فهرست شاهنشاهان ساسانی

مقالهٔ فهرست ویکی‌پدیا

فهرست شاهنشاهان ساسانی شامل اسامی شاهان شاهنشاهی ساسانی و از دودمان ساسان است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی به مدت ۴۲۷ سال بر جهان ایرانی و سرزمین‌های اطراف آن فرمان راند؛ بنیان این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر بابکان (یا ارتخشتره؛ از ارت: مقدس، خشتره: شهریار)[۲] بنا کرد. در دوران این شاهنشاهی بود که سرزمین‌های ایرانی شرقی که زیر فرمان کوشانیان بودند و سرزمین‌های ایرانی غربی که زیر فرمان اشکانیان بودند، برای اولین بار پس از سقوط هخامنشیان زیر فرمان یک شاهنشاهی درآمده و در زیر سایه یک پرچم با یکدیگر متحد گردیدند.[۳] پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود و جامعه ساسانی به چهار طبقه موبدان، جنگاوران، دبیران و پیشه‌وران تقسیم می‌شد.[۴] دین رسمی دولت ساسانی مزدیسنا بوده و اوستا و زند منابع اصلی حقوقی و دینی حکومتی محسوب می‌شدند.[۵] دودمان ساسانی، چهار سده بر بخش‌های بزرگی از آسیای غربی، آسیای میانه، آسیای جنوبی، بخش‌های کوچکی از اروپا و برای مدت کوتاهی بر شمال آفریقا فرمان راند.

شاهنشاه ایران و انیران
Senmurv.svg
سیمرغ نماد شاهنشاهی ساسانیان
Naqsh i Rustam. Investiture d'Ardashir 2.JPG
جزئیات
شیوه خطابترکیبی از حکومت پدرمیراثی و دیوان سالاری[۱]
نخستین شاهنشاهاردشیر بابکان (۲۴۲–۲۲۴)
واپسین شاهنشاهیزدگرد سوم (۶۵۱–۶۳۲)
آغاز شاهنشاهی۲۲۴ میلادی
پایان شاهنشاهی۶۵۱ میلادی
سکونتگاه رسمی

عنوانویرایش

اردشیر، نخستین شاهنشاه ساسانی، خود را «شاهنشاه ایرانیان» (پارسی میانه: šāhān šāh ī ērān؛ پارتی: šāhān šāh ī aryān) خواند. شاپور یکم جانشین او، باتوجه به اینکه مناطق وسیعی را فتح کرده بود که مردم آن عمدتاً ناایرانی بودند، خود را «شاهنشاه ایرانیان و انیرانیان» (پارسی میانه: šāhān šāh ī ērān ud anērān؛ یونانی: βασιλεύς βασιλέων Αριανών؛ آوانویسی به لاتین: basileús basiléōn Arianṓn) نامید. او در سنگ‌نبشته خود در کعبه زرتشت، پیشینیانش را با عنوان‌های متفاوتی خطاب می‌کند. وی ساسان را «خداوندگار ساسان»، بابک را «شاه بابک» و اردشیر را «شاهنشاه ایرانیان» می‌نامد. حال آنکه در عنوان خود او - در مقایسه با عنوان پدرش - واژه «انیران» نیز به چشم می‌خورد.

واژه انیران تنها برروی سکه‌های متاخر شاپور دیده می‌شود و نشان از این دارد که وی این عنوان را در سال‌های پایانی شاهنشاهی خود اختیار کرده‌است. عنوان «شاهنشاه ایرانیان و انیرانیان» بر روی سکه‌های تمامی شاهنشاهانی که پس از شاپور بر تخت عاج نشسته‌اند، دیده می‌شود.

جایگاه شاهنشاهویرایش

بزرگ‌ترین مقام شاهنشاهی ساسانی، شخص شاهنشاه (به معنای شاهِ شاهان) بود و کسانی که او برای فرمانداری استان‌ها برمی‌گزید، شاه خوانده می‌شدند که این یک سنت باستانی ایرانی و یادگار دوران هخامنشیان بود.

سلامتی شاهنشاه همیشه اولویت زیادی داشت و اگر کسی سلامت کامل نداشت یا دارای نقض عضو بود، نمی‌توانست به عنوان شاهنشاه ایران بر تخت بنشیند. از این جهت، زیردستان او در پاسخ به صحبت‌هایش، همیشه جمله «جاوید باشی» را به کار می‌بردند. از آغاز سده ششم میلادی، بر روی سکه‌های شاهنشاهان نقش ماه و خورشید نیز پدیدار می‌شود که به عقیده تورج دریایی، این پیام را می‌رساند که شاهنشاه ایران مرکز جهان است و ماه و خورشید دور او می‌چرخند یا به عبارت ساده‌تر، «او فرمانروای چهارگوشه جهان بود». شاهنشاه ساسانی تمامی فرمانروایان جهان مانند امپراتوران روم و چین را پایین‌تر از خود می‌دید و دو تخت پادشاهی کوچک‌تر از تخت شاهنشاهی ایران، در دربار او بود که به صورت نمادین، به امپراتوران رومی و چینی تعلق داشت. تاج‌های ساسانی معمولاً به اندازه‌ای سنگین بود که سر یک انسان توان تحمل آن را نداشت و با یک زنجیر از سقف آویزان می‌شد. شاهنشاهان ساسانی در دو سده نخستین خود را «از نژاد خدایان» معرفی می‌کردند.[۶]

شاهنشاهان ساسانیویرایش

ترتیب شاهنشاه سکه یا تندیس آغاز حکومت پایان حکومت ارتباط با شاهنشاه پیشین یادداشت
خاندان ساسان
۱ اردشیر بابکان   ۲۲۴ فوریه ۲۴۲
  • پس از شکست دادن اردوان پنجم در نبرد هرمزدگان خود را شاهنشاه ایران اعلام کرد و شاهنشاهی ساسانی را بنیان گذاشت.
  • در سال ۲۴۲ به مرگ طبیعی درگذشت.
۲ شاپور یکم   ۱۲ آوریل ۲۴۰ مه ۲۷۰ پسر
  • از ۱۲ آوریل ۲۴۰ همراه پدرش سلطنت کرد
  • ۳ امپراتور روم را شکستِ سختی داد.
  • در مه ۲۷۰ به مرگ طبیعی درگذشت.
۳ هرمز یکم   مه ۲۷۰ ژوئن ۲۷۱ پسر
  • تنها یک سال حکومت کرد
۴ بهرام یکم   ژوئن ۲۷۱ سپتامبر ۲۷۴ برادر
  • به آزار مانویان دست زده و مرگ مانی را رقم زد.
  • در سپتامبر ۲۷۴ بر اثر بیماری درگذشت.
۵ بهرام دوم   ۲۷۶ ۲۹۳ پسر
  • در سال ۲۹۳ به مرگ طبیعی درگذشت.
۶ بهرام سوم   ۲۹۳ ۲۹۳ پسر
  • احتمالاً به هنگام شورشی که از سوی عمویش نرسی هدایت می‌شد اعدام شده‌است.
۷ نرسه   ۲۹۳ ۳۰۳ عموی بزرگ (فرزند شاپور)
  • با شورش علیه بهرام سوم قدرت را از او گرفته و به شاهی رسید.
۸ هرمز دوم   ۳۰۳ ۳۰۹ پسر
  • پس از کناره‌گیری پدر از شاهنشاهی به سلطنت رسید.
۹ آذرنرسی   ۳۰۹ ۳۰۹ پسر
  • به خاطر ستمگری توسط اشراف ساسانی خلع سلطنت شد.
۱۰ شاپور دوم   ۳۰۹ ۳۷۹ برادر
  • پس از مرگ بردارش، آذرنرسی، شاهپور دوم هنوز در رحم مادر بود که به شاهنشاهی پذیرفته شد.
  • در سن ۱۶ سالگی، اعرابی که به قلمرو ساسانیان یورش بردند را شکستِ سختی داد.
  • پس از ۷۰ سال پادشاهی، در سال ۳۷۹ میلادی درگذشت.
۱۱ اردشیر دوم   ۳۷۹ ۳۸۳ برادر
  • در سال ۳۸۴ به مرگ طبیعی درگذشت.
۱۲ شاپور سوم   ۳۸۳ ۳۸۸ برادر زاده (فرزند شاپور)
۱۳ بهرام چهارم   ۳۸۸ ۳۹۹ پسر
۱۴ یزدگرد یکم   ۳۹۹ ۴۲۰ برادر
۱۵ بهرام گور   ۴۲۰ ۴۳۸ پسر
۱۶ یزدگرد دوم   ۴۳۸ ۴۵۷ پسر
۱۷ هرمز سوم
ملکه دینگ
  ۴۵۷ ۴۵۹ پسر

همراه مادر خود فرمانروایی کرد و بعد به وسیله برادرش کشته شد

۱۸ پیروز یکم   ۴۵۹ ۴۸۴ برادر پس از شکست دادن برادر خود، هرمز سوم، بر تخت شاهی نشست.
۱۹ بلاش   ۴۸۴ ۴۸۸ برادر
  • با دو شورش توسط دو پسر پیروز (برادر زاده‌های او) روبه‌رو شد.
  • شورش اول توسط زریه آغاز شد که ناکام ماند و زریه اعدام شد.
  • شورش دوم توسط قباد یکم بود که پس از مواجهه با ناکامی از هپتالیان درخواست یاری کرد و موفق شد.
۲۰ قباد یکم   ۴۸۸ ۵۳۱ برادر زاده (فرزند پیروز)
۲۱ جاماسپ   ۴۹۶ ۴۹۸ برادر
۲۲ انوشیروان   ۵۳۱ ۵۷۹ برادر زاده (فرزند قباد)
۲۳ هرمز چهارم   ۵۷۹ ۵۹۰ پسر
۲۴ خسرو پرویز   ۵۹۰ ۵۹۰ پسر
  • علیه پدر خود شورید و خود را شاهنشاه ایران خواند اما توسط بهرام چوبین از سلطنت خلع شد.
خاندان مهران
۲۵ بهرام چوبین   ۵۹۰ ۵۹۱ شورشی
  • علیه هرمز چهارم و خسرو دوم شورش کرده و خود را شاه خواند.
خاندان ساسان
۲۶ خسرو پرویز   ۵۹۱ ۶۲۸ پسر هرمز چهارم
خاندان اسپهبدان
۲۷ ویستهم   ۵۹۱ ۵۹۷ دایی بهرام چوبین و هرمز چهارم را شکست داد و خسرو پرویز را بر تخت نشاند. ولی خسرو علیه او توطئه ای ترتیب داد. ویستهم متوجه توطئه شد و قیام کرد و مناطقی از شمال، شرق ومرکز ایران را از آن خود ساخت.
خاندان ساسان
۲۸ قباد دوم (شیرویه)   ۶۲۸ ۶۲۸ پسر خسرو پرویز
  • پس از کشتن پدر و دوازده برادر خود به شاهنشاهی رسید.
  • پس از چند ماه حکومت درگذشت.
۲۹ اردشیر سوم   ۶۲۸ ۶۲۹ پسر
خاندان مهران
۳۰ شهربراز   ۲۷ آوریل ۶۲۹ ۱۷ ژوئن ۶۲۹ فرمانده نظامی
خاندان ساسان
۳۱ خسرو سوم   ۶۲۹ ۶۲۹ برادر زاده خسرو پرویز فرزند قباد و نوه هرمز چهارم
۳۲ پوراندخت   ۶۲۹ ۶۳۰ دختر خسرو پرویز
  • اولین زنی که به شاهنشاهی ساسانی رسیدند.
۳۳ شاپور شهروراز   ۶۳۰ ۶۳۰ پسر عمه فرزند شهروراز و میرهران (خواهر خسرو پرویز)
۳۴ پیروز دوم (گشتاسب)   ۶۳۰ ۶۳۰ از نوادگان انوشیروان
۳۵ آزرمیدخت   ۶۳۰ ۶۳۱ دختر خسرو پرویز
  • دختر خسرو دوم و خواهر پوران‌دخت
  • دومین زنی که به شاهنشاهی ساسانی رسید.
۳۶ خسرو چهارم   ۶۳۱ ۶۳۱ غاصب تاج و تخت
خاندان اسپهبدان
۳۷ فرخ‌هرمز   ۶۳۰ ۶۳۱ فرمانده نظامی
خاندان ساسان
۳۸ هرمز ششم   ۶۳۰ ۶۳۱ غاصب تاج و تخت
۳۹ بوراندخت   ۶۳۱ ۶۳۲ دختر خسرو پرویز
  • به شاهنشاهی ساسانی بازگردانده شد.
۴۰ یزدگرد سوم   ۶۳۲ ۶۵۱ نوه خسرو پرویز
  • پس از یک رشته کشمکش درونی و قتل به شاهنشاهی رسید.
  • حمله اعراب به ایران در نخستین سال فرمانروایی او رخ داد.
سقوط امپراتوری ساسانی
- پیروز سوم   ۶۵۱ (در تبعید) ۶۷۷ (در تبعید) پسر
  • به سرزمین چین رفته و به عنوان فرمانده نظامی دودمان تانگ انجام وظیفه کرد.
  • ریاست «فرمانداری ایران» که ادامه دربار ساسانی در تبعید بود را برعهده گرفت.
- نرسی   ۶۷۷ (در تبعید) ۷۰۹ (در تبعید) پسر
- بهرام هفتم   ۷۰۹ (در تبعید) ۷۱۰ (در تبعید) عمو
  • پس از هجوم اعراب به ایران، همراه برادرش پیروز سوم به دربار چین رفته و همانند برادرش از فرماندهان نظامی دودمان تانگ بود.
  • پس از مرگ نرسی، در تلاش برای بازپسگیری ایران بود.
- خسرو پنجم   نامعلوم نامعلوم پسر
  • خسرو پنجم آخرین شاهنشاه ساسانی شناخته شده در تبعید است که اطلاعات زیادی از وی در دست نیست.
  • تنها گزارشی وجود دارد که از اقدامات او مبنی بر اتحاد با ترکان در سال ۷۲۸ یا ۷۲۹ میلادی خبر می‌دهد که با قصد باز پس گرفتن ایران انجام شده‌است.

توضیحاتویرایش

اردشیر[۴] دومویرایش

برخی از محققان عقیده دارند که اردشیر دوم برادر ناتنی بزرگ‌تر شاپور بزرگ یا شاپور دوم بود که بعد از او به تخت نشست.[۷] برخی دیگر عقیده دارند که در باب برادریش با شاپور دوم محل تردید است، به سبب اینکه تا آنجائیکه از سکه‌های او بر می‌آید وی باید خویشاوند شاپور اما از یک شاخهٔ دیگر خاندان ساسان بوده باشد.[۸]

شاهان اواخر دورهویرایش

در مورد ترتیب و نام‌های شاهان ساسانی، بعد از شهربراز، اتفاق نظر بین همهٔ مؤرخین وجود ندارد. پورداود نوشته‌است که از مرگ خسروپرویز تا به سرکار آمدن یزدگرد سوم یازده تن به شاهی رسیدند. این شاهان نزد برخی از نویسندگان ده تن و نزد برخی دیگر یازده و دوازده تن یاد گردیده‌اند.[۹]

ویستهمویرایش

ویستهم دائی خسرو پرویز بود که پس از پادشاه او در سال ۵۹۱ میلادی بر ضد او قیام کرد و در دیلم تاج شاهی بر سر گذاشت. در زمان تسلط و حکومت خود در قلب سرزمین ساسانیان اقدام به ضرب سکه‌های طلا، نقره و برنز کاملاً به سبک سکه‌های شاهان ساسانی نمود. در پشت سکه آتشدان و دو روحانی و همچنین نام شهر و سال ضرب سکه دیده‌می‌شود. بر پشت سکه‌های موجود از ویستهم به ترتیب سال‌های دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم حکومت او نقش گردیده‌است. سکه‌ها اغلب ضرب ری بوده و تعدادی نیز در نیشابور ضرب شده‌اند. این سند بیانگر تسلط ویستهم بر قسمت وسیعی از جاده ابریشم یعنی ری، کومش و خراسان در آن زمان می‌باشد.[۱۰]

خسرو سومویرایش

بنابر نظر زرین‌کوب در خراسان، دعوی سلطنت داشت و تنها قسمت‌های شرقی ایران، پادشاهی او را پذیرفتند.[۱۱] از طرفی دیگر برخلاف نظر تاریخ‌دانان سکه‌های کم‌یابی از خسرو سوم کشف شده‌است که در تیسفون، استخر و کرمان ضرب شده‌اند.[۱۲]

جوانشیرویرایش

جوانشیر پسر خسرو پرویز و گردیه بود و بمدت یکماه سلطنت کرد.[۱۳] سلطنت جوانشیر پسر خسرو پرویز و گردویه خواهر بهرام چوبین کوتاه بود و با مرگ او بسر آمد و سلطنت به پوران‌دخت رسید.[۱۱]

پیروز دومویرایش

بعد از بوران باید به عهد سلطنت کوتاه شخصی، به نام پیروز دوم که به شاهی نصب شد، اشاره کرد. بعد از او آزرمیدخت، خواهر بوران، در تیسفون تاج بر سر نهاد.[۱۴] در تاریخ طبری بعد از سلطنت بوران به سلطنت چشنسده، اشاره شده‌است.[۱۵] یکی را که میسان مقیم بود و فیروز پسر مهران جشنس نام داشت و او را جشنسده نیز گفتند، بیاوردند. بنابر گفتهٔ طبری پیروز دوم همان جشنسده است.[۱۶]

هرمز پنجمویرایش

کریستنسن نوشته‌است، هرمز پنجم و خسرو چهارم که جز نامی از آن‌ها معروف نیست، این دو تن فقط در بعضی از قسمت‌های کشور، به پادشاهی پذیرفته شدند.[۱۴] از طرفی دیگر برخلاف نظر کریستن سن بررسی‌های سکه‌شناسان نشان می‌دهد که، هرمز پنجم فقط در قسمتی از ایران پادشاهی نکرداست و تعداد زیادی از سکه‌های او ضرب تیسفون است همچنین سکه‌های دیگری نیز از وی ضرب ری و استخر پیدا شده‌اند. هیچ سکه‌ای از سال اول پادشاهی او یافت نشده‌است اما سکه‌های سال دوم او بسیار فراوان هستند. به نظر برخی از محققان هرمز پنجم کسی جز سپاهبد فرخ هرمزد پدر رستم فرخزاد نمی‌تواند باشد.[۱۷]

خسرو چهارمویرایش

فرخزاد خسرو، بمدت شش ماه یا به گفتهٔ دیگر یکسال پادشاهی کرد و به پایتخت ایران تیسفون دست یافت.[۱۴] بلعمی نوشته‌است، مردی دیگر از نصیبین به پادشاهی به تیسفون آوردند که نام او فرخ زاد خسرو و از فرزندان خسرو پرویز بود، از دست شیرویه گریخته و زنده مانده بود. او را به پادشاهی نشاندند ولی ملک سامان نگرفت. او را نیز بکشتند و پس از او هیچ‌کس را نیافتند که شایسته پادشاهی باشد. همچنان متحیر بودند تا یزدگرد پسر شهریار را که پنهان بود به پادشاهی برگزیدند.[۱۸] فرخزاد خسرو مدتی کوتاه پادشاهی کرد و بعد از او یزدگرد را از استخر بیافتند.[۱۹] دکتر ملک ایرج مشیری (سکه‌شناس) عقیده دارد که برخلاف آنچه در متون تاریخی آمده‌است، سکه‌هایی از خسرو چهارم موجوداست که ضرب تیسفون است و این نشان می‌دهد که این این پادشاه فقط بر قسمتی از ایران حاکم نبوده‌است.[۲۰]

شجره‌نامهویرایش

اردشیر بابکان
۲۴۱–۲۲۴
میلادی
شاپور یکم
۲۷۲–۲۴۱
هرمز یکم
۲۷۳–۲۷۳
بهرام یکم
۲۷۶–۲۷۳
نرسه
۳۰۲–۲۹۳
بهرام دوم
۲۹۳–۲۷۶
هرمز دوم
۳۱۰–۳۰۲
بهرام سوم
۲۹۳
آذر نرسه
۳۰۹
شاپور دوم
۳۷۹–۳۱۰
اردشیر دوم
۳۸۳–۳۷۹
شاپور سوم
۳۸۸–۳۸۳
بهرام چهارم
۳۹۹–۳۸۸
یزدگرد یکم
۴۲۱–۳۹۹
بهرام گور
۴۳۹–۴۲۱
یزدگرد دوم
۴۵۷–۴۳۹
هرمز سوم
۴۵۹–۴۵۷
پیروز یکم
۴۸۴–۴۵۹
بلاش
۴۸۸–۴۸۴
جاماسپ
۴۹۹–۴۹۷
قباد یکم
۴۹۷–۴۸۸
بار نخست
۵۳۱–۴۹۹
بار دوم
خسرو انوشیروان
۵۷۹–۵۳۱
هرمز چهارم
۵۹۰–۵۷۹
قبادخسرو پرویز
۵۹۰
بار نخست
۶۲۸–۵۹۱
بار دوم
خسرو سوم
۶۳۰
شهریار
شاهزاده
قباد دوم
۶۲۸
جوانشیر
۶۳۰
پوراندخت
۶۳۱–۶۳۰
آزرمی دخت
۶۳۱
فرخزاد خسرو
۶۳۲–۶۳۱
یزداندار
شاهزاده
یزدگرد سوم
۶۵۱–۶۳۲
اردشیر سوم
۶۳۰–۶۲۸
دختر
پیروز سوم
۶۷۷–۶۵۱
مهران جشنسده
نرسی (نوه یزدگرد سوم)
نامشخص-۶۷۷
پیروز دوم
۶۳۰

جستارهای وابستهویرایش

پانویسویرایش

  1. حمیدرضا پاشازانوس، روزبه زرین کوب (زمستان ۱۳۹۰). «نظام سیاسی ساسانی (325-579 م) و نظریهٔ پاتریمونیال- بوروکراتیک ماکس وبر». دانشگاه اصفهان.
  2. زند وهومن یسن و کارنامه اردشیر پاپکان، صادق هدایت، انتشارات آزادمهر، چاپ نخست ۱۳۸۴
  3. کارنامه اردشیر بابکان، از متن‌های دوره ساسانی
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ایران در زمان ساسانیان - آرتور کریستینسن - شابک ‎۹۶۴−۳۵۱−۲۸۵−۱، صفحهٔ ۱۱۰
  5. ایران در زمان ساسانیان - آرتور کریستینسن - شابک ‎۹۶۴−۳۵۱−۲۸۵−۱، صفحهٔ ۶۹
  6. "List of shahanshahs of the Sasanian Empire". Wikipedia (به انگلیسی). 2019-04-16.
  7. پیرنیا، تاریخ باستانی ایران، ۳۰۶.
  8. زرین‌کوب، روزگاران، ۲۱۰.
  9. پورداود، ص ۳۷۵
  10. فروهر، شمارهٔ ۳۲۰، ص ۱۵
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ زرین کوب، ص ۵۲۹
  12. مشیری، نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان، ۳۵.
  13. فرهنگ ادبیات فارسی، ص ۱۲۰۳
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ کریستن سن، ص ۵۲۲
  15. طبری، ص ۷۸۳
  16. طبری، ص ۷۸۴
  17. مشیری، نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان، ۳۵.
  18. بلعمی، ص ۱۲۰۹
  19. طبری، ص ۷۸۵
  20. نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان، مقالهٔ سکه‌های ساسانی، ص ۴۱

منابعویرایش

  • آورزمانی، فریدون (مرداد و شهریور ۱۳۶۹). «بررسی سکه‌های ساسانی». ماهنامهٔ فروهر. تهران: سازمان انتشارات فروهر (۳۲۰).
  • بلعمی، ابوعلی محمد بن محمد (۱۳۵۳). تاریخ بلعمی. تهران: کتابفروشی زوار.
  • پورداوود، ابراهیم (۱۳۴۳). آناهیتا، پنجاه گفتار پورداوود. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر.
  • پیرنیا، حسن (۱۳۶۲). تاریخ باستانی ایران. تهران: انتشارات دنیای کتاب.
  • چراغعلی، ملک ایرج (اسفند ۱۳۵۲). «سکه‌های ساسانی». نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان (۱۵).
  • زرین‌کوب، عبدالحسین (۱۳۶۴). تاریخ مردم ایران، پیش از اسلام. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین (۱۳۹۰). روزگاران. تهران: انتشارات سخن. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۶۹۶۱-۱۱-۱-.
  • شریفی، محمد (۱۳۸۷). محمدرضا جعفری، ویراستار. فرهنگ ادبیات فارسی. تهران: فرهنگ نشر نو و انتشارات معین. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۴۴۳-۴۱-۸.
  • کریستن سن، آرتور (۱۳۶۷). ایران در زمان ساسانیان. ترجمهٔ رشید یاسمی. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر.
  • مشیری، ملک ایرج (اسفند ۱۳۵۲). «سکه‌های ساسانی». نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان (۱۵).
  • طبری، محمد بن حریر (۱۳۶۲). تاریخ طبری، جلد دوم. ترجمهٔ ابولقاسم پاینده. تهران: انتشارات اساطیر.