زبان تالشی

یکی از زبان‌هایِ ایرانیِ شمال‌باختری

زبان تالشی نام یک گروه زبانی از زبان‌های ایرانی شمال غربی است که توسط قوم تالش تکلم می‌شود. زبان تالشی همچنین به‌عنوان یکی از زبان‌های کاسپین شناخته می‌شود. زبان مازندرانی، زبان گیلکی و زبان تاتی نزدیک‌ترین زبان از زبان‌های ایرانی شمال غربی به زبان تالشی است؛ به گونه‌ای که برخی منبع‌های زبان‌شناسی، مانند اتنولوگ، این چهار زبان را از یک گروه زبانی دانسته‌اند.[۲] زبان تالشی مشابهت زیادی زبان زازاکی که در ترکیه صحبت می شود دارد. شکل گیری صامت ها که اساس تکامل تاریخی زبان ها و طبقه بندی در گروه های زبانی را تشکیل می دهند، تقریباً در تالشی مانند زبان زازاکی است. تالشی در اینجا کمربند زبان‌های شمال غربی ایران را با گویش‌های زازاکی، تاتی، گویش‌های مرکزی ایران و گیلکی، سمنانی، سنگسری تشکیل می‌دهد.[۴][۵][۶] تالشی همراه با زازاکی و تاتی (هرزندی/آذری) و برخی از گویش های شمال غربی، ریشه های صامتی هندواروپایی ایرانی باستانی را به شدت حفظ کرده است.[۷]

تالشی
tolışə zıvon

تؤلشه زوؤن
زبان بومی در ایران
 جمهوری آذربایجان
منطقهغرب و جنوب غربی دریای خزر
شمار گویشوران
۸۳۲۴۰۰۰[۱]  (بدون تاریخ)
الفبای فارسی در ایران

الفبای لاتین در جمهوری آذربایجان

الفبای لاتین و آرامی ویژه تالشی
وضعیت رسمی
تنظیم‌شده توسطفرهنگستان زبان و ادب فارسی
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹tly
زبان‌شناسی58-AAC-ed
زبان تالشی با تفکیک لهجه‌ها (قرمز:تالشی گشتاسبی و زردسبز:تالشی جنوبی یا ایرانی) در غرب دریای خزر در نقشه حاضر است.
زبان تالشی با تفکیک لهجه‌ها (قرمز:تالشی گشتاسبی و زردسبز:تالشی جنوبی یا ایرانی) در غرب دریای خزر در نقشه حاضر است.

میللر معتقد است که با دلایل روشن می‌توان گفت که تاتی و تالشی ادامهٔ زبانی است که دست‌کم هم‌زمان با آغاز زبان فارسی میانه بدان سخن می‌گفته‌اند؛ هرچند، نشانه‌هایی نیز از پیشینهٔ این زبان‌ها در دوران پیش از فارسی میانه دیده می‌شود. این شواهد و نشانه‌ها همان اندازه که وجه اشتراک این گویش‌ها را با زبان پهلوی پارتی نشان می‌دهد گویای پیوندهای خیلی نزدیک آن‌ها با مادی و اوستایی نیز هست. زیرا که تفاوت زبان پهلوی با زبان‌های دیرین مانند مادی و اوستایی به همانگونه است که تشابه و تفاوت تاتی و تالشی با آن زبان‌ها.[۸]

براساس اعلام یونسکو، زبان تالشی یکی از زبان‌های در حال انقراض است.[۹]

مقایسهٔ تالشی و دیگر زبان‌های ایرانی ویرایش

تات‌ها، تالش‌ها و مازندرانی‌ها به زبان‌هایی سخن می‌گویند که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی، پارتی و اوستایی مشابهت دارد.[۱۰] زبان تالشی مشابهت زیادی با زبان‌های زبان گیلکی و زبان مازندرانی و لری و زبان تاتی ایران آذری قدیمی، اوستایی و کردی و زبان بلوچیدارد.[۱۱][۱۲][۱۳] ازاین‌رو، همهٔ این گروه‌های زبانی کاملاً نزدیک را در دسته زبان‌های ایرانی شمال غربی جای داده‌اند. اما زبان فارسی، به دلیل تفاوت‌هایش، در دستهٔ زبان‌های ایرانی جنوب غربی جای داده می‌شود.[۲].با این وجود زبان تالشی با زبان مردم جنوب ایران (زبان اچمی) که خود از شاخهٔ جنوب غربی ایران است، نیز بسیار قرابت دارد.

شباهت‌های زیادی میان زبان تالشی با مجموعه زبان‌های کنارهٔ دریای خزر (مازندانی، گیلکی، تاتی) وجود دارد. همچنین همبسته و خویشاوند هستند. و نیز بنا به قراین و شواهدی غیرمستقیم در این زمینه، می‌توان چنین حدس زد که به‌احتمال زیاد ممکن است این مجموعه زبانی، بازمانده و شیوهٔ تحول‌یافته «زبان باستانی مادی» باشد.[۱۴]

تالشی و دیگر زبان‌های ایرانی شمال غربی ویرایش

زبان تالشی در کنار زبان‌های زیر، دسته زبان‌های ایرانی شمال غربی را می‌سازد:[۱۵]

  • گروه زبانی تالشی-تاتی
  • گروه زبانی حاشیه دریای خزر: زبان گیلکی و زبان طبری
  • گروه زبانی زازا-گورانی
  • گروه زبانی سمنان
  • گروه زبانی مرکزی ایران
  • گروه زبانی کردی
  • گروه زبانی اورموری-پراچی
  • گروه زبانی خل
  • گروه زبانی بلوچی

پراکنش جغرافیایی زبان تالشی ویرایش

تالش‌زبانان از قوم تالشاند. ایشان در بخش باختری استان گیلان، دو بخش شهرستان نمین (عنبران، بخش ویلکیج) و بخش خورش رستم، شهرستان خلخال در استان اردبیل، و نیز مناطق آستارا، لریک، لنکران،ماساللی، یاردیملی، جلیل‌آباد، بیله‌سوار و سالیان در جنوب جمهوری آذربایجان زندگی می‌کنند.

گویش‌ها و لهجه‌های زبان تالشی ویرایش

 
نقشه زبان‌های خانواده زبان‌های کاسپین

بررسی‌های موردی در مناطق تالش‌نشین شهرستان‌های صومعه‌سرا و فومن نشان می‌دهد که روستاهای گیلک‌نشین همسایه از واژگان تالشی یا نزدیک به آن که با گیلکی متفاوت است بهره می‌گیرند. حمدالله مستوفی، در مورد مردم گیلان و نزدیکی آن با زبان پهلوی نیز اشاره‌ای دارد. وی در وصف مردم تالش چنین می‌گوید: «مردمش سفیدچهره‌اند بر مذهب امام شافعی، زبانشان پهلوی به گیلانی باز بسته‌است.»

در میان تالشان گونه‌گونی زبانی – به نسبت تأثیرپذیری از دیگر زبان‌ها- به شدت وجود دارد. در تالش شمالی مشخصاً پنج گویش آستارایی، لنکرانی، ماسالی و لریکی عنبرانی دیده می‌شود. در تالش جنوبی، مناطق پیرامون آستارا یک گویش تالشی آمیخته با ترکی رواج دارد و در مناطق ماسال تا روستاهای پیرامون، ماکلوان، دهستان آلیان، ماسوله کچا و تالش دولاب با زبان تالشی اصیل‌تری تکلم می‌شود که البته به دلیل نزدیکی به مناطق گیلک‌نشین از آنان تأثیر گرفته و اصیل‌ترین گویش مربوط به منطقه تالش مرکزی یا تالشدولاب است چون مردم آن در زمان‌های نزدیک زندگی همیشگی در کوه داشتند و در کمترین ارتباط با اقوام دیگر بودند. . تنها زبان موجود میان تالشان که هم‌ریشه با زبان‌های شمال غربی نیست و به محدوده زبان تالشی رخنه کرده و به شدت به تنوع آن موجب شده زبان ترکی است. این مسئله در تالش شمالی و در آستارای ایران به شدت مشاهده می‌شود.

مردم تالش را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

  1. مردم یکجانشین که در روستاها و شهرها زندگی می‌کنند و پیشه‌شان کشاورزی است و به آن‌ها «تالش» می‌گویند.

و تالشانی که در طول زندگی خود به مهاجرت از قشلاق به ییلاق و از ییلاق به قشلاق میپردازند و شغل آن‌ها از زمان‌های بسیار قدیم دامداری بوده و است اما با این حال بیشتر تالشان کشاورز هستند. همچنین آثاری در دست است که در سفرنامه مریتون کاخال روسی که در قرن ده به تالشستان سفر کرده بود از تالشان آرتاویل (اردبیل) سخنانی به میان آمده و همچنین قشر تات و تالش در تبریز در آن زمان که به‌مرور زمان از میان رفتند و آذری‌زبانان جای آنان را به خود اختصاص دادند.

بطور کلی می‌توان گویش‌ها و لهجه‌های زبان تالشی را به سه دسته تقسیم کرد:

۱-گویش شمالی (گشتاسبی)

۲-گویش مرکزی (کرگانرودی)

۳-گویش جنوبی (دولابی)

زبان تالشی در تالش گشتاسبی ویرایش

در تالش گشتاسبی، تالشان شوروی سابق در سال‌های ۳۵–۱۹۳۱ براساس حروف لاتین برای خود الفبایی وضع کردند و با استفاده از آن الفبا به زبان خود برای نخستین بار نشریه، تألیفات، آثار هنری و کتب درسی منتشر کردند و به همین خط و زبان در مدارس خود تدریس نمودند. حتی در لنکران شعبهٔ تالشی دانشگاه پداگوژی (دانش آموزش و پرورش) وجود داشت. اما در سال‌های پس از ۱۹۳۵ ضمن تحولات سیاسی آن دوره، به فعالیت‌های میهنی و فرهنگی تالشان نقطهٔ پایان گذاشته شد. از انتشار کتاب و نشریه به زبان تالشی جلوگیری به عمل آمد. آموزش عالی و مدارس تالشی تعطیل گردید و روشنفکران تالشی را به قزاقستان و دیگر جمهوری‌های شرقی تبعید کردند. در سال‌های ۵۲–۱۹۴۹ ضمن سرکوب مجدد و تجزیهٔ تالشان، هزاران خانواده از آن‌ها را به مغان کوچاندند.[۱۶]

دستور زبان ویرایش

ضمایر ویرایش

ضمایر در زبان تالشی به سه دسته ضمایر فاعلی، مفعولی و ملکی تقسیم می‌شوند.[۱۷]

ضمیر ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
فاعلی، تالشی (لمیر) ăz av ama šëma aven
مفعولی، تالشی (لمیر) mën tëm avi bămă bāvoun bašëmā
ملکی، تالشی (لمیر) čëmën ëštë čayi čama šëma cāvoun

شباهت با سایر زبانهای نزدیک ایرانی:

فارسی زازاکی تالشی [۱۸][۱۹] تاتی[۲۰][۲۱] سمنانی[۲۲] سنگسری اوستیایی[۲۳]
من ez ez ez e e aez
تو ti ti ti
او o əv u un no uy
ما ma ama amā hamā max
شما şıma şıme şūmā şūmā şūmā şımax
انان inan ,ê, i ayen ,əvon ē e ey idan

صرف فعل (لازم) ویرایش

در جدول زیر فعل خوابیدن (xəta) بر اساس گویش پره‌سری از زبان تالشی در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. (براساس گویش پره‌سر شهرستان رضوانشهر می‌باشد)[۲۴]

زمان/شخص ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع
گذشته ساده xət-im(a) xət-iš(a) xət-a xət-imun(a) xət_irun(a) xət-in(a)
گذشته نقلی xəta-m(a) xəta-š(a) xəta-a xəta-mun(a) xəta_run(a) xəta-n(a)
گذشته کامل xəta b-im(a) xəta b-iš(a) xəta b-a xəta b-imun(a) xəta b-irun(a) xəta b-in(a)
گذشته کامل تمنایی xəta ba-b-e-m(a) xəta ba-b-e-š(a) xəta ba-b-e xəta ba-b-e-mun(a) xəta ba-b-e-run(a) xəta ba-b-e-n(a)
گذشته التزامی با نشانه xəta bə-b-â-m xəta bə-b-â-š xəta bə-b-â xəta bə-b-â-mun xəta bə-b-â-run xəta bə-b-â-n
گذشته التزامی بی نشانه xəta bu-b-um xəta bə-b-i xəta bu-b-u xəta bə-b-am xəta bə-b-a xəta bə-b-un
گذشته استمراری a-xəs-im(a) a-xəs-iš(a) a-xəs-i a-xəs-imun(a) a-xəs-irun(a) a-xəs-in(a)
گذشته استمراری تمنایی ba-xəs-e-m ba-xəs-e-š ba-xəs-e ba-xəs-e-mun ba-xəs-e-run ba-xəs-e-n
آینده در گذشته kâ a-xəs-im(a) kâ a-xəs-iš(a) kâ a-xəs-i kâ a-xəs-imun(a) kâ a-xəs-irun(a) kâ a-xəs-in(a)
گذشته در حال انجام kâ(r) b-im(a) xəta kâ(r) b-iš(a) xəta kâ(r) b-a xəta kâ(r) b-imun(a) xəta kâ(r) b-irun(a) xəta kâ(r) b-in(a) xəta
حال التزامی با نشانه bə-xəs-â-m bə-xəs-â-š bə-xəs-â bə-xəs-mun bə-xəs-â-run bə-xəs-â-n
حال التزامی بی نشانه bə-xəs-um bə-xəs-i bə-xəs-u bə-xəs-am bə-xəs-a bə-xəs-un
حال در حال انجام kâr-im(a) xəta kâr-iš(a) xəta kâr-a xəta xəta kâr-imun(a) xəta kâr-irun(a) xəta kâr-in(a) xəta
حال ساده/اخباری ba-xet-im(a) ba-xet-iš(a) ba-xet-i ba-xet-imun(a) ba-xet-irun(a) ba-xet-in(a)
آینده kâ ba-xet-im(a) kâ ba-xet-iš(a) kâ ba-xet-i kâ kâ ba-xet-imun(a) kâ ba-xet-irun(a) kâ ba-xet-in(a)

واژگان ویرایش

English شمالی (لنکران و لوندویل) تالشی مرکزی جنوبی (خوشابر/ماسال/شاندرمن) تاتی (کلور/ گلوزان) فارسی
big yol yâl yâl pilla bozorg
boy, son zôa zôa, zue zu'a, zoa Pesar
bride vaya vayu gēša, vayu vayu, vēi arus
cat pišik peču peču, pešu, piši pešu gorbe, piši
cry (v) bëramati beramestē dad karde,beramē beramesan geristan
daughter, girl (little) kina, këla kilu, kela kina, kel(l)a kille, kilik doxtar
day rôž, ruj ruz ruz, roz ruz ruz
eat (v) hărdati hardē hardē hardan xordan
egg uva, muqna, uya âgla agla,merqona xâ, merqowna toxme morq
eye čaš čaš, čam čēm čašm čašm
father dada, piya, biya dada dada pedar
fear (v) purnē, tărsati târsinē, tarsestē tarsē tarsesan tarsidan
flag fëlăk parčam parcham ,beydoo ? parčam, derafš
food hărde xerâk xerâk xuruk xorâk
go (v) šëdati šē šē šiyan raftan (šodan)
house/room ka ka ka ka xâne
language; tongue zëvon,zôn zun zavon zuân zabân
moon mâng,ošëm mâng mang mung, meng mâh
mother mua, mu, nana nana nana,dede mâ, dēdē, nana mâdar, nane
mouth qav, gav ga, gav, ga(f) qar gar dahân, kak
night šav šaw šav šav šab
north kubaso šimâl shimal ? šemâl
rice bërz berz berj,berz berenj berenj
say (v) votati vâtē vâtē vâtan goftan
sister huva, hova, ho xâlâ, xolo xâ,khala xâv, xâ xâhar
small ruk, gada ruk ruk velle, xš kučak
sunset šăngo maqrib maghreb ? maqreb
sunshine haši âftâv aftav ? âftâb
water uv, åv âv âv âv âb
woman, wife žen žēn, žen yen, žen zanle, zan zan
yesterday zina zir, izer zir, zer zir diruz, di

پیوند به بیرون ویرایش

پانویس ویرایش

  1. Evans, Lisa (15 April 2011). "Endangered langues: the full list". The Guardian. London. Retrieved 5/08/2011. {{cite news}}: Check date values in: |accessdate= (help)
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Ethnologue report for Talysh
  3. شباهت ها و تفاوت هاي تالشي گيلكي و مازندراني , Jahad Daneshgahi. (in Persian)
  4. Ludwig, P. (1998). The Pozition of Zazaki the West İranian Languages.
  5. Henning, W. B. The Ancient Language of Azerbaijan”, TPhS 157-77, 1954. Mitteliranisch", in Handbuch der Orientalistik, 1(1), 20-130.
  6. Language of Azerbaijan. Transactions of the philological Society, 53(1), 157-177. s. 175.
  7. Ludwig, P. (1998). The Pozition of Zazaki the West İranian Languages.
  8. رابینو, ه. ل. ولایت دارالمرز ایران: گیلان. رشت: رشت، طاعتی، 1374.
  9. +مدیر. «زبان های تالشی و تاتی در آستانه مرگ». پایگاه تالش شناسی. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۲-۲۳.
  10. دیاکونف، ا.م. تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز
  11. «زبان تالشی و خویشاوندی آن با زبان کردی». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۸ اوت ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۲ مه ۲۰۰۹.
  12. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی جلد ۱۴ مدخل تالش. علی عبدلی
  13. علی عبدلی، فرهنگ تطبیقی تالشی - تاتی - آذری، تهران، ۱۳۸۰.
  14. +مدیر. «زبان تالشی و خویشاوندی آن با زبان کردی». پایگاه تالش شناسی. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۲-۲۳.
  15. Northwestern Iranian Languages on Ethnologue
  16. عبدلی، علی: واژه‌نامه دانش‌آموزی تالشی - ترکی. در: مجله «آینده». سال نوزدهم، دی تا اسفند ۱۳۷۲ - شماره ۱۰–۱۲. (از صفحه ۱۰۴۰ تا ۱۰۴۲).
  17. رضایتی کیشه خاله، محرم (۱۳۸۲). «چند نکته دستوری در گویش تالشی». ویژه نامه نامه فرهنگستان (گویش شناسی) (۱): ۴۸–۵۰.
  18. Wolfgang, Schulze: Northern Talysh. Lincom Europa. 2000. (Sayfa 35)
  19. Aboszodə, Müəllifi Fəxrəddin: Talışca Türkçe Luğət. Bakı. 2011.
  20. مفيدي روح اله. تحول نظام واژه بستي در فارسي ميانه و نو.‎
  21. Sabzalipour, J., & Vaezi, H. (2018). The study of clitics in Tati Language (Deravi variety).
  22. احمدی پناهی سمنانی، محمد (۱۳۷۴). آداب رسوم مردم سمنانی. نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. ص. ۴۰–۴۴.
  23. Oranskij, Iosif Mikhailovich. “Zabānhā ye irani [Iranian languages]”. Translated by Ali Ashraf Sadeghi. Sokhan publication (2007).
  24. رضایتی کیشه خاله، محرم (۱۳۸۸). «ساخت فعل در تالشی مرکزی (گویش پره سری)». زبانشناسی (۴۴): ۲۵–۵۰.

منابع ویرایش

  • مستوفی، حمدالله به اهتمام دکتر محمد دبیرسیاقی، نزه القلوب، تهران، ص. ۱۰۷
  • بر پایهٔ کتاب: تالشان (از دوره صفویه تا پایان جنگ دوم ایران و روس) نوشته حسین احمدی، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، تهران ۱۳۸۰.
  • بر پایهٔ کتاب: تاریخ گیلان پس از اسلام نوشته قربان فاخته

جستارهای وابسته ویرایش

الگو:کد زبان‌های معرفی‌شده در ایزو ۶۳۹–۳ که حرف اول عنوان بین‌المللی آن‌ها حرف T است