مردمان ترک
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
مردمان تُرک یا تُرکها[۲۹][۳۰][۳۱] گروههای قومی اوراسیایی اند که در آسیای شمالی، مرکزی و غربی، مغولستان، سیبری جنوبی، شمالغربی چین و بخشهایی از اروپای شرقی ساکناند و به زبانهایی از خانوادهٔ زبانهای ترکیتبار سخن میگویند و اشتراکات تاریخی و فرهنگی میان آنها مشاهده میشود. ترکزبانها در کشورهایی همچون مغولستان، چین، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، افغانستان، ایران، جمهوری آذربایجان، عراق، ترکیه، قبرس، یونان،[۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶] گستره مهاجرت کنونی ترکزبانهای آسیای کوچک بیشتر به سوی کشورهای اروپای مرکزی (آلمان، اتریش، سوئیس، فرانسه، انگلیس)، آمریکا و استرالیا بوده، جوامع قابلتوجهی را در این کشورها تشکیل دادهاند. آنها ازلحاظ تاریخی و زبانی با گوکترکها، مردمی ایلی که در قرن ششم یک امپراتوری در گستره مغولستان و مرزهای شمالی چین تا دریای سیاه را بنیاد نهادند مرتبطاند. مردمان ترک، جز چند استثنا مانند بخش اروپایی ترکیه و منطقه ولگا در آسیا زندگی میکنند. مهمترین پیوند تاریخی آنان، جدا از تاریخ و زبان، این است که جز یاقوتستان و چوواش در سیبری همگی مسلماناند. مردمان ترک را میتوان به دو گروه اصلی غربی و شرقی تقسیم کرد. گروه غربی شامل مردم ترک جنوب غرب اروپا و جنوب غرب آسیا ساکن ترکیه و شمال غرب ایران هستند. گروه شرقی شامل مردم ترک آسیای مرکزی، قزاقستان، و منطقه خودمختار اویغور در سین کیانگ چین هستند.[۳۷]
اقوامی که امروزه ترک نامیده میشوند در اراضی وسیعی در کشورهای آسیایی و اروپایی زندگی میکنند. از سمت شرق تا قسمتهایی از مغولستان و چین و از غرب تا قسمتهای از یوگسلاوی سابق و سیبری شمالی تا اطراف مسکو یعنی شهر قازان و از جنوب غربی تا مرزهای لبنان و قسمتهایی از قبرس در یک گسترهٔ جغرافیایی بسیار بزرگ پراکنده شدند. ترکتبارها و ترکزبانها در کشورهایی همچون مغولستان، چین، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان، ایران، جمهوری آذربایجان، عراق، ترکیه، قبرس، یونان، بلغارستان، یوگسلاوی سابق (مقدونیه، بوسنی، کوزوو، کرواسی) رومانی، مجارستان، فنلاند، اکراین، یونان و مولداوی سکونت دارند.[۳۳][۳۴][۳۵][۳۶]
گستره مهاجرت کنونی ترکزبانهای آسیای کوچک بیشتر بسوی تمامی کشورهای اروپا (آلمان، اتریش، هلند، سوئیس، فرانسه، انگلیس)، آمریکا و استرالیا است و جوامع قابلتوجهی از ترکهای اروپا را ترکهای استانبولی تشکیل میدهند.[۳۸]
محتویات
- ۱ پیشینهٔ واژهٔ تُرک
- ۲ تاریخ
- ۳ فرهنگ
- ۴ زبانهای ترکی
- ۵ زبانهای ترکی در خطر انقراض و نابودی
- ۶ مردمان ترک
- ۷ جمعیت گذشته و آینده
- ۸ وسعت خاکی و آبی (به جز دریای کاسپین)
- ۹ دین اقوام ترکتبار
- ۱۰ در ایران
- ۱۱ نظریه پانترکیسم وامبری یهودی و اقوامی که ترک نیستند
- ۱۲ سلسلههای ترکتبار ایران
- ۱۳ نگارخانه
- ۱۴ پانویس
- ۱۵ منابع
پیشینهٔ واژهٔ تُرک
در نوشتههای تاریخی، «ترک» در مقابل تاجیک (غیر عرب و ترک) آمدهاست. نام ترک نخستین بار در قرن ششم میلادی در نوشتههای چینی دیده میشود. در همان قرن، ترکان، دولتی نیرومند تأسیس کردند که از مغولستان و سرحد شمالی چین تا دریای سیاه امتداد داشتهاست. مؤسس حکومت مزبور، که چینیان او را «تئومان» مینامند، در کتیبههای ترکی بومن، در سال ۵۵۲ م. درگذشت و برادرش «ایستمی» (در تاریخ طبری: سنجبوخاقان) که در مغرب فتوحاتی کرده، ظاهراً تا سال ۵۷۶ م. زیستهاست این دو برادر گویا از آغاز مستقل از یکدیگر حکومت میکردند. چینیان از دولت مزبور بنام امپراتوری ترکان شمال و مشرق یاد کردهاند. در سال ۵۸۱ م. تحت نفوذ سلسلهٔ چینی «سویی» این دو امپراتوری بهطور قطع از یکدیگر جدا شدند و بعدها هر دو تابع سلسلهٔ چینیِ «تانگ» (۶۱۸ – ۹۰۷ م) گردیدند. در حدود سال ۶۸۲ م. ترکان شمال موفق شدند استقلال خود را بهدست آورند.
اصطلاح «ترک» از میانهٔ سدهٔ ششم میلادی برپایهٔ اتحادیهٔ گوگ ترکها در مناطق شمال چین و بیابانهای غربی آن ایجاد شد و بر اقوام زیرگروه این اتحادیه گذاشته شد و از این پس اقوام جُداسَر و مستقل این اتحادیهها که هر کدام برای خود نام ویژهٔ خود را داشت، ترک نامیده شدند.[۳۹]
تاریخ
مردمان ترک اول بار در پیرامون اتحادیه شیونگنو (معاصر دودمان چینی هان) ظاهر شدهاند.[۴۰] آنها ممکن است به مردمان شیونگنو، دینگلینگ و تیله مرتبط باشند. بنا بر کتاب وی، مردم تیله بازمانده چیدی، مردمان سرخ دی که با جین در بهار و پاییز رقابت میکردند بودند.[۴۱] قبایل ترک، نظیر خزران و پشنگها یحتمل پیش از امپراتوری گوک ترک یا مغولستان در قرن ششم سالها بهطور ایلیاتی میزیستهاند. آنها اشراف و گلهدارانی بودند که در جستجوی ثروت و مراتع جدید بودند. اولین اشاره به ترکان در متنی چینی است که به تجارت ابریشم ترکان با سغدیان در طول جادهٔ ابریشم اشاره میکند.[۴۲] اولین استفاده ضبط شده از واژه «ترک» بهعنوان نامی سیاسی ارجاعی در قرن ششم است در چینی مدرن توجو تلفظ میشود. خاندان آشینا از لی جین به خانات روران مهاجرت کردند و تقاضا کردند از آنها حفاظت شده به عضویت در اتحادیه آنان درآیند. این قبیله به آهنگری شهره بودند. به آنان در نزدیکی یک معدن کوهستانی زمینی داده شد که شبیه کلاهخود بود، به این دلیل آنان نام 突厥 یا (tūjué) را گرفتند. یک قرن بعد، قدرت آنان به حدی رسید که خانات روران را فتح کردند و امپراتوری گوک را بنیان نهادند.[۴۳] از میان قبایل ساکن شمال چین، پانصد قبیله یا آشینا را میتوان نام برد که از امتزاج قبایل گوناگون پدید آمدند. آنها در پیکار با چینیان در قرن چهارم میلادی شرکت داشتند و به تبعیت هونها درآمدند.[۴۴]
هامر ـ پورگشتال ذکر کردهاست که طایفهٔ ترک باید همان باشد که در تألیفات هرودوت بهصورت تارژِتااوس (ترگیتاوس) و در تورات بهصورت توقارمه (توغارمه) نوشته شدهاست.[۲۹]
خاستگاه اصلی مردمان ترکتبار، آسیای میانه بوده و این مردم که از نژاد زرد هستند[۴۵][۴۶][۴۷][۴۸] در نوشتههای کهن چینی، قرقیزها را مردمانی سفیدپوست با موهایی عمدتاً زرد رنگ و بور و چشمانی آبی و شبیه به اروپاییهای امروزی توصیف کردهاند.[۴۹] اما نوشتههای تاریخی بعدی، اطلاعاتی دربارهٔ چگونگی ناپدید شدن تدریجی این ویژگیهای ظاهری و درنهایت زردپوست شدن آنها به دست نمیدهند.[۴۹] اقوام ترک به تدریج در غرب آسیا، خاورمیانه، آسیای کوچک و اروپای شرقی پراکنده شدند. در جریان این مهاجرتها بخشهای بزرگی از مردم هندواروپایی نواحی جدید نیز به مرور ترکزبان شدند.[۵۰] ۷۰–۷۶ درصد مردم ترکیه بر اساس آمارهای دولتی ترک هستند.[۵۱]
فرهنگ
داستانهای منظوم حماسی مردمان ترک، قبل از ابداع خط به وجود آمدند و سینه به سینه انتقال یافتند. مردمان ترک اصطلاحات مختلفی را، برای نامیدن داستانهای حماسی و قهرمانی و راویان آنها استفاده میکنند. اغوزها سرایندهٔ داستان حماسی را اوزان میخواندند که اوزانچی، یانشاق، وارساق و دده نیز عنوان میشد. تقریباً در قرن نهم اوزان جای خود را به عاشیق سپرد.[۵۲] عاشیقها از دوران قبل از اسلام در بین مردمان ترک وجود داشتند.[۵۳]
داستانهای حماسی مردمان ترک به چهار گروه اصلی سکایی، هون، گؤکترک و اویغور تقسیم شدهاست که با توجه به روند تاریخ ترکان است. حلقهٔ سکایی شامل داستانهای تنکا البار و شو، حلقهٔ هون شامل داستان اغوز قاغان، حلقهٔ گؤکترک شامل داستانهای بوزقورد (گرگ خاکستری) و ارگنهقون (گذرگاه صعبالعبور) و حلقهٔ اویغور شامل داستانهای تورییش (پیدایش) و کوچ که با یکدیگر پیوستگی دارند، است.[۵۲]
کاشغری خلاصهای از داستان فرمانروای ترک، «شو»، را ذکر کرده که مربوط به مقابلهٔ شو با حملهٔ اسکندر ذوالقرنین به ترکستان غربی است.[۵۲]
تعداد داستانهای حماسی ترکان بسیار است. علاوه بر داستانهای حماسی باستانی و حدود هفتاد داستان جدید شامل عناصر باستانی، مؤلفان تاریخ ادبیات دنیای ترک از حدود صد و بیست داستان حماسی جدید نام بردهاند که داستانهای حماسی ماناس، کوراوغلو و آلپامیش از اهمّ آنهاست. سرودن داستانهای حماسی در بین ترکان تا این اواخر وجود داشتهاست که ازنظر شکل و محتوا با سنت داستانپردازی قبلی متفاوت است.[۵۲]
مبتنی بر حوادث تاریخی بودن، حضور مخلوقات خارقالعاده در کنار شخصیتهای واقعی، تعدّد حوادث فوق طبیعی، عموماً منظوم یا دارای نظم و نثر بودن، زبان روان و ساده و برگرفته از زبان مردم و شکل گرفتن در محیط جغرافیایی و زمان خاص و تحول در زمان و مکان وقوع حوادث با مهاجرت ناقلانشان به جاهای دیگر، مهمترین ویژگیهای داستانهای حماسی ترکان است.[۵۲]
زبانهای ترکی
زبانهای ترکی به دو دستهٔ کلی شرقی و غربی تقسیم میشود. زیرمجموعههای شرقی زبانهای ترکی عبارتاند قزاقی، قرقیزی و ازبکی و زیرمجموعههای غربی زبان ترکی نیز شامل ترکی استانبولی، ترکمنی و ترکی آذربایجانی میشوند.
همچنین، زبانهای ترکی به شش دستهٔ جزئی تقسیم میشود.
- خانوادهٔ چوواش (اُغور یا بلغار)
- خانوادهٔ شمال غربی (قپچاق)
- خانوادهٔ جنوب غربی (اُغوز)
- خانوادهٔ جنوب شرقی (قارلق)
- خانوادهٔ شمال شرقی (ترکی سیبری)
- خانوادهٔ خلجی (آرگو)
زیرمجموعههای شرقی زبان ترکی عبارتند از اویغوری، قزاقی، قرقیزی و ازبکی، و زیرمجموعههای غربی زبان ترکی نیز شامل ترکی استانبولی، ترکمنی، ترکی قشقایی، ترکی آذربایجانی و خلجی است.
زبانهای ترکی بههمراه زبانهای مغولی، تونگوزی و برخی موارد کرهای و ژاپنی جزء زبانهای آلتایی بهشمار میرفتند ولی امروزه هم نظریه زبانهای اورال - آلتایی و هم نظریه زبانهای آلتایی بهطور گستردهای رد شدهاند و تنها میتوان زبانهای ترکی را تحت خانواده زبانی خود بررسی کرد.
زبانهای ترکی در خطر انقراض و نابودی
زبان درخطر به زبانی گفته میشود که در معرض نابودی باشد. تعداد گویشوران یک زبان درخطر بهطور لزوم کم نیست، بلکه حتی اگر تعداد آنها طی مدت به نسبت کوتاهی در حال کاهش شدید بوده باشد، باز با آن به سان زبان درخطر برخورد میشود.
روسیه
- مقاله اصلی: (en:List of endangered languages in Russia) و (en:Languages of Russia)
۱۵ زبان از خانواده زبانهای ترکی در روسیه در فهرست زبانهای در خطر (en:Lists of endangered languages) و در معرض انقراض و نابودی کامل هستند:
- زبان آلتای (en:Altai language) / (en:Northern Altay language) - به شدت در معرض خطر Severely endangered - گویش وران ۵۵٬۷۲۰ نفر
- زبان تاتاری بارابا (en:Baraba Tatar language) - به شدت در معرض خطر Severely endangered - گویش وران ۸٬۰۰۰ نفر
- زبان باشقیری (en:Bashkir language) - آسیبپذیر Vulnerable - گویش وران ۱٬۲۰۰٬۰۰۰ نفر
- زبان چولیم (en:Chulym language) - بهطور بحرانی در معرض خطر Critically endangered - گویش وران ۴۴ نفر
- زبان چوواشی (en:Chuvash language) - آسیبپذیر Vulnerable - گویش وران ۱٬۰۴۲٬۹۸۹ نفر
- زبان دولگان (en:Dolgan language) - بهطور قطع در معرض خطر Definitely endangered - گویش وران ۱٬۱۰۰ نفر
- زبان کاراچایی-بالکاری (en:Karachay-Balkar language) - آسیبپذیر Vulnerable - گویش وران ۳۱۰٬۰۰۰ نفر
- زبان خاکاسی (en:Khakas language) - بهطور قطع در معرض خطر Definitely endangered - گویش وران ۴۳٬۰۰۰ نفر
- زبان قموقی (en:Kumyk language) - آسیبپذیر Vulnerable - گویش وران ۴۵۰٬۰۰۰ نفر
- زبان نوقایی (en:Nogai language) / (en:Yurt Tatar language) - بهطور قطع در معرض خطر Definitely endangered - گویش وران ۸۷٬۰۰۰ نفر
- زبان شور (en:Shor language) - به شدت در معرض خطر Severely endangered - گویش وران ۲٬۸۰۰ نفر
- زبان تاتاری سیبری (en:Siberian Tatar language) - بهطور قطع در معرض خطر Definitely endangered - گویش وران ۱۰۰٬۰۰۰ نفر
- زبان توفا (en:Tofa language) - بهطور بحرانی در معرض خطر Critically endangered - گویش وران ۹۳ نفر
- زبان تووان (en:Tuvan language) - آسیبپذیر Vulnerable - گویش وران ۲۸۰٬۰۰۰ نفر
- زبان یاقوتی (en:Yakut language) - آسیبپذیر Vulnerable - گویش وران ۴۵۰٬۰۰۰ نفر[۵۴][۵۵][۵۶][۵۷]
چین
زبان اویغوری
بعد از انقراض زبان جغتایی، زبان اویغوری و زبان ازبکی در مناطقی که زبان جغتایی صحبت میشد، توسعه پیدا کردند. امروزه زبان اویغوری در نتیجه ریشه گرفتن از زبان جغتایی، شامل وام واژههای فراوانی از زبان فارسی است.[۵۸]
زبان سالاری
یکی از زبانهای ترکی و از شاخه اغوز است که حدود هفتاد هزار تن گویشور دارد. بیشتر سالارها در استانهای گانسو و چینگهای در کشور چین زندگی میکنند. زبان سالار به دو گروه بزرگ گویشی تقسیم میشود. این انشعاب از آن جا سرچشمه گرفتهاست که یکی از شاخههای گویشی از زبانهای تبتی و چینی و شاخه دیگر از زبانهای اویغوری و قزاقی تأثیر پذیرفتهاست. فقط یک سوم جمعیت قوم سالار به زبان سالاری تکلم میکنند که به ترکمنی شبیه است. بخش دیگر نیز به زبان تبتی و تعداد بیشتر آنان به زبان چینی صحبت میکنند. زبان امروزی سالار تأثیر زیادی از زبانهای همسایه چینی و تبتی گرفتهاست. در پایان باید گفت که زبان سالار صورت مکتوب ندارد. به این خاطر مردم سالار، به عنوان زبان نوشتاری خود اویغوری را برگزیده بودند.
افغانستان
شماری از زبانها، مانند زبانهای مغولی و ترکی که در گذشته در افغانستان مورد استفاده برخی از گویشوران بوده، به کلی نابود شدهاست و گویشوران آنها در حال حاضر به زبانهای دیگر سخن میگویند.[۵۹]
ایران
ترکی آذری
گواهیها و پژوهشهای دانشمندان به استواری نشان میدهد که ترکان از اول در این منطقه وجود داشته اند .[۶۰][۶۱] از این گویشِ ایرانی ـ که با ترکتازی ترکان به آذربایجان جایش را ترکی گرفت ـ نمونههایی درخور برجای مانده که بزرگترین نمونهٔ بازمانده از این گویشِ آذری، بخشِ دومِ «رسالهٔ روحی انارجانی» است که میانِ سالهای ۹۸۵ تا ۹۹۴ قمری پرداخته شدهاست.
رسالهٔ روحی انارجانی، دربردارندهٔ یک پیشگفتار، دو بخش و یک پایان است. در پیشگفتار سخن از چرایی نوشتن این کار رفتهاست. بخش نخستِ آن در ۱۲ در دربارهٔ آیینِ تبریزیان است و بخش دوم آن در ۱۴ در «در بیانِ اصطلاحات و عباراتِ جماعتِ اناث و اعیان و اجلافِ» مردمانِ تبریز در انجامین سالهای سدهٔ دهم مَهی است. پایانبخش این رساله نیز اشعاری چند است.[۶۲]
زبان ترکی آذربایجانی از عهد صفویه به بعد جایگزین لهجهٔ ایرانی پهلوی آذری شدهاست. زبان ساکنان آذربایجان -با وجود مهاجرتهای ترکمانان از قرن پنجم هجری به بعد به این سرزمین- یکی از لهجههای ایرانی، یعنی لهجهٔ پهلوی آذری بودهاست، همانطوری که فی المثل در شهر ری لهجهٔ رازی و در مازندران لهجهٔ طبری رایج بودهاست و این لهجهٔ ایرانی آذری چنانکه گذشت تا حدود قرن دهم و یازدهم در آن منطقه زنده بودهاست. ما در این مورد شواهدی متعدد در دست داریم که تنها به دو مورد آن اشاره میکنیم:
ناصر خسرو قبادیانی (۳۹۴–۴۸۱ هـ. ق) شاعر و نویسندهٔ معروف در سفرنامهاش نوشتهاست:
«… در تبریز قطران نام شاعری را دیدم، شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد، دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد، و پیش من بخواند و هر معنی که مشکل بود از من پرسید به او بگفتم، و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند.»
اسدی طوسی (متوفی ۴۶۵ هـ. ق) سرایندهٔ گرشاسبنامه، نیز در سبب تألیف کتاب لغت فرس برای شاعران اران و آذربایجان نوشتهاست:
«و غرض ما اندر این، لغات پارسیست که دیدم شاعران را که فاضل بودند و لیکن لغات پارسی کم میدانستند…»
در هر مورد، بی تردید، مقصود از «زبان فارسی» و «لغات پارسی» چیزی به جز زبان و لغات فارسی دری رایج در خراسان و شرق ایران در آن روزگار نیست، چه قطران قادر بودهاست دو دیوان شعر شاعران خراسانی را که به فارسی دری بودهاست پیش ناصر خسرو بخواند و تنها معنی کلماتی را که نمیدانستهاست (یعنی لغات مخصوص شرق ایران و لهجهٔ دری) از وی بپرسد. از سوی دیگر ناصر خسرو هم شعر قطران تبریزی را میفهمیدهاست. لغاتی را هم که اسدی طوسی در کتاب لغت خود آوردهاست عموماً از همان واژگان مخصوص شرق ایران و لهجهٔ دری است که ایرانیان آذریزبان آذربایجان آنها را فهم نمیکردهاند.
چنین «آذری» نام یکی از لهجههای ایرانیست و کاربرد آن به جای «ترکی» در چند دههٔ اخیر نادرست است. زبان ایرانیان آذربایجانی از قرن دهم و یازدهم هجری تا به امروز زبان ترکیست و برای تشخیص آن از دیگر لهجههای ترکی، آن را ترکی آذربایجانی یا ترکی آذری میتوان نامید نه «آذری».[۶۳]
ترکی خراسانی
سازمان یونسکو از زبانهای در معرض خطر جهان یا منسوخ شده، اطلسی تهیه کردهاست که به صورت آنلاین و به کمک نقشههای گوگل قابل مشاهده است. در این لیست، برای کشور ایران ۲۵ زبان در معرض خطر نشان داده شدهاست که ترکی خراسانی یکی از این زبانها است و با عنوان زبان آسیبپذیر (Vulnerable) از آن یاد شدهاست.[۶۴][۶۵] این زبان بیشتر در استان خراسان شمالی صحبت میشود ولی در استانهای خراسان رضوی و گلستان هم گویشور دارد. بیشتر کسانی که به زبان ترکی خراسانی سخن میگویند به زبان فارسی نیز مسلط هستند. نابودی تدریجی زبان ترکی خراسانی در شمال و مرکز خراسان رخ دادهاست.
ترکی قشقایی
زبان ترکی قشقایی یکی از لهجههای شاخه جنوب غربی زبان ترکی است که قشقاییها بدان تکلم میکنند.[۶۶] در واژگان قشقایی تأثیر زبان فارسی مشخص است، در متون جمعآوری شده توسط دوئرفر و همکارانش از فیروزآباد دخیلهای فراوان عربی دیده میشود. واژگان حکومتی و نظامی مانند پاسبان، پیکان و شاه بیشتر از فارسی وارد این زبان شدهاند. قاموس دینی بیشتر ریشه عربی دارد اما از فارسی وارد این زبان شدهاند و ویژگیهای فارسیشان را حفظ کردهاند. واژگان پزشکی نیز تحت تأثیر فارسی است مانند بیمار، درد و دارو.[۶۷] بنا به یک پژوهش، در فیروزآباد قشقاییها در همه سنین از زبان مادری در حوزههای دوستانه و خانوادگی استفاده مینمایند، اما در شیراز افراد زیر بیست سال خانوادههای ترکزبان تمایل چندانی به استفاده از زبان مادری ندارند. در شیراز در حوزههای مختلف زبان غالب فارسی است و در موقعیتهای غیررسمی در بعضی از مواقع زبان مادری استفاده میشود در صورتی که در فیروزآباد در شرایط مشابه ترکی ترجیح داده میشود. ترکی در شیراز به شدت تحت تأثیر فارسی است. زبان قشقایی در میان جوانان به تدریج در حال از دست دادن کاربریاش است.[۶۸]
زبان خلجی
نشانههایی تاریخی نشان میدهد که خلجها احتمال دارد در اصل مردمی آریایینژاد و گروهی از سکاها بودهاند که در آسیای میانه ترکزبان شدهاند.[۶۹] مردم خلج از نظر فرهنگی ایرانی محسوب میشوند. امروزه زبان خلجی در معرض انقراض قرار دارد و جای خود را بین نسل جدید خلجیها به فارسی دادهاست. نسل جدید تنها در حد درک مطلب با این زبان آشنائی دارند و دیگر در میان خود از این زبان استفاده نمیکنند.[۷۰] بر اساس آمار سایت اتنولوگ تعداد گویش وران زبان خلجی در ایران ۴۲٫۱۰۰ نفر میباشد.[۷۱]
ایل بچاقچی
بچاقچی، یکی از بزرگترین ایلات استان کرمان است. ایشان شیعهمذهب هستند و در گذشته به گویشی از ترکی صحبت میکردند ولی امروزه بیشتر شهرنشین شده و به فارسی صحبت میکنند. واژه بچاقچی در ترکی به معنای چاقوساز است و گویا از نام یکی از رؤسای گذشته ایل گرفته شدهاست.[۷۲]
عراق
اگرچه برخی از آنها قادر به حفظ هویت زبانی خود شدهاند، اما ترکمنهای امروزی عراق به سرعت جذب جمعیت عموم، اکثریت و دیگر قبایل سازماندهی شدهاند.[۷۳] بسیاری از فرزندان امروزی اولین دوره مهاجران ترکمن در داخل مردم محلی عرب جذب شدهاند.[۷۴] در سال ۱۹۵۷ در آخرین سرشماری قابل اعتماد به رسمیت شناخته شدند، ولی بعد از آن با سیاستهای عربسازی مواجه شدند. حزب بعث مواجه شدند.[۷۵] زبان رسمی نوشتاری ترکمنها، ترکی استانبولی است، و الفبای جدید آن، الفبای لاتین میباشد.[۷۶][۷۷] بهطور عموم ترکمنهای عراق «ترکمان»، «ترکمنان»، «ترکمانان» یا «ترکمن» نامیده میشوند[۷۸] و نباید آنان را با کسانی که به زبان ترکمنی در ترکمنستان تکلم میکنند، یکسان دانست.[۷۹]
مردمان ترک
پراکندگی مردمان ترک [۸۰] بر اساس کشور محل سکونت، دین، مذهب و زبان[۸۱]
ردیف | قومیت | کشورهای مسکون | جمعیت | زبان | دین |
---|---|---|---|---|---|
۱ | ترکهای آناتولی | ترکیه، آلمان، الجزایر، عراق، بلغارستان، گرجستان، سوریه | ۷۰ میلیون | ترکی استانبولی | مسلمان (سنی) و علوی |
۲ | مردمان آذربایجانی | جمهوری آذربایجان، ایران، عراق، ترکیه، روسیه، گرجستان | ۳۰ میلیون | ترکی آذربایجانی | مسلمان (شیعه) |
۳ | ازبکها | ازبکستان، افغانستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان | ۲۸/۳ میلیون | ازبکی | مسلمان (سنی) |
۴ | قزاقها | قزاقستان، روسیه، چین، ازبکستان | ۱۳/۸ میلیون | قزاقی | مسلمان (سنی) |
۵ | اویغورها | چین (سینکیانگ), قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکیه | ۹ میلیون | اویغوری | مسلمان (سنی) |
۶ | ترکمنها | ترکمنستان، ایران، افغانستان، | ۸ میلیون | ترکمنی | مسلمان (سنی) |
۷ | تاتارها | روسیه، ازبکستان، قزاقستان، تاجیکستان، لهستان، لیتوانی، فنلاند | ۷ میلیون | تاتاری | مسلمان (سنی) |
۸ | قرقیزها | قرقیزستان، افغانستان، ازبکستان، چین، تاجیکستان | ۴/۵ میلیون | قرقیزی | مسلمان (سنی) |
۹ | باشقیرها | روسیه، ازبکستان، قزاقستان | ۲ میلیون | باشقیری | مسلمان (سنی) |
۱۰ | تاتارهای کریمه | اوکراین(شبه جزیره کریمه), روسیه، ازبکستان، ترکیه، رومانی | ۰/۵ تا ۲ میلیون | تاتاری کریمه | مسلمان (سنی) |
۱۱ | قشقایی | ایران | ۱/۷ میلیون | ترکی قشقایی | مسلمان (شیعه) |
۱۲ | چواشها | روسیه | ۱/۷ میلیون | چوواشی | مسیحیان ارتدوکس |
۱۳ | قرهقالپاقها | ازبکستان، قزاقستان، ترکمنستان | ۰/۶ میلیون | قرهقالپاقی | مسلمان (سنی) |
۱۴ | یاقوتها | روسیه | ۰/۵ میلیون | یاکوتی | مسیحیان ارتدوکس |
۱۵ | قوموقها | روسیه | ۰/۴ میلیون | قومیقی | مسلمان (سنی) |
۱۶ | قرهچایها و بالکارها | روسیه، ترکیه | ۰/۴ میلیون | کاراچایی-بالکاری | مسلمان (سنی) |
۱۷ | مردم تووان | روسیه | ۰/۳ میلیون | تووانی | بودایی |
۱۸ | گاگائوزها | مولداوی | ۰/۲ میلیون | گاگائوزی | مسیحیان ارتدوکس |
۱۹ | قارائیهای کریمه و کریمچاکها | لیختناشتاین، لهستان، روسیه، ترکیه | ۰/۲ میلیون | کارائیم و کریمچاک | یهودیت |
جمعیت گذشته و آینده
- List of countries by past and future population provide 1950, 2000 and 2050 population while List of countries by future population (United Nations, medium fertility variant) provide 2100 population.
Rank | Country | Area | 1950 | 2000 | 2050 | 2100 |
---|---|---|---|---|---|---|
1 | ترکیه | ۷۸۳٬۵۶۲ | ۲۱٬۱۲۲٬۰۰۰ | ۶۵٬۹۷۰٬۰۰۰ | ۸۹٬۲۹۱٬۰۰۰ | ۸۷٬۹۸۳٬۰۰۰ |
2 | ازبکستان | ۴۴۷٬۴۰۰ | ۶٬۲۹۳٬۰۰۰ | ۲۵٬۰۴۲٬۰۰۰ | ۳۵٬۱۱۷٬۰۰۰ | ۳۲٬۰۷۷٬۰۰۰ |
3 | قزاقستان | ۲٬۷۲۴٬۹۰۰ | ۶٬۶۹۴٬۰۰۰ | ۱۵٬۶۸۸٬۰۰۰ | ۲۲٬۲۳۸٬۰۰۰ | ۲۴٬۷۱۲٬۰۰۰ |
4 | جمهوری آذربایجان | ۸۶٬۶۰۰ | ۲٬۸۸۶٬۰۰۰ | ۸٬۴۶۴٬۰۰۰ | ۱۱٬۲۱۰٬۰۰۰ | ۹٬۶۳۶٬۰۰۰ |
5 | قرقیزستان | ۱۹۹٬۹۰۰ | ۱٬۷۳۹٬۰۰۰ | ۴٬۹۳۸٬۰۰۰ | ۷٬۰۶۴٬۰۰۰ | ۹٬۰۴۶٬۰۰۰ |
6 | ترکمنستان | ۴۸۸٬۱۰۰ | ۱٬۲۰۵٬۰۰۰ | ۴٬۳۸۶٬۰۰۰ | ۶٬۶۰۸٬۰۰۰ | ۵٬۶۰۶٬۰۰۰ |
Total | ۴٬۷۳۰٬۴۶۲ | ۳۹٬۹۳۹٬۰۰۰ | ۱۲۴٬۴۸۸٬۰۰۰ | ۱۷۱٬۵۲۸٬۰۰۰ | ۱۶۹٬۰۶۰٬۰۰۰ |
وسعت خاکی و آبی (به جز دریای کاسپین)
This list includes dependent territories within their sovereign states (including uninhabited territories), but does not include claims on Antarctica. EEZ+TIA is exclusive economic zone (EEZ) plus total internal area (TIA) which includes land and internal waters.
Rank | Country | Area | EEZ | Shelf | EEZ+TIA |
---|---|---|---|---|---|
1 | ترکیه | ۷۸۳٬۵۶۲ | ۲۶۱٬۶۵۴ | ۵۶٬۰۹۳ | ۱٬۰۴۵٬۲۱۶ |
2 | ازبکستان | ۴۴۷٬۴۰۰ | ۰ | ۰ | ۴۴۷٬۴۰۰ |
3 | قزاقستان | ۲٬۷۲۴٬۹۰۰ | ۰ | ۰ | ۲٬۷۲۴٬۹۰۰ |
4 | جمهوری آذربایجان | ۸۶٬۶۰۰ | ۰ | ۰ | ۸۶٬۶۰۰ |
5 | قرقیزستان | ۱۹۹٬۹۰۰ | ۰ | ۰ | ۱۹۹٬۹۰۰ |
6 | ترکمنستان | ۴۸۸٬۱۰۰ | ۰ | ۰ | ۴۸۸٬۱۰۰ |
Total | ۴٬۷۳۰٬۴۶۲ | ۲۶۱٬۶۵۴ | ۵۶٬۰۹۳ | ۴٬۹۹۲٬۱۱۶ |
دین اقوام ترکتبار
اسلام
ترکان خود را تماماً تسلیم اسلام کردند که این از مشخصههای اسلام ترکی ست. ترکهای گرویده به اسلام هویت ملیشان را چنان غرق در اسلام کرده بودند که عربها و ایرانیان هرگز چنان نکرده بودند. دلیل این بخشی بهدلیل نیرومندی این آیین در هنگام مواجهه آنها با آن در سرحدات اسلام و کفر، بخشی به این دلیل بود که گرویدن آنان به اسلام آنان را فوراً درگیر جنگ مقدس با خویشاوندان کافرشان کرد. برای تذکرههای عربی روزهای قهرمانانه پگن عربستان، غرور ایرانی نسبت به افتخارات ازدسترفته ایران باستان، هیچ معادل ترکی وجود ندارد. تمدنها، حکومتها، ادیان و ادبیات ترکی قبل از اسلام، جز اندکی شعر مردمی و اسطوره شجره نامهای زدوده و فراموش شدند. حتی خود نام ترک برای ترکها و نیز غربیها مترادف با مسلمان شد. ترکها در جدّیت ایمانشان به اسلام با هیچ مردم دیگری برابر نیستند. ازاینرو عجیب نیست که سنی با حمایت سلسلههای ترک احیا شد و گسترش یافت.[۸۲]
مسیحیت
گاگائوزها مسیحی هستند.[۸۳] چوواشها اسماً ارتدوکس روسی هستند.[۸۴] دین یاقوتها (ساخاها[۸۵]) آمیزهای از اعتقادات ترکی، مغولی، تونقوزی و روسی است.[۸۶]
در ایران
اقوام ترک زبانی در ایران زندگی میکنند که و در چندین استان پراکندهاند:
- مردم آذری:از بومیان منطقه آران بودهاند[۸۷][۸۸] ترکسازی آذربایجان در زمان سلجوقیان و با ورود اولین اقوام ترک اغوز به صورت عمده به آذربایجان شروع شد.[۸۹] و مهاجرت آنان تا زمان حکومت مغولان ادامه یافت بهطوریکه بسیاری از نیروهای ایلخانان ترک بودند. در زمان صفویان ترکسازی آذربایجان با نفوذ قزلباشها افزایش یافت. واژه آذربایجان از واژه کهن ولایت «آتورپاتکان» مشتق شده و بیانگر این است که با تغییر زبان، اسامی محلی هر چند با تغییرات اندکی از ترکسازی جدا ماندند.[۹۰]
- ترکمنها: شاخهای از ترکان آسیای میانه معروف به اُغوز یا غُز هستند که از عهد قدیم در صحراهای وسیع بخش سفلای رود سیحون و بین دریای آرال به زندگی کوچنشینی روزگار میگذراندند. تا حدود قرن هفتم میلادی ترکمنها جزئی از قوم بزرگ ترک بودند. در این سالها به دنبال اضمحلال امپراتوری گؤک تؤرکها،[۹۱] گروهی از ترکها که اغوز نامیده میشدند، از آنان جدا شده از ناحیهٔ ارخون به طرف آرال و سیردریا کوچ کردند.[۹۲] ترکمنهای ایران بیشتر در جنوب شرقی دریای خزر و در ترکمنصحرا و اطراف رودخانه اترک وگرگانرود سکونت دارند.
- قشقاییها: یکی از اتحادیههای ایلی در ایران است. از اقوام مختلفی از جمله ترک، کرد، لر، عرب و … تشکیل شده که به زبان ترکی قشقائی سخن میگویند. بیشتر افراد این ایل ترک تبار هستند.[۹۳] قشقاییها عموماً بر این باورند که اجدادشان به عنوان قراولان لشکر هلاکوخان و تیمور از ترکستان به ایران آمدهاند. در حالی که ورودشان در زمان مهاجرتهای بزرگ قبیلهای قرن یازدهم میلادی محتملتر است.
- افشار:یکی از ایلهای ترکمان[۹۴][۹۵][۹۶][۹۷][۹۸][۹۹][۱۰۰] جزء گروه قومی ترکهای آذربایجانی هستند.[۱۰۱][۱۰۲][۱۰۳] که در زمان شاه اسماعیل صفوی همراه با شش ایل بزرگ از آناتولی عثمانی به ایران آمدند و پایههای دودمان صفوی را بنیاد گذاردند.
- ترکهای خراسان: بخشی از مردمان ترکزبان ساکن خراسان و نواحی همسایه از ترکمنستان تا فراتر از آمودریا هستند[۱۰۴] که به زبان ترکی خراسانی سخن میگویند و پیرو مذهب شیعهٔ دوازدهامامی هستند. جمعیت این گروه در درون ایران و نواحی همسایه با استناد به دانشنامه ایرانیکا بیش از یک میلیون نفر است[۱۰۴]
دربارهٔ تاریخ حضور اقوام ترک در خراسان اقوال مختلفی وجود دارد.
ایوانوف (۱۹۲۶، ص ۱۵۴) ترکهای خراسان را بازمانده مهاجمان ترکی دانسته که در قرن سوم از ترکستان به خراسان حمله کردند.[۱۰۵]
فرای و صاییلی (ص ۳۱۵) تاریخ حضور ترکان در خراسان و ماوراءالنهر را به قبل از ورود اسلام به ایران نسبت دادهاند.[۱۰۶]
در منابع جغرافیایی قرون اولیه هجری نیز دربارهٔ حضور ترکان خلج در مناطقی از خراسان بزرگ مطالبی آمدهاست.[۱۰۷][۱۰۸] به نظر یوهانسون (۱۹۹۸، ص ۳۲۵)، قسمت اعظم ترکهای ایران از اخلاف سلجوقیاناند. سلجوقیان از قبایل غز بودند و ترکهای خراسان در اصل بازمانده دستهای از این ترکان غز محسوب میشوند.[۱۰۹]
ترکهای خراسان را پروفسور دورفر از نسل ترکان سلجوقی میداند. اگر چه قبل ار سلجوقیان گروهی دیگر از ترکان اغوز در زمان سلطان محمود غزنوی به خراسان کوچ کردند ولی انبوه ترکان با فرزندان سلجوق یعنی طغرل و چاغری به خراسان آمدند.
نظریه پانترکیسم وامبری یهودی و اقوامی که ترک نیستند
بسیاری از اقوام ترکزبان، زبان ترکی را بر اثر ارتباط و آمیزش با ترکزبانان اخذ کردهاند، از این رو اصطلاحاتی چون «خلقهای ترک» و «ترکان» به مفهوم قوم ترک نیستند و نام ترک نیز فقط جنبهٔ زبانی دارد.[۲۹] از میان اقوامی که امروزه ترک نام گرفتهاند بسیاری از اقوام نامبرده در زیر در تاریخ قدیم هیچگاه خود و قوم خود را ترک نمینامیدند. در مورد بخشی از این اقوام ساکن آسیای میانه تنها پس از وارد شدن نظریه پانترکیسم توسط آرمینیوس وامبری یهودی و فرستاده پنهانی وزارت خارجهٔ بریتانیا به منطقه[۱۱۰] این نام رفتهرفته برای این اقوام نیز رواج یافت. این اقوام عبارتند از:
باشقیرها، تاتارها، ناگایباکها، قزاقها، قرهقالپاقها، نوقای، کرائیم، قرهچای-بالکار، کومیک، کریمچاک، آلتاییها، اغوزهای واردشده به آذربایجان، قاجارها، شاهسونها، قرهداغها، قرهپاپاخ، قشقاییها، افشارها، خلجها، گاگوز، اورومچیها، توینی، توفالارها، شورها، خاکاسها، تاتارهای چولیم، ازبکها، اویغورها، سالارها، اویغورهای ساری، چوواشها، یاکوتها، دولگانها و غیره.[۱۱۱]
سلسلههای ترکتبار ایران
سلسلههای ترکتبار که در ایران بعد از اسلام حکومت کردند عبارتند از:
- غزنویان (۱۱۷۶–۹۷۷ میلادی)[۱۱۲]
- سلجوقیان (۴۲۹ ه.ق - اواخر قرن ششم)[۱۱۳]
- خوارزمشاهیان
- تیموریان
- آق قویونلوها
- قراقویونلوها
- افشاریان[۱۱۴]
- قاجاریه[۱۱۵]
نگارخانه
جوانان و سالخوردگان مردم گاگائوز.
دختری ترکمن با لباس بومی
خانوادهای از ترکهای استانبولی.
گروه رقصی از کودکان ترک قبرس
زنی قرقیز با لباس بومی
دختر بچهای از ترکمنهای عراق
یک زن آذربایجانی از باکو، سال ۱۸۹۷
دختران قزاق
کودکان باشقیری با لباس بومی
زنی در حین رقص از مردم چواش
زنی تاتار در قرن ۱۸ میلادی
دختران و پسرانی از قوم سالار
پانویس
- ↑ Brigitte Moser, Michael Wilhelm Weithmann, Landeskunde Türkei: Geschichte, Gesellschaft und Kultur, Buske Publishing, 2008, p. 173
- ↑ Deutsches Orient-Institut, Orient, Vol. 41, Alfred Röper Publushing, 2000, p. 611
- ↑ https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC4405460/
- ↑ "Turkey". The World Factbook. Retrieved 21 December 2014. "Population: 81,619,392 (July 2014 est.)" "Ethnic groups: Turkish 70–75%, Kurdish 18%, other minorities 7–12% (2008 est.)" 70% of 81.6m = 57.1m, 75% of 81.6m = 61.2m
- ↑ "Uzbekistan". The World Factbook. Retrieved 21 December 2014. "Population: 28,929,716 (July 2014 est.)" "Ethnic groups: Uzbek 80%, Russian 5.5%, Tajik 5%, Kazakh 3%, Karakalpak 2.5%, Tatar 1.5%, other 2.5% (1996 est.)" Assuming Uzbek, Kazakh, Karakalpak and Tartar are included as Turks, 80% + 3% + 2.5% + 1.5% = 87%. 87% of 28.9m = 25.2m
- ↑ "Azerbaijani (people)". Encyclopædia Britannica. Retrieved 24 January 2012.
- ↑ "Kazakhstan". The World Factbook. Retrieved 21 December 2014. "Population: 17,948,816 (July 2014 est.)" "Ethnic groups: Kazakh (Qazaq) 63.1%, Russian 23.7%, Uzbek 2.9%, Ukrainian 2.1%, Uighur 1.4%, Tatar 1.3%, German 1.1%, other 4.4% (2009 est.)" Assuming Kazakh, Uzbek, Uighur and Tatar are included as Turks, 63.1% + 2.9% + 1.4% + 1.3% = 68.7%. 68.7% of 17.9m = 12.3m
- ↑ ru:Этно-языковой состав населения России
- ↑ "China". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ "Azerbaijan". The World Factbook. Retrieved 30 July 2016. "Population: 9,780,780 (July 2015 est.)"
- ↑ "Turkmenistan". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ "Kyrgyzstan". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ "Afghanistan". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ "Iraq". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ "Tajikistan". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ "Obama, recognize us". St. Louis American. Retrieved 18 March 2015.
- ↑ Nahost-Informationsdienst (ISSN 0949-1856): Presseausschnitte zu Politik, Wirtschaft und Gesellschaft in Nordafrika und dem Nahen und Mittleren Osten. Autors: Deutsches Orient–Institut; Deutsches Übersee–Institut. Hamburg: Deutsches Orient–Institut, 1996, seite 33.
« The number of Turkmens in Syria is not fully known, with unconfirmed estimates ranging between 800,000 and one million. » - ↑ TRNC SPO, Economic and Social Indicators 2014, pages=2–3
- ↑ "Georgia". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ "Results / General results of the census / National composition of population". All-Ukrainian Census, 2001. December 5, 2001. Archived from the original on 31 October 2004. Retrieved 2007-08-05.
- ↑ "Mongolia". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ Al-Akhbar. "Lebanese Turks Seek Political and Social Recognition". Archived from the original on 20 June 2018. Retrieved 2 March 2012.
- ↑ "Tension adds to existing wounds in Lebanon". Today's Zaman. Archived from the original on 11 January 2012. Retrieved 6 April 2011.
- ↑ Ahmed, Yusra (2015), Syrian Turkmen refugees face double suffering in Lebanon, Zaman Al Wasl, retrieved 11 October 2016
- ↑ Syrian Observer (2015). "Syria's Turkmen Refugees Face Cruel Reality in Lebanon". Retrieved 10 October 2016.
- ↑ "Pakistan". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ "Moldova". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ "Macedonia". The World Factbook. Retrieved 13 May 2014.
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ ۲۹٫۲ «ترک / ترکها». دانشنامهٔ جهان اسلام.
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک)
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک). پیوند خارجی در |title=
وجود دارد (کمک)
|تاریخ بایگانی=
(help); URL–wikilink conflict (help)
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام autogenerated1
وارد نشدهاست. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام Iranicaonline
وارد نشدهاست. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ مردمان ترک موجود است. |
- تاریخ طبری جلد ۱، ص ۸۹۵ و ۸۹۶ (پیشینه واژهٔ ترک)
- حاشیهٔ برهان چ معین (پیشینه واژهٔ ترک)
<link rel="mw:PageProp/Category" href=". /رده:اقوام_ترکتبار"/>
<link rel="mw:PageProp/Category" href=". /رده:عشایر_اوراسیا"/>