آیه تطهیر
آیه ۳۳ سوره احزاب (سی و سومین سوره قرآن) که به آیه تطهیر شهره است، به موضوع اهل بیت پیامبر اسلام اشاره دارد و آنان را از هرگونه پلیدی، مصون میداند. با وجود اختلافات در مصداق و تفسیر آیه تطهیر، شیعیان این آیه را در اثبات معصومیت فاطمه زهرا، علی بن ابیطالب، حسن بن علی و حسین بن علی بکار میبرند. آیه ۳۳ سوره احزاب از دو بخش تشکیل شدهاست که بخش ابتدایی آن در خصوص شرح برخی از وظایف همسران پیغبر اسلام است. در این فراز، زنان پیامبر به ماندن در خانه و عدم خودنمایی و همینطور اطاعت از خدا و رسولش توصیه شدهاند. در فراز دوم آیه، اهل بیت پیامبر از پلیدیها مصون شمرده شده و از اراده خداوند به جهت این مصونیت یاد شدهاست.
از جمله اختلافات گزارش شده در تفاسیر شیعه و سنی، در خصوص این آیه، شأن نزول آیه تطهیر است. بر این اساس اکثر تفاسیر اهل سنت و تمام تفاسیر شیعی، شأن نزول آیه را اهل بیت پیامبر شامل فاطمه زهرا، علی بن ابیطالب و حسنین میدانند. در مقابل برخی از تفاسیر اهل سنت با تمسک به چهار روایت از عکرمه، مقاتل، عروه و ابن عباس، شأن نزول آیه را زنان پیامبر دانستهاند. تغییر لحن آیه تطهیر که تا پیش از آن به صورت عتابآمیز و خطاب به زنان محمد به همراه ضمیرهای مونث بوده، به لحنی کرامتبخش با ضمیرهای مذکر و خطاب به اهل بیت پیامبر، سبب شدهاست تا مفسرین، این فراز از آیه ۳۳ احزاب را جدا از بخش قبلی دانسته و در خصوص آن، تفاسیر متعددی را ارائه نمایند. از میان مفسران اهل سنت، افرادی چون ثعلبی، طبری، زمخشری، فخر رازی، ابن حجر عسقلانی، ابن صباغ مالکی، حاکم نیشابوری، سیوطی و شوکانی، شأن نزول آیه تطهیر را پنج تن آل عبا دانستهاند. بر اساس گزارشهای صورت گرفته در این تفاسیر، آیه مذکور قبل یا بعد از ماجرای حدیث کسا، نازل شدهاست. همچنین در منابع شیعه و سنی گزارش شدهاست که پیامبر اسلام به مدت شش ماه به صورت پیوسته هر روز پیش از رفتن به مسجد جهت اقامه نماز، در مقابل منزل فاطمه زهرا ایستاده و این آیه را تلاوت کرده و به اهالی خانه با عبارت اهل بیت سلام دادهاست.
از دیگر اختلافات در تفسیر آیه ۳۳ احزاب، مفهوم عبارت جاهلیة الاولی در فراز ابتدایی آیه میباشد. منابع شیعی و سنی در این خصوص، موارد متعددی چون عصر بین نوح و ادریس، عصر پیش از ابراهیم، عصر بین محمد و عیسی، عصر پیش از نوح، عصر پیش از وضع قانون حجاب و همینطور عصر پیش از بعثت محمد را متذکر شدهاند. در مقابل، مفهوم جاهلیة الاخری وجود دارد که در تعیین مصداق آن برخی منابع آن را جاهلیت در دوران محمد، جاهلیت در دوران یا جاهلیت در دوران پس از وفات محمد دانستهاند. به گفته فخر رازی ممکن است در مقابل عنوان جاهلیت اولی، جاهلیت اخری وجود نداشته باشد و منظور از اولی در آیه، همان جاهلیت ابتدایی باشد.
علاوه بر شأن نزول آیه تطهیر، مساله مصداق عبارت اهل بیت در آیه نیز مورد اختلاف مفسران قرار گرفتهاست. بر این مبنا، برخی از مفسران منظور اهل بیت را با توجه به آیات قبلی و شأن نزول آیه، همان زنان پیامبر دانستهاند و در مقابل اکثر منابع، اهل بیت را با توجه به روایات متعددی، فاطمه، علی، حسن و حسین دانستهاند. بر اساس برخی روایات در منابع اهل سنت، اهل بیت به کسانی اطلاق میشود که صدقه بر آنان حرام میباشد و آنان اولاد محمد میباشند.
محتوا و ساختارویرایش
متن و ترجمهویرایش
متن آیاتی که به صورت مستقیم به موضوع واقعه اطعام اشاره دارند، عبارت است از:[۱]
﴿وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لاٰ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ اَلْجٰاهِلِیَّهِ اَلْأُولیٰ وَ أَقِمْنَ اَلصَّلاٰهَ وَ آتِینَ اَلزَّکٰاهَ وَ أَطِعْنَ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّمٰا یُرِیدُ اَللّٰهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً﴾ ۳۳
بهاءالدین خرمشاهی، مترجم شیعه در ترجمه این آیات آوردهاست:[۲]
﴿و در خانههایتان قرار و آرام گیرید و همانند زینتنمایی روزگار جاهلیت پیشین، زینتنمایی نکنید، و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خداوند و پیامبر او اطاعت کنید، همانا خداوند میخواهد که از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید، و شما را چنانکه باید و شاید پاکیزه بدارد. ﴾ ۳۳
محتواویرایش
در آیه ۳۳ احزب، به جایگاه زن و خانه در اسلام پرداخته شدهاست. همچنین به دوران جاهلیت اشاره شده و عقبگرد به آن نهی شدهاست. در این آیه، تبرج و خودنمایی، نشانه جاهلیت قلمداد شدهاست و نماز و زکات دو عنصر متصل به هم ترسیم شدهاند. در این آیه به اطاعت از رسول در کنار اطاعت از خدا یاد شده و اهل بیت پیامبر مورد موهبتی الهی قرار گرفتهاند تا از پلیدی و گناه دور بمانند.[۳]
قرائتویرایش
اهل مدینه، شیبه، نافع و عاصم «وَ قَرْنَ» را به فتح قاف و الباقی قاریان آن را به کسر قاف قرائت نمودهاند.[یادداشت ۱][۴][۵][۶] در فرض کسره بودن مادّه اصلی آن «وقر یقر وقارا»، یا «قرّ یقرّ قرارا» میباشد و در این صورت اصل کلمه «اقررن» است که «راء» اول حذف و حرکت آن به «قاف» داده شده و با وجود حرکت «قاف» از «همزه وصل» بینیاز شدهاست. در صورت فتحه، اصل آن «اقررن» بودهاست که «راء» اوّل حذف و حرکت آن به «قاف» داده میشود.[۷][۸] بنابر روایتی که اعمش، راوی سنی مذهب، از ابی الضحی، صحابه پیامبر، نقل کردهاست، عایشه این آیه را به فتح قاف قرائت کردهاست.[۹] طبرسی، مفسر شیعه، به جواز جَر و رفع در لام کلمه «اهل البیت» در عربی اشاره دارد و مینویسد: جر دادن لام «اهل البیت» به جهت بدلیت آن از کم میباشد و رفع آن بنابر مدح بودن است.[۱۰] قرطبی، مفسر سنی مذهب، در اعراب «أَهْلَ اَلْبَیْتِ»، منصوب بودن اهل را به جهت مدح گزارش میکند و همچنین معتقد است که نصب «اهل» میتواند به جهت بدلیت باشد؛ قرطبی همچنین از قول برخی گزارش میدهد که رفع و کسر این عبارت نیز بلامانع است. نحاس، مفسر سنی مذهب، جهت کسر را بدلیت از ضمیر «عَنْکُمُ» دانستهاست. با این حال، ابیالعباس محمد بن یزید، لغوی سنی مذهب، بر این باور است که از ضمیر مخاطب، بدلیت صورت نمیگیرد؛ چرا که ضمیر مخاطب به تبیین نیازی ندارد.[۱۱]
شأن و مکان نزولویرایش
به گزارش احمد بن محمد شامی، مفسر سنی مذهب، اکثر کتب مهم تفسیری سنی و تمام کتب تفسیری شیعی، آیه تطهیر را در شأن فاطمه، علی و حسنین میدانند.[۱۲] بخش اول آیه ۳۳ سوره احزاب، در ادامه دستورها و توصیهها به زنان پیامبر است که به عقیده مکارم شیرازی، فقیه شیعی، به جهت تأکید بیشتر، مورد خطاب قرار گرفتهاند.[۱۳] در میان مفسران اهل سنت، برخی با استناد به چهار روایت که از عکرمه، مقاتل،[یادداشت ۲] عروه و ابنعباس، نقل شدهاست، شأن نزول آیه را به صورت خاص، زنان پیامبر میدانند.[۱۴][۱۵] ثعلبی، مفسر سنی مذهب در تفسیر خویش، روایتی را از ابنعباس و روایت دیگری را از عکرمه گزارش میکند که آیه در حق زنان پیامبر نازل شدهاست.[۱۶] این در حالیست که عکرمه، مقاتل و عروه، از جمله راویان متهم به جعل و افراطی در دشمنی با علی بن ابیطالب هستند.[۱۷] علّامه طباطبایی، مفسر شیعه در بحث جامعی در تفسیر این آیه در المیزان، مخاطب این آیه را اصحاب کسا میداند و به احادیث آن که تعداد آنها بیش از هفتاد حدیث است و بیشتر از طریق اهل سنّت هستند اشاره میکند.[۱۸] آلوسی، مفسر اهل سنت در تفسیر خود ضمن بیان روایات مختلف دربارهٔ مصداق اهل بیت در این آیه، به حدیث کسا اشاره میکند و اهل بیت را همان اصحاب کسا میداند.[۱۹] بهنوشتهٔ ویلفرد مادلونگ، شرقشناس مسیحی، علیرغم رویکرد شیعی در این موضوع، حتی در منابع اهل سنّت مانند تفسیر طبری نیز مصداق این آیه محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین هستند.[۲۰][۲۱] بیضاوی، مفسر سنی مذهب، در انوار التنزیل نیز میگوید شیعیان معتقدند که این آیه دربارهٔ علی، فاطمه و دو فرزندشان است و دربارهٔ عصمتِ آنان، به این آیه احتجاج میکنند، اما این احتجاج با قبل و بعد آیه متناسب نیست و احادیث هم تنها به این اشاره دارد که اینان از اهل بیت پیامبر بهشمار میروند.[۲۲] فخر رازی، مفسر سنی مذهب، در تفسیر کبیر میگوید نظر معتبرتر این است که اهل بیت، فرزندان پیامبر — فاطمه — و همسران و حسن و حسین و علی هستند.[۲۳] ابن کثیر، مفسر سنی، در تفسیر القرآن العظیم حدیث ایستادن پیامبر بهمدت شش ماه بر در خانهٔ فاطمه و صدازدن اهل بیت برای نماز و حدیث کسا را بیان میکند.[۲۴] ابن عطیه، مفسر سنی، در المحرر الوجیز با اشاره به حدیثی از پیامبر میگوید این آیه در حق پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین نازل شدهاست.[۲۵] متکلم سنی مذهب، ماتُریدی در تَأویلاتُ أَهلِ السُّنَّة میگوید شیعیان با استناد به حدیث کسا، این آیه را دربارهٔ اهل بیت — علی، فاطمه، حسن و حسین — میدانند.[۲۶]
ابوحمزه ثمالی، مفسر شیعه مذهب در تفسیر منسوب به وی، گزارش میکند که فاطمه، حریرهای را برای پیامبر در خانه امسلمه آورد، به سفارش پیامبر، علی و حسنین نیز برای خوردن حریره نزد پیامبر آمدند و پس از آن، پیامبر کساء خیبری بر سر آنان انداخت و گفت: «اللّهم هؤلاء اهل بیتی و عترتی فاذهب عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا». شبیه به همین روایت را ثعلبی در تفسیر خویش گزارش کردهاست. بنابر روایت ثعلبی، پس از دعای پیامبر اسلام، بخش دوم آیه ۳۳ احزاب نازل گردید.[۲۷] بر اساس روایت دیگری که ثعلبی گزارش میکند که این واقعه در منزل عایشه صورت گرفتهاست.[۲۸] بنابر گزارش ابوسعید خدری، صحابه پیامبر و ابوالقاسم حسکانی، راوی سنی مذهب، شأن نزول بخش دوم آیه را، پنج نفر دانستهاند که عبارتند از: محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین.[۲۹] ابوبکر نقاش، مفسر سنی مذهب در تفسیر خویش و محمد بن احمد بنیس، سنی مالکی مذهب در لوامع انوار الکوکب و الدری، گزارش میکنند که اکثر مفسران در شأنیت این آیه برای اصحاب کسا اتفاق نظر دارند. به این موضوع، ابوبکر حضرمی، از فقیهان اهل سنت در رشفة الصادی اشاره دارد. ابن حجر هیتمی نیز از دیگر مفسرین سنی مذهبی است که در صواعق المحرقه، شأن نزول آیه را فاطمه، همسر و فرزندان او میداند. بنابر آنچه در مشکل الآثار و تفسیر طبری از پیامبر اسلام گزارش شدهاست، محمد این آیه را در مقابل درب خانه فاطمه زهرا، تلاوت مینمود.[۳۰][۳۱] ابی سعید خدری، صحابی پیامبر، روایتی را نقل میکند که پیامبر چهل صبح به درب خانه فاطمه زهرا آمده و پس از سلام دادن بر اهل بیت خود با عبارت «السَّلَام عَلَیْکُم أهل الْبَیْت وَرَحْمَة الله وَبَرَکَاته الصَّلَاة رحمکم الله، إِنَّمَا یُرِید الله لیذْهب عَنْکُم الرجس أهل الْبَیْت وَیُطَهِّرکُمْ تَطْهِیرا، انا حَرْب لمن حَارَبْتُمْ أَنا سلم لمن سَالَمْتُمْ» یاد نمودهاست. سیوطی، دیگر مفسر اهل سنت، روایت دیگری را از ابی الحمراء گزارش میکند که محمد در دوران حضورش در مدینه، هیچگاه به مسجد برای اقامه نماز در نیامد مگر آنکه به درب خانه علی و فاطمه میایستاد و خطاب به اهالی آن چنین میگفت: «الصَّلَاة، الصَّلَاة، إِنَّمَا یُرِید الله لیذْهب عَنْکُم الرجس أهل الْبَیْت وَیُطَهِّرکُمْ تَطْهِیرا» همانند این روایت را سیوطی از ابنعباس گزارش کردهاست.[۳۲] ملا علی قاری، فقیه سنی مذهب در شرح کتاب فقه الاکبر ابن حنیفه، از شرافت اولاد فاطمه بر اولاد عمر و ابوبکر یاد میکند و در نهایت، آیه تطهیر را در شأن آنان گزارش میکند. ابن عساکر شافعی نیز دلیل نزول آیه را بهطور خاص، فاطمه، علی و حسنین میداند. قندوزی حنفی در ینابیع الموده، با اشاره به مذکر بودن ضمیرهای «یطهرکم» و «عنکم»، منظور از آیه را علی، فاطمه و حسنین میداند و این قول را به اکثر مفسران نسبت میدهد.[۳۳] ثعلبی روایتی را از ابوسعید خدری و روایت دیگری را از عطاء بن ابی رباح، تابعی و مفسر قرن اول ه.ف، به نقل از ام سلمه گزارش میکند که آیه در ماجرای حدیث کسا و در حق فاطمه، علی و حسنین نازل شدهاست. همچنین در تفسیر الکشف و البیان، از روایات دیگری یاد شدهاست که ماجرای حدیث کسا در منزل عایشه یا زینب صورت پذیرفته و آیه تطهیر پس از ماجرا کسا نازل شدهاست. تعدد گزارشها اینچنینی سبب شدهاست تا برخی مفسران، نزول این آیه را چندباره و در منزل فاطمه زهرا، ام سلمه، زینب و عایشه بدانند.[۳۴]
تفسیرویرایش
بخش اولویرایش
در بخش اول آیه، توصیهای خطاب به زنان پیامبر صورت گرفتهاست. اگر عبارت «و قرن» در ابتدای آیه، از ماده وقار باشد، این توصیه، برای رعایت وقار و سکینه صورت گرفتهاست و اگر از ماده قرار باشد، منظور ملزم دانستن زنان پیامبر به سکونت در منزل خویش است.[۳۵][۳۶] قتاده و مجاهد، دو لغت شناس سنی مذهب در خصوص تشریح عبارت تبرج در آیه، آن را به تبخر و خودنمایی ترجمه کردهاند.[۳۷] طباطبایی، مفسر شیعه، تبرج را به معنای ظاهر شدن در برابر مردم ترجمه کردهاست و آن را به برج قلعه که برای همگان آشکار است تشبیه نمودهاست.[۳۸] بقاعی، مفسر سنی مذهب در تفسیر خویش معتقد است که «لاٰ تَبَرَّجْنَ» دستوری برای ممنوعیت خروج زنان پیامبر از خانهاست که پس از حجة الوداع ابلاغ گردیدهاست.[۳۹] به گفته مقاتل، مفسر سنی مذهب، تبرج آن است که زن، روسری به روی سر انداخته ولی آن را نبندند تا گلوبند و گوشواره او نمایان باشد. همچنین قتاده، منظور از عبارت «اَلْجٰاهِلِیَّهِ اَلْأُولیٰ» را عصر قبل از اسلام دانستهاست. به گزارش طبرسی، مفسر شیعه مذهب، برخی بر این باورند که منظور از «تَبَرُّجَ اَلْجٰاهِلِیَّهِ اَلْأُولیٰ» سنت و آئین مربوط به جاهلیت بود که بر اساس آن، زن میتوانست نیمی از بدن خود را به شوهر خویش و نیمی دیگر را به دوستش واگذارد.[۴۰] شعبی، مفسر سنی، نیز جاهلیت مد نظر آیه را، عصر ما بین عیسی و محمد دانستهاست. ابو العالیه، مفسر سنی مذهب، معتقد است که جاهلیت اولی، دوران داود و سلیمان بودهاست که زنی، لباسی از حریر و مروارید که طرفین آن دوخته نشده بود میپوشید و پشتش نمایان بود. اما کلبی، مفسر سنی مذهب، جاهلیت اولی را دوران پیش از ولادت ابراهیم میداند که زنانی لباسی از جنس مروارید به تن میکردند و در بازار حرکت و خود را به مردان عرضه میکردند. عکرمه، از تابعان سنی مذهب، جاهلیت اولی را به دوران بین نوح و ادریس نسبت دادهاست.[۴۱][۴۲] فخر رازی، مفسر سنی در تفسیر کبیر مینویسد که منظور از جاهلیت اولی، یا عصر پیش از نوح است که در مقابلش جاهلیت آخری است و به پس از دوران نوح اطلاق میشود؛ یا آنکه جاهلیت اولی، معادل جاهلیت قدیم است و در مقابلش جاهلیت آخری وجود ندارد.[۴۳] بقاعی این جاهلیت اولی را قبل از وضع قوانین حجاب در اسلام دانستهاست.[۴۴] قرائتی، مفسر شیعه در تفسیر نور، با اشاره به روایتی به نقل از تفسیر نورالثقلین، جاهلبت اولی را جاهلیت عصر پیامبر دانستهاست و جاهلیت آخری را جاهلیت پس از عصر پیامبر میداند.[۴۵] طباطبایی، مفسر شیعه نیز با اشاره به تمام معانی ذکر شده در خصوص عبارت جاهلیت اولی، همه آنها را بدون دلیل دانسته و منظور از عبارت را جاهلیت قبل از بعثت دانستهاست.[۴۶]
ثعلبی در تفسیر خویش و سیوطی در الدرر المنثور، گزارش میکنند که به سوده، از همسران محمد، پیشنهاد داده میشود که به حج و عمره بپردازد، اما سوده با اشاره به بخش اول آیه، میگوید: «چگونه به حج و عمره بروم در حالی که خداوند مرا به ماندن در خانهام امر کردهاست.» راوی در انتهای روایت گزارش میکند که سوده از منزل خویش خارج نشد تا آنکه جنازه وی را برای دفن از منزلش خارج کردند.[۴۷] سیوطی روایاتی را در خصوص توصیه اسلام به عدم خروج زنان از منزل اشاره دارد و در بین آنها به روایتی که ثعلبی در تفسیرش به نقل از سوده گزارش کردهاست نیز اشاره میکند.[۴۸] قرطبی، مفسر سنی مذهب، معنای این فراز از آیه را لزوم سکونت زنان در منزل دانستهاست و این حکم را مخصوص زنان پیامبر نمیداند. وی دلیل مخاطب قرار گرفتن زنان پیامبر در این حکم را، بزرگداشت مقام آنان دانستهاست. وی همچنین از انتقاد شیعیان به عایشه گزارش دادهاست که بر خلاف دستور آیه مذکور مبنی بر ماندن در خانه و عدم خروج؛ در جنگ جمل شرکت داشتهاست. قرطبی بر این انتقاد چنین پاسخ میدهد که عایشه برای پایان دادن به مخاصمه بین مسلمین به جنگ جمل آمده بود و هدفش، اصلاح بین مردم بودهاست.[۴۹]
فخر رازی، با اشاره به اوامر و نواهی آیه، متذکر میشود که دین، همیشه نواهی نیست و اوامر را نیز شامل میشود. رازی به تشریح تک تک اوامر میپردازد و دستور به اقامه نماز را به جهت عدم تشابه به جباران و متکبران اعلام کرده و دستور به پرداخت زکات را برا تشبه به کریمان دانستهاست. در نهایت با آوردن عبارت «أَطِعْنَ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ» متذکر شدهاست که تکالیف تنها به این امور تعلق ندارد و تمام آنچه مورد دستور و منهی الهی است را شامل میشود.[۵۰] بقاعی از دستور به پرداخت زکات که نسبت به همسران پیامبر صادر شدهاست، چنین برداشت میکند که وضعیت مالی همسران پیامبر، رو به بهبودی و توسعه خواهد گذاشت و این در حالیست که وضعیت معاش زنان پیامبر در دوران نزول قرآن، بسیار ضیق و در تنگنا بود و درخواست زکات از آنان، توجیه نداشتهاست. بقاعی همچنین دلیل انحصار دستورها به نماز و زکات، اصل بودن این دو عبادت در طاعات مالی و بدنی است.[۵۱] این تعبیر بقاعی توسط طباطبایی در المیزان نیز گزارش شدهاست.[۵۲]
بخش دومویرایش
زندگی | |
---|---|
نامها و القاب · زندگی زناشویی · اختلاف مالی فاطمه و عباس با خلافت · خطبه فدکیه · رویداد خانهٔ فاطمه · درگذشت | |
در قرآن | |
سوره انسان · سوره قدر · سوره کوثر · آیه مباهله · آیات نور · آیه تطهیر · آیه مودت · آیه اطعام | |
جایها | |
در مکه | محله بنیهاشم · شعب ابیطالب |
در مدینه | بقیع · بیتالاحزان · درخت کنار · روضه نبوی · سقیفه · مسجد النبی |
در شمال حجاز | فدک |
افراد | |
خانواده | محمد · خدیجه · علی |
فرزندان | حسن · حسین · زینب · امکلثوم · محسن |
همراهان | فضه · ام ایمن · اسماء · سلمان |
دیگران | قنفذ · مغیره · عمر · ابوبکر |
آثار | |
خطبه فدکیه · خطبه عیادت · دعای نور · مصحف فاطمه · لوح فاطمه | |
مرتبط | |
تسبیحات فاطمه · رویداد مباهله · ایام فاطمیه | |
قرائتی، مفسر شیعه، آیه ۳۳ سوره احزاب را به دو بخش تقسیم کردهاست که قسمت ابتدایی آن در خصوص زنان پیامبر و قسمت دوم آن در خصوص اهل بیت پیامبر است. قرائتی دلیل این کار را یک فن در فصاحت و بلاغت معرفی کردهاست که سخن مهم در میان سخنان عادی، توجه و دقت نظر بیشتری را جلب مینماید. وی در این خصوص گزارش میکند که بخش دوم آیه، به صورت مجزا نازل شدهاست و در جمعآوری قرآن در این مکان قرار گرفتهاست. دلیل دیگری که قرائتی به آن اشاره دارد، توصیه به زنان پیامبر است که نسبت به خانهٔ خویش دقت بیشتری داشته باشند چرا که محل عبور معصومان خواهد بود.[۵۳] مادلونگ، شرق شناسی مسیحی معتقد است که احتمال دو پاره بودن آیه ۳۳ سوره احزاب را منتفی دانستهاست. قرشی، مفسر شیعه در قاموس قرآن نیز به این تغییر لحن و ضمیر آیه اشاره دارد؛ وی توضیح میدهد که ضمیرهای آیهها تا قبل از آیه ۳۳ و در فراز اول همین آیه، مؤنث بوده و مخاطب آیه نیز زنان پیامبر بودند؛ اما به ناگاه در فراز دوم آیه ۳۳، ضمیرهای آیه مذکر شده و مخاطب، اهل بیت پیامبر میباشند. با مذکر آمدن آیه، مخاطب آیه جمعی مذکر یا جمعی که مذکر نیز در میان آنها بودهاند میباشد. قرشی مؤنث آمدن آیه بعد را نیز گواهی بر غیریت بین زنان محمد با اهل بیت پیامبر دانستهاست.[۵۴] نکته دیگر، تفاوت لحن آیه است که از حالت عتابآمیز به کرامتبخش تغییر کردهاست.[۵۵] طباطبایی، مفسر شیعه در المیزان گزارش میکند: هیچیک از مفسران شیعه و سنی به این مطلب که بخش دوم (آیه تطهیر) مربوط به بخش اول (آیه ۳۳ سوره احزاب) بوده و در ادامه آن نازل شدهاست، اشاره نداشتهاست.[۵۶] از نظر ادبی و با توجه به امکان حذف این فراز از آیه و خلل وارد نشدن به معنای آیات قبل و بعد، نتیجه گرفته میشود که این فراز، میتواند جمله معترضه باشد.[۵۷]
رجس از ماده رجاست و به معنای پلیدی و قذارت است. در قرآن از این عبارت در بیان پلیدی استفاده نمودهاست.[۵۸] ابنعباس، صحابه پیامبر در خصوص کلمه رجس در بخش دوم آیه معتقد است که رجس، هرگونه عمل شیطانی است که رضای خدا در آن نباشد.[۵۹] قتاده، لغتشناس سنی مذهب، منظور از رجس را عمل سوء یا شک میداند و ابن زید آن را شیطان دانستهاست.[۶۰] فخر رازی، مفسر سنی مذهب با اشاره به عبارت «لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ»، احتمال اینکه معنای رجس، ناپاکی و نجاست باشد را منتفی دانستهاست. وی مینویسد که اگر منظور از رجس، نجاست باشد، این نجاست با برطرف شدن عین آن از بین نخواهد رفت؛ بنابراین منظور از رجس، گناهان است که خداوند آنها را خواهد بخشید. فخر رازی در ادامه، معنای «یُطَهِّرَکُمْ» را به معنای ازاله ذنوب و «تَطْهِیراً» را پوشاندن لباس کرامت به تن اهل بیت دانستهاست.[۶۱] قرائتی، مفسر شیعه به نقل از تفسیر البرهان، رجس را هرگونه ناپاکی ظاهری و باطنی میداند.[۶۲] طباطبایی، مفسر شیعه، به الف و لام در کلمه «اَلرِّجْسَ» اشاره داشته و آن را الف و لام جنس میداند؛ بر این اساس معنای آیه چنین خواهد بود که خداوند قصد و اراده نمودهاست تا تمام ناپاکی و پلیدیها را از اهل بیت دور بدارد.[۶۳] آلوسی، مفسر سنی مذهبی در تفسیر روح المعانی، الف و لام «اَلرِّجْسَ» را الف و لام استغراق دانسته و معنای آن را همه آلودگیها و نقائص مادی و معنوی میداند.[۶۴] مکارم شیرازی، مفسر شیعه، به واژه «انما» اشاره دارد و آن را از اداة حصر میداند که این موهبت را مخصوص اهل بیت پیامبر میکند. او همچنین منظور از عبارت «یُرِیدُ» را نشانه اراده تکوینی بودن الهی میداند که با وجود اختیار و اراده، به سمت ناپاکی و گناه نمیروند.[۶۵] در مقابل، تفاسیر اهل سنت، این اراده را ارادهای تشریعی دانستهاند که به عقیده تفاسیر شیعه، صحیح نمیباشد. شیعیان بر این باورند که اراده تشریعی به گروهی خاص اختصاص نخواهد یافت.[۶۶] شیخ طوسی، از مفسران شیعه، در معنای طهارت مورد استفاده در قرآن، دو قول را گزارش میکند که یکی به حسن و مجاهد منسوب است و منظور از طهارت را پاکی از کفر دانستهاند و دیگری قول منسوب به زجاج است که منظور از طهارت را پاکی از هر نوع ناپاکی و آلودگی دانستهاست. جوادی آملی، مفسر شیعه نیز منظور از طهارت را علاوه بر ناپاکیهایی چون حیض و نفاس، تطهیر از همه رذایل اخلاقی و اتهامات ناروا (در خصوص داستان مریم) دانستهاست.[۶۷] به عقیده بقاعی، مفسر سنی مذهب، «یُطَهِّرَکُمْ» به معنای صیانت از ناپاکیهاست و عبارت «تَطْهِیراً» با صیغه مصدری به جهت مبالغه و بزرگی این اقدام به کار برده شدهاست.[۶۸] قطربی، مفسر سنی مذهب نیز مفهوم مصدریت «تَطْهِیراً» را تأکید دانستهاست.[۶۹]
کلمه «اهل بیت» در قرآن دو مرتبه در سورههای هود، آیه ۷۳ و سوره احزاب آیه ۳۳ بیان شدهاست.[۷۰] ابنعباس الف و لام موجود در «البیت» را الف و لام عهد تعریف دانستهاست و منظور از آن را بیت نبوت و رسالت میداند. ابنعباس در تعریف بیت میگوید: عرب آنجایی را که به آن پناه میبرد، بیت مینامد. طبرسی، مفسر شیعه، در این خصوص گزارش میکند که برخی از مفسرین، منظور از بیت در آیه را بیت الله الحرام میدانند و اهل بیت را پرهیزکاران میدانند. همچنین گزارش شدهاست که برخی منظور از بیت را مسجدالحرام میدانند و اهل آن را ساکنان مسجد النبی میدانند که پیامبر آنان را در مسجد اسکان داده و درب خانه آنان به مسجد را مسدود نساختهاست. عکرمه، تابعی سنی مذهب نیز با توجه به صدر آیه، منظور از اهل بیت پیامبر در آیه را زنان پیغمبر اسلام میداند.[۷۱] لامنس، شرق شناس مسیحی،[یادداشت ۳] با بیان این مطلب که پیامبر اسلام از خویشاوندان خویش رویگردان و نامید بود؛ معتقد است که «اهل بیت» در آیه تطهیر، منحصرا به زنان پیامبر اشاره دارد. مادلونگ، این نظر لامنس را در تعارض با منابع و مدارک موجود دانسته و منظور از اهل بیت را خویشاوندان خونی گزارش کردهاست. مادلونگ همچنین با اشاره به قولی که منظور از اهل بیت را اهالی مسجد الحرام میدانند؛ دلیل آنان را در این تفسیر، قیاس با آیهای در توصیف همسر ابراهیم میداند و این تفسیر را به جهت مخالفت با هدف آیه (یعنی ترفیع مقام همسران پیامبر) و عدم همخوانی با آیه بعد که در خصوص زنان پیامبر میباشد دانستهاست.[۷۲] در این خصوص، ابوسعید خدری و انس بن مالک، از صحابه پیامبر، عایشه و ام سلمه، از زنان محمد، منظور از اهل بیت در آیه را، علی، فاطمه، حسن و حسین دانستهاند.[۷۳] قرشی، خوارجی بودن عکرمه را در این تفسیر مؤثر دانستهاست و با توجه به ضمایر آیه قبل و بعد این فراز، منظور از اهل بیت را غیر از همسران محمد دانستهاست.[۷۴] گروهی که منظور از اهل بیت در آیه را، زنان محمد تلقی کردهاند، در توجیه جهت مذکر آمدن ضمیرهای آیه، آوردهاند که پیامبر اسلام نیز مشمول آیه است و با وجود یک مذکر در جامعه زنان، ضمیر مذکر به جهت غلبه ادبی، استفاده میگردد.[۷۵] طباطبایی، مفسر شیعه، با ذکر این توجیه، آن را ناروا دانسته و معتقد است، با وجود عصمت پیامبر اسلام از خطا و گناه، دلیلی برای ذکر شدنش ذیل آیه تطهیر وجود ندارد.[۷۶] همچنین آوردهاند که ضمیر مذکر، به اهل بیت راجع میباشد و به این جهت مذکر بکار برده شدهاست.[۷۷] از جمله اختلافتی که در آیه صورت گرفتهاست، معنا و مصداق اهل بیت است. فخر رازی، مفسر سنی مذهب، به شدت علاقه و ارتباط بین فاطمه و علی با پیامبر اشاره داشته و به همین جهت، آنان را از آل محمد دانستهاست.[۷۸] فخر رازی در جای دیگر مینویسد که زنان و فرزندان محمد از اهل بیت او هستند و علی نیز به سبب ازدواج با دختر پیامبر و ملازمت با محمد، از اهل بیت بهشمار میآید. سهمودی، مفسر سنی مذهب، نیز پس از بیان ماجرای اصحاب کساء، منظور از اهل بیت در آیه تطهیر را اصحاب کسا دانستهاست. ابن عطیه، دیگر مفسر سنی مذهب نیز منظور از اهل بیت را فاطمه، علی و حسنین دانستهاست.[۷۹] نووی، فقیه سنی مذهب، در شرح صحیح مسلم به نقل از مسلم و به نقل از زید بن ارقم مینویسد که زنان محمد از اهل بیت او هستند اما اهل بیت، کسانی هستند که صدقه بر آنان حرام باشد.[۸۰][۸۱][۸۲] به نوشته لئورا وچا ولیری در دانشنامه اسلام، با وجود آنکه آیات پیش از آیه تطهیر در مورد دستور العملهایی برای زنان پیامبر است و افعال و ضمایر به صورت جمع مؤنث هستند؛ ولی در این آیه که خطاب به اهل بیت است، ضمایر به صورت جمع مذکر هستند؛ بنابراین گفته شدهاست که دیگر بحث زنان پیامبر مطرح نیست، یا حداقل صرفاً آنها نیستند. عبارت اهل بیت فقط میتواند معنی «خانواده پیامبر» را بدهد. این امتیاز بهطور طبیعی به همه خویشاوندان محمد اطلاق میشود، چه آنهایی که در قبیله او بودند، چه انصار و در واقع همه جامعه مسلمانان؛ ولیری در ادامه به داستان اصحاب کسا اشاره دارد که در بسیاری از احادیث منعکس شده و بر اساس آن، محمد عبای خویش را در موقعیتهای گوناگون از جمله رویداد مباهله، بر روی نوههایش حسن و حسین، دخترش فاطمه و دامادش علی افکنده و بدین ترتیب، این پنج تن هستند که عنوان اصحاب کسا به آنها داده میشود و اهل بیت پیامبر لقب گرفتهاند.[۸۳] با این حال، قطربی، مفسر سنی مذهب، مدعی است که واقعه حدیث کسا، پس از نزول آیه صورت گرفتهاست و پیامبر پس از نزول آیه، در حق علی، فاطمه و حسنین دعا نمودهاست تا در زمره اهل بیتش (یعنی همسران خود) قرار گیرند. وی منکر بخشی از روایات شدهاست که بر اساس آن، عایشه و امسلمه، از پیامبر اسلام در خصوص جزئی از اهل بیت بودن سؤال کردند و پیامبر ضمن دعا برای آنان، آنها را شامل اهل بیت ندانستهاست.[۸۴] از میان مفسران اهل سنت که منظور از اهل بیت در آیه تطهیر را فاطمه، علی و حسنین میدانند میتوان به: حمزاوی، قسطانی، ابن بلبلان، ابن صباغ مالکی، حاکم نیشابوری، حافظ کنجی، محبالدین طبری، سخاوی، حافظ بدخشانی، توفیق ابوعلم، شوکانی، احمد بن محمد شامی، شبلنجی، فخر رازی، زمخشری، قرطبی، طبری، سیوطی، ابن حجر عسقلانی و ذهبی اشاره کرد.[۸۵] قرائتی، مفسر شیعه در تفسیر نور، تعداد روایاتی که علی، فاطمه و حسنین را مصداق اهل بیت میداند و در منابع اهل سنت گزارش شدهاند را صد و سی روایت گزارش نمودهاست که همگی در کتاب شواهد التنزیل جمع شدهاند.[۸۶] به گزارش طباطبایی در المیزان، منابع اهل سنت در بیش از ۴۰ روایت مختلف، به نقل از ام سلمه، عایشه، ابیسعید خدری، سعد، وائله بن اسقع، ابی حمراء، ابنعباس، ثوبان -غلام محمد-، عبدالله بن جعفر، علی بن ابیطالب و حسن بن علی منظور از اهل بیت آیه را، علی، فاطمه و حسنین گزارش کردهاند. همینطور منابع شیعی، در بیش از ۳۰ روایت مختلف و به نقل از علی بن ابیطالب، علی بن الحسین، محمد باقر، جعفر صادق، ام سلمه، ابوذر غفاری، ابیلیلی، ابی الاسود، عمرو بن میمون اودی و سعد بن ابی وقاص، منظور از اهل بیت را پنج تن آل عبا دانستهاند.[۸۷][۸۸] طبری، مفسر سنی مذهب، در تفسیر خویش ۱۴ روایت را در اثبات این مدعا ذکر میکند.[۸۹]
طبرسی، مفسر شیعه، در اثبات تعلق آیه به ۵ تن آل عبا، به نقل از منبعی سنی مذهب مینویسد: لفظ «انما» در آیه، بیانگر انحصار و بیان حقیقت است. بر این اساس آنچه بعد از «انما» ذکر میشود، قطعی بوده و تخطی از آن صحیح نیست. همچنین خداوند از هر مکلفی، اراده مطلق را طلب کردهاست با این حساب، منظور از آیه، عموم خلائق نمیباشد. همچنین این آیه به دوری افراد خاصی از هرگونه پلیدی گزارش میدهد که بیانگر عصمت میباشد؛ عصمتی که غیر از پنج تن آل عبا، برای کسی ثابت شده نمیباشد.[۹۰] قرائتی، مفسر شیعه در توضیح عبارت «یطهرکم» با طرح این سؤال که «آیا این عبارت به معنای آن نیست که اهل بیت پیامبر آلودگی داشتهاند و خداوند آنان را تطهیر کردهاست؟» پاسخ میدهد؛ شرط تطهیر، آلودگی نبوده و خداوند ملائکه را با لفظ مطهره یاد میکند در حالیکه آنان همواره پاک بودهاند. با این توضیح، قرائتی معنای یطهرکم را پاک نگهداشتن و نه پاک کردن، دانستهاست.[۹۱] به عقیده طباطبایی، آیه تطهیر در بیان عصمت پنج تن آل عبا بودهاست و احتمال برخی مبنی بر تقوای شدید از مفاد آیه، با انحصار آیه سازگاری ندارد؛ چرا که بر این اساس، تقوا، درخواست الهی از تمام بندگان خویش است و انحصار آن با ادات حصر برای اهل بیت، توجیه شدنی نمیباشد.[۹۲]بر اساس روایتی که قمی در تفسیر خویش گزارش کردهاست، علی بن ابیطالب پس از ماجرای بازپس گرفتن فدک، در نزد ابوبکر محاجه کرد و در احتجاج خود به این آیه استناد نمود و خطاب به ابوبکر از شأن نزول آیه تطهیر سؤال کرد، ابوبکر در پاسخ آیه را در شأن فاطمه و علی دانست. علی در ادامه پرسید، اگر کسانی بر علیه فاطمه شهادت بدهند که مرتکب عملی سوء شدهاست، رفتارت با او چگونه است؟ ابوبکر اجرای حد را جواب علی میداند؛ علی، ابوبکر را در صورت چنین کاری، متهم به کفر میکند و استدلال میکند که این حکم، برخلاف شهادت خدا در خصوص عصمت و طهارت فاطمه است.[۹۳]
در ادبیات و هنرویرایش
در این خصوص، زهره اخوان مقدم در کتاب آیه تطهیر در آیینه ادبیات عرب، به انعکاس مفهوم این آیه در ادبیات عرب پرداختهاست. این کتاب در دو فصل تدوین شدهاست؛ فصل اول با موضوع اهمیت آیه تطهیر و توضیحات در خصوص مفردات و ویژگیهای آیه تطهیر تألیف شدهاست و در فصل دوم به بررسی آثار ادبی شاعران با موضوع آیه تطهیر پرداخته شدهاست. در این اثر از شعر شاعران شیعه، سنی و غیر مسلمان که تطهیریه سرودهاند یاد شدهاست. از این میان میتوان به افراد سنی مذهبی چون محمد بن ادریس شافعی، اخطب خوارزم، ابن صباغ مالکی، ابن طلحه شافعی و ابن ابی الحدید معتزلی اشاره کرد.[۹۴]
آیه تطهیر در ادبیات شاعران عرب زبان، جایگاه خاص خود را داشته و مورد توجه شاعران بودهاست. در این اشعار، شاعران به مفاهمی چون اختصاص آیه تطهیر به ۵ تن آل عبا و عصمت اهل بیت پیامبر اسلام پرداختهاند. اهمیت این اشعار در آنجاست که برخی از شاعران آنها، نه تنها سنی مذهب بودند بلکه از میان غیر مسلمانان نیز بودهاند. به این نوع شعر که از مفاهیم آیه تطهیر در آن استفاده شدهاست، تطهیریه گفته میشود. از میان این اشعار میتوان به شعر سید حمیری، شاعر شیعی قرن دوم ه. ق، که با عنوان قصیده عینیه شهره است اشاره کرد؛ سید در این شعر چنین میسراید:[۹۵]
ان یوم التطهیر یوم عظیم | خص بالفضل فیه أهل الکساء[یادداشت ۴] |
ذکوان مولی بنیهاشم نیز در پاسخ به خواستگاری مروان از دختر عبدالله بن جعفر، چنین سرودهاست:[۹۶]
أماط اللَّه منهم کل رجس | و طهرهم بذلک فی المثانی | |
فما لهم سواهم من نظیر | و لا کفو هناک و لا مدانی[یادداشت ۵] |
تجزیه و ترکیبویرایش
تجزیه و ترکیب آیه تطهیر[۹۷] | ||||
---|---|---|---|---|
شماره آیه | متن آیه | تجزیه و ترکیب | ||
۷ | ﴿وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لاٰ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ اَلْجٰاهِلِیَّهِ اَلْأُولیٰ وَ أَقِمْنَ اَلصَّلاٰهَ وَ آتِینَ اَلزَّکٰاهَ وَ أَطِعْنَ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّمٰا یُرِیدُ اَللّٰهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً﴾ | وَ عطف، قَرْنَ فعل امر مبنی بر سکون و نائب فاعل مرفوع مستتر، فِی حرف جر، بُیُوتِکُنَّ مجرور به حرف جر و مضاف علیه، وَ عطف، لاٰ حرف جزم، تَبَرَّجْنَ فعل مضارع مبنی بر سکون و نائب فاعل مرفوع، تَبَرُّجَ مفعول مطلق، اَلْجٰاهِلِیَّهِ مضاف الیه، اَلْأُولیٰ نعت، وَ عطف، أَقِمْنَ فعل امر مبنی بر سکون، اَلصَّلاٰهَ مفعول به، وَ عطف، آتِینَ فعل امر مبنی بر سکون و نائب فاعل مرفوع، اَلزَّکٰاهَ مفعول به، وَ عطف، أَطِعْنَ فعل امر مبنی بر سکون، ائب فاعل مرفوع، اَللّٰهَ مفعول به، وَ عطف، رَسُولَهُ معطوف و مضاف الیه، إِنَّمٰا حرف مکفوفه، یُرِیدُ فعل مضارع مرفوع به ضمه، اَللّٰهُ فاعل، لِـ لام ناصبه یُذْهِبَ فعل مضارع مبنی بر فتح، عَنْکُمُ جار و مجرور، اَلرِّجْسَ مفعول به و حرف ندا محذوف، أَهْلَ منادی، اَلْبَیْتِ مضاف الیه، وَ عطف، یُطَهِّرَکُمْ فعل مضارع مبنی بر فتح و مفعول به، فاعل هو محذوف، تَطْهِیراً مفعول مطلق
|
یادداشتویرایش
- ↑ کسانی که «قَرْنَ» را به فتح قاف قرائت کردهاند، معنای فعل را «اقررن» میدانند که به معنای الزام به ماندن در خانه است. (رک: ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۴.)
- ↑ عکرمه، پسر ابوجهل و از مخالفان علی بن ابیطالب است. مقاتل نیز از مخالفان سرسخت علی بن ابیطالب بودهاست. (رک: ابراهیمی، «ساختار ادبی آیه اطعام»، پژوهشهای ادبی، ۱۴ و ۱۸.)
- ↑ هنری لامنس (م ۱۹۳۷ میلادی) خاورشناسی بلژیکی و مسیحی بود که تعصبی شدید علیه اسلام را به وی نسبت دادهاند. وی در نقل از منابع بیدقتی و خطاهایی داشتهاست و در برخی موارد دچار عدم فهم درست از منابع شدهاست. به گفته عبد الرحمن بدوی، خطاهای وی در گزارش تاریخ اسلام، بیاعتبار و مخالفت وی با اسلام در مقایسه با سایر شرقشناسان، بینظیر است، (رک: بدوی، فرهنگ کامل شرقشناسان، ۳۵۶-۳۵۷.)
- ↑ روزی که آیه تطهیر نازل شد، روز بزرگی بود، در این روز اهل کسا به فضیلت مخصوص شناخته شدند.
- ↑ خداوند از ایشان همه پلیدیها را زدود و پاک و مطهرشان گردانید، این مطلب در قرآن آمدهاست. غیر از ایشان برایشان همکفوی نیست، و او هم کفوش نبوده و نیست.
جستارهای وابستهویرایش
پیوند به بیرونویرایش
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ آیه تطهیر موجود است. |
پانویسویرایش
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۰۲.
- ↑ خرمشاهی، ترجمه خرمشاهی، ۴۲۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۷: ۳۶۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۰۳–۱۰۴.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۴.
- ↑ بقاعی، نظم الدرر، ۱۵: ۳۴۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۰۳–۱۰۴.
- ↑ طبری، تفسیر الطبری، ۱۹: ۹۶.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۰۶.
- ↑ قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۴: ۱۸۲.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۴۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳: ۶۰۸.
- ↑ عاشوری، «نگاهی به آیه تطهیر»، صحیفه مبین.
- ↑ ابراهیمی، «ساختار ادبی آیه اطعام»، پژوهشهای ادبی، ۱۸.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۶.
- ↑ عاشوری، «نگاهی به آیه تطهیر»، صحیفه مبین.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۲–۴۷۷.
- ↑ آلوسی، روحالمعانی، ۲۲: ۱۲–۲۰.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۲۲: ۵–۷.
- ↑ Madelung, The Succession to Muhammad, 14-15.
- ↑ بیضاوی، انوار التّنزیل، ۴: ۲۳۱.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۲۵: ۱۶۸.
- ↑ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۶: ۳۶۵–۳۷۱.
- ↑ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۴: ۳۸۴.
- ↑ ماتریدی، تأویلات اهل السنّة، ۸: ۳۸۲–۳۸۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۱۰–۱۱۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۱۱–۱۱۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۱۲.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۶–۳۸.
- ↑ طبری، تفسیر الطبری، ۱۹: ۱۰۰–۱۰۳.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ۶: ۶۰۶.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۹–۴۰.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۴۲–۴۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۰۷.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۲۵: ۱۶۷.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۵.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۲.
- ↑ بقاعی، نظم الدرر، ۱۵: ۳۴۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۰۸.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۵.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ۶: ۶۰۱.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۲۵: ۱۶۷.
- ↑ بقاعی، نظم الدرر، ۱۵: ۳۴۵.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۷: ۳۶۰.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۲.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۴–۳۵.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ۶: ۵۹۹–۶۰۱.
- ↑ قرطبی، تفسیر قطربی، ۱۴: ۱۷۹ و ۱۸۱.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۲۵: ۱۶۸.
- ↑ بقاعی، نظم الدرر، ۱۵: ۳۴۵.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۷: ۳۶۲–۳۶۳.
- ↑ قرشی، قاموس القرآن، ۱: ۱۳۷–۱۳۸.
- ↑ ابراهیمی، «ساختار ادبی آیه اطعام»، پژوهشهای ادبی، ۸.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۶.
- ↑ ابراهیمی، «ساختار ادبی آیه اطعام»، پژوهشهای ادبی، ۱۷.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۰۹.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۵.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۲۵: ۱۶۸.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۷: ۳۶۱.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۷.
- ↑ ابراهیمی، «ساختار ادبی آیه اطعام»، پژوهشهای ادبی، ۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳: ۶۰۹.
- ↑ عاشوری، «نگاهی به آیه تطهیر»، صحیفه مبین.
- ↑ ابراهیمی، «ساختار ادبی آیه اطعام»، پژوهشهای ادبی، ۱۱.
- ↑ بقاعی، نظم الدرر، ۱۵: ۳۴۷.
- ↑ قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۴: ۱۸۲.
- ↑ قرشی، قاموس القرآن، ۱: ۱۳۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۰۹–۱۱۰.
- ↑ Madelung, The Succession to Muhammad, 14-15.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۰۹–۱۱۰.
- ↑ قرشی، قاموس القرآن، ۱: ۱۳۷.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۵.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۴.
- ↑ قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۴: ۱۸۲–۱۸۳.
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۲۵: ۱۶۸.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۷–۳۹.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ۶: ۶۰۵.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۷–۳۹.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۷۷.
- ↑ VAGLIERI, “Fāṭima”, The Encyclopaedia of Islam, 2: 843–844.
- ↑ قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۴: ۱۸۳–۱۸۴.
- ↑ ثعلبی، تفسیر ثعلبی، ۸: ۳۹–۴۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۷: ۳۶۱–۳۶۲.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۵.
- ↑ قرشی، قاموس القرآن، ۱: ۱۳۸–۱۳۹.
- ↑ طبری، تفسیر الطبری، ۱۹: ۱۰۰–۱۰۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۲۰: ۱۱۳.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۷: ۳۶۲.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۶: ۴۶۷.
- ↑ ابراهیمی، «ساختار ادبی آیه اطعام»، پژوهشهای ادبی، ۲۰–۲۱.
- ↑ طالعی، «مروری بر کتاب آینه تطهیر»، آینه پژوهش.
- ↑ اخوان مقدم، «آیه تطهیر در ادبیات»، سفینه.
- ↑ اخوان مقدم، «آیه تطهیر در ادبیات»، سفینه.
- ↑ طنطاوی، معجم إعراب، ۵۱۸.
منابعویرایش
منابع فارسی
- ابراهیمی، ابراهیم (۱۳۹۵). «نقد و تحلیل ساختار ادبی و محتوایی آیه تطهیر» (PDF). پژوهشهای ادبی. چهارم (چهاردهم): ۷–۲۷.
- اخوان مقدم، زهره (۱۳۸۹). «آیه تطهیر در ادبیات عرب» (PDF). سفینه. هفتم (بیست و ششم): ۱۰۲–۱۲۲.
- بقاعی، ابراهیم بن عمر (۱۹۹۵). نظم الدرر فی تناسب الآیات والسور (به عربی). قاهره: دار الکتاب الاسلامی.
- ثقفی تهرانی، محمد (۱۳۸۶). روان جاوید در تفسیر قرآن مجید. دوم. تهران: برهان.
- ثعلبی، احمد بن محمد (۲۰۰۲). تفسیر ثعلبی: الکشف والبیان عن تفسیر القرآن. اول (به عربی). به کوشش ابیمحمد بن عاشور و نظیر الساعدی. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- حسینی بخاری، محمد صدیق خان (۱۴۱۲). فتح البیان فی مقاصد القرآن (به عربی). بیروت: صیدا.
- خرمشاهی، بهاءالدین (۱۳۹۳). ترجمه قرآن کریم استاد خرمشاهی (به فارسی-عربی). قم: موسسه تبیان.
- سیدقطب، ابراهیم (۱۴۱۲). فی ظلال القرآن. ۱۷ (به عربی). بیروت: دارالشروق.
- سیوطی، جلالالدین (۹۱۱). الدر المنثور (به عربی). بیروت: دارالفکر.
- شوکانی، محمد بن علی (۱۴۱۴). فتح القدیر. اول (به عربی). بیروت: دار ابنکثیر.
- کاشانی، فتحالله (۱۳۸۸). عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، ویراستار. تفسیر کبیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین. دوم. قم: نوید اسلام. شابک ۹۷۸۹۶۴۱۷۶۰۴۲۹.
- کاشانی، محمدمحسن (۱۳۸۶). عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، ویراستار. تفسیر صافی. هفتم. قم: نوید اسلام. شابک ۹۷۸۹۶۴۱۷۶۰۰۳۰.
- رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). مفاتیح الغیب، تفسیر کبیر. سوم (به عربی). بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
- فتال نیشابوری، محمد بن حسن (۱۹۸۵). روضة الواعظین. اول (به عربی).
- قرائتی، محسن (۱۳۸۵). تفسیر نور. تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۴۲۱-۱۰-۱.
- قرشی، علیاکبر (۱۴۱۲). قاموس القرآن. ششم. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
- قرطبی، شمس الدین (۱۴۰۵). تفسیر قرطبی (به عربی). بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
- طالعی، عبدالحسین (۱۳۹۳). «مروری بر کتاب آیه تطهیر در آینه شعر عرب» (PDF). آینه پژوهش. بیست و پنجم (صد و چهل و پنج): ۵۵–۵۸.
- طبری، محمد بن جریر (۲۰۰۱). تفسیر الطبری: جامع البیان عن تاویل القرآن. اول (به عربی). به کوشش عبدالسند حسن یمانه. (ویراست عبدالله الترکی). بیروت: دارهجر للطباعه و النشر و التوزیع و الاعلان.
- طباطبائی، سید محمدحسین (۱۳۹۵). ترجمه تفسیر المیزان. ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
- طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۴). ترجمه تفسیر جوامع الجامع. چهارم. ترجمهٔ احمد امیری شادمهری. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی. شابک ۹۶۴-۴۴۴-۰۱۸-۸.
- طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۵۹). ترجمه تفسیر مجمع البیان. سیزدهم. ترجمهٔ احمد بهشتی (ویراست موسوی دامغانی). تهران: فرهانی.
- طنطاوی، محمد سید (۱۳۹۰). معجم أعراب ألفاظ القرآن الکریم. اول (به عربی) (ویراست محمد ابوعبیة). قم: انتشارات ژکان. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۸۳۳-۱۱-۹.
- عاشوری، نادعلی (۱۳۷۷). «نگاهی به آیه تطهیر». صحیفه مبین (دوازدهم).
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۶). برگزیده تفسیر نمونه (ویراست احمد بابایی). تهران: دارالکتب اسلامیه. شابک ۹۷۸۹۶۴۴۴۰۳۸۲۸.
- منابع انگلیسی
- VAGLIERI, L. VECCIA (1986). "Fāṭima". In Fleet, Kate; Krämer, Gudrun; Matringe, Denis; Nawas, John; Rowson, Everett. Encyclopaedia of Islam. Leiden: Brill.
- Madelung, Wilferd (2004). The succession to Muhammad. cambridge university press. ISBN 0521646960.