انقلاب مشروطه
انقلاب مشروطه یا انقلاب مشروطیت یکی از پی آمد های جنبش مشروطهخواهی در ایران است که پس از کوششها و رویدادهایی منجر به امضا کردن فرمان مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ به دست مظفرالدین شاه قاجار شد.
انقلاب مشروطه | |
---|---|
![]() سردر ساختمان مجلس شورای ملی واقع در میدان بهارستان | |
از رویدادهای | جنبش مشروطه ایران |
مدت | هفت ماه |
زمان شروع | بیست و یکم آذر ۱۲۸۴ |
زمان پایان | سیزدهم مرداد ۱۲۸۵ |
نتیجه | صدور فرمان مشروطیت، تدوین قانون اساسی، تشکیل مجلس شورای ملی |
چهرهها | مظفرالدین شاه قاجار، سید محمد طباطبایی، سید عبدالله بهبهانی، سید جمالالدین واعظ، احمدخان علاءالدوله |
پیشزمینهویرایش
سالهای پس از ۱۲۷۰ خورشیدی، برای حکومت ایران، سالهای تشدید مشکلات اقتصادی بود. از یک سو تورم شدید باعث کاهش ارزش مالیات بر زمین شد و از سوی دیگر کاهش ارزش جهانیِ نقره، ارزش قران در برابر پوند استرلینگ را به شدت کاهش داد. این مشکلات، دربار ایران را وادار کرد که در سالهای ۱۲۷۹ و ۱۲۸۱ به ترتیب دو میلیون و یک میلیون پوند از دولت روسیه وام بگیرد. پادشاهی ایران که در پی افزایش درآمدهای خود بود، با استخدام ژوزف نوز توانست درآمدهای گمرکی خود را از ۲۰۰ هزار پوند استرلینگ در سال ۱۲۷۷ به ۶۰۰ هزار پوند در سال ۱۲۸۳ افزایش دهد.[۱] در سال ۱۲۸۴ خورشیدی، بحران اقتصادی، ایران را فرا گرفت. شیوع وبا، برداشت بدِ محصولات کشاورزی و ازرونقافتادنِ تجارت در مناطق شمالی به دلیل وقوع جنگ روسیه و ژاپن و متعاقب آن، انقلاب روسیه، زمینهساز این بحران بود. قیمت مواد غذایی به سرعت افزایش یافت؛ چنان که در شهرهای تهران، تبریز، رشت و مشهد، در سهماههٴ نخست این سال، قند و شکر ۳۳ درصد و گندم ۹۰ درصد گرانتر شد، درآمد گمرک کاهش یافت و با درخواستهای دولت برای دریافت وامهای جدید موافقت نشد. دولت ناچار شد تعرفههای وضعشده بر بازرگانان را افزایش دهد و بازپرداخت دیون محلی را به تعویق اندازد. این نابسامانیها، به نارضایتی مردم و اعتراض عمومی منجر شد.[۲]
اعتراضهای اولیهویرایش
یکی از اولین نمودهای عمومی نارضایتی عمومی، راهپیمایی آرام حدود ۲۰۰ نفر از بازاریان در روز ۶ اردیبهشت ۱۲۸۴،[۳] در جریان عزاداری ماه محرم بود. معترضان، خواستار عزل ژوزف نوز و بازپرداخت وامهایشان به دولت بودند. آنها با انتشار تصاویری از نوز در حال رقصیدن با لباس روحانی، به سوی حرم شاه عبدالعظیم حرکت کردند. این اعتراضات، پس از دو هفته و با قول مظفرالدینشاه مبنی بر برکناری نوز، بازپرداخت بدهیها و تشکیل کمیتهای متشکل از تجار در وزارت تجارت پس از بازگشت از سفر اروپا، پایان یافت. اما این وعدهها هیچگاه عملی نشد.[۴]
در اردیبهشت ۱۲۸۴، ۵۷ نفر از روشنفکران در جلسهای مخفی در حومه تهران گرد آمدند و کمیتهای برای جایگزینی حکومت استبدادی با حکومت دموکراتیک تشکیل دادند. این کمیته تصمیم گرفت مخفیانه جزوههایی برای دفاع از اصلاحات سیاسی و اجتماعی چاپ و توزیع کند، کتابهای تاریخ انقلابهای مهم اروپایی را به فارسی برگرداند و با مطبوعات اروپایی در مورد ضرورت اصلاحات در ایران گفتگو کنند. اعضای کمیته تصمیم گرفتند با افراد بانفوذ یا قدرتمند مانند شاهزادگان و روحانیان وارد گفتگو شوند و نظر آنها را در مورد اصلاحات جلب کنند و در صورت امکان، آنها را به عضویت کمیته درآورند.[۵] نُه نفر به عضویت هسته این کمیته درآمدند که سه نفر از آنها (ملک ملکالمتکلمین، یحیی دولتآبادی و جمالالدین واعظ دارای گرایش ازلی بودند. اما از همه اعضا خواسته شده بود برای جلوگیری از بروز اختلاف در نیروهای مخالف استبداد، با قوانین شریعت اسلام مخالفت نکنند و در مجالس مذهبی غیراسلامی حضور نیابند. محمدرضا مساوات، سلمان میکده و شیخالرئیس قاجار هم دی این هسته عضویت داشتند. تعدادی از اعضای این انجمن، ماموریت یافتند تا با سفر به عراق، پشتیبانی مراجع تقلید نجف را جلب کنند.[۶] کمیته مخفی هم انجمن دیگری بود که در اسفند ۱۲۸۳ تاسیس شده بود و نیروهای مذهبی اصلاحطلب مورد حمایت سید محمد طباطبایی، از جمله ناظمالاسلام کرمانی در آن عضویت داشتند.[۷]
بستنشینی در حرم شاهعبدالعظیمویرایش
در ۲۱ آذر ۱۲۸۴ و علاءالدوله، حاکم تهران در تلاش برای پایین آوردن قیمت شکر، دو تن از تاجران خوشنام را فلک کرد.[۸] یکی از این دو نفر، تاجر ۷۹ سالهای بود که هزینهٴ تعمیر بازار مرکزی تهران و هزینهٴ ساخت سه مسجد را تقبل کرده بود.[الف] با انتشار این خبر در روز ۲۲ آذر، صاحبان کسب و کار، مغازهها و کارگاهها را تعطیل کردند و در مسجد شاه گرد آمدند. در هنگام سخنرانی سید جمالالدین واعظ، طرفداران ابوالقاسم امام جمعه به تجمعکنندگان حمله کردند و مجلس را بر هم زدند.[۱۰] دو روز بعد، دو هزار تن از کسبه و طلاب به رهبری سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی در حرم شاه عبدالعظیم بست نشستند و خواستههای خود را چنین اعلام کردند: برکناری حاکم تهران، برکناری نوز، اجرای شریعت .[ب][۱۲] در آن زمان «عدالتخانه»، مفهوم دقیقی نداشت و به واسطه تلاشهای ملکم خان برای انجام اصلاحات متداول شده بود.[۱۳]
دو نفر از شاهزاگان قاجار که سودای پادشاهی در سر داشتند، از بستنشینان حمایت کردند؛ یکی سالارالدوله، پسر دوم مظفرالدین شاه و دیگری محمدعلی شاه، ولیعهد، که نسبت به عینالدوله بیاعتماد بود. دو گروه از بلندپایگان حکومتی نیز این حرکت را تقویت کردند؛ یکی وابستگان امینالسلطان، نخستوزیر برکنار و تبعید شده و دیگری گروهی از صاحبمنصبان اصلاحطلب مانند نصرالله مشیرالدوله و فرزندانش حسن و حسین پیرنیا، مرتضیقلی صنیعالدوله، مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه)، جواد سعدالدوله و ابوالقاسم ناصرالملک.[۱۴]
دولت در ابتدا با خواستههای معترضان مخالفت ورزید و سعی کرد اعتصاب را در هم بشکند. اما سرانجام، پس از یک ماه تسلیم شد و معترضان در بازگشت به تهران، با استقبال جمعیت زیادی مواجه شدند که شعار میدادند «زنده باد ملت ایران». ناظمالاسلام کرمانی در خاطرات خود نوشتهاست که عبارت «ملت ایران» را تا پیش از آن در تهران نشنیده بود.[۱۵]
بستنشینی در سفارت انگلیسویرایش
ناتوانی شاه در تاسیس عدالتخانه و برکناری نوز، زمینهٴ شروع دوبارهٴ اعتراضات را فراهم کرد. در ۲۰ تیر سال ۱۲۸۵، یکی از واعظان که در بین مردم دارای محبوبیت بود و داشت بر علیه دولت سخنرانی میکرد، به دستور صدر اعظم دستگیر شد و قرار بود که تبعید شود.[۱۶] در اعتراض به این دستگیری، گروهی از طلاب در مقر پلیس گرد آمدند و در پی درگیریهایی که پیش آمد، یکی از طلاب به ضرب گلوله کشته شد. روز بعد، در حالی که جمعیت زیادی از تجار، اصناف و طلاب برای تشییع پیکر وی از بازار بهسوی مسجد جامع در حال حرکت بودند، درگیری دیگری بین قزاقها و معترضان رخ داد و بنا به گفتهٴ آبراهامیان، ۲۲ نفر کشته و بیش از ۱۰۰ نفر زخمی شدند. در پی این خشونتها، طباطبایی، بهبهانی و دیگر شخصیتهای مذهبی تهران را به مقصد قم ترک کردند و تعدادی از تاجران و روحانیان نیز در سفارت انگلستان در باغ قلهک بست نشستند. سفیر وقت انگلیس در یادداشتی به وزارت خارجه این کشور، شمار این عده را بیش از ۱۴ هزار نفر اعلام کرد.[۱۷] ناظم الاسلام میگوید که با پیوستن دانشجویان دارالفنون به بستنشینان، سخنرانیهای متعددی در مورد نظامهای مشروطه در اروپا انجام میشد و این تجمع به یک مدرسهٴ باز علوم سیاسی تبدیل شد.[۱۸]
انگلستان که در سالهای قبل به واسطه امتیازاتی که از حکومت قاجار گرفته بود، رو در روی مردم ایران قرار گرفته بود، تلاش میکرد وجهه خود را از طریق برقراری ارتباط خوب با مشروطهخواهان بهبود دهد. حکومت این کشور، پادشاهی مشروطه بود و به همین دلیل میتوانست طرف اعتماد مشروطهخواهان قرار گیرد. از سوی دیگر، روسیه که از نظر نفوذ در ایران در مقایسه با رقیب خود، انگلستان، دست بالا را پیدا کرده بود، در آن زمان درگیر مشکلات جدی، از جمله جنگ با ژاپن و انقلاب داخلی شده بود. بنابراین انگلستان با استقرار بستنشینان در محوطه سفارت خود در تهران موافقت نمود.[۱۹]
سازماندهی جمعیت بستنشینان در سفارت انگلیس را کمیتهای مرکب از بزرگان اصناف بر عهده داشت. این کمیته محل استقرار اصناف مختلف را تعیین میکرد و بر ورود تازهواردان به جمع متحصنان، نظارت داشت. کمیته، بهمنظور حفظ نظم و مراقبت از اموال، ضوابطی را تعیین کرده بود. در پی توصیهٴ اعضایی که تحصیلات جدید داشتند، کمیته، تاسیس مجلس شورای ملی را جایگزین خواستهٴ اولیهٴ معترضان مبنی بر تاسیس عدالتخانه کرد.[۲۰]
سرانجامویرایش
متن مربوطه در ویکینبشته: فرمان مشروطیت |
دربار، نخست از پذیرش خواستهها سر باز زد، اما با تداوم یافتن اعتصاب عمومی و سرازیر شدن پیامهای حمایتآمیز از سوی ایالات، تلاش کرد معترضان را به تشکیل یک «مجلس اسلامی» کمتر دموکراتیک قانع کند. در نهایت، سه هفته پس از شروع تحصن در سفارت انگلیس، مظفرالدین شاه، فرمان مشروطیت را امضا کرد و یکی از دولتمردان آزادیخواه، مشیرالدوله را به نخستوزیری برگزید.[۲۱] تاریخ این رویداد، ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ برابر با ۱۴ جمادی الثانی ۱۳۲۴ بود.[۲۲][۲۳] به این ترتیب مجلسی برای تدوین نخستین قانون اساسی ایران تشکیل شد و در ۹ دی همان سال به امضای مظفرالدین شاه رسید و ایران، عملاً در مسیر گذار از حکومت استبدادی به حکومت مشروطه قرار گرفت.[۲۴]
تحلیلها و اظهارنظرهاویرایش
یادداشتهاویرایش
- ↑ تهرانی نام این تاجر را «سید هاشم قندی» گزارش کردهاست.[۹]
- ↑ تهرانی خواستههای معترضان را هشت مورد گزارش کردهاست: «اول عزل علاءالدوله از حکومت طهران، دوم عودت میرزا محمدرضای کرمانی از رفسنجان به کرمان، سوم عزل مسیو نُز، چهارم الغای امتیاز اصغر گاریچی از راه قم، پنجم برگرداندن تولیت مدرسه مروی به آشتیانی، ششم عودت موقوفاتی که توقیف از طرف شده به متصدیان اولیه، هفتم موقوف کردن تومان دهشاهی کسر از مواجب و مستمریات، هشتم معدلتخانه که مرجع تظلم عمومی باشد.»[۱۱]
پانویسویرایش
- ↑ Martin، «CONSTITUTIONAL REVOLUTION ii. Events»، Encyclopædia Iranica.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۴.
- ↑ فوران، «اصلاحات، شورش، انقلاب، کودتا»، مقاومت شکننده، ۲۶۱.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۴.
- ↑ آفاری، «فصل دوم: طوفان انقلاب»، انقلاب مشروطه ایران ۱۹۰۶-۱۹۱۱ (۱۲۸۵-۱۲۹۰)، ۶۵.
- ↑ آفاری، «فصل دوم: طوفان انقلاب»، انقلاب مشروطه ایران ۱۹۰۶-۱۹۱۱ (۱۲۸۵-۱۲۹۰)، ۶۶.
- ↑ آفاری، «فصل دوم: طوفان انقلاب»، انقلاب مشروطه ایران ۱۹۰۶-۱۹۱۱ (۱۲۸۵-۱۲۹۰)، ۶۶.
- ↑ Martin، «CONSTITUTIONAL REVOLUTION ii. Events»، Encyclopædia Iranica.
- ↑ تهرانی (کاتوزیان)، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۱۴۴.
- ↑ Martin، «CONSTITUTIONAL REVOLUTION ii. Events»، Encyclopædia Iranica.
- ↑ تهرانی (کاتوزیان)، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۱۴۴.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۵.
- ↑ Martin، «CONSTITUTIONAL REVOLUTION ii. Events»، Encyclopædia Iranica.
- ↑ Martin، «CONSTITUTIONAL REVOLUTION ii. Events»، Encyclopædia Iranica.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۵.
- ↑ فوران، «اصلاحات، شورش، انقلاب، کودتا»، مقاومت شکننده، ۲۶۱.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۵–۱۰۸.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۸.
- ↑ فوران، «اصلاحات، شورش، انقلاب، کودتا»، مقاومت شکننده، ۲۶۹-۲۷۰.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۸–۱۰۹.
- ↑ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۹.
- ↑ یزدانی، مجاهدان مشروطه، ۵۳.
- ↑ اتحادیه، «نخستین دهه انقلاب مشروطه ایران (۱۳۲۴ - ۱۳۳۴ ق)»، ایراننامه، ۳۷۵.
- ↑ فوران، «اصلاحات، شورش، انقلاب، کودتا»، مقاومت شکننده، ۲۷۰.
منابعویرایش
- آبراهامیان، یرواند (۱۳۷۷). ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گلمحمدی؛ محمدابراهیم فتاحی ولیلایی. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۱۲-۳۶۳-۵.
- اتحادیه، منصوره (تابستان ۱۳۷۲). «نخستین دهه انقلاب مشروطه ایران (۱۳۲۴ - ۱۳۳۴ ق)». ایراننامه (۴۳). دریافتشده در ۱۶ دی ۱۳۹۹ – به واسطهٔ نورمگز.
- آفاری، ژانت (۱۳۸۵). انقلاب مشروطه ایران ۱۹۰۶-۱۹۱۱ (۱۲۸۵-۱۲۹۰) [The Iranian Constitutional Revolution Evolution 1906-1911]. ترجمهٔ رضا رضایی. تهران: نشر بیستون. شابک ۹۶۴-۹۰۰۳۶-۸-۱.
- تهرانی (کاتوزیان)، محمدعلی (۱۳۷۹). مشاهدات و تحلیل اجتماعی و سیاسی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران. تهران: شرکت سهامی انتشار. شابک ۹۶۴-۳۲۵-۰۵۳-۹.
- فوران، جان (۱۳۹۲) [۱۳۷۷]. مقاومت شکننده:تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی. ترجمهٔ احمد تدین. تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا. شابک ۹۶۴-۳۱۷-۳۵۸-۵.
- یزدانی، سهراب (۱۳۸۸). مجاهدان مشروطه. تهران: نشر نی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۰۸۳-۰.
- Martin, Vanessa (1992). "CONSTITUTIONAL REVOLUTION ii. Events". In Yarshater, Ehsan. Encyclopædia Iranica. VI/2. New York City: Bibliotheca Persica Press. pp. 176–187.