اشغال ایران در جنگ جهانی اول

اشغال ایران در جنگ جهانی اول (که با نام‌های جبههٔ ایران یا نقض بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول[۱۲][۱۳] نیز شناخته می‌شود) تعدادی از درگیری‌ها در منطقهٔ آذربایجان ایران و غرب ایران بین نیروهای بریتانیا، امپراتوری روسیه، و درگیری نیروهای ارمنی و آشوری با نیروهای امپراتوری عثمانی گفته می‌شود که در دسامبر ۱۹۱۴ آغاز و با امضای قرارداد مودروس در ۳۰ اکتبر ۱۹۱۸ به پایان رسید. این درگیری‌ها بخشی از جنگ جهانی اول در خاورمیانه محسوب می‌شود. حضور نیروهای روس در ایران با انقلاب روسیه در ۱۷ اکتبر ۱۹۱۷ پایان یافت. هنگامی که نیروهای قزاق روس با واحدهای ارمنی و نیروهای متحد که نیروی دانستر نام نهاده شد، جایگزین شدند. هم‌زمانی این دوره با خشکسالی و بسته بودن مسیر تجارت با هند و بین‌النهرین در نتیجه این اشغال باعث پدید آمدن قحطی بزرگ شد که در نتیجه آن میلیونها نفر از ایرانیان جان باختند.

کارزار ایران
بخشی از جبهه خاورمیانه در جنگ جهانی اول و جنگ‌های روسیه و عثمانی

نقشه‌ای از بخش غربی ایران و مرز با عثمانی
تاریخدسامبر ۱۹۱۴ – ۳۰ اکتبر ۱۹۱۸
موقعیت
نتایج

پیروزی متفقین

طرف‌های درگیر
 عثمانی
اقلیم کردستان عراق ایل شکاک[۱]
 آلمان
فرماندهان و رهبران
امپراتوری روسیه نیکلای دوم
امپراتوری روسیه فیودور چرنوزوبوف
امپراتوری روسیه نیکولای باراتوف
توماس نازاربکیان
آندرانیک اوزانیان
پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند هربرت هنری اسکویت
پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند دیوید لوید جرج
پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند پرسی سایکس
پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند لیونل دانسترویل
آقا پتروس
ملک خوشابا
داوید مار شیمون
ملک یاقو
امپراتوری عثمانی انور پاشا
امپراتوری عثمانی خلیل کوت
امپراتوری عثمانی علی احسان پاشا
اسماعیل سیمیتقو (مجروح)[۱]
امپراتوری آلمان ویلهلم دوم
امپراتوری آلمان گئورگ فن کانیتز
امپراتوری آلمان ویلهلم واسموس
امپراتوری آلمان کاپیتان انگمان

احمدشاه
محمدحسن میرزا
محمدتقی پسیان
رضاخان
ابراهیم خان قوام‌الملک
حیدر لطیفیان
سوئد هارالد یالمارسن

سوئد پر نیستروم [sv]
واحدهای درگیر

ارتش قفقاز روسیه
داوطلبان ارمنی
داوطلبان آشوری
بریگاد قزاق سلطنتی ایران
ارتش هند بریتانیا
پلیس جنوب

ایل خمسه
ارتش دوم عثمانی
ایل شکاک
گردان نظامی آلمان

ژاندارمری ایران
ایل قشقایی
نیروهای تنگستانی
نیروهای لارستانی

نیروهای دشتی
قوا
مجموع:
پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند ۵۱٬۰۰۰[۲]
ژوئن ۱۹۱۶:
امپراتوری روسیه حدود ۲۰٬۰۰۰[۳]
اوج:
امپراتوری روسیه ۸۰٬۰۰۰ – ۹۰٬۰۰۰[۴]
مجموع:
امپراتوری عثمانی حدود ۱٬۰۰۰ – ۵٬۰۰۰[۵]
ژوئن ۱۹۱۶:
امپراتوری عثمانی ۲۵٬۰۰۰[۳]
تلفات و خسارات
امپراتوری بریتانیا ۳٬۰۰۰[۶]
۲٬۴۷۴+ کشته
۴۷۱+ زخمی
امپراتوری روسیه نامعلوم
امپراتوری عثمانی ۱۱٬۰۲۹[۷]
۹٬۳۵۳ کشته[۸][۹]
چند هزار نفر بر اثر بیماری جان باختند[۱۰]
۲٬۰۰۰٬۰۰۰ مرگ غیرنظامی (به دلیل قحطی و بیماری‌های مرتبط با جنگ)[۱۱]

پیش‌زمینه

ویرایش

ایران در زمان شروع جنگ رسماً اعلام بی‌طرفی نموده‌بود. با این حال در عمل، نیروهای ایران توسط قدرت‌های مرکز و نیروهای متفقین جنگ جهانی اول تحت تأثیر شرایط از یکی از طرفین طرفداری می‌کردند. منافع غربی در ایران بر مبنای منابع قابل توجه نفت و موقعیت راهبردی ایران که مابین افغانستان و نیروهای متخاصم عثمانی، روس، و بریتانیا قرار داشت. ایران آن زمان با قرارداد سن پترزبورگ به منطقهٔ تحت نفوذ شمال و منطقهٔ تحت نفوذ جنوب تقسیم شده بود. این شرایط تحت پوشش دهه‌ها سیاست مشهور به بازی بزرگ بین روسیه و بریتانیا حاصل شده‌بود. این قرارداد همچنین مناطق تحت نفوذ در تبت، افغانستان و ایران را تعیین نموده بود تا وزنهٔ تعادلی در برابر نفوذ آلمان‌ها را فراهم آورد.

جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ و در شرایطی آغاز شد که احمدشاه قاجار در ایران حکومت می‌کرد. شاه ایران که به‌تازگی تاج‌گذاری کرده‌بود و ۱۸ ساله بود، قدرت کمی داشت.[۱۴] مجلس شورای ملی تعطیل بود و انتخابات مجلس سوم با مخالفت روسیه و بریتانیا به تعویق افتاده‌بود. پس از شروع جنگ، در ایران نظرات متفاوتی پیرامون موضع‌گیری که باید کشور اتخاذ کند وجود داشت.[۱۲] احمدشاه ۳ روز پس از آغاز جنگ یعنی در ۱ نوامبر ۱۹۱۴، بی‌طرفی ایران را در این جنگ اعلان نمود و مستوفی‌الممالک که هوادار بی‌طرفی ایران در جنگ بود به نخست‌وزیری رسید.[۱۵]

۷ سال پیش از شروع جنگ، یعنی در سال ۱۹۰۷، دولت‌های بریتانیا و روسیه تزاری طی قرارداد سن پترزبورگ بر سر تقسیم ایران به دو منطقهٔ نفوذ و یک منطقهٔ بی‌طرف به توافق رسیده بودند که در پی آن، نیروهای خود را در خاک ایران مستقر کرده‌بودند.[۱۵]

نیروهای روس در قسمت‌های شمالی ایران حضور داشتند و نیروهای بریتانیا در جنوب کشور، کنترل اوضاع را در اختیار داشتند. دولت مرکزی ایران عملاً تنها کنترل بخش‌هایی از مرکز ایران را تحت اختیار داشت.[۱۴]

ارتش ایران در زمان آغاز جنگ جهانی اول فاقد نیروی هوایی و دریایی بود و شمار تخمینی نیروهای زمینی ایران چیزی حدود ۷٬۰۰۰ نفر بود.[۱۵] علاوه بر این، نیروهای ایران ملی و تماماً تحت امر دولت نبودند. قوای قزاق توسط روس‌ها تشکیل شده‌بود، ژاندارمری فرماندهان سوئدی داشت، عشایر ایران که مسلح بودند از دولت دستور نمی‌گرفتند و نیروهای شهربانی کم‌تعداد و کم‌تجهیزات بودند.[۱۶]

در حالی که نیروهای روس در خاک ایران حدود ۱۰٬۰۰۰ نفر بود که نیمی از آن‌ها در شهرهای تبریز، ارومیه و اردبیل مستقر بودند. بدین ترتیب ایران در این زمان هم از لحاظ سیاسی در وضعیت نامناسبی بود و هم توان نظامی دفاع از خاک خود در برابر نیروهای خارجی را نداشت.[۱۵]

اشغال

ویرایش
 
«روس‌ها در اصفهان»، تصویری چاپ‌شده در هفته‌نامه فرانسوی لو پتی ژورنال به تاریخ ۲۳ آوریل ۱۹۱۶

آذربایجان

ویرایش

روس‌ها تا قزوین پیش رفتند. با احتمال سقوط تهران، مجلس از اکثریت افتاد و منحل شد زمانی که در سال آغازین جنگ جهانی اول در حدود ۱۲۹۳ هجری شمسی، روسیه به ایران برای اخراج مورگان شوستر اولتیماتوم داد[۱۷] و قوای این کشور وارد ایران شدند و تا رباط‌کریم آمدند[۱۸] و به قوای کمیتهٔ دفاع ملی تحت فرماندهی حیدر لطیفیان حمله کردند. در نتیجهٔ آن، حیدر لطیفیان فرمانده و از رهبران مشروطیت تهران به همراه ۷۰ نفر دیگر ایرانی در نبرد تاریخی رباط کریم کشته شده و سرهایشان بریده شد.[۱۹]

در جنوب ایران، مردم محلی در چند نوبت با قوای انگلیس درگیر شدند که از مهم‌ترین نبردهای جنگ جهانی اول در ایران می‌توان به مبارزه و مقاومت زایر خضرخان اهرمی (تنگستانی) ملقب به امیر اسلام حاکم تنگستان، حسین‌خان چاه‌کوتاهی، از مردان آزادی‌خواه جنوب ایران و رئیس‌علی دلواری، خالو حسین بردخونی دشتی از مبارزان تنگستان و ملا علی تنگستانی از علمای جنوب در استان بوشهر و نبرد جهاد در خوزستان و مبارزهٔ سرسختانه و سرنوشت‌ساز ترکان قشقایی به رهبری صولت‌الدوله قشقایی و مقاومت‌های ناصر دیوان کازرونی و سید عبدالحسین لاری اشاره کرد. جمعی از رجال از قم به اصفهان و سپس اراک و بالاخره به کرمانشاه رفتند و عاقبت در آن‌جا قوای گارد ملی را تشکیل دادند و حکومت موقتی دولت ملی به ریاست رضاقلی نظام‌السلطنه تشکیل گردید. پس از سقوط بغداد اعضاء دولت موقتی دولت ملی و جمع بسیاری از ایرانیان به استانبول رفتند.

در غرب ایران و کردستان نیز ناآرامی‌هایی به وجود آمد. مشایخ نقشبندی در کردستان به فرماندهی شیخ محمد علی حسام الدین نقشبندی و طایفه سراج الدین و سلطان سنجر به قیام علیه ارتش روس برخاستند و توانستند در اطراف سنندج و منطقه مابین اورامانات و کامیاران و سنقر ارتش روسیه را شکست دهند. این پیروزی‌ها در حال گسترش بود که با کشته شدن سلطان سنجر این ناآرامی‌ها به سرعت خاموش شد.

خروج نیروهای خارجی از ایران

ویرایش

با وقوع انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه و تشکیل شوروی، از بیشترین حد پیشروی خود در ایران در فوریه ۱۹۱۷ دچار آشفتگی شد و نیروهایش تا ماه اکتبر به پراکندگی کشیده‌شدند. روسیه با امضای پیمان برست-لیتوفسک با آلمان (مارس ۱۹۱۸) متعهد شد نیروهایش را از ایران خارج کند و تا پایان بهار ۱۹۱۸ ایران را ترک کرد. بریتانیا نیروهایش را تا ۳ سال بعد و کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ (۱۹۲۱) در ایران نگه‌داشت.[۱۴]

جستارهای وابسته

ویرایش
 
یک ۵ مارکی با مُهر برابری به ارزش ۱۲ قران و ۱۰ شاهی، چاپ‌شده توسط خزانه‌داری امپراتوری آلمان به سال ۱۹۱۶–۱۷ و در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی اول که بنابر شرایط آن زمان در ایران رایج شده بود.
 
روی و پشت اسکناس ۱۰ مارکی امپراتوری آلمان با بازچاپ عبارت ۲۵ قران که در زمان اشغال ایران در جنگ جهانی اول رایج بوده است.

پانویس

ویرایش

آ.^ حسین رئوف‌بیک (به ترکی آذربایجانی: Hüseyin Rauf Baig) با درجه ژنرالی، فرمانده نیروهای عثمانی در کرمانشاه بود که در نزدیکی کرند با نیروهای تحت امر وزارت داخله نیز درگیر شدند.[۱۶]
ب.^ احسان پاشا (به ترکی آذربایجانی: Ehsan Paşa) فرمانده نیروهای عثمانی در همدان بود.[۲۰]
پ.^ فن‌درگلتز (به آلمانی: von der Goltz) با درجه فیلد مارشال[۱۵] یا ژنرالی، فرمانده ارتش ششم عثمانی بود که مسئولیت داشت ایران را از نیروهای روس و بریتانیایی پاک کند.[۱۲]
ت.^ بوپ (به آلمانی: Bopp) با درجه سرهنگی، فرمانده میسیون نظامی ایران و آلمان و منصوب فن‌درگلتز[۱۲]
ث.^ باراتف فرمانده نیروهای روس در حمله به ایران بود که از بندر انزلی تا اصفهان تاختند.[۲۰]
ج.^ تامسون (به انگلیسی: Thomson) با درجه ژنرالی، فرمانده نیروهای مستقر در شمال ایران (نورپرفورس) بود.[۱۵]
چ.^ ملیسون (به انگلیسی: Malleson) با درجه ژنرالی، فرمانده نیروهای مستقر در شرق ایران (حلقه شرقی) بود.[۱۵]
ح.^ دنسترویل (به انگلیسی: Dunsterville) با درجه ژنرالی، فرمانده نیروهای مستقر در غرب ایران بود.[۱۵]
خ.^ پرسی سایکس (به انگلیسی: Percy Sykes) با درجه ژنرالی، فرمانده نیروهای مستقر در جنوب ایران (پلیس جنوب) بود.[۱۵]
د.^ ای.پی. تره‌ور (به انگلیسی: A. P. Trevor) با درجه سرگردی، فرمانده حکومت نظامی بوشهر از طرف بریتانیا بود.[۱۳]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Bruinessen, Martin (2006). "فصل ۵: یک جنگ‌سالار کرد در مرز ترکیه و ایران در اوایل قرن بیستم: اسماعیل آقا سیمیتقو". In Atabaki, Touraj (ed.). ایران و جنگ جهانی اول: میدان نبرد قدرت‌های بزرگ. مطالعات خاورمیانه مدرن، ۴۳. لندن؛ نیویورک: I.B. Tauris. pp. ۱۸–۲۱. ISBN 9781860649646. OCLC ۵۶۴۵۵۵۷۹. {{cite book}}: Check |oclc= value (help)
  2. "آمار تلاش‌های نظامی امپراتوری بریتانیا" (لندن: HMSO، ۱۹۲۰). صفحهٔ ۷۷۷. ۲٬۰۵۰ پرسنل ارتش بریتانیا و ۴۹٬۱۹۸ پرسنل ارتش هند بریتانیا در مجموع به "تئاتر خلیج فارس" از هند اعزام شدند.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ اریکسون ۲۰۰۱، صفحهٔ ۱۵۲.
  4. ولکوف, دنیس و. (۲۰۲۲). "وارد کردن دموکراسی به ایران: پروژه روسیه برای جدایی آذربایجان". مطالعات خاورمیانه. ۵۸ (۶): ۴. doi:۱۰٫۱۰۸۰/۰۰۲۶۳۲۰۶٫۲۰۲۲٫۲۰۲۹۴۲۳. S2CID ۲۴۶۹۲۳۶۱۰. نیروی نظامی روسیه، که نه تنها آذربایجان بلکه کل شمال و شمال شرق ایران را اشغال کرد، در نهایت با شروع جنگ جهانی اول به حدود بیست هزار نفر رسید. پس از افتتاح به اصطلاح جبهه ایران، که به جناح جنوبی تئاتر جنگ جهانی اول تبدیل شد، این تعداد به تدریج به هشتاد یا نود هزار نفر افزایش یافت. {{cite journal}}: Check |doi= value (help); Check |s2cid= value (help)
  5. اسمیت, ب. (2009). "زمین و شورش: جدایی‌طلبی کردها در چشم‌انداز تطبیقی" (PDF). مقاله کاری.
  6. "آمار تلاش‌های نظامی امپراتوری بریتانیا" (لندن: HMSO، ۱۹۲۰). صفحهٔ ۷۷۸. تفنگداران جنوب ایران شامل نمی‌شوند. ارقام ممکن است دست کم گرفته شده باشند. جزئیات مربوط به ارتش هند بریتانیا در ایران: ۲۵ افسر هندی، ۱٬۷۷۹ درجه‌دار هندی و ۶۷۰ پیرو هندی از همه علل جان باختند. ۱۱ افسر، ۴۵۴ درجه‌دار و ۶ پیرو زخمی شدند.
  7. اریکسون ۲۰۰۱، صفحات ۲۳۷–۲۳۸، ضمیمه F. تلفات نبرد فقط. اولین حمله (۱۹۱۵): ۲۰۰ کشته، ۴۰۰ زخمی. دومین حمله (۱۹۱۶): ۸۵ کشته، ۲۷۶ زخمی، ۶۸ مفقود/اسیر. دفاع در برابر بریتانیا (۱۹۱۸): ۵۰۰ کشته، ۱٬۰۰۰ زخمی.
  8. رفتار عثمانی با آشوریان، دیوید گانت، مسئله نسل‌کشی، ویرایش رونالد گریگور سونی، فاطمه موگه گوچک، نورمن ام. نیمارک، (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۲۰۱۱)، ۲۵۵؛"از نظر اندازه، نیروی خلیل قطعاً برتر بود، اما ارتش او در یک نبرد سرنوشت‌ساز در نزدیکی دیلمان به شدت آسیب دید که هزاران تلفات در میدان نبرد برجای گذاشت."
  9. ساویج, استنلی جورج (۱۹۲۰). امید ناامید استالکی (به انگلیسی). ملبورن: مک‌کابین. p. ۱۲۸.
  10. اریکسون ۲۰۰۱، صفحهٔ ۱۵۲
  11. وارد, استیون آر. (2014). جاودانه، نسخه به‌روز شده: تاریخ نظامی ایران و نیروهای مسلح آن. انتشارات دانشگاه جورج‌تاون. ISBN 9781626160651., صفحه ۱۲۳: "با نزدیک شدن به پایان جنگ بزرگ در پاییز ۱۹۱۸، وضعیت ایران اسفناک بود. جنگ یک فاجعه اقتصادی ایجاد کرده بود، ارتش‌های مهاجم مزارع و تأسیسات آبیاری را ویران کرده بودند، محصولات و دام‌ها دزدیده یا نابود شده بودند و دهقانان از مزارع خود گرفته شده و مجبور به خدمت به عنوان کارگر در ارتش‌های مختلف شده بودند. قحطی حدود دو میلیون ایرانی از جمعیتی کمی بیش از ده میلیون نفر را کشت، در حالی که یک همه‌گیری آنفولانزا ده‌ها هزار نفر دیگر را کشت."
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ کمالی.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ مشایخی.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ عباسی.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ ۱۵٫۴ ۱۵٫۵ ۱۵٫۶ ۱۵٫۷ ۱۵٫۸ آذرنگ.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ مدنی.
  17. سید صدرالدین طاهری، خاطرات، ص24ـ 25.
  18. محمد ترکمان، آراء، اندیشه‌ها …، ص ۲۱.
  19. خاطرات حسین مکی به قلم خودش، ج 1، ص 130، نشر علمی ۱۳۶۹.
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ماهنامه دوران.

منابع

ویرایش

پیوند به بیرون

ویرایش