مهدی مظفری ساوجی
این صفحه مطابق سیاست حذف ویکیپدیا برای حذف در نظر گرفته شدهاست. لطفاً اندیشههای خود را دربارهٔ این موضوع در نظرخواهی مربوط به این صفحه، که در صفحهٔ نظرخواهیهای برای حذف، قرار دارد، به اشتراک بگذارید. در ویرایش آزاد هستید، ولی صفحه نباید خالی شود و این آگاهسازی تا زمانی که بحث بسته شود نباید حذف شود. برای اطلاعات بیشتر، به ویژه دربارهٔ ادغام یا انتقال صفحه در مدت بحث، راهنمای حذف را بخوانید. |
مهدی مظفّری ساوِجی (زادهٔ ۲۵ بهمنِ ۱۳۵۶ در ساوه) شاعر، نویسنده و پژوهشگر ایرانی و کارشناس چاپ و نشر در سازمان اسناد و کتابخانهٔ ملّیِ ایران است.
مهدی مظفّری ساوجِی | |
---|---|
زاده | ۱۳۵۶ ساوه |
زمینه کاری | ادبیات |
زبان(ها) | فارسی |
ملیت | ایرانی |
کتابها | غزل اجتماعی معاصر (دوره چهار جلدی)، متافیزیک شعر (دوره سه جلدی) |
دیوان اشعار | رنگ و سایهها، باران با انگشتهای لاغر و غمگینش، سایهام را بر دیوار جا گذاشتهام، شب به شیشه میزند، بیمارستان، به: شکوفهٔ سیب |
دلیل سرشناسی | شاعر و نویسنده |
همسر(ها) | معصومه حلوی |
فرزند(ان) | امین و بهار |
جوایز
|
علاوه بر کتابهای شعر و آثاری که مظفری ساوجی در زمینۀ پژوهشهای ادبی و هنری منتشر کرده، بخش قابل ملاحظهای از آثار وی، گفتوگوهای درازدامن با بزرگانِ ادبیات و هنر در قالب کتاب است که هر کدام نوعی «تاریخ شفاهی» (با موضوع ادبیات و هنر) بهشمار میآیند؛ از جمله گفتوگو با نجف دریابندری، ابراهیم گلستان، اکبر رادی، سیمین بهبهانی، حسن انوری، طاهره صفارزاده، رضا براهنی، محمدعلی اسلامی ندوشن، تقی پورنامداریان، علی موسوی گرمارودی، علی معلم دامغانی، صفدر تقیزاده، محمد حقوقی، رضا سیدحسینی، مظاهر مصفا، احسان یارشاطر، مرتضی ممیز، مسعود کیمیایی، ایران درّودی، عمران صلاحی، عباس کیارستمی، شمس لنگرودی، یدالله مفتون امینی، ضیا موحد، جواد مجابی، احسان نراقی، عطاءالله مهاجرانی، فریدون شهبازیان، آیدین آغداشلو، احمد پوری، نجفقلی حبیبی، محمدرضا عبدالملکیان، عبدالجبار کاکایی، علیرضا قزوه، محمدکاظم کاظمی، ابوطالب مظفری، ناصر فیض و...
آثار و تألیفات (شعر) ویرایش
شعر ویرایش
- دلتنگیهای نسیم، انتشارات اهل قلم، ۱۳۷۸.
- آینههای رنگپریده، انتشارات انجمن شاعران ایران، دفتر شعر جوان، ۱۳۸۲.
- رنگها و سایهها، انتشارات مروارید، ۱۳۸۶، چاپ سوّم، ۱۳۹۰ (برندۀ دوّمین دورۀ جایزۀ کتاب سال شعر جوان ایران، جایزۀ قیصر امینپور، در سال ۱۳۸۷).
- سایهام را بر دیوار جا گذاشتهام، انتشارات چشمه، ۱۳۸۹، چاپ دوّم، ۱۳۹۴.
- شب به شیشه میزند، انتشارات مروارید، ۱۳۹۰.
- بیمارستان، انتشارات چشمه، ۱۳۹۴.
- باران، با انگشتهای لاغر و غمگیناش، انتشارات کولهپشتی، ۱۳۹۶ (برندۀ سیزدهمین دورۀ کتاب سال شعر ایران به انتخاب خبرنگاران، در سال ۱۳۹۷)، چاپ دوّم، ایهام، ۱۳۹۹، چاپ سوّم، ۱۴۰۰.
- به: شکوفۀ سیب، شعرهای کوتاه، انتشارات شهرستان ادب، ۱۳۹۷.
- نوری از میانِ شاخ و برگِ حروف، شعرهای ۱۳۹۷-۱۴۰۲، در دست انتشار.
گزیدۀ اشعار ویرایش
- گزیدۀ ادبیات معاصر، شمارۀ ۱۳۱، انتشارات نیستان، ۱۳۸۰، (برگزیدۀ نهمین دورۀ کتاب سال دانشجویی ایران در سال ۱۳۸۱).
- زندگی چیزی کم دارد، به انتخاب سیمین بهبهانی، انتشارات نگاه، ۱۳۹۱.
- گزینۀ اشعار، انتشارات مروارید، ۱۳۹۹، چاپ دوّم، ۱۴۰۳.
- آه، درختِ کوچکِ یاس!، خانۀ فرهنگِ هندوستان، با همکاری مؤسسۀ اِکو، ۱۴۰۰. (پخش در کشورهای فارسیزبان: هندوستان، تاجیکستان،افغانستان و...)، چاپ دوّم: ۱۴۰۰.
- گزیدۀ اشعار، به زبان عربی، محمّد الامین، در دست انتشار. (پخش در کشورهای عربی)
آثار و تألیفات (رُمان) ویرایش
- مُردن که جُرم نیست، انتشارات کولهپشتی، ۱۳۹۷.
آثار و تألیفات (طنز) ویرایش
- گردش در مدینههای فاضله، مکتوبات، انتشارات سورۀ مهر، ۱۴۰۰.
آثار و تألیفات (زندگی نامه) ویرایش
- آیندهای که گذشت، شرح حال، در دست انتشار.
آثار و تألیفات (پژوهش ادبی) ویرایش
- نغمههای رود عطش، گزیدۀ غزل عاشورایی شاعران معاصر، با مقدمۀ علی معلم دامغانی، انتشارات کتابخانهٔ تخصّصی ادبیات، ۱۳۸۰.
- اشتیاق اطلسیها، گزیدۀ غزل انتظار، انتشارات موعود، ۱۳۸۱.
- شهد امّا شوکران، بررسی غزل فارسی از ابتدا تا امروز، همراه با گزیدۀ غزل اجتماعی معاصر، از ۱۲۸۵ (انقلاب مشروطه) تا ۱۳۸۰، انتشارات کتابسرای تندیس، ۱۳۸۳.
- غزل اجتماعی معاصر، بررسی غزل فارسی از ابتدا تا امروز، همراه با گزیدۀ غزل اجتماعی معاصر، از ۱۲۸۵ (انقلاب مشروطه) تا ۱۳۸۴ (پایان دولت اصلاحات)، ۳ جلد وزیری، انتشارات نگاه، چاپ دوّمِ «شهد امّا شوکران»، با تجدید نظر، ۱۳۹۳، چاپ سوّم، ۱۳۹۵، چاپ چهارم، انتشارات دیدآور، ۱۴۰۱، در چهار جلد وزیری، چاپ پنجم، ۱۴۰۲، چاپ ششم، ۱۴۰۳.
- از نو غزل، بررسی و گزیدۀ غزل جوان امروز، انتشارات حوزۀ هنری استان تهران، چاپ اوّل، ۱۳۸۳، چاپ دوّم و سوّم، انتشارات سورۀ مهر، ۱۳۹۳.
- همۀ آینهها، گزیدۀ غزلهای عاشورایی معاصر، همراه با بررسی اجمالی شعر عاشورایی ادبیات عرب و فارسی، از آغاز تا امروز، چاپ دوّم نغمههای رود عطش، انتشارات سوره مهر، ۱۳۹۱.
- سفرنامۀ باد، کتاب شعر سیّد رضا محمّدی، انتخاب و مقدّمه: مهدی مظفّری ساوجی، بهانضمامِ سه نامه از سیّد رضا محمّدی و یک نامه از مهدی مظفّری ساوجی، انتشارات کولهپشتی، ۱۳۹۶.
- متافیزیک شعر، انتشارات دیدآور، ۱۴۰۲. (سه جلد وزیری).
- غیرهای ممکن، مقالات، انتشارات دیدآور، در دست انتشار.
آثار و تألیفات (ادب و هنر شفاهی) ویرایش
- از بامداد، گفتوگو با منوچهر آتشی، آیدین آغداشلو، سیمین بهبهانی، احمد پوری، بهاءالدّین خرّمشاهی، ایران درودی، فریدون شهبازیان، عمران صلاحی، ایرج کابلی، مرتضی کاخی، مسعود کیمیایی، مرتضی ممیّز، ضیاء موحّد، و حافظ موسوی، دربارۀ زندگی و آثار احمد شاملو، انتشارات مروارید، ۱۳۸۶، چاپ دوّم، ۱۳۹۵.
- گفتوگو با نجف دریابندری، انتشارات مروارید، ۱۳۸۸، چاپ دوّم، ۱۳۹۰، چاپ سوّم، ۱۳۹۵، چاپ چهارم، ۱۳۹۷، چاپ پنجم، ۱۳۹۹، چاپ ششم، ۱۴۰۲.
- یادداشتهای روزانه، سیروز با نجف دریابندری، انتشارات نگاه، ۱۳۹۳، چاپ دوّم، ۱۳۹۳، چاپ سوّم، ۱۳۹۵، چاپ چهارم، با عنوان روزنوشت یک گفتوگو با نجف دریابندری، انتشارات مروارید، ۱۳۹۹.
- پشت صحنۀ آبی، گفتوگو با اکبر رادی، انتشارات مروارید، ۱۳۸۸، چاپ دوّم، ۱۳۹۸، چاپ سوّم، ۱۴۰۲.
- سبز و بنفش و نارنجی، گفتوگو با سیمین بهبهانی، انتشارات نگاه، ۱۳۹۳، چاپ دوّم، ۱۳۹۳.
- آفاق و اسرار عزیز شب، گفتوگو با محمّدعلی اسلامی ندوشن، مفتون امینی، حسن انوری، رضا براهنی، محمّد بقایی (ماکان)، سیمین بهبهانی، تقی پورنامداریان، صفدر تقیزاده، محمّد حقوقی، بهاءالدّین خرّمشاهی، اسماعیل خویی، ایران درّودی، عنایت سمیعی، رضا سیّدحسینی، گروس عبدالملکیان، محمّدعلی علومی، محمّد قهرمان، مرتضی کاخی، مسعود کیمیایی، ابراهیم گلستان، جواد مجابی، مظاهر مصفّا، ضیاء موحّد، حافظ موسوی، علی موسوی گرمارودی، عطاءالله مهاجرانی، نعمت میرزازاده (م. آزرم)، احسان نراقی، و احسان یارشاطر، دربارۀ زندگی و آثار مهدی اخوان ثالث، انتشارات نگاه، ۱۳۹۳.
- یادداشتهای روزانه، صد و ده روز با سیمین بهبهانی، انتشارات نگاه، ۱۳۹۴.
- مطلب از این قرار است، هشت گفتوگو و یک میزگرد با: طاهره صفّارزاده، علی موسوی گرمارودی، علی معلّم دامغانی، محمّدرضا عبدالملکیان، عبدالجبّار کاکایی، علیرضا قزوه، ناصر فیض، محمّد رمضانی فرخانی، محمّدکاظم کاظمی، سیّد ابوطالب مظفری، انتشارات سوره مهر، ۱۳۹۴.
- پنهان در آینه، گفتوگو با ضیاء موحد، انتشارات هرمس، ۱۳۹۵، چاپ دوّم، ویراست جدید، ۱۴۰۲.
- گفتوگو با عباس کیارستمی، همراه با یادداشتهای روزانه، انتشارات آبان، ۱۳۹۶، چاپ دوّم، ۱۳۹۷، چاپ سوّم (ویراست جدید)، ۱۳۹۸، چاپ چهارم، ۱۴۰۱. (ترجمه در ترکیه، مترجم: مهمت آکیف، انتشارات آلفا، ۲۰۲۳).
- گفتوگو با ایران درودی، انتشارات ثالث، ۱۳۹۷، چاپ دوّم، ۱۳۹۷، چاپ سوّم، ۱۳۹۹، چاپ چهارم، ۱۴۰۰، چاپ پنجم، ۱۴۰۰، چاپ ششم، ۱۴۰۱، چاپ هفتم، ۱۴۰۲.
- آنجا که وطن بود، گفتوگو با شمس لنگرودی، دربارۀ زندگی، انتشارات چشمه، ۱۳۹۹، چاپ دوّم، انتشارات دیدآور، ۱۴۰۳.
- جایی پشت واژهها، گفتوگو با شمس لنگرودی، دربارۀ ادبیات و هنر، انتشارات دیدآور، ۱۴۰۰، چاپ دوّم، ۱۴۰۳.
- گفتوگو با مفتون امینی، انتشارات مروارید، ۱۴۰۰، چاپ دوّم، ۱۴۰۰.
- نقّاشی با نور، گفتوگو با ایران درّودی دربارۀ نیما، شاملو، اخوان، فروغ و سپهری، انتشارات دیدآور، بهار ۱۴۰۲، چاپ دوّم، زمستان ۱۴۰۲.
- گفتوگو با مفتون امینی، بخش دوّم، در دست انتشار.
- منطقِ شعر، گفتوگویی تازه با دکتر ضیاء موحد، در دست انتشار.
- گفتوگو با ابراهیم گلستان، در دست انتشار.
- گفتوگو با اسماعیل خویی، در دست انتشار.
- گفتوگو با مرتضی کاخی، در دست انتشار.
- گفتوگو با میر جلالالدین کزازی، در دست انتشار.
- گفتوگو با عزّتالله انتظامی، در دست انتشار.
- گفتوگو با جمشید ارجمند، در دست انتشار.
- گفتوگو با قاسم آهنینجان، در دست انتشار.
- گفتوگو با نجفقلی حبیبی، انتشارات سازمان اسناد و کتابخانۀ ملّی ایران، در دست تألیف.
- چندسطر ساغر شکسته، جریدههای رنج، مجموعهنامههای مهدی مظفّری ساوجی و ایرج زبردست در ایّام کرونا، در دست انتشار.
- یادداشتهای روزانه، روزنوشتهای ۱۳۷۵ تا ۱۴۰۰، در پنج جلد، در دست انتشار.
آثار و تألیفات (شناختنامه و شرح حال) ویرایش
- قصّۀ انسان و پایداریاش، شناختنامۀ ایران درودی، انتشارات سخن، ۱۳۸۸.
- شناختنامۀ مسعود کیمیایی، دورۀ دو جلدی، انتشارات مروارید، ۱۳۸۹، چاپ دوّم، ۱۳۹۵.
- کتابِ مسعود کیمیایی، انتشارات آبان، ۱۳۹۶.
- نقش سعید، شناختنامۀ سعید کشنفلاح، انتشارات سورۀ مهر، ۱۳۹۸، چاپ دوّم، ۱۳۹۹.
- محمد دبیرسیاقی، احوال و آثار، انتشارات سازمان اسناد و کتابخانۀ ملّی ایران، ۱۴۰۳.
- امیر بخارا، دورۀ سه جلدی، شناختنامۀ علی دهباشی، انتشارات دیدآور، در دست انتشار.
- غلامرضا ستوده، احوال و آثار، انتشارات سازمان اسناد و کتابخانۀ ملّی ایران، در دست انتشار.
آثار و تألیفات (کتاب صوتی) ویرایش
- مستند شنیداری گفتوگو با نجف دریابندری، زمان: ۲۲ ساعت و ۵۴ دقیقه، انتشارات ماهآوا، ۱۴۰۰.
ویژهنامههایی دربارۀ مهدی مظفّری ساوجی ویرایش
- چراغهای رابطه (۱)، در معرّفی دورۀ چهار جلدی غزل اجتماعی معاصر، اثر مهدی مظفّری ساوجی، با آثار و گفتاری از: محمّدرضا شفیعی کدکنی، منوچهر آتشی، مسعود کیمیایی، اسماعیل خویی، مرتضی کاخی، بهاءالدین خرّمشاهی، ضیاء موحّد، شمس لنگرودی، علی نصیریان، مفتون امینی، محمّدعلی بهمنی، علی دهباشی، محمّدعلی علومی، اسداللّه امرایی، منصور اوجی، کامیار عابدی، فاضل نظری، عبدالحمید ضیایی، سعید بیابانکی، ایرج زبردست، حسین جنّتی و علیرضا بدیع؛ بههمراهِ گفتوگوی گروس عبدالملکیان با مؤلّف کتاب، ناشر: دیدآور، با همکاری مجلّۀ بخارا و خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، ۱۴۰۲.
- چراغهای رابطه (۲)، در معرّفی دورۀ سهجلدی جلدی متافیزیک شعر، اثر مهدی مظفّری ساوجی، با آثار و گفتاری از: محمّدرضا شفیعی کدکنی، تقی پورنامداریان، میرجلالالدّین کزّازی، مسعود کیمیایی، بهاءالدّین خرّمشاهی، ضیاء موحّد، شمس لنگرودی، احمد پوری، علی دهباشی، ابوالفضل جلیلی، عبدالحمید ضیایی، بهروز ایمانی، لیلا کردبچه، نیما زرشناس، ایرج زبردست و کامران جوهری؛ بههمراهِ گفتوگوی روزنامۀ شرق با مؤلّف کتاب، ناشر: دیدآور، با همکاری مجلّۀ بخارا، و خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، ۱۴۰۲.
- یک کارنامه، شناختنامۀ مهدی مظفّری ساوجی، بهسعی بهار میرافشار، با آثار و مقالاتی از: منوچهر آتشی، ایرج افشار، محمود دولتآبادی، احمد مهدوی دامغانی، محمّدرضا شفیعی کدکنی، سیمین بهبهانی، اسماعیل خویی، تقی پورنامداریان، میرجلالالدّین کزّازی، عباس کیارستمی، مسعود کیمیایی، مرتضی کاخی، ایران درّودی، اکبر رادی، شمس لنگرودی، احمد پوری، ابوالفضل جلیلی، علی نصیریان، محمّدعلی بهمنی، اردشیر محصّص، مفتون امینی، بهاءالدین خرّمشاهی، ضیاء موحّد، حسین پاینده، اکبر اکسیر، جواد مجابی، امین فقیری، منصور اوجی، اسداللّه امرایی، سیروس علینژاد، مسعود بهنود، علی صلحجو، محمّدرحیم اخوت، کامیار عابدی، هوشنگ گلمکانی، حسن کیاییان، علی بهبهانی، سیّد علی میرافضلی، کامران جوهری، گروس عبدالملکیان، فاضل نظری، افشین عبداللهی اوانکی، میلاد عظیمی، قاسم آهنینجان، عبدالحمید ضیایی، عبدالجبار کاکایی، سایه اقتصادینیا، حسین جنّتی، ساعد باقری، ایرج زبردست، شیوا ارسطویی، محمّدعلی علومی، فرشته نوبخت، رضا صفریان، چیستا یثربی، لیلا کردبچه، محمود معتقدی، بهروز یاسمی، بهروز ایمانی، حمیدرضا شکارسری، حسن همایون، عباس محمّدی، آیدا گلنسایی، کمال شفیعی، مجید سعدآبادی، فیروزه مهاجر، آیناز محمّدی، آیت دولتشاه، روحانگیز کراچی، محمّدصادق رئیسی، هارون مجیدی، شادی احمدی، سرگه بارسقیان، محمّدمنصور هاشمی، سیّد رضا محمّدی، سیّد ضیاء قاسمی، سعید بیابانکی، ناصر فیض، بهمن زبردست، مانی ارجمند، محمّدباقر نجفزاده، علیرضا طبایی، محمّدرضا رهبریان، جواد ماهزاده، مجتبی پورمحسن، رسول پیره، نیلوفر شریفی، مختار شکریپور، محمّدکاظم مزینانی، سینا علیمحمّدی، سیروس همّتی، محسن فرجی، امیر قادری، نیما زرشناس و... انتشارات دیدآور، در دست انتشار.
ترجمهٔ آثار ویرایش
گفتوگو با عباس کیارستمی (ترجمه به زبان ترکی)، ترجمهٔ مهمت آکیف، ترکیه، انتشارات آلفا، ۲۰۲۳
مناسبت در مورد آثار ویرایش
به همّت علی دهباشی هفتصدوهفدهمین شب از «شبهای بخارا» در سهشنبه، چهاردهم آذرماه ۱۴۰۲، در تالار فردوسی خانهٔ اندیشمندان علوم انسانی به مناسبت انتشار کتاب متافیزیک شعر، شب «متافیزیکِ شعر» نام گرفت که با حضور و سخنرانی اساتید ادب و فرهنگ میرجلالالدّین کزّازی، بهاءالدّین خرّمشاهی، مسعود کیمیایی، شمس لنگرودی، احمد پوری و ابوالفضل جلیلی در مورد این اثر، برگزار شد.[۱]
به مناسبت انتشار کتاب «غزل اجتماعی معاصر»، مجلۀ فرهنگی و هنری بخارا با همکاری خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، یکشنبه، ۷ اسفند ۱۴۰۱، جلسه ای با عنوان «شب غزل اجتماعی معاصر» با حضور و سخنرانی علی نصیریان، شمس لنگرودی، علی دهباشی، عبدالحمید ضیایی برگزار کرد.[۲]
به مناسبت انتشار کتاب «گفتوگو با مفتون امینی»، مجلۀ فرهنگی و هنری بخارا، چهارشنبه، ۷ دی ۱۴۰۱، ششصد و چهل و نهمین شبِ خود را با عنوان «شب مفتون امینی» با سخنرانی بهاالدین خرمشاهی، علی دهباشی و مهدی مظفری ساوجی برگزار کرد.[۳]
شعرخوانی در سومین فستیوال بینالمللی هایکو و شعر کوتاه ۲۰۲۳ ویرایش
مظفّری ساوجی به همراه شاعرانی از دیگر کشورهای جهان در فستیوال بینالمللی هایکو و شعر کوتاه که شامگاه ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، در آماره، مرکز همایشهای فرهنگی و هنری شهر لاههٔ هلند (Amare | huis voor cultuur) برگزار شد، به شعرخوانی پرداخت. نمونه اشعاری که به صورت تصویری، از مهدی مظفری ساوجی، در تالار مرکز همایشهای فرهنگی و هنری شهر لاههٔ هلند (Amare | huis voor cultuur) پخش شد و همزمان ویلی کیلز (Willy Klis) آنها را خواند:
یک:
هیچکس حرفش را
بهروشنی نمیزند
جز تاریکی
دو:
به شیشه میزند
پرده را کنار میزنم
درخت گلابیست
سه:
در بهار
مهربانترند
شاخههای سیب
چهار:
آیا شاخهٔ گیلاس
میداند اینقدر زیباست؟
و گُل سرخ
میداند چه شعری سروده است؟
پنج:
دستِ آدمها را میگیرند
در اتوبوس، در مترو
چه مهربانند میلهها
شش:
مگر کلیدهای تو سیاه و سفید نیستند؟
پس این آوازهای رنگی چه میکند در دستت
پیانوی محزون؟
هفت:
در کوهستان
تنها صدای کلاغی
از مِه بیرون مانده است
هشت:
دستم را گرفتهام به واژهها
نردههایی که نمیگذارند
سقوط کنم[۴]
شعرخوانی در چهارمین جشنواره شعر لاهه هلند ۲۰۲۴ ویرایش
مهدی مظفری ساوجی در چهارمین جشنواره بینالمللی شعر لاهه در کنار شاعران مطرح کشورهای دیگر شعرخوانی کرد. چهارمین جشنواره بینالمللی شعر لاهه، در هلند، با ادای احترام به عمر خیام، با حضور شاعرانی از کشورهای هلند، سوئیس، شیلی، ایران، ازبکستان، عراق، یمن، سودان، فلسطین و سوریه با همکاری مشترک «آماره» و «بنیاد بینالنهرین» در لاهۀ هلند برگزار شد. مظفری ساوجی در ادامه، دو شعر سپید، از مجموعهٔ «باران، با انگشتهای لاغر و غمگینش» خواند که مورد تحسین حضار قرار گرفت. «باران، با انگشتهای لاغر و غمگینش»، سال ۱۳۹۶ به چاپ رسید و در سال ۱۳۹۷ برندۀ سیزدهمین دورهٔ کتاب سال شعر ایران، به انتخاب خبرنگاران شد. این کتاب، سال گذشته، در نمایشگاه کتاب تهران به چاپ سوم رسید.
متن اشعار خواندهشده از سوی مظفری ساوجی را در ادامه میخوانید:
دیگر بدونِ نقاب
نمیتواند به زندگیاش ادامه دهد
نمیتواند حتی یک روز
حتی یک ساعت
نمیتواند حتی یک دقیقه
به زندگیاش ادامه دهد
انسان
بدونِ نقاب
دیگر انسان نیست
درختِ گلابیست
لاکپشت و کلاغ است
رودخانه و ماهیست
آنکه صبح
کنارم نشسته بود در اتوبوس
یک نفر بود
وقتی برخاست
یک نفرِ دیگر
پیاده شد
ظاهراً انسان
فرقی نکرده
با ارّهبرقی
به شکارِ درخت میرود
و اتاقهایش را
از میز و تختخواب و کمد
پر میکند
خوشبختانه هنوز
موریانهها زندهاند
ترس
مثلِ یک بیماری مُسری
مثل جذام
از آدمی به آدمِ دیگر منتقل میشود
و بقای خودش را
در نوعِ انسان
حفظ میکند
درد
همزمان از آدمها
سنگ و شیشه میسازد
آینه و زنگار
درد
همزمان از آدمها
شیرِ گرسنه و آهوی ناگزیر میسازد
در دشت
و در بهترین حالت
چهار دیوار میسازد
چهار دیوار
و یک پنجره
با پردهای که فرورفته
در فکرِ آن
انسانِ امروز
حتّی شکلِ خندهاش
فرق کرده است
حتّی شکلِ گریهاش
شکلِ دوست داشتناش حتّی
شکلِ دوست نداشتناش
همچنان که شکلِ ناامید گشتناش
همچنان که شکلِ کشتناش
و از میان بردنِ سرنخها
انسان
هیچوقت به اندازهٔ امروز
به گلهای مصنوعی
نیاز نداشته است
هیچوقت به اندازهٔ امروز
به ماسکهای اکسیژن
نیاز نداشته است
هیچوقت به اندازهٔ امروز
به قرصهای خواب
نیاز نداشته است
خوشبختانه
پیشرفت کرده
شمشیرها و نیزهها و کلاهخودها را
آب کرده
توپ و تفنگ و کلاهک ساخته است
و زخمهای جدیدی
اختراع میکند هر روز
باری
ای یار
ای یگانهترین یار
آنکه دیوار میسازد
هیچوقت
پنجره نساخته است
نمیتواند پنجره بسازد
امّا آنکه پنجره میسازد
به دیوار هم
فکر میکند
به دیوار هم
فکر کرده است
دومین شعری که مهدی مظفری ساوجی در این جشنواره خواند «در تصرف اشیا» نام دارد:
در تقلّایی رنگین
هر لحظه
شکل عوض میکنند
برای تصرّفِ ما
فکرهای تازهای در سر دارند
اشیا
زندگی
عمیقاً در سطح
جریان دارد
سطح
عمیقاً در زندگی
آنسوتر عدهای
در تلاشاند
گودالی را که مرگ
حفر کرده
پُر کنند[۵]
جوایز ویرایش
سال ۱۳۸۱، جایزهٔ کتاب سال شعر دانشجویی ایران، به مجموعهٔ «گزیدهٔ ادبیات معاصر»، شمارهٔ ۱۳۱، اثر مهدی مظفری ساوجی اهدا شد.
سال ۱۳۸۳، مهدی مظفری ساوجی شاعر برگزیدهٔ شبهای شهریور شد.
سال ۱۳۸۷، جایزۀ کتاب سال شعر ایران (قیصر امینپور) به مجموعه شعر «رنگها و سایهها»، اثر مهدی مظفّری ساوجی اهدا شد.[۶]
سال ۱۳۹۷ جایزهٔ سیزدهمین دورهٔ «کتاب سال شعر به انتخاب خبرنگاران»، به مجموعه شعر «باران، با انگشتهای لاغر و غمگینش» اثر مهدی مظفّری ساوِجی اهدا شد.[۷]
دیدگاه دیگران در مورد آثار ویرایش
ــ دیدگاه دیگران در مورد کتاب "متافیزیک شعر"
میرجلالالدین کزازی: دید و داوری فراگیر من دربارهٔ این کتاب آن است که این دفتر، در پهنهٔ فرهنگ و کتاب، در این روزگار، در ایران، رخدادی است شایستهٔ درنگ. این نوشتارِ درازدامان، تا آنجایی که من میدانم، در گونهٔ خود بیهمانند است. هم از دید چندی، هم از دید چونی. یکی از دشوارترین و ستوهآورترین کارها آن است که ما بتوانیم در میان این دو، [یعنی] چندی و چونی، که با یکدیگر ناسازند، سازواری پدید بیاوریم. کماند آفریدههایی که چندی و چونی در آنها ترازمند باشد. با آن شناختی که من از «متافیزیک شعر» یافتهام، این دفترهای سهگانه، بدین ترازمندی آراسته شدهاند. نویسنده در پهنهای گسترده به کند و کاو و چند و چون پرداخته است. کند و کاو و چند و چونی که بایستۀ آن باریکبینی و ژرفنگری است. قلمرو پژوهش و اندیشیدنِ او جهانبینی جهانِ فراسویی و فَروَرینۀ سخن و سَرواد بوده است. زمینهای نغز نهان. بهراستی کاری است دشوار که مردان، مظفّری ساوجی، در چنین زمینهای که یکسره میتوان گفت ژرفاست [و] دامنۀ آن بسیار تنگ است، پژوهشی چنین گرانسنگ را آغاز کرده است و به سامان و سرانجام رسانیده است. پراکنده، بیسامان، به این زمینه، پیشتر پرداخته شده است، اما در گزارشی فراخدامان، با ساختاری سنجیده، انداموار، تا آنجا که من میدانم نخستبار است که پژوهشی از اینگونه به انجام رسیده است. سه دیگر آنکه قلم را نفرسوده است؛ انشا ننوشته است. هر آنچه شما میخوانید، خواندنی است؛ چرا؟ زیرا آموختنی است.[۸]
ضیا موحد استاد فلسفه و منطق و شاعر ایرانی در مورد کتاب «متافیزیک شعر» میگوید: آیا میتوان به فارسی کتابی فراهم آورد که به پرسشهای هستانشناسی، هستیشناسی و زیباییشناسی ما پاسخ دهد؟ البته و قطعاً نه. اما مهدی مظفریساوجی در کتاب «متافیزیک شعر»، تلاش کرده به این پرسشها پاسخ دهد، آنهم صرفاً با اتکا بر هرچه در فارسی به این موضوعها نوشته شده، اعم از تصنیف و تألیف و ترجمه. برای ارزیابی این کتاب منتظر آینده نباید بود. کتابی است مفید و در نوع خود بیهمتا.[۹]
بهاءالدّین خرّمشاهی: نه به گمان، بلکه به اعتقادم، تاکنون در میان مراجع فارسی، اثری به جامعیّت و اهمیّت و فایدهبخشیِ «متافیزیک شعرِ» مهدی مظفّری ساوجی، در زمینۀ ادبپژوهیِ فلسفی نداشتهایم؛ اصطلاحِ «ادبپژوهیِ فلسفی» را خود مؤلّف اندیشمند و کوشای این مرجعِ فلسفی-ادبی به کار بردهاند، با دیدگاه معتنابهی که به این دو ساحت از علم و هنر داشتهاند و در دیباچۀ کتابشان به آن پرداخته و تصریح کردهاند که «شعر و فلسفه، از آنجا که هر دو مبتنی بر خلق جدید و خرق عادتاند، ما را به وجه یا وجوهی مشترک رهنمون میشوند. به عبارتی، زبانی که این دو برای بیان خویش برمیگزینند، از جنس زبان رایج و روزمرّه نیست که حوایجِ عرفی و عادّی را برطرف کند. اگرچه اجزا و عناصرِ کشف و شهودِ هر کدام، در ادراک و انعکاسِ جهان، مُغایر و مُباین با دیگری است؛ شعر، متّکی به تخیّل خلاق است و فلسفه، مبتنی بر تعقّلِ خلّاق.» مؤلّفِ این اثر باارزش و وزین، حتّی اگر نام کتاب خود را دانشنامهٔ فلسفی شعر گذارده بود جا داشت.[۱۰]
مسعود کیمیایی: آنچه میماند مهدی مظفّری ساوجی است که من ایشان را از سال ۱۳۸۳، ۸۴ میشناسم. در این شناختها که همینطور بیشتر شد، من دیدم در اقیانوس کتابهای نوشته و در اقیانوس کتابهای ننوشته یک نفر دارد شنا میکند و غرق نمیشود. او بهراستی با کتاب است. اصلاً عجینشده با کتاب است؛ با فهم است؛ با دانستگی است. متافیزیک شعر، که برایش نوشتم، مرا یاد اسفار اربعه انداخت. اما خیلی متفاوتتر از آن است. خیلی مال امروز است. درست است که از دل کلاسیکترین واژهها استفاده میکند، موضوعات خیلی قدیمی را استفاده میکند، ولی تراششان میدهد برای امروز. باید امروزیها ببینند، جوانها ببینند. حرف اوّلش این است که فلسفه در ناتوانی خودش به شعر پیوند میخورد. و حالا قدرتهای پنهان و قدرتهای آشکار در فلسفه قرار است پابهپا شوند و این فلسفه وارد شعر شود. آیا فلسفه نیاز دارد که به شعر ورود بکند؟ یا نه، به شعر کمک میکند؟ هیچکدام. هیچکدام. شعر با مردم حرکت میکند. در تاریخ خودش متولد میشود. شعری که در تاریخ خودش متولّد شود، باید حرف تاریخ خودش را بزند. و در حرفِ تاریخ خودش، فلسفه سخت وارد میشود. نمیتواند وارد شود. وقتی ما به فلسفه نگاه میکنیم، میبینیم که این دانش، در تکّهتکّههای تاریخ وجود دارد؛ در همۀ تاریخ وجود ندارد. حالا مهدی مظفّری ساوجی با کشمکش اینها را کنار هم میگذارد. تو یا قبول میکنی یا قبول نمیکنی. ولی نمیتوانی این کشمکش را قبول نکنی. نمیتوانی این دانستگی را قبول نکنی. سخت به هم حدیده شدهاند به قول قدیمیها. من توصیه میکنم این کتاب را بخوانید. راجع به شعر نمیتوان تعریف داد. شعر با خودش است. معنای شعر، شعر است. معنای شعر را نباید از بیرون آورد. از درون خودش باید حس کرد. وقتی میگوییم سینمای شاعرانه، یعنی سینمایی که برسد به همان تعریفی که تو از شعر نمیتوانی بدهی. برسد به آنجا. آن سینما، سینمای شعر است. وگرنه اینکه شعر را برای سینما تعریف کنی و پلانهایت را طوری بگیری که شعرگونه بشود، اسمش سینمای شاعرانه نیست. حالا آخرش به کجا میرسد؟ میرسد به پاییز؛ میرسد به درخت؛ میرسد به منظره. نه! وسعت، خیلی بیشتر است. ما وقتی میگوییم شکسپیر، میبینیم چهقدر این تئاتر و شعر در هم گره خوردهاند؛ با هماند. اصلاً نمیشود اینها را از هم جدا کرد. یک زایمان است. راجع به سینمای شعرگونه یا تئاتر شعرگونه یا موسیقی شعرگونه میشود ساعتها صحبت کرد. موسیقی شعرگونه که اصلاً یک وسعت عجیب و غریبی دارد. یکجاهایی است که شوپن به شعر نزدیک میشود. یکجاهایی است که مثلاً همانقدر که داستایفسکی با آدم خودش، با راسکلنیکف، به شعر نزدیک میشود، در موسیقی فرضاً گوستاو مالر در آوازهای زمینی به شعر نزدیک میشود. گوستاو مالر هم مثل شوپن، نُه سمفونی دارد. اینها را گفتم که نزدیک کنم کتاب ساوجی را به شعری که گستردگیاش تا همهجا میرود. سر به همهجا دارد. ما نگاه میکنیم میبینیم بعضی وقتها به حافظ، به ناصر خسرو، به ترجمۀ خوب [جوزپه] اونگارتی، یا به [چزاره] پاوزه با فارسی خوبش میرسد. یا میبینیم که تمام سلاحهایی که هنرهای دیگر دارند، شعر دارد. یعنی حضورش همهجا میتواند باشد. در خونآلودترین و در پاکترین لحظهها. قاب ندارد و ساوجی در کتابش، در متافیزیک شعر، اینها را به قول قدیمیها به هم خورانده؛ جاانداخته؛ جاافتاده؛ دو موضوع جدا، با رنگآمیزی جدا، و اصلاً با جادههای جدا را در هم تنیده است. سَفَر به شهرهایی که اصلاً نزدیک یکدیگر هم نیستند؛ ولی اینها را به هم نزدیک کرده. زحمت کشیده. زحمت کشیده.[۱۱]
بهروز ایمانی، نسخهپژوه و منتقد ادبی در مورد کتاب «متافیزیک شعر» میگوید: در ساحتِ مطالعات کنونی مربوط به وجودشناختی شعر آثار قابل توجهی منتشر نشده و «متافیزیک شعر»، یگانه مرجع جدّی در این موضوع و مفهوم است که مطالعه فراگیر مؤلف، ما را با تألیفی پربرگوبار مواجه کرده و هرکدام از مباحث کتاب، خود میتواند موضوع یک تحقیق باشد.[۱۲]
شمس لنگرودی شاعر و پژوهشگر: ارزش «متافیزیک شعر» آقای مظفّری در همین است که میخواهد به مخاطب بگوید که شعر چیزی نیست که در سطح جریان داشته باشد. این کتاب، در واقع، به همین میپردازد. به اینکه، آنچه در شعر لازم است، همان است که قدیمها میگفتند جوهر شعر، که لزوماً ارتباطی به وزن و قافیه و آنچه مربوط به نظم میشود ندارد. شعر باید جوهر داشته باشد، نه فقط وزن و قافیه. این همان چیزی است که ایشان گفتهاند متافیزیک شعر. یا من تصوّر میکنم بگوییم روح شعر. وزن و قافیه، جسم شعر را تشکیل میدهد و روح به شعر، نمیدمانَد. کتاب «متافیزیک شعر» که دوستان توضیحات خیلی خوبی دربارۀ آن دادند، بهطور تاریخی به این موضوع میپردازد که در طول تاریخ، دربارۀ روحِ شعر، چه بحثهایی شده و در حقیقت، بهطور تاریخی این مقوله را بررسی کرده است. قبلاً در ایران چنین کتابی نبوده. جناب مظفّری در نگارش «متافیزیک شعر» خیلی زحمت کشیده و همین قضیه، یعنی نگرش خلاقانۀ ناشی از دخالت در زبان، در جهت تبلور روح و جوهر شعر را بررسی کرده. مجدداً تبریک میگویم به مهدی مظفّری ساوجی.[۱۳]
احمد پوری، نویسنده و مترجم: در این کتاب به مباحثی برخوردم که حیرت کردم. گویا خیلی از بحثهایی که ما فکر میکردیم بحثهای سالهای اخیر است، از زمان افلاطون و ارسطو بوده؛ مثلاً وزن و جوهر شعر. کتاب آقای مظفّری از این نظر برای من بسیار جالب بود.[۱۴]
دکترعبدالحمید ضیایی شاعر، نویسنده و پژوهشگر: کتاب «متافیزیک شعر»، اثر مهدی مظفری ساوجی را میتوان تلاشی در جهت واسازی دریدایی تقابلهای دوگانهٔ مجعول بین شعر و منطق/ فلسفه دانست. مهدی مظفری ساوجی میخواهد در این کتاب نوعی آشتی بین شعر با منطق و مطالعات متافیزیک برقرار کند و به ما یادآوریکند که حقیقت/واقعیت، نه یک تجرید منطقی ساده است و نه یک آکسیومِ ریاضیوار خالص، و نه از این ابعاد عاری است. بلکه به طرزی توأمان، هم منطقی و هم شاعرانه، هم موسیقایی و هم ریاضیوار است. با این اوصاف، انگار یک متافیزیک کامل نیز باید از سویی دارای دقت ریاضیاتی و منطقی و از سوی دیگر واجد جنبهِ موسیقایی و شاعرانه باشد، همانگونه که چنین تلفیق موفقی در برخی از سنتهای متافیزیکی بزرگ از فیثاغورث تا ویتگنشتاین اتفاق افتاده است.[۱۵]
لیلا کردبچه، شاعر و پژوهشگر: «متافیزیک شعر» کتابی دربارهٔ شعر نیست، کتابخانهای دربارهٔ شعر است که تاریخ نظریهٔ ادبی را بهطور ویژه دربارهٔ شعر مدنظر قرار داده است. مظفری در این اثر، نهتنها شعر، که روح شعر را در مرکز توجه قرار داده و این مهم، البته از عهدهٔ هر پژوهشگری برنمیآید و حتّی از عهدهٔ هر پژوهشگری که خود شاعر هم باشد نیز برنمیآید.[۱۶]
کامران جوهری، نویسنده و پژوهشگر: بهمنظور درکِ پیوندِ دوسویهٔ این دو پدیدهٔ به ظاهر متمایز، یعنی «شعر» و «فلسفه»، لزومِ خوانشِ این اثر، بهویژه برای اهالیِ ادبیات امری خوشایند و در عین حال اجتنابناپذیر مینماید.[۱۷]
ــ دیدگاه دیگران در مورد کتاب "غزل اجتماعی معاصر"
بهاءالدّین خرّمشاهی: این کتاب، یعنی «غزل اجتماعی معاصر»، اثر مهدی مظفریساوجی، کتابستان است. کتابی در چهار جلد وزیری و در بیش از دوهزارو پانصد صفحه که هم تاریخ و نقادی است و هم گنجینهای از این گونه غزل.[۱۸]
ضیا موحد: کتاب «غزل اجتماعی معاصر» در ۴ جلد و ۲۵۰۸ صفحه، اثری است به دلایل مختلف بسیار تأملانگیز. مهدی مظفری ساوجی، شاعری با چند دفتر شعرِ موفق، با جوایز متعدد و گفتوگوهای خواندنی با نامآوران هنر و ادبیات، چهرهای است تثبیتشده در ادبیات معاصر. دربارۀ غزلهای منتخب مظفری، حرف و حدیث فراوان است. این غزلها بیشتر سؤال برمیانگیزند تا به سؤالی پاسخ دهند و این به خاطر گستردگی کار اوست. کم نیستند خوانندگانی که با این غزلها زندگی کردهاند، بهخصوص که مظفری ساوجی شعرشناس است و انتخابهای او دقیق و اغلب از بهترین غزلهای معاصر زبان فارسی است.[۱۹]
منوچهر آتشی: این کتابها خونِ پژوهشی دارند و جایشان همیشه دمِ دست است، نه کشوهای راکد. کتابِ «غزل اجتماعی معاصر»، از این جنس کتابهاست. خوشحالم که دریافتهام جناب دکتر شفیعی کدکنی هم این کار را پسندیدهاند؛ چراکه او بیش از بسیاران، اهلیّت، دانش و صداقت چنین آثاری را دارد و داوری او میتواند حجّت باشد.[۲۰]
فاضل نظری: «غزل اجتماعی معاصر»، به باورِ من یک سیرِ واقع بینانه از تطوّرِ شعر اجتماعی در مقایسه با سایرِ گونههای شعر ارائه میکند و به نظرم توانسته به شکلی مقبول، تعریفی از این گونه شعر، ارائه کند. انتخاب اشعار این کتاب، انتخابهایی منصفانه و کارشناسانه است.[۲۱]
منصور اوجی: دست مهدی مظفّری ساوجی درد نکند گلچینی فراهم آورده که هر شاعری و هر خانهای و هر کتابخانهای بینیاز از آن نیست.[۲۲]
مرتضی کاخی: کتاب «غزل اجتماعی معاصر»، برای دوستداران اینگونه آثار (که من شخصاً نمونهای از آن را به خاطر ندارم) اثری است خواندنی و تحقیقی و زایندۀ تفحّص و تجسّس فراوان.[۲۳]
سیّد محمود سجّادی: یکی از ویژگیهای ممتاز منتخبات شعر که «غزل اجتماعی معاصر» مهدی مظفّری ساوجی نیز مستظهر به آن است، گزینشِ متّکی بر بصیرت، ذوقورزی، بیغرضی و پژوهشمحورانه است. تبویب و تدوین کتاب، طبقِ اصول و آیین نگارش و تألیف و تصنیفِ جدید و نظاممند صورت گرفته است.[۲۴]
محمّدعلی بهمنی: آنچه در جذبۀ زیستن با «غزل اجتماعی معاصر»، اثر مهدی مظفّری ساوجی، با اطمینان میتوان گفت، مفید و ماندگار بودن است، که به راستی دقایق این گزینه، آن قدرها هست که نه تنها خوانندۀ کتاب، بلکه قفسۀ کتابهای مأخذ را برای همیشه خشنود خواهد کرد.[۲۵]
مسعود کیمیایی: خواندنِ کتاب «غزل اجتماعی معاصر»، در ده سال هم که شده، میارزد به رازهای شعرِ قدیم و میارزد به دانستگیِ نقش غزل در لایههای ادبیات ما. غزلهای زنده را این اثر و این کتاب به یاد میآورد. به یاد میآورد که پیشانیِ ادبیات ما «نوشتی» بلند به غزل داده است.[۲۶]
سعید بیابانکی: همهٔ اشعارِ این کتاب دربارۀ مفاهیمِ اجتماعی و دردهای روزگار است. «غزل اجتماعی معاصر»، مرجعِ مناسبی است برای کسانی که میخواهند با غزلِ اجتماعی و سیرِ تحوّلات و تغییرات آن آشنا شوند.[۲۷]
مطالب وابسته ویرایش
از او تاکنون هفت مجموعه شعر به چاپ رسیده که از این میان دو مجموعه، کتاب سال شعر ایران شده است. «غزل اجتماعی معاصر» یکی از مهمترین پژوهشهای مهدی مظفری ساوجی است که در چهار جلد و در ۲۵۰۸ صفحه، در سال ۱۴۰۱ از سوی انتشارات دیدآور به چاپ رسیده. این کتاب ضمن بررسی دگرگونیها و دگردیسیهای غزل اجتماعی، به شاعران غزلسرا پرداخته و نمونههای برجستۀ این گونۀ ادبی را آورده است. مؤلف در جلد نخست ضمن هفت مقاله، به بررسی و تحلیل غزل در ادبیات فارسی، با تمرکز بر تبارشناسی اجتماعی این قالب، از آغاز تاکنون پرداخته است. در ادامه گفتوگوی مفصل گروس عبدالملکیان با مهدی مظفری ساوجی درباره شعر اجتماعی ادبیات فارسی، به نقل از «رادیو فرهنگ»، منتشر شده.[۲۸] مؤلف در فصلهای بعدی کتاب، در چهار مجلد، گزیدۀ غزل اجتماعی معاصر را از ۱۲۸۵ (انقلاب مشروطه) تا ۱۳۳۲ (کودتا) «جلد اول»، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ (انقلاب اسلامی) «جلد دوم» و از ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۰ «جلد سوم» (در دو مجلد) تدوین و تبویب است. این کتاب بعد از انتشار در سال ۱۳۸۳ و تجدید چاپهای متعدد، مورد توجه بسیاری از اهالی قلم و هنر قرار گرفت و صاحبنظرانی نظیر محمدرضا شفیعی کدکنی، منوچهر آتشی، اسماعیل خویی، مرتضی کاخی، بهاءالدین خرمشاهی، مفتون امینی، محمدعلی بهمنی، منصور اوجی، ضیاء موحد، مسعود کیمیایی، علی دهباشی، محمدعلی علومی، اسدالله امرایی، کامیار عابدی، فاضل نظری، سعید بیابانکی، ناصر فیض، حسین جنتی، علیرضا بدیع و دکتر عبدالحمید ضیایی به معرفی و تحلیل آن پرداختند که برخی از این نظرات در پیگفتار چاپ تازۀ این کتاب آمده است. منوچهر آتشی در مقالۀ مفصلی که بعد از انتشار چاپ نخست این اثر در سال ۱۳۸۴، در روزنامه شرق منتشر کرد، با اشاره به اینکه اثر فوق مورد توجه و تحسین دکتر شفیعی کدکنی قرار گرفته و داوری او میتواند حجت باشد، به معرفی و تحلیل آن پرداخت. چاپ تازۀ این کتاب با تجدیدنظر اساسی در بخش مقالات و غزلهای منتخب، منتشر شده است. به مناسبت انتشار ویراست تازهٔ این کتاب، مجلۀ بخارا، روز یکشنبه، هفتم اسفند ماه، جلسهای با عنوان «شب غزل اجتماعی معاصر ایران» برگزار کرد که در آن صاحبنظرانی نظیر علی نصیریان، شمس لنگرودی، علی دهباشی، عبدالحمید ضیایی و مهدی مظفری ساوجی ضمن سخنرانیهایی از این کتاب رونمایی کردند.[۲۹]
سال ۱۴۰۲ کتاب «متافیزیک شعر»، در سه جلد وزیری، ۱۴۷۲ صفحه به وسیلۀ انتشارات دیدآور از مهدی مظفّری ساوجی منتشر شد. مظفّری ساوجی در گفتوگویی که روزنامۀ شرق دربارۀ این کتاب با او انجام داد، در پاسخ به این پرسش که «وقتی از متافیزیک در پیوند با شعر صحبت میکنید، دقیقاً از چه صحبت میکنید؟» گفت: این پرسشی است که برای رسیدن به پاسخ آن بیش از چهار سال زمان صرف شده که حاصلش همین کتابی است که ملاحظه میکنید. شاید پاسخ اولیه و خیلی خلاصۀ آن همان باشد که افلاطون در رسالۀ «فایدروس» در چند کلمه گفته است؛ اینکه در هنر پزشکی باید «طبیعتِ تن» را بشناسی و در هنر سخنوری، «طبیعتِ روح» را. این پاسخ در حقیقت اجمالی است که تفصیل آن مرا با خود به سفری دور و دراز بُرد و پایم را به سراچۀ روح کشاند و ضمن گشت و گذارهایی در اقصا نقاط وجود، به سرچشمههای روح رساند. در واقع، سِفرهای این کتاب، سَفَرهایی بود که مرا با خود به شهرهای شعر بُرد و تمدنها و اقالیمی را نشانم داد که این هنر در مسیر مثالی خود از بدویت تا مدنیت و کمال پیموده یا از باب تمثیل پدید آورده. به همین دلیل، برای وصول به مقصد گاهی باید در زمان سفر میکردم و سدهها یا حتی هزارهها به عقب برگشتم. مثلاً در مقطعی از این سَفر، به روزگار پیدایش خط و الفبا رسیدم و از فنیقیه سر درآوردم و دریافتم که نخستین رگهها و بارقههای خط و نگارش، در حدود ۶۶۰۰ سال قبل از میلاد در جیاهو که اقلیمی در دشت مرکزی چین باستان است و از کهنترین تمدنهای بشری به حساب میآید، پدیدار شده. در این سَفر، از نزدیک دیدم که نخستین نشانههای پیدایش خط و الفبا به خطوط سومری باستان و خطوط میخی و هیروگلیف منتهی میشود. در یکی از همین سَفرها بود که به شهر اوروک، از شهرهای باستانی سومر، در منطقۀ میانرودان، در جنوب عراق امروزی رسیدم. در اوروک به پادشاهی برخوردم که پیامی تهدیدآمیز را روی گِل حک کرد و برای یکی از پادشاهان رقیب خود فرستاد. وقتی شاهِ رقیب، آن خشتنوشت را دید گویی در آنجا حضور داشتم و تأثیر این شیوۀ شگفتِ سخنگفتنِ گِل بر شاه رقیب را از نزدیک در خطوط چهرۀ او میدیدم. تأثیری شگرف که باعث شد شاه رقیب، در دَم، وفاداری خود را به فرمانروای اوروک اعلام کند. در اوروک بود که در مقطعی دیگر با «گیلگمش» مواجه شدم. شعری که در اواخر هزارۀ دوم پیشادوران مشترک، بر الواحی از خشت، نگاشته شده و میتوان آن را سپیدهدم ادبیات نامید. حماسهای که در واقع، ماجراهای گیلگمش، یعنی پادشاه شهر اوروک را که پس از مرگ به مقام خدایی رسید، بیان میکند. البته از کشف متن اکدی این حماسه زمان زیادی نمیگذرد. در واقع، سال ۱۸۴۹ بود که آستن هنری لایارد، باستانشناس انگلیسی، ضمن حفاریهایی در بینالنهرین، به این خشتنگاشتها در کتابخانۀ آشوربانیپال دست یافت. لایارد البته در جستجوی پاسخی بود که مدتهای مدید اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده بود؛ در حقیقت او میخواست ببیند آیا چنانکه میگویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی، که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر. اساطیری که قرنهای متمادی دهان به دهان گشته بود و هستی و حیات یا وجود و ماهیت خود را زنجیرهوار حفظ کرده بود. سَفر من البته همینطور ادامه داشت و در مسیر خود از شهرها و تمدنهای تمثیلی بسیاری که شعر آفریده گذشتم و در پایان به موطن انسان در جهان برگشتم.[۳۰]
مهدی مظفّری ساوجی به تاریخ ۲۶ مهر ماه ۱۴۰۲ در بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی دیدار کرد. دکتر شفیعی کدکنی در این دیدار ضمن تمجید از کتابهای «غزل اجتماعی معاصر» و «متافیزیک شعر»، دربارۀ آثار گفتوگومحور مظفّری ساوجی گفت: آقای ساوجی کار خوبی کردهاید که با مفتون [امینی] گفتوگو کردهاید. خدا بیامرزد مفتون را؛ آدم بسیار درستی بود و شدیداً عاطفی و خیلی دوستداشتنی. کیارستمی هم که در این کتاب با او گفتوگو کردهاید خیلی مهم بود و در سینمای ایران نقش مهمی داشت. میدانم که او شعر را میشناخت. کار خوبی کردهاید. خیلی عالی است. نجف دریابندری هم که در دو جلد منتشر شده، عالی است. نجف آدم کوچکی نبود. نجف، انتلکتوئل واقعی مملکت ما بود. نجف، امثال نجف، انتلکتوئل واقعی بودند. یعنی اگر نجف میرفت به یک کنگرۀ مثلاً روشنفکران جهان، میتوانست به عنوان یک روشنفکر ایرانی بدرخشد. نجف، شاگردروزنامهچی نبود. خیلی از این اشخاصی که اسم خودشان را روشنفکر گذاشتهاند، شاگردروزنامهچی هستند. به هر حال، شما کارهای خیلی مهمی انجام دادهاید. بارک اللّه، خدا خیرتان بدهد. اینهمه انرژی و پشتکار واقعاً ارزش دارد. انشااللّه سلامت باشید. اینها اسناد تاریخ ادبیات عصر ما برای آیندگان است.[۳۱]
مهدی مظفری ساوجی در مقالهای که بهتازگی در مجلهٔ تجربه منتشر کرده است در توضیح طیفهای متفاوت و بعضاً متضاد از نظر دیدگاههای سیاسی یا فکری و فرهنگی که با آنها گفتوگو کرده، مینویسد: امروز اگر بخواهند ده شاعر برتر جهان را انتخاب کنند بدون کوچکترین تردیدی سه شاعر آن ایرانی است و دستکم یکی از پایههای کاخ دیالکتیک و گفتوگو در جهان را شعر ما، بهویژه مولانا تشکیل میدهد. همین «ما» به عنوان جامعهای که شناسنامهاش شاهنامهی فردوسی و گذرنامهاش مثنوی مولوی است، هنوز نتوانستهایم، هیچکداممان، بر سر حدود و ثغور نخستین خشت «آزادی بیان»، یعنی «گفتوگو» و رعایت مناسک و آداب آن به توافق برسیم. گویی آنچه بر سرش بدون مناقشه به توافق رسیدهایم، حذف و حک یکدیگر با اتّکا به همان مونولوگمحوری و حدیث نفسی است که همچون بلغمی فرساینده و تحلیلبَرنده، بر طبعمان غلبه کرده و عوارض جسمی و روحی یا روانی بسیاری را در پی داشته است. این حدیث نفس، مونولگمحوری، تزکین یا هر چه اسمش را بگذاریم، مسیرش، در هر صورت، از معمّای همان فیل بختبرگشتهای میگذرد که هنود، از آن در خانۀ تاریک رونمایی کرده بودند و شوربختانه هر کسی با لمس عضو یا جزوی از آن، اقامۀ «کُل» میکرد و به خیال «درک کامل» از آنچه لمس کرده بود، داد سخن میداد و شوربای مالیخولیا میپخت. به همین دلیل است که صاحب این قلم، در تمام این سالها سعیاش بر آن بوده که در تاریکی عرضهای که امثال هنودانِ این ارض فلکزده، به عرصه آورده یا میآورند، کورهراهی هرچند باریک، برای وصول به دیالکتیک بگشاید و هرگز فقط شنوندۀ حرف یک طیف یا طبع نباشد و در گفتوگوهایش اجازه دهد همۀ طیفها و طبایع ادبی و هنری حاضر باشند و همۀ صداها و چهرهها شنیده و دیده شوند. از نجف دریابندری و سیمین بهبهانی و رضا براهنی و اسماعیل خویی و ابراهیم گلستان و مسعود کیمیایی و اکبر رادی و مرتضی ممیّز و عطاءاللّه مهاجرانی و عبّاس کیارستمی و ایران درودی و ضیاء موحّد و شمس لنگرودی گرفته تا علی موسوی گرمارودی و طاهره صفّارزاده و علی معلّم دامغانی و محمّدرضا عبدالملکیان و یوسفعلی میرشکّاک و سیّد مرتضی آوینی و سعید کشنفلاح و عبدالجبّار کاکایی و علیرضا قزوه و ناصر فیض و...
این نگرش، خواهناخواه تبعاتی به همراه داشته و تیرهای طعن و تهمت بسیاری به سویش روانه کرده و آنچنان امانش را بریده که گاه همچون گمشدهای، خود را در میانۀ همان برهوت وحشتی یافته که خواجه، قرنها پیش، گذارش به آن افتاده بود و ناگزیر، دستش را، گویی حفاظ یا نردهای، به «زنهار» گرفته بود. ولی خوب، همچنان منتظر است که در عرصۀ تاریکی که هر کدام از این امثال و اشباهِ هنود، فیل یا فیلهای خود را عرضه کرده یا میکنند، یکنفر شمعی بیفروزد و تاریکی اختلاف را از چهرۀ گفتهها بزداید. به نظر میرسد داستانِ «دموکراسی»، «آزادی بیان»، «دیالکتیک»، «گفتوگو» و امثال این فیلهایی که هر کسی در اینجا به جزوی از فهم آن، مطابق با عضوی که دستش آن را لمس کرده، رسیده، همان حکایت ورود اگزیستانسیالیسم به عرصۀ تفکّر آمریکایی باشد. داستانی که هیدن کاروت در جایی به آن اشاره کرده و جلالالدّین اعلم در مقدّمۀ ترجمۀ تهوّع به آن پرداخته است. ماجرا از این قرار است که در بدو ورود چنین موجودی، به ایالات به قولی متفرّقۀ امریکا، تشتّت بسیار پیش میآید و همه دربارۀ کیفیّت صورت این نورسیده، بهاشتباه میافتند. به نظر ماشینی ویرانگر یا تانکی پسمانده از جنگ میرسد. بعد از مدّتی چراغها روشن میشود و میبینند که فقط فیلی است. همه میخندند و میگویند که حتماً گذارِ سیرکی به شهر افتاده است. امّا نه، خیلی زود میفهمند که فیل آمده که بماند؛ کمی بعد میبینند که هرچند بهراستی نورسیدهای غریبنماست، امّا بیگانه نیست و در واقع، تمامِ مدّت، آن را میشناختهاند.
در ایران امّا، در پیوند با مسائل معطوف به روشنفکری و روشنگری اعم از «دموکراسی»، «آزادی بیان»، «دیالکتیک»، «گفتوگو» و... به نظر میرسد هنوز چراغی روشن نشده است و معلوم نیست وقتی در کفِ هر کدام از این نائلان و قائلان جزء از کل، شمعی بگذارند، چهقدر اختلاف از گفتشان بیرون میشود و چهمیزان پی به بیگانگی یا قرابت این موجود میبرند. قدرِ مسلّم اینکه، آنچه هست، فیلی است که هنوز هر کسی از ظنِّ خود یار آن است و در تمام این سالها دستِ هر یک به هر جُزوی از آن که رسیده، همان را فهم کرده و بر آن بوده که با اقامۀ ادلّه و براهینِ جزء، به اثباتِ کل برسد و حتّی گاهی به انواع ابزار و وسایل، جبراً یا اختیاراً، دیگران را هم به همان نتیجۀ مطلوب خود برساند. متأسّفانه ما، در تمام این سالها آنقدر مشغول تعمیم همین «اجزاء»، به «کلّیّات» و لعنتفرستادن به یکدیگر بر اساس همین درکهای تاریک و یکجانبه بودهایم که فراموشکردهایم شمعی هم هست که میتواند چهرۀ پرسشها و بعضاً مسائل بهظاهر لاینحل را از کدورت و تاریکی بیرون بیاورد و ما را بیواسطه، در روشنایی شفّاف خود، با همۀ کاستیهای و ناراستیهایمان روبهرو کند، آنقدر که بتوانیم صورت همدیگر را بهوضوح ببینیم و نقصهایمان را با نگریستن در یکدیگر برطرف کنیم.[۳۲]
منابع ویرایش
- ↑ ندا ولی پور (١٩ آذر ١٤٠٢). «در شب متافیزیک شعر چه گذشت؟». www.isna.ir. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۱۹.
- ↑ dehbashi (۲۰۲۳-۰۲-۲۵). «شب غزل اجتماعی معاصر». مجله فرهنگی و هنری بخارا. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۲۰.
- ↑ «شب مفتون امینی در «بخارا» برگزار میشود». ایبنا. ۲۰۲۲-۱۲-۲۸. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۲۳.
- ↑ «شعرخوانی مهدی مظفّری ساوجی در لاههٔ هلند». www.isna.ir. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۲۲.
- ↑ «شعرخوانی شاعر ایرانی در چهارمین جشنواره شعر لاهه هلند». ایبنا. ۲۰۲۴-۰۴-۱۲. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۲۵.
- ↑ «هشتکتاب از مظفری ساوجی چاپ و تجدیدچاپ میشوند». خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency. ۲۰۲۰-۱۰-۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۲۱.
- ↑ «معرفی برگزیدگان جایزه کتاب سال شعر به انتخاب «خبرنگاران»». www.isna.ir. ٢٤ اسفند ١٣٩٧. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۱۹.
- ↑ ندا ولی پور (١٩ آذر ١٤٠٢). «در شب متافیزیک شعر چه گذشت؟». www.isna.ir. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۱۹.
- ↑ «کشکول متافیزیک شعر در فارسی». شرق. ۲۰۲۴-۰۴-۱۹. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۱۹.
- ↑ «متافیزیک شعر». www.isna.ir. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۱۹.
- ↑ «در شب «متافیزیکِ شعر» چه گذشت؟». ایسنا. ۲۰۲۳-۱۲-۱۰. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۵-۰۱.
- ↑ ««متافیزیک شعر» یگانه مرجع جدی در باب وجودشناختی شعر است». ایبنا. ۲۰۲۳-۱۱-۲۵. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۱۹.
- ↑ «در شب متافیزیک شعر چه گذشت؟». خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا). ١٩ آذر ١٤٠٢.
- ↑ «در شب متافیزیک شعر چه گذشت؟». ایسنا. نوزدهم آذرماه ١٤٠٢. دریافتشده در ١٩ آوریل ٢٠٢٤. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «نگاهی به متافیزیک شعر اثر مهدی مظفری ساوجی». www.isna.ir. ۲۷ آبان ١٤٠٢. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۱۹.
- ↑ «نگاهی به متافیزیک شعر». www.isna.ir. ٢٧ آبان ١٤٠٢.
- ↑ کامران جوهری (٦ آبان ١٤٠٢). «نگاهی به متافیزیک شعر، ساختار و محتوای آن». خبرگزاری مهرنیوز.
- ↑ ««غزل اجتماعی معاصر»، کتابی کتابستان». شرق. ۲۰۲۴-۰۴-۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۲۰.
- ↑ «انتخابی از بهترین غزلهای اجتماعی معاصر فارسی». شرق. ۲۰۲۴-۰۴-۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۲۰.
- ↑ منوچهر آتشی؛ روزنامه شرق، شماره ٥٥٨ صفحه ٢٠، مورخ ١٣٨٤٫٦٫٢
- ↑ فاضل نظری، شاعر، روزنامه آرمان، شماره ٢٧٢٤، صفحه ٧، مورخ ١٣٩٤٫١٫٣١
- ↑ منصور اوجی، روزنامه عصر مردم، شماره ٥٤٦٨، صفحه ٨، مورخ ١٣٩٤٫٢٫٢١
- ↑ مرتضی کاخی، روزنامه اعتماد، شماره ٣٣٤٥، صفحه ١٠، مورخ ١٣٩٤٫٦٫٢٦
- ↑ سیّد محمود سجّادی، کتابِ ماه ادبیات و فلسفه، شماره ١٠، ١١ و ١٢، مرداد، مهر ١٣٨٥، صفحه ١٢٢-١٢٠
- ↑ محمّدعلی بهمنی، روزنامه اعتماد، ضمیمه شماره ١٥٨١، صفحه ١٨، مورخ ١٣٨٦٫١٠٫١٣
- ↑ مسعود کیمیایی، روزنامه شرق، شماره ٢٣٢٦، صفحه ١٢، مورخ ١٣٩٤٫٣٫٢٧
- ↑ سعید بیابانکی، روزنامه جام جم، شماره ٤٢٥٣، صفحه ٨ موخ ١٣٩٤٫٢٫١٩
- ↑ مظفری ساوجی، مهدی (۱۴۰۱). غزل اجتماعی معاصر، از ۱۲۸۵ (انقلاب مشروطه) تا ۱۲۸۵. ج. ۱. دیدآور. صص. ۲۱۰-۱۸۶.
- ↑ «غزل اجتماعی، از مشروطه تا امروز». شرق. ۲۰۲۴-۰۴-۳۰. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۴-۳۰.
- ↑ «Magiran | روزنامه شرق (1402/08/21): در جست وجوی سرچشمه های روح در شعر». www.magiran.com. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۵-۰۱.
- ↑ شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۴۰۲). «اسناد تاریخ ادبیات عصر ما برای آیندگان». چراغهای رابطه (۲): ۴.
- ↑ مظفری ساوجی، مهدی (بهمن و اسفند ۱۴۰۲). «تجربه». جدید (۲۷): ۶۲.