چهارده معصوم
چهارده معصوم چهارده شخصیت دور از اشتباه و گناه یا معصوم هستند که از سوی شیعیان دوازدهامامی محترم شمرده میشوند. این چهارده نفر عبارتند از محمد، دخترش فاطمه زهرا و دوازده امام. بهگفتهٔ حامد الگار، صفت عصمت برای امامان در اوایل نیمهٔ اول سدهٔ دوم هجری پدیدار شد و خیلی سریع به پیامبران نیز تعمیم یافت. شیخ صدوق (د. ۳۸۱ ه.ق)، شیخ مفید (د. ۴۱۳ ه.ق) و شریف مرتضی (د. ۴۳۶ ه.ق) بهطور پیدرپی، عصمت محمد و امامان را بهشکلی فزایندهتر تعریف کردند، تا اینکه این نظریه برای مستثنی کردن این افراد از هر گناهی یا خطایی چه پیش و چه پس از تصدی منصبشان بهوجود آمد. در مورد فاطمه زهرا، عصمت او از پیوند میان نَبُوَّت و امامت — دو نهادی که به عصمت شناخته میشوند — و نیز ارتباطش با امامان و صفات آنان در روایات بیشمار ناشی میشود. او را گاهی بهعنوان «مَجمَعُ النّورَیْن» مینامند. اثبات قرآنیِ عصمت چهارده معصوم از آیهٔ تطهیر[یادداشت ۱] و آیهٔ ۱۲۴ سورهٔ بقره[یادداشت ۲] گرفته شدهاست. ممکن است تصور شود که تعداد چهارده معصوم، گذشتهنگر و پس از غیبت امام دوازدهم بودهاست، و بدیهی است که مدتی فاصله میان درگذشت امام یازدهم، حسن عسکری در ۲۶۰ ه.ق/۸۷۳ م، و ظهور اجماعی مبنی بر تکمیل خطِّ امامت با غیبت فرزند خردسالش، امام دوازدهم، وجود داشت. بااینحال، این موارد پیشتر در احادیث شیعه وجود داشتند که فقط از دوازده امام سخن میگفتند، بهگونهایکه تبلور اعتقاد در یک سلسلهٔ دوازدهتایی چندان مشکلساز نبود.[۱]
عصمت پیامبر، علی بن ابیطالب، حسن مجتبی و حسین بن علی و نُه نفر از فرزندان حسین که نامشان برده نشدهاست، در روایتی منتسب به پیامبر آمدهاست. در روایتی دیگر، که پیامبر خطاب به سلمان فارسی دارد، این نُه نفر بهروشنی یاد شدهاند و فاطمه زهرا نیز نام برده شدهاست. در همین روایت آمدهاست که پیامبر، فاطمه زهرا و دوازده امام، «پیش از خلقت» از نور آفریده شدهاند. تفسیر آیهٔ نور[یادداشت ۳] در رابطه با این سرچشمهٔ نوری چهارده معصوم است. درواقع، تقریباً هر مرجع قرآنی به نور، اشاره به آنان دارد. بهگفتهٔ جعفر صادق، خلقت چهارده معصوم از نور، تا چهاردههزار سال مقدّم بر همهٔ موجودات دیگر بود. در روایات دیگر آمدهاست که چهارده معصوم از «طینَتی عِلّیّین»، «طینتی سفید»، «طینتی از جوهرهٔ زیر عرش» و «طینتی عرشی» خلق شدهاند.[۲]
توالی چهارده معصوم بر روی زمین، بازتاب عهدی در نظر گرفته میشود که در اَزَل در پاسخ به پرسش الهی بستند که «آیا من سَرورِ شما نیستم؟»[یادداشت ۴]؛ و خطِّ نسلیِ پیوند میان آنان، بهعنوان نشانهای قابل مشاهده از منشأ مشترک آنان بهعنوان یک عنصر نورانی تلقی میشود. حتی نطفههای بهوجودآورندهٔ آنان از سرچشمهای آسمانی بودند. با توجه به اینکه محمدباقر مجلسی لازم دید اعتقاد به تَفویضِ وظیفهٔ خلقت به چهارده معصوم را نفی کند، نتیجه گرفته میشود که ظاهراً این تمایل وجود داشتهاست. بااینحال گفته میشود که چهارده معصوم، شاهد خلقت بودهاند؛ و حدیثی منسوب به محمد باقر، امام پنجم، بیان میکند: «ما امامان یا چهارده معصوم وسیله (سبب) برای خلقت هستیم.» میان دانشمندان شیعه توافقی کلی وجود دارد که همهٔ چهارده معصوم بر دیگر آفریدگان حتّی پیامبران اولوالعزم برتری دارند.[۳]
کارکردهای کیهانی چهارده معصوم توسط عرفان عصر صفوی بسیار تبیین شدهاست. ملاصدرا (د. ۱۰۵۰ ه.ق) چهارده معصوم را در کیهانشناسی ابن سینا یکپارچه کرد که آنان را قادر میسازد تا جایگزین عقلِ فَعّال بهعنوان علل وجودی حیات شوند. قاضی سعید قمی (د. ۱۱۰۳ ه.ق) آنان را بهعنوان «بَشَرُ الْعَوالی» برگزید که تا اَبَد در پیرامون عرش در قالبِ شخصیت ذاتیشان گرد آمدهاند. میتوان گفت که هانری کوربن، هر دو را منعکس کرده و این سنت صفوی را — با فراخوانی مکرّرش از «پلرومای چهارده معصوم» که تجلّیات الهی در هر سطح از هستی نمایان میشوند — ادامه دادهاست. چهارده معصوم همگی در سطحی از تقوا هستند که نعمات الهی بهواسطهٔ آنان درخواست میشود و بهطور کلی بهعنوان زیارات جامعه شناخته میشوند. رؤیاها و الهامهای چهارده معصوم در زندگینامههای شیعه گاهی دیده میشود. بهویژه شاید خوابی که توسط حیدر آملی دیده شد که در آسمان و بر فراز بغداد، نامهای چهارده معصوم در جدولی شعلهور با حروف آتشین و بر روی دایرههایی لاجوردی در پیرامون یک مربع مرتب شدهاند. لازم است ذکر شود که چهارده معصوم با ترتیب خاصی از سوی بَکتاشیّه مورد ستایش قرار میگیرند، بدینترتیب که گروهی دوم متشکل از چهارده نفر را — که شامل فرزندان مختلف امامان است — میافزایند تا مجموع عددی را به بیست و هشت تن برسانند.[۴]
شجرهنامه
ویرایش
فهرست
ویرایششماره | تصویر خطاطی | نام کامل کنیه |
عنوان |
تاریخ ولادت و درگذشت ه. ق م[یادداشت ۵] |
طول عمر[یادداشت ۶] | اهمیت | زادگاه | علت و محل درگذشت و محل به خاکسپاری[یادداشت ۷] |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۱ | مُحَمَّد بنِ عَبدُالله ابوالقاسم |
۵۳ (پیش از هجرت) – ۱۱ (پس از هجرت)[۷] ۵۷۰–۶۳۲[۸] |
۶۱ | بنیانگذار و پیامبرِ اسلام و بهاعتقاد مسلمانان، آخرین پیامبر در سلسلهٔ پیامبران الهی و تحویلدهندهٔ کتابِ قرآن و تجدیدکنندهٔ آیین اصلی و تحریفنشدهٔ یکتاپرستیِ (دین حنیف) است. او همچنین بهعنوانِ یک سیاستمدار، رئیس دولت، بازرگان، نظریهپرداز دینی، خطیب، قانونگذار، اصلاحگر، فرماندهِ جنگی، و برای مسلمانان و پیروان برخی مذاهب، مأمورِ تعلیمِ فرمانهای الله یا همان خدای مسلمانان بهشمار میرود. | مکه، حِجاز[۹] |
به دلیل بیماری درگذشت.[۱۰] مدینه، عربستان سعودی[۱۱] | ||
۲ | علی بن ابیطالب اَبُوالْحَسَن |
|
۲۳ (پیش از هجرت) – ۴۰ (پس از هجرت)[۱۶] ۶۰۰–۶۶۱[۱۷] |
۶۱ | پسرعمو و داماد محمد. شیعیان او را جانشینِ راستینِ پیامبر، و اهل سنت او را خلیفهٔ چهارم میدانند. او تقریباً در همهٔ طریقتهای تصوف جایگاه والایی دارد و اعضای این طریقتها ارتباطشان با محمد را از طریق او بهدست میآورند.[۱۸] | مکه، حجاز[۱۹] |
توسط ابن ملجم مرادی، از خوارج، در کوفه ترور شد. ابن ملجم وی را با شمشیری زهرآلود در هنگام نماز، مورد ضربت قرار داد.[۲۰][۲۱] مدفون در حرم علی بن ابیطالب در نجف، عراق.[۲۲] | |
۳ | فاطمه اُمِّاَبیها |
۱۷ یا ۷ (قبل از هجرت)–۱۱ (پس از هجرت)[۲۵] ۶۰۵ یا ۶۱۵–۶۳۲[۲۶] |
۱۷ | دختر محمّد و خدیجه، همسر علی بن ابیطالب، و مادر حسن بن علی و حسین بن علی است. او کوچکترین دختر محمّد و تنها فرزندش بود که از خود فرزندانی باقی گذاشت، که به «سید» یا «شریف» مشهورند. وی از شخصیتهای بسیار محترم نزد همه مسلمانان بهویژه شیعیان است. منابع اهل سنت شخصیت فاطمه را همچون بانویی پرهیزکار و باایمان مینمایند. وی در نزد شیعیان دوازدهامامی دارای مقامات ویژهٔ معنوی مانند طهارت و عصمت است. همچنین وی از اهل بیت محمّد و یکی از پنج تن آل عباست.[۲۷] | مکه، حِجاز[۲۸] |
بنابر اعتقاد شیعیان، سقط جنین فاطمه در اثر صدمات و جراحات وارده در حین رویداد خانهٔ فاطمه اتفاق افتاد و منجر به شکستگی پهلو فاطمه زهرا شد.[۲۹] منابع اهل سنت آوردهاند که درگذشت او در آرامش بود. او خودش را با کمک همسرش شستشو میدهد و در آرامش به استقبال مرگ میرود.[۳۰] دربارهٔ تاریخ درگذشت فاطمه زهرا تاریخنویسان قولهای مختلفی نقل کردهاند. بهنوشتهٔ ولیری فاطمه شش ماه پس از درگذشت پدرش از دنیا رفت.[۳۱] برخی منابع سی یا سی و پنج روز پس از درگذشت محمّد گفتهاند. برخی دیگر چهل و پنج روز یا هفتاد و پنج روز از آن تاریخ ذکر کردهاند؛ و دیگر منابع قول نود و پنج روز را نقل کردهاند.[۳۲] مقبرهٔ فاطمه در فهرست مکانهایی است که دربارهٔ آن اختلافنظر وجود دارد اما محتمل است که فاطمه «فِی الْحُجْره» (در خانهاش) دفن شدهباشد.[۳۳] | ||
۴ | حسن مجتبی ابومحمد |
اَلْمُجتَبیٰ (برگزیده)[۳۴] |
۳–۵۰[۳۵] ۶۲۴–۶۷۰[۳۶] |
۴۷ | او بزرگترین نوهٔ زندهٔ محمد، از طریق دخترش فاطمه زهرا بود. حسن در کوفه، بهعنوان خلیفه جانشین پدرش شد و براساس پیمان صلح با معاویة بن ابیسفیان، پس از تنها هفت ماه خلافت، کنترل بر عراق را واگذار کرد.[۳۷] | مدینه، حکومتِ محمد[۳۸] |
بهباور شیعه توسط همسرش و بهدستور معاویه مسموم شد.[۳۹] مدفون در بقیع، مدینه، عربستان سعودی.[۴۰] | |
۵ | حسین بن علی ابوعَبدِالله |
سَیِّدُالشُّهَداء (سَرورِ شهیدان)[۴۱] |
۴–۶۱[۴۲] ۶۲۶–۶۸۰[۴۳] |
۵۷ | او نوهٔ محمد و برادر حسن مجتبی بود. حسین اعتبار خلافتِ یزید را زیر سؤال برد. نتیجتاً او و خانوادهاش در نبرد کربلا توسط لشکریانِ یزید کشته شدند. پس از این واقعه، سوگواری محرم مراسمی کلیدی در هویت شیعیان شد.[۴۴][۴۵] | مدینه، حکومتِ محمد[۴۶] |
کشته و سربریدهشده در نبرد کربلا.[۴۷] مدفون در حرم حسین بن علی در کربلا، عراق.[۴۸] | |
۶ | علی بن الحسین ابومحمد |
سَجّاد، زَیْنُالْعابِدین (کسی که دائماً سجده میکند، زینتِ عبادتکنندگان)[۴۹] |
۳۸[۵۰]–۹۵[۵۱] |
۵۷ | نویسندهٔ ادعیهٔ صَحیفهٔ سَجّادیه، که بهعنوان «زبور آل محمد» مشهور است.[۵۴] | مدینه، خلافت راشدین[۵۵] |
بنابر نظر بیشتر علمای شیعه، او بهدستور وَلید بن عَبدُالْمَلِک در مدینه مسموم شد.[۵۶] مدفون در بقیع، مدینه، عربستان سعودی.[۵۷] | |
۷ | محمد بن علی ابوجعفر |
باقِرُالْعُلوم (شکافندهٔ دانشها)[۵۸] |
۵۷–۱۱۴[۵۹] ۶۷۷–۷۳۲[۶۰] |
۵۷ | منابعِ سنی و شیعه هردو او را از اولین و برجستهترین فقها توصیف میکنند، که در دورهاش شاگردان بسیاری تربیت شدهاند.[۶۱][۶۲] | مدینه، خلافت اموی[۶۳] |
بنابر قول برخی از علمای شیعه، او بهوسیلهٔ ابراهیم بن ولید در مدینه بهدستور هشام بن عبدالملک مسموم شد.[۶۴] مدفون در بقیع، مدینه، عربستان سعودی.[۶۵] | |
۸ | جعفر بن محمد ابوعبدالله |
اَلصّادِق (راستگو)[۶۶] |
۸۳–۱۴۸[۶۷] ۷۰۲–۷۶۵[۶۸] |
۶۵ | فقه جعفری را تأسیس کرد و کلام شیعه را توسعه داد. او علمای بسیاری را در زمینههای گوناگون تربیت کرد.[۶۹] | مدینه، خلافت اموی[۷۰] |
بنابر قول منابع شیعه، او در مدینه بهدستور ابوجعفر عبدالله منصور مسموم شد.[۷۱] مدفون در بقیع، مدینه، عربستان سعودی.[۷۲] | |
۹ | موسی بن جعفر ابوالحسن اوّل[۷۳] |
اَلْکاظِم (آرام)[۷۴] |
۱۲۸–۱۸۳[۷۵] ۷۴۴–۷۹۹[۷۶] |
۵۵ | رهبر جمعیت شیعی در دورهٔ انشعابِ اسماعیلیان و دیگر شاخهها، پس از درگذشت جعفر صادق.[۷۷] او شبکهای از وکلا را ایجاد کرد که خُمس را از جمعیتهای شیعی در خاورمیانه و خراسان جمعآوری میکردند.[۷۸] | مدینه، خلافت اموی[۷۹] |
وی در بغداد بهدستور هارونالرشید زندانی و مسموم شد.[۸۰] مدفون در حرم کاظمین در بغداد، عراق.[۸۱][۸۲] | |
۱۰ | علی بن موسی ابوالحسن ثانی[۸۳] |
اَلرِّضا (پسندیده)[۸۴] |
۱۴۸–۲۰۳[۸۵] ۷۶۵–۸۱۷[۸۶] |
۵۵ | ولیعهدِ مأمون شد، بهخاطر مباحثاتش با علمای مسلمان و غیرمسلمان معروف است.[۸۷] | مدینه، خلافت عباسی[۸۸] |
بنابر منابع شیعی، او در طوس (مشهد امروزی) بهدستور مأمون مسموم شد.[۸۹] مدفون در حرم علی بن موسیَ الرِّضا در مشهد، ایران.[۹۰] | |
۱۱ | محمد بن علی ابوجعفر |
اَلْجَواد، اَلتَّقی (سخاوتمند، پرهیزکار)[۹۱] |
۱۹۵–۲۲۰[۹۲] ۸۱۰–۸۳۵[۹۳] |
۲۵ | در مواجه با خلافت عباسیان به سخاوتمندی و پرهیزکاری مشهور بود.[۹۴] | مدینه، خلافت عباسی[۹۵] |
بنابر منابع شیعی، مسمومیت توسط همسر (دختر مأمون) در عراق، بهدستور ابواسحاق محمد مُعْتَصَم.[۹۶] مدفون در حرم کاظمین در بغداد، عراق.[۹۷] | |
۱۲ | علی بن محمد ابوالحسن ثالث[۹۸] |
اَلْهادی، اَلنَّقی (راهنما، پیراسته)[۹۹] |
۲۱۲–۲۵۴[۱۰۰] ۸۲۷–۸۶۸[۱۰۱] |
۴۲ | شبکهٔ وکلا را در جامعهٔ شیعه تقویت کرد. او وکلا را با سفارشها و آموزشهایی میفرستاد و درعوض، سهم امام از خمس و وجوهات شرعی را دریافت میکرد.[۱۰۲] | مدینه، خلافت عباسی[۱۰۳] |
مسمومیت بهدستور ابوعبدالله محمد مُعْتَزّ در سامرا.[۱۰۴] مدفون در حرم عسکریین در سامرا، عراق.[۱۰۵] | |
۱۳ | حسن عسکری الحسن بن علی ابومحمد |
اَلْعَسکَری (ساکن پادگان نظامی)[۱۰۶] |
۲۳۲–۲۶۰[۱۰۷] ۸۴۶–۸۷۴[۱۰۸] |
۲۸ | پس از درگذشت پدرش، مُعتَمِد عباسی محدودیتهایی برای او در بیشتر دوران زندگیاش اعمال کرد. شیعیان بهخاطر جمعیت و قدرت فزایندهشان بهشدت سرکوب میشدند.[۱۰۹] | مدینه، خلافت عباسی[۱۱۰] |
مسمومیت بهدستور ابوعباس محمد معتمد در سامرا.[۱۱۱] مدفون در حرم عسکریین در سامرا، عراق.[۱۱۲] | |
۱۴ | حجت بن الحسن ابوالْقاسم |
اَلْمَهدی، اَلْحُجَّة، اَلْاِمامُ الْغائِب (نشانه، ملاک و معیار)[۱۱۳] |
۲۵۵–تاکنون[۱۱۴] ۸۶۸–تاکنون[۱۱۵] |
۱٬۱۵۵ سال، ۴ ماه و ۱۸ روز | مطابق اعتقادات شیعیان دوازده امامی، صوفیان و مسلمانان سنی، او یک شخصیت تاریخی واقعی است.[۱۱۶] | سامرا، خلافت عباسی[۱۱۷] |
بنابر اعتقادات شیعه (مهدویت) او از سال ۲۶۰ ه.ق زنده است و در غیبت بهسرمیبرد و این غیبت تا زمانی که خدا بخواهد ادامه دارد.[۱۱۸] |
یادداشتها
ویرایش- ↑ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّـهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیُطَهِّرِکمْ تَطْهِیرًا (ترجمه: خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر]بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.)[۳۳–۳۳]
- ↑ وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ (ترجمه: و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود، و وی آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پیشوای مردم قرار دادم.» [ابراهیم] پرسید: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پیمان من به بیدادگران نمیرسد.»)[۲–۱۲۴]
- ↑ اللَّـهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُّورٌ عَلَی نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّـهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّـهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّـهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ (ترجمه: خدا نور آسمانها و زمین است. مَثَل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی، و آن چراغ در شیشهای است. آن شیشه گویی اختری درخشان است که از درخت خجسته زیتونی که نه شرقی است و نه غربی، افروخته میشود. نزدیک است که روغنش -هر چند بدان آتشی نرسیده باشد- روشنی بخشد. روشنیِ بر روی روشنی است. خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت میکند، و این مَثَلها را خدا برای مردم میزند و خدا به هر چیزی داناست.)[۲۴–۳۵]
- ↑ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَی ۛ شَهِدْنَا ۛ أَن تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَـٰذَا غَافِلِینَ (ترجمه: و هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند: «چرا، گواهی دادیم» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم.)[۷–۱۷۲]
- ↑ «م» نشانگر گاهشماری عصر حاضر (یا میلادی) و «ه. ق» علامت اختصاری گاهشماری هجری قمری است.
- ↑ محاسبهٔ سن در آغاز امامت، طول عمر و مدت امامت، بر اساسِ سال شمسی (۳۶۵ روزه) است، و نه سال قمری.
- ↑ بهجز امام دوازدهم.
پانویس
ویرایش- ↑ Algar, “Čahārdah Maʿṣūm”, Iranica.
- ↑ Algar, “Čahārdah Maʿṣūm”, Iranica.
- ↑ Algar, “Čahārdah Maʿṣūm”, Iranica.
- ↑ Algar, “Čahārdah Maʿṣūm”, Iranica.
- ↑ Nasr, “Muhammad”, Britannica.
- ↑ Déclais, “Names of the Prophet”, Encyclopaedia of Qur'ān, 3.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 131–134.
- ↑ Nasr, “Muhammad”, Britannica.
- ↑ Nasr, “Muhammad”, Britannica.
- ↑ Nasr, “Muhammad”, Britannica.
- ↑ Nasr, “Muhammad”, Britannica.
- ↑ Nasr, “ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Nasr, “ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Poonawala, “ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Poonawala, “ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 190–192.
- ↑ Nasr, “ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Nasr, “ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Nasr, “ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Nasr, “ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 192.
- ↑ Chittick, A Shi'ite Anthology, 137.
- ↑ Amir–Moezzi, “Fāṭema”, Iranica.
- ↑ Klemm, “Fāṭima bt. Muḥammad”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Fatima”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Fatima”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Fatima”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ Dungersi, A Brief Biography of Hazrat Fatima, 4.
- ↑ Shareef al–Qurashi, Fatima Az–Zahra', 220–222.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Fatima”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Fatima”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ Shareef al–Qurashi, Fatima Az–Zahra', 247.
- ↑ Veccia Vaglieri, “Fatima”, Encyclopedia of Islam.
- ↑ Corbin, History of Islamic Philosophy, 50.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 194–195.
- ↑ Nasr, “Ḥasan”, Britannica.
- ↑ Madelung, “Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Nasr, “Ḥasan”, Britannica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 195.
- ↑ Madelung, “Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Calmard, Ḥosayn b. ʿAli ii. in Popular Shiʿism.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 196–199.
- ↑ Nasr, “Al-Ḥusayn ibn ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Nasr, “Al-Ḥusayn ibn ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Madelung, “Ḥosayn b. ʿAli”, Iranica.
- ↑ Nasr, “Al-Ḥusayn ibn ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Nasr, “Al-Ḥusayn ibn ʿAlī”, Britannica.
- ↑ Madelung, “Ḥosayn b. ʿAli”, Iranica.
- ↑ Madelung, “ʿAlī b. Ḥosayn b. ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Madelung, “ʿAlī b. Ḥosayn b. ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 202.
- ↑ Madelung, “ʿAlī b. Ḥosayn b. ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 202.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 202.
- ↑ Madelung, “ʿAlī b. Ḥosayn b. ʿAlī b. Abī Ṭāleb”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 202.
- ↑ Chittick, A Shi'ite Anthology, 138.
- ↑ Madelung, “Bāqer, Abū Jaʿfar Moḥammad”, Iranica.
- ↑ Madelung, “Bāqer, Abū Jaʿfar Moḥammad”, Iranica.
- ↑ Madelung, “Bāqer, Abū Jaʿfar Moḥammad”, Iranica.
- ↑ Madelung, “Bāqer, Abū Jaʿfar Moḥammad”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 203.
- ↑ Madelung, “Bāqer, Abū Jaʿfar Moḥammad”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 202.
- ↑ Chittick, A Shi'ite Anthology, 138.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 203–204.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 203–204.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 203–204.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 203–204.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 203–204.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 203–204.
- ↑ Chittick, A Shi'ite Anthology, 138.
- ↑ Madelung, “ʿAlī Al-Reżā”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 205.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 205.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 205.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 78.
- ↑ Sachedina, The Just Ruler, 53–54.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 205.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 205.
- ↑ Chittick, A Shi'ite Anthology, 138.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 181.
- ↑ Madelung, “ʿAlī Al-Reżā”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 205–207.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Chittick, A Shi'ite Anthology, 139.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Qurashi, The Life of Imam Al-Jawad, 89.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 207.
- ↑ Chittick, A Shi'ite Anthology, 139.
- ↑ Madelung, “ʿAlī Al-Hādī”, Iranica.
- ↑ Madelung, “ʿAlī Al-Hādī”, Iranica.
- ↑ Madelung, “ʿAlī Al-Hādī”, Iranica.
- ↑ Madelung, “ʿAlī Al-Hādī”, Iranica.
- ↑ Madelung, “ʿAlī Al-Hādī”, Iranica.
- ↑ Madelung, “ʿAlī Al-Hādī”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 208–209.
- ↑ Chittick, A Shi'ite Anthology, 139.
- ↑ Halm, “ʿAskarī”, Iranica.
- ↑ Halm, “ʿAskarī”, Iranica.
- ↑ Halm, “ʿAskarī”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 209–210.
- ↑ Halm, “ʿAskarī”, Iranica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 209–210.
- ↑ Chittick, A Shi'ite Anthology, 139.
- ↑ The Editors of Encyclopaedia Britannica, “Mahdī”, britannica.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 210–211.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 210–211.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 211–214.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 210–211.
- ↑ Tabatabaee, Shi'ite Islam, 210–211.
منابع
ویرایش- Algar, H (1990). "Čahārdah Maʿṣūm". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 25 August 2017.
- Amir–Moezzi, Mohammad Ali (1999). "Fāṭema i. In History and Shiʿite Hagiography". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی).
- Calmard, Jean (2004). "Ḥosayn b. ʿAli ii. in Popular Shiʿism". In Yarshater, Ehsan (ed.). Encyclopædia Iranica (به انگلیسی).
- Chittick, William C. (1980). A Shi'ite Anthology (به انگلیسی). SUNY Press.
- Corbin, Henry (1993) [1964]. History Of Islamic Philosophy , Translated by Liadain Sherrard, Philip Sherrard (به انگلیسی). Routledge.
- Déclais, Jean-Louis (2003). "Names of the Prophet". Encyclopaedia of the Qur'ān (به انگلیسی). Vol. 3. Boston: E. J. Brill.
- Dungersi, Mohammed Raza (1994). A Brief Biography of Hazrat Fatima (s.a.) (به انگلیسی). Bilal Muslim Mission of Tanzania.
- Gleave, Robert (2003). "Imamate". Encyclopedia of Islam and the Muslim World (به انگلیسی). Vol. 1. Intishārāt-i Bārs̲āvā.
- Halm, Heinz (1985). "ʿAskarī". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Klemm, Verena (2016). "Fāṭima bt. Muḥammad". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (3rd ed.). Leiden: E. J. Brill.
- Madelung, Wilfred (1985). "ʿAlī Al-Hādī". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Madelung, Wilfred (1985). "ʿAlī Al-Reżā". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Madelung, Wilfred (1985). "ʿAlī b. Ḥosayn b. ʿAlī b. Abī Ṭāleb". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Madelung, Wilfred (1988). "Bāqer, Abū Jaʿfar Moḥammad". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Madelung, Wilfred (2003). "Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Madelung, Wilfred (2004). "Ḥosayn b. ʿAli i. Life and Significance in Shiʿism". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Momen, Moojan (1985). An Introduction to Shi`i Islam: The History and Doctrines of Twelve (به انگلیسی). Yale University Press.
- Nasr, Seyyed Hossein (2012). "ʿAlī". Encyclopædia Britanica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Nasr, Seyyed Hossein (2007). "Ḥasan". Encyclopædia Britanica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Nasr, Seyyed Hossein (2007). "Al-Ḥusayn ibn ʿAlī". Encyclopædia Britanica (به انگلیسی). Retrieved 1 October 2019.
- Nasr, Seyyed Hossein (2006). "Muhammad". Encyclopædia Britannica Online (به انگلیسی). Encyclopædia Britannica, Inc.
- Olsson, Tord; Ozdalga, Elisabeth; Raudvere, Catharina (2005). Alevi Identity: Cultural, Religious and Social Perspectives (به انگلیسی). Routledge.
- Poonawala, I. K. (1985). "ʿAli B. Abi Ṭaleb". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی).
- Shareef al–Qurashi, Baqir (2006). The Life of Fatima Az–Zahra' (به انگلیسی). Qom: Ansariyan.
- Shareef al–Qurashi, Baqir (2005). The Life of Imam Muhammad Al-Jawad (به انگلیسی). Ansariyan Publications.
- Sachedina, Abdulaziz Abdulhussein (1988). The Just Ruler (al-sultān Al-ʻādil) in Shīʻite Islam: The Comprehensive Authority of the Jurist in Imamite Jurisprudence (به انگلیسی). Oxford University Press US.
- Sözer, Hande (2014). Managing Invisibility: Dissimulation and Identity Maintenance among Alevi Bulgarian Turks (به انگلیسی). Boston: BRILL.
- Tabatabaee, Sayyid Mohammad Hosayn (1979). Shi'ite Islam (به انگلیسی). Translated by Seyyed Hossein Nasr. Albany: SUNY press.
- Veccia Vaglieri, Laura (1991). "Fatima". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 2 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
- "Mahdī". Encyclopædia Britannica Online (به انگلیسی). 1998. Retrieved 5 October 2019.