مسیحیان ایران
این مقاله دارای چندین مشکل است. خواهشمندیم به بهبود آن کمک کنید یا در مورد این مشکلات در صفحهٔ بحث گفتگو کنید. (دربارهٔ چگونگی و زمان مناسب برداشتن این برچسبها بیشتر بدانید)
|
گروه بینالمللی حقوق اقلیت (MRG) مسیحیان ایرانی را به دو گروه تقسیم کرد: مسیحیان «قومی» که ارمنیها، آشوریها و کلدانیها هستند. مسیحیان «غیر قومی»، متشکل از پروتستانها و انجیلیها. طبق آمار تا سال 2020 میلادی، تنها 20 کلیسای رسمی در ایران وجود دارد و از 130 هزار تا 1 میلیون مسیحی در ایران زندگی میکنند.[۱]
زبانها | |
---|---|
زبان فارسی، زبان ارمنی، آرامی جدید آشوری | |
قومیتهای وابسته | |
مردم ارمنی، ایرانیان فارسیزبان، آشوریها |

ارمنیهای ایرانی ویرایش
پیوند ارمنیها و ایرانیها به گذشتههای باستانی بر میگردد؛ درست از آغاز تاریخ ایران، زیرا ارمنیها جزئی از خانواده بزرگ هند و اروپایی هستند.[۲]
پذیرش مسیحیت توسط ارمنیها ویرایش
با ظهور مسیحیت، ارمنیها، آیین پرستش خدایان طبیعت و الههها را کنار گذاشته و با تلاشهای قدیسی به نام «گریگور روشنگر» مسیحیت در ارمنستان دین رسمی شد. اکثریت مسیحیان ارمنی تابع کلیسای ارتدکس هستند.
آشوریهای ایرانی ویرایش
بر اساس شواهد و مدارک موجود، آشوریها، قرنها در ایران سکونت داشتهاند، لیکن نمیتوان تاریخ دقیق ورود آنان را به ایران مشخص کرد.[نیازمند منبع]
واقعیت این است که آشوریها پس از سقوط امپراتوری در بینالنهرین، جزئی از ملت ایران شده و با مردم این سرزمین سرنوشت مشترک پیدا کردهاند.[نیازمند منبع]
پذیرش مسیحیت توسط آشوریها ویرایش
آشوریها از بدو پیدایش مسیحیت بدین آیین گرویدهاند. اکثریت آنان در قرن اول تا سوم میلادی به این دین روی آوردند.[نیازمند منبع]
مسیحیان فارسیزبان ویرایش
گروههای مسیحیان فارسیزبان ایران از چندین سال قبل (دوره قاجار) و مصادف با ترجمه کتاب مقدس(عهد عتیق و عهد جدید) ایجاد شدند و شروع به رشد نمودند. این گروههای مسیحی که عموماً «پروتستان» هستند، در شهرهای مختلف ایران شروع به ساخت کلیساهایی نمودند.
با وقوع انقلاب اسلامی، به جهت عدم اعطای مجوز به ساخت کلیسای رسمی، کلیساهای خانگی گسترش پیدا کرده است که گزارش شده است این کلیساها نیز به صورت منظم توسط سرویس های امنیتی تعطیل میشوند. به گزارش شورای عالی حقوق بشر در سال 2016 گزارش داد که 284 کلیسای مسیحی و 50 مدرسه مسیحی در ایران وجود دارد. این گزارش میافزاید که برنامه درسی و کتب درسی مدارس باید به تایید وزارت آموزش و پرورش برسد.[۳]
آزار مسیحیان در ایران ویرایش
در تیر ماه ۱۳۶۹ کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران طی گزارشی ضمن ابراز نگرانی از آزار مسیحیان در ایران تأکید کرد که حکومت ایران «همچنان به پیگرد قضایی معتقدان به این دین، به ویژه نوکیشان، ادامه میدهد». براساس این گزارش طی ماههای خرداد و تیر ۱۱ نوکیش مسیحی و یک کشیش آشوری در ایران، جمعاً به ۱۲۵ سال زندان محکوم شدهاند.[۴]
ایران بیش از ۱۰۰ مسیحی را در عرض یک هفته دستگیر کردهاست و گروه فعالان مسیحی دربهای باز (Christian advocacy group Open Doors) در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۷ گفتهاست که جمهوری اسلامی بی رحمانه پیروان مسیحی را در ایران سرکوب میکند و این افزایش شدید دستگیریها به شدت نگران کنندهاست.[۵]
مبلغان مسیحی اروپایی دوره قاجار ویرایش
۳ گروه از مبلغان مسیحی در عصر محمدشاه وارد ایران شدند؛ لازاریهای فرانسوی که کاتولیک بودند و دو هیئت پروتستان که یکی انگلیسی و دیگری آمریکایی بود. به سبب رابطه شکرآب ایران و انگلیس در این دوره، هیئت انگلیسی موفقیتی کسب نکرد و اندکی بعد ایران را ترک کرد. اول آمریکاییها وارد ایران شدند. دولت ایران آنان را به گرمی پذیرفت. در ۱۸ ژانویه ۱۸۳۶، نخستین مدرسه خود را تأسیس کردند که تنها ۱۷ دانشآموز داشت. دو سال بعد اولین مدرسه دخترانه هم تأسیس شد که در ابتدا تنها ۴ دانشآموز داشت. در ۱۸۳۹، محمدشاه شخصاً نامهای نوشت و از اینکه «با دقت تمام مشغول تربیت و تعلیم جوانان و نشر علوم میباشید» تشکر کرد. اندکی بعد از آنان خواستند که به کودکان مسلمان هم آموزش دهند، اما آمریکاییها طفره رفتند چون از روحانیون میترسیدند؛ با این حال محمدشاه فرمانی صادر کرد و موضوع حل شد.[۶] ورود لازاریها به ایران در ۱۸۳۸ اتفاق افتاد. اما یک سال پیش از آن، یک جوان فرانسوی کاتولیک به نام اوژن بوره وارد ایران شد.[۷] برخلاف آمریکاییان، اوژن بوره سر ستیز با دین اسلام که به قول او «ضدطبیعت و جامعه» بود، داشت و میخواست با «حربه علوم به جنگش» برود. اولین مدرسه او در ۱۸۳۹ در تبریز به راه افتاد. او در ابتدا تنها ۱۴ دانشآموز داشت که هم مسلمان هم مسیحی بودند.[۸]
رقابت میان دو گروه زمانی آغاز شد که بوره از ارومیه بازدید کرد. او از «راهنماییهای غلط» آمریکاییها بیمناک شد و پروتستانها او را «مردی متعصب» یافتند. لایار انگلیسی یکبار شنید که بوره مشغول بدگویی از هموطنانش است و این موضوع باعث برخوردی میان آن دو شد. بوره در پی آن برآمد که کلیساهای اصفهان را از چنگ پروتستانها در بیاورد و خواست خود را با دولت ایران طرح کرد. محمدشاه و آقاسی که خواستار افزایش حضور فرانسه در ایران بودند، به سرعت پذیرفتند.[۹] در واکنش به این موضوع، پروتستانها آشوبی در اصفهان به راه انداختند و خواستار اخراج لازاریها شدند. خبر که به تهران رسید، محمدشاه در حمایت از بوره ۲۰ نفر را به جلفا فرستاد تا اوضاع را آرام کند.[۱۰] روسیه و انگلیس[۱۱] به حمایت از پروتستانها برآمدند. از شاه خواستند که برای آشوبها، لازاریها را مقصر بداند. محمدشاه فرمان منع تبلیغ داد تا اوضاع را آرام کند.[۱۲] چون تعداد کاتولیکها کمتر بود، این موضوع به سود آمریکاییها بود. اما آمریکاییها قانع نبودند. از کلنل شیل (کاردار سفارت انگلیس) و سپس کنت مدم (سفیر روس که پروتستان هم بود) خواستند که برای اخراج لازاریها ایران را تحت فشار قرار دهند. آقاسی ابتدا «شرافتمندانه به مدت ۴۰ روز» مقاومت کرد، اما زمانی که کنت مدم پذیرفت تضمین کتبی بدهد که خود به اعتراض فرانسه رسیدگی کند، پذیرفت. گزارشی از تهران ذکر میکند که این «توطئهای برای سرنگونی آقاسی بود.» لازاریها خواستند حمایت روحانیون را جلب کنند. شیخالاسلام ارومیه نوشت که اینها «تنها به عبادت خدایتعالی اشتغال دارند» و «تهمتها (تبلیغ در میان مسلمانان) نارواست.»[۱۳] سودی نبخشید، داراییهای کاتولیکها را غارت کردند و کشیشانشان گریختند. تنها شخصی به نام کلورل خود را به تهران رساند. آقاسی او را پنهان کرد تا سارتیژ، سفیر جدید فرانسه، به ایران برسد. دارینیس و داوید، دو پادری کاتولیک، کلیساهایشان را به پروتستانها فروختند و سپس در مرزهای ایران مخفی شدند.[۱۴]
سارتیژ، سفیر فرانسه، در ۱۸۴۴ وارد ایران شد. از همان ابتدا فرمان آزادی تبلیغ و بازگشت لازاریها را از شاه طلب میکرد. کلورل به دیدار سفیر رفت. چون مشخص شد از ایران نرفته، روسها اعتراض کردند اما آقاسی به صراحت تأیید کرد که خود او مانع رفتنش شده بود. از شیخالاسلام ارومیه مجدد نامه گرفتند و او گفت لازاریها «مردان خدایند و بیتقصیر.» در همان حال، خبر رسید که کنت مدم ایران را ترک خواهد کرد و سفیر جدیدی خواهد آمد. آقاسی به سارتیژ وعده داد «بگذارید سفیر برود، درست خواهم کرد.» اما کنسول جدید انگلیس به حمایت علنی از آمریکاییها برآمد. آقاسی که نمیتوانست میان فرانسه و انگلیس طرف یکی را بگیرد، به سارتیژ توصیه کرد خود «حقشان را از روسها بگیرند.» به هر صورت در دسامبر ۱۸۴۴ محمدشاه فرمان جدیدی مبنی بر آزادی تبلیغ صادر کرد. کنسول روس و انگلیسی به شاه ۸ روز وقت دادند فرمان خود را پس بگیرد، اما نتیجهای نگرفتند. سارتیژ هنوز راضی نبود و فرمان دیگری میخواست؛ او دولت ایران را در برابر روسیه ناتوان خواند که این موضوع آقاسی را رنجاند و صدراعظم نامه مفصلی در پاسخ به او نوشت.[۱۵] بعدها در سال ۱۸۴۸ که همزمان با مرگ محمدشاه هم بود، روسها علیه کاتولیکها بلوایی راه انداختند اما امیرکبیر به حمایت از فرانسویان برآمد.[۱۶]
نگارخانه ویرایش
-
کلیسای یونانی مریم عذرا در تهران
جستارهای وابسته ویرایش
منابع ویرایش
- ↑ Country Information and Guidance "Country policy and information note: Christians and Christian converts, Iran, September 2022" 19 May 2023. Religious demography
- ↑ "زبانهای هندواروپایی". ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد. 2023-03-30.
- ↑ Canada, Immigration and Refugee Board of (2018-06-05). "Responses to Information Requests". irb.gc.ca (به انگلیسی). Retrieved 2023-07-18.
- ↑ «ابراز نگرانی کمپین بینالمللی حقوق بشر از آزار مسیحیان در ایران». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۲-۱۲-۱۴.
- ↑ Stevenson, Sam (2018-12-11). "Christianity CRACKDOWN in Iran: Callous regime detains DOZENS". Express.co.uk (به انگلیسی). Retrieved 2022-12-14.
- ↑ ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، ۱۸۶.
- ↑ Armajani, Christian Missions in Persia.
- ↑ سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۶۸.
- ↑ سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۶۷.
- ↑ ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، ۱۹۳.
- ↑ سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۶۷.
- ↑ سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۷۷.
- ↑ سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۷۷.
- ↑ ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، ۱۹۸.
- ↑ ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، ۲۰۲.
- ↑ سلطانیان، کارنامه فرهنگی میسیونرهای لازاریست، ۷۸.
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Christianity in Iran». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۹ اوت ۲۰۱۴.
پیوند به بیرون ویرایش
- تاریخچه مسیحیت در ایران
- معرفی کتاب سرگذشت مسیحیت در ایران زمین، آرمان رشدی