ابهر

شهری در استان زنجان، ایران

اَبهَر (تلفظ) با نام باستانی اوهر یا اوهیرد[۴] از شهرهای کهن شمال غرب ایران[۵] و دومین شهر بزرگ استان زنجان و مرکز شهرستان ابهر است.[۶] این شهر با وسعتی برابر ۲۷۷ هزار هکتار در ۹۰ کیلومتری جنوب شرقی زنجان و ۲۳۰ کیلومتری غرب تهران واقع شده است.[۵][۵][۶] ابهر به علت قرار داشتن در کناره جاده آزادراه ۲ از نظر شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بهترین و مطلوب‌ترین جایگاه استان قرار دارد. جمعیت این شهر ۹۹٬۲۸۵ تَن در ۳۰٬۹۳۲ خانوار بر مبنای سرشماری سال ۱۳۹۵ بوده است.[۷][۸][۹][۱۰] ابهر قطب سرمایه‌گذاری صنعتی زنجان است و بیش از ۴۰ درصد حجم سرمایه‌گذاری استان زنجان در ابهر انجام شده است.[۱۱]

ابهر
از بالا به پایین و از چپ به راست:
آرامگاه شازده، سر در بازارچه، بازار سنتی سرپوشیده ابهر، نمای درونی آرامگاه شازده، بقعهٔ امام‌زاده اسماعیل، آرامگاه پیر احمد زهرنوش و مسجد جامع ابهر

نشان‌واره شهرداری ابهر
کشور ایران
استانزنجان
شهرستانابهر
بخشمرکزی
نام(های) پیشیناوهیرد یا اوهر
سال شهرشدندر دوران پادشاهی شاپور دوم ساسانی[۱]
مردم
جمعیت۹۹٬۲۸۵ تَن (۱۳۹۵)[۲]
۸۷٬۳۹۶ تن (۱۳۹۰)
۷۰٬۸۳۶ تن (۱۳۸۵)
جغرافیای طبیعی
مساحت۲۷۷هزار هکتار
ارتفاع۱۵۴۰ متر
آب‌وهوا
میانگین دمای سالانه۱۰٫۵ درجه سلسیوس
یا
۵۰٫۵درجه فارنهایت[۳]
اطلاعات شهری
شهرداررضا حیدری
ره‌آوردانگور، سیب، گردو، بادام، سیب زمینی، زردآلو
پیش‌شمارهٔ تلفن۰۲۴
وبگاه
شناسهٔ ملی خودرو ایران ۹۷ ب
 ایران ۹۷ ق
کد آماری۱۵۲۸
ابهر در ایران واقع شده
ابهر
ابهر
روی نقشه ایران
۳۶°۸′۴۸″ شمالی ۴۹°۱۳′۵″ شرقی / ۳۶٫۱۴۶۶۷°شمالی ۴۹٫۲۱۸۰۶°شرقی / 36.14667; 49.21806

باغ شهر ابهر حاصل پیوند مناطق شهری و مسکونی مجزای ابهر قدیم، ناحیه شریف‌آباد و منطقه شناط می‌باشد که در طول زمان باهم ترکیب شده‌اند و شهر ابهر امروزی را تشکیل داده‌اند.[۱۲] ش.[۱۲]

ارتفاع شهر ابهر از سطح دریا ۱۵۴۰ متر است. از مهم‌ترین آثار تاریخی این شهر می‌توان به بقعهٔ امام‌زاده اسماعیل در شناط، بقعهٔ امام‌زاده زیدالکبیر در خاور این شهر و آرامگاه پیر احمد زهرنوش در جنوب باختری شهر اشاره کرد. شهرداری ابهر به چهار ناحیهٔ «مرکزی»، «شناط» (در قسمت شمالی شهر)، «شریف‌آباد» (در قسمت شرقی شهر) و «حسین‌آباد» (در قسمت غربی شهر) تقسیم شده است.[۱۳]

استان زنجان:

فاصله این شهر تا زنجان ۹۰ کیلومتر، قزوین ۸۰ کیلومتر، تبریز ۳۷۸ کیلومتر، اردبیل ۳۵۵ کیلومتر، خرم‌آباد ۴۵۶ کیلومتر، ارومیه ۵۲۹ کیلومتر، رشت ۱۸۱ کیلومتر، همدان ۲۱۴ کیلومتر و تهران ۲۲۵ کیلومتر است. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۵۴۰ متر است. بیشینه گرمای آن ۴۵ درجه و کمینه سرمای آن ۳۰ درجه زیر صفر گزارش شده است.

نام‌شناسی

ویرایش

واژه ابهر ریشه در زبان آذری دارد و تشکیل شده است از دو بخش اَب (آب) و هر (آسیا کردن یا خورد کردن) است. که در کل معنی آب آسیاب می‌دهد.[۱۴] در کتاب حدود العالم مربوط به قرن دهم میلادی، این نام به صورت «اوهیرد» نیز نوشته شده است. یاقوت حَمَوی (متوفی ۱۲۲۹ میلادی) نیز گزارش می‌دهد که ایرانیان این شهر را «اوهیرد» می‌نامند.[۱۰][۱۵][۱۶][۱۷]

لفظ اوهیرد واژه‌ای در زبان منقرض شده آذریست در این زبان واژه آب بصورت او تلفظ می‌شود مانند سایر زبان‌های هم‌خانواده آن (کردی و لری و…) و بخش دوم هیرد است چون در زبان آذری به جای بکار بردن «خ» لفظ «ه» رایج بوده مانند هیردکردن به جای خیرد کردن یا همان خورد کردن. ایرانی باستان x, xw> h در harda به معنی خورده، *hūzdan به معنی خواستن، hošk به معنی خشک (ایرانی باستان *huška)و hana به معنی خانه و…[۱۶]

یاقوت حموی جغرافی نویس قرن هفتم هجری در کتاب معجم البلدان بیان می‌کند ایرانیان (هندوایرانی زبان‌ها) ابهر را اَوهَر تلفظ می‌کنند و برخی از آن‌ها نیز بر این باورند که واژه ابهر مرکب از دو واژه آب+هر به معنی آسیا است.[۱۸]

یعقوبی در مورد نام‌گذاری ابهر چنین می‌گوید؛

ابهر شهری مشهور میان قزوین، زنجان و همدان از نواحی جبال است و عجمان (ایرانیان) آن را اوهر خوانند، و بعضی از عجم‌ها به من گفتند واژه ابهر مرکب از او به معنای آب و هر به معنای آسیاب، که در کل معنای آب آسیاب می‌دهد.[۱۹]

زکریای قزوینی در کتاب آثارالبلاد و اخبارالعباد در مورد آسیاب‌های آبی ابهر چنین می‌گوید؛

در ابهر به هر طرف که نگاه کنی، آسیاب‌ها را می‌بینی که وسیله آب می‌چرخند و بیشتر میوه‌های ابهر مانند انگور، گردو و گلابی، از همین آب‌ها، آسیاب‌ها و کانال‌ها تأمین می‌شود.[۲۰][۱۸][۱۸]

در طول تاریخ، ابهر را شهر آسیاب‌های آبی و خانه‌های سفید نامیده‌اند و سیاحان و جهان‌گردان مختلف اروپایی این آسیاب‌ها را مشاهده و توصیف کرده‌اند.[۲۱] نام قدیم ابهر در گذشته اوهر بوده است و مردم محلی آن را ابر می‌گویند.[۲۲] بررسی کتاب‌ها و متون گذشته بیانگر این موضوع است که ابهر به معنای آب آسیاب بوده است و رودخانه ابهررود از میان شهر می‌گذشته و چرخ آسیاب‌های زیادی را به گردش درمی‌آورده است.[۲۲] ابهررود مهم‌ترین رودخانه جاری در شهرستان ابهر و شریان حیاتی این منطقه بوده و یکی از سرشاخه‌های اصلی رودخانه شور فشاپویه است.[۲۳]

تاریخ

ویرایش

منطقه ابهر و مناطق اطراف ابهر رود نامیده می‌شود.[۲۴] اولین آثار تمدنی ابهر، تپه‌ای باستانی به نام قلعه تپه است که در کناره راست رودخانه ابهر رود واقع شده است.[۲۴] این محل یکی از نخستین زیستگاه‌های انسانی منطقه زنجان به‌شمار می‌رود و حداقل از اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد مسکونی بوده است.[۲۴] طی کاوش‌های انجام شده در قلعه‌تپه ابهر آثار و بقایای عصر مفرغ، عصر آهن و دوره‌های اشکانی و اسلامی به دست آمده است. آثار به دست آمده از کاوش‌های قلعه تپه ابهر نشان دهنده فرهنگ ماوراءقفقاز یا کورا-ارس هستند.[۲۵]

پیش از اسلام

ویرایش

شهر ابهر در دوران پادشاهی شاپور دوم ساسانی بنیاد گذاشتنه شد.[۱] در دوره حکومت ساسانیان، ناحیه واقع بین دو رودخانه ابهر رود و خررود که تاکستان، فارسجین و ضیاءآباد را شامل می‌شود آباد بوده و منطقه ابهر رود و شهرهای این ناحیه تحت تسلط و حکومت خاندان مهران قرار داشت. ابهر در منطقه سپهبد شمال قرار داشت و خاندان مهران یکی از هفت خاندان مهم حکومت گر ایران دوره ساسانی بودند و این خاندان علاوه بر ابهر به مناطق وسیعی که از ناحیه خوار تا آوج و دشتبی امتداد داشت مالکیت داشتند و معروفترین افرادی که از این خاندان شناخته شده‌اند شروین دشتبی، بهرام چوبین، پیران گشسب، گریگوریوس و سیاوش رازی هستند.

پس از اسلام

ویرایش

در متون تاریخی منطقه ابهر، قزوین و زنجان را تا دوره ساسانیان مرتبط با ایالت‌های شمالی ایران از جمله دیلم و آذربایجان قلمداد کرده‌اند ولی بعد دوره عباسی با تقسیمات اداری جدید، مناطق قزوین و زنجان و ابهر را جزو حوزه جبال و عراق عجم آورده‌اند.[۲۶] مورخان اسلامی در سده چهارم هجری قزوین را سرحد دیلم و جبال ذکر کرده‌اند. ابن حوقل در توصیف شهر قزوین به مردم دیلم اشاره می‌کند و این شهر و مناطق اطراف را دیلم نشین معرفی می‌کند که در روزگار بنی عباس، به عنوان شهر سرحدی محل نزاع خلفا عباسی و دیلمیان بوده است.[۲۷]

یاقوت حموی دربارهٔ فتح ابهر بدست اعراب گوید:فتح ابهر در سال ۲۴ پس از هجرت و به ایام عثمان ابن عفان بود که در این وقت مغیره بن شعبه والی کوفه بود و جریر بن عبدالله بجلی حکومت همدان را داشت و براءبن عازب نیز ولایت ری را داشت عثمان لشکری بمدد براء فرستاد و او بغزاء ابهر شد و حنظله بن زیدالخلیل با او بود و او در پشت حصار منیع ابهر لشکرگاه کرد و گویند این حصن (قلعه) را شاپور ذوالاکتاف کرده است چون براء به آنجا فرود آمد مردم حصار با وی بجنگ برخاستند و جنگ چندین روز بکشید سپس امان نامه خواستند و براء آنان را به آن شرط که حذیفه بن الیمان باهل نهاوند امان داده بود زنهار داد.[۲۸]

در اوایل سده چهارم هجری قمری ابهر در قلمرو یوسف ابن ابو ساج والی آذربایجان بود سپس به قلمرو دیلمیان درآمد و در اواخر سده چهارم هـ. ق به دست وهسودان بن سالار محمد بن مسافر از دودمان آل مسافر افتاد که جنوب آذربایجان و دیلم را در تصرف خود داشت[۲۹] و در ۴۲۰ هـ. ق لشکریان محمود غزنوی به ری و قزوین درآمدند و ولایت را از چنگ و غارت رهانید. در جنگ‌هایی که بین دیلیمان و قشون اسلام جریان داشت از برخی از شعرای اعراب که در قشون اسلام بودند. در برخی از شعرها و قصاید خود یادی از سرگذشت خود با دیلیمان کرده‌اند.[۳۰]

پیش از خلافت هارون الرشید، ابهر منطقه نسبتاً وسیعی را شامل بود. وی قسمتی از قاقازان و نیز ناحیه ابهررود را از ابهر جدا کرد و به قزوین ملحق ساخت. در اوایل سده ۸ قمری ولایت ابهر ۲۵ پاره دیه داشت و حقوق دیوانی آن به یک تومان و چهار هزار دینار می‌رسید.

در زمان روی کار آمدن امپراتوری ایلخانان و انتخاب سلطانیه در نزدیکی ابهر به عنوان پایتخت امپراتوری بزرگ مغول، این منطقه به علت برخوردار شدن از شبکه‌های جاده‌ای اهمیت ارتباطی قابل توجهی به دست آورد و بر آبادانی و اهمیت این منطقه افزوده گردید.[۲۴]

ژان شاردن می‌نویسد ابهر در دوره شاه عباس دوم صفوی دارای ۲۵۰۰ خانه و باغچه بوده است. چنانچه سواره نیم ساعت وقت لازم داشته تا از آن عبور کند. ابهر در این زمان دارای اماکن عمومی و سه مسجد بزرگ بوده و در وسط شهر بقایای گلین قلعه مخروبه‌ای مشاهده می‌شود. در سال ۱۱۰۰ هجری ژان تاوِرْنیه، جهانگرد فرانسوی قرن هفدهمی، که به ابهر سفر کرده‌بود، در کتاب خود ابهر را به عنوان یک شهر بزرگ و باستانی گزارش نمود که ویران شده است و جمعیتی از ارامنه در آن حضور دارند.

در دوره قاجار از ابهر به عنوان بلوک معتبر از ولایت خمسه با باغات فراوان و آب‌های جاری نام برده شده است. خاندان امیرافشاری‌ها ار تیره قاسملو و خاندان ذوالفقاری‌ها از تیره آیرلوها دو خاندان حکومتگر ترک‌تبار و از ترک‌های افشار خمسه (افشارهای دویرانی‌ها) بودند که در دوره قاجار در ولایت خمسه قدرت را در دست داشتند.[۳۱] ایل‌های قدرتمند افشار طی دوره‌های تاریخی مختلف و طی چند مرحله به منطقه آذربایجان و زنجان مهاجرت کرده‌اند که آخرین مرحله اسکان ایل‌های افشار در منطقه خمسه مربوط به دوره صفویه می‌باشد.[۳۲] افشارهای منطقه خمسه را اصطلاحاً افشارهای دویرانی می‌گفتند تا از افشارهای منطقه قزوین و افشارهای آذربایجان غربی متمایز باشند، افشارهای خمسه از ابهرچای تا گروس پراکنده بودند.[۳۲]

 
نگاره‌ای منسوب به نصوح افندی جغرافی‌دان و نقشه‌کش عثمانی از ابهر و زاویه پارسیان در قرن ۱۶ میلادی.

یکی دیگر از جهانگردان ژوبر بود که در زمان فتحعلی‌شاه قاجار باغ‌های ابهر و خانه‌های تمیز و راحت آن را ستوده است.[۱۰] در سال ۱۲۴۷ هجری ابهر ۷۰۰ خانه و باغ‌های دانشین داشته و قبر شیخ قطب الدین از مشایخ سلسله شیخ صفی الدین اردبیلی در ابهر واقع شده است. براساس کتاب کنت دوسرسی در سال ۱۲۵۰ هجری دوره محمد شاه قاجار ابهر دارای ۲۰۰ خانه و ۹۰۰ نفر جمعیت بوده و دو گنبد نیمه ویران از دو مسجد در آن دیده می‌شده است اما زین العابدین شیروانی (درگذشت به سال ۱۸۳۷ میلادی) از وجود ۷۰۰ خانه خبر داده است. در زمان حکومت ناصرالدین شاه قاجار (ح. ۱۸۴۸–۱۸۹۶ میلادی)، توپخانه سلطنتی از ابهر به عنوان یکی از پایگاه‌های مرکزی خود استفاده می‌کرد[۱۰]. چنانچه خرمدره در تیول فراشخانه بوده در همین دوره قلعه خرابه‌ای به نام دارا در ربع فرسخی شهر دیده می‌شده است و خانه‌های آن کمتر از ۱۱۰۰ نبوده. در سده ۱۰ قمری از مرقد پیر حسن بن اخی آوران نیز در ابهر یاد شده و سیدی علی کاتبی دریاسالار عثمانی در ۹۶۴ ه‍.ق آن را زیارت کرده است.

 
نگاره‌ای از یک خانه اعیانی در ابهر در زمان محمدشاه قاجار(۱۲۱۹ خورشیدی)، اثری از پاسکال کوست، نقاش، معمار و خاورشناس فرانسوی.
 
امامزاده زیدالکبیر در سال ۱۲۱۹ خورشیدی، اثری از اوژن فلاندن.

وضعیت طبیعی

ویرایش

جغرافیا

ویرایش

شهر ابهر از شمال به طارم، از جنوب به استان همدان، از غرب به خدابنده و زنجان و از شرق به تاکستان محدود است.[۳۳]

اقلیم

ویرایش

براساس طبقه‌بندی اقلیمی دومارتن، اقلیم این شهر نیمه‌خشک و سرد است. ابهر زمستان‌های سرد و تابستان‌های معتدل دارد و بیشترین بارندگی در فصول زمستان و بهار اتفاق می‌افتد.[۳۴] رودخانه‌های ابهررود و دلی‌چای از منابع آبی اصلی تأمین آب منطقه می‌یاشند.[۳۴] سلسله کوه‌های آق‌داغ و قارلوق و شترکوه در شمال و رشته کوه‌های ملاداغی و چال چالا در جنوب شهر قرار گرفته‌اند.[۳۴]

رودخانه‌ها

ویرایش

رودخانه ابهررود یکی از رودخانه‌های حوضه دریاچه نمک است که از شرق زنجان سرچشمه می‌گیرد و با عبور از شهرهای صائین‌قلعه و سلطانیه وارد شهرهای خرمدره و ابهر می‌گردد و پس از عبور از قروه وارد دشت تاکستان می‌شود. رودخانه کینه‌ورس مهم‌ترین شاخه فرعی رودخانه ابهررود می‌باشد و سد کینه‌ورس بر روی این رود ساخته شده است.[۳۵]

مردم‌شناسی

ویرایش

امروزه زبان مردم ابهر تُرکی آذربایجانی با لهجه ابهری است که عموماً دو زبانه بوده و از ترکی آذربایجانی و فارسی استفاده می‌کنند.[۴][۳۶] و همچنین زبان لری بختیاری[۳۷] نیز در بعضی خانواده‌ها رایج است.[۳۸][۳۹][۴۰]

در کتاب ابهر گذری و نظری در مورد زبان مردم ابهر چنین می‌گوید:[۴۱]

قبل از هجوم اقوام مغول، زبان بومی مردم ابهر فارسی بوده است ولی از قرن هفتم به بعد و پس از استقرار اقوام تُرک در منطقه و مهاجرت‌هایی که توسط اقوام تُرک صورت گرفت و همچنین آمیزش با اقوام مغول، زبان تُرکی به مرور جانشین زبان فارسی گردید. امروزه والدین با فرزندان خود فارسی صحبت می‌کنند و مردم شهر به دو زبان تُرکی و فارسی تسلط دارند.

پیش از گسترش زبان تُرکی مردم ابهر به فارسی[۴۲] سخن می‌گفتند،[۴۳][۴۴] ظهور زبان تُرکی در ابهر در زمان سلجوقیان درنتیجهٔ مهاجرت طوایف تُرک از فرارود به فلات ایران شروع شده است[۴۵] و سپس در عهد حکومت مغول که قشون ایشان عمدتاً تُرک بوده‌اند، گسترش تُرکی در ابهر رفته رفته قوت گرفته، تا در دوران تیموریان، قراقویونلو و آق‌قویونلو، یعنی در دورهٔ فترت میان مغول و صفویه، به نهایت درجهٔ انتشار و گسترش خود رسیده است.[۴۶] به‌طور کلی می‌توان گفت که پس از یورش‌های تیمور لنگ به ایران و نفوذ و تسلط سلسله‌های قراقویونلو و آق‌قویونلو در ابهر، فارسی بزرگ‌ترین آسیب‌ها را دید و در برابر زبان تُرکی به مرور عقب‌نشینی کرد و تنها در شماری از روستاهای دوردست و در پناه کوهپایه‌ها باقی ماند.[۴۵] به‌ویژه در دورهٔ صفویه به سبب چیرگی و انبوهی تیره‌های تُرک شیعه که هواخواه خاندان صفوی بودند، به مرور فارسی در ابهر متروک شد.[۴۴] جغرافی‌دان مسلمان حمدالله مستوفی در کتاب نزهةالقلوب (تألیف در ۷۴۰ق/۱۳۳۹م) زبان زنجان، ابهر، مراغه و تالش گشتاسبی را پهلوی ذکر می‌کند و می‌گوید:

زبان‌شان پهلوی به جیلانی بازبسته است.[۴۷][۴۸]

مستوفی همچنین در کتاب تاریخ گزیده به شاعری به نام «جولاهه ابهری»، اشاره می‌کند که به زبانِ پَهلَوی (پارسی میانه) اشعار نیکو دارد؛[الف]

(۱)کیله امرو کمندان تا و میدا
حون من دا بروش هالاو میدا
(۲)سنبلانش ده ول واری همی کرد
نرگسانش جوشینان او میدا

ترجمه:
(۱)دخترک امروز دو زلف خود را تاب می‌داد از خون من بر ابرو رنگاب می‌داد
(۲)سنبلان (گیسوان) خود را از گونه فرو می‌ریخت و نرگسان (چشمان) را از مژگان (سرمه دان) طراوت می‌بخشید
تصحیح و ترجمه به همت ادیب طوسی از مجموعه انتشارات دانشگاه تبریز شعر به زبان پارسی میانه می‌باشد اثری از جولاهه ابهری،[۴۹][۵۰] شاعر قرن هفتم هجری ابهر

این نکته درمورد ذکر نام‌هایی مانند پهلوی، فارسی و آذری حائز اهمیت است که در این باره مسعودی از مورخان قرن چهارم هجری قمری مفصل دربارهٔ آن پرداخته، وی از میان زبان‌های مختلف ایرانی به زبان‌های پهلوی، دری و آذری اشاره کرده و آن‌ها را به عنوان گویش‌های زبان فارسی معرفی می‌کند و می‌افزاید:[۵۱]

پارسیان قومی بودند که قلمروشان دیار جبال بود از ماهات [ب]و غیره و آذربایجان تا مجاور ارمنیه، آران، بیلقان تا دربند که همان باب الأبواب است و ری و طبرستان، ماسگت، شابران، گرگان و اَبَرشَهر که نیشابور است و هرات، مَرو و سایر بخش‌های خراسان و سیستان، کرمان، فارس، اهواز و دیگر سرزمین‌های ایران که به آن پیوسته است. همه این ولایت‌ها یک مملکت بوده، پادشاهش یکی بود و زبانش یکی بود است، فقط در بعضی کلمات تفاوت داشتند؛ زیرا وقتی حروفی که زبان را بدان می‌نویسند یکی باشد و ترکیب کلمات نیز یکی باشد، زبان یکی است و گرچه در چیزهایی دیگر تفاوت داشته باشند.[۵۵][۵۶]

سند دیگر از وجود زبان آذری جمله‌ای از شیخ صالح ادریس صانع ابهری است که در کتاب التدوین فی اخبار قزوین عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی آمده است. ژان شاردن که در مجموع یازده سال در دوره صفویان (۷۰–۱۶۶۴ و ۷۷–۱۶۷۱ میلادی) در ایران بوده و از ابهر دیدن کرده دربارهٔ زبان مردمش می‌نویسد:[۵۷][۵۸][۵۹]

از این شهرک (ابهر) سخن گفتن مردمان به زبان پارسی آغاز می‌شود. چه ساکنان آبادیها و شهرهای پیش از آن به ترکی سخن می‌گویند؛ اما ترکی گفتن آنان با زبان ترکان عثمانی اندکی تفاوت دارد. تکرار می‌کنم از ابهر تا هندوستان همهٔ مردمان به زبان پارسی سخن می‌گویند.

ابن حوقَل جغرافی‌دان مسلمان قرن چهارم هجری در کتاب صورة الارض گوید؛ «ابهر کُردنشین است و آب و درخت فراوان و گندم بسیار دارد.»[۶۰][۶۱] این مورد در نوشته‌های ابن حوقل حائز اهمیت است که برخی جغرافی‌دانان و مورخان دوران اسلامی، نظیر وی گروه‌های صحرانشین و نیمه‌صحرانشین ایرانی را نیز به عنوان کلی اکراد ذکر می‌کرده‌اند و منظور آن‌ها لزوماً مردمان کُردنژاد نبوده بلکه همه چادرنشینان و گله‌داران ایرانی غیر عرب و غیر تُرک را به همین نام می‌خواندند.[۶۲][پ][۶۳][۶۴]

جمعیت

ویرایش

شهر ابهر دومین شهر بزرگ استان زنجان دارای جمعیتی بالغ بر ۱۲۰ هزار نفر است.[۶۵] شهرستان ابهر قطب صنعتی استان زنجان محسوب می‌شود و در چند دهه اخیر از توسعه و گسترش سریع شهری و رشد جمعیتی برخوردار بوده است، به طوری که جمعیت ۲۲۰۰۰ هزار نفری آن در سال ۱۳۵۵ با مهاجرت‌های انجام شده با رشد ۳٫۷ برابری به ۸۲۰۰۰ نفر در سال ۱۳۹۰ رسید.[۶۵]

پیش از پیدایش و گسترش اسلام مردم ابهر مانند دیگر نواحی ایران پیرو دین زرتشتی بودند فتح ابهر در سال ۲۴ هجری به دست مسلمانان سرآغاز گسترش اسلام در این شهر شد.[۶۶] حمدالله مستوفی در سدهٔ ۸ قمری (۱۴ میلادی) می‌گوید؛ مردم ابهر شافعی بودند، اما در آغاز دورهٔ سلجوقی شیعیان و اشعریان در آن‌جا نفوذ داشته‌اند.[۶۷] در مورد حضور گرایش‌های شیعی در ابهر خبرهایی نقل شده است. راوندی اهل ولایت ابهر را رافضی می‌داند، اما قزوینی رازی از ایشان با لقب «بی نفسان ابهر» یاد می‌کند که احتمالاً این صفت به دلیل وجود برخی گرایش‌های معتزلی و مشبهی در این شهر باشد. در این ناحیه یورش مغولان نه تنها حضور شیعیان را کاهش نداد، بلکه حتی در مواردی سبب گسترش تشیع در این شهر گردید. امروزه اکثر مردم این شهر پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند.[۶۸] زکریای قزوینی در کتاب آثارالبلاد و اخبارالعباد در مورد دین مردم ابهر چنین می‌گوید.

همه اهل سنت هستند و جز این در میان آن‌ها نیست.[۶۹]

بازارها و کاروان سراها

ویرایش
 
بازار بزرگ سنتی ابهر

بازار بزرگ سنتی ابهر در زمینی به مساحت حدوداً ۴۵۰۰ متر مربع به طول ۲۸۰ متر در سال ۱۳۶۴ شروع و در سال ۱۳۶۷ آن بنا شد. در سال ۱۳۹۱ شهرداری با جذب سرمایه‌گذار تکمیل بازار را با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی اقدام به تکمیل و راه اندازی ۱۲۰ مغازه در آن راسته شد که نهایتاً در سال ۱۳۹۶ به پایان رسید. معماری این بازار تلفیق معماری اصیل ایرانی با نیازهای عصر جدید است که به دست معماران هنرمند منطقه بنا شده.

 
بازار بزرگ سنتی ابهر

آب‌وهوا

ویرایش

حداکثر رطوبت نسبی درشهر بالغ بر ۵/۹۴٪ وحداقل آن ۳/۲۳٪ آب‌وهوا عموماً در ابهر سرد و معتدل است. در زمستان میزان بارش بسیار بیشتر از تابستان است. برطبق سامانهٔ طبقه‌بندی اقلیمی کوپن، آب و هوا بر اساس دی‌اس‌بی طبقه‌بندی می‌شود. میانگین دما در ابهر ۱۰٫۳ سانتی گراد است. در سال میزان بارش به ۵۲۷ میلی‌متر می‌رسد.

ابهر
نمودار اقلیمی (راهنما)
ژفمآمژژآساُند
 
 
۲۴
 
۱
۹−
 
 
۳۱
 
۶
۶−
 
 
۵۰
 
۲۰
۲−
 
 
۳۱
 
۲۴
۳
 
 
۳۲
 
۳۱
۹
 
 
۸
 
۴۰
۱۵
 
 
۱۶
 
۴۲
۱۶
 
 
۱۲
 
۴۳
۱۶
 
 
۵
 
۳۹
۱۴
 
 
۴۷
 
۳۰
۷
 
 
۷۵
 
۱۷
۱−
 
 
۴۷
 
۷
۵−
میانگین بالاترین و پایین‌ترین دما به مقیاس سانتیگراد
بارندگی به مقیاس میلی‌متر


چهره‌های مشهور

ویرایش

جستارهای وابسته

ویرایش

یادداشت‌ها

ویرایش
  1. دانشنامه ایرانیکا؛ شاعری به نام «جولاهه ابهری» و اشعار پهلوی،These poems consist of a dobaytī by Abu’l-Majīd Bāygānī in the dialect of an environ of Qazvīn; two dobaytīs by Jūlāha of Abhar, apparently a contemporary of Mostawfī, in the dialect of Abhar, a town in Ḵamsa, and a fragment of nine dobaytīs, by a certain Uyanj or Utanj, in the dialect of Zanjān
  2. مثنی می‌باشد به معنای دو ماه؛ ماه کوفه و ماه بصره، ظاهراً واژه ماد یا واژه‌های مترادف آن چون مای یا ماذه در دوران ساسانیان به مناطق مرکزی زاگرس اطلاق می‌شده است از همین روی مسلمان بعد از اشغال این مناطق به دوبخش پررونق آن ماه بصره معادل شهر نهاوند و ماه کوفه معادل شهر دینور می‌گفتند چرا که خراج نهاوند به مزدوران مجاهد در بصره فرستاده می‌شد و خراج دینور به کوفه فرستاده می‌شده است.[۵۲][۵۳][۵۴]
  3. کتاب‌های دوران اولیه اسلامی، از جمله آن‌هایی که حاوی افسانه‌هایی مانند شاهنامه و کارنامه اردشیر بابکان پارسی میانه و سایر منابع اولیه اسلامی هستند، گواهی اولیه واژه کُرد به معنای «کوچ‌نشینان ایرانی» را ارائه می‌دهند. الف- واژه کُرد در اسناد پارسی میانه صرفاً به معنای کوچ نشین و چادرنشین است و می‌توان آن را به هر قوم ایرانی با ویژگی‌های مشابه نسبت داد. ز. «روشن است که «kurt» در همه زمینه‌ها مفهوم اجتماعی متمایزی دارد مانند «کوچ‌نشین» یا «چادرنشین». در متون پهلوی به وضوح نشان مشخص است که واژه کرد در ایران پیش از اسلام یک برچسب اجتماعی بوده و هنوز با تبدیل شدن به یک نام قومی یا اصطلاحی که گروه خاصی از مردم را نشان می‌دهد فاصله زیادی داشته.»

پانویس

ویرایش
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ آورزمانی، «شهرهای ایران در زمان ساسانیان، شمارهٔ ۳۲۸»، ۱۲.
  2. ا (۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲). «نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰». معاونت برنامه‌ریزی استانداری خراسان جنوبی (به نقل از مرکز آمار ایران). بایگانی‌شده از اصلی در ۲ اکتبر ۲۰۱۲. دریافت‌شده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲.
  3. «آب و هوا: ابهر - نمودار آب و هوا، نمودار دما، جدول آب و هوا - Climate-Data.org». fa.climate-data.org. بایگانی‌شده از روی نسخه اصلی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۹-۱۱.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Bosworth 1982, pp. 213–214.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ فیضی و مهجور، «جایگاه شهرهای ابهر، زنجان و سلطانیه در نظام تقسیمات جغرافیایی اداری ایران دوره اسلامی»، ۴۸.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ «طبیعت بهاری ابهر». باشگه خبرنگاران جوان. ۲۵ فروردین ۱۳۹۷. دریافت‌شده در ۱ سپتامبر ۲۰۲۴.
  7. "Census of the Islamic Republic of Iran, 1395 (2016)". AMAR. The Statistical Center of Iran. p. 19. Archived from the original (Excel) on 27 April 2022. Retrieved 19 December 2022.
  8. «تاریخچه و نقشه جامع شهر ابهر در ویکی آنا». خبرگزاری آنا. دریافت‌شده در ۲۶ ژوئن ۲۰۲۱.
  9. Minorsky 1960, p. 68.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ Ahmadi 2015.
  11. «ابهر به قطب سرمایه‌گذاری صنعتی زنجان تبدیل شده است». ایرنا. ۱۰ دی ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۱ سپتامبر ۲۰۲۴.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ خالد و رضوانی و ، نقش باغ شهرها از منظر محیطی، در جذب گردشگر و توسعه گردشگری مطالعه موردی: شهر ابهر، 80.
  13. اولین نشست خبری قاسم پور شهرداری ابهر با اصحاب رسانه بایگانی‌شده در ۱ فوریه ۲۰۱۴ توسط Wayback Machine.
  14. پیشنهادی در ریشه‌شناسی جاینام ابهر - نادره نفیسی.
  15. دائرةالمعارف تشیع، جلد اول (آب-احیاء)، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی، تهران: نشر شهید سعید محبی، ۱۳۸۳. شابک: ۹۶۴۹۰۶۱۱۰X
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Yarshater، «Iranian Language of Azerbaijan»، ENCYCLOPÆDIA IRANICA.
  17. دانشنامه جهان اسلام - جلد اول - صفحه ۱۱۹۰-ویژگی‌های آوایی و صرفی آذری.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ آساطوریان، گارنیک. (۱۴۰۰). نکاتی چند دربارهٔ دو جاینام «ابهر» و «اردبیل». فصلنامه تخصصی پژوهش‌های زبانی ـ ادبی قفقاز و کاسپین, 2(2), 29-34.
  19. یعقوبی، احمد ابن اسحاق. معجم البلدان جلد یک صفحهٔ ۱۰۵.
  20. قزوینی، زکریای قزوینی. آثارالبلاد و اخبارالعباد جلد ۱، صفحهٔ ۲۸۷.
  21. «ابهر شهر آسیاب‌های آبی». ایسنا. ۱۷ اسفند ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۱ سپتامبر ۲۰۲۴.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ «ابهر، شهر بزر گترین نقش اژدهای ایران». باشگاه خبرنگاران جوان. ۱۰ آبان ۱۳۹۱. دریافت‌شده در ۱ سپتامبر ۲۰۲۴.
  23. «ابهر؛ شهرستان صنعتی زنجان میزبان گردشگران». خبرگزاری مهر. ۱۲ فروردین ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۱ سپتامبر ۲۰۲۴.
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ ۲۴٫۲ ۲۴٫۳ «گشتی در ابهر از نخستین زیستگاه‌های انسانی در ایران». ایرنا. ۱۹ اسفند ۱۳۹۳. دریافت‌شده در ۱ سپتامبر ۲۰۲۴.
  25. نقشینه، امیر صادق. "ماوراءقفقاز قدیم در شمال غرب ایران." پژوهش‌های باستان‌شناسی ایران 7, no. 12 (2017): 117-132.
  26. فیضی و مهجور، «جایگاه شهرهای ابهر، زنجان و سلطانیه در نظام تقسیمات جغرافیایی اداری ایران دوره اسلامی»، ۵۰.
  27. فیضی و مهجور، «جایگاه شهرهای ابهر، زنجان و سلطانیه در نظام تقسیمات جغرافیایی اداری ایران دوره اسلامی»، ۵۱–۵۲.
  28. نام کتاب : الخراج وصناعة الکتابة نویسنده : قدامة بن جعفر جلد:یک صفحه :۳۷۶
  29. پکفیضی و مهجور، «جایگاه شهرهای ابهر، زنجان و سلطانیه در نظام تقسیمات جغرافیایی اداری ایران دوره اسلامی»، ۵۲.
  30. ابهر گذری و نظری -چاپ سوم - محمد آقامحمدی.
  31. عربخانی و اسماعیلی، «مناسبات افشارهای خمسه و حکومت قاجار (مدلی از تعامل دولت مرکزی با خاندان‌های محلی حکومتگر)»، ۱۷۹.
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ عربخانی و اسماعیلی، «مناسبات افشارهای خمسه و حکومت قاجار (مدلی از تعامل دولت مرکزی با خاندان‌های محلی حکومتگر)»، ۱۷۶.
  33. افراخته و همکاران، چشم‌انداز تحولات کالبدی- فضایی روستاهای پیرامون شهر ابهر، 41.
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ وفادار و طغرانگار، مطالعه اتنوبوتانی برخی از گیاهان دارویی شهرستان ابهر، استان زنجان، 32.
  35. علی محمدی و حسین‌زاده، بهینه‌سازی بهره‌برداری تلفیقی از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی حوضه آبریز رودخانه ابهر، 78.
  36. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ فوریه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۰ فوریه ۲۰۱۴.
  37. مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلام- دسته موضوعی - دانشنامه زبان‌ها و گویش‌های ایرانی، ارکینی - نویسنده نادره نفیسی.
  38. ابهر گذری و نظری - چاپ سوم - محمد آقامحمدی صفحات ۴۲ و۴۲.
  39. :استان زنجان[پیوند مرده]
  40. «Fars News Agency: روستای درسجین». بایگانی‌شده از اصلی در ۸ آوریل ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۰ آوریل ۲۰۲۱.
  41. ابهر گذری و نظری - چاپ سوم - محمد آقامحمدی، صفحهات ۴۱و ۴۲.
  42. محرم رضایتی کیشه خاله دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان، بررسی دوزبانگی و مولفه‌های اثرگذار آن در منطقهٔ ترکنشین ابهر، ۱۹۵.
  43. عزیز طالعی قره قشلاقی پژوهش زبانی دانشگاه الزهرا، تأثیر مهاجرت ترکان در تغییر و تحول زبان آذربایجان، 103.
  44. ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ دانشنامه جهان اسلام - جلد اول - صفحه ۱۱۹۰.
  45. ۴۵٫۰ ۴۵٫۱ Golden, Peter B. (1992). An Introduction to the History of the Turkic Peoples. Otto Harrasowitz. pp. 385–386. ISBN 978-3-447-03274-2.
  46. Blow, David (2009). Shah Abbas: The Ruthless King Who Became an Iranian Legend. I.B. Taurus. p. 165. ISBN 978-1-78672-953-8. The primary court language remained Turkish. But it was not the Turkish of Istambul. It was a Turkish dialect, the dialect of the Qizilbash Turkomans"
  47. مقاله زبان آذری در: آفتاب بایگانی‌شده در ۹ اکتبر ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine، بازدید: اکتبر ۲۰۰۸.
  48. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بایگانی‌شده در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine، سرواژةٔ زبان آذری. بازدید: اکتبر ۲۰۰۸.
  49. نمونه‌ای از فهلویات قزوین و زنجان و تبریز در قرن هفتم صفحه ۲۵۳ - نشریه دانشگاه ادبیات تبریز - ادیب طوسی.
  50. تاریخ گزیده (ص ۷۱ _ ۷۳)
  51. Al Mas'udi (1894). De Goeje, M.J. (ed.). Kitab al-Tanbih wa-l-Ishraf (به عربی). Brill. pp. 77–78.
  52. Lockhart 1965, p. 299.
  53. Bosworth 1995, pp. 416–417.
  54. علیرضا اشتری تفرشی، جغرافیای تاریخی و جایگاه اقتصادی دینور، ۱۲.
  55. عزیز طالعی قره قشلاقی پژوهش زبانی دانشگاه الزهرا، تأثیر مهاجرت ترکان در تغییر و تحول زبان آذربایجان، 103.
  56. (Al Mas'udi, Kitab al-Tanbih wa-l-Ishraf, De Goeje, M.J. (ed.), Leiden, Brill, 1894, pp. 77-8). Original Arabic from www.alwaraq.net: فالفرس أمة حد بلادها الجبال من الماهات وغیرها وآذربیجان إلی ما یلی بلاد أرمینیة وأران والبیلقان إلی دربند وهو الباب والأبواب والری وطبرستن والمسقط والشابران وجرجان وابرشهر، وهی نیسابور، وهراة ومرو وغیر ذلک من بلاد خراسان وسجستان وکرمان وفارس والأهواز، وما اتصل بذلک من أرض الأعاجم فی هذا الوقت وکل هذه البلاد کانت مملکة واحدة ملکها ملک واحد ولسانها واحد، إلا أنهم کانوا یتباینون فی شیء یسیر من اللغات وذلک أن اللغة إنما تکون واحدة بأن تکون حروفها آلتی تکتب واحدة وتألیف حروفها تألیف واحد، وإن اختلفت بعد ذلک فی سائر الأشیاء الأخر کالفهلویة والدریة والآذریة وغیرها من لغات الفرس.
  57. شاردن، ژان. سفرنامه شاردن جلد دوم صفحهٔ ۵۰۵. توس.
  58. ایران و آذربایجان: در بستر تاریخ و زبان، به قلم عباس جوادی، صفحه ۳۵۵.
  59. عزیز طالعی قره قشلاقی پژوهش زبانی دانشگاه الزهرا، تأثیر مهاجرت ترکان در تغییر و تحول زبان آذربایجان، ۱۱۲.
  60. ابن حقول، گی لسترنج (ترجمه محمود عرفان): جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی بخش ایالت جبال، ۲۳۹.
  61. Le Strange 1905, p. 221.
  62. مصطفی تقوی مقدم، تاریخ سیاسی کهگیلویه.
  63. Asatrian, Prolegomena to the Study of the Kurds, Iran and the Caucasus, Vol.13, pp. 1–58, 2009.
  64. Safrastian, Kurds and Kurdistan, The Harvill Press, 1948, p. 16 and p. 31.
  65. ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ یاری قلی و همکاران، تحلیل کیفیت پایداری نواحی شهری با استفاده از تکنیک ELECTRE (نمونه موردی: شهر ابهر)، 66.
  66. ابهر گذری و نظری - چاپ سوم - محمد آقامحمدی، صفحه۳۹.
  67. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی. دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد پنجم صفحهٔ ۹۶۰. پیوند خارجی در |title= وجود دارد (کمک)
  68. تاریخ اسلام جلد بیست و شش صفحهٔ ۵. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
  69. قزوینی، زکریای قزوینی. آثارالبلاد و اخبارالعباد جلد ۱، صفحهٔ ۲۸۸.
  70. Amitai, Reuven (2010). "Saʿd al-Dawla". In Norman A. Stillman (ed.). Encyclopedia of Jews in the Islamic World. Brill Online.
  71. «ویکی‌پدیای فارسی».
  72. «ویکی‌پدیای فارسی - داریوش کاردان».
  73. «پدر علم بیمه کشور». سیویلیکا.
  74. «کتب آیت کریمی (پدر علم بیمه کشور)». آپارات. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۴-۲۸.
  75. risknews.ir https://risknews.ir/139358-پدر-تالیف-از-سرگذشت-قانون-بیمه-می-گوید/. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۴-۲۸. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)

منابع

ویرایش
  • فیضی؛ مهجور. جایگاه شهرهای ابهر، زنجان و سلطانیه در نظام تقسیمات جغرافیایی اداری ایران دوره اسلامی. تاریخ و تمدن اسلامی, ۲۰۲۲, ۱۷٫۴: ۴۶–۶۶.
  • یاری قلی وحید، نوروزی محمدجواد، and کلانتری بهرنگ. "تحلیل کیفیت پایداری نواحی شهری با استفاده از تکنیک ELECTRE (نمونه موردی: شهر ابهر)." (۲۰۱۴): ۶۱–۷۲.
  • خالد، and رضوانی. "نقش باغ شهرها از منظر محیطی، در جذب گردشگر و توسعه گردشگری مطالعه موردی: شهر ابهر." فصلنامه جغرافیا ۵٫۲0 (2012): ۷۵–۹۴.
  • وفادار، مهنار، & طغرانگار. (۲۰۲۰). مطالعه اتنوبوتانی برخی از گیاهان دارویی شهرستان ابهر، استان زنجان. فصلنامه علمی پژوهشی گیاهان دارویی, ۱۹(۷۵), ۳۰–۵۴
  • جعفری، فرهاد، صدقی، ناصر، سلماسی زاده، محمد، دین پرست، ولی. (۱۴۰۰). 'تحولات زبانی آذربایجان در تاریخ‌نگاری محمدجواد مشکور', فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام, 12(26), pp. 87–110. doi: 10.22034/jiiph.۲۰۲۱٫۱۲۹۶۸
  • علیمحمدی، سعید، حسین‌زاده، حجت. (۱۳۸۹). 'بهینه‌سازی بهره‌برداری تلفیقی از منابع آبهای‌سطحی و زیرزمینی حوضه آبریز رودخانه ابهر', مجله آب و فاضلاب, 21(3), pp. ۷۵–۸۷.
  • افراخته، حسن، عزیزپور، فرهاد، شیرخانی آزاد، حمید، مؤمنی، حسن. (۱۴۰۱). 'چشم‌انداز تحولات کالبدی- فضایی روستاهای پیرامون شهر ابهر', پژوهش‌های جغرافیای اقتصادی, 3(8), pp. ۳۷–۵۴.
  • عربخانی، رسول، اسماعیلی، حسن. (۱۳۹۹). 'مناسبات افشارهای خمسه و حکومت قاجار (مدلی از تعامل دولت مرکزی با خاندان‌های محلی حکومتگر)', پژوهش‌های ایران‌شناسی, 10(1), pp. 169–188. doi: 10.22059/jis.۲۰۲۰٫۳۰۴۹۳۲٫۸۷۵

پیوند به بیرون

ویرایش
مراکز شهری