زبانهای هندواروپایی
زبانهای هندواروپایی (زبان های هندی، ایرانی و اروپایی) یک خانوادهٔ زبانی متشکل از چند صد زبان و گویش همریشه است. بیشتر زبانهای مردمان ساکن قارهٔ اروپا، آسیای میانه و شبه قاره هند از جملهٔ زبانهای هندواروپایی هستند.
هندواروپایی | |
---|---|
پراکنش: | • در مبدأ، در بخشهایی از آسیا و بخش عمدهای از اروپا • اکنون در تمام دنیا • بیش از ۴ میلیارد گویشور |
تبار: | یکی از خانوادههای زبانی عمده در دنیا |
نیا: | زبان نیا-هندواروپایی |
زیرگروهها: |
زبانهای آناتولی (منقرض)
زبانهای هلنیتبار (شامل زبان یونانی)
زبان تخاری (منقرض)
|
ISO 639-2 and 639-5: | ine |
![]() پراکندگی بومی زبانهای هندواروپایی در حال حاضر در زادگاه آنها در اورآسیا (آسیا و اروپا)
زبانهای غیر هندواروپایی
بخشهای نقطهای و راهراه نشاندهنده مناطق چندزبانه است. |


شمار هندواروپایی زبانها در سراسر دنیا به حدود ۳٫۴ میلیارد نفر میرسد. نزدیک به ۴۴۶ زبان زندهٔ هندواروپایی وجود دارد که بیش از دوسوم آنها (۳۱۳ تا) زیرشاخهٔ زبانهای هندوآریایی (آریاییانِ هند) هستند.[۱] به این ترتیب، گویشوران زبانهای هندواروپایی سخنوران بزرگترین خانوادهٔ زبانی شناختهشده در دنیای امروزند.
نظریه زبانهای هندواروپایی در قرن هجدهم توسط ویلیام جونز زبانشناس و خاورشناس انگلیسی مطرح شد. وی با اشاره به شباهتهای زبانهای سانسکریت، یونانی، و لاتین به یکدیگر نتیجه گرفت که آنها بایستی از یک زبان مشترک منشأ گرفته باشند که زبانهای پشتو ، دری ، فارسی، آلمانی هم از همان زبان ریشه منشعب شدهاند.[۲] گرچه وی ناباورانه چینی (از خانواده چینی-تبتی) ، ژاپنی(شاید همریشه با ترکی[۳]) [۴]و مصری (افروآسیایی ) را هم از همین خانواده می دانست. در برابر زبان هندوستانی _که با شاخه پذیری در آینده زبان رسمی هندوستان (هندی) و پاکستان (اردو) شد_ را از سانسکریت و حتی از این خانواده نمی دانست (؟) زبانهای اسلاوی را تاتاری، زبان پهلوی را از زبانهای سامی، و زبان اوستایی را لهجه (گویش) ای از سانسکریت یا پراکریت خواند.[۵] [۶]شاید از جمله دلایل حذف نام ایران در نامگذاری این خانواده زبانی همین بوده باشد.
خانوادهٔ زبانهای هندواروپایی یکی از خانوادههای زبانیِ جهان و گسترده ترین و پرگویشورترین آنهاست. بیشتر مردم جهانِ امروز، بهعنوان زبان مادری یا زبان دوم، میتوانند به یکی از زبانهای این خانواده سخن بگویند.
کشفِ مفهومِ خانوادهٔ زبانیویرایش
نخستین بار مارکوس زوئریوس وان بوکس هورن زبانشناس و دانشمند هلندی بود که زبانی آغازین را مادر برخی زبانهای آسیایی و اروپایی دانست و آن را زبان سکایی شناسایی کرد.[۷] [۸]این سرآغازی بر دانش زبانشناسی بر پایه جستجو برای بازسازی یا کشف یک زبان مشترک بود. در سال ۱۶۴۷ این اندیشه پیش کشیده شد و زبان سکایی سرچشمه یگانه یک خانواده زبانی به شمار آمد.[۹] این خانواده عبارت بود از: هلندی، آلبانیایی، یونانی، لاتین، فارسی و آلمانی. در ۱۶۵۴ او زبانهای اسلاوی، سلتی و بالتیک را هم به این خانواده افزود.
جهانگرد ترک عثمانی، اِولیا چلبی در ۶-۱۶۶۵ به وین سفر نمود و همانندی هایی میان فارسی و آلمانی یافت. گاستون کوردو نیز به چنین همسانی هایی پی برد.
ویلیام جونز (واژهشناس) در سال ۱۷۸۶ در انجمن سلطنتی مطالعات آسیایی در کلکته سخنرانی مشهوری ایراد کرد که نقطهٔ عطفی در زبانشناسی تاریخی بهشمار میرود.
بخشی از این خطابه را علیمحمد حقشناس در کتاب تاریخ مختصر زبانشناسی چنین ترجمه کردهاست:
«زبان سانسکریت پیشینهٔ باستانیاش هرچه باشد ساختاری شگفتانگیز دارد، کمالیافتهتر از یونانی است، سترگتر از لاتین است و ظریفتر از هر دوی آنهاست؛ بااینهمه، هر دو، چه بهلحاظ ریشههای فعل و چه بهلحاظ صیغههای دستوری، شباهتی و قرابتی بسیار نزدیکتر و قویتر از آن دارد که زادهٔ بخت و اتفاق بتواند بودهباشد؛ شباهتی چندان نزدیک و چنان قوی که هیچ لغتشناس تاریخی نمیتواند به سنجش و آزمونِ سانسکریت و یونانی و لاتین بپردازد و آنگاه بدین نکته باور نیاورد که این هر سه میباید از سرچشمهای یگانه نشأت گرفتهباشند؛ سرچشمههای یگانه که شاید دیگر اکنون موجود نباشد. دلیلی دیگر هم هست، هرچند نه بدان محکمی، که براساس آن میتوان چنین فرض کرد که زبانهای گوتیک و سِلتی و فارسی نیز خاستگاهی یگانه با سانسکریت دارند.»
تأکید جونز بر خویشاوندی زبانهای سانسکریت، لاتین، یونانی و زبانهای ژرمنی، سِلتی و زبان فارسی، روش تازهای را در مطالعات زبانشناسی پدیدآورد. گرچه حذف زبان هندوستانی، زبانهای اسلاوی و پهلوی، رده بندی اوستایی در جایگاه لهجه ای از سانسکریت یا پراکریت و جای دادن زبان های چینی، ژاپنی و مصری در خانواده هندواروپایی، امروزه شگفتی هر زبانشناسی را برمی انگیزد.[۱۰] [۱۱]
عبارتِ «سرچشمههای یگانه که شاید دیگر اکنون در وجود نباشد» جرقّهای بنیادین بود که مشعلی تابناک در غارِ تا-آن-زمان-تاریکِ زبانشناسیِ تاریخی برافروخت؛ گرچه پیش از او نیز انگاره برج بابل به خوبی اندیشه یگانگی زبان ها پیش از توفان نوح را به شنونده می رساند. بر پایه این افسانه که در سفر پیدایش تورات آمده است زبان ها ریشه مشترک داشته و بابل (در میانرودان) جایی از جهان بود که زبان های گوناگون از آنجا سرچشمه می گرفت و تیره های مختلف مردمان به جاهای دیگر زمین مهاجرت نموده اند.[۱۲] براستی شاید این نظریه چندان هم بیراه نباشد؛ چرا که بابل بر سر یکی از راههای مهاجرت بشر از قاره آفریقا قرار دارد.
بر پایه بررسی های تازه تر، معیارهایی علمی توسعه یافت که برپایهٔ آنها، زبانها در خانوادههایی زبانی گنجانده میشدند و در این خانوادهها، بسته به میزان همانندیها، نسبتهایی دور یا نزدیک با هم مییافتند. بر این اساس خانوادههایِ زبانیِ بسیاری در جهان شناسایی شدند.
اما «سرچشمه یگانه» زبانهایی که جونز بدانها پرداخته، سازنده خانواده زبانی ای است که ۲۴ سال پس از این سخنرانی، نخستین بار یک جغرافیدان به نام کنراد مالت-برون، هندوژرمنی نام گذارد (۱۸۱۰) و تا امروز نیز در زبان آلمانی واژه استاندارد علمی برای همین خانواده زبانی است. توماس یانگ پزشک و فیزیکدان انگلیسی نامدار[۱۳]، ۳ سال پس از وی، این خانواده را هندواروپایی نام گذاشت _که امروزه نیز از این نام استفاده می کنند؛ ۲ سال پس از نامگذاری یانگ، راسموس راسک، زبانشناس دانمارکی سرشناس، این خانواده را یافثی خواند؛ برگرفته از نام یافث، که بر پایه تاریخ یهود، یکی از پسران سه گانه نوح و برادر سام[۱۴] و حام[۱۵] است؛ هندی-توتی[۱۶]نام دیگری بود که فریدریش اشمیتهِنر[۱۷][۱۸] زبانشناس آلمانی در ۱۸۲۶ پیشنهاد کرد، باز هم یادآور نام لاتین کهن آلمانی ها به نام توتون[۱۹] بود _در حالیکه بیشتر واژه شناسان در آن زمان آلمانی بودند_؛ ویلهلم فون هومبولت، زبان شناس و فیلسوف نام آور آلمانی در ۱۸۲۷ نام سانسکریتی[۲۰] را برای این خانواده زبانی برگزید؛ سپس در ۱۸۴۰ از پیشگامان آلمانی در زبان شناسی به نام آگوست فریدریش پوت[۲۱] آن را هندوسلتی (هندوکلتی[۲۲]) نامید؛ زبان شناس نامی ایتالیایی و پیشگام در پژوهش درباره گویش ها، گرازیادیو ایسایا آسکولی[۲۳]در ۱۸۵۴، نام آریااروپایی را برای این خانواده زبانی انتخاب کرد. در ۱۸۶۱ ماکس مولر زبان شناس، خاورشناس و دین شناس برجسته آلمانی نام خانواده زبان های آریایی را بر آن اطلاق نمود. پس از وی نیز زبان شناس بلژیکی، اونوره شَوه[۲۴] نیز در سال ۱۸۶۷ از این خانواده زبانی با نام زبانهای آریایی (Ariaque) یاد کرد.
هیچ اثر نوشتاری از نیای این خانواده زبانی در دست نیست؛ امّا بر پایهٔ اصول دانش زبانشناسی تاریخی آن را با مطابقت دادنِ زبانهایِ نو و کهنِ این خانواده و بدون در نظر گرفتن قدمت تاریخی هر یک از این زبان ها و در نبود یا کمبود منابع درباره زبان هایی مانند داسی-تراسی، یاسی، یازیگی، خوارزمی، باختری، میتانی، ماننایی، تپوری، سکایی، سرمتی، روخش آلانی، لیدیایی، لوویایی، لیکیایی، کاپادوکی، کیمریایی، اسکیتی، سغدی و ... به گونه ای فرضی و انگاشته بازسازی کرده اند.
مهم ترین نکته آن است که هیچ تناسبی میان پیشینه منابع بازسازی این زبان در نظرگرفته نشده است. برای نمونه با نگاه به دیرینگی زبان یونانی که پیشینه آن به بیش از ۲۸۰۰ سال پیش (درباره ایلیاد و اودیسه) نمی رسد، زبان هیتیایی که سنگ نبشته های آن وابسته به ۳۶۰۰ سال پیش بوده[۲۵]، ریگ ودای سانسکریت که زبان آن را به ۴۰۰۰ پیش پیوند می دهند، ژرمنی را که کهنترین زبان آن گوتی است و دیرین ترین نوشته آن به سده ششم میلادی باز میگردد و زبان فرانسوی که از لاتین عامیانه برگرفته شده است، نمی توانند در کنار هم زبانی را بسازند که در یک زمان به آن گفتگو می شده و سپس به شاخه های گوناگونی انجامیده، چرا که زمان این شاخه پذیری در ساخت دستور و واژگان هر یک از زبان ها کارایی دارد.
افزون بر این زبان فرضی به اصطلاح نیا-هندواروپایی یا پوروا-هندواروپایی، برپایه نبود استثنا و نبود برهمکنش زبانی و نژادی بازسازی شده است و استثناهای آوایی و برخوردها و وامواژه ها را در نظر نمی گیرد، با آنکه چنین رویدادهایی در زبان ها بسیار به روال هستند و تفاوت گویش ها برخاسته از همین ویژگی ها و ریشه های دیگر است. [۲۶]
خاستگاهویرایش
زبانهای هندو-اروپایی گروهی از زبانهای خویشاوند هستند که از هند تا به اروپا گسترده شدهاند.
در مورد خاستگاه خانوادهٔ زبان هندو-اروپایی چند فرضیهٔ رقیب وجود دارد. دیدگاه مرسوم که ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی را به ۶٬۰۰۰ سال پیش و استپهای پونتیک را فرض میکند. دیدگاه نوین ادعا میکند ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی به ۸٬۰۰۰ تا ۹٬۵۰۰ سال پیش و به منطقهٔ آناتولی تعلق دارد که با گسترش کشاورزی این زبان نیز در گسترش یافت.[۲۷][۲۸]
دیگر فرضیه در این زمینه، فرضیه ایران است که کسانی چون فریدون جنیدی، جهانشاه درخشانی و رضا مرادی غیاث آبادی از پیش نهندگان آن هستند.
فرضیه دیگری که دو زبانشناس روس به میان نهاده اند ارمنستان را خاستگاه این زبانها می داند.
فرضیه دیگری نیز تمدن دره رود سند را زادبوم هندیان و ایرانیان و اروپاییان می داند.
بر اساس دیدگاه مرسوم، مادر این زبانها هزاره چهارم پیش از میلاد در ناحیهای واقع در میانه دریای کاسپین و دریای سیاه میان اقوام نیمه چادرنشین رایج بودهاست، و در اثر مهاجرت اقوام گوناگون رفتهرفته آن زبان انشقاق و انشعاباتی یافته و از هند تا اروپا گسترده شدهاند.[۲۹]
نظریهٔ دیگری که اخیراً ارائه شدهاست، نیای زبانهای هندواروپایی را در جنوب شرق اروپا میداند.[۳۰]
تاریخچه نامگذاریویرایش
برای نخستین بار یکی از پژوهشگرانِ آلمانی به نام کنراد مالت برون که نقشی اساسی در گسترش این دانش دارد، نامِ هندوژرمنی (Indogermanisch) را در سال ۱۸۱۰ برای این مفهوم به کار برد. استدلال کنونی پژوهشگران آلمانی این است که در یک سویِ این حوزهٔ جغرافیایی زبانهای شاخهٔ هندی و در سویِ دیگر ایسلندی صحبت میشود که زبانی از شاخهٔ ژرمنی است؛ پس نامِ هندوژرمنی، میتواند به گونهای دیگر گویایِ دو سوی پهنهٔ جغرافیایی زبان های این خانوادهٔ بزرگ باشد. همچنان در آلمان این یک اصطلاح استاندارد علمی است.
توماس یانگ نیز مانند آلمانی ها نامِ این دو منتهیالیه جغرافیایی که به این شکل در کنارِ هم قرار داده میشد برای نشان دادن گستره جغرافیایی آن مردم بر روی نقشه و زبانِ فرضیشان در نظر گرفت. زمانی که توماس یانگ نام هندواروپایی را به عنوان یک اصطلاح جغرافیایی ساخت، هنوز توافقی بر سر نامگذاری خانواده زبانی تازه دسته بندی شده در میان نبود و پس از او نیز نام های دیگری برای این خانواده زبانی پیشنهاد کرده اند. از میان نامهایی که در آن دوران در میان نهاده شدند، این فهرست به ترتیب تاریخی است:
- هندوژرمنی[۳۱] (کنراد مالت-برون، ۱۸۱۰)
- هندواروپایی (توماس یانگ، ۱۸۱۳)
- یافثی[۳۲] (راسموس راسک، ۱۸۱۵، برگرفته از یافث)
- سانسکریتی[۳۵] (ویلهلم فون هومبولت، ۱۸۲۷)
- هندوکِلتی[۳۶] (یا هندوسلتی) (آگوست فریدریش پوت، ۱۸۴۰)
- آریااروپایی[۳۷] ( گرازیادیو ایسایا آسکولی [۳۸][۳۹][۴۰] ۱۸۵۴)
- آریایی[۴۱] (ف. ماکس مولر، ۱۸۶۱)
- آریایی[۴۲] (اونوره شَوه، ۱۸۶۷)[۴۳]
اصطلاح آریایی که زمانی، بویژه بدنبال نامگذاری ماکس مولر (خاورشناس، دین شناس و زبانشناس پرآوازه آلمانی اواخر سده نوزدهم) رواج داشت، تا جنگ جهانی دوم همچنان جایگاه خود را هم به عنوان نام این خانواده زبانی و هم در جایگاه نام نژاد مردمانی که تبار آریایی دارند _امروزه در فارسی سفیدپوست و در زبانهای اروپایی قفقازی گفته می شوند_ حفظ کرد. اصطلاح زبانهای آریایی از زمانی برای این خانواده زبانی کنار گذاشته شد که اصطلاح آریانیسم (آریایی گرایی) از سوی متفقین برابر با نازیسم گرفته شد؛ سوگیری نژادی- سیاسی آن جایگاه زبانشناسانه اش را به کناری راند؛ و زیر سایه جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن قرار گرفت؛ ماکس مولر نگران سیاسی شدن نام خانواده زبان های اروپایی بود و تا پایان زندگانی نیز گهگاه این نگرانی را بازگو می کرد.[۴۴] آلمان نازی بر پایه باور به خلوص و برتری نژادی[۴۵]، برای اثبات برتری خود بر دیگر نژادها خود را آریَن (آریایی) نامید _چرا که در آن زمان واژه آریایی در دانشگاه ها و انجمن های آکادمیک اصطلاح علمی شناخته شده ای بود_ و همچنین ادعا می کرد که خود برترین نژاد میان آریایی ها است و این اصطلاح را که نخست در زبانشناسی و مردمشناسی نژادی[۴۶] کاربرد داشت، تبدیل به اصطلاحی ایدئولوژیک، سیاسی و نژادگرایانه نمود[۴۷] . پس از جنگ دوم جهانی، با پیروزی متفقین و اوجگیری تبلیغات درباره نسل کشی یهودیان و جنایتهای نازی ها در اردوگاههای اسیران[۴۸]، در رده تابوهای علمی-فرهنگی-سیاسی طبقه بندی شد.[۴۹] و در نیمه پایانی سده بیستم میلادی در آمریکا و بویژه در اروپا آن را در ردیف انکار هولوکاست نهاده؛ از آنجا که هنوز برای ایشان یادآورِ بارِ سیاسی و خاطرات تلخ جنگی ویرانگر بود، همچون خط قرمزی با آن رفتار نمودند.
پیشتر نامِ آریایی نیز برای این خانوادهٔ زبانی کاربرد داشت. در حالی که در تقسیم بندی امروزی بر اساس نام هندواروپایی، زبانهایِ آریایی (ایرانیان و هندیان) یا هندوایرانی، فقط یکی از شاخههایِ خانوادهٔ هندواروپایی را شکل میدهند؛ یعنی کاربرد این نام برایِ کلِ خانواده، طبق این نامگذاری نادرست است. امروزهِ نامِ آریایی فقط به همین شاخه هندوایرانی اطلاق میگردد. اصطلاح هندوآریایی، علاوه بر دلالت زبانی اش که به معنی زبان آریاییان هند است ، معنای دیگری نیز یافتهاست و بر فرهنگی که پس از افول تمدن درهٔ سند ظهور و تکامل یافت نیز اطلاق میگردد.[۵۰]
جایگاه امروزیویرایش
امروزه بیشتر کشورها، زیرِ پایِ مردمانی است که یا زبانشان هندواروپاییست یا یکی از آنها زبانِ رسمیِ سرزمینشان است؛ یعنی یا خود از نژادی هندواروپایی (هندی-ایرانی-اروپایی) نیستند یا نژادِ پیش از آمدنِ آریا-اروپایی ها کم کم تحلیل رفته است. این بدان دلیل است که مردمانِ هندواروپایی در تسخیر سرزمینهایِ دیگر موفّقتر از دیگران بودهاند.
این مسئله به نابودی یا نَوانشدگیِ دیگر خانوادههایِ زبانیِ انجامیده. برایِ نمونه زبانِ عیلامی/ ایلامی که تا امروز زبانی تک خانواده شناسایی شده است، یعنی زبانی دیگر تا کنون یافت نشده که با آن در یک خانواده جای داده شود، امروزه جایِ خود را به زبانهای ایرانی داده که خود از زبانهایِ آریایی و اروپایی اند. یکی از زبانهایِ رسمیِ سلسله ایرانیِ هخامنشی، عیلامی/ ایلامی بودهاست.
بهعنوانِ نمونه دیگر، میتوان زبانهایِ پرشمار سرخپوستانِ آمریکا را مثال آورد، که تا مرز نابودی به دست انگلیسی، اسپانیایی، پرتغالی و فرانسوی، که همگی اروپایی هستند، کم گویشور گشته یا بهکل، از میان رفتهاند.
شاخههاویرایش
- این زبان از مهمترین زبانها در مطالعههایِ هندواروپایی است. سندهای بسیاری از آن به جا مانده که پیشینهیِ برخی به ۱۳۰۰ سال پیش از میلاد میرسد؛ یعنی از وداها نیز کهن ترند و به این ترتیب، کهنترین سندهایِ خواندهشدهٔ هندواروپایی هستند. به دلیلهایِ برشمرده، هیتی در بازسازی زبانِ هندواروپاییِ مادر بسیار پراهمّیت بودهاست.
- زبان لوویایی (انگلیسی: زبان لووی)
- زبان لیدیایی (انگلیسی: زبان لیدیایی)
- زبانهای تُخاری:
- تُخاری در متنهایی مشاهده گردیده که به سدهیِ هفتم پس از میلاد برمیگردند و در آسیای مرکزی از خاک بیرون کشیده شدهاند. از زبانهایِ منفردِ هندواروپاییست؛ یعنی در شاخهٔ تُخاری تنها زبانِ تُخاری وجود دارد.
- زبانهای هندوایرانی یا آریایی
- زبانهای ایرانی
- زبانهای ایرانی شرقی
- زبان های ایرانی شرقی باستان: سکایی باستان†
- زبان های ایرانی شرقی میانه: سغدی† باختری† خوارزمی† سکایی سرمتی† داسی-تراسی† رخش آلانی† یاسی† کوشانی† ماساگتی† پارتی† سکایی ختنی† سکایی تمشقی (مارال باشی)†
- زبان های ایرانی شرقی نو: پشتو، آسی، نورستانی، زبان های پامیری(اشکاشمی، سنگلیجی، روشنانی، یغنابی، شغنانی، یزغلامی، وخی)
- زبان های ایرانی غربی
- زبانهای ایران مرکزی
- زبانهای ایرانی شرقی
- زبانهای هندوآریایی
- نورستانی
- زبانهای هِلِنی
- زبانهای ایتالی
- زبانهای اوسکواومبری
- زبانهای لاتینوفالیسکی
- زبان اَرمَنی
- زبانهای بالتواسلاوی
- زبانهای ژِرمَنی
- زبانهای ژرمنی غربی
- زبانهای ژرمنی شمالی (اسکاندیناویایی)
- زبانهای ژرمنی شرقی:
- زبانهای عضو این گروه همگی زبانهایی مردهاند.
جدول واژههای زبانهای هندواروپایی(آریایی: کاربرد قدیم)ویرایش
زبان نیا-هندواروپایی | زبان انگلیسی | زبان گوتی | زبان لاتین | زبان یونانی | سانسکریت | زبانهای ایرانی | زبانهای اسلاوی | زبانهای بالتیک | زبانهای سلتی | زبان ارمنی | زبان آلبانیایی | زبان تخاری | زبان هیتی |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
*meH₂tér" | mother (<OE mōdor) | māter "mother" | mḗtēr "mother" | mātár- "mother" | Av mātar- "mother" "مادر" | OCS mati (matere) "mother" | Lith mótyna "mother" | OIr māthir "mother" | mayr "mother" | motër "sister" | A mācar, B mācer "mother" | ||
*pH₂tér" | father (<OE fæder) | fadar "father" | pater "father" | patḗr "father" | pitár- "father" | Av pitar- (nom. also pta, ta), OPers pita "father" "پدر" | OIr athir "father" | hayr "father" | A pācar, B pācer "father" | ||||
*bhréH₂ter" | brother (<OE brōþor) | brōþar "brother" | frāter "brother" | phrā́tēr "member of a phratry (brotherhood)" | bhrā́tar- "brother" | Av brātar-, OPers brātar-, Ossetian ärvád "brother, relative" "برادر" | OCS bratrŭ "brother" | Lith broterė̃lis "little brother" | OIr brāth(a)ir, W brawd (pl. brodyr) "brother" | ełbair (gen. ełbaur) "brother" | A pracar, B procer "brother" | ||
*swésor" | sister (<OE sweostor, influenced by زبان نروژی باستان systir) | swistar "sister" | soror "sister" | éor "relative" | svásar- "sister" | Av x ̌aŋhar- "sister" "خواهر" | OCS sestra "sister" | Lith sesuõ (seser̃s) "sister" | OIr siur, W chwaer "sister" | k`oir (k`eṙ), nom.pl k`or-k` "sister"[۵۱] | A ṣar, B ṣer "sister" | ||
*dhugH₂-tér" | daughter (<OE dohtor) | daúhtar "daughter" | زبان اوسکی futír "daughter" | thugátēr "daughter" | duhitár- "daughter" | Av dugədar-, duɣδar-, NPers duxtar, duxt "daughter" "دختر" | OCS dŭšter- "daughter" | Lith dukter- "daughter" | Gaulish duxtir "daughter" | dowstr "daughter" | A ckācar, B tkācer "daughter" | túwatara "daughter" | |
*suHnú" | son (<OE sunu) | sunus "son" | huiús "son" | sūnú- "son" | Av hunuš "son" "پسر" | OCS synŭ "son" | Lith sūnùs "son" | ustr "son" | A se, B soyä "son" | ||||
*nepot" | OE nefa "nephew" | nepōs (nepōtis) "grandson, nephew" | népodes "descendants" | nápāt- "grandson, descendant" | Av napāt-, naptar-, OPers napāt- "grandson, descendant" "نوه" | OLith nepotis "grandson" | OIr nïæ "sister's son", W nei "nephew" | nip "grandson, nephew" |
جستارهای وابستهویرایش
پانویسویرایش
- ↑ https://www.ethnologue.com/subgroups/indo-european. Missing or empty
|title=
(help) - ↑ ابولقاسمی، محسن، تاریخ زبان فارسی، سازمان سمت، ۱۳۷۳. (ص ۸ و ۹)
- ↑ گروهی از زبانشناسان آن را به همراه کره ای خاوری ترین زبان ترکی می دانند.
- ↑ پیشتر آلتایی، نامی فراگیر برای خانواده پنداشته شده زبانهای ترکی، تونگوزی و مغولی به شمار می آمد، اکنون این اصطلاح دیگر پذیرفتگی علمی ندارد. همچنین نام اورال-آلتایی نیز پیش از آن برای خانواده فرضی زبانهای اورالی و زبانهای آلتایی به کار می رفت؛ که این هم دیر زمانی است دیگر کاربردی ندارد.
- ↑ Michael, Franklin (2005). "A Cymmrodor Claims Kin in Calcutta : An Assessment of Sir William Jones as Philologer, ,Polymath, and Pluralist,p.62".
- ↑ https://www.researchgate.net/publication/325273800_Why_Sir_William_Jones_got_it_all_wrong_or_Jones'_role_in_how_to_establish_language_families Lyle Campbell & others, canterbury university,New Zealand,p258-9,21 May 2018
- ↑ «Lithuanian Art Fund». www.lietuvosmenas.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- ↑ Hal, Toon Van (2010-11-01). "On 'the Scythian Theory': Reconstructing the Outlines of Johannes Elichmann's (1601/1602–1639) Planned Archaeologia Harmonica". Language & History. 53 (2): 70–80. doi:10.1179/175975310X12798962415143. ISSN 1759-7536.
- ↑ «Marcus Zuerius van Boxhorn». library.missouri.edu. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- ↑ Michael, Franklin (2005). "A Cymmrodor Claims Kin in Calcutta : An Assessment of Sir William Jones as Philologer, ,Polymath, and Pluralist,p.62".
- ↑ https://www.researchgate.net/publication/325273800_Why_Sir_William_Jones_got_it_all_wrong_or_Jones'_role_in_how_to_establish_language_families Lyle Campbell & others, canterbury university,New Zealand,p258-9,21 May 2018
- ↑ "Tower of Babel | mythological tower, Babylonia". Encyclopedia Britannica. Retrieved 2019-12-11.
- ↑ که برجسته ترین نوآوری های وی درباره فیزیک نور است و از این رو از سوی برخی فیزیکدانان نامدار ستوده شده است.
- ↑ نیای یهودیان
- ↑ نیای مردمان شام، فلسطین، مصر، حبشه و شمال آفریقا
- ↑ indisch-teutsch که واژه teutsch از توت (یوت/گوت/جوت) و از توتن ها (به لاتین: teutones) برگرفته که نام کهن آلمانی ها و ریشه نام نوین آنها (deutsch) است.
- ↑ "Katalog der Deutschen Nationalbibliothek". portal.dnb.de (به آلمانی). Retrieved 2019-12-11.
- ↑ «Friedrich Schmitthenner - Deutsche Digitale Bibliothek». www.deutsche-digitale-bibliothek.de. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- ↑ که از تلفظ لاتین توت ها (teutones) برگرفته اند. گونه دیگری از گویش انگلیسی آن، جوت (گوت) است. آنها در شبه جزیره یوت لند می زیستند_ که امروزه بخش بزرگتر دانمارک است_ و فرانسوی ها آنان را ژوت می خواندند. اینان در کنار سکسون ها و انگل ها، سه تیره سازنده نژاد آنگلوساکسون بودند که از همین جا به انگلستان مهاجرت کردند. نام یوت لاند را نیز از همین تیره برگرفته اند. همچنین بزرگترین جزیره سوئد در شمال شرقی یوتلند (جوتلند) با نام گوتلاند و بخشهایی در انگلستان نیز وجود دارد که همنام همین تیره است(گوتلند).
- ↑ sanskritisch
- ↑ «1911 Encyclopædia Britannica, Vol 22:4/Pott, August Friedrich (1802-1877)- Wikisource, the free online library». en.m.wikisource.org. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- ↑ indokeltisch
- ↑ "Graziadio Isaia Ascoli | Italian linguist". Encyclopedia Britannica. Retrieved 2019-12-11.
- ↑ «Honoré Chavée (1815-1877)». data.bnf.fr. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- ↑ «The Proclamation of Anittas (Old Hittite)». lrc.la.utexas.edu. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۲.
- ↑ «دیباچه کتاب هندواروپایی، واقعیت و بازسازی، که در تارنمای جی استور بازگو شده است:».
- ↑ http://www.sciencemag.org/content/337/6097/957.abstract?sid=192102e8-a5bc-4744-ac5a-5500338ab381
- ↑ Family Tree of Languages Has Roots in Anatolia, Biologists Say
- ↑ «زبان، گویش و لهجه (بخش توضیحات)؛ تارنمای زبان فارسی». بایگانیشده از اصلی در ۴ مه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۷ مه ۲۰۱۲.
- ↑ «Kalevi Wiik: Europe's oldest language?». neba.finlit.fi. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۸-۲۲.
- ↑ نخست به فرانسوی به میان آمد: indo-germanique سپس به سیمای آلمانی فراگیر شد: indo-germanisch
- ↑ به دانمارکی: japetisk
- ↑ indisch-teutsch
- ↑ Ursprachlehre: Entwurf zu einem System der Grammatik. Frankfurt, M. 1826. Reprint.
- ↑ به آلمانی: sanskritisch
- ↑ indokeltisch
- ↑ به ایتالیایی: ario-europeo
- ↑ "Graziadio Isaia Ascoli | Italian linguist". Encyclopedia Britannica. Retrieved 2019-12-10.
- ↑ "Graziadio Isaia Ascoli - Oxford Reference". www.oxfordreference.com. doi:10.1093/oi/authority.20110803095427901. Retrieved 2019-12-10.
- ↑ «Ascoli, Graziadio Isaia | Encyclopedia.com». www.encyclopedia.com. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۰.
- ↑ "aryan | Origin and meaning of the name aryan by Online Etymology Dictionary". www.etymonline.com. Retrieved 2019-12-10.
- ↑ به فرانسوی: Ariaque
- ↑ «Indo-European studies explained». everything.explained.today. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۱.
- ↑ F. Max Müller (1888) Biographies of Words and the Home of the Aryas. Kessinger Publishing reprint, 2004, p.120
- ↑ برگرفته از نظریه نظریه نژاد برتر که آن را به کنت دو گوبینو نویسنده کتاب نابرابری نژادهای مردمان پیوند می دهند.
- ↑ racial anthropology
- ↑ Sullivan, Kerry. "The True Aryans: Who Were They Really and How Were Their Origins Corrupted?". www.ancient-origins.net. Retrieved 2019-12-10.
- ↑ «The Roma Genocide». Roma Genocide Remembrance Initiative (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۰.
- ↑ «How did the Nazis construct an Aryan identity? | South African History Online». www.sahistory.org.za. دریافتشده در ۲۰۱۹-۱۲-۱۰.
- ↑ محمدرضا, عدلی، (2015-10-23). "سرچشمههای فرهنگ هندی: نگاهی به تمدن پیشاآریایی و آریایی نخستین". پژوهشنامه ادیان. 9 (1). ISSN 2008-0476.
- ↑ k`oir <*swesōr; k`eṙ <*swesros; k`or-k` <*swesŏres
منابعویرایش
- Comrie, Bernard (ed), The World's Major Languages, Oxford University Press, 1990. ISBN 0-19-506511-5