فلوئور یک عنصر شیمیایی است؛ نماد شیمیایی آن F و عدد اتمی آن ۹ می‌باشد. این عنصر سبک‌ترین هالوژن[note ۱] است و در شرایط استاندارد دما و فشار به صورت گازی زرد کم‌رنگ و مولکول دواتمی وجود دارد. فلوئور بسیار واکنش‌پذیری است و با تمامی عناصر دیگر جدول تناوبی واکنش می‌دهد، به جز گاز نجیبهای سبک. این عنصر به شدت سمیت دارد.

فلوئور، 9F
فلوئور
تلفظ
ظاهرگاز زرد یا قهوه‌ای
جرم اتمی استاندارد (Ar، استاندارد)۱۸٫۹۹۸۴۰۳۱۶۳(۶)[۱]
فلوئور در جدول تناوبی
Element 1: هیدروژن (H), Other non-metal
Element 2: هلیوم (He), Noble gas
Element 3: لیتیم (Li), Alkali metal
Element 4: برلیم (Be), Alkaline earth metal
Element 5: بور (B), Metalloid
Element 6: کربن (C), Other non-metal
Element 7: نیتروژن (N), Halogen
Element 8: اکسیژن (O), Halogen
Element 9: فلوئور (F), Halogen
Element 10: نئون (Ne), Noble gas
Element 11: سدیم (Na), Alkali metal
Element 12: منیزیم (Mg), Alkaline earth metal
Element 13: آلومینیم (Al), Other metal
Element 14: سیلسیم (Si), Metalloid
Element 15: فسفر (P), Other non-metal
Element 16: گوگرد (S), Other non-metal
Element 17: کلر (Cl), Halogen
Element 18: آرگون (Ar), Noble gas
Element 19: پتاسیم (K), Alkali metal
Element 20: کلسیم (Ca), Alkaline earth metal
Element 21: اسکاندیم (Sc), Transition metal
Element 22: تیتانیم (Ti), Transition metal
Element 23: وانادیم (V), Transition metal
Element 24: کروم (Cr), Transition metal
Element 25: منگنز (Mn), Transition metal
Element 26: آهن (Fe), Transition metal
Element 27: کبالت (Co), Transition metal
Element 28: نیکل (Ni), Transition metal
Element 29: مس (Cu), Transition metal
Element 30: روی (Zn), Other metal
Element 31: گالیم (Ga), Other metal
Element 32: ژرمانیم (Ge), Metalloid
Element 33: آرسنیک (As), Metalloid
Element 34: سلنیم (Se), Other non-metal
Element 35: برم (Br), Halogen
Element 36: کریپتون (Kr), Noble gas
Element 37: روبیدیم (Rb), Alkali metal
Element 38: استرانسیم (Sr), Alkaline earth metal
Element 39: ایتریم (Y), Transition metal
Element 40: زیرکونیم (Zr), Transition metal
Element 41: نیوبیم (Nb), Transition metal
Element 42: مولیبدن (Mo), Transition metal
Element 43: تکنسیم (Tc), Transition metal
Element 44: روتنیم (Ru), Transition metal
Element 45: رودیم (Rh), Transition metal
Element 46: پالادیم (Pd), Transition metal
Element 47: نقره (Ag), Transition metal
Element 48: کادمیم (Cd), Other metal
Element 49: ایندیم (In), Other metal
Element 50: قلع (Sn), Other metal
Element 51: آنتیموان (Sb), Metalloid
Element 52: تلوریم (Te), Metalloid
Element 53: ید (I), Halogen
Element 54: زنون (Xe), Noble gas
Element 55: سزیم (Cs), Alkali metal
Element 56: باریم (Ba), Alkaline earth metal
Element 57: لانتان (La), Lanthanoid
Element 58: سریم (Ce), Lanthanoid
Element 59: پرازئودیمیم (Pr), Lanthanoid
Element 60: نئودیمیم (Nd), Lanthanoid
Element 61: پرومتیم (Pm), Lanthanoid
Element 62: ساماریم (Sm), Lanthanoid
Element 63: اروپیم (Eu), Lanthanoid
Element 64: گادولینیم (Gd), Lanthanoid
Element 65: تربیم (Tb), Lanthanoid
Element 66: دیسپروزیم (Dy), Lanthanoid
Element 67: هولمیم (Ho), Lanthanoid
Element 68: اربیم (Er), Lanthanoid
Element 69: تولیم (Tm), Lanthanoid
Element 70: ایتربیم (Yb), Lanthanoid
Element 71: لوتتیم (Lu), Lanthanoid
Element 72: هافنیم (Hf), Transition metal
Element 73: تانتال (Ta), Transition metal
Element 74: تنگستن (W), Transition metal
Element 75: رنیم (Re), Transition metal
Element 76: اوسمیم (Os), Transition metal
Element 77: ایریدیم (Ir), Transition metal
Element 78: پلاتین (Pt), Transition metal
Element 79: طلا (Au), Transition metal
Element 80: جیوه (Hg), Other metal
Element 81: تالیم (Tl), Other metal
Element 82: سرب (Pb), Other metal
Element 83: بیسموت (Bi), Other metal
Element 84: پولونیم (Po), Other metal
Element 85: آستاتین (At), Metalloid
Element 86: رادون (Rn), Noble gas
Element 87: فرانسیم (Fr), Alkali metal
Element 88: رادیم (Ra), Alkaline earth metal
Element 89: آکتینیم (Ac), Actinoid
Element 90: توریم (Th), Actinoid
Element 91: پروتاکتینیم (Pa), Actinoid
Element 92: اورانیم (U), Actinoid
Element 93: نپتونیم (Np), Actinoid
Element 94: پلوتونیم (Pu), Actinoid
Element 95: امریسیم (Am), Actinoid
Element 96: کوریم (Cm), Actinoid
Element 97: برکلیم (Bk), Actinoid
Element 98: کالیفرنیم (Cf), Actinoid
Element 99: اینشتینیم (Es), Actinoid
Element 100: فرمیم (Fm), Actinoid
Element 101: مندلیفیم (Md), Actinoid
Element 102: نوبلیم (No), Actinoid
Element 103: لارنسیم (Lr), Actinoid
Element 104: رادرفوردیم (Rf), Transition metal
Element 105: دوبنیم (Db), Transition metal
Element 106: سیبورگیم (Sg), Transition metal
Element 107: بوهریم (Bh), Transition metal
Element 108: هاسیم (Hs), Transition metal
Element 109: مایتنریم (Mt)
Element 110: دارمشتادیم (Ds)
Element 111: رونتگنیم (Rg)
Element 112: کوپرنیسیم (Cn), Other metal
Element 113: نیهونیم (Nh)
Element 114: فلروویم (Fl)
Element 115: مسکوویم (Mc)
Element 116: لیورموریم (Lv)
Element 117: تنسین (Ts)
Element 118: اوگانسون (Og)
-

F

Cl
اکسیژنفلوئورنئون
عدد اتمی (Z)9
گروهگروه ۱۷ (هالوژن)
دورهدوره 2
بلوکبلوک-p
دسته نافلز
آرایش الکترونی[He] 2s2 2p5[۲]
2, 7
ویژگی‌های فیزیکی
فاز در STPگاز
نقطه ذوب53.53 K ​(−219.62 °C, ​−363.32 °F)
نقطه جوش85.03 K ​(−188.12 °C, ​−306.62 °F)
چگالی (در STP)1.7 g/L
در حالت مایع (در نقطه جوش)1.505[۳] g/cm3
نقطه بحرانی144.13 K, 5.172 MPa
حرارت همجوشی(F2) 0.510 kJ/mol
آنتالپی تبخیر (F2) 6.62 kJ/mol
ظرفیت حرارتی مولی(F2)
31.304 J/(mol·K)
فشار بخار
فشار (Pa) ۱ ۱۰ ۱۰۰ ۱ K ۱۰ K ۱۰۰ K
در دمای (K) 38 44 50 58 69 85
ویژگی‌های اتمی
عدد اکسایش−1 (oxidizes oxygen)
الکترونگاتیویمقیاس پائولینگ: 3.98
انرژی یونش
  • 1st: 1681.0 kJ/mol
  • 2nd: 3374.2 kJ/mol
  • 3rd: 6050.4 kJ/mol
  • (بیشتر)
شعاع کووالانسی pm 57±3[۴]
شعاع واندروالسی147 pm
Color lines in a spectral range
خط طیف نوری فلوئور
دیگر ویژگی ها
ساختار بلوریمکعبی
Cubic crystal structure for فلوئور
رسانندگی گرمایی27.7 m W/(m·K)
رسانش مغناطیسیnonmagnetic
شماره ثبت سی‌ای‌اس7782-41-4
ایزوتوپ‌های فلوئور
ایزوتوپ فراوانی نیمه‌عمر (t۱/۲) حالت فروپاشی محصول
18F ایزوتوپ پرتوزای ناچیز 109.77 min β+ (97%) 0.64 18O
ε (3%) 1.656 18O
19F 100% 19F ایزوتوپ پایدار است که 10 نوترون دارد
| منابع

در میان عناصر، فلوئور در فراوانی عنصرهای شیمیایی رتبه بالایی دارد. فلوریت، منبع اصلی معدنی فلوئور که نام این عنصر از آن گرفته شده است، اولین بار در سال ۱۵۲۹ توصیف شد. این ماده به فلزات کانسنگ افزوده می‌شد تا نقطه ذوب آن‌ها برای گدازگری پایین بیاید، و واژه لاتین fluo که به معنی الگو:Gloss است، نام این ماده معدنی را به آن داده است. فلوئور به عنوان یک عنصر در سال ۱۸۱۰ پیشنهاد شد، اما جدا کردن آن از ترکیباتش دشوار و خطرناک بود، به طوری که چندین آزمایشگر اولیه در این راه جان خود را از دست دادند یا آسیب دیدند. تنها در سال ۱۸۸۶ بود که شیمیدان فرانسوی آنری مواسان با استفاده از برق‌کافت در دمای پایین، فلوئور عنصر را جدا کرد، فرآیندی که هنوز برای تولید صنعتی آن استفاده می‌شود. تولید صنعتی گاز فلوئور برای غنی‌سازی اورانیوم، بزرگ‌ترین کاربرد آن، در حین پروژه منهتن در جنگ جهانی دوم آغاز شد.

به دلیل هزینه‌های بالای تصفیه فلوئور خالص، بیشتر کاربردهای تجاری از ترکیبات فلوئور استفاده می‌کنند، به طوری که حدود نیمی از فلوریت استخراج‌شده در فولادسازی مصرف می‌شود. بقیه فلوریت به هیدروژن فلوئورید تبدیل می‌شود و در مسیر تولید انواع فلوریدهای آلی یا کریولیت که در فرایند هال–هرولت نقش کلیدی ایفا می‌کند، استفاده می‌شود. پیوند کربن–فلوئور معمولاً بسیار پایدار است. ترکیبات ارگانوفلوئور به‌طور گسترده‌ای به عنوان مبردها، عایق‌های الکتریکی و پلی تترافلوئورواتیلن (تفلون) استفاده می‌شوند. داروهایی مانند آتورواستاتین و فلوکستین حاوی پیوندهای C−F هستند. فلورید ناشی از نمک‌های فلوئوراید حل‌شده باعث جلوگیری از پوسیدگی دندان‌ها می‌شود و در خمیردندان و افزودن فلوراید به آب آشامیدنی کاربرد دارد. فروش جهانی صنایع فلوئوروشیمی به بیش از دلار آمریکا ۱۵ میلیارد دلار در سال می‌رسد.

گازهای فلوئوروکربن عموماً گاز گلخانه‌ای هستند و پتانسیل گرمایش جهانی آن‌ها ۱۰۰ تا ۲۳٬۵۰۰ برابر بیشتر از کربن دی‌اکسید است، و هگزا فلوراید گوگرد بالاترین پتانسیل گرمایش جهانی را در میان تمام مواد شناخته‌شده دارد. شیمی آلی فلوئور معمولاً در محیط زیست پایدار می‌ماند به دلیل قدرت پیوند کربن–فلور. فلوئور هیچ نقشی متابولیک در پستانداران ندارد؛ چند گیاه و اسفنج دریایی مواد سمی ارگانوفلوئور (اغلب مونوفلورواستات‌ها) سنتز می‌کنند که به جلوگیری از شکار شدن کمک می‌کند.[۵]

ویژگی‌ها

ویرایش

آرایش الکترونی

ویرایش

اتم‌های فلوئور نه الکترون دارند، یک الکترون کمتر از نئون، و آرایش الکترونی آن 1s22s22p5 است: دو الکترون در یک پوسته داخلی پر شده و هفت الکترون در پوسته خارجی که یک الکترون دیگر برای پر شدن نیاز دارد. الکترون‌های خارجی در اثر پوششی الکترون هسته بی‌تاثیر هستند و بار مؤثر هسته آن‌ها ۹ − ۲ = ۷ است؛ این موضوع بر ویژگی‌های فیزیکی اتم تأثیر می‌گذارد.[۲]

انرژی یونش فلوئور سومین انرژی یونش بالاترین میان تمام عناصر است، که پس از هلیوم و نئون قرار دارد،[۶] که این امر حذف الکترون‌ها از اتم‌های فلوئور خنثی را پیچیده می‌کند. همچنین فلوئور الکترون‌خواهی بالایی دارد که فقط از کلر کمتر است،[۷] و تمایل دارد که یک الکترون جذب کند تا به ایزوالکترونیسیتی با گاز نجیب نئون برسد؛[۲] همچنین بالاترین الکترونگاتیوی را در میان تمامی عناصر واکنش‌پذیر دارد.[۸] اتم‌های فلوئور دارای شعاع کووالانسی کوچکی در حدود ۶۰ پیکومتر هستند که مشابه شعاع‌های اتم‌های همسایه آن در عنصر دوره ۲، اکسیژن و نئون می‌باشد.[۹][۱۰][note ۲]

واکنش‌پذیری

ویرایش
ویدئوهای بیرونی
  Bright flames during fluorine reactions
  Fluorine reacting with caesium
 
مولکول فلوئور سه‌بعدی

انرژی پیوند دی‌فلوئور بسیار پایین‌تر از انرژی پیوند Cl
2
یا Br
2
است و مشابه پیوند پراکسید که به راحتی شکسته می‌شود؛ این ویژگی، همراه با الکترون‌خواهی بالا، واکنش‌پذیری آسان فلوئور و پیوندهای قوی آن با اتم‌های غیر فلوئور را توضیح می‌دهد.[۱۱][۱۲] از سوی دیگر، پیوندها با دیگر اتم‌ها بسیار قوی هستند به دلیل الکترون‌خواهی بالای فلوئور. مواد غیر واکنش‌پذیری مانند پوشش‌دهی با پودر، قطعات شیشه‌ای و پنبه نسوز سریعاً با گاز فلوئور سرد واکنش می‌دهند؛ چوب و آب در زیر جت فلوئور به‌طور خودبخود مشتعل می‌شوند.[۱۳][۱۴]

واکنش‌های فلوئور عنصری با فلزات نیاز به شرایط مختلف دارند. فلزهای قلیایی باعث انفجار می‌شوند و فلزهای قلیایی خاکی فعالیت شدیدی در مقیاس بزرگ دارند؛ برای جلوگیری از غیرفعال‌سازی ناشی از تشکیل لایه‌های فلوراید فلز، بیشتر فلزات دیگر مانند آلومینیوم و آهن باید به صورت پودری باشند،[۱۱] و فلزات نجیب به گاز فلوئور خالص در دمای ۳۰۰–۴۵۰ درجه سلسیوس (۵۷۲–۸۴۲ درجه فارنهایت) نیاز دارند.[۱۵] برخی از غیرفلزات جامد (گوگرد، فسفر) در فلوئور مایع به شدت واکنش نشان می‌دهند.[۱۶] هیدروژن سولفید[۱۶] و گوگرد دی‌اکسید[۱۷] به راحتی با فلوئور ترکیب می‌شوند که در مورد دوم گاهی این ترکیب به صورت انفجاری است؛ سولفوریک اسید فعالیت کمتری نشان می‌دهد و نیاز به دماهای بالا دارد.[۱۸]

هیدروژن، مانند برخی از فلزات قلیایی، به‌طور انفجاری با فلوئور واکنش می‌دهد.[۱۹] کربن، به صورت کربن سیاه، در دمای اتاق واکنش نشان می‌دهد و تترافلورومتان تولید می‌کند. گرافیت در دمای بالای ۴۰۰ درجه سلسیوس (۷۵۲ درجه فارنهایت) با فلوئور ترکیب می‌شود و ترکیب غیراستوکیومتری کربن مونوفلوراید تولید می‌کند؛ دماهای بالاتر باعث تولید فلوئوروکربنهای گازی می‌شوند که گاهی با انفجار همراه هستند.[۲۰] دی‌اکسید کربن و منوکسید کربن در دمای اتاق یا کمی بالاتر واکنش نشان می‌دهند،[۲۱] در حالی که پارافین و دیگر مواد شیمیایی آلی واکنش‌های شدیدی تولید می‌کنند:[۲۲] حتی هالوآلکانهای کاملاً جایگزین‌شده مانند کربن تتراکلرید، که معمولاً غیرقابل اشتعال هستند، ممکن است منفجر شوند.[۲۳] اگرچه نیتروژن تری‌فلورید پایدار است، نیتروژن برای واکنش با فلوئور نیاز به تخلیه الکتریکی در دماهای بالا دارد، به دلیل پیوند سه‌گانه بسیار قوی در نیتروژن عنصری؛[۲۴] آمونیاک ممکن است به‌طور انفجاری واکنش دهد.[۲۵][۲۶] اکسیژن با فلوئور تحت شرایط محیطی ترکیب نمی‌شود، اما می‌توان آن را با استفاده از تخلیه الکتریکی در دماها و فشارهای پایین واکنش داد؛ محصولات تمایل دارند با گرم شدن به عناصر تشکیل‌دهنده خود تجزیه شوند.[۲۷][۲۸][۲۹] هالوژن‌های سنگین‌تر[۳۰] به راحتی با فلوئور واکنش نشان می‌دهند، همان‌طور که گاز نجیب رادون نیز واکنش می‌دهد؛[۳۱]

از دیگر گازهای نجیب، تنها زنون و کریپتون واکنش نشان می‌دهند و تنها تحت شرایط خاص.[۳۲] آرگون با گاز فلوئور واکنش نمی‌دهد؛ با این حال، ترکیبی با فلوئور به نام آرگون فلوروهیدرید تشکیل می‌دهد.

فازها

ویرایش
 
ساختار بلوری β-فلوئور. کروی‌ها مولکول‌های F
2
را نشان می‌دهند که می‌توانند هر زاویه‌ای را بپذیرند. مولکول‌های دیگر محدود به صفحات هستند.
 
انیمیشن نشان‌دهنده ساختار بلوری β-فلوئور. مولکول‌های موجود در سطوح واحد سلول چرخش خود را به یک صفحه محدود کرده‌اند.

در دمای اتاق، فلوئور به صورت گازی از مولکول‌های مولکول دواتمی است که در حالت خالص زرد رنگ است (گاهی توصیف به رنگ زرد-سبز می‌شود).[۱۳] این گاز بوی تند و گزنده‌ای مشابه هالوژن‌ها دارد که در ۲۰ بخش در یکای سنجش قابل شناسایی است.[۳۳] فلوئور در دمای −۱۸۸ درجه سلسیوس (−۳۰۶٫۴ درجه فارنهایت) به مایع زرد روشن تبدیل می‌شود، دمای انتقال مشابه با اکسیژن و نیتروژن.[۳۴]

فلوئور دو فاز جامد دارد: α-فلوئور و β-فلوئور. دومی در دمای −۲۲۰ درجه سلسیوس (−۳۶۴٫۰ درجه فارنهایت) بلورین می‌شود و شفاف و نرم است، با همان ساختار بلوری نامنظم دستگاه بلوری مکعبی همانند اکسیژن جامد که تازه بلور شده است،[۳۴][note ۳] برخلاف سیستم‌های دستگاه بلوری راست‌لوزی سایر هالوژن‌های جامد.[۳۶][۳۷] سرمای بیشتر به −۲۲۸ درجه سلسیوس (−۳۷۸٫۴ درجه فارنهایت) باعث گذار فاز به α-فلوئور کدر و سخت می‌شود که دارای ساختار دستگاه بلوری تک‌شیب با لایه‌های فشرده و زاویه‌دار مولکول‌ها است. انتقال از β- به α-فلوئور بیشتر فرایند گرمازا است تا میعان فلوئور، و ممکن است به صورت خشونت‌آمیز رخ دهد.[۳۶][۳۷]

ایزوتوپ‌ها

ویرایش

فقط یک ایزوتوپ از فلوئور به‌طور طبیعی به فراوانی در دسترس است، ایزوتوپ پایدار 19
F
.[۳۸] این ایزوتوپ نسبت نسبت مغناطیسی بالایی دارد[note ۴] و حساسیت استثنائی به میدان‌های مغناطیسی دارد؛ چون این ایزوتوپ عنصر تک‌ایزوتوپ است، در تصویربرداری پرتو مغناطیسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.[۴۰] هجده ایزوتوپ پرتوزا با عدد جرمی‌های ۱۳–۳۱ ساخته شده‌اند، که در میان آن‌ها فلوئور-۱۸ پایدارترین است که نیمه‌عمر آن ۱۰۹٫۷۳۴ دقیقه است.الگو:NUBASE2020[۴۱] 18
F
یک ایزوتوپ طبیعی پرتوزای ناچیز است که از پراکنده‌سازی پرتو کیهانی آرگون جو و همچنین از واکنش پروتون‌ها با اکسیژن طبیعی تولید می‌شود: 18O + p → 18F + n.[۴۲] سایر ایزوتوپ‌های رادیوایزوتوپ نیمه‌عمرهایی کمتر از ۷۰ ثانیه دارند؛ بیشتر آن‌ها در کمتر از نیم ثانیه تجزیه می‌شوند.[۴۳] ایزوتوپ‌های 17
F
و 18
F
به‌وسیله نشر پوزیترون و گیراندازی الکترون تجزیه می‌شوند، ایزوتوپ‌های سبک‌تر از نشر پروتون تجزیه می‌شوند، و آن‌هایی که سنگین‌تر از 19
F
هستند، به وسیله واپاشی بتا (سنگین‌ترین آن‌ها با نشر نوترون تأخیری) تجزیه می‌شوند.[۴۳][۴۴] دو ایزومر هسته‌ای از فلوئور شناخته شده‌اند، 18m
F
که نیمه‌عمر آن ۱۶2(7) نانوثانیه است و 26m
F
که نیمه‌عمر آن ۲.2(1) میلی‌ثانیه است.[۴۵]

پیدایش فلوئور

ویرایش
فراوانی در سامانه خورشیدی[۴۶]
عدد اتمی عنصر مقدار نسبی - ۶ کربن ۴٬۸۰۰ - ۷ نیتروژن ۱٬۵۰۰ - ۸ اکسیژن ۸٬۸۰۰
۹ فلوئور ۱ - ۱۰ نئون ۱٬۴۰۰ - ۱۱ سدیم ۲۴ - ۱۲ منیزیم ۴۳۰

فلوئور به عنوان یکی از عناصر سبک، فراوانی آن در فضا حدود ۴۰۰ بخش در میلیارد (ppb) است و در میان عناصر در فضا در رده بیست و چهارم قرار دارد. این مقدار بسیار کم است و سایر عناصر مانند کربن تا منیزیم بیست برابر یا بیشتر از آن رایج‌ترند.[۴۷] دلیل این امر آن است که فرآیندهای هسته‌زایی ستاره‌ای فلوئور را نادیده می‌گیرند و هر اتم فلوئور ایجاد شده در برخورد با هیدروژن یا هلیوم می‌تواند به اکسیژن یا نئون تبدیل شود.[۴۷][۴۸]

برای وجود فلوئور، سه توضیح مختلف مطرح شده است:[۴۷][۴۹]

  • در هنگام انفجار ابرنواختر نوع دو، بمباران اتم‌های نئون توسط نوترینوها ممکن است آنها را به فلوئور تبدیل کند؛
  • باد خورشیدی ستارگان ولف–رایه ممکن است فلوئور را از اتم‌های هیدروژن یا هلیوم به بیرون پرتاب کند؛
  • فلوئور ممکن است از طریق جریان‌های همرفتی که در ستارگان شاخه مجانبی غول‌ستاره ناشی از همجوشی ایجاد می‌شود، منتشر گردد.

فلوئور سیزدهمین عنصر فراوان در پوسته زمین است و میزان آن ۶۰۰ تا ۷۰۰ قسمت در میلیون (ppm) است.[۵۰] با وجود اینکه تصور می‌شود فلوئور به‌صورت طبیعی وجود ندارد، مشخص شده که فلوئور در ترکیب آنتوزونیت، که نوعی از فلوریت است، به‌عنوان درون‌افت در طبیعت یافت می‌شود.[۵۱] بیشتر فلوئور به‌صورت مواد معدنی حاوی فلورید وجود دارد. فلوریت، فلوآرپاتیت و کریولیت از جمله مهم‌ترین مواد معدنی صنعتی حاوی فلوئور هستند.[۵۰][۵۲] فلوریت (CaF₂)، که به‌عنوان فلورسپار شناخته می‌شود، به‌وفور در سراسر جهان یافت می‌شود و منبع اصلی فلوراید و در نتیجه فلوئور است. چین و مکزیک از بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان آن هستند.[۵۳][۵۴][۵۵][۵۶] فلوآرپاتیت (Ca₅(PO₄)₃F)، که بیشتر فلوراید جهان را در خود دارد، منبع غیرمستقیم فلوئور به‌عنوان محصول فرعی تولید کود است.[۵۲] کریولیت (Na₃AlF₆)، که در تولید آلومینیوم به‌کار می‌رود، غنی‌ترین ماده معدنی از فلوئور است. منابع طبیعی اقتصادی این ماده به پایان رسیده و اکنون بیشتر آن به‌صورت مصنوعی تولید می‌شود.[۵۲]

معدن‌های دیگر مانند توپاز فلوئور دارند. فلوئوریدها، برخلاف دیگر هالیدها، حل‌شدنی نیستند و در آب‌های نمکی به غلظت‌های تجاری مطلوبی نمی‌رسند.[۵۲] مقادیر جزئی از ارگانوفلوئورین‌ها با منشأ نامشخص در فوران‌های آتشفشانی و چشمه‌های آبگرم شناسایی شده‌اند.[۵۷] وجود فلوئور گازی در کریستال‌ها، که از بوی آنتوزونیت خرد شده پیشنهاد شده است، مورد بحث است؛[۵۸][۵۱] یک مطالعه در سال ۲۰۱۲ گزارش داد که 0.04% F
2
به وزن در آنتوزونیت وجود دارد که این ادخالها را به تابش حاصل از مقادیر جزئی اورانیوم نسبت داده است.[۵۱]

تاریخ

ویرایش

کشف‌های اولیه

ویرایش
 
تصویر ساخت فولاد از De re metallica

در سال ۱۵۲۹، گئورگیوس اگریکولا فلوئوریت را به عنوان یک افزودنی برای کاهش نقطه ذوب فلزات در هنگام گدازگری توصیف کرد.[۵۹][۶۰][note ۵] او واژه لاتین fluorēs (فلوئور، جریان) را برای سنگ‌های فلوئوریت نوشت. این نام بعدها به fluorspar (که هنوز هم به‌طور رایج استفاده می‌شود) و سپس fluorite تبدیل شد.[۵۳][۶۴][۶۵] ترکیب فلوئوریت بعدها به کلسیم فلوئورید تعیین شد.[۶۶]

هیدروفلوئوریک اسید از سال ۱۷۲۰ به بعد در حکاکی شیشه استفاده می‌شد.[note ۶] آندرئاس زیگیسموند مارگراف اولین‌بار آن را در سال ۱۷۶۴ زمانی که فلوئوریت را با اسید سولفوریک گرم کرد، شناسایی کرد و محلول حاصل، ظرف شیشه‌ای خود را خورد کرد.[۶۸][۶۹] شیمیدان سوئدی کارل ویلهلم شیله این آزمایش را در سال ۱۷۷۱ تکرار کرد و محصول اسیدی را fluss-spats-syran (اسید فلوئوریت) نامید.[۶۹][۷۰] در سال ۱۸۱۰، فیزیکدان فرانسوی آندره-ماری آمپر پیشنهاد داد که هیدروژن و عنصری مشابه به کلر، اسید هیدروفلوئوریک را تشکیل می‌دهند.[۷۱] او همچنین در نامه‌ای به همفری دیوی در تاریخ ۲۶ اوت ۱۸۱۲ پیشنهاد داد که این ماده ناشناخته می‌تواند فلوئور نامیده شود، از اسید فلوئور و پسوند -ine از دیگر هالوژن‌ها.[۷۲][۷۳] این واژه، که اغلب با تغییرات مختلف استفاده می‌شود، در بیشتر زبان‌های اروپایی به کار می‌رود؛ با این حال، یونانی، روسی و برخی زبان‌های دیگر، پیروی از پیشنهاد بعدی آمپر، از نام ftor یا مشتقات آن استفاده می‌کنند، که از یونانی φθόριος (phthorios, ویرانگر) گرفته شده است.[۷۴] نام لاتین جدید fluorum علامت فعلی عنصر F را به آن داد؛ در مقالات اولیه از Fl استفاده می‌شد.[۷۵][note ۷]

ایزوله‌سازی

ویرایش
 
تصویر دستگاه موآسان در سال ۱۸۸۷

مطالعات اولیه دربارهٔ فلوئور آن‌قدر خطرناک بود که چندین آزمایشگر قرن نوزدهم به دلیل حوادث مرتبط با اسید هیدروفلوئوریک به عنوان «شهیدان فلوئور» شناخته شدند.[note ۸] ایزوله‌سازی فلوئور خالص با مشکلاتی مانند خورندگی شدید خود فلوئور و هیدروژن فلورید و همچنین کمبود الکترولیت مناسب مواجه بود.[۶۶][۷۶] ادموند فرمی فرضیه‌ای مطرح کرد مبنی بر اینکه برق‌کافت هیدروژن فلورید خالص برای تولید فلوئور ممکن است و روشی برای تولید نمونه‌های آنهیدروز از پتاسیم بی‌فلوئورید اسیدی‌شده طراحی کرد؛ اما به جای آن کشف کرد که هیدروژن فلورید خشک عایق الکتریکی است.[۶۶][۷۶][۷۷] دانشجوی سابق فرمی، آنری موآسان با پشتکار به کار خود ادامه داد و پس از آزمایش‌های متعدد، متوجه شد که مخلوطی از پتاسیم بی‌فلوئورید و هیدروژن فلورید خشک به‌عنوان هادی عمل می‌کند و این امر امکان الکترولیز را فراهم می‌آورد. برای جلوگیری از خوردگی سریع پلاتین در پیل برق‌شیمیاییهای خود، واکنش را در دماهای بسیار پایین در یک حمام ویژه خنک کرد و سلول‌هایی از مخلوط مقاوم‌تر پلاتین و ایریدیم ساخت و از درپوش‌های فلوریت استفاده کرد.[۷۶][۷۸] در سال ۱۸۸۶، پس از ۷۴ سال تلاش توسط بسیاری از شیمیدان‌ها، موآسان فلوئور خالص را ایزوله کرد.[۷۷][۷۹]

در سال ۱۹۰۶، دو ماه پیش از مرگش، موآسان جایزه نوبل شیمی را دریافت کرد،[۸۰] با ذکر این تقدیر:[۷۶]

«به پاس خدمات بزرگ او در تحقیق و جداسازی عنصر فلوئور… جهان به مهارت آزمایشگاهی بی‌نظیر شما در مطالعه این وحش میان عناصر ارادت دارد.»[note ۹]

کاربردهای بعدی

ویرایش
 
آمپول حاوی هگزافلوراید اورانیوم

دپارتمان فریجیدیر شرکت جنرال موتورز (GM) در اواخر دهه ۱۹۲۰ آزمایش‌هایی روی مبردهای کلروفلوئوروکربنی انجام داد و پلی تترافلوئورواتیلن در سال ۱۹۳۰ به عنوان یک سرمایه‌گذاری مشترک بین GM و دوپون شکل گرفت، با هدف بازاریابی Freon-12 (CCl
2
F
2
) به عنوان یکی از این مبردها. این ماده جایگزین ترکیبات سمی‌تر قبلی شد، تقاضا برای یخچال‌های آشپزخانه را افزایش داد و سودآور شد؛ تا سال ۱۹۴۹ دوپون شرکت کینتیک را خرید و چندین ترکیب دیگر Freon را به بازار عرضه کرد.[۶۹][۸۱][۸۲][۸۳] پلی تترافلوئورواتیلن (تفلون) به‌طور تصادفی در سال ۱۹۳۸ توسط روی جی. پلونکت هنگام کار روی مبردها در شرکت کینتیک کشف شد و مقاومت شیمیایی و حرارتی فوق‌العاده آن باعث تسریع در تجاری‌سازی و تولید انبوه آن تا سال ۱۹۴۱ شد.[۶۹][۸۱][۸۲]

تولید انبوه فلوئور خالص در دوران جنگ جهانی دوم آغاز شد. آلمان از الکترولیز دمای بالا برای تولید تن‌ها تری‌فلورید کلر به‌عنوان ماده منفجره برنامه‌ریزی‌شده استفاده کرد[۸۴] و پروژه منهتن مقادیر زیادی از آن را برای تولید هگزافلوراید اورانیوم جهت غنی‌سازی اورانیوم استفاده کرد. از آنجا که UF
6
به اندازه فلوئور خورنده است، کارخانه‌های انتشار گازی به مواد ویژه‌ای نیاز داشتند: نیکل برای غشاها، فلوئورپلیمرها برای درزگیرها و فلوئورکربن‌های مایع به‌عنوان سردکننده و روان‌کننده. این صنعت هسته‌ای در حال رشد بعدها باعث توسعه فلوئوکیمیکال‌ها پس از جنگ شد.[۸۵]

ترکیب‌ها

ویرایش

فلوئور شیمی غنی‌ای دارد که شامل حوزه‌های آلی و غیرآلی می‌شود. این عنصر با فلزات، نافلزات، شبه‌فلزها و بیشتر گازهای نجیب ترکیب می‌شود.[۸۶] میل الکترونی بالای فلوئور باعث تمایل آن به پیوند یونی می‌شود؛ زمانی که فلوئور پیوند کووالانسی می‌سازد، این پیوندها قطبی هستند و تقریباً همیشه پیوند یگانه هستند.[۸۷][۸۸][note ۱۰]

حالات اکسایش

ویرایش

در ترکیب‌ها، فلوئور تقریباً همیشه دارای عدد اکسایش −۱ است. فلوئور در F
2
به عنوان حالت اکسایش ۰ تعریف می‌شود. گونه‌های ناپایدار F
2
و F
3
که در حدود ۴۰ K تجزیه می‌شوند، حالات اکسایش میان‌مرتبه‌ای دارند؛ F+
4
و برخی گونه‌های مرتبط پیش‌بینی می‌شوند که پایدار باشند.[۸۹]

فلزات

ویرایش

فلزات قلیایی مونوفلوئورایدهای یونی و بسیار محلول تشکیل می‌دهند؛ این ترکیبات دارای دستگاه بلوری مکعبی و مشابهت‌هایی با کلریدها هستند.[۹۰][۹۱] فلورایدهای دوبلِ فلزات قلیایی زمین پیوند یونی قوی دارند، اما در آب حل نمی‌شوند،[۷۵] به‌استثنای بریلیم فلوئورید که همچنین برخی ویژگی‌های کووالانسی نشان می‌دهد و ساختاری شبیه به سیلیسیم دی‌اکسید دارد.[۹۲] عناصر کمیاب زمینها و بسیاری از فلزات دیگر معمولاً تری‌فلورایدهای یونی تشکیل می‌دهند.[۹۳][۹۴][۹۵]

پیوند کووالانسی اولین‌بار در تترافلورایدها برجسته می‌شود: آن‌ها در زیرکونیم، هافنیم[۹۶][۹۷] و چندین آکتینید[۹۸] وجود دارند که یونی با نقطه ذوب بالا هستند،[۹۹][note ۱۱] در حالی که ترکیب‌های تیتانیم،[۱۰۲] وانادیم،[۱۰۳] و نیوبیم پلیمری هستند،[۱۰۴] که در دمایی بالاتر از ۳۵۰ درجه سلسیوس (۶۶۲ درجه فارنهایت) ذوب یا تجزیه می‌شوند.[۱۰۵] پنتا فلوریدها این روند را با پلیمرهای خطی و الیگومرهای پیچیده ادامه می‌دهند.[۱۰۶][۱۰۷][۱۰۸] سیزده فلوراید فلزی شناخته شده‌اند،[note ۱۲] که همگی هشت‌وجهی هستند و عمدتاً مواد جامد فرار هستند به جز MoF
6
و ReF
6
مایع، و WF
6
گازی.[۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱] رنیوم هپتافلوئورید، تنها فلوراید هپتافلویید فلزی شناخته‌شده، یک جامد مولکولی با نقطه ذوب پایین است که هندسه مولکولی بی‌هرم پنج‌وجهی دارد.[۱۱۲] فلورایدهای فلزی با اتم‌های بیشتر فلوئور به‌ویژه واکنش‌پذیر هستند.[۱۱۳]

پیشرفت ساختاری فلوئوریدهای فلزی
     
سدیم فلوئورید، یونی پنتافلورید بیسموت، پلیمری رنیوم هپتافلوئورید، مولکولی

هیدروژن

ویرایش
 
نقاط جوش هیدروهالیدها و هالیدهای چالکوجن، که مقادیر بالای غیرمعمول برای هیدروژن فلورید و آب را نشان می‌دهد

هیدروژن و فلوئور با هم ترکیب می‌شوند تا هیدروژن فلورید را تشکیل دهند که در آن مولکول‌های مجزا با پیوند هیدروژنی خوشه‌هایی تشکیل می‌دهند که بیشتر شبیه آب است تا هیدروژن کلرید.[۱۱۴][۱۱۵][۱۱۶] این ترکیب در دمایی بالاتر از سایر هیدروهالیدهای سنگین جوش می‌آید و برخلاف آن‌ها با آب امتزاج‌پذیری دارد.[۱۱۷] هیدروژن فلورید به راحتی با تماس با آب هیدراته می‌شود و هیدروژن فلورید آبی، که به آن اسید فلوئورید هیدروژن گفته می‌شود، تشکیل می‌دهد. برخلاف سایر اسیدهای هیدروهالیک که قدرت اسید هستند، اسید فلوئورید هیدروژن در غلظت‌های پایین قدرت اسید است.[۱۱۸][۱۱۹] با این حال، این اسید می‌تواند به شیشه حمله کند، چیزی که سایر اسیدها نمی‌توانند انجام دهند.[۱۲۰]

سایر نافلزهای واکنش‌پذیر

ویرایش
 
تری‌فلورید کلر، که پتانسیل خورندگی آن باعث اشتعال آزبست، بتن، شن و سایر مواد ضد حریق می‌شود[۱۲۱]

فلوریدهای دوتایی از شبه‌فلزات و نافلزهای گروه p معمولاً کووالانسی و فرار هستند و با واکنش‌های مختلفی همراه هستند. عنصر دوره ۳ و نافلزهای سنگین‌تر می‌توانند فلوریدهای هایپر والانسی تشکیل دهند.[۱۲۲]

تری‌فلورید بور صفحه‌ای است و دارای یک اکتت ناقص می‌باشد. این ترکیب به عنوان یک اسید و باز لوییس عمل کرده و با بازهای لوییس مانند آمونیاک ترکیب می‌شود تا فزون‌ورده‌ها را تشکیل دهد.[۱۲۳] تترافلورومتان دارای ساختار چهاروجهی و خنثی است؛[note ۱۳] ترکیبات هم‌گروه آن، یعنی تترافلوریدهای سیلیکون و ژرمانیم نیز چهاروجهی هستند[۱۲۴] اما مانند اسیدهای لوییس رفتار می‌کنند.[۱۲۵][۱۲۶]

ترکیبات گروه نیتروژن شامل تری‌فلوریدهایی هستند که با افزایش وزن مولکولی، واکنش‌پذیری و بازی آن‌ها افزایش می‌یابد، هرچند که نیتروژن تری‌فلورید در برابر هیدرولیز مقاوم است و خاصیت بازی ندارد.[۱۲۷] پنتافلوریدهای فسفر، آرسنیک و آنتیموان از تری‌فلوریدهای خود واکنش‌پذیرتر هستند و پنتافلوئورید آنیموان قوی‌ترین اسید لوییس خنثی شناخته‌شده است که تنها پس از طلا(V) فلوئورید قرار دارد.[۱۰۶][۱۲۸][۱۲۹]

کالکوژن‌ها دارای فلوریدهای متنوعی هستند: دی‌فلوریدهای ناپایدار برای اکسیژن (تنها ترکیب شناخته‌شده اکسیژن در حالت اکسایش +۲)، گوگرد و سلنیوم گزارش شده است؛ تترافلوریدها و هگزافلوریدهایی نیز برای گوگرد، سلنیوم و تلوریوم وجود دارند. این ترکیبات با افزایش تعداد اتم‌های فلوئور و کاهش وزن اتم مرکزی پایدارتر می‌شوند، به طوری که هگزافلوراید گوگرد به‌ویژه خنثی است.[۱۳۰][۱۳۱] کلر، برم و ید می‌توانند مونو، تری و پنتافلورید تشکیل دهند، اما تنها ید هپتافلوئورید از میان هپتافلوریدهای بین‌هالوژنی ممکن، شناسایی شده است.[۱۳۲] بسیاری از این ترکیبات منابع قدرتمند اتم‌های فلوئور هستند و کاربردهای صنعتی تری‌فلورید کلر نیازمند همان احتیاط‌هایی است که برای فلوئور مورد نیاز است.[۱۳۳][۱۳۴]

گازهای نجیب

ویرایش
 
این بلورهای زنون تترافلورید در سال ۱۹۶۲ عکاسی شده‌اند. سنتز این ترکیب، همانند زنون هگزافلورور پلاتینات، بسیاری از شیمی‌دانان را شگفت‌زده کرد.[۱۳۵]

گاز نجیب‌ها، با داشتن لایه‌های الکترونی کامل، تا سال ۱۹۶۲ غیرقابل واکنش تلقی می‌شدند، تا این که نیل بارتلت سنتز زنون هگزافلوئورو پلاتینات را گزارش کرد؛[۱۳۶] از آن زمان، ترکیباتی مانند زنون دی‌فلورید، زنون تترافلورید، هگزافلورید زنون و چندین اکسی‌فلورید نیز جدا شده‌اند.[۱۳۷] از میان دیگر گازهای نجیب، کریپتون کریپتون دی‌فلورید را تشکیل می‌دهد،[۱۳۸] و ترکیب جامدی از رادون و فلوئور نیز مشاهده شده که احتمالاً رادون دی‌فلورید است.[۱۳۹][۱۴۰] فلوریدهای دوتایی از گازهای نجیب سبک‌تر به‌شدت ناپایدار هستند: آرگون و هیدروژن فلورید در شرایط خاص ترکیب شده و آرگون فلوروهیدرید را تشکیل می‌دهند.[۳۲] هلیوم هیچ فلورید پایداری ندارد،[۱۴۱] و هیچ ترکیب شناخته‌شده‌ای از نئون و فلوئور گزارش نشده است؛[۱۴۲] اما هلیوم فلوروهیدرید برای میلی‌ثانیه‌هایی در فشارهای بالا و دمای پایین شناسایی شده است.[۱۴۱]

ترکیبات آلی

ویرایش
 
امتزاج‌پذیری لایه‌های آب رنگی (بالا) و پرفلوئوروهپتان بسیار چگال‌تر (پایین) در یک بشر؛ ماهی قرمز و خرچنگ نمی‌توانند از مرز دو لایه عبور کنند؛ کوارتر در پایین قرار گرفته است.
 
ساختار شیمیایی نفیون، یک فلوئوروپلیمر که در پیل‌های سوختی و بسیاری از کاربردهای دیگر استفاده می‌شود[۱۴۳]

پیوند کربن–فلوئور قوی‌ترین پیوند در شیمی آلی است،[۱۴۴] که پایداری ترکیبات آلی فلوئور را تضمین می‌کند.[۱۴۵] این پیوند تقریباً در طبیعت وجود ندارد، اما در ترکیبات مصنوعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. پژوهش در این حوزه معمولاً با هدف کاربردهای تجاری انجام می‌شود؛[۱۴۶] ترکیبات مرتبط با این حوزه بسیار متنوع بوده و بازتابی از پیچیدگی موجود در شیمی آلی هستند.[۸۱]

مولکول‌های مجزا

ویرایش

جایگزینی تدریجی اتم‌های هیدروژن در یک آلکان با اتم‌های فلوئور، خواص مختلفی را تغییر می‌دهد: نقاط ذوب و جوش کاهش می‌یابند، چگالی افزایش می‌یابد، حلالیت در هیدروکربن‌ها کاهش پیدا می‌کند و پایداری کلی افزایش می‌یابد. فلوئوروکربن‌ها،[note ۱۴] که در آن‌ها تمام اتم‌های هیدروژن جایگزین شده‌اند، در بیشتر حلال‌های آلی نامحلول هستند و در شرایط محیطی تنها با سدیم در آمونیاک مایع واکنش می‌دهند.[۱۴۷]

اصطلاح ترکیب پرفلوئورینه برای ترکیباتی به‌کار می‌رود که در غیر این صورت به‌عنوان پرفلوئورکربن شناخته می‌شدند، اما دارای یک گروه عاملی هستند،[۱۴۸][note ۱۵] که اغلب یک کربوکسیلیک اسید است. این ترکیبات بسیاری از خواص پرفلوئورکربن‌ها مانند پایداری و آب‌گریزی را حفظ می‌کنند،[۱۵۰] در حالی که گروه عاملی آن‌ها را واکنش‌پذیرتر کرده و امکان چسبیدن به سطوح یا عمل به‌عنوان ماده فعال سطحی را فراهم می‌کند.[۱۵۱] فلوئوروسورفکتانت‌ها به‌طور خاص می‌توانند کشش سطحی آب را بیشتر از معادل‌های مبتنی بر هیدروکربن کاهش دهند. فلوئورتلومرها که دارای برخی اتم‌های کربن غیر فلوئوردار در نزدیکی گروه عاملی هستند، نیز به‌عنوان ترکیبات پرفلوئورینه در نظر گرفته می‌شوند.[۱۵۰]

پلیمرها

ویرایش

پلیمرها نیز همان افزایش پایداری ناشی از جایگزینی فلوئور (به‌جای هیدروژن) در مولکول‌های مجزا را نشان می‌دهند؛ نقطه ذوب آن‌ها نیز معمولاً افزایش می‌یابد.[۱۵۲] پلی تترافلوئورواتیلن (PTFE)، ساده‌ترین فلوئوروپلیمر و هم‌ارز پرفلوئورینهٔ پلی‌اتیلن با واحد ساختاریCF
2
–، این تغییر را همان‌طور که انتظار می‌رود نشان می‌دهد، اما نقطه ذوب بسیار بالای آن، قالب‌گیری را دشوار می‌سازد.[۱۵۳]

مشتقات مختلف PTFE تحمل دمایی کمتری دارند اما قالب‌گیری آن‌ها آسان‌تر است: فلوئورated ethylene propylene برخی از اتم‌های فلوئور را با گروه‌های تری‌فلوئورومتیل جایگزین می‌کند، پرفلوئورواکسی آلکان‌ها نیز همین کار را با گروه‌های تری‌فلوئورومتوکسی انجام می‌دهند،[۱۵۳] و نفیون دارای زنجیره‌های جانبی پرفلوئور اتر است که با گروه‌های سولفونیک اسید انتها یافته‌اند.[۱۵۴][۱۵۵]

برخی فلوئوروپلیمرها همچنان دارای اتم‌های هیدروژن هستند؛ پلی‌وینیلیدین فلورید دارای نیمی از اتم‌های فلوئور موجود در PTFE است و پلی‌وینیل فلورید یک‌چهارم آن را دارد، اما هر دو رفتاری مشابه پلیمرهای پرفلوئورینه نشان می‌دهند.[۱۵۶]

تولید

ویرایش

فلوئور عنصری و تقریباً همه ترکیبات فلوئور از هیدروژن فلوئورید یا محلول آبی آن، هیدروفلوئوریک اسید، تولید می‌شوند. هیدروژن فلوئورید در کوره آجرپزی سنتی از طریق واکنش گرماگیر فلوریت (CaF2) با سولفوریک اسید به‌دست می‌آید:[۱۵۷]

CaF2 + H2SO4 → 2 HF(g) + CaSO4

گاز HF تولیدشده را می‌توان در آب جذب کرد یا به‌صورت مایع درآورد.[۱۵۸]

حدود ۲۰٪ از HF تولیدشده، محصول جانبی فرایند تولید کود است که هگزافلوئوروسیلیسیک اسید (H2SiF6) ایجاد می‌کند. این ترکیب را می‌توان از طریق گرماکافت و هیدرولیز به HF تجزیه کرد:

H2SiF6 → 2 HF + SiF4
SiF4 + 2 H2O → 4 HF + SiO2

مسیرهای صنعتی برای تولید F2

ویرایش
 
سلول‌های صنعتی تولید فلوئور در پرستون

روش پیشنهادی مویسان برای تولید مقادیر صنعتی فلوئور همچنان مورد استفاده است. این روش شامل الکترولیز مخلوط پتاسیم بی‌فلوئورید و هیدروژن فلوئورید است. در این فرایند، یون‌های هیدروژن در یک محفظه فولادی روی کاتد کاهش می‌یابند و یون‌های فلوئور روی آند کربنی اکسید می‌شوند و در نتیجه، گازهای هیدروژن و فلوئور تولید می‌شوند.[۵۴][۱۵۹]

دمای این فرایند بالاست، زیرا KF•2HF در ۷۰ درجه سلسیوس (۱۵۸ درجه فارنهایت) ذوب می‌شود و در دمای ۷۰–۱۳۰ درجه سلسیوس (۱۵۸–۲۶۶ درجه فارنهایت) الکترولیز می‌شود. وجود KF برای رسانایی الکتریکی ضروری است، زیرا HF خالص تقریباً نارسانا بوده و الکترولیز نمی‌شود.[۶۹][۱۶۰][۱۶۱]

فلوئور را می‌توان در سیلندرهای فولادی با سطح داخلی غیرفعال‌شده، در دماهای زیر ۲۰۰ درجه سلسیوس (۳۹۲ درجه فارنهایت) ذخیره کرد؛ در غیر این صورت، می‌توان از نیکل استفاده کرد.[۶۹][۱۶۲] شیرهای تنظیم‌کننده و لوله‌کشی از نیکل ساخته می‌شوند، که در برخی موارد از مونل نیز استفاده می‌شود.[۱۶۳]

برای جلوگیری از واکنش‌های ناخواسته، باید مرتباً فرایند غیرفعال‌سازی انجام شود و آب و روغن‌ها کاملاً حذف شوند. در آزمایشگاه، گاز فلوئور را می‌توان تحت فشار کم و در شرایط بی‌آب، در شیشه‌آلات حمل کرد.[۱۶۳] برخی منابع به‌جای آن، سیستم‌های نیکل-مونل-PTFE را پیشنهاد می‌کنند.[۱۶۴]

مسیرهای آزمایشگاهی

ویرایش

در سال ۱۹۸۶، هنگام آماده‌سازی برای یک کنفرانس به مناسبت صدمین سالگرد دستاورد مویسان، کارل او. کریست استدلال کرد که تولید فلوئور باید از طریق واکنش‌های شیمیایی امکان‌پذیر باشد. او دریافت که برخی آنیون‌های فلوریدی فاقد همتای خنثی پایدار هستند، و در نتیجه، اسیدی‌کردن آن‌ها می‌تواند منجر به اکسیداسیون و آزادسازی فلوئور شود. او روشی را ارائه داد که در فشار جو و با بازده بالا فلوئور تولید می‌کند:[۱۶۵]

۲ پتاسیم پرمنگنات + ۲ پتاسیوم فلورید + ۱۰ هیدروژن فلوئورید + ۳ هیدروژن پراکسید → 2 K2MnF6 + ۸ آب + ۳ دگرشکل‌های اکسیژن
2 K2MnF6 + ۴ پنتافلوئورید آنیموان → 4 KSbF6 + ۲ فلوئورید منگنز + F2

کریست بعدها اظهار داشت که «این واکنش‌ها بیش از ۱۰۰ سال شناخته شده بودند و حتی مویسان نیز می‌توانست به این روش دست یابد.»[۱۶۶] حتی تا سال ۲۰۰۸، برخی منابع همچنان مدعی بودند که فلوئور بیش‌ازحد واکنش‌پذیر است و امکان جداسازی شیمیایی آن وجود ندارد.[۱۶۷]

کاربردهای صنعتی

ویرایش

استخراج فلوریت، که عمده‌ترین تأمین‌کننده فلوئور در جهان است، در سال ۱۹۸۹ به اوج خود رسید، زمانی که ۵٫۶ میلیون تن (یکا) سنگ معدن استخراج شد. محدودیت‌های اعمال‌شده بر کلروفلوئوروکربن‌ها این مقدار را تا ۳٫۶ میلیون تن در سال ۱۹۹۴ کاهش داد؛ اما پس از آن تولید مجدداً افزایش یافت. در سال ۲۰۰۳ حدود ۴٫۵ میلیون تن سنگ معدن استخراج شد که درآمدی برابر با دلار آمریکا ۵۵۰ میلیون ایجاد کرد؛ گزارش‌های بعدی فروش جهانی فلوروشیمی در سال ۲۰۱۱ را ۱۵ میلیارد دلار برآورد کردند و پیش‌بینی شد که تولید در سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ بین ۳٫۵ تا ۵٫۹ میلیون تن باشد و درآمد آن حداقل ۲۰ میلیارد دلار برسد.[۶۹][۱۶۸][۱۶۹][۱۷۰][۱۷۱]

شناورسازی کف فلوریت استخراج‌شده را به دو درجهٔ متالورژیکی اصلی با نسبت مساوی تفکیک می‌کند: «متسپر» با خلوص ۶۰–۸۵٪ تقریباً به‌طور کامل در ذوب آهن استفاده می‌شود، در حالی که «اسیدسپر» با خلوص بیش از ۹۷٪ عمدتاً به ترکیب صنعتی کلیدی ترکیب میانی هیدروژن فلوئورید تبدیل می‌شود.[۵۴][۶۹][۱۷۲]

 فلوریتFluorapatiteهیدروژن فلوئوریدگدازگریتولید شیشهشیمی آلی فلوئورهگزافلوروآلومینات سدیماسیدشوییاسید فلوئوروسیلیکیککراکینگهیدروفلوئوروکربنکلروفلوئوروکربنکلروفلوئوروکربنپلی تترافلوئورواتیلنافزودن فلوراید به آب آشامیدنیغنی‌سازی اورانیومهگزا فلوراید گوگردتنگستن هگزافلوئوریدفسفوژیپس
نمودار قابل کلیک صنعت فلوروشیمی بر اساس جریان‌های جرمی
 
ترانسفورماتورهای جریان SF
6
در یک راه‌آهن روسی

سالانه حداقل ۱۷٬۰۰۰ تن متریک فلوئور تولید می‌شود. هزینهٔ آن تنها ۵–۸ دلار به ازای هر کیلوگرم به‌صورت اورانیوم یا هگزا فلوراید گوگرد است، اما به‌عنوان یک عنصر خالص، به دلیل چالش‌های مربوط به جابجایی، هزینهٔ بسیار بیشتری دارد. بیشتر فرآیندهایی که از فلوئور آزاد در مقادیر زیاد استفاده می‌کنند، تولید در محل را تحت ادغام عمودی به‌کار می‌گیرند.[۱۷۳]

بزرگ‌ترین کاربرد گاز فلوئور، که سالانه تا ۷٬۰۰۰ تن متریک از آن استفاده می‌شود، در تهیهٔ UF
6
برای چرخه سوخت هسته‌ای است. فلوئور برای فلوئوره کردن اورانیوم تترافلورید استفاده می‌شود که خود از دی‌اکسید اورانیوم و اسید هیدروفلوئوریک تشکیل شده است.[۱۷۳] فلوئور تک‌ایزوتوپ است، بنابراین هرگونه تفاوت جرمی بین مولکول‌های UF
6
ناشی از حضور 235
U
یا 238
U
است که غنی‌سازی اورانیوم را از طریق انتشار گازی یا سانتریفیوژ گازی ممکن می‌سازد.[۱۳][۵۴]

حدود ۶٬۰۰۰ تن متریک در سال برای تولید SF
6
، دی‌الکتریک بی‌اثر، جهت استفاده در ترانسفورماتورهای ولتاژ بالا و قطع‌کننده‌های مدار مصرف می‌شود، که نیاز به پلی‌کلر بی‌فنیلهای خطرناک مرتبط با دستگاه‌های پرشده از روغن را از بین می‌برد.[۱۷۴] چندین ترکیب فلوئور در الکترونیک استفاده می‌شوند: هگزا فلوراید رنیوم و تنگستن در لایه‌نشانی بخار شیمیایی، تترافلورومتان در پلاسمای اچینگ[۱۷۵][۱۷۶][۱۷۷] و نیتروژن تری‌فلورید در پاکسازی تجهیزات.[۵۴]

فلوئور همچنین در سنتز ترکیبات آلی فلوئور استفاده می‌شود، اما واکنش‌پذیری آن اغلب تبدیل اولیهٔ آن به ترکیبات ملایم‌تر ClF
3
، BrF
3
، یا IF
5
را ضروری می‌کند که امکان فلوئوردهی کنترل‌شده را فراهم می‌آورند. داروهای فلوئوردار از سولفور تترافلورید به جای آن استفاده می‌کنند.[۵۴]

فلوریدهای معدنی

ویرایش
 
استخراج آلومینیوم به شدت به کریولیت وابسته است

مانند سایر آلیاژهای آهن، حدود ۳ کیلوگرم (۶٫۶ پوند) مت‌اسپار به ازای هر تن متریک فولاد افزوده می‌شود؛ یون‌های فلوراید باعث کاهش نقطه ذوب و گران‌روی آن می‌شوند.[۵۴][۱۷۸] علاوه بر نقش آن به عنوان افزودنی در موادی مانند لعاب‌ها و پوشش‌های الکترودهای جوشکاری، بیشتر اسیداسپار با اسید سولفوریک واکنش داده و اسید هیدروفلوئوریک تولید می‌کند که در اسیدشویی فولاد، حکاکی روی شیشه و کراکینگ استفاده می‌شود.[۵۴] یک‌سوم اسید هیدروفلوئوریک برای سنتز هگزافلوروآلومینات سدیم و فلورید آلومینیوم مصرف می‌شود، که هر دو به عنوان روان‌ساز در فرایند هال–هرولت برای استخراج آلومینیوم به کار می‌روند؛ به دلیل واکنش‌های گاه‌به‌گاه این ترکیبات با تجهیزات ذوب، جایگزینی آن‌ها ضروری است. هر تن متریک آلومینیوم به حدود ۲۳ کیلوگرم (۵۱ پوند) روان‌ساز نیاز دارد.[۵۴][۱۷۹] فلوئوروسیلیکات‌ها دومین بخش عمدهٔ مصرف را تشکیل می‌دهند، به‌ویژه فلوئوروسیلیکات سدیم که در فلوریداسیون آب، تصفیهٔ فاضلاب‌های صنعتی و به عنوان یک ترکیب واسط در تولید کریولیت و تترافلوئورید سیلیکون به کار می‌رود.[۱۸۰] دیگر فلوریدهای معدنی مهم شامل فلورید کبالت (II), فلورید نیکل (II), و فلورید آمونیوم هستند.[۵۴][۹۱][۱۸۱]

فلوریدهای آلی

ویرایش

بیش از ۲۰٪ فلوریت استخراج‌شده و بیش از ۴۰٪ اسید هیدروفلوئوریک در تولید ترکیبات آلی فلوئوره مصرف می‌شود، که گازهای سرماساز بیشترین سهم را دارند و فلوروپلیمرها نیز سهم خود را در بازار افزایش داده‌اند.[۵۴][۱۸۲] سورفکتانت‌ها بخش کوچکی از این مصرف را تشکیل می‌دهند اما بیش از ۱ میلیارد دلار درآمد سالانه ایجاد می‌کنند.[۱۸۳] به دلیل خطر واکنش مستقیم هیدروکربن-فلوئور در دمای بالای −۱۵۰ درجه سلسیوس (−۲۳۸ درجه فارنهایت)، تولید صنعتی ترکیبات فلوروکربنی به‌طور غیرمستقیم انجام می‌شود، عمدتاً از طریق واکنش فینکلشتاین مانند فلوئورینه‌سازی سوارتس، که در آن اتم‌های کلر در کلروکربن‌ها با فلوئور جایگزین می‌شوند. فلوئورینه‌سازی الکتروشیمیایی نیز هیدروکربن‌ها را در اسید هیدروفلوئوریک تحت الکترولیز قرار می‌دهد و فرایند فرایند فاولر از حامل‌های جامد فلوئور مانند فلورید کبالت (III) برای این کار بهره می‌برد.[۸۱][۱۸۴]

گازهای سرماساز

ویرایش

سردکننده‌های هالوژنی، که به‌طور غیررسمی فریون نامیده می‌شوند،[note ۱۶] بر اساس مبردی که مقدار فلوئور، کلر، کربن و هیدروژن موجود در آن را نشان می‌دهد، طبقه‌بندی می‌شوند.[۵۴][۱۸۵] کلروفلوئوروکربن‌ها (CFCها) مانند تری‌کلروفلوئورومتان، دی‌کلرودی‌فلوئورومتان، و ۱٬۲-دی‌کلروتترافلوئورواتان در دههٔ ۱۹۸۰ تولید ترکیبات آلی فلوئوردار را تحت سلطه داشتند. این ترکیبات که در سیستم‌های تهویه مطبوع، پیشرانه‌ها و حلال‌ها به کار می‌رفتند، در اوایل دههٔ ۲۰۰۰ به دلیل ممنوعیت‌های گستردهٔ بین‌المللی، تولیدشان به کمتر از یک‌دهم اوج خود کاهش یافت.[۵۴] هیدروکلروفلوئوروکربن‌ها (HCFCها) و هیدروفلوئوروکربن‌ها (HFCها) به عنوان جایگزین‌های CFCها طراحی شدند؛ سنتز این ترکیبات بیش از ۹۰٪ مصرف فلوئور در صنایع آلی را تشکیل می‌دهد. از جمله مهم‌ترین HCFCها می‌توان به R-22، کلرودی‌فلورومتان و ۱٬۱-دی‌کلرو-۱-فلورواتان اشاره کرد. اصلی‌ترین HFC، ۱٬۱٬۱٬۲-تترافلوئورواتان[۵۴] است، در حالی که یک مولکول جدیدتر، ۲٬۳٬۳٬۳-تترافلوئوروپروپیلن، که یک هیدروفلوئوراولفین (HFO) است، به دلیل داشتن پتانسیل گرمایش جهانی کمتر از ۱٪ HFC-134a، مورد توجه قرار گرفته است.[۱۸۶]

پلیمرها

ویرایش
 
پارچه‌های آغشته به فلوروسورفکتانت اغلب آب‌گریزی هستند.

در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ حدود ۱۸۰ هزار تن متریک فلوئوروپلیمر تولید شد که درآمدی بیش از ۳٫۵ میلیارد دلار در سال ایجاد کرد.[۱۸۷] بازار جهانی این مواد در سال ۲۰۱۱ کمی کمتر از ۶ میلیارد دلار برآورد شد.[۱۸۸] فلوئوروپلیمرها تنها از طریق پلیمریزاسیون رادیکال‌های آزاد تشکیل می‌شوند.[۱۵۲]

پلی‌تترافلوئورواتیلن (PTFE) که گاهی با نام تجاری تفلون (از شرکت دوپونت) شناخته می‌شود،[۱۸۹] حدود ۶۰ تا ۸۰ درصد تولید فلوئوروپلیمرهای جهان را از نظر وزنی شامل می‌شود.[۱۸۷] بزرگ‌ترین کاربرد آن در عایق الکتریکی است، زیرا PTFE یک دی‌الکتریک عالی محسوب می‌شود. این ماده همچنین در صنعت شیمیایی برای مقاوم‌سازی در برابر خوردگی، در پوشش‌دهی لوله‌ها، لوله‌های انعطاف‌پذیر و واشرها استفاده می‌شود. از دیگر کاربردهای آن می‌توان به پارچهٔ فایبرگلاس پوشش داده‌شده با PTFE برای سقف استادیوم‌ها اشاره کرد. در بخش مصرف‌کننده، ظروف نچسب یکی از مهم‌ترین کاربردهای PTFE هستند.[۱۸۹]

فیلم‌های PTFE در فرآیندی خاص به PTFE منبسط‌شده (ePTFE) تبدیل می‌شوند که به‌عنوان یک غشای مصنوعی با منافذ ریز شناخته می‌شود. این ماده، که با نام تجاری گورتکس نیز شناخته می‌شود، در تولید لباس‌های ضدآب، تجهیزات حفاظتی شخصی و فیلتراسیون کاربرد دارد. همچنین، الیاف ePTFE برای ساخت آب‌بند مکانیکی و فیلترهای گرد و غبار استفاده می‌شوند.[۱۸۹]

برخی از فلوئوروپلیمرهای دیگر مانند اتیلن پروپیلن فلوئوردار خصوصیات PTFE را تقلید کرده و می‌توانند جایگزین آن شوند، اما در عین حال هزینهٔ بیشتری دارند، راحت‌تر قالب‌گیری می‌شوند ولی پایداری حرارتی کمتری دارند. دو نوع مختلف از فیلم‌های فلوئوروپلیمر برای جایگزینی شیشه در سلول‌های خورشیدی استفاده می‌شوند.[۱۸۹][۱۹۰]

یونومرهای فلوئوردار که از نظر شیمیایی بسیار مقاوم (ولی گران‌قیمت) هستند، در غشاهای سلول‌های الکتروشیمیایی کاربرد دارند که شناخته‌شده‌ترین نمونهٔ آن نافین است. این ماده که در دههٔ ۱۹۶۰ توسعه یافت، ابتدا به‌عنوان مادهٔ سلول‌های سوختی در فضاپیماها مورد استفاده قرار گرفت و سپس جایگزین سلول‌های مبتنی بر جیوه در فرایند کلر-آلکالی شد. در سال‌های اخیر، استفاده از آن در سلول‌های سوختی غشای تبادل پروتون برای خودروها دوباره مطرح شده است.[۱۹۱][۱۹۲][۱۹۳]

فلوئوروالاستومرها مانند لاستیک فلوئور ترکیبات فلوئوروپلیمری اتصال عرضی شده هستند که عمدتاً در اورینگ‌ها استفاده می‌شوند.[۱۸۹] همچنین پرفلوروبوتان (C4F10) به‌عنوان یک مادهٔ ضدحریق مورد استفاده قرار می‌گیرد.[۱۹۴]

سورفکتانت‌ها

ویرایش

فلوروسورفکتانت‌ها مولکول‌های کوچک ارگانوفلوئور هستند که برای دفع آب و لکه‌ها به کار می‌روند. این مواد اگرچه بسیار گران هستند (در حدود ۲۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار به ازای هر کیلوگرم، مشابه داروهای تجویزی)، اما تا سال ۲۰۰۶ بیش از ۱ میلیارد دلار درآمد سالانه ایجاد کردند؛ به‌طور مثال، برند Scotchgard در سال ۲۰۰۰ به‌تنهایی ۳۰۰ میلیون دلار فروش داشت.[۱۸۳][۱۹۵][۱۹۶]

با این حال، فلوروسورفکتانت‌ها تنها بخش کوچکی از بازار کلی سورفکتانت‌ها را تشکیل می‌دهند، چراکه بیشتر این بازار در اختیار محصولات ارزان‌تر مبتنی بر هیدروکربن است. کاربرد این مواد در رنگ‌ها با هزینه‌های ترکیب بالا مواجه است و در سال ۲۰۰۶ ارزش این بخش از بازار تنها ۱۰۰ میلیون دلار برآورد شد.[۱۸۳]

مواد شیمیایی کشاورزی

ویرایش

حدود ۳۰٪ از ماده شیمیایی کشاورزیها حاوی فلوئور هستند،[۱۹۷] بیشتر آن‌ها علف‌کشها و قارچ‌کشها هستند و تعدادی هورمون گیاهی نیز وجود دارند. جایگزینی فلوئور، معمولاً با جایگزینی یک اتم یا در بیشتر موارد یک گروه تری‌فلورومتیل، یک تغییر مقاوم است که اثراتی مشابه با داروهای فلوئوره شده دارد: افزایش زمان ماندگاری بیولوژیکی، عبور از غشا و تغییر شناسایی مولکولی.[۱۹۸] تری‌فلورالین یک نمونه برجسته است که در ایالات متحده به‌طور گسترده به‌عنوان یک علف‌کش استفاده می‌شود،[۱۹۸][۱۹۹] اما به‌عنوان یک ماده سرطان‌زا شناخته شده و در بسیاری از کشورهای اروپایی ممنوع شده است.[۲۰۰] سدیم فلورواستات (۱۰۸۰) یک سم پستانداران است که در آن یک هیدروژن سدیم استات با فلوئور جایگزین شده است؛ این ماده متابولیسم سلولی را با جایگزینی استات در چرخه اسید سیتریک مختل می‌کند. اولین‌بار در اواخر قرن ۱۹ سنتز شد و در اوایل قرن ۲۰ به‌عنوان یک آفت‌کش شناخته شد و بعدها در استفاده کنونی خود به‌کار گرفته شد. نیوزیلند، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده ۱۰۸۰، از آن برای حفاظت از کیوی (پرنده)ها در برابر صاریغ دم‌قلم‌مویی معمولی استرالیایی مهاجم استفاده می‌کند.[۲۰۱] اروپا و ایالات متحده استفاده از ۱۰۸۰ را ممنوع کرده‌اند.[۲۰۲][۲۰۳][note ۱۷]

کاربردهای دارویی

ویرایش

مراقبت دندان‌ها

ویرایش
 
درمان موضعی فلوراید در پاناما

مطالعات جمعیتی از اواسط قرن ۲۰ به بعد نشان می‌دهند که داروی موضعی فلوراید پوسیدگی دندان را کاهش می‌دهد. این ابتدا به تبدیل مینای دندان هیدروکسی آپاتیت به فلورآپاتیت مقاوم‌تر نسبت داده شد، اما مطالعات روی دندان‌های پیش از فلوریداسیون این فرضیه را رد کردند و نظریه‌های کنونی شامل کمک فلوراید به رشد مینای دندان در حفره‌های کوچک هستند.[۲۰۴] پس از مطالعات روی کودکان در مناطقی که فلوراید به‌طور طبیعی در آب آشامیدنی وجود داشت، تأمین آب کنترل‌شده با فلوراید برای مقابله با پوسیدگی دندان‌ها از دهه ۱۹۴۰ آغاز شد و اکنون به آبی که ۶ درصد از جمعیت جهانی را تأمین می‌کند، از جمله دو سوم آمریکایی‌ها، اعمال می‌شود.[۲۰۵][۲۰۶] مرورهای ادبیات علمی در سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۷ فلوریداسیون آب را با کاهش قابل توجه پوسیدگی دندان در کودکان مرتبط دانستند.[۲۰۷] علیرغم چنین تأییدهایی و شواهدی مبنی بر عدم وجود اثرات منفی به جز فلوئوروزیس دندانی عمدتاً خوش‌خیم،[۲۰۸] همچنان مخالفت‌هایی از جنبه‌های اخلاقی و ایمنی وجود دارد.[۲۰۶][۲۰۹] فواید فلوریداسیون کاهش یافته است، ممکن است به دلیل منابع دیگر فلوراید، اما همچنان در گروه‌های کم‌درآمد قابل اندازه‌گیری است.[۲۱۰] سدیم مونوفلوروفسفات و گاهی فلوئورید قلع (II) در خمیردندانهای فلوریده یافت می‌شوند، که برای اولین بار در ایالات متحده در سال ۱۹۵۵ معرفی شدند و اکنون در کشورهای توسعه‌یافته رایج هستند، همراه با دهانشویه‌های فلوریده، ژل‌ها، فوم‌ها و وارنیش‌ها.[۲۱۰][۲۱۱]

داروها

ویرایش
 
کپسول‌های فلوکستین

بیست درصد از داروهای مدرن حاوی فلوراید هستند.[۲۱۲] یکی از این داروها، آتورواستاتین (لیپیتور)، از نظر درآمد بیشتر از هر داروی دیگری درآمد داشت تا اینکه در سال ۲۰۱۱ به دارویی عمومی تبدیل شد.[۲۱۳] داروی ترکیبی آسم Seretide، که در اوایل دهه ۲۰۰۰ یکی از ده داروی پرفروش بود، دو ماده فعال دارد که یکی از آن‌ها – فلوتیکازون – فلوئوره شده است.[۲۱۴] بسیاری از داروها به‌منظور تأخیر در غیرفعال‌سازی و افزایش مدت زمان دوز، فلوئوره می‌شوند زیرا پیوند کربن-فلوراید بسیار پایدار است.[۲۱۵] فلوئوره شدن همچنین چربی‌دوستی را افزایش می‌دهد زیرا پیوند فلوراید نسبت به پیوند کربن-هیدروژن بیشتر هیدروفوب است، و این معمولاً به نفوذ دارو در غشای سلولی و در نتیجه فراهمی زیستی کمک می‌کند.[۲۱۴]

ضدافسردگی‌های سه‌حلقه‌ای و دیگر داروهای ضدافسردگی پیش از دهه ۱۹۸۰ عوارض جانبی زیادی داشتند به‌دلیل تداخل غیرانتخابی آن‌ها با ناقل عصبیهای دیگر غیر از هدف سروتونین؛ فلوکستین فلوئوره‌شده انتخابی بود و یکی از اولین داروهایی بود که این مشکل را برطرف کرد. بسیاری از ضدافسردگی‌های کنونی همان درمان را دریافت می‌کنند، از جمله مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونینها: سیتالوپرام، انانتیومر آن اس‌سیتالوپرام، فلووکسامین و پاروکستین.[۲۱۶][۲۱۷] کوینولونها آنتی‌بیوتیک‌های مصنوعی با طیف وسیع هستند که اغلب فلوئوره می‌شوند تا اثرات آن‌ها تقویت شود. این‌ها شامل سیپروفلوکساسین و لووفلوکساسین می‌شوند.[۲۱۸][۲۱۹][۲۲۰][۲۲۱] فلوراید همچنین در استروئیدها استفاده می‌شود:[۲۲۲] فلودروکورتیزون یک مینرالوکورتیکوئید افزایش‌دهنده فشار خون است و تریامسینولون و دگزامتازون از استروئیدهای قوی گلوکوکورتیکوئید هستند.[۲۲۳] اکثریت بیهوش‌کننده‌های استنشاقی به‌شدت فلوئوره شده‌اند؛ نمونه اولیه هالوتان از دیگران پایدارتر و قوی‌تر است. ترکیبات بعدی مانند اترهای فلوئوره‌شده سووفلوران و دس‌فلوران بهتر از هالوتان هستند و تقریباً در خون حل نمی‌شوند، که باعث می‌شود زمان بیدار شدن سریع‌تر باشد.[۲۲۴][۲۲۵]

تصویربرداری PET

ویرایش
 
یک اسکن PET از بدن کامل با گلوکز نشاندار شده با فلوئور-۱۸ رادیواکتیو. مغز و کلیه‌های طبیعی به اندازه کافی گلوکز جذب می‌کنند تا تصویربرداری شوند. یک تومور بدخیم در شکم بالا مشاهده می‌شود. فلوئور رادیواکتیو در ادرار مثانه دیده می‌شود.

فلوئور-۱۸ اغلب در ردیاب هسته‌ایها برای برش‌نگاری با گسیل پوزیترون استفاده می‌شود، زیرا نیمه‌عمر آن تقریباً دو ساعت است که برای انتقال آن از تأسیسات تولید به مراکز تصویربرداری کافی است.[۲۲۶] رایج‌ترین ردیاب فلودئوکسی گلوکوز (18F) است[۲۲۶] که پس از تزریق داخل وریدی، توسط بافت‌هایی که به گلوکز نیاز دارند، مانند مغز و بیشتر تومورهای بدخیم جذب می‌شود؛[۲۲۷] سی‌تی اسکن سپس می‌تواند برای تصویربرداری دقیق‌تر استفاده شود.[۲۲۸]

حامل‌های اکسیژن

ویرایش

فلوروکربن‌های مایع قادرند حجم زیادی از اکسیژن یا دی‌اکسید کربن را نگهداری کنند، بیشتر از خون، و توجه زیادی را برای استفاده‌های احتمالی در خون مصنوعی و تنفس مایع به خود جلب کرده‌اند.[۲۲۹] به‌دلیل اینکه فلوروکربن‌ها معمولاً با آب مخلوط نمی‌شوند، باید به‌صورت امولسیون‌ها (قطرات کوچک فلوروکربن تعلیق‌شده در آب) برای استفاده به‌عنوان خون ترکیب شوند.[۲۳۰][۲۳۱] یکی از این محصولات، Oxycyte، از آزمایش‌ها بالینی اولیه عبور کرده است.[۲۳۲] این مواد می‌توانند به ورزشکاران استقامتی کمک کنند و از ورود آن‌ها به ورزش‌ها جلوگیری شده است؛ یکی از دوچرخه‌سواران در سال ۱۹۹۸ نزدیک به مرگ رفت که باعث شد تحقیقی در مورد سوءاستفاده از این مواد انجام شود.[۲۳۳][۲۳۴] کاربردهای تنفس مایع با فلوروکربن خالص (که از فلوروکربن مایع خالص استفاده می‌کند، نه امولسیون آب) شامل کمک به قربانیان سوختگی و نوزادان نارس با ریه‌های ناکامل است. پر کردن جزئی و کامل ریه‌ها مورد بررسی قرار گرفته است، اگرچه تنها مورد اول آزمایش‌های قابل توجهی در انسان‌ها داشته است.[۲۳۵] تلاش‌های شرکت Alliance Pharmaceuticals به آزمایش‌ها بالینی رسید اما به‌دلیل اینکه نتایج بهتر از درمان‌های معمولی نبود، رها شد.[۲۳۶]

نقش زیستی

ویرایش

فلوئور یک ماده مغذی معدنی ضروری برای انسان‌ها و سایر پستانداران نیست، اما مقادیر کم آن برای تقویت مینای دندان مفید شناخته شده است. در این فرایند، تشکیل فلوئور آپاتیت باعث مقاوم‌تر شدن مینا در برابر حملات اسیدی ناشی از تخمیر قندها توسط باکتری‌ها می‌شود. مقادیر اندکی از فلوئور ممکن است برای استحکام استخوان‌ها نیز مفید باشد، اما این موضوع هنوز به‌طور قطعی اثبات نشده است.[۲۳۷] هم سازمان جهانی بهداشت (WHO) و هم مؤسسه پزشکی آکادمی‌های ملی علوم، مهندسی و پزشکی ایالات متحده میزان مجاز توصیه‌شده روزانه (RDA) و حد بالای دریافت فلوئور را منتشر می‌کنند که بر اساس سن و جنسیت متفاوت است.[۲۳۸][۲۳۹]

ترکیبات طبیعی آلی فلوئور در میکروارگانیسم‌ها، گیاهان[۵۷] و اخیراً در حیوانات نیز یافت شده‌اند.[۲۴۰] رایج‌ترین ترکیب سدیم فلورواستات است که به‌عنوان یک دفاع گیاه در برابر علف‌خواران در حداقل ۴۰ گونه گیاهی در آفریقا، استرالیا و برزیل به کار می‌رود.[۲۰۲] نمونه‌های دیگر شامل اسید چرب‌های انتهایی فلوئورینه، فلوئورواستون و فلوئوروسیتریک اسید هستند.[۲۴۱]

در سال ۲۰۰۲، آنزیمی که توانایی اتصال فلوئور به کربن را دارد – آدنوزیل-فلوئورید سنتاز – در باکتری‌ها کشف شد.[۲۴۲]

عنصر فلوئور برای موجودات زنده بسیار سمی است. اثرات آن بر انسان در غلظت‌هایی کمتر از ۵۰ ppm هیدروژن سیانید آغاز می‌شود[۲۴۳] و مشابه اثرات کلر است:[۲۴۴] تحریک شدید چشم‌ها و دستگاه تنفسی، به همراه آسیب به کبد و کلیه، در غلظت‌های بالاتر از ۲۵ ppm رخ می‌دهد که این مقدار، حد آستانه خطر فوری برای زندگی و سلامت در مورد فلوئور است.[۲۴۵] آسیب جدی به چشم و بینی در غلظت ۱۰۰ ppm رخ می‌دهد،[۲۴۵] و استنشاق ۱٬۰۰۰ ppm از فلوئور ظرف چند دقیقه منجر به مرگ خواهد شد،[۲۴۶] در حالی که این مقدار برای هیدروژن سیانید ۲۷۰ ppm است.[۲۴۷]

اسید هیدروفلوئوریک

ویرایش
فلوئور
خطرات
GHS pictograms       
سیستم هماهنگ جهانی طبقه‌بندی و برچسب‌گذاری مواد شیمیایی خطر
GHS hazard statements H270, H314, <span class="abbr" style="color: blue; border-bottom: 1px dotted blue" title="Error in hazard statements">H310+330[۲۴۸]
لوزی آتش
 Special hazard W+OX: Reacts with water in an unusual or dangerous manner AND is oxidizer.
به استثنای جایی که اشاره شده‌است در غیر این صورت، داده‌ها برای مواد به وضعیت استانداردشان داده شده‌اند (در 25 °C (۷۷ °F)، ۱۰۰ kPa)
Infobox references

 
سوختگی ناشی از اسید هیدروفلوئوریک ممکن است تا یک روز آشکار نشود، و پس از آن درمان‌های مبتنی بر کلسیم اثربخشی کمتری دارند.[۲۴۹]

اسید هیدروفلوئوریک ضعیف‌ترین هیدروژن هالید است و دارای ثابت تفکیک اسیدی ۳٫۲ در دمای ۲۵ °C می‌باشد.[۲۵۰] هیدروژن فلوئورید خالص به دلیل پیوند هیدروژنی، یک مایع فرّار است، در حالی که سایر هیدروژن هالیدها به صورت گاز وجود دارند. این ماده قادر به تخریب شیشه، بتن، فلزات و مواد آلی است.[۲۵۱]

اسید هیدروفلوئوریک یک سم تماسی است که خطرات بیشتری نسبت به بسیاری از اسیدهای قوی مانند اسید سولفوریک دارد، حتی با وجود آنکه اسیدی ضعیف محسوب می‌شود: این اسید در محلول‌های آبی خنثی باقی می‌ماند و بنابراین سریع‌تر به بافت‌ها نفوذ می‌کند، چه از طریق استنشاق، بلع یا تماس با پوست. بین سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۴، حداقل ۹ کارگر در ایالات متحده بر اثر چنین حوادثی جان باختند. این اسید با کلسیم و منیزیم در خون واکنش داده و منجر به هیپوکلسمی و در نهایت مرگ از طریق آریتمی قلبی می‌شود.[۲۵۲] تشکیل فلورید کلسیم نامحلول، درد شدیدی ایجاد می‌کند[۲۵۳] و سوختگی‌هایی با وسعت بیش از ۱۶۰ cm2 (۲۵ in2) می‌توانند باعث سمیت سیستمیک جدی شوند.[۲۵۴]

علائم مواجهه با اسید هیدروفلوئوریک ممکن است تا هشت ساعت برای محلول ۵۰٪ ظاهر نشود، و این زمان برای غلظت‌های کمتر تا ۲۴ ساعت افزایش یابد. ممکن است در ابتدا سوختگی بدون درد باشد، زیرا هیدروژن فلوئورید عملکرد عصبی را مختل می‌کند. در صورت تماس پوست با HF، می‌توان آسیب را با شست‌وشو در جریان آب به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه و حذف لباس‌های آلوده کاهش داد.[۲۵۵] پس از آن معمولاً کلسیم گلوکونات استفاده می‌شود تا یون‌های کلسیم با فلورید پیوند یابند؛ سوختگی‌های پوستی را می‌توان با ژل ۲٫۵٪ کلسیم گلوکونات یا محلول‌های شست‌وشوی مخصوص درمان کرد.[۲۵۶][۲۵۷][۲۵۸] در صورت جذب اسید هیدروفلوئوریک، درمان پزشکی بیشتری مورد نیاز است؛ کلسیم گلوکونات ممکن است به صورت تزریق یا داخل وریدی تجویز شود. استفاده از کلرید کلسیم – که یک معرف آزمایشگاهی رایج است – به جای کلسیم گلوکونات ممنوع است، زیرا می‌تواند منجر به عوارض شدید شود. در برخی موارد، برداشتن بافت آسیب‌دیده یا قطع عضو ممکن است ضروری باشد.[۲۵۴][۲۵۹]

یون فلورید

ویرایش

فلوریدهای محلول به‌طور متوسط سمی هستند: ۵ تا ۱۰ گرم سدیم فلورید، یا ۳۲ تا ۶۴ میلی‌گرم یون فلورید به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، برای بزرگسالان دوز کشنده محسوب می‌شود.[۲۶۰] یک‌پنجم این دوز نیز می‌تواند اثرات نامطلوب بر سلامت داشته باشد،[۲۶۱] و مصرف مزمن بیش از حد آن ممکن است منجر به فلوئوروزیس استخوانی شود، که میلیون‌ها نفر در آسیا و آفریقا را تحت تأثیر قرار داده و در کودکان باعث کاهش ضریب هوشی می‌شود.[۲۶۱][۲۶۲] فلورید بلعیده‌شده در معده به اسید هیدروفلوئوریک تبدیل می‌شود که به‌راحتی توسط روده‌ها جذب شده، از غشای سلولی عبور می‌کند، با کلسیم پیوند می‌یابد و در عملکرد آنزیم‌های مختلف اختلال ایجاد می‌کند، تا در نهایت از طریق ادرار دفع شود. محدودیت‌های مواجهه با فلورید بر اساس آزمایش ادرار برای بررسی توانایی بدن در دفع یون‌های فلورید تعیین می‌شود.[۲۶۱][۲۶۳]

در گذشته، بیشتر موارد مسمومیت با فلورید ناشی از بلع تصادفی حشره‌کش‌های حاوی فلوریدهای معدنی بوده است.[۲۶۴] امروزه بیشتر تماس‌های مراکز کنترل مسمومیت در مورد احتمال مسمومیت با فلورید، به دلیل بلعیدن خمیردندان‌های حاوی فلورید است.[۲۶۱] خرابی تجهیزات فلوریداسیون آب نیز از دیگر عوامل خطر است؛ در یک حادثه در آلاسکا، نزدیک به ۳۰۰ نفر تحت تأثیر قرار گرفتند و یک نفر جان باخت.[۲۶۵] خطرات ناشی از خمیردندان برای کودکان خردسال بیشتر است، و مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری توصیه می‌کند که والدین بر مسواک زدن کودکان زیر شش سال نظارت داشته باشند تا از بلعیدن خمیردندان جلوگیری شود.[۲۶۶] در یک مطالعه منطقه‌ای، طی یک سال ۸۷ مورد مسمومیت با فلورید در کودکان پیش از سن بلوغ گزارش شد که شامل یک مورد مرگ ناشی از بلع حشره‌کش بود. بیشتر این موارد علائمی نداشتند، اما حدود ۳۰٪ از آن‌ها دچار درد معده شدند.[۲۶۴] مطالعه‌ای گسترده‌تر در سراسر ایالات متحده نتایج مشابهی را نشان داد: ۸۰٪ از موارد مربوط به کودکان زیر شش سال بود و موارد جدی اندک بودند.[۲۶۷]

نگرانی‌های محیط زیستی

ویرایش

جو زمین

ویرایش
 
پیش‌بینی ناسا از اوزون استراتسفریک بر فراز آمریکای شمالی بدون پروتکل مونترال[۲۶۸]

پیمان مونترال که در سال ۱۹۸۷ امضا شد، مقررات سخت‌گیرانه‌ای در مورد کلروفلوئوروکربن‌ها (CFCs) و بروموفلوئوروکربنها به دلیل پتانسیل آسیب‌رسانی به اوزون (ODP) وضع کرد. ثبات بالایی که این مواد را برای کاربردهای اولیه‌شان مناسب می‌کرد، به این معنا بود که این مواد تا زمانی که به ارتفاعات بالاتر نرسیدند تجزیه نمی‌شدند، جایی که اتم‌های کلر و برم آزاد شده به مولکول‌های اوزون حمله می‌کردند.[۲۶۹] حتی با وجود ممنوعیت و نشانه‌های اولیه از کارایی آن، پیش‌بینی‌ها هشدار می‌دهند که چندین نسل طول خواهد کشید تا بهبودی کامل حاصل شود.[۲۷۰][۲۷۱] هیدروکلروفلوئوروکربن‌ها (HCFCs) با یک‌دهم ODP CFCها، جایگزین‌های فعلی هستند،[۲۷۲] و خود این مواد قرار است تا سال ۲۰۳۰–۲۰۴۰ توسط هیدروفلوئوروکربن‌ها (HFCs) که فاقد کلر و ODP صفر هستند، جایگزین شوند.[۲۷۳] در سال ۲۰۰۷ این تاریخ برای کشورهای توسعه‌یافته به سال ۲۰۲۰ پیش برده شد؛[۲۷۴] آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده آمریکا تولید یکی از HCFCها را از سال ۲۰۰۳ ممنوع کرده و تولید دو مورد دیگر را محدود کرده است.[۲۷۳] گازهای فلوئورکربن معمولاً گازهای گلخانه‌ای هستند با پتانسیل گرمایش جهانی (GWP) بین ۱۰۰ تا ۱۰٬۰۰۰؛ سولفور هگزا فلوراید مقدار حدود ۲۰٬۰۰۰ دارد.[۲۷۵] یک استثنا ۲٬۳٬۳٬۳-تترافلوئوروپروپیلن است که نوع جدیدی از مبرد به نام هیدروفلوئوروولفین (HFO) است و به دلیل GWP کمتر از ۱، در مقایسه با ۱٬۴۳۰ برای مبرد استاندارد فعلی ۱٬۱٬۱٬۲-تترافلوئورواتان، تقاضای جهانی را جلب کرده است.[۱۸۶]

بیوپرسستنس

ویرایش
 
پرفلوئورواکتان‌سولفونیک اسید، یک جزء کلیدی از اسکاتچگارد تا سال ۲۰۰۰[۲۷۶]

ترکیبات آلی فلوئورین به دلیل استحکام پیوند کربن-فلوئور دارای بیوپرسستنس هستند. اسیدهای پرفلوئوروالکیل (PFAAs) که به دلیل گروه‌های عملکردی اسیدی خود در آب کمی حل می‌شوند، به عنوان آلاینده‌های آلی دیرپا شناخته می‌شوند؛[۲۷۷] پرفلوئورواکتان‌سولفونیک اسید (PFOS) و پرفلوئورواکتانوئیک اسید (PFOA) بیشترین تحقیقات را به خود اختصاص داده‌اند.[۲۷۸][۲۷۹][۲۸۰] PFAAs در مقادیر جزئی در سراسر جهان از جمله در خرس‌های قطبی و انسان‌ها پیدا شده‌اند، به طوری که PFOS و PFOA در شیر مادر و خون نوزادان مشاهده شده است. یک مرور در سال ۲۰۱۳ نشان داد که همبستگی اندکی بین سطح PFAA در آب‌های زیرزمینی و خاک و فعالیت‌های انسانی وجود دارد؛ هیچ الگوی واضحی از غلبه یک ماده شیمیایی مشاهده نشد و مقادیر بالاتر PFOS با مقادیر بالاتر PFOA همبستگی داشت.[۲۷۸][۲۷۹][۲۸۱] در بدن، PFAAs به پروتئین‌هایی مانند آلبومین سرم متصل می‌شوند؛ آن‌ها تمایل دارند در انسان‌ها در کبد و خون متمرکز شوند قبل از اینکه از طریق کلیه‌ها دفع شوند. زمان ماندگاری در بدن به شدت بسته به گونه متفاوت است، به طوری که نیمه‌عمر آن‌ها در جونده‌ها به روزها و در انسان‌ها به سال‌ها می‌رسد.[۲۷۸][۲۷۹][۲۸۲] دوزهای بالای PFOS و PFOA موجب سرطان و مرگ در جونده‌های نوزاد می‌شود اما مطالعات انسانی هیچ تأثیری در سطوح کنونی قرار گرفتن در معرض این مواد نشان نداده است.[۲۷۸][۲۷۹][۲۸۲]

پانویس

ویرایش
  1. با فرض این‌که هیدروژن به عنوان یک هالوژن در نظر گرفته نشود.
  2. منابع در مورد شعاع‌های اتمی اکسیژن، فلوئور و نئون با هم تفاوت دارند؛ بنابراین مقایسه دقیق امکان‌پذیر نیست.
  3. α-فلوئور الگوی منظمی از مولکول‌ها دارد و یک جامد بلوری است، اما مولکول‌های آن جهت‌گیری خاصی ندارند. مولکول‌های β-فلوئور مکان‌های ثابتی دارند و چرخش آن‌ها حداقل است.[۳۵]
  4. نسبت تکانه زاویه‌ای به لحظه مغناطیسی به نام نسبت ژیرومغناطیسی شناخته می‌شود. «برخی هسته‌ها را می‌توان به‌طور کلی به‌عنوان چرخش در اطراف محوری مانند زمین یا مانند یک کره در نظر گرفت. به‌طور کلی، چرخش آن‌ها به آن‌ها تکانه زاویه‌ای و لحظه مغناطیسی می‌دهد؛ اولی به دلیل جرم آن‌ها و دومی به این دلیل که تمام یا بخشی از بار الکتریکی آن‌ها ممکن است در حال چرخش با جرم باشد.»[۳۹]
  5. باسیلیوس والنتینوس به‌طور فرضی فلوئوریت را در اواخر قرن پانزدهم توصیف کرده است، اما چون نوشته‌های او ۲۰۰ سال بعد کشف شدند، صحت این کار مشکوک است.[۶۱][۶۲][۶۳]
  6. یا شاید از سال ۱۶۷۰ به بعد؛ Partington[۶۷] و Weeks[۶۶] گزارش‌های متفاوتی دارند.
  7. Fl، از سال ۲۰۱۲، برای فلروویم استفاده می‌شود.
  8. همفری دیوی، ژوزف لویی گیلوساک، لویس ژاکوس تنارد، و شیمیدان‌های ایرلندی توماس و جورج ناکس آسیب دیدند. شیمیدان بلژیکی پائولین لوئیه و شیمیدان فرانسوی Jérôme Nicklès [de] جان خود را از دست دادند. موآسان همچنین مسمومیت شدید با هیدروژن فلورید را تجربه کرد.[۶۶][۷۶]
  9. همچنین اختراع کوره قوس الکتریکی او نیز مورد تقدیر قرار گرفت.
  10. بورون و فلوراید نیتروژن، که دارای پیوندهای فلوئور مرتبه بالاتری هستند، و برخی کمپلکس شیمیاییها از آن به‌عنوان لیگاند واسطه استفاده می‌کنند. پیوند هیدروژنی نیز امکان‌پذیر است.
  11. ZrF
    4
    در دمای ۹۳۲ درجه سلسیوس (۱٬۷۱۰ درجه فارنهایت) ذوب می‌شود،[۱۰۰] HfF
    4
    در دمای ۹۶۸ درجه سلسیوس (۱٬۷۷۴ درجه فارنهایت) به بخار می‌رود،[۹۷] و UF
    4
    در دمای ۱٬۰۳۶ درجه سلسیوس (۱٬۸۹۷ درجه فارنهایت) ذوب می‌شود.[۱۰۱]
  12. این سیزده فلوراید مربوط به مولیبدن، تکنسیوم، روثنیوم، رودیوم، تنگستن، رنیوم، آسمیم، ایریدیم، پلاتین، پولونیوم، اورانیوم، نپتونیوم، و پلوتونیوم هستند.
  13. تترافلورومتان به‌طور رسمی یک ترکیب آلی است، اما برای مقایسه با SiF
    4
    و GeF
    4
    در اینجا گنجانده شده است، زیرا ترکیبات پیچیده‌تر کربن-فلوئور در بخش شیمی آلی فلوئور بررسی می‌شوند.
  14. پرفلوئورکربن و فلوئوروکربن بر اساس آیوپاک مترادف هستند و به مولکول‌هایی اشاره دارند که تنها شامل کربن و فلوئور هستند، اما در زمینه‌های غیررسمی و تجاری، اصطلاح دوم ممکن است به هر مولکولی که دارای کربن و فلوئور باشد (و احتمالاً عناصر دیگر) اطلاق شود.
  15. این اصطلاح دقیق نیست و ماده پرفلوئورینه نیز به‌کار می‌رود.[۱۴۹]
  16. این نام تجاری دوپونت گاهی نادرست برای CFCها، HFCها یا HCFCها نیز به کار می‌رود.
  17. American sheep and cattle collars may use 1080 against predators like coyotes.

منابع

ویرایش

منابع

ویرایش
  1. Meija, J.; et al. (2016). "Atomic weights of the elements 2013 (IUPAC Technical Report)". شیمی محض و کاربردی(نشریه). 88 (3): 265–91. doi:10.1515/pac-2015-0305.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Jaccaud et al. 2000, p. 381.
  3. Jarry, Roger L.; Miller, Henry C. (1956). Journal of the آمریکاn Chemical Society. 78: 1552. doi:10.1021/ja01589a012. {{cite journal}}: Missing or empty |title= (help)
  4. see covalent radius of fluorine
  5. Lee et al. 2014.
  6. Dean 1999, p. 564.
  7. Lide 2004, pp. 10.137–10.138.
  8. (Moore، Stanitski و Jurs 2010، ص. 156).
  9. (Cordero et al. 2008).
  10. (Pyykkö و Atsumi 2009).
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Greenwood & Earnshaw 1998, p. 804.
  12. (Macomber 1996، ص. 230)
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ Jaccaud et al. 2000, p. 382.
  14. (Nelson 1947).
  15. Lidin, Molochko & Andreeva 2000, pp. 442–455.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Wiberg, Wiberg & Holleman 2001, p. 404.
  17. Patnaik 2007, p. 472.
  18. Aigueperse et al. 2000, p. 400.
  19. Greenwood & Earnshaw 1998, pp. 76, 804.
  20. (Kuriakose و Margrave 1965).
  21. (Hasegawa et al. 2007).
  22. (Lagow 1970، صص. 64–78).
  23. (Navarrini et al. 2012).
  24. Lidin, Molochko & Andreeva 2000, p. 252.
  25. (Tanner Industries 2011).
  26. (Morrow، Perry و Cohen 1959).
  27. (Emeléus و Sharpe 1974، ص. 111).
  28. Wiberg, Wiberg & Holleman 2001, p. 457.
  29. (Brantley 1949، ص. 26).
  30. Jaccaud et al. 2000, p. 383.
  31. (Pitzer 1975).
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ (Khriachtchev et al. 2000).
  33. Lide 2004, p. 4.12.
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ Dean 1999, p. 523.
  35. (Pauling، Keaveny و Robinson 1970).
  36. ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ Young 1975, p. 10.
  37. ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ (Barrett، Meyer و Wasserman 1967).
  38. (National Nuclear Data Center و NuDat 2.1، Fluorine-19).
  39. (Vigoureux 1961).
  40. (Meusinger، Chippendale و Fairhurst 2012، صص. 752, 754).
  41. Kahlbow, J.; et al. (SAMURAI21-NeuLAND Collaboration) (2024-08-23). "Magicity versus Superfluidity around 28O viewed from the Study of 30F". Physical Review Letters. 133 (8): 082501. arXiv:2407.19303. doi:10.1103/PhysRevLett.133.082501. ISSN 0031-9007.
  42. SCOPE 50 - Radioecology after Chernobyl بایگانی‌شده در ۲۰۱۴-۰۵-۱۳ توسط Wayback Machine, the Scientific Committee on Problems of the Environment (SCOPE), 1993. See table 1.9 in Section 1.4.5.2.
  43. ۴۳٫۰ ۴۳٫۱ (National Nuclear Data Center و NuDat 2.1).
  44. (NUBASE 2016، صص. 030001-23–030001-27).
  45. (NUBASE 2016، صص. 030001–24).
  46. (Cameron 1973).
  47. ۴۷٫۰ ۴۷٫۱ ۴۷٫۲ (Croswell 2003).
  48. (Clayton 2003، صص. 101–104).
  49. (Renda et al. 2004).
  50. ۵۰٫۰ ۵۰٫۱ Jaccaud et al. 2000, p. 384.
  51. ۵۱٫۰ ۵۱٫۱ ۵۱٫۲ Schmedt, Mangstl & Kraus 2012.
  52. ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ ۵۲٫۲ ۵۲٫۳ Greenwood & Earnshaw 1998, p. 795.
  53. ۵۳٫۰ ۵۳٫۱ (Norwood و Fohs 1907، ص. 52).
  54. ۵۴٫۰۰ ۵۴٫۰۱ ۵۴٫۰۲ ۵۴٫۰۳ ۵۴٫۰۴ ۵۴٫۰۵ ۵۴٫۰۶ ۵۴٫۰۷ ۵۴٫۰۸ ۵۴٫۰۹ ۵۴٫۱۰ ۵۴٫۱۱ ۵۴٫۱۲ ۵۴٫۱۳ (Villalba، Ayres و Schroder 2008).
  55. (Kelly و Miller 2005).
  56. (Lusty et al. 2008).
  57. ۵۷٫۰ ۵۷٫۱ Gribble 2002.
  58. Richter, Hahn & Fuchs 2001, p. 3.
  59. Greenwood & Earnshaw 1998, p. 790.
  60. (Senning 2007، ص. 149).
  61. (Stillman 1912).
  62. (Principe 2012، صص. 140, 145).
  63. (Agricola، Hoover و Hoover 1912، footnotes and commentary, pp. xxx, 38, 409, 430, 461, 608).
  64. Greenwood & Earnshaw 1998, p. 109.
  65. (Agricola، Hoover و Hoover 1912، preface, pp.  380–381).
  66. ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ ۶۶٫۲ ۶۶٫۳ ۶۶٫۴ (Weeks 1932).
  67. (Partington 1923).
  68. (Marggraf 1770).
  69. ۶۹٫۰ ۶۹٫۱ ۶۹٫۲ ۶۹٫۳ ۶۹٫۴ ۶۹٫۵ ۶۹٫۶ ۶۹٫۷ (Kirsch 2004، صص. 3–10).
  70. (Scheele 1771).
  71. (Ampère 1816).
  72. Tressaud, Alain (6 October 2018). Fluorine: A Paradoxical Element. Academic Press. ISBN 978-0-12-812991-3.
  73. Davy 1813, p. 278.
  74. Banks 1986, p. 11.
  75. ۷۵٫۰ ۷۵٫۱ (Storer 1864، صص. 278–280).
  76. ۷۶٫۰ ۷۶٫۱ ۷۶٫۲ ۷۶٫۳ ۷۶٫۴ (Toon 2011).
  77. ۷۷٫۰ ۷۷٫۱ (Asimov 1966، ص. 162).
  78. Greenwood & Earnshaw 1998, pp. 789–791.
  79. (Moissan 1886).
  80. (Viel و Goldwhite 1993، ص. 35).
  81. ۸۱٫۰ ۸۱٫۱ ۸۱٫۲ ۸۱٫۳ (Okazoe 2009).
  82. ۸۲٫۰ ۸۲٫۱ Hounshell & Smith 1988, pp. 156–157.
  83. (DuPont 2013a).
  84. (Meyer 1977، ص. 111).
  85. (Kirsch 2004، صص. 60–66).
  86. (Riedel و Kaupp 2009).
  87. (Harbison 2002).
  88. (Edwards 1994، ص. 515).
  89. (Schlöder و Riedel 2012).
  90. (Katakuse et al. 1999، ص. 267).
  91. ۹۱٫۰ ۹۱٫۱ Aigueperse et al. 2000, pp. 420–422.
  92. (Walsh 2009، صص. 99–102, 118–119).
  93. Emeléus & Sharpe 1983, pp. 89–97.
  94. (Babel و Tressaud 1985، صص. 91–96).
  95. (Einstein et al. 1967).
  96. (Brown et al. 2005، ص. 144).
  97. ۹۷٫۰ ۹۷٫۱ (Perry 2011، ص. 193).
  98. (Kern et al. 1994).
  99. Lide 2004, pp. 4.60, 4.76, 4.92, 4.96.
  100. Lide 2004, p. 4.96.
  101. Lide 2004, p. 4.92.
  102. Greenwood & Earnshaw 1998, p. 964.
  103. (Becker و Müller 1990).
  104. Greenwood & Earnshaw 1998, p. 990.
  105. Lide 2004, pp. 4.72, 4.91, 4.93.
  106. ۱۰۶٫۰ ۱۰۶٫۱ Greenwood & Earnshaw 1998, pp. 561–563.
  107. Emeléus & Sharpe 1983, pp. 256–277.
  108. Mackay, Mackay & Henderson 2002, pp. 355–356.
  109. Greenwood & Earnshaw 1998, (various pages, by metal in respective chapters).
  110. Lide 2004, pp. 4.71, 4.78, 4.92.
  111. (Drews et al. 2006).
  112. Greenwood & Earnshaw 1998, p. 819.
  113. (Bartlett 1962).
  114. (Pauling 1960، صص. 454–464).
  115. (Atkins و Jones 2007، صص. 184–185).
  116. (Emsley 1981).
  117. Greenwood & Earnshaw 1998, pp. 812–816.
  118. Wiberg, Wiberg & Holleman 2001, p. 425.
  119. (Clark 2002).
  120. (Chambers و Holliday 1975، صص. 328–329).
  121. Air Products and Chemicals 2004, p. 1.
  122. (Noury، Silvi و Gillespie 2002).
  123. (Chang و Goldsby 2013، ص. 706).
  124. (Ellis 2001، ص. 69).
  125. Aigueperse et al. 2000, p. 423.
  126. Wiberg, Wiberg & Holleman 2001, p. 897.
  127. (Raghavan 1998، صص. 164–165).
  128. (Godfrey et al. 1998، ص. 98).
  129. Aigueperse et al. 2000, p. 432.
  130. (Murthy، Mehdi Ali و Ashok 1995، صص. 180–182, 206–208).
  131. Greenwood & Earnshaw 1998, pp. 638–640, 683–689, 767–778.
  132. Wiberg, Wiberg & Holleman 2001, pp. 435–436.
  133. Greenwood & Earnshaw 1998, pp. 828–830.
  134. (Patnaik 2007، صص. 478–479).
  135. Moeller, Bailar & Kleinberg 1980, p. 236.
  136. Wiberg, Wiberg & Holleman 2001, pp. 392–393.
  137. Wiberg, Wiberg & Holleman 2001, p. 395–397, 400.
  138. Lewars 2008, p. 68.
  139. (Pitzer 1993، ص. 111).
  140. Lewars 2008, p. 67.
  141. ۱۴۱٫۰ ۱۴۱٫۱ (Bihary، Chaban و Gerber 2002).
  142. Lewars 2008, p. 71.
  143. Hoogers 2002, pp. 4–12.
  144. (O'Hagan 2008).
  145. Siegemund et al. 2005, p. 444.
  146. (Sandford 2000، ص. 455).
  147. Siegemund et al. 2005, pp. 451–452.
  148. (Barbee، McCormack و Vartanian 2000، ص. 116).
  149. (Posner et al. 2013، صص. 187–190).
  150. ۱۵۰٫۰ ۱۵۰٫۱ (Posner 2011، ص. 27).
  151. (Salager 2002، ص. 45).
  152. ۱۵۲٫۰ ۱۵۲٫۱ Carlson & Schmiegel 2000, p. 3.
  153. ۱۵۳٫۰ ۱۵۳٫۱ Carlson & Schmiegel 2000, pp. 3–4.
  154. (Rhoades 2008، ص. 2).
  155. (Okada et al. 1998).
  156. Carlson & Schmiegel 2000, p. 4.
  157. Aigueperse et al. 2000.
  158. Norris Shreve; Joseph Brink, Jr. (1977). Chemical Process Industries (4 ed.). McGraw-Hill. p. 321. ISBN 0-07-057145-7.
  159. Jaccaud et al. 2000, p. 386.
  160. Jaccaud et al. 2000, pp. 384–285.
  161. Greenwood & Earnshaw 1998, pp. 796–797.
  162. Jaccaud et al. 2000, pp. 384–385.
  163. ۱۶۳٫۰ ۱۶۳٫۱ Jaccaud et al. 2000, pp. 390–391.
  164. (Shriver و Atkins 2010، ص. 427).
  165. (Christe 1986).
  166. (Christe Research Group n.d.)
  167. (Carey 2008، ص. 173).
  168. (Miller 2003b).
  169. (PRWeb 2012).
  170. (Bombourg 2012).
  171. (TMR 2013).
  172. (Fulton و Miller 2006، ص. 471).
  173. ۱۷۳٫۰ ۱۷۳٫۱ Jaccaud et al. 2000, p. 392.
  174. Aigueperse et al. 2000, p. 430.
  175. Jaccaud et al. 2000, pp. 391–392.
  176. (El-Kareh 1994، ص. 317).
  177. (Arana et al. 2007).
  178. (Miller 2003a).
  179. (Energetics, Inc. 1997، صص. 41, 50).
  180. Aigueperse et al. 2000, p. 428.
  181. (Willey 2007، ص. 113).
  182. (PRWeb 2010).
  183. ۱۸۳٫۰ ۱۸۳٫۱ ۱۸۳٫۲ (Renner 2006).
  184. (Green و دیگران 1994، صص. 91–93).
  185. (DuPont 2013b).
  186. ۱۸۶٫۰ ۱۸۶٫۱ (Walter 2013).
  187. ۱۸۷٫۰ ۱۸۷٫۱ (Buznik 2009).
  188. (PRWeb 2013).
  189. ۱۸۹٫۰ ۱۸۹٫۱ ۱۸۹٫۲ ۱۸۹٫۳ ۱۸۹٫۴ (Martin 2007، صص. 187–194).
  190. (DeBergalis 2004).
  191. (Grot 2011، صص. 1–10).
  192. (Ramkumar 2012، ص. 567).
  193. (Burney 1999، ص. 111).
  194. Slye 2012, p. 10.
  195. (Kissa 2001، صص. 516–551).
  196. (Ullmann 2008، صص. 538, 543–547).
  197. (ICIS 2006).
  198. ۱۹۸٫۰ ۱۹۸٫۱ (Theodoridis 2006).
  199. (EPA 1996).
  200. (DG Environment 2007).
  201. (Beasley 2002).
  202. ۲۰۲٫۰ ۲۰۲٫۱ Proudfoot, Bradberry & Vale 2006.
  203. Eisler 1995.
  204. (Pizzo et al. 2007).
  205. (Ripa 1993).
  206. ۲۰۶٫۰ ۲۰۶٫۱ (Cheng، Chalmers و Sheldon 2007).
  207. (NHMRC 2007); see (Yeung 2008) for a summary.
  208. (Marya 2011، ص. 343).
  209. (Armfield 2007).
  210. ۲۱۰٫۰ ۲۱۰٫۱ (Baelum، Sheiham و Burt 2008، ص. 518).
  211. (Cracher 2012، ص. 12).
  212. (Emsley 2011، ص. 178).
  213. (Johnson 2011).
  214. ۲۱۴٫۰ ۲۱۴٫۱ (Swinson 2005).
  215. (Hagmann 2008).
  216. (Mitchell 2004، صص. 37–39).
  217. (Preskorn 1996، chap. 2).
  218. (Werner et al. 2011).
  219. (Brody 2012).
  220. (Nelson et al. 2007).
  221. (King، Malone و Lilley 2000).
  222. (Parente 2001، ص. 40).
  223. (Raj و Erdine 2012، ص. 58).
  224. (Filler و Saha 2009).
  225. (Bégué و Bonnet-Delpon 2008، صص. 335–336).
  226. ۲۲۶٫۰ ۲۲۶٫۱ (Schmitz et al. 2000).
  227. (Bustamante و Pedersen 1977).
  228. (Alavi و Huang 2007، ص. 41).
  229. (Gabriel et al. 1996).
  230. (Sarkar 2008).
  231. (Schimmeyer 2002).
  232. (Davis 2006).
  233. (Gains 1998).
  234. (Taber 1999).
  235. (Shaffer، Wolfson و Clark 1992، ص. 102).
  236. (Kacmarek et al. 2006).
  237. Nielsen 2009.
  238. Olivares & Uauy 2004.
  239. Food and Nutrition Board.
  240. Xiao-Hua, Xu; Guang-Min, Yao; Yan-Ming, Li; Jian-Hua, Lu; Chang-Jiang, Lin; Xin, Wang; Chui-Hua, Kong (January 4, 2003). "5-Fluorouracil Derivatives from the Sponge Phakellia fusca". J. Nat. Prod. 2 (66): 285–288. doi:10.1021/np020034f. PMID 12608868.
  241. (Murphy، Schaffrath و O'Hagan 2003)
  242. O'Hagan et al. 2002.
  243. (The National Institute for Occupational Safety and Health 1994a).
  244. (The National Institute for Occupational Safety and Health 1994b).
  245. ۲۴۵٫۰ ۲۴۵٫۱ (Keplinger و Suissa 1968).
  246. (Emsley 2011، ص. 179).
  247. (Biller 2007، ص. 939).
  248. "Fluorine. Safety data sheet" (PDF). Airgas. Archived from the original (PDF) on 19 April 2015.
  249. (Eaton 1997).
  250. "Inorganic Chemistry" by Gary L. Miessler and Donald A. Tarr, 4th edition, Pearson
  251. "Inorganic Chemistry" by Shriver, Weller, Overton, Rourke and Armstrong, 6th edition, Freeman
  252. (Blodgett، Suruda و Crouch 2001).
  253. (Hoffman et al. 2007، ص. 1333).
  254. ۲۵۴٫۰ ۲۵۴٫۱ (HSM 2006).
  255. (Fischman 2001، صص. 458–459).
  256. (El Saadi et al. 1989).
  257. (Roblin et al. 2006).
  258. (Hultén et al. 2004).
  259. (Zorich 1991، صص. 182–183).
  260. (Liteplo et al. 2002، ص. 100).
  261. ۲۶۱٫۰ ۲۶۱٫۱ ۲۶۱٫۲ ۲۶۱٫۳ (Shin و Silverberg 2013).
  262. (Reddy 2009).
  263. (Baez، Baez و Marthaler 2000).
  264. ۲۶۴٫۰ ۲۶۴٫۱ (Augenstein et al. 1991).
  265. (Gessner et al. 1994).
  266. (CDC 2013).
  267. (Shulman و Wells 1997).
  268. (Beck و دیگران 2011).
  269. (Aucamp و Björn 2010، صص. 4–6, 41, 46–47).
  270. (Mitchell Crow 2011).
  271. (Barry و Phillips 2006).
  272. (EPA 2013a).
  273. ۲۷۳٫۰ ۲۷۳٫۱ (EPA 2013b).
  274. (McCoy 2007).
  275. Forster et al. 2007, pp. 212–213.
  276. Schwarcz 2004, p. 37.
  277. (Giesy و Kannan 2002).
  278. ۲۷۸٫۰ ۲۷۸٫۱ ۲۷۸٫۲ ۲۷۸٫۳ (Steenland، Fletcher و Savitz 2010).
  279. ۲۷۹٫۰ ۲۷۹٫۱ ۲۷۹٫۲ ۲۷۹٫۳ (Betts 2007).
  280. (EPA 2012).
  281. (Zareitalabad و دیگران 2013).
  282. ۲۸۲٫۰ ۲۸۲٫۱ (Lau et al. 2007).

مراجع نمایه شده

ویرایش

پیوند به بیرون

ویرایش
  •   پرونده‌های رسانه‌ای مربوط به Fluorine در ویکی‌انبار