عثمان یکم
عثمان یکم مشهور به عثمان غازی (ترکی استانبولی: I. Osman یا Osman Gazi؛ مرگ ۱۳۲۳/۴)،[۱][۳] رهبر قبیله قایی و بنیانگذار سلسله عثمانی بود. سلسله کوچک او (که ابتدا به بیگنشین عثمانی یا امارت عثمانی مشهور بود) بعد از مرگ او رفته رفته از یک امیرنشین کوچک ترکمن،[۵] به یک امپراتوری جهانی تبدیل شد و تا اندکی پس از پایان جنگ جهانی اول پابرجا ماند.
عثمان یکم | |||||
---|---|---|---|---|---|
| |||||
![]() نگارهای از عثمان اول اثر «کنستانتین کاپیداغلی»، متعلق به قرن نوزدهم میلادی | |||||
اوج بیگ سلجوقیان روم | |||||
سلطنت | ح. ۱۲۸۰ – ح. ۱۲۹۹ | ||||
پیشین | ارطغرل غازی | ||||
جانشین | لغو منصب | ||||
نخستین سلطان امپراتوری عثمانی | |||||
سلطنت | ح. ۱۲۹۹ – ۱۳۲۳/۴ | ||||
پیشین | ایجاد منصب سلطنت | ||||
جانشین | اورخان یکم | ||||
زاده | نامشخص،[۱] احتمالاً حدود ۱۲۵۴/۵[۲] سوگوت | ||||
درگذشته | ۱۳۲۳/۴[۳] (۶۸–۷۰ سالگی) بورسا، بیگنشین عثمانی | ||||
آرامگاه | آرامگاه عثمان غازی، عثمانغازی، استان بورسا، ترکیه | ||||
همسر(ان) | ملحون خاتون رابعه بالا خاتون | ||||
فرزند(ان) | اورخان یکم علاءالدین پاشا | ||||
| |||||
ترکی عثمانی | عثمان غازی | ||||
ترکی استانبولی | Osman Gazi | ||||
دودمان | خاندان عثمانی | ||||
پدر | ارطغرل | ||||
مادر | حلیمه خاتون |
به دلیل کمبود منابع تاریخی مربوط به زمان حیات او، اطلاعات واقعی بسیار کمی در مورد عثمان باقی ماندهاست. از زمان سلطنت عثمان حتی یک منبع مکتوب باقی نماندهاست.[۶] حاکمان عثمانی نیز تنها در قرن پانزدهم، قریب به صد سال بعد از مرگ عثمان، و پس از پاکسازی کامل رقبا شروع به جمعآوری زندگینامه او کردند.[۷] به همین دلیل، مورخان تمایز دادن بین واقعیت و اسطوره را، در داستانها و روایتهای بسیاری که دربارهٔ او گفته شدهاست، بسیار چالشبرانگیز میدانند.[۸] یکی از مورخان حتی تا آنجا پیش رفته که این تمایز قائل شدن را غیرممکن دانسته و دوره زندگی عثمان را به عنوان «سیاه چاله» توصیف کردهاست.[۹]
طبق منابع متأخر عثمانی، اجداد عثمان از نوادگان قبیله ترکمن قایی بودند. اما بسیاری از محققین اولیه عثمانی، این را ساختگی میدانند و معتقدند که این در دوران متاخر، به منظور تقویت مشروعیت سلسله، نوشته شدهاست.[۱۰]
حکومت عثمانی یکی از چندین بیگنشین آناتولی بود که در نیمه دوم قرن سیزدهم میلادی ظهور کرد. امارت عثمان در منطقه بیتینی، واقع در شمال آسیای صغیر، واقع شده بود. او در آنجا موقعیت مناسبی برای حمله به امپراتوری آسیبپذیر بیزانس پیدا کرد و تهاجمات علیه این امپراتوری را آغاز کرد. این حملات در زمان جانشینانش نیز ادامه یافت تا زمانی که امپراتوری بیزانس توسط محمد دوم ساقط شد.
نام ویرایش
برخی تاریخ نگاران نام او را نامی ترکی و احتمالاً آتمان یا آتامان دانستهاند که بعدها به عثمان با ریشه عربی تغییر داده شدهاست. قدیمیترین منابع بیزانسی، از جمله جورج پاکیمیرس که معاصر عثمان بود، نام او را یه شکل Ἀτουμάν (آتومان) یا Ἀτμάν (آتمان) نگاشتهاند. منابع یونانی نیز بهطور منظم هر دو شکل نام عربی (عثمان) و ترکی او (عثمان با θ، τθ، یا τσ) آوردهاند. یک منبع عربی کهن، که از عثمان نام بردهاست، در مواردی «ط» را به جای «ث» نوشتهاست. ممکن است عثمان بعداً نام اسلامی «عثمان» را برای خود برگزیده باشد.[۱۱] اما مورخ ترک، خلیل اینالجق، معتقد است فرضیه آتامان نام داشتن عثمان (به نقل از پاکیمیریس) و ربط دادن خاستگاه او به دشت قبچاق، واقع در شمال دریای سیاه، بسیار بعید است.[۱۲]
دانشمندان عرب، مانند ابن فضلالله عمری و ابن خلدون، در نوشتههای خود نام عثمان را به کار بردهاند. جهانگرد مراکشی، ابن بطوطه، که در زمان اورخان اول از خاک عثمانی دیدن کرد، نام او را به شکل عثمانجیق ثبت کردهاست.[۱۳] پسوند «-جیق» در زبان ترکی برای کوچک کردن به کار میرود؛ بنابراین در آن زمان او را به نام عثمانجیق «عثمان صغیر» میشناختند تا با عثمان بن عفان سومین خلیفه راشدین اشتباه گرفته نشود.[۱۴]
اصل و نسب ویرایش
اکثر منابع بر این باورند که اصل و نسب ترکان عثمانی به قبیله ترکمن قایی میرسد که طبق منابع عثمانی، در اوایل قرن سیزدهم میلادی به دلیل حملات مغول، از موطن خود در آسیای مرکزی گریختند. این قبیله در آناتولی، تحت حاکمیت سلجوقیان روم، مستقر شدند.[۱۵] منابع دیگر ادعا میکنند که طایفه قایی دو قرن زودتر از تاریخ مذکور، همراه با سلجوقیان، زمانی که ماوراءالنهر را به مقصد خراسان ترک کرده بودند تا در نزدیکی شهر مرو ساکن شوند، با آنان به خراسان آمد. سپس طایفه قایی پس از جنگ ملازگرد در سال ۱۰۷۱ میلادی به سمت شرق آناتولی حرکت کردند[۱۶] و در آنجا، همراه با سایر طوایف ترک، ساکن شدند. بعدها در ارتش سلطان کیقباد اول شرکت کردند و در جنگ این سلطان با خوارزمشاهیان، مغولها و بیزانسیها که به سرزمینهای سلجوقیان یورش میبردند، شرکت کردند. بر اساس منابع متعدد، جنگجویان قایی به شرکت کردن در خطوط اول نبردها معروف بودند و مهارتهای رزمی و شجاعت آنها از عوامل اصلی پیروزی سلجوقیان در بسیاری از نبردها به حساب میرفت. این قضیه سلطان کقباد را بر آن داشت تا ارطغرل، امیر طایفه قایی، را به عنوان فرمانده و «مقدم» سپاه خود منصوب کرده و مقداری زمین حاصلخیز در نزدیکی آنکارا، محل سکونت طایفه قایی، واگذار کند.[۱۷][۱۸]
بعدها، ارطغرل بر شهر سوگوت، در شمالغربی آناتولی در مرز بیزانس، تسلط یافت.[۱۹] او همچنین عنوان «اوج بیگ» را به دست آورد. سلجوقیان برطبق سنتهای خود به هر رئیس قبیلهای که به قدرت میرسید و تعدادی طایفه کوچکتر به او میپیوست، لقب اوج بیگ میداد. ارطغرل جاه طلبیهای سیاسی گستردهای داشت. او به دنبال تصاحب سرزمینهای بیشتری بود و تنها به سرزمینهایی که سلطان به او پاداش داده بود قانع نمیشد؛ بنابراین او به نام سلطان سلجوقی، یورش به متصرفات بیزانس را آغاز کرد و چندین شهر و روستا را با موفقیت فتح کرد. بدین ترتیب در نیم قرنی که فرمانده سپاه سلجوقیان بود، آرام آرام قدرت خود را گسترش داد. ارطغرل در سال ۶۸۰ هجری قمری در ۹۰ سالگی درگذشت.[۲۰]
اوایل زندگی ویرایش
تاریخ دقیق تولد عثمان مشخص نیست. برخی منابع نوشتهاند که او در ۸ صفر ۶۵۶ هجری قمری، برابر با ۱۳ فوریه ۱۲۵۸ میلادی و ۳ اسفند ۶۳۶ شمسی، به دنیا آمدهاست. همان روزی که در آن مغولان به بغداد حمله کردند و آنجا را ویران کرده و بخش اعظم ساکنان را از تیغ گذراندند.[۲۱] طبق منابع دیگر، مانند کمال پاشازاده (مورخ قرن شانزدهم اهل عثمانی)، عثمان به احتمال زیاد در اواسط قرن سیزدهم میلادی، احتمالاً در سال ۱۲۵۴ یا ۱۲۵۵ میلادی، به دنیا آمدهاست.[۲۲] اطلاعات از اوایل زندگی عثمان بسیار محدود است. این علت کمبود اطلاعات به این دلیل است که قدیمیترین منبع شناخته شده در این دوره زمانی حدود صد سال پس از مرگ عثمان نوشته شدهاست. با این حال، منابع معدودی که باقی ماندهاند موافق هستند که او در شهر سوگوت، که پدرش ارطغرل آن را به عنوان پایتخت امارت خود انتخاب کرده بود، به دنیا آمد.[۲۳]
منابع مهم دربارهٔ زندگی عثمان عبارتند از: داستان التواریخ آل عثمان نوشته شده در قرن چهاردهم میلادی توسط شاعر و پزشک دربار عثمانی تاج الدین ابراهیم بن خضر (متخلص به احمدی)، بهجة التواریخ نوشته شکرالله مورخ (وفات. ۱۴۶۴ میلادی)، و تواریخ آل عثمان نوشته درویش احمد عاشقی، مشهور به عاشق پاشازاده (۱۴۰۰–۱۴۸۴ میلادی). اصل این منابع نیز باقی نماندهاست. آن چیزی که از این کتابها باقی مانده رونویسهایی است که در طول سالها نوشته شدهاند و این بازنویسیها منجر به گم شدن و تغییر در برخی متون کتاب شدهاست.[۲۴] در واقع، منابع عثمانی، اروپایی و بیزانسی برای مشخص کردن خاستگاه عثمان و طایفهاش چندان قابل اعتماد نیستند. از یک سو، قدیمیترین اسناد شناخته شده که در عصر عثمانیها نوشته شدهاست، همگی به دوره پس از فتح قسطنطنیه (۱۴۵۳ میلادی) برمیگردد. از سوی دیگر، هیچیک از مورخان بیزانسی در نوشتههای خود به منشأ عثمانیها اشاره نکردهاند. ترکان عثمانی نیز خارج از حیطه توجه مورخان اروپایی قرار داشتند و مطلب قابل توجهی دربارهٔ آنان توسط مورخان اروپایی نوشته نشد. با این حال، پس از گذشت یک قرن، زمانی که عثمانیها شروع به ایجاد تهدید برای کشورهای اروپایی کردند، این وضعیت تغییر کرد و اروپاییان توجه بیشتری به عثمانی و تاریخ آنان نشان دادند.[۲۵] کمال پاشازاده، مورخ عثمانی، با اشاره به اینکه عثمان کوچکترین پسر ارطغرل بود و به شیوه سنتی عشایر ترکمن بزرگ شد، گفت: او از کودکی کشتی، شمشیرزنی، اسب سواری، تیراندازی و بازداری را آموخت. او به سرعت بر مهارتهای مذکور تسلط یافت و از همه برادرانش پیشی گرفت. او علوم دینی و احکام دینی را نیز آموخت و تحت تأثیر آموزههای شیوخ صوفیه، به خضوص استادش شیخ ادهبالی، قرار گرفت و این را میتوان با توجه به شخصیت و سبک زندگی او فهمید.[۲۳]
مشهورترین روایت دربارهٔ اصل و نسب عثمان این است که عثمان نوه سلیمان شاه بود که هنگام عبور از رود فرات سوار بر اسب در غرق شدن جان باخت. مورخ ترک، ایلماز اوزتونا، معتقد است که نام حقیقی پدربزرگ عثمان، و پدر ارطغرل، گوندوز آلپ بود و به احتمال زیاد سلیمان شاه نامی بهشمار میرفت که در حافظه تاریخی آناتولی باقی مانده بود و در واقع به سلیمان بن قتلمش اشاره دارد که سلطنت سلجوقیان روم را تأسیس کرد. اوزتونا میافزاید که احتمالاً مورخان عصر عثمانی با این نسبنامه سعی در ایجاد ارتباط خویشاوندی بین عثمانیها و سلجوقیان داشتند. مخصوصاً با توجه به اینکه عثمانیها با ادعای جانشینان مشروع سلجوقیان در صحنه تاریخ ظاهر شدند. بر این اساس، نسب فرضی عثمان چنین است: عثمان بن ارطغرل بن گوندوز آلپ بن کیاآلپ بن گوک آلپ بن سرقوک آلپ بن کی آلپ.[۱۶] محققان دیگر نیز موافقند که ارتباط بین ارطغرل، عثمان و سلجوقیان ممکن است که یک قرن بعد توسط وقایع نگاران دربار عثمانی، ابداع شده باشد؛ بنابراین منشأ واقعی خاندان عثمانی مبهم است.[۲۶] از سوی دیگر، برخی منابع عثمانی به خویشاوندی میان عثمان و ترکان اوغوز اشاره میکنند که بیشتر به افسانه نزدیکتر است تا واقعیت، و میگویند که ترکان اغوز از نسل یافث بن نوح هستند و این روایت، شجرهنامه عثمان را به ۵۲ جد، یا بیشتر، منتهی میکند و عثمان در این شجرهنامه با افراد مشهوری چون شخص حضرت نوح، گوک آلپ و اغوز خان و تمامی اقوام ترک اغوز از جمله سلجوقیان، خویشاوند میشود.[۲۵] در این شجرهنامه میتوان ویژگیهای برخی از آنچه که ایلماز اوزتونا در فرضیه خود به آن اشاره کرد را ثابت کرد، که عثمانیها همواره در تلاش بودند تا خود را با سلجوقیان مرتبط کنند و به عنوان وارثان آنها ظاهر شوند.
پایهگذاری امپراتوری عثمانی ویرایش
عثمان به احتمال زیاد در میانه قرن سیزدهم، احتمالاً در سال ۱۲۵۴/۵، تاریخی که توسط مورخ عثمانی قرن شانزدهم، کمال پاشا زاده ذکر شده، متولد شدهاست. طبق تاریخنگاری عثمانی، ارطغرل، پدر عثمان، قبیله ترکمن قایی را، برای فرار کردن از هجوم مغول، از غرب آسیای مرکزی به آناتولی هدایت کرد. سپس با سلطان سلجوقیان روم بیعت کرد و حکمرانی شهر سوگوت، در مرز بیزانس، را بدست آورد.[۲۷] اما این روایت یک قرن پس از عثمان، توسط مورخان درباری امپراتوری عثمانی، ابداع شد و بنابراین منشأ واقعی عثمانیها بهطور دقیق مشخص نیست.[۲۸] هیچ چیز بهطور قطعی در مورد فعالیتهای اولیه عثمان مشخص نیست، به جز اینکه او منطقه اطراف شهر سوگوت را کنترل میکرد و از آنجا حملاتی را علیه امپراتوری بیزانس ترتیب داد. اولین رویداد زندگی عثمان که تاریخ آن تا حدودی مشخص است، نبرد بافئوس در سال ۱۳۰۱ یا ۱۳۰۲ میباشد. عثمان در این نبرد یک نیروی بیزانسی را، که برای مقابله با او فرستاده شده بود، شکست داد.خطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب تمام کنندهٔ </ref> بدون برچسب <ref> ().
به قدرت رسیدن ویرایش
عثمان پس از مرگ پدرش در حدود سال ۶۸۰ هجری قمری ۱۲۸۱ میلادی امیر، یا بیگ، قبیله قایی شد.[۱۹] به گفته برخی از مورخان، رسیدن عثمان به قدرت مسالمت آمیز نبود، زیرا او برای بدستگیری و تحکیم قدرت خود، باید با بستگان خود میجنگید. یکی از رقبای اصلی عثمان، عمویش دوندار دوندار بیگ بود، که ممکن است وقتی برادرزاده اش تصمیم حمله ای را به جزیره ای کوچک در یونان گرفت، نقشه ای برای کشتن برادرزاده اش ریخت یا علیه او دست به شورش زد. دوندار بیگ معتقد بود جاه طلبی عثمان تهدیدی است که میتواند موجودیت کل قبیله قایی را برهم بزند. اما عثمان مجبور شد شمشیر خود را بیرون کشیده و عمویش را به دلیل نافرمانی بکشد.[۲۹]
طبق کتاب ولایتنامه، که حاوی روایاتی دربارهٔ زندگی حاجی بکتاش ولی است، پس از مرگ ارطغرل عموی کوچک عثمان، گوندوز آلپ، به رهبری قبیله قایی رسید. در آن زمان، عثمان و چند جنگجوی دیگر شروع به سازماندهی حملاتی به سرزمینهای بیزانس در مجاورت سوگوت، مانند یریشهر، بیلهجک، اینهگول و ایزنیک کردند. در نتیجه، تکور (فرماندار محلی) بیزانسی بورسا خشمگین شد و نمایندگانی را نزد سلطان سلجوقی، کیقباد سوم، فرستاد و از این حملات پی در پی عثمان شکایت کرد؛ بنابراین کیقباد به گوندوز آلپ دستور داد تا برادرزاده جوان خود را نزد او بفرستد تا در برابرش پاسخگو باشد. گندوز آلپ نیز عثمان را دستگیر و به قونیه فرستاد. سلطان کیقباد، که شجاعت و کردار عثمان را تحسین میکرد و مایل به مجازات او نبود، عثمان را نزد حاجی بکتاش ولی فرستادند تا او دربارهٔ عثمان داوری کند. عثمان به گرمی مورد استقبال عارف صوفی قرار گرفت. حاجی بکتاش سپس فرمان به آزادی او را داد و گفت: من سالها چشم به راه کسی همانند او بودم. پس از این، حاجی بکتاش ولی سر عثمان را با همان عمامه ای که مربوط به شیوخ صوفی بود، پیچید و او را با پیامی به قونیه فرستاد. او در این پیام به سلطان امر کرد تا عثمان را رهبر قبیله قایی کند. بدین ترتیب، عثمان به فرمان کیقباد سوم رهبر قبیله شد.[۳۰]
موقعیت استراتژی بیگ نشین عثمانی ویرایش
از نظر نظامی، موقعیت بیگ نشین عثمان تأثیر بسزایی در موفقیت او به عنوان یک جنگجوی فاتح داشت. پایتخت او سوگوت بر روی تپه ای در موقعیتی کاملاً دفاعی قرار داشت که در میان راه اصلی قسطنطنیه به قونیه بود. اهمیت این ناحیه به دلیل چندپارگی سیاسی آناتولی است که به ایالتهای کوچک اهمیت بیشتری نسبت به آنها در ابتدا میداد.[۳۱] عثمان به عنوان امیر یک بیگ نشین هممرز با سرزمینهای بیزانس، این فرصت را داشت که تمام تلاش خود را به سمت جنگ و جهاد به دنبال سلجوقیان به قصد تسخیر تمام سرزمینهای بیزانس و جذب آنها به خلافت اسلامی سوق دهد. عثمان که از ضعف امپراتوری باستانی و جنگهای مداوم آن در اروپا تشویق شده بود، این شانس را داشت که به سمت غرب آناتولی گسترش یابد و از داردانل به سمت جنوب شرقی اروپا عبور کند.[۳۱] در تفسیر این اقدامات، برخی از مورخان استدلال میکنند که راهبرد عثمان برای افزایش سرزمینهای خود به هزینه بیزانسیها به دلیل قصد او برای جلوگیری از درگیری با همسایگان قدرتمندتر ترک خود بود.[۱۹]
از نظر سیاسی، عثمان مهارتهای زیادی در شکلگیری و بهکارگیری سیستمهای اداری نوین در بیگ نشین خود نشان داد. در طول سلطنت او، عثمانیها گامهای بلندی در جهت گذار از سیستم قبیله ای و عشیره ای به اسکان در سکونتگاههای دائمی و شهرها برداشتند. این به آنها کمک کرد تا موقعیت خود را تحکیم کنند و به سرعت به یک قدرت بزرگ تبدیل شوند. علاوه بر این، موقعیت بیگ نشین در شمال غربی آناتولی، در کنار جهان مسیحیت، سیاست نظامی را بر عثمانیها تحمیل کرد که به آنها در مقایسه با بیگ نشینهای آناتولی، شانس بیشتری برای رشد و گسترش داد.[۳۱] بیگ نشین عثمان هم از حملات مغول و هم از نفوذ بیگ نشینهای قدرتمند ترکمن در جنوب و جنوب غربی آناتولی نسبتاً دور ماند. علاوه بر این، نزدیکی آن به جاده ابریشم، که سرزمینهای بیزانس در غرب را به مناطق تحت کنترل مغولها در شرق مرتبط می میکرد، ویژگیهای استراتژیک و اقتصادی برجسته ای به این بیگ نشین بخشیده بود. همچنین، بیگ نشین عثمانی تنها پایگاه مسلمانان بود که در مقابل سرزمینهای تسخیر نشده بیزانس قرار داشت و همین امر باعث شد که بسیاری از کشاورزان، جنگجویان و دراویش ترکمن که از دست مغولان فرار میکردند و به دلایل اقتصادی و مذهبی در آرزوی تسخیر سرزمینهای جدید بودند، به آن جذب شوند.[۳۲]
رؤیای عثمان ویرایش
عثمان اول با یکی از رهبران مذهبی صوفی به نام شیخ ادهبالی، که با دخترش ازدواج کرده بود، رابطه نزدیک داشت. روایتی از نویسندگان بعدی عثمانی، برای نشان دادن رابطه نزدیک این دو مرد، نقل شدهاست که در آن عثمان، در حالی که در خانه شیخ اقامت داشت، خوابی دید.[۳۳] این داستان در وقایع نگاری اواخر قرن پانزدهم عاشق پاشازاده به شرح زیر است:
(در آن خواب) هلال ماهی را دید از سینه آن حضرت (شیخ اده بالی) برخاست و در سینه او فرورفت. سپس درختی از ناف او جوانه زد و سایه آن جهان را فرا گرفت. زیر این سایه کوهها بود و از پای هر کوه نهرها سرازیر میشد. برخی از مردم از این آبهای جاری مینوشیدند، برخی دیگر باغها را سیراب میکردند و برخی دیگر باعث جاری شدن چشمهها میشدند. وقتی عثمان از خواب بیدار شد، ماجرا را به آن حضرت بازگو کرد و گفت: عثمان، پسرم، مبارکت باد، زیرا خداوند منصب شاهنشاهی را به تو و اولادت دادهاست و دخترم بالا خاتون همسر تو خواهد شد.[۳۴]
این رؤیا به یک اسطوره بنیادی مهم برای امپراتوری تبدیل شد، بدین مضمون که خداوند خاندان عثمان را از قدرتی خدادادی بر روی زمین برخوردار کرد و این اسطوره توجیهی برای پیروزیهای عثمانی، برای مخاطبان قرن پانزدهم، شد.[۳۵] همچنین این رؤیا ممکن است به عنوان شکلی از تعهد سلاطین عثمانی نسبت به رعایای خود عمل کرده باشد: همانطور که خداوند وعده دادهاست که به عثمان و فرزندانش حاکمیت بدهد، عثمان نیز وظیفه داشته بود که به رعایای خود رفاه بدهد.[۳۶]
فتح بیله جیک،یارحصار،اینه گول ویرایش
عثمان بیگ پنج سال پس از منسوب شدن بعنوان بیگ در سال ۱۲۸۵ به کلوکا حصار(کلوجاحصار)حمله برد واین ناحیه بعنوان نخستین فتح عثمان در نظر گرفته میشود.عثمان نیز مدتی پس از اوج بیگ شدن به اینحصار حمله کرد و توانست انجارا که بدست بیاورد.پس از ان فتح یک معاهده صلح بین عثمان بیگ و امپراطوری بیزانس ایجاد شد که تا سال ۱۲۹۹به طول انجامید.[۳۷]پس از شکسته شدن معاهده مذکور عثمان بیگ راهی فتح بیله جیک شد.[۳۸][۳۹]افزایش قدرت عثمان وتحکیم قدرت او بعنوان اوج بیگ سلجوقی باعث شد قبایل ترکمن اناتولی به او همراه شده و و او را بیگ خود بدانند.تکفور بیله جیک از این کار عثمان هرسناک گشت و قصد کشتن عثمان را داشت. عثمان در این میان وقبل از تکفور بیله جیک به او حمله برد و این شهر را فتح نمود که به معنای لغو قرارداد از جانب عثمان بود.[۳۸][۳۹]عثمان میدانست که سفرای امپراتور بیزانس به سوی او حرکت خواهند کرد ازاین رو به کمک تمام خوانین مرز های سلجوقی(خاک عثمانی) اینه گول که شهری کلیدی برای فتوحات بعدی بود را محاصره کرد.این محاصره بر مبنای فتح سریع اینه گول و سپس حرکت به سوی ینیشهیر میبود از این رو او پس ازمدتی محاصره دراوزه اینه گول را گشود. اما سفرای بیزانس پیش عثمان بیگ امده وطلب اینه گول و بیله جیک ویارحصار را کردند که عثمان سخت و مخالفت کرد.[۳۸][۳۹]پشتیبانی خوانین ترک ازعثمان بیگ باعث شد بتواند به مرز های ینیشهیر برسد ینیشهیر کلید فتح شهر بیزانسی بورسا و شهر ایزنیک هم به شمار می رفت. عثمان ینیشهیر را محاصره کرد تا از حرکت سپاه مرکزی بیزانس به سوی خود جلوگیری کند و همچنین این فتح به قدرتمندشدن او در مرز ها وایجاد دولت مرزی منتهی میشد. عثمان به کمک ارتش خود و خوانین متحد با خود در مرز سلجوقی به سوی ینیشهیر حرکت کرد وموفق شد دروازه های شهر را بگشاید.پس از این فتح ازسوی سلطان سلجوقی برای عثمان نماد ها ویک پرچم داده شد تا بیگ نشین خود راتاسیس کند.عثمان سپس ینی شهیر رادرمرکز قرار داد چراکه این شهر جمعیت ترکمن و مسلمان داشت وکنترل نواحی تحت فرمانش راساده تر میساخت.[۳۸][۳۹]
گسترش بیگ نشین عثمانی ویرایش
زوال سلجوقیان روم ویرایش
درسال ۱۲۹۹ عثمان بیگ موفق به تاسیس دولتش شد علت این رخداد هم تضعیف سلطان نشین روم در قونیه بود.از این رو عثمان به سادگی و بدون دخالت دولت سلجوقی حکومت میکرد.سلطان نشین سلجوقیان روم حالا پس از سال ها حکومت بر طیف وسیعی از اناتولی به چند علت سقوط کرد.جنگ های مداوم با امپراتوری بیزانس و صلیبیون،حملات مغولان و دست نشاندگی و نهایتاً تقویت شدن حکام محلی وبیگ ها.[۴۰]
فتح اطراف ینشهیر ویرایش
پس از فتح ینیشهیر به این علت که ینیشهیر در مرز خاک های عثمانی قرار داشت عثمان به منظور ایجاد یک کمربند ایمنی به دور ینیشهیر به قلعه های ماراماراجیک،کوپروحصار،کوچ حصار،کوحصار و لفکه(لفکه یکی از دروازه های شهر ایزنیک بود وفتح این قلعه منجر به محاصره ایزنیک درسال ۱۳۰۱ شد.[۴۱])حمله کرد وتمامی این قلعه هارا فتح کرد که زمینه ساز نبرد بافئوس بود.[۴۲]
نبرد بافئوس ویرایش
شکست های متعددی که بیزانسی ها از عثمانی خوردند در واقع اغازگر این جنگ بود که در واقع نخستین نبرد عثمانی ها است.عثمان یکم درابتدا دستور داد تا شهر ایزنیک(نیکا)را محاصره کرده ونگذاشتدکه هیچ برداشتی از مزارع اطراف ازمیت(نیکومدیا)توسط بیزانسی ها انجام شود.عثمان یکم دیگر تکفور های بیزانسی را یا مجبور به تسلیم میکرد یا از آنان جزیه میگرفت.[۴۳]امپراتور بیزانس اندرونیکوس دوم دستور داد تا سپاهیان بیزانسی به سوی خاک عثمانی پیشروی کرده ومحاصره ایزنیک را بشکنند.سپاهیان بیزانس متشکل از بیزانسی ها و الان ها بود.اما الان ها پس ازمدتی از پیشروی کردن گذشتند و به خانه های خود بازگشتند. فقط ۲۰۰۰ بیزانسی باقیماند که در دشت بافئوس که گفته میشود در محوطه دید شهر ایزنیک(نیکا)است به مصاف سپاه سواره نظام مسلمان عثمانی شتافتند.سپاه عثمانی متشکل از ۵۰۰۰ سواره نظام سبک بود که به سرعت پیاده نظام بیزانسی را درهم شکستند. در اخر جرج موزالون تصمیم گرفت که به نیکومدیا با پشتیبانی نیرو های الان عقب نشینی کند.[۴۴][۴۵]
سقوط سلجوقیان روم ویرایش
درسال ۱۳۰۷ اخرین سلطان سلجوقیان روم مسعود دوم به قتل رسید واین دولت به پایان کار خود رسید وبه سرعت چند تکه شد. با این حال پس از تقسیم شدن نواحی تمام بیگ نشین ها زیر نظر ایلخانان مغول بودند.تا این که عثمان اول اولین شخصی شد که پس از حمله مغول به سرزمین های اسلامی به نام خود خطبه خواند و سکه ضرب کرد.این نشان دهنده ی استقلال عثمانی از مغولان ایران(ایلخانان)بود.عثمان یکم نیز خود را سلطان عثمان (پادیشاه العثمان)نامید.[۴۷]
اتحاد بیزانس و انجمن کاتالان ویرایش
امپراتور بیزانس تصمیم گرفت برای پس زدن ترکان عثمانی از مغولان کمک بگیرد وتاحدی نیز موفق شد اما با مرگ غازان خان تمام نقشه های بیزانس برای اتحاد با مغولان ناموفق باقی ماند ازین رو امپراتور بیزانس از کمپانی کاتالان کمک خواست وانان را با وعده ثروت عظیم برای غارت از ترکان به خاک بیزانس کشاند.درآخر سپاه کاتالان درسال۱۳۰۴ که شامل ۶۵۰۰ نفر بود به قسطنطیه واردشد.[۴۸]کاتالان ها در ابتدا موفق به شکست بیگ گرمیان،بیگ قراسی و جانداریان شدند.اما زمانی که به پایگاه خود بازمی گشتندمتوجه شدند بیزانسی ها پادگان را قتل عام کرده وبه اتش کشیده اند ازین رو به نیروهای رومی هجوم بردند.نهایتاً نیروهای بیزانسی موفق به شکست کاتالان ها شدند وبه حکم امپراتور بیزانس فرمانده آنان راجر دفلور را به قسطنطیه برده واعدام کرند.البته که پس از آن کاتالان ها متوقف نشدند وبه سختی از بیزانس انتقام گرفتند.[۴۹]این آشوب ها دربیزانس به این منجر شد که عثمان یکم به سرعت فتوحات خود را گسترش دهد.
پیشروی در مرمره ویرایش
عثمان یکم به گفته شاو مدتی بعد درسال ۱۳۰۷ اسکی شهر و شهر گونیک واطراف آن را در نبرد با دیگر بیلیک ها بدست آورد.(به گفته برخی در سال ۱۳۰۱این شهرها فتح شدند.)پس از آن از دو طرف مرز های عثمانی را به دریای سیاه و دریای مرمره رساند ویکی از جزایر بزرگ بیزانسی را در دریای مرمره فتح کرد.[۳۷]این باعث شد تمام مرز های بیلیک هابه عثمان رسیده و تنها دولتی در شرق شد که با امپراتوری بیزانس مرز داشت.سپس عثمان راهی محاصره شهر بورسا (۱۳۱۷_۱۳۲۴)شد که قلب بیزانس در اناتولی بود.[۵۰]
فتح بورسا ویرایش
عثمان با داشتن ینی شهیر تلاش های خود را بر شهرهای پر وسعت و گوشه گیر متمرکز کرد که از بورسا آغاز شد، بی خبر از اینکه این آخرین جنگ های انتخاباتی او خواهد بود.[۵۱] عثمان دستور ساخت دو قلعه را برای نظارت و تسلط بر شهر را داد، بعد از آن با اتمام ساخت قلعه، عثمان پادگان های گسترده ای را در اختیار قلعه ها قرار داد. این کار به افرادش اجازه می داد که تا محاصره را تشدید نمایند و از رسیدن هرگونه خوراک به بورسا جلوگیری نمایند.[۵۲] محاصره عثمانی بین ۶ تا ۹ سال ادامه داشت، این اقدام به این علت بود که عثمانیها فاقد ابزار های محاصره بودند و پیش از این هرگز یک شهر استوار بزرگ را تسخیر نکرده بودند.[۵۳]
در طول تسخیر طولانی مدت، عثمان و بعضی از فرماندهان نظامی اش قلعه های کوچک تر بیزانس را در همسایگی بیلیک فتح نمودند، که در آن چند تکفور به فرماندهی عثمان اعتراف نمودند و در زمره پیروان او قرار گرفتند که بعضی از فرمانروایان به دین مبین اسلام گرویدند. بعدها، عثمان دچار بیماری نقرس شد و دیگر این توانایی را دارا نبود که افرادش را در لشکرکشیها همراهی نماید یا شاهد محاصره بورسا باشد، پس انجام این کار بزرگ را به پسرش اورهان سپرد. و سر انجام عثمان در پایتخت خودش بازنشسته شد. اورهان بدون هیچ جدالی به تصرف مابقی مکان ها ادامه داد، ولی به اعتکاف بورسا از قلعههای مجاورش ادامه داد و مودانیا را فتح نمود تا ارتباط شهر با دریا را قطع نماید. وی همچنین شهر قرهمرسل در سواحل جنوبی ازمیت را به تسخیر خودش درآورد و اسم آن را به نام پیشوای مسلمانان که آن را "کارامورسل بیگ" گرفت، به کارامورسل تغییر نام داد. آخرین قلعه ای که سقوط کرد، بیس بود که کلید بورسا در نظر گرفته می شد و به آن اورهانلی تغییر نام داد.[۵۲][۵۴]
اورهان تصرف پیرامون بورسا را قوی نمود تا اینکه سربازخانه آن در ناامیدی فرو رفت. و به زودی امپراتور بیزانس متوجه شد که سقوط شهر به دست مسلمانان پرهیز ناپذیر است، پس امپراتور ناچار شد تصمیم سختی گیرد و بعد از تصمیم سختش به فرماندار خود دستور داد تا شهر را تخلیه نماید. اورهان در دوم جمادى الثانی ۷۲۶ هجرى قمری / ۶ آوریل ۱۳۲۶ میلادی وارد بورسا شد و مردم آن پس از به رسمیت شناختن حاکمیت عثمانی و عهد و پیمان بستن به پرداخت جزیه به آنان صدمه ای وارد نکنند.[۵۵] و سرانجام سروز، فرمانده سربازخانه بورسا، تسلیم اورهان شد و با پدرش عثمان بیعت نمود. و سرانجام او نیز به اسلام گروید و به احترام شجاعت و صبرش در زمان طولانی محاصره لقب «بیگ» به او داده شد.[۵۶] به گفته برخی منابع، عثمان درست پیش از سقوط بورسا درگذشت,[۵۳] در حالی که دیگران آنگونه بیان می کنند که عثمان آنقدر زنده بود که در بستر مرگش خبر پیروزی را شنید.[۵۷][۵۸][۵۹]
همسران و فرزندان ویرایش
عثمان یکم در طول زندگی اش دارای دو همسر با نام های ذیل بود:[۶۰][۶۱]
- ملحون خاتون. دختر اومر عبدالعزیز بیگ بود. او مادر دومین شاه امپراتوری عثمانی اورهان اول و فاطما خاتون بود.
- رابعه بالا خاتون. همچنان بالا خاتون نیز نامیده می شود، پس برخی از مورخان بر این باور بودند که او و ملحون خاتون یک شخص بوده اند، در حالی که چنین چیزی نبود.او نخستین زن عثمان یکم بود. بالا خاتون دختر شیخ ادهبالی و مادر نخستین وزیر و پاشای عثمانی علاءالدین پاشا و حلیمه خاتون بود. بالا خاتون آخرین سال های عمرش را نزد پدرش طی نمود و در سال ۱۳۲۴ در بیلهجک درگذشت و سپس در کنار مزار پدرش به خاک سپرده شد.
نگارخانه ویرایش
-
سلطان عثمان غازی
-
نگارهای از عثمان یکم
-
مقبره عثمان یکم، بورسا، ترکیه
-
امپراتوری عثمانی در زمان عثمان یکم
پانویس ویرایش
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ Kermeli, Eugenia (2009). "Osman I". In Ágoston, Gábor; Masters, Bruce (eds.). Encyclopedia of the Ottoman Empire. p. 444.
اطلاعات معتبر دربارهٔ زندگی عثمان کمیاب است. تاریخ تولد او ناشناخته است و، به دلیل اهمیت او به عنوان پدر بنیانگذار در امپراتوری عثمانی، جزئیات زندگی او به افسانه آمیخته شدهاست. با این حال، مورخان توافق دارند که عثمان قبل از سال ۱۳۰۰، یکی از چندین رهبر قبایل ترکمن بود که در منطقه سقاریه فعالیت میکردند.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامkemalpasazade
وارد نشدهاست. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Kafadar, Cemal (1995). Between Two Worlds: The Construction of the Ottoman State. p. 16.
By the time of Osman's death (1323 or 1324)...
- ↑ Akgündüz, Ahmed; Öztürk, Said (2011). Ottoman History - Misperceptions and Truths (به انگلیسی). IUR Press. p. 35. ISBN 978-90-90-26108-9. Retrieved 28 December 2019.
- ↑ "Osman I". Encyclopedia Britannica. عثمان یکم، یا عثمان غازی، (متولد حدود ۱۲۵۸ - درگذشته ۱۳۲۴ یا ۱۳۲۶)، امیر یک شاهزادهنشین ترکمنتبار، در شمال غربی آناتولی، بود که به عنوان بنیانگذار دولت امپراتوری عثمانی شناخته میشود.
- ↑ Kafadar, Cemal (1995). Between Two Worlds: The Construction of the Ottoman State. p. xii.
There is still not one authentic written document known from the time of ʿOsmān, and there are not many from the fourteenth century altogether.
- ↑ Kafadar, Cemal (1995). Between Two Worlds: The Construction of the Ottoman State. p. 93.
- ↑ Finkel, Caroline (2005). Osman's Dream: The Story of the Ottoman Empire, 1300-1923. Basic Books. p. 6. ISBN 978-0-465-02396-7.
Modern historians attempt to sift historical fact from the myths contained in the later stories in which the Ottoman chroniclers accounted for the origins of the dynasty[.]
- ↑ Imber, Colin (1991). Zachariadou, Elizabeth (ed.). The Ottoman Emirate (1300-1389). Rethymnon: Crete University Press. p. 75.
Almost all the traditional tales about Osman Gazi are fictitious. The best thing a modern historian can do is to admit frankly that the earliest history of the Ottomans is a black hole. Any attempt to fill this hole will result simply in more fables.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامkayi
وارد نشدهاست. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ Kafadar, Cemal (1995). Between Two Worlds: The Construction of the Ottoman State. p. 124.
- ↑ الگو:TDV İslâm Ansiklopedisi
- ↑ Ahmet Yaşar Ocak, (2000), Osmanli Devleti'nin kuruluşu: efsaneler ve gerçekler, p. 45 (in Turkish)
- ↑ Kenje Kara, Daniel Prior, (2004), Archivum Ottomanicum, Volume 22, p. 140
- ↑ Hōca Efendi, Saʿd al-Dīn b. Ḥasan (1863). Tâcü't-Tevârih [The Crown of Histories] (به ترکی عثمانی). Istanbul: Matbaa-i Âmire. pp. 13–15.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Öztuna, Yılmaz (1988). Mawsūʻat tārīkh al-Imbarāṭūrīyah al-ʻUthmānīyah al-siyāsī wa-al-ʻaskarī wa-al-ḥaḍārī [Encyclopedia of the political, military and cultural history of the Ottoman Empire] (به عربی). Vol. I. Translated by Salman, Adnan Mahmud (1st ed.). Istanbul: Faisal Finance Institution. pp. 83–84.
- ↑ Farīd, Muḥammad (2006). Tārīkh al-Dawlah al-ʻAlīyah al-ʻUthmānīyah [History of the Exalted Ottoman State] (به عربی) (10th ed.). Beirut: Dar al-Nafa'is. pp. 115–116. Archived from the original on 9 May 2019.
- ↑ al-Qaramani, Ahmed bin Yusuf bin Ahmed (1985). Tārīkh salāṭīn Āl ʻUthmān [History of the Ottoman Sultans] (به عربی) (1st ed.). Damascus: Dār al-baṣāʼir. pp. 9–10.
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ Shaw, Stanford (1976). History of the Ottoman Empire and Modern Turkey (illustrated, reprinted ed.). Cambridge: Cambridge University Press. pp. 13–14. ISBN 978-0-521-29163-7.
- ↑ Ṭaqqūsh, Muḥammad Suhayl (2013). Tārīkh al-ʻuthmānīyīn min qiyām al-Dawlah ilá al-inqilāb ʻalá al-khilāfah [History of the Ottomans: from the rise of the Empire to the coup against the caliphate] (به عربی) (3rd ed.). Beirut: Dar al-Nafa'is. p. 92. ISBN 9789953184432. Archived from the original on 28 April 2019. Retrieved 28 April 2019.
- ↑ Armağan, Mustafa (2014). al-tārīkh al-sirrī lil-Imbarāṭūrīyah al-ʻUthmānīyah; Jawānib ghayr Maʻrūfa min ḥayāt Salāṭīn Banī ʻUthmān [The Secret History of the Ottoman Empire: Unrecognized Aspects of the Life of the Ottoman Sultans] (به عربی). Translated by Hamza, Mustafa (1st ed.). Beirut: al-Dār al-ʻArabīyah lil-ʻUlūm Nāshirūn. p. 11. ISBN 9786140111226.
- ↑ Murphey, Rhoads (2008). Exploring Ottoman Sovereignty: Tradition, Image, and Practice in the Ottoman Imperial Household, 1400-1800. London: Continuum. p. 24. ISBN 978-1-84725-220-3.
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ Sakaoğlu, Necdet (1999). Yaşamları ve Yapıtlarıyla Osmanlılar Ansiklopedisi, C.2 [Encyclopedia of the Lives and Works of the Ottomans] (به ترکی استانبولی). Yapı Kredi Kültür Sanat Yayıncılık. pp. 392–395. ISBN 9789750800719.
- ↑ Zachariadou, Elizabeth A. (1997). Osmanlı Beyliği, 1300-1389 [Ottoman Beylik, 1300 - 1389] (به ترکی استانبولی). İstanbul: Türkiye Ekonomik ve Toplumsal Tarih Vakfı. p. 150. ISBN 9789753330671.
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ Ḥallāq, Ḥassān (2000). Tārīkh al-shuʻūb al-Islāmīyah al-ḥadīth wa-al-muʻạṣir [Modern and Contemporary History of the Muslim peoples] (به عربی) (1st ed.). Beirut: Dar al-nahḍah al-ʻArabīyah. pp. 16–17. Archived from the original on 19 March 2020. Retrieved 23 December 2019.
- ↑ Fleet, Kate. "The rise of the Ottomans". The New Cambridge History of Islam. Vol. 2: The Western Islamic World, Eleventh to Eighteenth Centuries. Cambridge: Cambridge University Press. p. 313. ISBN 978-0-521-83957-0.
ریشه اصلی عثمانیها مبهم است. بر اساس روایات افسانهای، که عمدتاً بعدها به عنوان بخشی از فرایند مشروعیت بخشیدن به حکومت عثمانی و فراهم کردن یک گذشته مناسب برای عثمانیها ابداع شدهاست، این حاکم سلجوقی، علاءالدین الدین (کیقباد) بود که حکومت (مناطقی از آناتولی) را به عثمانیها اعطا کرد.
- ↑ Stanford Shaw, History of the Ottoman Empire and Modern Turkey (Cambridge: University Press, 1976), vol. 1 شابک ۹۷۸۰۵۲۱۲۹۱۶۳۷, p. 13
- ↑ Fleet, Kate (2010). "The rise of the Ottomans". In Fierro, Maribel (ed.). The New Cambridge History of Islam, Volume 2: The Western Islamic World, Eleventh to Eighteenth Centuries. Cambridge: Cambridge University Press. p. 313. ISBN 978-0-521-83957-0.
ریشه اصلی عثمانیها مبهم است. بر اساس روایات افسانه ای، که عمدتاً بعدها به عنوان بخشی از فرایند مشروعیت بخشیدن به حکومت عثمانی و فراهم کردن یک گذشته مناسب برای عثمانیها ابداع شدهاست، این حاکم سلجوقی، علاءالدین الدین (کیقباد) بود که حکومت (مناطقی از آناتولی) را به عثمانیها اعطا کرد.
- ↑ Sakaoğlu, Necdet (2008). Bu mülkün kadın sultanları: Vâlide sultanlar, hâtunlar, hasekiler, kadınefendiler, sultanefendiler [The Queen Women of the Sultanate: Vâlide sultans, wives, hasekis, women's children, sultan's children] (به ترکی استانبولی). Istanbul: Oğlak Yayıncılık. p. 26. ISBN 978-9-753-29623-6.
- ↑ Ibrāhīm, Aḥmad Maḥmūd (2016). "ẓuhūr al-Biktāshīyah wa-al-ishrāf ʻalá al-Inkishariyya". al-Islām al-muwāzī fī Turkiyā: al-Biktāshīyah wa-jadal al-taʼsīs [Parallel Islam in Turkey: Bektashi Order and Janissary Supervision] (PDF) (به عربی) (1st ed.). Dubai: Al-Mesbar Studies and Research Center. p. 4. Archived from the original (PDF) on 20 September 2018. Retrieved 20 September 2018.
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ Ṭaqqūsh, Muḥammad Suhayl (2013). Tārīkh al-ʻuthmānīyīn min qiyām al-Dawlah ilá al-inqilāb ʻalá al-khilāfah [History of the Ottomans: from the rise of the Empire to the coup against the caliphate] (به عربی) (3rd ed.). Beirut: Dar al-Nafa'is. pp. 25–28. ISBN 9789953184432. Archived from the original on 28 April 2019. Retrieved 28 April 2019.
- ↑ Collins, Paul (1993). al-Uthmānīyūn fī Ūrūbbā [The Ottomans in Europe] (به عربی). Translated by al-Shaykh, ʻAbd al-Raḥmān. Cairo: General Egyptian Book Organization. p. 26. Retrieved 30 March 2020.
- ↑ Kermeli, Eugenia (2009). "Osman I". In Ágoston, Gábor; Masters, Bruce (eds.). Encyclopedia of the Ottoman Empire. p. 445.
جدای از این تواریخ، منابع متاخری وجود دارد که شروع به تثبیت عثمان به عنوان یک شخصیت اسطوره ای میکند. از قرن شانزدهم به بعد، تعدادی از این اسطورههای سلسله ای توسط نویسندگان عثمانی و غربی مورد استفاده قرار میگیرد که به بنیانگذار این سلسله خاستگاه والاتری بدهد. از این اسطورهها میتوان به «خواب عثمان» اشاره کرد که گویا در خانه شیخی به نام اده بالی میهمان بودهاست. [...] با این حال، این روایت بسیار نمادین را باید به عنوان نمونهای از اسطورهشناسی فرجامشناسی درک کرد که برای اقدامات بعدی امارت عثمانی برای احاطه کردن مؤسس دودمان با بینشی ماوراءالطبیعی، پیروزیهای مبتنی برخواسته الهی و اصل و نسبی درخشان لازم بود.
- Imber, Colin (1987). "The Ottoman Dynastic Myth". Turcica. 19: 7–27. doi:10.2143/TURC.19.0.2014268.
The attraction of Aşıkpasazade's story was not only that it furnished an episode proving that God had bestowed rulership on the Ottomans, but also that it provided, side by side with the physical descent from Oguz Khan, a spiritual descent. [...] Hence the physical union of Osman with a saint's daughter gave the dynasty a spiritual legitimacy and became, after the 1480s, an integral feature of dynastic mythology.
- Imber, Colin (1987). "The Ottoman Dynastic Myth". Turcica. 19: 7–27. doi:10.2143/TURC.19.0.2014268.
- ↑ Finkel, Caroline (2005). Osman's Dream: The Story of the Ottoman Empire, 1300-1923. Basic Books. p. 2., citing Lindner, Rudi P. (1983). Nomads and Ottomans in Medieval Anatolia. Bloomington: Indiana University Press. p. 37. ISBN 0-933070-12-8.
- ↑ Finkel, Caroline (13 February 2006). Osman's Dream: The Story of the Ottoman Empire, 1300-1923. Basic Books. p. 2. ISBN 978-0-465-02396-7.
First communicated in this form in the later fifteenth century, a century and a half after Osman's death in about 1323, this dream became one of the most resilient founding myths of the empire
- ↑ Kafadar, Cemal (1995). Between Two Worlds: The Construction of the Ottoman State. pp. 132–3.
- ↑ ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ Shaw, Ottoman Empire, p. 14
- ↑ ۳۸٫۰ ۳۸٫۱ ۳۸٫۲ ۳۸٫۳ Akgündüz, Ahmed; Öztürk, Said (2011). Ottoman History - Misperceptions and Truths. IUR Press. p. 43. ISBN 978-90-90-26108-9. Retrieved 12 August 2020.
- ↑ ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ ۳۹٫۲ ۳۹٫۳ Korobeĭnikov, Dimitri (2014). Byzantium and the Turks in the Thirteenth Century. Oxford University Press. p. 284. ISBN 978-01-98-70826-1. Retrieved 12 August 2020.
- ↑ Farīd, Muḥammad (2006). Tārīkh al-Dawlah al-ʻAlīyah al-ʻUthmānīyah [History of the Exalted Ottoman State] (in Arabic) (10th ed.). Beirut: Dar al-Nafa'is. p. 118. Archived from the original on 9 May 2019.
- ↑ Kazhdan, Alexander (1991). The Oxford Dictionary of Byzantium. Oxford and New York: Oxford University Press. pp. 1539–1540. ISBN 0-19-504652-8.
- ↑ Mantran, Robert (1992). Tārīkh al-dawlah al-ʻUthmānīyah [History of the Ottoman Empire] (in Arabic). Vol. 1st Vol. Translated by Sibāʻī, Bashīr (1st ed.). Cairo: Dar al-fikr. p. 23. ISBN 9775091136. Archived from the original on 17 June 2016.
- ↑ Babinger, Franz (1993). "Mīk̲h̲āl-Og̲h̲lu". The Encyclopaedia of Islam. Vol. VII (New ed.). Leiden: E. J. Brill. pp. 34–35. doi:10.1163/1573-3912_islam_SIM_5193. ISBN 90-04-09419-9.
- ↑ Donald M., Nicol (1993). The Last Centuries of Byzantium, 1261–1453. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 125–126. ISBN 978-0-521-43991-6.
- ↑ Kazhdan, Alexander (1991). The Oxford Dictionary of Byzantium. Oxford and New York: Oxford University Press. p. 251. ISBN 0-19-504652-8.
- ↑ "Akce – Osman Gazi". en.numista.com.
- ↑ al-Qusṭanṭīnī, Muṣṭafa bin 'Abd Allāh (Kâtip Çelebi) (2003). Fadhlakat aqwāl al-akhyār fī ʻilm al-tārīkh wa-al-akhbār [A historiographical compendium of what was told by the good folk] (in Arabic). Sohag: South Valley University. p. 136. Archived from the original on 25 May 2019. Retrieved 8 November 2018.
- ↑ ʻAṭā, Zubaydah. Bilad al-Turk fī al-ʻuṣūr al-Wusṭá: Bīzanṭah wa Salajiqat al-Rūm wa al-Uthmānīyūn [Land of the Turks during the Middle ages: Byzantium, Seljuk Sultanate of Rûm, and the Ottomans] (in Arabic). Beirut: Dar al-Fikr al-ʻArabī. pp. 155–156. Archived from the original on 15 December 2019. Retrieved 15 December 2018.
- ↑ Goodenough, Lady (2000). Chronicle of Muntaner (PDF). Publications-Cambridge-Ontario. p. 517.
- ↑ Runciman, Steven (1990). The Fall of Constantinople 1453 (Reprint ed.). Cambridge: Cambridge University Press. p. 33. ISBN 0521398320.
- ↑ Runciman, Steven (1990). The Fall of Constantinople 1453 (Reprint ed.). Cambridge: Cambridge University Press. p. 33. ISBN 0521398320.
- ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ Qaramānī, Aḥmad ibn Yūsuf (1985). Kitāb akhbār al-duwal wa-āthār al-uwal fī al-tārīkh [News of States and traces of Predecessors in History] (PDF) (به عربی). Baghdad: Mirza Abbas Tabrizi print house. p. 397. Archived from the original (PDF) on 24 December 2019. Retrieved 24 December 2019.
- ↑ ۵۳٫۰ ۵۳٫۱ Nolan, Cathal J. (2006). The Age of Wars of Religion, 1000–1650: An Encyclopedia of Global Warfare and Civilization. Vol. 1. Greenwood Publishing Group. pp. 100–101. ISBN 9780313337338.
- ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامFarid2
وارد نشدهاست. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ Hōca Efendi, Saʿd al-Dīn b. Ḥasan (1863). Tâcü't-Tevârih [The Crown of Histories] (به ترکی عثمانی). Istanbul: Matbaa-i Âmire. pp. 28–29.
- ↑ Farīd, Muḥammad (2006). Tārīkh al-Dawlah al-ʻAlīyah al-ʻUthmānīyah [History of the Exalted Ottoman State] (به عربی) (10th ed.). Beirut: Dar al-Nafa'is. pp. 120–122. Archived from the original on 9 May 2019.
- ↑ Rogers, Clifford (2010). The Oxford Encyclopaedia of Medieval Warfare and Military Technology. Vol. 1. Oxford University Press. p. 261. ISBN 9780195334036.
- ↑ Hore, A. H. (2003). Eighteen Centuries of the Orthodox Greek Church. Gorgias Press LLC. p. 455. ISBN 9781593330514.
- ↑ Pitcher, Donald Edgar (1972). An Historical Geography of the Ottoman Empire: From Earliest Times to the End of the Sixteenth Century. Brill Archive. p. 37.
- ↑ Pierce, Leslie (1993). The Imperial Harem: Women and Sovereignty in the Ottoman Empire. London: Oxford University Press. p. 33. ISBN 9780195086775.
- ↑ Duducu, Jem (15 January 2018). The Sultans: The Rise and Fall of the Ottoman Rulers and Their World: A 600-Year History (به انگلیسی). Amberley Publishing. ISBN 9781445668611.
منابع ویرایش
- شاو استانفورد (۱۳۷۰)، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمهٔ محمود رمضانزاده، مشهد: آستان قدس رضوی
- Finkel, Caroline (2006). Osman’s Dream: The Story of the Ottoman Empire 1300–1923. Basic Books. ISBN 0-465-02396-7.
- Lindner, Rudi P. (1983). Nomads and Ottomans in Medieval Anatolia. Bloomington: Indiana University Press. ISBN 0-933070-12-8.
- Imber, Colin (1987). "The Ottoman Dynastic Myth". Turcica. 19: 7–27. doi:10.2143/TURC.19.0.2014268.
- Zachariadou, Elizabeth, ed. (1991). The Ottoman Emirate (1300-1389). Rethymnon: Crete University Press.
- Kafadar, Cemal (1995). Between Two Worlds: The Construction of the Ottoman State. Berkeley: University of California Press. ISBN 978-0-520-20600-7.
- Lowry, Heath (2003). The Nature of the Early Ottoman State. Albany: SUNY Press. ISBN 0-7914-5636-6.
- Finkel, Caroline (2005). Osman's Dream: The Story of the Ottoman Empire, 1300-1923. New York: Basic Books. ISBN 978-0-465-02396-7.
- İnalcik, Halîl (2007). OSMAN I - An article published in 33rd volume of Turkish Encyclopedia of Islam (به ترکی استانبولی). Vol. 33. Istanbul: TDV İslâm Ansiklopedisi. pp. 443–453. ISBN 978-975-38-94-55-5.
- Murphey, Rhoads (2008). Exploring Ottoman Sovereignty: Tradition, Image, and Practice in the Ottoman Imperial Household, 1400-1800. London: Continuum. ISBN 978-1-84725-220-3.
- Imber, Colin (2009). The Ottoman Empire, 1300-1650: The Structure of Power (2 ed.). New York: Palgrave Macmillan. ISBN 978-0-230-57451-9.
- Kermeli, Eugenia (2009). "Osman I". In Ágoston, Gábor; Masters, Bruce (eds.). Encyclopedia of the Ottoman Empire. New York: Facts on File. pp. 444–6. ISBN 978-0-8160-6259-1.
- Fleet, Kate (2010). "The rise of the Ottomans". In Fierro, Maribel (ed.). The New Cambridge History of Islam. Vol. 2. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 313–331. ISBN 978-0-521-83957-0.
Korobeĭnikov, Dimitri (2014). Byzantium and the Turks in the Thirteenth Century. Oxford University Press. p. 284. ISBN 978-01-98-70826-1. Retrieved 12 August 2020
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ عثمان یکم موجود است. |