طبرستان، تبرستان، تپورستان، تپوریه یا تپوران بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای مازندران اطلاق میشدهاست و از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخشهایی از استانهای گلستان، شرق و شمال تهران، شمال سمنان و البرز میشدهاست. از قرن دهم نام مازندران بر این سرزمین گذاشته شد. تا پیش از آن مازندران سرزمینی نیمهاساطیری محسوب میشد که در شاهنامه و دیگر حماسهها و اساطیر ایران نامش رفته بود؛ اما طبرستان همیشه خطهای تاریخی محسوب میشدهاست. تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان ساسانیان در طبرستان با عنوان اسپهبدان فرمان میراندند. منسوب به طبرستان را امروزه طبری (یا تبری) میخوانند.
نویسندهٔ قابوسنامه، عنصرالمعالی کیکاووس، از امیرزادگان دودمان زیاریان بود. او این کتاب را برای فرزندش گیلانشاه، در قالب ۴۴ فصل و یک مقدمه نوشت؛ به این قصد که اگر پسرش پس از او حکومت را حفظ کند یا به رتق و فتق کارهای دیگر بپردازد، بداند چگونه وظایف خود را انجام دهد. کیکاووس همچنین بدین شکل به تربیت فرزند، رسوم لشکرکشی، مملکتداری، آداب اجتماعی و دانش و فنون متداول آن دوره پرداختهاست. گرچه مخاطب اثر، گیلانشاه است ولی کیکاووس در مقدمه توضیح دادهاست که دیگران هم میتوانند از این اثر استفاده کنند و نویسنده کوشیدهاست کتاب همهٔ انسانها را دربرگیرد.
قابوسنامه یکی از نخستین اندرزنامهها به فارسی دری و یکی از شاخصترین آنهاست. پنج نسخهٔ خطی از قابوسنامه شناخته شدهاست که دارای اختلافهایی در انشا هستند. این کتاب متنی ساده و نزدیک به فارسی معیار امروزی دارد و اندرزها، ضربالمثلها، حکایتها و شعرها در سراسر آن درهم آمیختهاند. گرچه بیشتر قابوسنامه به نثر ساده نوشته شدهاست، در میانهٔ آن رباعیاتی نیز آمدهاست که اکثراً از خود کیکاووس هستند، ولی این اشعار از کیفیت کمتری نسبت به نثر او برخوردارند. در این کتاب از زبان عربی بهطور محدودی استفاده شدهاست و نویسنده تنها برای اصطلاحات فنی و خاص از این زبان بهره بردهاست. تنها یک بیت به عربی و یک بیت به زبان طبری در کتاب دیده میشود.
در دوران معاصر نسخههای مختلفی از قابوسنامه در ایران به چاپ رسید. نخستین بار رضاقلیخان هدایت یک نسخهٔ چاپ سنگی از آن را در دوران قاجار منتشر کرد. پس از آن، نسخههایی به تصحیح و مقدمهٔ سعید نفیسی و غلامحسین یوسفی نیز منتشر شدند. قابوسنامه به زبانهای مختلفی ترجمه شدهاست. نخستین ترجمهها به زبانهای ترکتبار، از جمله ترکی عثمانی و تاتاری بود و بعدها برگردانهایی به آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی، روسی، عربی، گرجی، ازبکی و آذری انتشار یافت.
نصیرالدوله شاه غازی رستم، رستم شاه غازی یا رستم چهارم یکی از اسپهبدان شاخهٔ اسپهبدیه باوندیانطبرستان بود. او معروفترین حاکم در باوندیان شاخهٔ اسپهبدیه است. شاه غازی رستم در زمان حکومت پدرش، علاءالدوله علی، در نبردهای بسیاری شرکت کرد و شهرت بسیاری یافت؛ چنانکه در اواخر عمر اسپهبد علاءالدوله، بدون اجازهٔ او به لشکرکشی میپرداخت و تصمیمات حکومتی میگرفت. پس از مرگ علاءالدوله، برادر شاه غازی، به نام تاجالملوک مرداویج، که نزد احمد سنجر، در دربار سلجوقیان میزیست، ادعای جانشینی کرد و موجب لشکرکشی ارتش سلجوقی به طبرستان شد. شاه غازی رستم ابتدا به قلعهای گریخت و در آن محاصره شد ولی با طولانی شدن محاصره، سلجوقیان عقبنشینی کردند و او مجدداً امور مملکت را به دست گرفت. او با سنجر صلح نمود و ولیعهدش، گردبازو، را به دربار سلجوقی فرستاد. با ترور گردبازو توسط اسماعیلیان، روابط شاه غازی رستم و سلطان سنجر سلجوقی تیره شد. پس از سقوط سلطنت سنجر، به قدرت شاه غازی رستم افزوده شد و او کشورگشاییهای خود را افزود اما اتحاد او با خوارزمشاهیان علیه قبایل غُز شکست خورد.
شاه غازی در دوران اسپهبدی خود بر قلمرو باوندیان افزود و علاوه بر طبرستان، کومس و گیلان بر جرجان و استرآباد، جاجرم، فیروزکوه، دماوند، ری، بسطام و دامغان نیز تسلط داشت. او برخلاف دیگر اسپهبدان باوندی، اهل تسامح نبود و رویکرد متعصبانهای در مذهب داشت. او پیرو تشیع امامیه بود و دشمنی ویژهای با اسماعیلیان داشت و در چند وهله دست به کشتار گستردهٔ آنان زد. رستم برخلاف اسپهبدان پیش از خود، دوران حکومتش را تنها صرف نبردهای داخلی و خارجی و نزاعهای سیاسی نکرد. شاخصهٔ اصلی حکومت شاه غازی توسعهٔ اقتصادی و فرهنگی قلمروش است، که در سایهٔ امنیت کاذب و رویکرد نظامی شاه غازی به دست آمد. رونق تجارت، ساخت بناهای عامالمنفعهٔ گوناگون، ساخت مسیرهای تجارت زمینی و دریایی، دعوت از صنعتگران و نظامیان خارجی و وجود امنیت در طبرستان، موجب پیشرفت شهرنشینی و شکوفایی اقتصادی در قلمرو شاه غازی شدند؛ چنانکه او را «مصلح اقتصادی» طبرستان در سدههای میانه دانستهاند.
شاه غازی رستم در ۵۵۸ هجری (۱۱۶۳ میلادی) یا ربیعالاول ۵۶۰ هجری (۲۳ ژانویه ۱۱۶۵) درگذشت. از آنجا که ولیعهد نخست او، گردبازو، پیشتر توسط اسماعیلیان ترور شدهبود، پس از رستم، پسر دیگرش علاءالدوله حسن، به مقام اسپهبدی باوندیان دست یافت. حسن رویکرد خشنتری نسبت به رستم داشت و موجب قتل بسیاری از درباریان پیشین شد.
بهشهر شهری در شرق استان مازندران است. این شهر در دوره صفویه توسط شاه عباس کبیر ساخته شد و عباس آن را «اشرف البلاد» به معنای بهترین ِمناطق نام نهاده بود. این نام بعدها به صورت «اشرف» خلاصه شد و پس از انقلاب به ظن ارتباط نام شهر با اشرف پهلوی، آن را به صورت ترجمه شده «بهشهر» درآوردند. شهرستان بهشهر دارای قدیمیترین سکونتگاههای انسان در هزارههای باستان است که از جمله سایتهای اینچنینی در گوهر تپه و غار هوتو قرار دارند. بهشهر همچنین در دوران معاصر دارای عمارتهای زیبایی شده که برخی از آنان مانند عباس آباد و کاخ صفیآباد گردشگران بسیاری را جذب میکنند.
پارک جنگلی و ساحل سیسنگان نوشهر در سال ۱۳۴۴ خورشیدی توسط مهندس سعیدی آشتیانی طراحی و ایجاد شد. این پارک علاوه بر جاذبههای گردشگری و توریستی، سیاست حفظ و حراست از گونههای نادر و حفاظتشدهٔ گیاه شمشاد را به طور جدی دنبال میکند. این ناحیه در جایی قرار گرفته که محل تلاقی کوهستان، جنگل و ساحل دریاست و از این لحاظ بسیار زیبا میباشد.
بهداد سلیمی (زادهٔ ۱۷ آذر ۱۳۶۸ در قائمشهر) وزنهبردار مازنی دستهٔ فوق سنگین و دارندهٔ رکورد یک ضرب جهان و المپیک در این وزن با ۲۱۶ کیلوگرم و دارندهٔ مدال طلای المپیک لندن در مجموع با ۴۵۵ کیلوگرم است. وی در المپیک ریودوژانیرو با وجود مصدومیت در مسابقات شرکت کرد و با تصمیمات بحث برانگیز و جنجالی داوران از مسابقات حذف شد. او پس از حسین توکلی دومین وزنه بردار مازندرانی است که مدال طلای المپیک را در کارنامه دارد.
دریای مازندران که با نامهای خزر و کاسپین نیز شناخته میشود؛ بزرگترین دریاچه جهان است که در شمال طبرستان قرار دارد. این دریا از غنیترین منابع صید خاویار در جهان نیز به شمار میرود و از ذخایر مهم نفت و گاز موجود در زیر بستر دریاست. تصویر مقابل برگرفته از عکسهای متعلق به ناسا است.
آغوز مسما از غذاهای سنتی مازندران بوده که دارای پروتئین با ارزش بیولوژیکی بالا به دلیل داشتن گوشت اردک و مواد معدنی و ویتامینها به دلیل داشتن گردو و رب انار است.
اردک را سرخ میکنند. پیاز را تفت داده اردک را همراه با آب به آن اضافه میکنند. بعد از جوش آمدن آب خورش، دانههای ساییده شده انار خشک و گردو را به مواد اضافه میکنند. رب انار ترش، شکر، نمک و زردچوبه را خوب هم زده به خورش اضافه میکنند. آغوز مسما بعد از مدت ۲ ساعت پخت با حرارت بسیار ملایم، آماده است.
خروس(به مازندرانی: تِلا) پرندهایست که جفت نر مرغ میباشد. تِلا در فرهنگ و ادبیات فولکور تبری در نمادهای مختلفی بروز یافته. فیالمثل خروس سیاه نمادی شوم و شر است و برای قربانی کردن مناسب میباشد در حالیکه خروس سفید نماد نعمت و رفاه است و کشتن آن موجب سیاهبختی صاحبانش میشود.