صفحه اصلی   رده‌ها و موضوعات   درگاه‌ها و پروژه‌ها

درگاه فلسفه


اندیشه‌گر تندیسی اثر مجسمه‌ساز فرانسوی آگوست رودن است، که مردی را در تعمقی موقّر با کشمکش‌های درونی قوی نشان می‌دهد؛ و معمولاً برای اشاره به فلسفه به کار می‌رود.
اندیشه‌گر تندیسی اثر مجسمه‌ساز فرانسوی آگوست رودن است، که مردی را در تعمقی موقّر با کشمکش‌های درونی قوی نشان می‌دهد؛ و معمولاً برای اشاره به فلسفه به کار می‌رود.

واژه فلسفه ریشه در کلمه یونانی آرخه به معنی بذر دارد. در واقع فلسفه به دنبال کشف علتی است که جهان هستی را به وجود آورده. همچنین واژهٔ فلسفه به معنای دوستدارِ خِرَد نیز هست. که خود به تنهایی نمایان گر علت کنجکاوی فلاسفه جوان نیز هست و ریشهٔ یونانی (به یونانی: φιλοσοφία) دارد که سپس به عربی و فارسی راه یافته‌است. فلسفه در تلقی سنتی، مطالعهٔ مسائل کلی و اساسی پیرامون موضوعاتی چون وجود، آگاهی، ارزش‌ها، خرد، ذهن و زبان است؛ که وجه افتراق آن با راه‌های دیگر پرداختن به پرسش‌های اساسی این چنینی (راه‌هایی نظیر عرفان و اسطوره)، رویکرد نقّادانه و معمولاً سازمان‌یافتهٔ فلسفه، و تکیه‌اش بر استدلال‌های عقلانی است. در این تعبیر، فلسفه همانا مطالعهٔ واقعیت است، اما نه جنبه‌ای از واقعیت که پیش‌تر علوم گوناگون بدان پرداخته‌اند. پرسش‌هایی که نه تجربی‌اند و نه ریاضی به فلسفه واگذار می‌شوند. همه نمی‌پذیرند که چنین پرسش‌های وانهاده‌ای وجود دارند. در تعبیری دیگر، فلسفه همانا بررسی عمل توجیه است، و به نقّادی توجیهی که ما از دعاوی خود به دست می‌دهیم، می‌پردازد. به باور گروهی دیگر از فیلسوفان نیز، فلسفه تحلیل مفاهیمی است که در ذهنیّات و تفکرات ما نقش اساسی دارند.

نوشتار پیشنهادی

طالس از نخستین طبیعت‌گرایان تاریخ

طبیعت‌گرائی یا ناتورالیسم (به انگلیسی: Naturalism) معمولاً در اشاره به این باور فلسفی بکار می‌رود که تنها قوانین و نیروهای طبیعت (نه قوانین و نیروهای فرا طبیعی) در جهان فعالند و چیزی فراتر از جهان طبیعی نیست. پیروان این اندیشه را ناتورالیست یا طبیعت گرا و خودش را ناتورالیسم یا طبیعت‌گرایی گویند. اینان بر آنند که قوانین طبیعی است که بر ساختار و رفتار عالم طبیعی حاکم است و کائنات مخلوق صرف همین قوانین است و آماج دانش کشف و انتشار بسامان قوانین طبیعی است. توجه داشته باشید که طبیعت گرا در عین حال به کسانی که در گیر پژوهشهای علمی (یا آموزش) طبیعت و جهان طبیعی (بویژه رشته‌های جانوری و گیاهی) هستند گفته می‌شود تا از کسانی که دارای مشرب فلسفی خاصی هستند متمایز گردند. در این معنا «طبیعت گرا» و «زیست بوم گرا» مترادف یکدیگر می‌شوند. فیلسوف پاول کورتس می‌گوید بهترین راه شرح طبیعت، کارگیری اصول مادی، از جمله جرم و دیگر خواص فیزیکی و شیمیائی پذیرفته شده جامعه علمی است. افزون بر این، این‌معنا از طبیعت‌گرایی بر این است که روح، شبح و خدایان واقعیت نداشته طبیعت را هدفی نیست. معمولاً این معنای طبیعت‌گرایی را طبیعت‌گرایی متافیزیکی یا فلسفی می‌نامند. خدا باوران مخالف این اندیشه‌اند که هرچه هست طبیعت است و دیگر هیچ. به ایزد یا خدایانی که طبیعت را آفریده‌اند باور دارند. در یزدان شناسی اینان نیز جای دارند و آنها را معلول علت‌های ثانوی می‌دانند. در سده بیستم دبلیو وی کواین و جورج سانتی انا همراه فیلسوفانی دیگر چنین استدلال می‌کردند که موفقیت طبیعت‌گرایی در علم بدین معناست که روشهای علمی باید در فلسفه نیز کار گرفته شود. از این دیدگاه علم و فلسفه تشکیل یک پیوستار می‌دهند.

بیشتر...

گفتاورد

«دینی که بی‌پروا به عقل اعلان جنگ دهد، مدت زیادی در برابر عقل تاب نخواهد آورد.»
کانت

فیلسوفان سرشناس

افلاطونارسطوتوماس اکویناسرنه دکارتجان لاک



دیوید هیومایمانویل کانتهگلشوپنهاورکی‌یرکگورنیچه

نوشتارهای برگزیده

زندگی‌نامهٔ پیشنهادی

هراکلیتوس، هراکلیت یا هرقلیطوس ‎(به یونانی: Ἡράκλειτος ὁ Ἐφέσιος، تلفظ: هِراکلِئیتُس هُ اِفِسیُس)‏ (۴۸۰-۵۴۰ق. م) از فیلسوفان دورهٔ پیش از سقراطی است. وی از اشراف‌زاده‌گان افه‌سوس بود و مشهور است که یونانیان باستان به او لقب فیلسوف تاریک یا فیلسوف گریان داده بودند. هراکلیتوس آتش را به‌عنوان سرچشمه و عنصر نخستین معرفی کرد، و معتقد بود همه چیز در جهان چون آتشی روشن در حالِ تغییر و تبدل است. حتا جهان را آتشی می‌دانست که هیچ کس آن را نیافریده: آتشی همیشه فروزان که پاره‌هایی از آن خاموش و پاره‌هایی از آن روشن می‌شوند. از هراکلیتوس تنها نقل‌قول‌هایی در نوشته‌های نویسندگان بعدی به جا مانده، که گاهی تنها از یک جمله تشکیل شده‌اند.

ادامه...

نگارهٔ برگزیده

چگونگی آگاهیِ ذهن انسان از جهان.

آیا می‌دانستید؟

آیا می‌دانستید...
آیا می‌دانستید...
  • ... که هراکلیتوس پایداری و ثبات در عنصرهای جهان را رد می‌کرد و معتقد بود همه چیز در جهان در سیلان است؛ تا آنجا که وی گفته‌است: "هیچکس نمی‌تواند در یک رودخانه دوبار گام بنهد".
  • ... که طبق باور اگزیستانسیالیست‌ها زندگی بی‌معناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی می‌یابیم، آنگاه تصمیم می‌گیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم.
  • ... که نظریه فلسفی سهروردی (شیخ اشراق ) این بود که هستی غیر از نور چیزی نیست و هر چه در جهان است و بعد از این به وجود می‌آید نور می‌باشد. منتها بعضی از نورها رقیق است و برخی غلیظ و برخی از انوار ذرات پراکنده دارد و پاره‌ای دیگر دارای ذرات متراکم است.
  • ... که جبرگرایی، تعیین‌گرایی یا دترمنیسم یک نظریه فلسفی است که بر طبق آن هر رویدادی از جمله رفتارها و کنش‌های انسان، به صورتعِلّی (علت و معلول) بدست زنجیرهٔ پیوسته‌ای از رخدادهای پیشین به‌طور کامل تعیین شده‌است. به عبارت دیگر بر اساس جبرگرایی، سیستم جهان دارای نظمی عِلّی و جبری می‌باشد که سرانجام آن تنها به یک نتیجه واحد منتهی خواهد شد.
  • ... که راسیونالیسم یا خِرَدگرایی یا عقل‌گرایی یا مکتب اصالت عقل، به معنی تکیه بر اصول عقلی و منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار است.
  • ... که واقع‌گرایی یا رئالیسم، یک مکتب فلسفی است که ادّعا دارد بین علم و معلوم، قابلیت تطابق، وجود دارد؛ یعنی علم می‌تواند جهان را همان گونه که واقعاً هست، توصیف کند.
  • ... که مابعدالطبیعه یا متافیزیک یا متاگیتیک شاخه‌ای از فلسفهاست که به پژوهش دربارهٔ چیستی و کُنه وجود، زندگی وجهان به عنوان یک کل می‌پردازد. متافیزیک را ریشهٔ فلسفه می‌دانند؛ بدین معنا که فیلسوفان نخستین عمدتاً به این حوزه از فلسفه می‌پرداخته‌اند.
  • ... که ایدئالیسم یا آرمان گرایی نام مجموعه‌ای از دیدگاه‌های فلسفی با این مدّعاست که ایده‌ها موضوع حقیقی معرفت هستند؛ ایده‌ها بر اشیا مقدم‌اند و این ایده‌ها هستند که امکانِ بودن را برای اشیا فراهم می‌کنند.

درگاه‌های وابسته

درگاه‌های وابسته
دانش روان‌شناسی تاریخ

در دیگر پروژه‌های ویکی‌مدیا