نخستین پیروان بهاءالله
شخصیتهای اصلی | |
نوشتهها | |
کتابشناسی بهاءالله - آثار و گفتار عبدالبهاء | |
آموزهها | |
مؤسسات | |
بیتالعدل اعظم | |
تاریخچه | |
بهائیان ایرانی | |
شخصیتهای برجسته | |
نخستین پیروان بهاءالله | |
بیشتر | |
نشانهها |
حواریون بهاءالله، عنوانی است که شوقی افندی به نوزده تن از اولین افرادی که در گسترش آموزههای بهاءالله و ترویج دین بهائی با فداکاری و وفاداری بسیار کوشیدند، دادهاست. ا[۱] این عنوان نشانهٔ ارجی است که بر خدمات ارزندهٔ بهائیان ایرانی در راه این آیین نهاده شدهاست.[۲][۳]
حواریون بهاءالله
ویرایش- میرزا آقا بزرگ نیشابوری (بدیع نیشابوری)؛[۴] یکی از پیروان سرشناس باب و بهاءالله که در ۱۷ سالگی، در ایران شکنجه و اعدام شد. داستان بدیع داستان جوانی است عصیانگر[۵] و به گفتهٔ پدرش غیرقابل تعلیم[۶] پس از ملاقاتش با نبیل اعظم و شنیدن داستان صدماتی که بهاءالله در راه آموزههای خود تحّمل کرده بود مجذوب وی شد، و از راه موصل در سال ۱۲۴۸ خورشیدی (۱۸۶۹) برای دیدار بهاءالله وارد عکا شد.[۷] در دو جلسهٔ ملاقات با بهاءالله، آقابزرگ شخصیت جدیدی یافت. بهاءالله او را مأمور به حمل «لوح سلطان» که نامهای خطاب به ناصرالدینشاه ایران بود کرد، و آقابزرگ را با عنوان بدیع مُلقَب نمود. وقتی که بدیع به ایران بازگشت و آن نامه را به دست ناصرالدینشاه رساند، دستگیر و شکنجه و در نهایت کشته شد. بهاءالله او را فخرالشُهداء خواند.[۸]
- میرزا محمدحسین مشکینقلم اصفهانی؛ خوشنویس، ادیب، نقاش، شاعر،[۹] عارف، و خطاط خلاق و ماهری بود. او هنر خطاطی را با «ناخن نویسی» توسعه داد.[۱۰] وی به سبکِ خاص ترسیم پرندگان و چهرهٔ انسان با استفاده از حروف علاقه خاصی داشت.[۱۱] او به امر ناصرالدین شاه به «مشکین قلم» ملقب شد. مشکین قلم مدّتی در تبریز معلم خط مظفرالدین میرزا، ولیعهد ناصرالدینشاه و پنجمین پادشاه ایران از دودمان قاجار بود.[۱۲] مشکینقلم یک صوفی نعمتاللهی بود که در دهه ۱۸۶۰م با بهاءالله در ادرنه ملاقات کرد و در جرگهٔ پیروان وی درآمد.[۱۳] او یکی از بهائیانی بود که با «صبح ازل» و چند تن از همراهانش به جریرهٔ قبرس تبعید شد. «مشکین قلم» توانست در سال ۱۸۸۶م دوباره به همراهان بهاءالله در عکا بپیوندد. او در ۶ دسامبر ۱۹۱۲ میلادی در عکا درگذشت.[۱۴][۱۵]
- میرزا محمدحسن «ادیب» و «ادیب العلما» ی طالقانی (۱۸۴۸م - ۱۹۱۹م) شاعر[۱۶] و ایادی امرالله ایرانی در یک خانواده سرشناس روحانی در طالقان به دنیا آمد و تحصیلات روحانی خود را در آنجا فرا گرفت. او در استخدام شاهزادگان قاجار؛ اعتمادالسلطنه و معتمدالدوله، به نام آنها آثاری چاپ کرد،[۱۷] و مدتی هم در مدرسه دارالفنون تدریس کرد، و همزمان امام جمعه آن هم بود. او شاعری چیرهدست بود. به واسطهٔ خدمات بسیاری که به ادبیات اسلامی[۱۸] از جمله تألیف نامهٔ دانشوران که یک دائرة المعارف[۱۹] بود به ادیب العلماء» ملقب شد. او در حدود سال ۱۲۶۷خ، پس از گفتگوهای طولانی با محمد «فاضل» قائنی «نبیل اکبر» بهائی شد. اندکی پس از آن بهاءالله او را به عنوان ایادی امرالله برگزید. او در داخل ایران سفر کرد تا آموزههای آئین بهائی را ترویج کند. او همچنین به همراه یک بهائی آمریکایی بنام سیدنی اسپراگ، نویسنده کتاب «یک سال با بهائیان هند و برمه» (۱۹۰۸م) به آن نواحی عزیمت نمود.[۲۰][۲۱][۲۲]
- میرزا علیمحمد ورقا یزدی (درگذشت ۱۲۶۴خ)، فرزند ملا مهدی یزدی که درک عمیقی از مطالب و احادیث اسلامی داشت. او پدر میرزا ولیالله خان ورقا و روحالله ورقا و نیز پدربزرگ علیمحمد ورقا (ایادی امرالله) بود. او شاعر، طبیب، خطیب،[۲۳] عارف[۲۴][۲۵] که در جریان یک قتلعام دینی-سیاسی، در حضور فرزند ۱۲ سالهاش، روحالله، توسط یکی از درباریان قاجار سلاخی شد.[۲۶] و همزمان، روحالله را که راضی به تَبرّی از بهائیت نبود با طناب خفه کردند.[۲۷] عبدالبهاء علی محمد ورقا را ایادی امرالله منصوب نمود.
- ملا محمد زرندی، نبیل زرندی، «نبیل اعظم»؛ پدر میرزا منیر قزوینی[۲۸]؛ تاریخنگار وشاعر،[۲۹] بود. او با کمک میرزا موسی، برادر بهاءالله، در سال۱۲۶۷ خورشیدی (۱۸۸۸ میلادی) شروع به نگارش وقایع دوره بابیه و دوران اولیه تاریخ بهائی به نام مطالع الانوار، معروف به تاریخ نبیل کرد. تکمیل آن حدود یک سال و نیم طول کشید. قسمتهایی از پیشنویس این کتاب به تأیید بهاءالله و برخی قسمتها نیز از نظر عبدالبهاء گذشت.[۳۰] نگارشهای نبیل زرندی هم بهصورت نظم و هم به گونهٔ نثر موجود است. او شخصی با استعداد و شاعری خوشقریحه بود که بیشتر اشعار خود را به بیان وقایع تاریخی دوران آیین بابی و بهائی اختصاص داد. مشهورترین اشعار او بهصورت مثنوی دربارهٔ تاریخ آیین بهائی است که به نام «مثنوی نبیل زرندی» در سال ۱۳۰۳ خورشیدی (۱۹۲۴) در ۶۵ صفحه در قاهره چاپ شد و سپس در سال ۱۳۷۴ خورشیدی (۱۹۹۵) در لانگنهان آلمان دوباره به چاپ رسید. وی در این مثنوی، وقایع مهم تاریخی را از اولین روزهای جنبش باب تا سال ۱۲۴۸ خورشیدی (۱۸۶۹) مینویسد. دومین مثنوی او در ۶۶۶ مصراع دربارهٔ تبعید بهاءالله از ادرنه به عکا است. یکی دیگر از اشعار تاریخی نبیل، مثنوی «وصال و هجر» است که در ۱۷۵ مصرع چاپ شدهاست.[۳۱] همچنین مثنوی زندگی آقا محمد قائنی (نبیل اکبر) در ۳۰۳ مصرع.[۳۲] علاوه بر اینها نبیل یک مجموعهٔ بزرگ اشعار مختلف از خود بهجا گذاشته که فقط جزئی از آنها به چاپ رسیدهاست.[۳۳] مشهورترین اثر نبیل کتاب تاریخ اوست که با عنوان مطالع الانوار، شرح طولانی تاریخ آیین بابی است که در عکا در سالهای ۱۲۶۷–۱۲۶۹ خورشیدی (۱۸۸۸–۱۸۹۰) به رشتهٔ تحریر درآورد. این کتاب به ویرایش و ترجمهٔ شوقی افندی درآمده و برای اولین بار در سال ۱۳۱۱ خورشیدی (۱۹۳۲) در ایالات متحدهٔ آمریکا به چاپ رسید. مطالع الانوار نبیل، معتبرترین و اصیلترین منبع بهائی از تاریخ اولیهٔ نهضت بابی در ایران است. این اثر به زبانهای زیادی ترجمه شده و نقش مهمی در آشنا ساختن بهائیان در سراسر جهان با پیشینهٔ تاریخی آیینشان و درک رابطهٔ آن با جوّ جامعهٔ مذهبی ایران داشتهاست. اصل نسخهٔ خطی مطالع الانوار، که در بایگانی بینالمللی بهائی در حیفا نگهداری شدهاست، شامل ۱۰۱۴ صفحههای ۲۲–۲۴ سطری است.[۳۴] نبیل زرندی در روزهای آخر زندگی بهاءالله بر بالین او مینشست. وی حالت بی تابی و حزن و اندوه خود در آن روزها را در خاطرات خود ثبت کردهاست.[۳۵] نبیل اعظم به پیشنهاد عبدالبهاء با کنار هم قرار دادن چند اثر از بهاءالله، زیارتنامهای تهیه نمود که بهائیان این زیارتنامه را تا به امروز در هنگام زیارت مرقدهای باب و بهاءالله میخوانند.[۳۶] این اقدام نبیل مدتی به او آرامش بخشید، اما تحملش از دوری بهاءالله تمام شد و خود را در دریا غرق نمود. او سال درگذشت خود را با واژهٔ «غریق» که به حروف ابجد مطابق با ۱۳۱۰ هجری قمری (۱۲۷۱ خورشیدی) بود ثبت نمودهاست.[۳۷]
- محمد «فاضل» قائنی (۱۸۲۹–۱۸۹۲) ملقب به «نبیل اکبر»، عنوانی است که بهاءالله به او داد، نبیل اکبر همچنین مشهور به «فاضل قائنی» است.[۳۸] او یکی از بهائیان برجسته ایرانی میباشد که در خانواده ای روحانی به دنیا آمد و علاوه بر کسب علوم متعارف اسلامی، نزد فیلسوف حاجی ملا هادی سبزواری (ت: ۱۱۷۶خ - د: ۱۲۵۶خ) ادامهٔ تحصیل داد. او یکی از شاگردان ممتاز شیخ مرتضی انصاری (۱۸۰۱/۲–۱۸۶۴/۵) بود[۳۹] که با اجازهٔ انصاری به مقام اجتهاد رسید.[۴۰][۴۱]؛ یکبار به اتهام بابی بودن دستگیرشد که این اتهام را رد کرد. این واقعه او را به فکر انداخت و سبب شد تا نوشتههای باب را مطالعه کند.[۴۲] او که از طبقهٔ روحانیون بود[۴۳][۴۴][۴۵] اوایل سال ۱۸۵۰ بابی شد.[۴۶] فاضل قائنی مجتهد برجسته ای بود که به دیدار بهاءالله رفت و پس از شنیدن سخنان او[۴۷] به جرگهٔپیروان وی درآمد.[۴۸][۴۹] و شروع به فعالیتهای آموزشی بهائی کرد. قائنی چندین بار در ایران به دلیل همان فعالبتها دستگیر و زندانی شد.[۵۰][۵۱] او بالاخره به عشق آباد روسیه نقل مکان کرد و در سال ۱۸۹۲ در بخارا درگذشت. نبیل اکبر چند بار به دیدار بهاءالله رفت. بهاءالله «لوح حکمت» را خطاب به او نوشت.[۵۲][۵۳] نبیل اکبر نویسنده،[۵۴] شاعر،[۵۵] حکیم و دانشمند بود. عبدالبهاء محمد «فاضل» قائنی را پس از درگذشت وی او را به عنوان ایادی امرالله خواند.[۵۶]
- محمدعلی قائنی (۱۸۶۰/۱–۱۹۲۴) سخنور فصیح، موسیقیدان،[۵۷] و معلم بی نظیر و یک بهائی برجسته در بین بهائیان ترکستان روسیه، بود.[۵۸] او در نوفرست بیرجند به دنیا آمد و چون پدر و مادرش را در نوجوانی از دست داده بود عمویش، ملا آقاعلی، سرپرستی او را به عهده گرفت.[۵۹] او تحصیلات اسلامی را در مشهد فراگرفت. با آشنائی با آئین بهائی از پیروان پرشور آن شد.[۶۰] او برادرزادهٔ نبیل اکبر و رفیق راه او تا پایان عمر وی بود. محمد فاضل قائنی در عشق آباد مورد توجه خاص جامعهٔ بهائیان قرار گرفت.[۶۱] او در سال ۱۹۰۳ به همراه حسن ادیب به هند رفت. عبدالبهاء از او خواست که به عشق آباد برود و سرپرستی آموزش و پرورش کودکان را در آنجا به عهده گیرد.[۶۲] محمدعلی قائنی در فروردین ۱۳۰۳خ (آوریل ۱۹۲۴م) در عشق آباد درگذشت.[۶۳]
- میرزا محمدمصطفی بغدادی (۱۸۳۷/۸–۱۹۱۰) فردی آگاه، شاعر،[۶۴] شجاع، یک بهائی برجسته عرب و حامل جسد سید باب به عکا[۶۵][۶۶] بود. پدرش، شیخ محمدالشِبْل، یکی از شاگردان سید کاظم رشتی و نماینده شخصی او در بغداد بود.[۶۷] محمد مصطفی در زمان کودکی در بغداد دلبستهٔ بهاءالله شد،[۶۸][۶۹] و بعداً یکی از بهائیان با نفوذ عراقی بود.[۷۰][۷۱] زمانی که طاهره قرة العین از عراق به ایران برمیگشت محمد مصطفی و پدرش او را تا سهر مسکونی او قزوین همراهی کردند.[۷۲] او در اواخر ۱۸۷۰م به بیروت نقل مکان کرد تا مسافرانی را که برای ملاقات بهاءالله به عکا سفر میکردند راهنمائی کند.[۷۳][۷۴]
- میرزا محمود فاضل فروغی خراسانی (درگذشت ۱۳۰۶خ (۱۹۲۷/۸م)؛ بهائی برجسته ایرانی، روح تسلیم ناپذیر و شجاعی بود که در روستای دوغ آباد خراسان که بهاءالله آن را «فروغ» مینامید به دنیا آمد. پدر محمود، ملا میرزا محمد، یک روحانی بانفوذی بود که بابی شد و از بازماندگان مبارزهٔ قلعهٔ طبرسی بود. محمود فروغی از بهائیان وفادار و غیوری بود که شجاعت او روحانیون مسلمان ارتدوکس را برانگیخت، اما تعدادی از اعضای حکومت قاجار را تحت تأثیر قرار داد. او قبل از اینکه در نهایت مسموم شود، چندین بار مورد حبس، ضرب و شتم، و سوء قصد به جانش قرار گرفت. وی علاوه بر تبلیغ آموزههای بهائی در ایران، به عشق آباد و مصر سفر کرد و از عبدالبهاء نیز در عکا دیدن نمود. او در مبارزه با نفوذ افرادی چون جمال بروجردی که پس از درگذشت بهاءالله عهد و میثاق او را شکست و علیه عبدالبهاء اقدام میکرد فعالیت داشت.[۷۵] محمود فروغی توانست با مظفر الدین شاه مصاحبه ای مفصل داشته باشد تا او را به وفاداری بهائیان مطمئن سازد.[۷۶] او دایی عبدالمجید فروغی خراسانی «صدیق العلما»، و نیز برادر زن ملا علی دوغآبادی خراسانی است.
- میرزا ابوالفضل گلپایگانی (۱۸۴۴–۱۹۱۴م) محقق برجستهٔ بهائی است که عبدالبهاء او را «ابوالفضائل» خطاب میکرد. او در یک خانواده روحانی سرشناس در ایران متولد شد. تحصیلات روحانی خود را در سطح گستردهای در فلسفهٔ عقلی، عرفانی، و همچنین علوم اسلامی را در کربلا و نجف و اصفهان ادامه داد.[۷۷] علایق فکری وی همچنین شامل علوم اروپائی و آموزش اصول آئین بودائی هم بود. او در یکی از دانشکدههای مذهبی تهران الهیات نظری (کلام) تدریس میکرد. حوالی سال ۱۲۵۳خ (۱۸۷۴م) با تعدادی از بهائیان ملاقات کرد و به دنبال تحقق پیشگوئیهای بهاءالله در مورد سقوط سلطان عبدالعزیز (عثمانی) به قبول و پیروی از آئین بهائی پرداخت.[۷۸] او که آشکارا از ایمان جدید خود صحبت میکرد، از سِمَت خود برکنار شد و چند ماه به زندان افتاد. در مجموع به دلیل فعالیتهای بهائی خود تقریباً چهار سال از ده سال آینده زندگانیش را در زندان گذراند. سپس تصمیم گرفت برای آموزش دین نویافته به دیگران در ایران سفر کند. در این سفرها توانست عده ای، از جمله تعدادی از یهودیان و دوتن از شاهزادگان قاجار را در همدان به آئین بهائی جلب کند. در سال ۱۲۶۸خ (۱۸۸۹م) به عشق آباد ترکمنستان رفت و کانون توسعهٔ جامعهٔ بهائیان آنجا شد. برای ترویج آئین بهائی چندین سفر به سمرقند و بخارا کرد. در سال ۱۲۷۳خ (۱۸۹۴م) به عکا رفت و بعد از ده ماه سفرش را به سوی مصر ادامه داد. ابوالفضل گلپایگانی به عنوان یک دانشمند علوم اسلامی در دانشگاه الازهر مصر شناخته شد، و به تدریس در آن پرداخت. او موفق به انتشار آموزههای بهائی در میان برخی از دانشجویان خود از جمله عبدالجلیل سعد شد. با کوششهای وی برای اولین بار جامعهٔ بهائی تعدادی از بومیان مصر را هم دربر گرفت. گلپایگانی در مصر بهطور گسترده به نویسندگی هم مشغول بود. در سال ۱۸۰۱م به سفارش عبدالبهاء به منظور مبارزه با نفوذ ابراهیم خیرالله و عمیق کردن دانش بهائیان دربارهٔ دینشان به ایالات متحده آمریکا رفت. او در راه این سفر از بهائیان پاریس هم دیدن کرد. گلپایگانی در سال ۱۹۰۴م به مصر بازگشت و تا پایان عمر ساکن آنجا بود. عبدالبهاء یکی از درهای آرامگاه سید باب را به افتخار او نامگذاری کردهاست. ابوالفضل «ابوالفضائل» گلپایگانی در سال ۱۹۱۴م در مصر چشم از این جهان فروبست.[۷۹][۸۰]
- محمد تقی ابهری (۱۸۵۳/۴–۱۹۱۷م) ملقب به «ابن ابهر»، معلم برجسته، یک ایادی امرالله ایرانی، در خانواده ای محترم از علما در روستای ابهر به دنیا آمد. پدرش در سال ۱۸۴۷ بابی و بعداً بهائی شد.[۸۱] ابن ابهر پس از درگذشت پدرش در سال ۱۸۷۴ و تهدید جانش به زنجان نقل مکان کرد و جامعه بزرگ بابیان را به درک آموزههای بهاءالله تعلیم داد.[۸۲] ابن ابهر ۱۴ ماه در زنجان زندانی شد. پس از رهائی از زندان به سفر در سراسر ایران پرداخت.[۸۳] ابن ابهر سفرهای زیادی در ایران، قفقازیه، ترکمنستان، و هند[۸۴] کرد و شبکه جوامع بهائی را تحکیم نمود و به آموزش اصول دیانت بهائی به دیگران پرداخت.[۸۵] بهاءالله او را در حدود سال ۱۲۶۳خ (۱۸۸۶م) به عنوان ایادی امرالله منصوب کرد. او به دلیل فعالیتهای خود در آموزش آئین بهائی یک بار در ۱۸۷۸–۱۸۷۹م، و دوباره بین سالهای ۱۸۹۰م و ۱۸۹۴م زندانی شد. ابن ابهر یکی از افراد گروهی بود که برای ترویج دیانت بهائی در سال ۱۹۰۷م به هند سفر کرد. در نهایت، ساکن تهران شد و به تأسیس مدرسه «تربیت» تهران کمک کرد. همسرش منیره خانم (متوفی به سال ۱۳۳۶خ برابر با ۱۹۵۷م)، دختر حاجی آخوند شهمیرزادی، در تأسیس مدرسه دخترانه بهائی در تهران موفق شد.[۸۶] ابن ابهر و همسرش در کمیتهٔ «ترقّی نسوان» بهائیان که در سال ۱۲۸۷ خورشیدی (۱۹۰۹م) تشکیل شد فعالیت میکردند.[۸۷] ابن ابهر در ۱۲۹۵خ برابر با ۱۹۱۷م درگذشت.[۸۸][۸۹]
- محمدتقی افنان یزدی (۱۸۳۰/۱–۱۹۰۹م) «افنان کبیر» ملقب به «وکیل الدوله»، مسئول اصلی ساختمان مشرق الاذکار عشق آباد، و پسردایی سید علیمحمد باب، در شیراز به دنیا آمد. او در جوانی سید باب را در شیراز و بوشهر دیده بود.[۹۰] محمد تقی در یزد ساکن شد و پس از مدتی در آنجا تاجری موفق و پیشرو به حساب آمد. او به نمایندگی کنسول روس درآمد و به «وکیل الدوله» معروف گشت.[۹۱] بهاءالله او را «وکیل الحق» نامید.[۹۲] تاجران آن دوران برای امنیت خود و اموالشان در برابر فرمانداران و مقامات دولتی مایل به نمایندگی کنسول گریهای خارجی بودند.[۹۳] محمد تقی در ملاقاتی که ملا محمد قائنی در یزد با وی نمود با آئین سید باب آشنا شد، و در سال ۱۲۳۵خ برابر با ۱۸۵۷م در سفری به بغداد و ملاقات با بهاءالله، ایمانش به آئین سید باب محکم شد.[۹۴] در ۱۲۷۸خ (۱۹۰۰م) محمدتقی امور تجارتش را جمعآوری کرد و عازم عشق آباد شد تا درخواست عبدالبهاء را مبنی بر ساختن یک مشرق الاذکار در آن شهر عملی سازد. او در عشق آباد نه تنها سرپرستی ساختمان را به عهده داشت بلکه مقدار قابل ملاحظه ای از بودجه آن را هم شخصاً تأمین کرد.[۹۵][۹۶] زمانی که ساختمان مشرق الاذکار نزدیک به اتمام بود محمدتقی در سال ۱۹۰۶ سفری به حیفا رفت. عبدالبهاء با گرمی از وی استقبال نمود. محمدتقی (افنان کبیر) در سال ۱۲۸۷خ (۱۹۰۹م) در حیفا درگذشت.[۹۷]
- کاظم قزوینی (۱۸۴۴–۱۹۱۸م) ملقب به «سمندر» شعله عشق خداوند، بهائی برجستهٔ ایرانی در یک خانوادهٔ سرشناس تاجر در قزوین به دنیا آمد.[۹۸][۹۹] پدر کاظم، شیخ محمد، یک شیخی فداکار بود که بابی فعالی شد و بخاطر عقایدش مورد آزار و اذیت بسیار قرار گرفت.[۱۰۰] کاظم از پیروان سرسخت بهاءالله بود. او در دفاع از دیانت بهائی، با نفوذ گروهی از ازلیها که مدتی در قزوین فعال بودند مبارزه کرد.[۱۰۱][۱۰۲] او نامههای بسیاری از بهاءالله دریافت داشت که در آنها او را با عنوان «سمندر» یاد کرد. کاظم سمندر چندین بار برای دیدار بهاءالله به عکا سفر کرد. دخترش ثریا با پسر بهاءالله، به نام ضیاءالله، ازدواج کرد.[۱۰۳] سمندر به منظور دیدار بهائیان شهرهای مختلف ایران به سی و یک سفر در کشور اقدام نمود. سمندر در میانهٔ فصل زمستان ۱۲۶۹خ. (۱۹۱۸م) چشم از جهان فروبست.[۱۰۴]
- میرزا موسی نوری درگذشت ۱۲۶۶خ (۱۸۸۷م) با عنوان «آقای کلیم»؛ برادر تنی بهاءالله بود که به گفتهٔ او «وی یکی از دو تنی بود که به اندازه کافی ریشهٔ این آئین را درک کردهاند». او در سمت های گوناگون از جمله رسیدگی به تدارک سفرهای بهاءالله و خانواده، و ملاقات با مقامات دولتی از جانب بهاءالله به او خدمت کرد. «آقای کلیم» سرپرستی خانوادهٔ بهاءالله را در هنگام سفر وی به کوههای سلیمانیه ۱۲۳۳-۱۲۳۵خ (۱۸۵۴–۱۸۵۶م)، در بغداد به عهده داشت.[۱۰۵] هنگامی که بهاءالله در سال ۱۲۳۰خ (۱۸۵۱م) تهران را برای زیارت عتبات ترک کرد، موسی یکی از افرادی بود که محافظت جسد سید باب و پنهان کردن آن در حرم امامزاده حسن به او محول شد.[۱۰۶] او همچنان در جامعه بابی تهران در گسترش و حفظ جامعه فعال بود.[۱۰۷] از آنجائی که حکم تبعید به عراق عثمانی در دیماه ۱۲۳۱خ (ژانویهٔ ۱۸۵۳م) شامل بهاءالله و خانواده اش می شد، اما موسی کلیم آنان را تا بغداد همراهی کرد.[۱۰۸] و در آنجا ماند و پس از آن هم با خانواده اش در تمام تبعیدها از بغداد به اسلامبول، ادرنه، و عکا همراه آنان بود. او معمولاً برای رسیدگی به تدارکات و سایر نیازهای سفر در پی کاروان حرکت می کرد.[۱۰۹] خانواده در سفر به بغداد از کرمانشاه عبور کرد. میرزا یحیی در این شهر مخفیانه زندگی می کرد و می ترسید با بهاءالله تماس بگیرد تا مبادا هویتش فاش شود. موسی به دیدار او رفت و او را متقاعد ساخت که با اجازهٔ بهاءالله به ملاقات وی در بغداد بیاید.[۱۱۰] موسی در بغداد به خدمت بهاءالله می پرداخت، و نیز بین بابی ها و میرزا یحیی که هنوز رهبر جامعه محسوب میشد اما در پنهان زندگی می کرد و تماس مستقیم با او امکان پذیر نبود، به عنوان رابط عمل می نمود.[۱۱۱] موسی در سال های پایانی اقامت در بغداد، گهگاه از طرف بهاءالله با میرزا بزرگ خان، کنسول ایران، ملاقات می کرد.[۱۱۲] در سال ۱۲۴۶خ (۱۸۶۸م) موسی و خانوادهاش به همراه بهاءالله و اطرافیانش به زندان شهر عکا تبعید شدند. اندکی پس از ورودشان، اکثریت قریب به اتفاق آن ها در حالی که در قلعهٔ شهر زندانی بودند به بیماری مالاریا و اسهال خونی مبتلا شدند. موسی یکی از دو نفری بود که می توانست در پرستاری از دیگران به عبدالبهاء کمک کند.[۱۱۳] در مهرماه ۱۲۴۹خ (اکتبر ۱۸۷۰م)، اندکی پس از شهادت میرزا مهدی، برادر کوچک عبدالبهاء، به همراهان بهاءالله اجازه داده شد زندان قلعه را ترک کنند. اکثر آنان به کاروانسرا نقل مکان کردند. موسی و خانواده اش در منزلی نزدیک همان کاروانسرا ساکن شدند.[۱۱۴] در اواخر دهه ۱۲۵۱خ (۱۸۷۲م)، منیره خانم زمانی که برای اولین بار برای ازدواج با عبدالبهاء به عکا رسید، تا ۱۷ اسفند ۱۲۵۱خ (۸ مارس ۱۸۷۳م) که ازدواج برقرار شد در خانه موسی کلیم زندگی می کرد.[۱۱۵] موسی در سال ۱۲۶۶خ (۱۸۸۷م) در عکا درگذشت.[۱۱۶] او اندکی پیش از درگذشتش شخصاً در تألیف تاریخ اولیه بابیه به نبیل زرندی کمک کرد. شوقی افندی کتاب تاریخ نبیل را به زبان انگلیسی در آورد که تحت عنوان «مطالع الانوار» منتشر شد.[۱۱۷]
- میرزا محمد حسن اصفهانی، ملقب به «سلطان الشهداء» و برادر ارشدش، محمد حسین، ملقب به «محبوب الشهداء» دو برادر بودند که توسط بهاءالله به القاب مزبور شناخته شدند. این دو برادر در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۲۵۷ خورشیدی در ملاء عام در اصفهان به دست جلاد حکومتی سپرده شدند.[۱۱۸] بهاءالله در شماری از نوشتههای خود با اشاره به آنها به عنوان «نورین نیرین» از آن دو تمجید کردهاست. این دو برادر از بازرگانان برجسته و سیّدان امین و محترم اصفهان بودند، و چند سال امور بازرگانی امام جمعهٔ وقت، میر محمد حسین،[۱۱۹] را میگرداندند. در انجام این کار بدهیهای امام جمعه را علیالحساب او میپرداختند. زمانی که امام جمعه متوجه شد که مبلغ هنگفتی پول به این دو برادر بدهکار است برای جلوگیری از پرداخت مبلغ بدهی خود به آنها، تصمیم گرفت به نحوی این مسئله را حل کند. امام جمعه نیازمند یک فتوا بود. او میتوانست با کمک یک روحانی با نفوذ به نام شیخ محمد باقر نجف آبادی، سلطان الشهداء و محبوب الشهداء را به جرم بابی/بهائی بودن از بین ببرد. این امر با توافق شاهزاده والی اصفهان، سلطان مسعود میرزا (ظل السلطان) انجام شد.[۱۲۰] بهاءالله سالیان متمادی بر این ضایعه افسوس خورد و الواح متعددی به یاد و افتخار «نورِینِ نیّرِین» مرقوم داشت.[۱۲۱]
- ملا علیاکبر شهمیرزادی (۱۸۴۲–۱۹۱۰)، معروف به «حاجی آخوند»، از بهائیان سرشناس ایران است. بهاءالله و عبدالبهاء او را در آثار خود «علی قبل اکبر» خطاب کردهاند. پدرش یک روحانی در ده شهمیرزاد در نزدیکی سمنان، و مدتی از بابیان فعال بود.[۱۲۲] حاجی آخوند در مشهد به تحصیل اصول و علوم اسلامی پرداخت.[۱۲۳] و در زمره روحانیون مشی میکرد.[۱۲۴][۱۲۵] او حدود ۱۸۶۱م با خواندن کتاب ایقان از آثار بهاءالله و تماس با بابیها خودش بابی شد.[۱۲۶] او با شجاعت و وفاداری تلاش میکرد همشاگردیهایش را در حوزه اسلامی با آئین جدید آشنا کند. این جریان سبب خشم مراجع مذهبی محل شد و او را مجبور به ترک مشهد کرد.[۱۲۷] با بازگشت به شهمیرزاد در بحث و گفتگو با روحا نیون محلی تا آنجا پیش رفت که بالاخره حدود سال ۱۸۶۸م مجبور به نقل مکان به تهران شد.[۱۲۸][۱۲۹] حاجی آخوند در تهران به واسطه فعالیتهای دینی بهائی که داشت در معرض یک سری حبس و زندان قرار گرفت.[۱۳۰] آنقدر در تهران به بهائی بودن معروف شد که هر گاه قیام هائی علیه بهائیان میشد، او عبایش را به خود میپیچید و در انتظار مأموران در خانه مینشست.[۱۳۱] بهاءالله حاجی آخوند را یکی از ایادیان امرالله تعیین نمود.[۱۳۲]
- زینالعابدین نجفآبادی (۱۸۱۸–۱۹۰۳م) ملقب به «زینالمقربین»[۱۳۳] نویسنده با کفایت، از بهائیان برجستهٔ ایرانی، و سرکردهٔ تبعیدیهای موصل بود. زین العابدین در یک خانوادهٔ مذهبی ساکن یکی از دهات نجف آباد نزدیک اصفهان به دنیا آمد.[۱۳۴] تحصیلات اسلامی او را به درجهٔ شیخ الاسلام و تدریس در یک مسجد در نجف آباد رساند.[۱۳۵][۱۳۶][۴۴] او در سال ۱۸۵۱ بابی شد و به بغداد رفت تا با رهبران بابی ملاقات کند. مأیوس به ایران برگشت زیرا یحیی ازل در خفا بود و بهاءالله در سلیمانیه.[۱۳۷] اما چندی بعد در بازگشت به بغداد موفق به دیدار بهاءالله شد.[۱۳۸] تحت اقدامات او در نجف آباد و اصفهان یک جامعهٔ پرجمعیت بابی (بعداً بهائی) توسعه یافت. برای دوری از بابی/بهائی ستیزی در ایران، به بغداد نقل مکان کرد.[۱۳۹][۱۴۰] در میان همراهان بهاءالله به طنز و بذله گوئی معروف بود.[۱۴۱] در ۱۸۷۰م با گروهی از بهائیان به موصل تبعید شد و سرپرستی آنان را به عهده گرفت.[۱۴۲] نامههای بهاءالله به بهائیان ایران را نسخه برداری میکرد و به ایران میفرستاد تا متون آنها بهطور گسترده در میان بهائیان منتشر شوند.[۱۴۳] زین العابدین نجف آبادی بعدها به عکا نقل مکان نمود. به عنوان یک فقیه سؤالهای بسیاری در توضیح نکات شرعی احکام کتاب اقدس نزد بهاءالله مطرح کرد. این سؤالها با پاسخهای بهاءالله در مجموعه ای به نام «رسالهٔ سؤال و جواب» ضمیمهٔ کتاب اقدس را تشکیل میدهد. بهاءالله او را «زینالمقربین» و «اسمالله الزّین» نامید.[۱۴۴] زینالمقربین تا پایان عمر به عهد و میثاق بهاءالله وفادار ماند.[۱۴۵]
- میرزا ابوالحسن اردکانی (حدود ۱۸۳۱–۱۹۲۸)[۱۴۶] معروف به «حاجی امین»، بهائی برجسته ایرانی، معروف به «امین الهی» در اردکان یزد به دنیا آمد.[۱۴۷] او در حدود سال ۱۸۵۱م بابی؛ و پس از پذیرش آموزههای بهاءالله بهائی شد. ابوالحسن اردکانی بسیاری از خانوادههای بابی را به آئین بهائی رهنمون گشت. پس از مدتی به عنوان معاون حاجی شاه محمد منشادی (امین البیان)، که از سوی بهاءالله به عنوان «امین حقوق الله» منصوب شده بود، با وی همکاری میکرد. ابوالحسن اردکانی به عنوان دستیار امین البیان به سفرهای اطراف ایران اعزام میشد. او با خرید و فروش اشیاء، و نوشتن نامه برای افراد بی سواد امرار معاش مینمود. و همزمان، نامههای بهائیان را که خطاب به بهاءالله بودند جمعآوری کرده و به وی میرساند.[۱۴۸][۱۴۹] او پس از وفات امین البیان در سال ۱۸۸۰م، توسط بهاءالله به جهت انجام وظایف امین حقوق الله منصوب شد. این مسؤلیت او را به سفرهای طولانی در ایران تا عکا برای رساندن تبرعات و نامههای بهائیان به بهاءالله میبرد. و سپس با بازگشت به ایران، در نقاط مختلف کشور به دیدار بهائیان میرفت و الواح (نامههای) بهاءالله را بین بهائیان پخش میکرد. اولین سفرش به عکا حدود سال ۱۸۶۶م بود که توانست این خبر را برای بهائیان ایرانی بیاورد که بهاءالله در امان است.[۱۵۰] ابوالحسن اردکانی (حاجی امین) یکی از بهائیان سرشناس بود که در سالهای ۱۸۹۱–۱۸۹۳ در تهران و قزوین زندانی شد.[۱۵۱] با کهولت سن، شمار سفرهایش کمتر شد. او حاجی غلامرضا (امینِ امین) را به کمک گرفت و به تدریج وظایف خود را به او واگذار نمود.[۱۵۲] او ۹۷ سال داشت که در سال ۱۹۲۸ از دنیا رفت. عبدالبهاء به قدردانی از خدمتهای او در دوران زندگانیش، یکی از درهای آرامگاه باب را در کوه کرمل به افتخار او نامگذاری کردهاست.[۱۵۳] شوقی افندی او را پس از وفاتش در زمره ایادیان امرالله رقم زدهاست.[۱۵۴][۱۵۵][۱۵۶]
- علیمحمد خراسانی، (۱۸۵۰–۱۹۲۸ برابر با ۱۲۶۰–۱۳۴۷خ) مُلقّب به «ابن اَصدَق»، مدافع عهد و میثاق بهاءالله، ایادی امرالله ایرانی، فرزند استاد آموزش آئین بابی و بهایی - ملّا صادق (مقدس) خراسانی، بود.[۱۵۷] «ابن اصدق» در سنین نوجوانی[۱۵۸] به همراه پدرش ملّقب به «اسمالله الاصدق» در (۱۸۶۳–۱۸۶۱م) به جهت دیدار بهاءالله به بغداد رفت. بعد از مدت کوتاهی بازگشت به ایران او و پدرش به جرم بهائی بودن به مدت دو سال در سیاه چال تهران زندانی شدند[۱۵۹] و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.[۱۶۰] بعدها، «ابن اصدق» آرزوی شهادت خود را در نامه ای به بهاءالله ابراز نمود. بهاءالله در ۱۸۸۰م پاسخی به این مضمون به وی ارسال داشت؛ که در این دورهٔ زمان، آنچه در این آئین مقبول است خدمت به امر خداوند و به ویژه تعلیم آن با حکمت و درایت است. تلاش در این مسیر میتواند مقام شهادت را داشته باشد هرچند خونی ریخته نشود.[۱۶۱][۱۶۲] ابن اصدق اوقاتش را به سفرهای گسترده در داخل ایران برای ترویج دیانت بهائی وقف کرده بود که در سال ۱۸۸۲م بهاءالله وی را «شهید زنده» خواند[۱۶۳] و او را با عنوان «شهید ابن شهید» خطاب کرد.[۱۶۴][۱۶۵] و در سال ۱۸۸۷ به عنوان یکی از چهار ایادی امرالله منصوب نمود. از این راه او در فعالیتهای بعدی ایادیان امرالله در تهران شرکت داشت.[۱۶۶][۱۶۷] ابن اصدق به جهت ازدواجش با عذرا خانم (متوفی ۱۹۲۳)، یکی از اشراف قاجار، توانست با اعضای قشر حاکم تماس گرفته و آنها را در جریان آشنائی با دیانت بهائی قرار دهد. او همچنین توانست «رساله سیاسیه» را که عبدالبهاء در سال ۱۲۷۱خ نوشته بود به دست شاه ایران برساند.[۱۶۸] او بعدها بهطور گسترده در هند، برمه، قفقاز، ترکستان روسیه و ایران سفرهای طولانی کرد.[۱۶۹][۱۷۰] ابن اصدق در این سفرها در تقویت جامعه و آموزش اصول بهائی بسیار تأثیرگزار بود.[۱۷۱] از جمله در شهر تاریخی مَرو تدارک اولیه برای ساختمان مشرق الاذکار که زمینش را دولت در اختیار وی گذاشته بودتهیه دید. و همچنین موفق به تأسیس یک آسایشگاه و یک مدرسه در مرو شد.[۱۷۲] در سال۱۲۹۷خ (۱۹۱۹م)، ابن اصدق همراه با احمد یزدانی، نامهٔ عبدالبهاء به نام «لوح لاهه» را به سازمان مرکزی صلح پایدار در لاهه تحویل داد.[۱۷۳] ابن اصدق در سال ۱۳۰۶خ (۱۹۲۸م) در تهران درگذشت.[۱۷۴][۱۷۵] (پیوند به بیرون را ببینید).
جستارهای وابسته
ویرایشپیوند به بیرون
ویرایشالواح لاهه https://www.bahai.org/fa/library/authoritative-texts/abdul-baha/tablets-hague-abdul-baha/
منابع
ویرایش- ↑ Smith, Peter (2008). A concise encyclopedia of the Bahá'í Faith (Reprint ed.). Oxford: Oneworld. ISBN 978-1-85168-184-6.
- ↑ https://www.iranicaonline.org/articles/nabil-zarandi
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 261. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ هوشنگ گهرریز، حواریون بهاءالله، ۲۴.
- ↑ Momen, Wendi. A BASIC BAHA'I DICTIONARY, (Oxford, England: George Ronald, 1989) p. 32 ISBN 0-85398-231-7
- ↑ Balyuzi, H. M. (1980) Baha'u'llah: The King of Glory, third Edition Oxford, England: George Ronald, pp. 294 -298. ISBN 0-85398-090-X.
- ↑ Momen, Wendi. (1989) General Editor. A BASIC BAHA'I DICTIONARY, George Ronald, Oxford, UK. p. 32 ISBN 0-85398-231-7
- ↑ گهر ریز، هوشنگ (۲۰۰۱). حواریون حضرت بهاءالله. انتشارات مرآت، دهلی نو، هندوستان. چاپ دوم، ص ۲۴. شمارهٔ بینالمللی کتاب 09-901306-81
- ↑ آب حیات از قلمم میچکد؛ نگاهی به نمایشگاه خوشنویسی و معنویت در موزه بریتانیا، بیبیسی فارسی
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Oxford, England. P. 249. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ آب حیات از قلمم میچکد؛ نگاهی به نمایشگاه خوشنویسی و معنویت در موزه بریتانیا، بیبیسی فارسی
- ↑ A CALLIGRAPHIC PANEL WITH CONFRONTING COCKERELS, BY MUSHKIN QALAM, PROBABLY AKKA, PALESTINE, DATED 1317 AH/ 1899 AD, The Sotheby's
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Oxford, England. P. 249. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ A CALLIGRAPHIC PANEL WITH CONFRONTING COCKERELS, BY MUSHKIN QALAM, PROBABLY AKKA, PALESTINE, DATED 1317 AH/ 1899 AD, The Sotheby's
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Oxford, England. P. 249. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ میرزا نعمتالله ذکایی بیضایی آرانی، تذکرهٔ شعرای قرن اول بهائی، ج ۲، ۲.
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 272-273. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 98 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 272-273. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 23. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 98 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 272-273. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ میرزا نعمتالله ذکایی بیضایی آرانی، تذکرهٔ شعرای قرن اول بهائی، ج ۴، ۳۵۳ و ۳۵۴.
- ↑ میرزا نعمتالله ذکایی بیضایی آرانی، تذکرهٔ شعرای قرن اول بهائی، ج ۲، ۱۵۰.
- ↑ هوشنگ گهرریز، حواریون بهاءالله، ۹۱.
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 352. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. Page 234. ISBN 0-85398-231-7
- ↑ میرزا نعمتالله ذکایی بیضایی آرانی، تذکرهٔ شعرای قرن اول بهائی، ج ۲، ۲۹۵.
- ↑ میرزا نعمتالله ذکایی بیضایی آرانی، تذکرهٔ شعرای قرن اول بهائی، ج ۳، ۴۱۰.
- ↑ Balyuzi, H M. Eminent Baháʼís in the time of Baháʼu'lláh. (Southampton, England: The Camelot Press Ltd. 1985). pp. 268–270.
- ↑ (ناشر: رأفتی، ۲۰۱۴، فصل ۶؛ ذکایی، صفحهٔ ۴۱۶)
- ↑ گوشههایی از خرمن ادب و هنر جلد ۱۳، صفحات ۱۰۸–۱۱۶
- ↑ https://www.iranicaonline.org/articles/nabil-zarandi
- ↑ https://www.iranicaonline.org/articles/nabil-zarandi
- ↑ Balyuzi, H M. (1980). Baha'u'llah: The King of Glory, third Edition. -George Ronald, Oxford p. 428. ISBN 0-85398-090-X
- ↑ Balyuzi, H M. (1980) Baha'u'llah: The King of Glory, third Edition. George Ronald, Oxford, England. p. 427 ISBN 0-85398-090-X
- ↑ Abdu'l-Baha. Memorials of the Faithful, Translated by Marzieh Gail, First Edition (Bahá'í Publishing Trust, Wilmette, Illinois 60091, 1971) p. 35
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P.167 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Foadi, Minou (July 2005). "NABIL-E AKBAR". Encyclopedia Iranica. https://www.iranicaonline.org/articles/nabil-e-akbar
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 257. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 112-115. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P.167 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ هوشنگ گهرریز، حواریون بهاءالله، ۱۲۶.
- ↑ ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ «روحانیون مسلمانی که به دیانت بهائی و بابی، مؤمن شدهاند». aeenebahai.
- ↑ Minou Foadi (July 2005). "NABIL-E AKBAR". Encyclopedia Iranica. Vol. Online Edition. Retrieved 1 May 2020.
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 257. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P.167 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 112-115. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 257. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 257. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P.167 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P.167 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 257. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ میرزا نعمتالله ذکایی بیضایی آرانی، تذکرهٔ شعرای قرن اول بهائی، ج ۴، ۲۷۱–۲۶۸.
- ↑ میرزا نعمتالله ذکایی بیضایی آرانی، تذکرهٔ شعرای قرن اول بهائی، ج ۴، ۲۵۱.
- ↑ Balyuzi, H. M. (1985), Eminent Baha'is in the time of Baha'u'llah. George Ronald. Oxford P. 115. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 273-274. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 252-3. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’ullah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 273-274. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 273-274. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, UK. P. 252-3. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 273-274. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 273-274. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ میرزا نعمتالله ذکایی بیضایی آرانی، تذکرهٔ شعرای قرن اول بهائی، ج ۳، ۳۲۵.
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’ullah, George Ronald, Oxford, UK. P. 270. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Peter Smith (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. Pp. 252 - 253. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’ullah, George Ronald, Oxford, UK. P. 270. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Peter Smith (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. Pp. 252 - 253. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’ullah, George Ronald, Oxford, UK. P. 270. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. Pp. 252-253. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 270. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 270. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, UK. Pp. 252 - 253. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ هوشنگ گهرریز، حواریون بهاءالله، ۲۰۶.
- ↑ Smith, Peter (2002) A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P.162. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H. M. (1985) Eminent Baha'is in the time of Baha'u'llah George Ronald, Oxford. UK. Pp. 156-157. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H. M. (1985) Eminent Baha'is in the time of Baha'u'llah. George Ronald, Oxford, Pp. 263-264. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ گهرریز، هوشنگ (۲۰۰۱) انتشارات مرآت، دهلی نو، هندوستان. صفحهٔ ۷۳. شماره بینالمللی: ۸۱-۹۰۱-۲۰۶-۰-۹
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, UK. Pp. 22-23. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 263-265. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 192 ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Smith, Peter. (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 192 ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 114. ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Smith, Peter. (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 192 ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Smith, Peter. (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, UK. P. 192 ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 114. ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 192 ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 114. ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 268. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 266. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 254. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 266. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 266-267. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 266. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 254. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’ullah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 267. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 268. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 303. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ هوشنگ گهرریز، حواریون بهاءالله، ۱۹۲.
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 303. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 303. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 191-215. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 303. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 215. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 255. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1980) Baha'u'llah: The King of Glory, George Ronald: Oxford, UK, p 67
- ↑ Momen, Moojan. The Baha'i Communities of Iran, 1851-1921: Volume 1, pp 8-9
- ↑ Balyuzi, H.M. (1980) Baha'u'llah: The King of Glory, George Ronald: Oxford, p 103
- ↑ Balyuzi, H.M. (1980) Baha'u'llah: The King of Glory, George Ronald: Oxford, p 205
- ↑ Taherzadeh, Adib (1992) The Covenant of Baha'u'llah, George Ronald: Oxford, p 63
- ↑ Balyuzi, H.M. (1980) Baha'u'llah: The King of Glory, George Ronald: Oxford, p 112
- ↑ Balyuzi, H. M. (1980). Baha'u'llah: The King of Glory, George Ronald: Oxford, p. 137
- ↑ Balyuzi, H.M. (1980) Baha'u'llah: The King of Glory, George Ronald: Oxford, p. 283
- ↑ Balyuzi, H. M. (1980). Baha'u'llah: The King of Glory, George Ronald: Oxford, p. 315
- ↑ Balyuzi, H. M. (1980). Baha'u'llah: The King of Glory, George Ronald: Oxford, p. 348
- ↑ Balyuzi, H. M. (1980). Baha'u'llah: The King of Glory, George Ronald: Oxford, p. 369
- ↑ Nabil-i-Zarandi, The Dawn-Breakers, US Baha'i Publishing Trust, 1932, xxxvii
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. Pp. 218-219. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 129. ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. Pp. 218-219. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 130. ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 31-32. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 14. ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ هوشنگ گهرریز، حواریون بهاءالله، ۱۲۲.
- ↑ Moojan Momen (December 1985). "ʿALĪ AKBAR ŠAHMĪRZĀDĪ". Encyclopedia Iranica. Vol. Online Edition. Retrieved 1 May 2020.
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 31-32. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 265-266. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 266. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. Pp. 31-32. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 265-266. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 14. ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 261, and 265-266. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Moojan Momen (January 2000). "KALEMĀT-E MAKNUNA". Encyclopedia Iranica. Vol. Online Edition. Retrieved 1 May 2020.
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 269. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, England. P. 269. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ هوشنگ گهرریز، حواریون بهاءالله، ۲۴۳.
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’ullah, George Ronald, Oxford, UK. P. 274. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 274-276. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 269. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 275. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 274. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 269. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 274-276. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 269. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Moojan in Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 274-276. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Peter Smith (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. Pp. 37- 38. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 263. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 263. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Momen, Wendi. General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 7. ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld, Oxford, UK. Pp. 37-38. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 263. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. Pp. 37-38. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Smith, Peter. (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. Pp. 37-38. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 263. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 7. ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Smith, Peter. (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. Pp. 37-38. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 192. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 171. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ https://www.iranicaonline.org/articles/ebn-asdaq
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 171. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P.193. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’ullah, George Ronald, Oxford, UK. P. 172. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ https://www.iranicaonline.org/articles/ebn-asdaq
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 192. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. Pp. 172. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 193. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 115 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ https://www.iranicaonline.org/articles/ebn-asdaq
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 115 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 193. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 174. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Balyuzi, H.M. (1985). Eminent Baha’is in the time of Baha’u'llah, George Ronald, Oxford, UK. P. 174. ISBN 0-85398-152-3
- ↑ Smith, Peter (2002). A CONCISE ENCYCLOPEDIA OF THE BAHA'I FAITH. Oneworld Publications, Oxford, England. P. 193. ISBN 1-85168-184-1
- ↑ https://www.iranicaonline.org/articles/ebn-asdaq
- ↑ Momen, Wendi, General Editor, (1989). A Basic Baha'i Dictionary, George Ronald-Oxford, UK. P. 115 ISBN 0-85398-231-7 Pbk
- Wikipedia contributors, "Apostles of Bahá'u'lláh," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Apostles_of_Bahá%27u%27lláh&oldid=191956357
- Balyuzi, H.M (حسن بالیوزی). (1985), Eminent Bahá'ís in the time of Bahá'u'lláh (به انگلیسی), The Camelot Press Ltd, Southampton