارسی /q/ نرم تر تلفظ می شوند./q~ʁ/

(( ف )): مانند حرف ف در فارسی صدای /f/ دارد.

(( ک )) صدایی نرم تر از کاف در فارسی دارد.

(( گ )): همانند کاف و قاف نرم تر از معادل فارسی اش ادا می شود.

(( ل )): مانند لام در واژه ی لامسه صدای /l/ دارد.

(( م )): مانند لغت مار که به معنای مادر است نشان دهنده ی حرف /m/ است.

(( ن )): صدای /n/ را نشان می دهد.

(( و )): صدای واو دا در لغت ولرم دارد /v/.

(( ۊ )): صدای واو را در واژه ی مورچه دارد/u/.البته صدایی دیگر دارد که آوایی بین /i/ و /u/ دارد. /ü/

(( ؤ )): صدای حرف واو را در واژه ی نوک دارد./o/

⸨ ی )): صدای حرف ی در لغت یال دارد./j/

⸨ ي )): صدای ای در لغت ایران دارد./i/

⸨ ئ )): برخلاف معادل فارسی اش که یک مصوت است یک صامت را نشان می دهد.این حرف صدا دار مانند صدای کسره ای است که دهان بسته تر است./ɛ/




الفبای گیلکی
ˇ آ أ ا ب پ
ت ث ج چ ح خ
د ز ر ز ژ س
ش ص ض ط ظ ع
غ ف ق ک گ ل
م ن و ۊ ؤ ي
ى ئ ه
ردیف نام حرف حرف
۱ کۊجی هفت ˇ
۲ ألیف آ، أ، ا
۳ بي ب
۴ پي پ
۵ تي ت
۶ ثي ث
۷ جام ج
۸ چي چ
۹ حي ح
۱۰ خي خ
۱۱ دال د
۱۲ ذال ذ
۱۳ ري ر
۱۴ زي ز
۱۵ ژي ژ
۱۶ سین س
۱۷ شین ش
۱۸ صات ص
۱۹ ضات ض
۲۰ طأی ط
۲۱ ظأی ظ
۲۲ عین ع
۲۳ غین غ
۲۴ فی ف
۲۵ قاف ق
۲۶ کاف ک
۲۷ گاف گ
۲۸ لام ل
۲۹ میم م
۳۰ نۊن ن
۳۱ وؤ و، ۊ، ؤ
۳۲ یه ی، ی، ئ
۳۳ هيٚ گرد ه

پانویس

ویرایش
  1. محمود پاینده لنگرودی. فرهنگ گیل و دیلم. نشر امیرکبیر. ۱۳۶۸.
  2. http://v6rg.com/?p=10458

منابع

ویرایش

، سرخط (شیوه‌نامهٔ پیشنهادی الفبا و گیلكی‌نویسی) لینک (Archive)